group-telegram.com/Iranian_poetry_today1/847
Last Update:
♦️دهلیز
هنوز رد تکانها نلغزیده از دستها
آخریندقایقِ چشمهاست
دوباره روی بند پهن میشوی
گریبان میگشایی
آستین تا نیمه بالا میدهی
و گمان میکنی باد
بادآبادِ تار و پود دیگریست
اینبار از پستانهای بریدهات
دندانهای شیری دیگری میرویم
اصلا نعره را کنار بزن
آنکه بلعیده زنت را
خرگوشی بود در لباسِ شیر
اینبار پشتِ لبهایت سبز میشوم
با اینهمه تگرگِ متحصن
موقت است خشکسالیِ دهانها
احتمالِ جنگلم هم میرود
پشت لبها را میگویم
گفتی:
"کوتاهتر روییدن نشانهی عقل است"
سروها همیشه در بلندیها
از ریشههایشان پرتاب میشوند
ازدحامِ پل را جدی نگیر
شاید شهوتِ تیشه دارند این قبیله
هیچ علفی به خودزنی متمایل نیست
کُندههایت تاوانِ رویشاند
گفتی:
"هزار جریب به سبزه خواهی داشت
تا توانی هرز بروی
پایداری نشانهی عقل است"
رویِ بند
دست از آستین میکِشم
میچِلانی ادامهام را
شهر همه چاه هست
قلپ قلپ هورت میکِشیام
زنی از تنِ فردا آویزان شده
میخواهد بپرم به ماه
به سال
شاید تا نهماهگیام پر شود
اما چاه به بلعیدن استوار است
دست به آستین میدهم
دراز میشوم در گلوگاهِ دهلیزش
نعرهها بلندند در تاریکنایی نامنقطع
پرشِ انگشت میخواهند
تا ناخن به کشیدن بیافتم
گردن به شکستن نمیدهم
این دست که در آستین دادهام
کیسه پر آب است اینبار
سیلابی ریخته به شهر
خسخسِ چاه مگر ممکن بود؟
کبود شده
گاز میگیرم
ونگ میزند از دهانِ زنم
این ناف است که بند شده در من؟
یا این دست که در آستین دادهام؟
#صحرا_کلانتری
@Iranian_poetry_today1
BY شعر امروز ایران
Warning: Undefined variable $i in /var/www/group-telegram/post.php on line 260
Share with your friend now:
group-telegram.com/Iranian_poetry_today1/847