group-telegram.com/DoingPhilosophy/64
Last Update:
📝#بیاعتباری_برچسب_شبهه_در_قلمرو_تفکر_فلسفی/
#حمیدرضا_سعادت_نیاکی
🔷قسمت دوم
کسانی که در مواجهه با افکار متفاوت یا مخالف به آنها برچسب #شبهه میزنند، با توجه به نحوه و محتوای موضعگیریشان دستِ کم سه پیشفرض زیر را در پسِ ذهن خود دارند، حتی اگر به آن پیشفرضها التفات نداشته باشند:
1. باورهای ما عین حقیقت است، بنابراین هر باوری که متفاوت یا مخالف با باورهای ما باشد، بهرهای از حقیقت ندارد یا باطل/ نبایستنی/ کذب/ غیر مطابق با واقع است.
2. باورهای ما که تماماً عین حقیقت است، به هیچ صورتی قابل نقض نیست و هیچ گاه احتمال خطا در آنها راه ندارد.
3. کسانی که باورهای آنها در تقابل یا به نحوی در چالش با باورهای ما است، #حق_آزادی_بیان ندارند.
🌟پیشفرضهای برچسبزنندگان به دلایلی که اشاره خواهم کرد، در ترازوی #فلسفهورزی وزنی ندارد. به تبع، برچسب #شبهه نیز در قلمرو تفکر فلسفی بیاعتبار است و واژههایی مانند #شبهه، #شبهه_افکن، #شبهه_افکنی، #شبهه_زدایی و نظایر آنها معنای محصّلی ندارند. برای نشان دادن این مطلب کافی است که نشان دهیم هر کدام از پیشفرضهای سهگانۀ کاربرانِ برچسبِ #شبهه در تقابل آشکار با اصول اساسی تفکر فلسفی است.
🔍رد پیشفرض اول برچسبزنندگان: پیشفرض اول آنها این است که باورهایشان عین حقیقت است و هر باور مغایری باطل است. باید گفت ما انسانها هرگز نمیتوانیم از همۀ منظرهای ممکن پدیدهای را بررسی و به تمام زوایای آن شناخت پیدا کنیم. به عبارت دیگر، نمیتوانیم مدعی شویم باور ما به امور مختلف به نحو مطلق مطابق با واقعیت (واقعیت به هر معنای مورد نظر؛ واقعیت از منظر رئالیستی، ایدئالیستی، فنومنولوژیستی یا پراگماتیستی) است، زیرا به دلیل محدودیتهای شناختی، هر انسانی از #منظر و #پرسپکتیو خاص خود به پدیدارها نظر میکند و نمیتواند از فراز همۀ منظرهای ممکن به امور بنگرد. این دیدگاه به خلاف تصور رایج با #نسبیگرایی نسبتی ندارد و به آن نیز نمیانجامد، چرا که در نسبیگرایی ادعا بر این است که همۀ منظرها از لحاظ نیل به واقعیت با یکدیگر برابرند، هیچ یک بر دیگری ترجیحی ندارد و اساساً قیاسناپذیرند. در صورتی که بنابر دیدگاهی که از آن دفاع میکنیم، هر کس به تناسب میزان شواهد و قدرت ادلهای که ارائه میکند میتواند مدعی باشد که از دریچۀ پرسپکتیو خود به واقعیت نزدیک شده است.
از طرف دیگر، هر پدیدهای وجوه بسیار متکثری دارد و ما را به این نتیجه میرساند که پی بردن به تمامی آن وجوه #محال_وقوعی است، به این معنا که عادتاً محال است بتوانیم به تمامی ابعاد آن پی ببریم.
بنابراین هیچگاه کسی نمیتواند مدعی شود که به مرّ حقیقت و حاقّ واقع دست یافته است و باورهایش عین حقیقت است و آنها را ملاک سنجش باورهای دیگران بداند. همچنین باور هر کسی به تناسب شواهد و ادلهای که ارائه میدهد، ممکن است مطابق با بخشی از واقع باشد که از کانال #پرسپکتیو او و با دستیابی به برخی از وجوه متعلَّق باور حاصل آمده است. از اینرو سخن کسانی که معتقدند «هر باوری که متفاوت یا مخالف با باورهای ما باشد، بهرهای از حقیقت ندارد یا باطل/ نبایستنی/ کذب/ غیر مطابق با واقع است» در قلمرو تفکر فلسفی، ناموجّه، از نظر روانشناختی، ناشی از #نارسیسیسم_اعتقادی و از نظر اخلاقی، نشان از خودبرتربینی است.
ادامه دارد...
https://www.group-telegram.com/us/DoingPhilosophy.com
BY فلسفه ورزی

Share with your friend now:
group-telegram.com/DoingPhilosophy/64