جامعه باز و دشمنان آن ( فلسفه‌‌ی علوم اجتماعی )

چرایی فروپاشی اتحاد شوروی

شوروی فروپاشید چون‌ اندازه اقتصادش کفاف رقابت با ایالات متحده به عنوان رقیبش را نمی داد.‌ البته این عامل کلان و فراگیر اش بود.‌

ولی بر پایه صدها پژوهش علمی انجام‌شده در اندیشکده ها و نیز رساله های دانشگاهی ، نقش فاکتورهای زیر نیز در شتاب بخشی و تضمین فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی بس تاثیر گذار بودند:

۱- واگداری مدیریت ملی به افراد ناپخته ی نادان ، ولی پرادعا. بیشتر اعضای پولیت بورو از ۱۹۶۰ تا فروپاشی شهروندان‌ با کمترین تخصص و بهره هوشی بودند که به دلیل وجه و مواضع تندروی به جایگاه بالایی در تصمیم سازی ملی دست یافتند؛

۲- مدیران جمهوری ها و استان‌ها از ولادی وستک و ورخویانسک تا ساراتف ، به افراد بی تخصص ولی متملق و مطیع سپرده شده بود؛

۳- اعتماد نزدیک به مطلق به نهادهای نظامی-امنیتی و تحلیل و برآوردهای آنان .
حتی تا ۱۰ ماه پیش از فروپاشی ، ادعای چیرگی بر جهان از سوی ک گ ب و ارتش سرخ تبلیغ می شد؛

۴- استمرار سیاست خارجی ایدئولوژیک از سوی کرملین و غفلت از واقعگرایی با جهان‌ رو به دگرگونی؛

۵- تمرکز استراتژیک‌ بر میلیتاریسم (نظامیگری) و مسابقه تسلیحاتی در ازای نادیده انگاری توسعه همه جانبه اقتصادی؛

۶- خلع ید کامل از کنگره ، شورای عالی نمایندگان و حتی دولت و سپردن همه مسولیت ها به پولیت بورو ، ک گ ب و ارتش سرخ؛

۷-برخورد تند با منتقدان و دلسوزان و فرستادن آنان به اردوگاه ها ، زندان ها و حتی اعدام آنان؛

۸- مصونیت حزبی ها از پیگیری قضایی به دلیل پوشش همه جانبه ایمنی آنان در برابر قانون؛

۹- برخورداری مقامات حزبی ، نهادهای امنیتی ، تئوریسین های عقیدتی از امتیازات همه جانبه ویژه؛

۱۰- بی اعتنایی و رویگردانی قاطبه مردم از رادیو-تلویزیون و دیگر رسانه های تک صدای دولتی در ازای همگرایی به رسانه های خارجی؛

۱۱- رشد و نمو آرام آرام نهادهای موازی در کنار نهادهای رسمی و چیرگی تصمیمات آن ها بر مصوبات رسمی؛

۱۲- آشکار و فراگیر شدن تبعیض در گزینش ها با تمرکز بر برتری دادن به حزبی ها؛

۱۳- هدر رفتن سرمایه های گرانبها در خدمت استراتژی انترناسیونالسیم کمونیسم در ازای کسر از منافع ملی.
بخش قابل توجهی از سرمایه ملی صرف تبلیغ ایدئولوژی برون مرزی می شد، در حالی که قاطبه مردم از درون ناراضی بودند؛

۱۴- همنوایی و بلکه یکی شدن و یکپارچگی هر سه مسئولیت قانونگذاری ، تفسیر قانون و نظارت بر قانون و اجرا و در نتیجه چیرگی تمامیت گرایی در مدیریت کشور؛

۱۵- تمرکز نامحدود قدرت در پولیت بورو و نهادهای نظامی- امنیتی در ازای کاهش قدرت تصمیم گیری نهادهای مردم پایه؛

۱۵- گسترش احساس بی عدالتی در میان ملت؛

نتیجه این ۱۵ رویکرد یا احساس ، زایش و فراگیر شدن بی اعتمادی در سه مقیاس بود؛ و همین سه گونه بی اعتمادی بستر فروپاشی رژیم‌ سوسیالیستی را پهن کرد:

۱- ایجاد دیوار ستبر بی اعتمادی بین ملت- دولت؛
۲- گسترش بی اعتمادی بین اتحاد شوروی و دیگر کشورها.
از ۱۹۶۰ به بعد. کمتر دولتی نسبت به مسکو اعتماد داشت؛
۳- سرایت حس بی اعتمادی بین دولتمردان و هم حزبی ها.

با وجود چنین سیمایی ، فروپاشی اتحاد شوروی محتوم‌ بود.

#یدالله_کریمی_پور

#اعتماد
#برادران_قاچاقچی
#پیام_انقلاب
#شوروی
#تاریخ
#لیبرالیسم
#فلسفه_سیاسی

@karimipour_k
@mghlte | عصر روشنگری
@JAAMEbaaz | فلسفه‌‌ی علوم اجتماعی

▪️ داریم سقوط می‌کنیم کاپیتان
▪️تاج محل کارگری

Telegram

5:04

جامعه باز و دشمنان آن ( فلسفه‌‌ی علوم اجتماعی )

داری اشتباه میکنی کاپیتان


@mghlte | عصر روشنگری
@JAAMEbaaz | فلسفه‌‌ی علوم اجتماعی

کلیپ تامل برانگیز معروف به #کاپیتان که پس از اعتراضات دی ۹۶ از طرف دفتر ریاست جمهوری #روحانی منتشر شد.

« در دهه ۹۰ سقوط هواپیما های خطوط #کره_جنوبی ۱۷ برابر میانگین جهانی…

👍1

www.group-telegram.com/us/JAAMEbaaz.com/986

104 viewsMar 28, 2022 at 20:14

چرایی فروپاشی اتحاد شوروی

شوروی فروپاشید چون‌ اندازه اقتصادش کفاف رقابت با ایالات متحده به عنوان رقیبش را نمی داد.‌ البته این عامل کلان و فراگیر اش بود.‌

ولی بر پایه صدها پژوهش علمی انجام‌شده در اندیشکده ها و نیز رساله های دانشگاهی ، نقش فاکتورهای زیر نیز در شتاب بخشی و تضمین فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی بس تاثیر گذار بودند:

۱- واگداری مدیریت ملی به افراد ناپخته ی نادان ، ولی پرادعا. بیشتر اعضای پولیت بورو از ۱۹۶۰ تا فروپاشی شهروندان‌ با کمترین تخصص و بهره هوشی بودند که به دلیل وجه و مواضع تندروی به جایگاه بالایی در تصمیم سازی ملی دست یافتند؛

۲- مدیران جمهوری ها و استان‌ها از ولادی وستک و ورخویانسک تا ساراتف ، به افراد بی تخصص ولی متملق و مطیع سپرده شده بود؛

۳- اعتماد نزدیک به مطلق به نهادهای نظامی-امنیتی و تحلیل و برآوردهای آنان .
حتی تا ۱۰ ماه پیش از فروپاشی ، ادعای چیرگی بر جهان از سوی ک گ ب و ارتش سرخ تبلیغ می شد؛

۴- استمرار سیاست خارجی ایدئولوژیک از سوی کرملین و غفلت از واقعگرایی با جهان‌ رو به دگرگونی؛

۵- تمرکز استراتژیک‌ بر میلیتاریسم (نظامیگری) و مسابقه تسلیحاتی در ازای نادیده انگاری توسعه همه جانبه اقتصادی؛

۶- خلع ید کامل از کنگره ، شورای عالی نمایندگان و حتی دولت و سپردن همه مسولیت ها به پولیت بورو ، ک گ ب و ارتش سرخ؛

۷-برخورد تند با منتقدان و دلسوزان و فرستادن آنان به اردوگاه ها ، زندان ها و حتی اعدام آنان؛

۸- مصونیت حزبی ها از پیگیری قضایی به دلیل پوشش همه جانبه ایمنی آنان در برابر قانون؛

۹- برخورداری مقامات حزبی ، نهادهای امنیتی ، تئوریسین های عقیدتی از امتیازات همه جانبه ویژه؛

۱۰- بی اعتنایی و رویگردانی قاطبه مردم از رادیو-تلویزیون و دیگر رسانه های تک صدای دولتی در ازای همگرایی به رسانه های خارجی؛

۱۱- رشد و نمو آرام آرام نهادهای موازی در کنار نهادهای رسمی و چیرگی تصمیمات آن ها بر مصوبات رسمی؛

۱۲- آشکار و فراگیر شدن تبعیض در گزینش ها با تمرکز بر برتری دادن به حزبی ها؛

۱۳- هدر رفتن سرمایه های گرانبها در خدمت استراتژی انترناسیونالسیم کمونیسم در ازای کسر از منافع ملی.
بخش قابل توجهی از سرمایه ملی صرف تبلیغ ایدئولوژی برون مرزی می شد، در حالی که قاطبه مردم از درون ناراضی بودند؛

۱۴- همنوایی و بلکه یکی شدن و یکپارچگی هر سه مسئولیت قانونگذاری ، تفسیر قانون و نظارت بر قانون و اجرا و در نتیجه چیرگی تمامیت گرایی در مدیریت کشور؛

۱۵- تمرکز نامحدود قدرت در پولیت بورو و نهادهای نظامی- امنیتی در ازای کاهش قدرت تصمیم گیری نهادهای مردم پایه؛

۱۵- گسترش احساس بی عدالتی در میان ملت؛

نتیجه این ۱۵ رویکرد یا احساس ، زایش و فراگیر شدن بی اعتمادی در سه مقیاس بود؛ و همین سه گونه بی اعتمادی بستر فروپاشی رژیم‌ سوسیالیستی را پهن کرد:

۱- ایجاد دیوار ستبر بی اعتمادی بین ملت- دولت؛
۲- گسترش بی اعتمادی بین اتحاد شوروی و دیگر کشورها.
از ۱۹۶۰ به بعد. کمتر دولتی نسبت به مسکو اعتماد داشت؛
۳- سرایت حس بی اعتمادی بین دولتمردان و هم حزبی ها.

با وجود چنین سیمایی ، فروپاشی اتحاد شوروی محتوم‌ بود.

#یدالله_کریمی_پور

#اعتماد
#برادران_قاچاقچی
#پیام_انقلاب
#شوروی
#تاریخ
#لیبرالیسم
#فلسفه_سیاسی

@karimipour_k
@mghlte | عصر روشنگری
@JAAMEbaaz | فلسفه‌‌ی علوم اجتماعی

▪️ داریم سقوط می‌کنیم کاپیتان
▪️تاج محل کارگری

BY جامعه باز و دشمنان آن ( فلسفه‌‌ی علوم اجتماعی )