جامعه باز و دشمنان آن ( فلسفه‌‌ی علوم اجتماعی )

🔰 قبیله و اجتماع

«جماعت» (Communit/) و «جامعه» (Society)


جماعت (Gemeinschaft) ساختاری مبتنی بر روابط عاطفی ، خویشاوندی و سنت‌هاست.
مخرج مشترک مولفه های پیوند انسان ها در این جمعیت ها ، غیر قراردادی بودن آنهاست.
( اصل بر قرارداد نیست.)

در این جوامع همبستگی ارگانیک غالب است و کنترل اجتماعی از طریق مکانیسم‌های غیررسمی مانند عرف و مذهب اعمال می‌شود.
نمونه‌های آن شامل روستاها، قبایل و خانواده‌های گسترده است.
افراد در جماعت #هویت_جمعی قوی دارند و مولفه های وراثتی مانند نژاد ، قومیت ، مذهب ، صنف کاری ، عامل اصلی پیوند جمع ، است .


جامعه (Gesellschaft) ساختاری مبتنی بر روابط قراردادی بین افراد ست
لازمه‌ی چنین ساختاری این پیشفرض است که انسان ها آزاد و مختار و بالغ هستند .

در چنین اجتماعاتی کنترل اجتماعی از نهادهای رسمی مانند دولت نشأت می‌گیرد.
دولت ( یا شورای مرکزی حزب و ... ) طبق یک قرارداد ( مرامنانه یا ... ) تشکیل می‌شود .

اقتصاد در این جوامع صنعتی و مبتنی بر بازار آزاد است و فردگرایی جایگزین جمع‌ گرایی می‌شود.
کلان‌شهرها و سازمان‌های مدرن مصادیق بارز آن هستند .

✅ انسان ، در گذار از زندگی بدوی/جنگلی ناچار به پذیرش #اصالت_فردیت بوده.
مم های پیچیده ای مانند فردگرایی ، نظریه‌ی قرارداد ، مالکیت خصوصی یکشبه بوجود نیامده اند ،
بلکه تقویت آنها و قرار گرفتن آنها بعنوان اصول زندگی اجتماعی ، محصول تکامل تدریجی و بلوغ اجتماعی بشر طی هزاران سال ست.

چیزی که امروزه سوسیالیسم خونده می‌شه و دارای انواع چپ مذهبی ( شریعتی ) ، راست مذهبی ( دکتر نصر ، عبدالکریمی ، فردید ) ، چپ لامذهب ، راست بی مذهب هست ، چیزی جز بازگشت به قبیله گرایی نبوده و نیست.
به همین علت هرجا این تفکر غالب شده ، استبداد و فلاکت و توحش و عقب موندگی به بار آورده .

#فلسفه_سیاسی

@Anglosphere2 || سنت و مدرنیته
@JAAMEbaaz | فلسفه‌‌ی علوم اجتماعی
@mghlte | عصر روشنگری
@ZIRsigari_kohn || فلسفه‌های روانگردان

www.group-telegram.com/us/JAAMEbaaz.com/7475

241 viewsedited  Jul 15 at 15:21

🔰 قبیله و اجتماع

«جماعت» (Communit/) و «جامعه» (Society)


جماعت (Gemeinschaft) ساختاری مبتنی بر روابط عاطفی ، خویشاوندی و سنت‌هاست.
مخرج مشترک مولفه های پیوند انسان ها در این جمعیت ها ، غیر قراردادی بودن آنهاست.
( اصل بر قرارداد نیست.)

در این جوامع همبستگی ارگانیک غالب است و کنترل اجتماعی از طریق مکانیسم‌های غیررسمی مانند عرف و مذهب اعمال می‌شود.
نمونه‌های آن شامل روستاها، قبایل و خانواده‌های گسترده است.
افراد در جماعت #هویت_جمعی قوی دارند و مولفه های وراثتی مانند نژاد ، قومیت ، مذهب ، صنف کاری ، عامل اصلی پیوند جمع ، است .


جامعه (Gesellschaft) ساختاری مبتنی بر روابط قراردادی بین افراد ست
لازمه‌ی چنین ساختاری این پیشفرض است که انسان ها آزاد و مختار و بالغ هستند .

در چنین اجتماعاتی کنترل اجتماعی از نهادهای رسمی مانند دولت نشأت می‌گیرد.
دولت ( یا شورای مرکزی حزب و ... ) طبق یک قرارداد ( مرامنانه یا ... ) تشکیل می‌شود .

اقتصاد در این جوامع صنعتی و مبتنی بر بازار آزاد است و فردگرایی جایگزین جمع‌ گرایی می‌شود.
کلان‌شهرها و سازمان‌های مدرن مصادیق بارز آن هستند .

✅ انسان ، در گذار از زندگی بدوی/جنگلی ناچار به پذیرش #اصالت_فردیت بوده.
مم های پیچیده ای مانند فردگرایی ، نظریه‌ی قرارداد ، مالکیت خصوصی یکشبه بوجود نیامده اند ،
بلکه تقویت آنها و قرار گرفتن آنها بعنوان اصول زندگی اجتماعی ، محصول تکامل تدریجی و بلوغ اجتماعی بشر طی هزاران سال ست.

چیزی که امروزه سوسیالیسم خونده می‌شه و دارای انواع چپ مذهبی ( شریعتی ) ، راست مذهبی ( دکتر نصر ، عبدالکریمی ، فردید ) ، چپ لامذهب ، راست بی مذهب هست ، چیزی جز بازگشت به قبیله گرایی نبوده و نیست.
به همین علت هرجا این تفکر غالب شده ، استبداد و فلاکت و توحش و عقب موندگی به بار آورده .

#فلسفه_سیاسی

@Anglosphere2 || سنت و مدرنیته
@JAAMEbaaz | فلسفه‌‌ی علوم اجتماعی
@mghlte | عصر روشنگری
@ZIRsigari_kohn || فلسفه‌های روانگردان

BY جامعه باز و دشمنان آن ( فلسفه‌‌ی علوم اجتماعی )