group-telegram.com/JAAMEbaaz/3915
Last Update:
قدرت از آن مردمست (۲)
در دهه ۱۹۸۰ در ایالات متحده، هیلوی با متفکر معروف، جین شارپ، که ۱۹۸ تکتیک متفاوت را که جنبشهای مقاومت بدون خشونت از آنها میتوانند استفاده کنند از نزدیک کار کرده بود. این تکتیکها شامل روشهای مختلف نظیر اعتراض، تحریک و ترغیب، عدم همکاری، و چیزی که شارپ از آن به «مداخله بدون خشونت» یاد میکند میشود—که تمام شان در بسترهای مختلف مؤثر واقع شده است. دانشمندان مجهز با دانش تکنولوژی نظیر پتریک مییر و ماری جویس لیست شارپ را بروز رسانی کرده است تا تکتیکهای وابسته با تکنولوژیهای جدید مانند استفاده از شبکههای اجتماعی برای گزارش دادن اقدمات سرکوبگرانه در لحظه و حتی استفاده از پهپادهای کوچک برای نظارت از تحرکات پولیس را شامل میشود.
حتی مبارزاتی که ویژگیهای یک تثلیث مقدس را نیز دارا باشد—مشارکت گسترده، ترک خدمت رژیم و تکتیکهای انعطاف پذیر—همیشه پیروز نمیشوند. خیلی به مقامات دولت برمیگردد که چطور بر اعتراضات غلبه کند و در صف آنها اختلاف ایجاد کند، شاید حتی تحریک معترضان مسالمت آمیز که اعتراض و تحصن شان را ترک کنند، نظم و وحدت شان را از دست بدهند و در مقابل سرکوب سلاح بدست بگیرند. اما حتی وقتی مبارزات بدون خشونت ناکام میشوند، همه چیز از بین نمیرود: از ۱۹۰۰ تا ۲۰۰۶، کشورهای که جنبشهای بدون خشونت ناکام را تجربه کرده اند هنوز چهار مرتبه بیشر احتمال اینکه نهایتاً به دموکراسی گذار کنند وجود داشته است تا کشورهای که در آن جنبشهای مقاومت در آغاز به خشونت متوسل شده اند. بسیج اعتراضات مدنی بدون خشونت به انعطاف پذیری و ایئتلاف سازی بستگی دارد—چیزهای که برای دموکراتیزاسیون ضروری است.
بدون شک، انقلابهای بدون خشونت الزاماً آنقدر آماده نیستند تا اداره حکومت را در جریان گذار سیاسی به عهده بگیرند. در مصر به طور مثال، فعالان جوان سیکولار که در میدان تحریر در ماههای جنوری و فیبریوری سال ۲۰۱۱ سرازیر شدند نتوانستند احزاب سیاسی یا گروههای ذینفع مؤثری را سامان دهند. قیامهای تودهای بدون خشونت همیشه نمیتواند مشکلات نظام حکومتداری نظیر نهادهای موازی، فساد ریشه دار و عدم تقسیم قدرت میان ارتش یا نیروهای امنیتی رژیم و برورکراسی ملکی را حل کند.
اما مبارزات انقلابی میتوانند شانس را شان برای رسیدن به یک حکومت دموکراتیکتر به حداکثر برسانند—تبدیل پیروزی در خیابانها به نیروی سیاسی در دهلیزهای قدرت—اگر نهادهای به اصطلاح موازی را در جریان مبارزات شان ایجاد کنند. لهستان یکی از بهترین مثالها است. در ۱۹۸۰، پس از اینکه حدود ۱۶۰۰۰ کارگر در کارخانه کشتی سازی گدانسک تحصن کردند، گروهای کارگری لهستانی که به مدت یک دهه به مقاومت علیه رژیم کمونیستی تحت حمایت شوروی در پولند مخالفت میکرد «اتحادیه همبستگی سولیدارنوشچ» را تأسیس کرد، اتحادیه کارگری که به یک جنبش مقاومت مدنی تغییر شکل داد و به تدریج کشور را از چنگ مقامات کمونیستی نجات داد. اتحادیه همبستگی سولیدارنوشچ به چاپ و نشر مخفی روزنامههای در مخالفت با رژیم را روی دست گرفت، تظاهرات و نمایشهای تیاتر رادیکال را در کلیساها سازمان دادند و علیه سالها سرکوب از جمله تحمیل قانون نظامی در سال ۱۹۸۱ به مقاومت پرداختند. در نهایت، ده میلیون نفر در لهستان به این گروه پیوستند که به نحوی به مثابه حکومت سایه عمل میکرد، تا برای جایگزینی در نقش رهبری بعد از فروپاشی کمونیسم راه را هموار کند. در سال ۱۹۸۸، اتحادیه همبستگی سولیدارنوشچ یک سری تحصنهای را سازمان داد که به مذاکرات مستقیم با رژیم منجر شد که به انتخابات نیمه آزاد در سال ۱۹۸۹ انجامید. وقتی لهستان یک سال پس از فروپاشی حکومت کمونیستی ظهور کرد، یک مجموعه از قوانین جدید انتخاباتی و اقداماتی را روی دست گرفت که بسیاری از آنها از سوی تحادیه همبستگی سولیدارنوشچ از طریق یک سری مذاکرات هدایت هدایت شده به یک چرخش مداومتر و مطمئنتر در مسیر دموکراسی منجر شد. هرچند مشکلات باقی ماند، اما جامعه مدنی لهستان کاملاً قادر بود رهبران شان را پاسخگو نگهدارند؛ از جمله لچ والسا که از همین اتحادیه در سال ۱۹۹۰ به عنوان رییس جمهور انتخاب شد.
#اعتراضات_مسالمت_آمیز
#فلسفه_سیاسی
.@mghlte | عصر روشنگری
@JAAMEbaaz | فلسفهی علوم اجتماعی
https://www.group-telegram.com/mghlte/9349
BY جامعه باز و دشمنان آن ( فلسفهی علوم اجتماعی )
Warning: Undefined variable $i in /var/www/group-telegram/post.php on line 260
Share with your friend now:
group-telegram.com/JAAMEbaaz/3915