group-telegram.com/Me_and_therapist/141
Last Update:
ماجراهای من و تراپیست ام (۳)
جلسهی اول روانکاوی به تودیع و معارفه گذشت.
اینکه گفتم سیبیتی رفتم مسخره بازی بود ، بهم گفت :هدفاتو بنویس 😐
انگار بچه دبستانی ام ...
روانکاو گفت : چی میدونی از روانکاوی؟
گفتم : به «ریشه در کودکی دارد » میپردازه ، اون کلنگی که عکسشو گذاشتی مبدعشه.
فِروید
چشاشو قلمبه کرد گفت : فُروید
واقعا اگر این اشکال منو اصلاح نمیکرد ، شاید آسمون میومد به زمین
شایدم ننهی یونگ میرفت تو بابای آدلر
و شاید ...
عکس دیگه عکس فروید با آفتابه در ماه دیده نمیشد ...
خلاصه خیلی کمک بزرگی بهم شد
بعد هی میگفت : روانکاوی روندی طولانیه .
گفتم: خب ک چ ؟!
همکارت باسم مصاحبه تشخیصی ۲۰ تومن ( سال۹۰ ) ازم گرفته .
خودت هم نیمساعته مثه بز نگام کردی.
خیر سرت آلمان درس خوندی .
خب بگو برا من چقدر طول میکشه ؟
مثه جوجه تیغی نگام کرد ، ابرو بالا انداخت ، لب و چش و چارشو مثه نسیم بیگ بالا پایین کرد و کج کول کرد
گفت: دوسال
گفتم: من گریبانم از رنج پاره شده ، کی اولین اثرش معلوم میشه ؟!
گفت : ۶ ماه
گفتم: من که کسی بهتر سراغ ندارم ، شروع کنیم.
منظورم این بود که معلومه آدم احمق و شارلاتان و بی شعوری هستی ولی چاره ای ندارم ، چون سیبیتی مسخره بازیه.
فکر کرد دارم تعریفشو میکنم ، گفت: خواهش میکنم ، استمنا میکنم ...
#خاطره
@Me_and_therapist | روانشناسی و روان درمانی
BY ماجراهای من و تراپیستم ( رواننشناسی و روان درمانی)
Warning: Undefined variable $i in /var/www/group-telegram/post.php on line 260
Share with your friend now:
group-telegram.com/Me_and_therapist/141