دکترین بازار

▪️ کارایی نظام اقتصادی اسلام

✍ #محمد_وارسته

مقدمه :
🔹 مالی خوانده ها و کسانی که کار مالی و ثبت آنها را انجام می دهند به عبارتی حسابدارها در مواجهه با ثبت رویدادهای مالی ابتدا ماهیت آنها را بررسی می کنند که مثلا ماهیت سود و زیانی دارد ( درآمد ، هزینه، بهای تمام شده ، مالیات و ... ) یا ترازنامه ای ( پیش پرداخت ، پیش دریافت ، حساب پرداختنی و دریافتنی و ...) سپس به ثبت آنها اقدام می کند.

بیان مسأله :
🔹 همه تقریبا با مالیات آشنایی دارند و یا با پوست و خون خود ضربات آن را بر پیکر خود حس کرده اند اما آیا تا به حال از دید یک مالی خوانده به موضوع دقت شده است؟ مالیات ماهیتی سود و زیانی دارد. برای فهم بیشتر می توان مثالی زد
▪️اگر تاجر فرشی بابت فروش خود ۱۰۰۰ ریال ثبت کرده باشد ، هزینه های شرکت و بهای تمام شده خرید فرش را که مثلا ۸۰۰ ریال است را از فروش کم کند ۲۰۰ ریال سودش خواهد بود که اگر شرکت حقوقی باشد ۲۵ درصد و اگر حقیقی باشد ۱۵ درصد مالیاتش می شود یعنی در اولی ۵۰ ریال و در دومی ۳۰ ریال مالیات قابل پرداخت این تاجر فرش می شود. اگر ۱۰۰۰ ریالی که این تاجر فروخته باشد را کاملا خرج خرید یک واحد منزل مسکونی کند باز ۵۰ و ۳۰ ریال مالیات را باید سال مالی آینده پرداخت کند هرچند مبلغ آن را در اختیار نداشته باشد.‌یعنی مالیات ماهیت سود و زیانی دارد ، به عبارتی چه پول در بساط خود داشته باشید چه نداشته باشید باید آن را پرداخت کنید چون سود برده اید. یعنی از کف شما این مبلغ خواهد رفت.

🔹 در اسلام مباحثی وجود دارد در حوزه معیشت که باز کسی از دید یک مالی خوانده به آن توجه نکرده است یا اگر توجه کرده باشد ماهیت آن را درست تشخیص نداده است. خمس و زکات برعکس آنچه در ذهن ها شکل گرفته مانند مالیات نیست. ماهیت سود و زیانی ندارد. خمس و زکات ماهیت ترازنامه ای دارند نه سود و زیانی. درک این مطلب شناخت ماهیت بسیار مهم است به همین علت هم خمس و هم زکات سرمایه گذاری محسوب می شود ( سمت دارایی های شرکت) سوای اینکه بابت خمس و زکات هم آیات و روایات متقنی وجود دارد که باعث بسط و گسترش مال با پرداخت آن می شود از این منظر هم که ماهیت ترازنامه ای دارد نشان می دهد هزینه تلقی نشده و سرمایه گذاری خواهد بود. مانند مثال مالیات برای این دو‌ مولفه کارای اقتصاد اسلام با مثال می توان مطلب را بیشتر روشن کرد
▪️تاجر فرشی فروش خود را ۱۰۰۰ ریال ثبت می کند و اگر مجموع بهای تمام شده و هزینه هایش ۱۰۰ ریال باشد و این تاجر ۹۰۰ ریال سود کند و این تاجر با ۱۰۰۰ ریال منزلی تهیه کند ، این منزل جز معونه او بوده خمس ندارد و البته یعنی استفاده بابت درآمد از آن ندارد ، پس انداز نیست اما از لحاظ مالیاتی این شخص باید مالیات پرداخت کند.( تقریبا ۲۲۵ریال)
▪️ اگر شخص حقوقی/حقیقی ای با زمزمه گران شدن ارز و طلا بخرد تا بعداً سود کند ، این شخص مشمول مالیات نخواهد بود اما مشمول خمس و زکات می شود.‌یعنی اسلام به درآمد فرد هیچ کار نداشته بلکه با کنز( پس انداز) و سرمایه گذاری( خرید بابت فروش نه مصرف ) مخالف است. تناقض های صد در صدی میان اقتصاد مدرن و اسلام در همین موارد است. اسلام مخالف آن است که کسی به واسطه مال بتواند اموالی را راکد نزد خود نگه دارد و خواهان آن است که مال و ثروت مصرف شوند کما اینکه هر چقدر مال و ثروت مصرف شوند مشمول خمس نخواهد بود

❌ تفاوت خمس و مالیات خیلی بیشتر از این موارد است که نیازی به تشریح آن نیست . هدف این سطور نه بیان تفاوت‌ها بلکه کارایی نظام اقتصاد در اسلام است .

🔹 کارایی اسلام در همین است. هدفش برعکس اقتصاد مدرن که به دنبال حداکثرسازی ثروت سهامدار است ، ایجاد یک سامانه کارآمد که مال در گردش باشد ،بر ثروت سرمایه داران حد بخورد و تعادل برقرار گردد.
🔺 اما نکته ای من باب زکات ، زکات در زمان پیامبر به کالاهایی تعلق می گرفت که به قول امروزی ها ، سرمایه ای بود یعنی همین مثال خرید برای فروش و سود لذا از آنجا که پیامبر و البته خود اسلام با این نوع اقتصاد مخالف هستند سامانه ای ترتیب دادند به اسم زکات تا هرکس به واسطه سود کردن به خرید رونیاورد بلکه هرکس باید برای مصرف خود خرید کند. لذا نه (۹) قلم جنسی که پیامبر زکات بستند کالای سرمایه ای بودند و چون همه چیز زکات دارد لذا حکومت باید بر کالاهای سرمایه ای امروز زکات ببندد مانند ارز، مسکن، خودرو ، طلا و ... تا تعادل برقرار گردد. زکات را باید حکومت اخذ کند.

📡 @I_M_Doctrine

👍4

www.group-telegram.com/us/I_M_Doctrine.com/644

1.21K viewsedited  Nov 25, 2024 at 09:44

▪️ کارایی نظام اقتصادی اسلام

✍ #محمد_وارسته

مقدمه :
🔹 مالی خوانده ها و کسانی که کار مالی و ثبت آنها را انجام می دهند به عبارتی حسابدارها در مواجهه با ثبت رویدادهای مالی ابتدا ماهیت آنها را بررسی می کنند که مثلا ماهیت سود و زیانی دارد ( درآمد ، هزینه، بهای تمام شده ، مالیات و ... ) یا ترازنامه ای ( پیش پرداخت ، پیش دریافت ، حساب پرداختنی و دریافتنی و ...) سپس به ثبت آنها اقدام می کند.

بیان مسأله :
🔹 همه تقریبا با مالیات آشنایی دارند و یا با پوست و خون خود ضربات آن را بر پیکر خود حس کرده اند اما آیا تا به حال از دید یک مالی خوانده به موضوع دقت شده است؟ مالیات ماهیتی سود و زیانی دارد. برای فهم بیشتر می توان مثالی زد
▪️اگر تاجر فرشی بابت فروش خود ۱۰۰۰ ریال ثبت کرده باشد ، هزینه های شرکت و بهای تمام شده خرید فرش را که مثلا ۸۰۰ ریال است را از فروش کم کند ۲۰۰ ریال سودش خواهد بود که اگر شرکت حقوقی باشد ۲۵ درصد و اگر حقیقی باشد ۱۵ درصد مالیاتش می شود یعنی در اولی ۵۰ ریال و در دومی ۳۰ ریال مالیات قابل پرداخت این تاجر فرش می شود. اگر ۱۰۰۰ ریالی که این تاجر فروخته باشد را کاملا خرج خرید یک واحد منزل مسکونی کند باز ۵۰ و ۳۰ ریال مالیات را باید سال مالی آینده پرداخت کند هرچند مبلغ آن را در اختیار نداشته باشد.‌یعنی مالیات ماهیت سود و زیانی دارد ، به عبارتی چه پول در بساط خود داشته باشید چه نداشته باشید باید آن را پرداخت کنید چون سود برده اید. یعنی از کف شما این مبلغ خواهد رفت.

🔹 در اسلام مباحثی وجود دارد در حوزه معیشت که باز کسی از دید یک مالی خوانده به آن توجه نکرده است یا اگر توجه کرده باشد ماهیت آن را درست تشخیص نداده است. خمس و زکات برعکس آنچه در ذهن ها شکل گرفته مانند مالیات نیست. ماهیت سود و زیانی ندارد. خمس و زکات ماهیت ترازنامه ای دارند نه سود و زیانی. درک این مطلب شناخت ماهیت بسیار مهم است به همین علت هم خمس و هم زکات سرمایه گذاری محسوب می شود ( سمت دارایی های شرکت) سوای اینکه بابت خمس و زکات هم آیات و روایات متقنی وجود دارد که باعث بسط و گسترش مال با پرداخت آن می شود از این منظر هم که ماهیت ترازنامه ای دارد نشان می دهد هزینه تلقی نشده و سرمایه گذاری خواهد بود. مانند مثال مالیات برای این دو‌ مولفه کارای اقتصاد اسلام با مثال می توان مطلب را بیشتر روشن کرد
▪️تاجر فرشی فروش خود را ۱۰۰۰ ریال ثبت می کند و اگر مجموع بهای تمام شده و هزینه هایش ۱۰۰ ریال باشد و این تاجر ۹۰۰ ریال سود کند و این تاجر با ۱۰۰۰ ریال منزلی تهیه کند ، این منزل جز معونه او بوده خمس ندارد و البته یعنی استفاده بابت درآمد از آن ندارد ، پس انداز نیست اما از لحاظ مالیاتی این شخص باید مالیات پرداخت کند.( تقریبا ۲۲۵ریال)
▪️ اگر شخص حقوقی/حقیقی ای با زمزمه گران شدن ارز و طلا بخرد تا بعداً سود کند ، این شخص مشمول مالیات نخواهد بود اما مشمول خمس و زکات می شود.‌یعنی اسلام به درآمد فرد هیچ کار نداشته بلکه با کنز( پس انداز) و سرمایه گذاری( خرید بابت فروش نه مصرف ) مخالف است. تناقض های صد در صدی میان اقتصاد مدرن و اسلام در همین موارد است. اسلام مخالف آن است که کسی به واسطه مال بتواند اموالی را راکد نزد خود نگه دارد و خواهان آن است که مال و ثروت مصرف شوند کما اینکه هر چقدر مال و ثروت مصرف شوند مشمول خمس نخواهد بود

❌ تفاوت خمس و مالیات خیلی بیشتر از این موارد است که نیازی به تشریح آن نیست . هدف این سطور نه بیان تفاوت‌ها بلکه کارایی نظام اقتصاد در اسلام است .

🔹 کارایی اسلام در همین است. هدفش برعکس اقتصاد مدرن که به دنبال حداکثرسازی ثروت سهامدار است ، ایجاد یک سامانه کارآمد که مال در گردش باشد ،بر ثروت سرمایه داران حد بخورد و تعادل برقرار گردد.
🔺 اما نکته ای من باب زکات ، زکات در زمان پیامبر به کالاهایی تعلق می گرفت که به قول امروزی ها ، سرمایه ای بود یعنی همین مثال خرید برای فروش و سود لذا از آنجا که پیامبر و البته خود اسلام با این نوع اقتصاد مخالف هستند سامانه ای ترتیب دادند به اسم زکات تا هرکس به واسطه سود کردن به خرید رونیاورد بلکه هرکس باید برای مصرف خود خرید کند. لذا نه (۹) قلم جنسی که پیامبر زکات بستند کالای سرمایه ای بودند و چون همه چیز زکات دارد لذا حکومت باید بر کالاهای سرمایه ای امروز زکات ببندد مانند ارز، مسکن، خودرو ، طلا و ... تا تعادل برقرار گردد. زکات را باید حکومت اخذ کند.

📡 @I_M_Doctrine

BY دکترین بازار