group-telegram.com/InstituteTehran/29439
Last Update:
#مقاله_تحلیلی
#مذاکرات_هستهای
📝محمدعلی شفیعی
🔹پس از خروج دولت دونالد ترامپ از برجام در سال ۲۰۱۸، تحولات متعددی در زمینه برنامه هستهای ایران رخ داد. با این وجود ایران چه در دولت بایدن و چه در دولت ترامپ تأکید کرده است که حاضر به توقف برنامه غنیسازی اورانیوم نیست. در مقابل نیز دولت جدید آمریکا خواهان محدودسازی هر چه بیشتر ظرفیت هستهای ایران و حتی تعطیلی کامل برنامه هستهای است. در دور جدید مذاکرات بین ایران و ایالات متحده یکی از موضوعاتی که باید مدنظر داشت، نوع نگاه دولت ترامپ به این مذاکرات است.
🔸 درحال حاضر دو گروه با دو رویکرد متفاوت در خصوص مسئله هستهای ایران در دولت آمریکا وجود دارد. گروه حامیان مذاکره که از گفتگو و سازش برای دستیابی به توافق هستهای حمایت میکند. آنها معتقدند که دیپلماسی میتواند از تشدید تنشها جلوگیری کرده و ثبات منطقه را تضمین کند. اعضای کلیدی این گروه عبارتاند از ۱- جی دی ونس، معاون رئیسجمهور ۲- استیو ویتکاف، فرستاده ویژه به خاورمیانه ۳- جان راتکلیف، مدیر سازمان سیا.
🔸در مقابل گروه اقدام حداکثری است که از رویکرد سختگیرانه، از جمله گزینههای نظامی، حمایت میکند. این گروه که نزدیکی بیشتری به لابیهای صهیونیسم در ایالات متحده دارد، معتقد است اصل مذاکره به معنای تبادل امتیاز بین طرفین بیمعنی است و ایران باید بپذیرد تمام برنامه هستهای خود را تعطیل کند؛ اورانیوم با خلوص ۶۰% و ۲۰% باید از ایران خارج شود؛ برنامه موشکی ایران تحت نظارت قرار گیرد و حمایت از گروههای مقاومت به طور کامل قطع شود. در غیر این صورت باید با ابزار نظامی برنامه هستهای و توانایی موشکی آن را از بین برد. اصطلاح «الگوی لیبی برای برنامه هستهای ایران» نیز اصطلاحی است که توسط افراد حامی این تفکر مورد استفاده قرار میگیرد. اعضای کلیدی این گروه عبارتاند از: ۱- مارکو روبیو، وزیر امور خارجه ۲- مایک والتز، مشاور امنیت ملی و ۳- پیت هگزث، وزیر دفاع.
🔸باید توجه داشت حتی گروه اول در صورت عدم دستیابی به توافق، گزینه نظامی را گزینه مطلوب میداند و این بدین معنا است که در هر صورت گزینه نظامی گزینهای است که مدنظر اکثر دولتمردان آمریکایی قرار دارد؛ با این تفاوت که گروهی فرصت اندکی به دیپلماسی میدهند و گروه دیگری آن را بیفایده دانسته و شرایط ژئوپلیتیک منطقه را برای اقدام نظامی فراهم میدانند.
🔸پس از حمله نظامی ایالات متحده به یمن و تست بمبهای سنگرشکن آمریکایی و هواپیماهای بمبافکن در این کشور و تست های عملیاتیای که صورت گرفته است، طبق گمانهزنیهای آمریکاییها، احتمال حمله نظامی به ایران، کاهش شدیدی یافته است؛ زیرا با توجه به استفاده از توانمندی حداکثری نظامی در قبال تأسیسات زیرزمینی یمن و ناممکنبودن انهدام آنها، تأثیرگذاری این تسلیحات بر تأسیسات ایران که از عمق و پیچیدگی بیشتری برخوردار است به شدت کمتر خواهد بود. در مقابل ایران نیز امکان عکسالعمل شدیدتری نسبت به یمنیها داشته و همچنین وسعت سرزمینی و پراکندگی تأسیسات نظامی و هستهای ایران، امکان آسیب رساندن به آنها را کاهش میدهد.
🔸علاوه بر این، باید به موضوع سیگنالگیت نیز توجه کرد. هر چند درز تصاویر گفتوگوهای مقامات آمریکایی عواقب خاصی در فضای سیاسی و رسانه ای این کشور نداشت؛ اما تأییدی بر دستهبندی مذکور بود و منجر به کاهش نسبی قدرت و تأثیرگذاری گروه دوم گردید.
🔸آمریکاییها به این نتیجه رسیدهاند که ایران، نه تنها برای رفع تحریم مذاکره نمیکنند، بلکه مذاکره آنها برای رفع خطر حمله است، حملهای که شاید تا چند ماه گذشته و پیش از حمله به یمن، محتمل بود؛ اما طبق نکاتی که پیشتر گفته شد، احتمال آن در حال حاضر به شدت کاهش یافته است. لذا تیم مذاکرهکننده ایرانی باید از فرصت مذاکرات، جهت اصلاح اشتباه محاسباتی آمریکا و رژیم صهیونیستی استفاده کند.
🔁مطالب مرتبط
▫️آیا ایران و آمریکا در ماههای پیش رو به توافق میرسند؟
▫️آمریکا در مذاکرات امروز مسقط به دنبال چیست؟
🌐https://institutetehran.com/art/366