خوانشها | سیدمحمدهادی گرامی
#صوت_سخنرانی 💢رویکردهای خاورشناسان به تبرک و زیارت: کاستیهای مطالعات برونشیعی 🔹سیدمحمدهادی گرامی 🔹 نشست «جریانشناسی مطالعات زیارت در مراکز آکادمیک جهان» 🔹پنجشنبه 10 مهر 1399 #زیارت #تبرک #برکت #خاورشناسان #انسانشناسی #هادی_گرامی 🆔 @khanishha
💢گزارش سخنرانی «تبرک و زیارت در مطالعات شرقشناسی: کاستیهای نگاه برونشیعی»💢
🎙سیدمحمدهادی گرامی
بخش [1]
⬅️ مقدمه: سخنرانی حاضر به واکاوی انتقادی مفاهیم «برکت» و «تبرک» در گستره مطالعات شیعی میپردازد. محوریت این نقد بر این است که نارساییها و محدودیتهای روششناختی و معرفتی رویکردهای برونشیعی، به خلط بنیادین و تقلیلگرایانه میان مفهوم الهی «برکت» و کنش انسانی «تبرک» انجامیده است. این تحلیل، ضمن مروری بر آثار شاخص در این حوزه، به تبیین دقیق این کاستیها و ارائه درکی عمیقتر و مطابق با فهم درونشیعی از این مفاهیم رهنمون میشود. این نقد، تلاشی «درونپارادایمی» است، نه مبنایی؛ بدین معنا که ایرادات متوجه چارچوب کلی علوم انسانی نیست، بلکه به چگونگی کاربست این رویکردها در تحلیل تشیع، بهویژه در مطالعات مربوط به زیارت و مناسک، اختصاص دارد.
۱. صورتبندیهای برونشیعی از برکت و تبرک: مروری انتقادی
مطالعات شرقشناسی و انسانشناختی، که عمدتاً بر میدانهای زیارتی و مشاهدات بیرونی متمرکز بودهاند، تلاش کردهاند تا مفاهیم «برکت» و «تبرک» را تحلیل و صورتبندی کنند. در اینجا به نمونههایی برجسته اشاره میشود:
• ریچارد کورین «برکت» را به مثابه «کیفیتی متعالی و روحانی که از جانب خداوند نشأت میگیرد» درک میکند. او معتقد است که این برکت میتواند در اشیاء مادی یا وجود انسانها، در قالب «تبرک»، عینیت یابد و از طریق فرآیندهای فیزیکی مانند آمیزش، سوزاندن، گرم کردن و جذب، به واسطهای برای انتقال از قربانی مادی به برکت روحانی تبدیل شود. بر اساس این دیدگاه، «برکت یک کیفیت روحانی» است که «در اشیاء مادی و اشخاص قرار داده میشود» و از طریق «کسب برکت از طریق تبرک» حاصل میگردد. این نگرش، زمینهساز خلط میان منشأ الهی برکت و ابزارهای انسانی تبرک میشود [۱].
• جوزف مری برکت را «نیرویی ذاتی(innate force)» تعریف میکند که در قدیسان (اعم از زنده و درگذشته)، آثار و یادگارهای آنها (رِلیکس) مانند لباس، مو و ناخنها، و نیز اماکن زیارتی وجود دارد. او چهار طریق اصلی را برای انتقال این برکت برمیشمارد: تماس بدنی، کسب دانش و یادگیری، تصاحب یا دستیابی به رِلیکسها، و ملاقات و لمس قدیس در خواب. در این دیدگاه نیز، مفهوم برکت به یک «نیروی ذاتی» محدود شده و طرق انتقال آن (که در واقع کنشهای تبرکی هستند) با خودِ برکت درهمآمیخته است [۲].
• مایکل ریتر بر نقش رِلیکسها در شکلگیری حضور عاطفی «معشوق غائب» و ایجاد جوامع ضدسکولار تمرکز دارد. این مطالعه نیز در راستای رویکرد شرقشناسی، بر نقش رِلیکسها در پیوند با برکت و ابعاد عاطفی آن تمرکز دارد، اما همچنان در دام تقلیل برکت به ابژههای مادی یا تأثیرات روانشناختی باقی میماند [۳].
۲. فهم درونشیعی از برکت و تبرک: تبیین و تمایز بنیادین
در مقابل رویکردهای شرقشناختی، فهم درونشیعی و بومی از این دو مفهوم، تمایزات کلیدی و مهمی را آشکار میسازد که اغلب در تحلیلهای بیرونی مغفول میمانند:
• تبرک (کنش انسانی برای طلب کیفیت بهتر): در فهم شیعی، «تبرک» یک کنش ارادی و فعال است که انسان برای «دستیابی» به کیفیتی بهتر (اعم از مادی یا معنوی) انجام میدهد. این کنش، مستلزم تماس مادی و جسمانی با چیزی است که آن را «واجد برکت» میداند. تبرک، یک «اقدام» و «وسیله» برای طلب فزونی یا بهبود است (مانند استفاده از تربت کربلا یا بوسیدن ضریح).
• برکت (موهبتی الهی برای ازدیاد و افزونی): «برکت» در مقابل، مفهومی عمیقتر، ریشهدارتر و دارای بستر قرآنی و الهیاتی است. برکت، به معنای ازدیاد و افزونی غیر اکتسابی و خدادادی (جعل الهی یا جعل ذات ربوبی) است که در امور مادی و معنوی رخ میدهد. این فزونی، امری است که از جانب خداوند اعطا میشود و جنبهای غیر اختیاری و موهبتی دارد. برکت با مفاهیمی چون «رزق» (روزی)، «افزایش مال»، «ازدیاد دانش» و «نمو معنوی» ارتباط تنگاتنگی دارد.
تمایز کلیدی: انسان «برکت» را طلب میکند (از طریق تبرک)، اما «خداوند» آن را عطا میکند. برکت کاملاً امری «غیر اکتسابی» است، در حالی که تبرک کنشی «اکتسابی» برای رسیدن به آن محسوب میشود.
ادامه👇
🆔 https://www.group-telegram.com/Khanishha.com
🎙سیدمحمدهادی گرامی
بخش [1]
⬅️ مقدمه: سخنرانی حاضر به واکاوی انتقادی مفاهیم «برکت» و «تبرک» در گستره مطالعات شیعی میپردازد. محوریت این نقد بر این است که نارساییها و محدودیتهای روششناختی و معرفتی رویکردهای برونشیعی، به خلط بنیادین و تقلیلگرایانه میان مفهوم الهی «برکت» و کنش انسانی «تبرک» انجامیده است. این تحلیل، ضمن مروری بر آثار شاخص در این حوزه، به تبیین دقیق این کاستیها و ارائه درکی عمیقتر و مطابق با فهم درونشیعی از این مفاهیم رهنمون میشود. این نقد، تلاشی «درونپارادایمی» است، نه مبنایی؛ بدین معنا که ایرادات متوجه چارچوب کلی علوم انسانی نیست، بلکه به چگونگی کاربست این رویکردها در تحلیل تشیع، بهویژه در مطالعات مربوط به زیارت و مناسک، اختصاص دارد.
۱. صورتبندیهای برونشیعی از برکت و تبرک: مروری انتقادی
مطالعات شرقشناسی و انسانشناختی، که عمدتاً بر میدانهای زیارتی و مشاهدات بیرونی متمرکز بودهاند، تلاش کردهاند تا مفاهیم «برکت» و «تبرک» را تحلیل و صورتبندی کنند. در اینجا به نمونههایی برجسته اشاره میشود:
• ریچارد کورین «برکت» را به مثابه «کیفیتی متعالی و روحانی که از جانب خداوند نشأت میگیرد» درک میکند. او معتقد است که این برکت میتواند در اشیاء مادی یا وجود انسانها، در قالب «تبرک»، عینیت یابد و از طریق فرآیندهای فیزیکی مانند آمیزش، سوزاندن، گرم کردن و جذب، به واسطهای برای انتقال از قربانی مادی به برکت روحانی تبدیل شود. بر اساس این دیدگاه، «برکت یک کیفیت روحانی» است که «در اشیاء مادی و اشخاص قرار داده میشود» و از طریق «کسب برکت از طریق تبرک» حاصل میگردد. این نگرش، زمینهساز خلط میان منشأ الهی برکت و ابزارهای انسانی تبرک میشود [۱].
• جوزف مری برکت را «نیرویی ذاتی(innate force)» تعریف میکند که در قدیسان (اعم از زنده و درگذشته)، آثار و یادگارهای آنها (رِلیکس) مانند لباس، مو و ناخنها، و نیز اماکن زیارتی وجود دارد. او چهار طریق اصلی را برای انتقال این برکت برمیشمارد: تماس بدنی، کسب دانش و یادگیری، تصاحب یا دستیابی به رِلیکسها، و ملاقات و لمس قدیس در خواب. در این دیدگاه نیز، مفهوم برکت به یک «نیروی ذاتی» محدود شده و طرق انتقال آن (که در واقع کنشهای تبرکی هستند) با خودِ برکت درهمآمیخته است [۲].
• مایکل ریتر بر نقش رِلیکسها در شکلگیری حضور عاطفی «معشوق غائب» و ایجاد جوامع ضدسکولار تمرکز دارد. این مطالعه نیز در راستای رویکرد شرقشناسی، بر نقش رِلیکسها در پیوند با برکت و ابعاد عاطفی آن تمرکز دارد، اما همچنان در دام تقلیل برکت به ابژههای مادی یا تأثیرات روانشناختی باقی میماند [۳].
۲. فهم درونشیعی از برکت و تبرک: تبیین و تمایز بنیادین
در مقابل رویکردهای شرقشناختی، فهم درونشیعی و بومی از این دو مفهوم، تمایزات کلیدی و مهمی را آشکار میسازد که اغلب در تحلیلهای بیرونی مغفول میمانند:
• تبرک (کنش انسانی برای طلب کیفیت بهتر): در فهم شیعی، «تبرک» یک کنش ارادی و فعال است که انسان برای «دستیابی» به کیفیتی بهتر (اعم از مادی یا معنوی) انجام میدهد. این کنش، مستلزم تماس مادی و جسمانی با چیزی است که آن را «واجد برکت» میداند. تبرک، یک «اقدام» و «وسیله» برای طلب فزونی یا بهبود است (مانند استفاده از تربت کربلا یا بوسیدن ضریح).
• برکت (موهبتی الهی برای ازدیاد و افزونی): «برکت» در مقابل، مفهومی عمیقتر، ریشهدارتر و دارای بستر قرآنی و الهیاتی است. برکت، به معنای ازدیاد و افزونی غیر اکتسابی و خدادادی (جعل الهی یا جعل ذات ربوبی) است که در امور مادی و معنوی رخ میدهد. این فزونی، امری است که از جانب خداوند اعطا میشود و جنبهای غیر اختیاری و موهبتی دارد. برکت با مفاهیمی چون «رزق» (روزی)، «افزایش مال»، «ازدیاد دانش» و «نمو معنوی» ارتباط تنگاتنگی دارد.
تمایز کلیدی: انسان «برکت» را طلب میکند (از طریق تبرک)، اما «خداوند» آن را عطا میکند. برکت کاملاً امری «غیر اکتسابی» است، در حالی که تبرک کنشی «اکتسابی» برای رسیدن به آن محسوب میشود.
ادامه👇
🆔 https://www.group-telegram.com/Khanishha.com
Telegram
خوانشها | سیدمحمدهادی گرامی
نشست علمی راهبردی
«جریانشناسی مطالعات زیارت در مراکز آکادمیک جهان»
با حضور:
دکتر علی طاهر الحمود
دکتر پیمان اسحاقی
دکتر محمدهادی گرامی
دکتر جبار شجاعی
دکتر سیدمجید امامی
10 مهر 1399
9 صبح
#مطالعات_اجتماعی_زیارت
#مطالعات_اربعین
@mohsenhesammazaheri
«جریانشناسی مطالعات زیارت در مراکز آکادمیک جهان»
با حضور:
دکتر علی طاهر الحمود
دکتر پیمان اسحاقی
دکتر محمدهادی گرامی
دکتر جبار شجاعی
دکتر سیدمجید امامی
10 مهر 1399
9 صبح
#مطالعات_اجتماعی_زیارت
#مطالعات_اربعین
@mohsenhesammazaheri
❤1
💢گزارش سخنرانی «تبرک و زیارت در مطالعات شرقشناسی: کاستیهای نگاه برونشیعی»💢
بخش [2]
۳. رویکرد انتقادی: خلط مفاهیم ناشی از کاستی نگاه برونشیعی
نقد اصلی به رویکردهای شرقشناختی و انسانشناختی غربی این است که کاستیهای نگاه بیرونی و تمرکز بر ظاهر پدیدهها، منجر به خلط ناموجه و تقلیلگرایانه میان مفاهیم «برکت» و «تبرک» شده است.
الف) اشکالات ادبی و واژهشناختی(نمودی از عدم فهم عمیق): خطاهای واژهشناختی، خود نمودی از عدم فهم عمیق فرهنگی و مفهومی است. آوانگاری نادرست واژه «تبرک» توسط کورین به شکل «تبارک»، صرفاً یک خطای املایی نیست. «تبارک» فعلی است که در عربی به خداوند نسبت داده میشود (به معنای با برکت شدن یا مبارک بودن خدا)، در حالی که «تبرک» کنشی است که انسان برای طلب برکت انجام میدهد. این عدم تمایز در سطح واژه، به خلط در سطح مفهوم و ناتوانی در درک تمایز میان فعل الهی و فعل انسانی منجر میشود.
ب) خلط و تقلیلگرایی مفهومی (پیوند افراطی تبرک با شراینها و زیارتگاهها): مهمترین نقد محتوایی این است که مطالعات برونشیعی، به دلیل پیوند زدن افراطی مفهوم تبرک با شراینها و زیارتگاهها و تمرکز بر ابژههای میدانی و اعمال ظاهری، نتوانستهاند تمایز الهیاتی و فرهنگی میان برکت و تبرک را درک کنند:
- تقلیل برکت به کیفیتی روحانی یا نیروی ذاتی قابل انتقال: شرقشناسان برکت را به «کیفیتی روحانی» یا «نیروی ذاتی» تقلیل دادهاند که در اشیاء مادی و اشخاص قرار داده میشود یا از طرق مشخصی منتقل میگردد. این در حالی است که در فهم درونشیعی، برکت موهبتی الهی است و نه صرفاً یک کیفیت درونی در اشیاء یا افراد. این ناتوانی در درک منشأ الهی و غیر اکتسابی برکت، آنها را وادار به توضیح برکت در چارچوب کنشهای انسانی (تبرک) یا خواص ذاتی اشیاء میکند.
- نادیده گرفتن گستره مفهوم برکت: به دلیل تمرکز بر زیارتگاهها، این مطالعات از مفهوم گستردهتر «برکت» در قرآن، احادیث و فرهنگ عامه غافل شدهاند. برکت در این منابع، ارتباط تنگاتنگی با مفاهیمی چون رزق، ازدیاد مادی و معنوی در زندگی روزمره دارد و صرفاً محدود به مکانها یا افراد مقدس نیست. این تقلیلگرایی باعث میشود بخش عمدهای از معنای برکت نادیده گرفته شود.
- تأثیرپذیری پژوهشهای داخلی: این خلط مفاهیم و نگاه تقلیلگرایانه حتی در مدخل «تبرک» دایرةالمعارف بزرگ اسلامی که توسط مهرداد عربستانی نوشته شده نیز مشاهده میشود، که نشاندهنده تأثیرپذیری پژوهشهای داخلی از این رویکرد برونشیعی است.
ج) کاستیهای روششناختی در کیفیت قومنگاری (غفلت از حالات و عواطف درونی):
اصلیترین دلیل خلط مفاهیم و نگاه تقلیلگرایانه، نارسایی در کیفیت قومنگاری است. مطالعات برونشیعی، غالباً در سطح توصیف «صورتهای ظاهری» کنشها و مناسک باقی میمانند و از «وضعیتهای درونی»، «احساسات»، «عواطف» و «تجربیات ذهنی» کنشگران غفلت میکنند. این غفلت، مانع از درک تمایز میان عمل (تبرک) و تجربه درونی (دریافت برکت) میشود.
در مناسک شیعی مانند پیادهروی اربعین یا سینهزنی، کنش صرفاً جسمانی نیست. زائر یا عزادار، در حین این اعمال، حالاتی عمیق از همراهی، همذاتپنداری، احساس رنجکشی، و اتصال روحانی با امام یا قدیس موردنظر را تجربه میکند. این «جوشش و غلیان درونی»، «احساسات»، و «عواطف» هستند که به کنش معنا میبخشند و آن را از یک رفتار صرف متمایز میکنند. مثلا، هنگامی که یک شیعه در مراسم سینهزنی شرکت میکند، تنها با حرکات فیزیکی خود را بیان نمیکند؛ بلکه احساسات عمیقی از اندوه، ارادت، و حتی همذاتپنداری با رنجهای امام حسین(ع) و یارانش را در درون خود مرور میکند. این «وضعیت روحی و عاطفی» است که به این کنش، بُعد «مناسکی» میبخشد.
نادیده گرفتن این «زیستجهان درونی»، به فهمی سطحی، تقلیلگرایانه، و غیرمعتبر از مناسک و مفاهیم دینی منجر میشود. چنین پژوهشهایی، قادر به بازنمایی واقعیت ذهنی و عاطفی جامعه شیعی نیستند و نمیتوانند چرایی و چگونگی دلبستگی افراد به این مناسک را تبیین کنند. این نقد، محدود به «تبرک» نیست و به تمامی حوزههای «مناسکپژوهی» در تشیع قابل تعمیم است.
ادامه👇
🆔 https://www.group-telegram.com/Khanishha.com
بخش [2]
۳. رویکرد انتقادی: خلط مفاهیم ناشی از کاستی نگاه برونشیعی
نقد اصلی به رویکردهای شرقشناختی و انسانشناختی غربی این است که کاستیهای نگاه بیرونی و تمرکز بر ظاهر پدیدهها، منجر به خلط ناموجه و تقلیلگرایانه میان مفاهیم «برکت» و «تبرک» شده است.
الف) اشکالات ادبی و واژهشناختی(نمودی از عدم فهم عمیق): خطاهای واژهشناختی، خود نمودی از عدم فهم عمیق فرهنگی و مفهومی است. آوانگاری نادرست واژه «تبرک» توسط کورین به شکل «تبارک»، صرفاً یک خطای املایی نیست. «تبارک» فعلی است که در عربی به خداوند نسبت داده میشود (به معنای با برکت شدن یا مبارک بودن خدا)، در حالی که «تبرک» کنشی است که انسان برای طلب برکت انجام میدهد. این عدم تمایز در سطح واژه، به خلط در سطح مفهوم و ناتوانی در درک تمایز میان فعل الهی و فعل انسانی منجر میشود.
ب) خلط و تقلیلگرایی مفهومی (پیوند افراطی تبرک با شراینها و زیارتگاهها): مهمترین نقد محتوایی این است که مطالعات برونشیعی، به دلیل پیوند زدن افراطی مفهوم تبرک با شراینها و زیارتگاهها و تمرکز بر ابژههای میدانی و اعمال ظاهری، نتوانستهاند تمایز الهیاتی و فرهنگی میان برکت و تبرک را درک کنند:
- تقلیل برکت به کیفیتی روحانی یا نیروی ذاتی قابل انتقال: شرقشناسان برکت را به «کیفیتی روحانی» یا «نیروی ذاتی» تقلیل دادهاند که در اشیاء مادی و اشخاص قرار داده میشود یا از طرق مشخصی منتقل میگردد. این در حالی است که در فهم درونشیعی، برکت موهبتی الهی است و نه صرفاً یک کیفیت درونی در اشیاء یا افراد. این ناتوانی در درک منشأ الهی و غیر اکتسابی برکت، آنها را وادار به توضیح برکت در چارچوب کنشهای انسانی (تبرک) یا خواص ذاتی اشیاء میکند.
- نادیده گرفتن گستره مفهوم برکت: به دلیل تمرکز بر زیارتگاهها، این مطالعات از مفهوم گستردهتر «برکت» در قرآن، احادیث و فرهنگ عامه غافل شدهاند. برکت در این منابع، ارتباط تنگاتنگی با مفاهیمی چون رزق، ازدیاد مادی و معنوی در زندگی روزمره دارد و صرفاً محدود به مکانها یا افراد مقدس نیست. این تقلیلگرایی باعث میشود بخش عمدهای از معنای برکت نادیده گرفته شود.
- تأثیرپذیری پژوهشهای داخلی: این خلط مفاهیم و نگاه تقلیلگرایانه حتی در مدخل «تبرک» دایرةالمعارف بزرگ اسلامی که توسط مهرداد عربستانی نوشته شده نیز مشاهده میشود، که نشاندهنده تأثیرپذیری پژوهشهای داخلی از این رویکرد برونشیعی است.
ج) کاستیهای روششناختی در کیفیت قومنگاری (غفلت از حالات و عواطف درونی):
اصلیترین دلیل خلط مفاهیم و نگاه تقلیلگرایانه، نارسایی در کیفیت قومنگاری است. مطالعات برونشیعی، غالباً در سطح توصیف «صورتهای ظاهری» کنشها و مناسک باقی میمانند و از «وضعیتهای درونی»، «احساسات»، «عواطف» و «تجربیات ذهنی» کنشگران غفلت میکنند. این غفلت، مانع از درک تمایز میان عمل (تبرک) و تجربه درونی (دریافت برکت) میشود.
در مناسک شیعی مانند پیادهروی اربعین یا سینهزنی، کنش صرفاً جسمانی نیست. زائر یا عزادار، در حین این اعمال، حالاتی عمیق از همراهی، همذاتپنداری، احساس رنجکشی، و اتصال روحانی با امام یا قدیس موردنظر را تجربه میکند. این «جوشش و غلیان درونی»، «احساسات»، و «عواطف» هستند که به کنش معنا میبخشند و آن را از یک رفتار صرف متمایز میکنند. مثلا، هنگامی که یک شیعه در مراسم سینهزنی شرکت میکند، تنها با حرکات فیزیکی خود را بیان نمیکند؛ بلکه احساسات عمیقی از اندوه، ارادت، و حتی همذاتپنداری با رنجهای امام حسین(ع) و یارانش را در درون خود مرور میکند. این «وضعیت روحی و عاطفی» است که به این کنش، بُعد «مناسکی» میبخشد.
نادیده گرفتن این «زیستجهان درونی»، به فهمی سطحی، تقلیلگرایانه، و غیرمعتبر از مناسک و مفاهیم دینی منجر میشود. چنین پژوهشهایی، قادر به بازنمایی واقعیت ذهنی و عاطفی جامعه شیعی نیستند و نمیتوانند چرایی و چگونگی دلبستگی افراد به این مناسک را تبیین کنند. این نقد، محدود به «تبرک» نیست و به تمامی حوزههای «مناسکپژوهی» در تشیع قابل تعمیم است.
ادامه👇
🆔 https://www.group-telegram.com/Khanishha.com
Telegram
خوانشها | سیدمحمدهادی گرامی
👁سیدمحمدهادی گرامی👁
هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
شیعهشناسی، تاریخ، انسانشناسی، روششناسی، فلسفه، قرآن
نویسنده، مدرّس و مشاور
اینستاگرام:
Instagram.com/m.hadi.gerami
ادمین:
@nbaqe
وبسایت:
ihcs.academia.edu/Gerami
هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
شیعهشناسی، تاریخ، انسانشناسی، روششناسی، فلسفه، قرآن
نویسنده، مدرّس و مشاور
اینستاگرام:
Instagram.com/m.hadi.gerami
ادمین:
@nbaqe
وبسایت:
ihcs.academia.edu/Gerami
❤1
💢گزارش سخنرانی «تبرک و زیارت در مطالعات شرقشناسی: کاستیهای نگاه برونشیعی»💢
بخش [3]
نتیجهگیری: محوریت نقد بر این است که نارساییهای روششناختی و معرفتی رویکردهای برونشیعی، به ویژه در نادیده گرفتن ابعاد درونی و عاطفی کنشگران و تمرکز صرف بر ابژههای مادی، مستقیماً به خلط مفاهیم «برکت» (موهبت الهی) و «تبرک» (کنش انسانی) منجر شده است. برای دستیابی به فهمی معتبر و جامع از مفاهیم و مناسک در تشیع، لازم است از یک رویکرد درونبینانه، همدلانه و بومیگرایانه بهره گرفت. این رویکرد باید فراتر از توصیف صرف ظواهر، به کاوش در ابعاد درونی، عاطفی و ذهنی کنشگران بپردازد. این نقد، محدود به «تبرک» نیست و به تمامی حوزههای «مناسکپژوهی» در تشیع قابل تعمیم است. بازنگری در روششناسیهای رایج انسانشناسی دین، بهویژه در مطالعات مربوط به تشیع، ضروری مینماید تا پژوهشها به فهم واقعیتر از «معنا»ی کنشها برای عاملان آنها نزدیک شوند.
ارجاعات:
[۱] Kurin, Richard. "The structure of blessedness at a Muslim shrine in Pakistan." Middle Eastern Studies 19, no. 3 (1983): 312-325.
[۲] Meri, J. W. (1999). Aspects of Baraka (Blessings) and Ritual Devotion Among Medieval Muslims and Jews. Medieval Encounters, 5(1), 46-69.
[۳] Rytter, Mikkel. "The hair of the Prophet: relics and the affective presence of the absent beloved among Sufis in Denmark." Contemporary Islam 13, no. 1 (2019): 49-65.
🆔 https://www.group-telegram.com/Khanishha.com
بخش [3]
نتیجهگیری: محوریت نقد بر این است که نارساییهای روششناختی و معرفتی رویکردهای برونشیعی، به ویژه در نادیده گرفتن ابعاد درونی و عاطفی کنشگران و تمرکز صرف بر ابژههای مادی، مستقیماً به خلط مفاهیم «برکت» (موهبت الهی) و «تبرک» (کنش انسانی) منجر شده است. برای دستیابی به فهمی معتبر و جامع از مفاهیم و مناسک در تشیع، لازم است از یک رویکرد درونبینانه، همدلانه و بومیگرایانه بهره گرفت. این رویکرد باید فراتر از توصیف صرف ظواهر، به کاوش در ابعاد درونی، عاطفی و ذهنی کنشگران بپردازد. این نقد، محدود به «تبرک» نیست و به تمامی حوزههای «مناسکپژوهی» در تشیع قابل تعمیم است. بازنگری در روششناسیهای رایج انسانشناسی دین، بهویژه در مطالعات مربوط به تشیع، ضروری مینماید تا پژوهشها به فهم واقعیتر از «معنا»ی کنشها برای عاملان آنها نزدیک شوند.
ارجاعات:
[۱] Kurin, Richard. "The structure of blessedness at a Muslim shrine in Pakistan." Middle Eastern Studies 19, no. 3 (1983): 312-325.
[۲] Meri, J. W. (1999). Aspects of Baraka (Blessings) and Ritual Devotion Among Medieval Muslims and Jews. Medieval Encounters, 5(1), 46-69.
[۳] Rytter, Mikkel. "The hair of the Prophet: relics and the affective presence of the absent beloved among Sufis in Denmark." Contemporary Islam 13, no. 1 (2019): 49-65.
🆔 https://www.group-telegram.com/Khanishha.com
Telegram
خوانشها | سیدمحمدهادی گرامی
👁سیدمحمدهادی گرامی👁
هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
شیعهشناسی، تاریخ، انسانشناسی، روششناسی، فلسفه، قرآن
نویسنده، مدرّس و مشاور
اینستاگرام:
Instagram.com/m.hadi.gerami
ادمین:
@nbaqe
وبسایت:
ihcs.academia.edu/Gerami
هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
شیعهشناسی، تاریخ، انسانشناسی، روششناسی، فلسفه، قرآن
نویسنده، مدرّس و مشاور
اینستاگرام:
Instagram.com/m.hadi.gerami
ادمین:
@nbaqe
وبسایت:
ihcs.academia.edu/Gerami
❤2
خوانشها | سیدمحمدهادی گرامی pinned «💢گزارش ویژه نشست «الهیات، تاریخ، عینیت و بیطرفی»: بازتابی از دیدگاههای سیدمحمدهادی گرامی ⬅️ در نشستی تخصصی تحت عنوان «الهیات، تاریخ، عینیت و بیطرفی» که در چارچوب برنامههای مدرسه بهاری «انعکاس» برگزار شد، سیدمحمدهادی گرامی، به واکاوی نسبتهای پیچیده میان…»
Forwarded from Inekas | انعکاس
💎 معرفی «مادیتِ فرهنگِ شیعی فراسوی کربلا: دینی که مادی است و اهمیت دارد»
Marei, F., Shanneik, Y., Funke C. (eds). (2024). Shiʿi Materiality Beyond Karbala, Leiden: Brill.
پژوهشگران مطالعات ادیان، دین را به مثابۀ نقطۀ مشترکی برای گردهمآمدن محققانی که در دینپژوهی، مطالعات اسلامی، جامعهشناسی، مردمشناسی و مطالعات فرهنگ مادی فعالیت دارند، تلقی کردهاند؛ نقطهای که حول آن میتوانند با یکدیگر همکاری و مشارکت قابل توجهی در مطالعه دین داشته باشند. بررسی سبکهای زیباییشناختی فضاهای مذهبی، آئینها و مناسک مادی از پیش پا افتادهترین بررسیهایی است که ممکن این مطالعات شامل آنها شود.
کتاب پیش رو به بررسی جلوههای مادی و چندحسیِ اسلامِ شیعی در بافتارهای جمعیتی و جغرافیایی متنوع و کمتر مطالعه شده میپردازد. مقالات این کتاب علاوه بر مباحث مفهومی، به مطالعاتی موردی پرداخته که مرزهای مطالعات اسلامی، مطالعات دینی، مطالعات میراث فرهنگی، و انسانشناسی و جامعهشناسی دین را فراتر میبرد. مقالات این مجلد نشان میدهد که چگونه اشیاء مادی و امورِ کمتر-مادی سبب میشود تا «حضور» و «ظرفیت» امر قدسی ملموس شود، روابط نزدیک بین بشر و فرابشر گسترش یابد و در نهایت موجب میشود که این اشیاء در نقش دروازههایی به جهان دیگر و ماوراء حاضر شود. این مجلد اشیاء مادی مذهبی را در جایگاه اجزاء لاینفک فرآیند میراثسازی معرفی میکند، فرایندی که کنشگران اجتماعی و سیاسی در جریان برسازی و فراگیر کردن میراث مذهبی به وجود میآورند.
⬇️ دریافت فایل کتاب (دسترسی آزاد)
🗂 ترجمۀ فارسی عناوین مقالات
#انعکاس_کتاب
@Khanishha
@Inekas
Marei, F., Shanneik, Y., Funke C. (eds). (2024). Shiʿi Materiality Beyond Karbala, Leiden: Brill.
پژوهشگران مطالعات ادیان، دین را به مثابۀ نقطۀ مشترکی برای گردهمآمدن محققانی که در دینپژوهی، مطالعات اسلامی، جامعهشناسی، مردمشناسی و مطالعات فرهنگ مادی فعالیت دارند، تلقی کردهاند؛ نقطهای که حول آن میتوانند با یکدیگر همکاری و مشارکت قابل توجهی در مطالعه دین داشته باشند. بررسی سبکهای زیباییشناختی فضاهای مذهبی، آئینها و مناسک مادی از پیش پا افتادهترین بررسیهایی است که ممکن این مطالعات شامل آنها شود.
کتاب پیش رو به بررسی جلوههای مادی و چندحسیِ اسلامِ شیعی در بافتارهای جمعیتی و جغرافیایی متنوع و کمتر مطالعه شده میپردازد. مقالات این کتاب علاوه بر مباحث مفهومی، به مطالعاتی موردی پرداخته که مرزهای مطالعات اسلامی، مطالعات دینی، مطالعات میراث فرهنگی، و انسانشناسی و جامعهشناسی دین را فراتر میبرد. مقالات این مجلد نشان میدهد که چگونه اشیاء مادی و امورِ کمتر-مادی سبب میشود تا «حضور» و «ظرفیت» امر قدسی ملموس شود، روابط نزدیک بین بشر و فرابشر گسترش یابد و در نهایت موجب میشود که این اشیاء در نقش دروازههایی به جهان دیگر و ماوراء حاضر شود. این مجلد اشیاء مادی مذهبی را در جایگاه اجزاء لاینفک فرآیند میراثسازی معرفی میکند، فرایندی که کنشگران اجتماعی و سیاسی در جریان برسازی و فراگیر کردن میراث مذهبی به وجود میآورند.
#انعکاس_کتاب
@Khanishha
@Inekas
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
❤1
Forwarded from Inekas | انعکاس
Inekas | انعکاس
💎 معرفی «مادیتِ فرهنگِ شیعی فراسوی کربلا: دینی که مادی است و اهمیت دارد» Marei, F., Shanneik, Y., Funke C. (eds). (2024). Shiʿi Materiality Beyond Karbala, Leiden: Brill. پژوهشگران مطالعات ادیان، دین را به مثابۀ نقطۀ مشترکی برای گردهمآمدن محققانی که در…
🗂 فهرست مقالات کتاب «مادیتِ فرهنگِ شیعی فراسوی کربلا: دینی که مادی است و اهمیت دارد»
Marei, F., Shanneik, Y., Funke C. (eds). (2024). Shiʿi Materiality Beyond Karbala, Leiden: Brill.
⭐️ مقدمه: مادیتِ فرهنگِ شیعی فراسوی کربلا
فؤاد جهاد مارعی و یافا شانیک
⭐️ بخش اول: دیداری و شنیداری بودن مادیت شیعه
۱. ادبی و پنهان
برخی مادیتهای مذهبی بکتاشی
سارا کوئن
۲. عبادت واسطهگرانه
آوا و رسانه در شیعۀ دوازدهامامی آذری-ترکی فراملیتی
استفان ویلیامسون فا
۳. پیامهای شنیداری:
جشنهای حزبالله، موالید پیامبر در لبنان
اینس واینریش
۴. مادیسازی حافظۀ فرهنگی:
از مراثی جنگی تا مداحی به سبک پاپ در ایران معاصر
مریم ارس
⭐️ بخش دوم: چشماندازهای جنسیتی در مادیت شیعی
۵. خویشاوندی عاطفی
خون، مادران و شهدا در میدانهای نبرد جنگ ایران و عراق
سنا چاوشیان
۶. زورخانه
رویکردی مادی به تجسم فضیلت اخلاق مردانۀ شیعۀ دوازده امامی
اینگویلد فلاسکرود
۷. خدمت: در ملازمت اهلبیت
جنسیت، کنشگری و سرمایۀ اجتماعی در هنر مجسمهسازی مذهبی شیعه در کویت
ندا الحدید
۸. قیمت زن یا نشانۀ عشق؟
گفتوگویی در مادیت مهریه در ازدواج شیعی در مهجر
ماریانه هافنور بو
⭐️ بخش سوم: اشیاء قدسی و مادیت جهان / زندگی شیعی
۹. تربة الحسین
توسعۀ یک آئین تبرک در جامعۀ شیعی اولیه
هادی گرامی و علی عمران سید
۱۰. جایگاه اشیاء مادی در زیارت علویان
امیلیا گلهر
۱۱. نورافشانی جشنها، نماز و زیارت قبور
جشن نیمهشعبان در کشمیر
حکیم سمیر حمدانی
۱۲. درختان آرزو و سنگهای پایکوبی
مراسم سبز و مادی در مقبره علوی ابدال موسی
کریستن گروبر
⬇️ دریافت فایل کتاب (دسترسی آزاد)
#انعکاس_کتاب
@Khanishha
@Inekas
Marei, F., Shanneik, Y., Funke C. (eds). (2024). Shiʿi Materiality Beyond Karbala, Leiden: Brill.
فؤاد جهاد مارعی و یافا شانیک
۱. ادبی و پنهان
برخی مادیتهای مذهبی بکتاشی
سارا کوئن
۲. عبادت واسطهگرانه
آوا و رسانه در شیعۀ دوازدهامامی آذری-ترکی فراملیتی
استفان ویلیامسون فا
۳. پیامهای شنیداری:
جشنهای حزبالله، موالید پیامبر در لبنان
اینس واینریش
۴. مادیسازی حافظۀ فرهنگی:
از مراثی جنگی تا مداحی به سبک پاپ در ایران معاصر
مریم ارس
۵. خویشاوندی عاطفی
خون، مادران و شهدا در میدانهای نبرد جنگ ایران و عراق
سنا چاوشیان
۶. زورخانه
رویکردی مادی به تجسم فضیلت اخلاق مردانۀ شیعۀ دوازده امامی
اینگویلد فلاسکرود
۷. خدمت: در ملازمت اهلبیت
جنسیت، کنشگری و سرمایۀ اجتماعی در هنر مجسمهسازی مذهبی شیعه در کویت
ندا الحدید
۸. قیمت زن یا نشانۀ عشق؟
گفتوگویی در مادیت مهریه در ازدواج شیعی در مهجر
ماریانه هافنور بو
۹. تربة الحسین
توسعۀ یک آئین تبرک در جامعۀ شیعی اولیه
هادی گرامی و علی عمران سید
۱۰. جایگاه اشیاء مادی در زیارت علویان
امیلیا گلهر
۱۱. نورافشانی جشنها، نماز و زیارت قبور
جشن نیمهشعبان در کشمیر
حکیم سمیر حمدانی
۱۲. درختان آرزو و سنگهای پایکوبی
مراسم سبز و مادی در مقبره علوی ابدال موسی
کریستن گروبر
#انعکاس_کتاب
@Khanishha
@Inekas
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
❤3
خوانشها | سیدمحمدهادی گرامی pinned «💢گزارش سخنرانی «تبرک و زیارت در مطالعات شرقشناسی: کاستیهای نگاه برونشیعی»💢 🎙سیدمحمدهادی گرامی بخش [1] ⬅️ مقدمه: سخنرانی حاضر به واکاوی انتقادی مفاهیم «برکت» و «تبرک» در گستره مطالعات شیعی میپردازد. محوریت این نقد بر این است که نارساییها و محدودیتهای…»
💢49💢 مطالعات قرآنی و اسلامی در برزخ مدرنیته
✍️سیدمحمدهادی گرامی
⚠️«اگر هویت دانشورزی مبهم باشد، کارکردش بیمارگونه خواهد بود».
#آسیب_شناسی #مطالعات_قرآن_و_حدیث #تجدد #کارکردگرایی #هادی_گرامی
🆔 @khanishha
✍️سیدمحمدهادی گرامی
⚠️«اگر هویت دانشورزی مبهم باشد، کارکردش بیمارگونه خواهد بود».
#آسیب_شناسی #مطالعات_قرآن_و_حدیث #تجدد #کارکردگرایی #هادی_گرامی
🆔 @khanishha
❤4
💢49💢 مطالعات قرآنی و اسلامی در برزخ مدرنیته
✍️سیدمحمدهادی گرامی
⚠️«اگر هویت دانشورزی مبهم باشد، کارکردش بیمارگونه خواهد بود».
[بخش اول]
⬅️ مدتهاست که اذهان دغدغهمندان عرصه مطالعات قرآنی و حدیثی، درگیر چالشها و آسیبهایی است که این حوزه حیاتی با آنها دستوپنجه نرم میکند. به باور من، بسیاری از این مسائل، ریشهای عمیق در مواجهه جامعه ما با «موج تجدد و مدرنیته» دارد. این جریان، آرامآرام و به شکلی «مویرگی»، در ابعاد گوناگون زندگی فکری و فرهنگی ما نفوذ کرده و اثری ماندگار بر جای گذاشته است. واقعیت آن است که هیچ حوزهای نتوانسته خود را تمامقد در برابر این موج مقاوم سازد و الهیات نیز از این قاعده مستثنی نبوده است[1].
⬅️ نمودهای این تجددپذیری در رشته الهیات را میتوان در سه محور کلیدی شناسایی کرد: نخست، ورود و ترجمه آثار غربیان و مستشرقان، که نمادی از نفوذ اندیشههای جدید در بافتار فکری الهیات است. دوم، تبدیل الهیات به رشتهای دانشگاهی و آکادمیک شدن آن، که به شکلگیری رشتهها و دانشکدههای الهیات منجر شده و مباحث را به چارچوبهای آکادمیک سوق داده است. سوم، گرایش به کارکردگرایی در الهیات، یعنی این دیدگاه که الهیات باید «کاربردی» و «مسئلهمحور» باشد. این کارکردگرایی خود در سه مسیر مجزا نمود پیدا کرده است: تلاش برای حل مشکلات روز جامعه، ترویج آموزههای اسلامی (مانند ارائه مدلهایی برای سبک زندگی)، و نهایتاً تثبیت و تحکیم ایدئولوژی حاکمیت.
⬅️ اگر ما، به عنوان متولیان و فعالان این حوزه، نتوانیم این «تجددپذیری» را در مسیر «بومیسازی» و «درونیسازی» هدایت کنیم، پیامدهای ناخواستهای در انتظار ما خواهد بود. در گام اول، غلتیدن در ورطه ترجمه و انسداد اندیشه رخ میدهد؛ یعنی صرفاً ترجمه آثار غربی، بدون هضم و بومیسازی، ما را در دام «ترجمهگرایی» میاندازد و این امر به تدریج مانع تولید اندیشه، نظریهپردازی و خلاقیت داخلی میشود.
⬅️ در گام بعد، شاهد ایجاد تضاد یا التقاط میان حوزه و دانشگاه خواهیم بود. عدم مدیریت صحیح مواجهه سنت و تجدد، میتواند به «تضاد» (یعنی کشمکش و اتهامزنی میان دو نهاد) یا «التقاط» (یعنی از بین رفتن مرزهای هویتی و جایگاههای مشخص) منجر شود. این چالش در حوزه مطالعات الهیاتی و دینی، به دلیل ریشهدار بودن سنت، جدیتر است. راه برونرفت از این وضعیت، به نظر من، «تعریف نقشهای متمایز و غیرموازی» برای این دو نهاد است.
⬅️ علاوه بر این، ممکن است کارکردگرایی بیمارگونهای در مطالعات الهیات بروز یابد. این نگاه کاربردی میتواند خود به دو شکل آسیبزا ظاهر شود: نخست، مهندسیسازی و تسلط نگاه صنعتی؛ در این حالت، علوم انسانی، تحت تأثیر «ذهنیت صنعتی» و رشتههای فنی، به سمت مدلهای صنعتی و مهندسیسازی سوق مییابند. دوم، ابزارانگاری الهیات برای قدرت؛ در این شکل، الهیات به ابزاری برای تحقق اهداف ترویجی و ایدئولوژیک قدرت حاکم بدل میشود.
⬅️ برای مدیریت صحیح این مواجهه و جلوگیری از پیامدهای ذکر شده، نیازمند یک «ملاک» روشن برای تفکیک وظایف و کارکردها هستیم. این ملاک را میتوان بر اساس «نوع نگاه به مسائل» تبیین کرد. میتوان مسائل را به دو دسته تقسیم کرد: «نگاه دروندینی» و «نگاه بروندینی».
1. نگاه دروندینی: مسائلی که نیازمند پیشفرض ایمانی، نگاه ترویجی و مؤمنانه هستند. این دسته از مسائل، مانند «ترویج آموزههای قرآنی و سبک زندگی اسلامی» یا «نسبت علوم انسانی با قرآن و علم دینی»، باید به حوزه علمیه واگذار شوند.
2. گاه بروندینی: مسائلی که بدون پیشفرض ایمانی و از منظری بیرونی قابل بررسی هستند و میتوانند دغدغه هر انسان و جامعهای باشند. این دسته، مانند «مرجعیت علمی کشور در مطالعات قرآنی» (دیپلماسی علمی)، «مطالعات استعماری و غربشناسی» (شناخت فرهنگها و ادیان دیگر برای تعامل)، و «صلح و رواداری مذهبی»، باید به دانشگاه سپرده شوند.
⬅️ اگرچه هر دو نهاد (حوزه و دانشگاه) میتوانند به حل مسائل حاکمیتی کمک کنند، اما تفکیک کار بر اساس این دو نوع نگاه، مانع از تداخل و تضاد میشود. حل مسئله در الهیات، به معنای رسیدن به «نظریهای» است که بتواند گرهای از مسائل امروز باز کند، نه صرفاً اثبات یا توصیف.
ادامه 👇
🆔 @khanishha
✍️سیدمحمدهادی گرامی
⚠️«اگر هویت دانشورزی مبهم باشد، کارکردش بیمارگونه خواهد بود».
[بخش اول]
⬅️ مدتهاست که اذهان دغدغهمندان عرصه مطالعات قرآنی و حدیثی، درگیر چالشها و آسیبهایی است که این حوزه حیاتی با آنها دستوپنجه نرم میکند. به باور من، بسیاری از این مسائل، ریشهای عمیق در مواجهه جامعه ما با «موج تجدد و مدرنیته» دارد. این جریان، آرامآرام و به شکلی «مویرگی»، در ابعاد گوناگون زندگی فکری و فرهنگی ما نفوذ کرده و اثری ماندگار بر جای گذاشته است. واقعیت آن است که هیچ حوزهای نتوانسته خود را تمامقد در برابر این موج مقاوم سازد و الهیات نیز از این قاعده مستثنی نبوده است[1].
⬅️ نمودهای این تجددپذیری در رشته الهیات را میتوان در سه محور کلیدی شناسایی کرد: نخست، ورود و ترجمه آثار غربیان و مستشرقان، که نمادی از نفوذ اندیشههای جدید در بافتار فکری الهیات است. دوم، تبدیل الهیات به رشتهای دانشگاهی و آکادمیک شدن آن، که به شکلگیری رشتهها و دانشکدههای الهیات منجر شده و مباحث را به چارچوبهای آکادمیک سوق داده است. سوم، گرایش به کارکردگرایی در الهیات، یعنی این دیدگاه که الهیات باید «کاربردی» و «مسئلهمحور» باشد. این کارکردگرایی خود در سه مسیر مجزا نمود پیدا کرده است: تلاش برای حل مشکلات روز جامعه، ترویج آموزههای اسلامی (مانند ارائه مدلهایی برای سبک زندگی)، و نهایتاً تثبیت و تحکیم ایدئولوژی حاکمیت.
⬅️ اگر ما، به عنوان متولیان و فعالان این حوزه، نتوانیم این «تجددپذیری» را در مسیر «بومیسازی» و «درونیسازی» هدایت کنیم، پیامدهای ناخواستهای در انتظار ما خواهد بود. در گام اول، غلتیدن در ورطه ترجمه و انسداد اندیشه رخ میدهد؛ یعنی صرفاً ترجمه آثار غربی، بدون هضم و بومیسازی، ما را در دام «ترجمهگرایی» میاندازد و این امر به تدریج مانع تولید اندیشه، نظریهپردازی و خلاقیت داخلی میشود.
⬅️ در گام بعد، شاهد ایجاد تضاد یا التقاط میان حوزه و دانشگاه خواهیم بود. عدم مدیریت صحیح مواجهه سنت و تجدد، میتواند به «تضاد» (یعنی کشمکش و اتهامزنی میان دو نهاد) یا «التقاط» (یعنی از بین رفتن مرزهای هویتی و جایگاههای مشخص) منجر شود. این چالش در حوزه مطالعات الهیاتی و دینی، به دلیل ریشهدار بودن سنت، جدیتر است. راه برونرفت از این وضعیت، به نظر من، «تعریف نقشهای متمایز و غیرموازی» برای این دو نهاد است.
⬅️ علاوه بر این، ممکن است کارکردگرایی بیمارگونهای در مطالعات الهیات بروز یابد. این نگاه کاربردی میتواند خود به دو شکل آسیبزا ظاهر شود: نخست، مهندسیسازی و تسلط نگاه صنعتی؛ در این حالت، علوم انسانی، تحت تأثیر «ذهنیت صنعتی» و رشتههای فنی، به سمت مدلهای صنعتی و مهندسیسازی سوق مییابند. دوم، ابزارانگاری الهیات برای قدرت؛ در این شکل، الهیات به ابزاری برای تحقق اهداف ترویجی و ایدئولوژیک قدرت حاکم بدل میشود.
⬅️ برای مدیریت صحیح این مواجهه و جلوگیری از پیامدهای ذکر شده، نیازمند یک «ملاک» روشن برای تفکیک وظایف و کارکردها هستیم. این ملاک را میتوان بر اساس «نوع نگاه به مسائل» تبیین کرد. میتوان مسائل را به دو دسته تقسیم کرد: «نگاه دروندینی» و «نگاه بروندینی».
1. نگاه دروندینی: مسائلی که نیازمند پیشفرض ایمانی، نگاه ترویجی و مؤمنانه هستند. این دسته از مسائل، مانند «ترویج آموزههای قرآنی و سبک زندگی اسلامی» یا «نسبت علوم انسانی با قرآن و علم دینی»، باید به حوزه علمیه واگذار شوند.
2. گاه بروندینی: مسائلی که بدون پیشفرض ایمانی و از منظری بیرونی قابل بررسی هستند و میتوانند دغدغه هر انسان و جامعهای باشند. این دسته، مانند «مرجعیت علمی کشور در مطالعات قرآنی» (دیپلماسی علمی)، «مطالعات استعماری و غربشناسی» (شناخت فرهنگها و ادیان دیگر برای تعامل)، و «صلح و رواداری مذهبی»، باید به دانشگاه سپرده شوند.
⬅️ اگرچه هر دو نهاد (حوزه و دانشگاه) میتوانند به حل مسائل حاکمیتی کمک کنند، اما تفکیک کار بر اساس این دو نوع نگاه، مانع از تداخل و تضاد میشود. حل مسئله در الهیات، به معنای رسیدن به «نظریهای» است که بتواند گرهای از مسائل امروز باز کند، نه صرفاً اثبات یا توصیف.
ادامه 👇
🆔 @khanishha
Telegram
خوانشها | سیدمحمدهادی گرامی
👁سیدمحمدهادی گرامی👁
هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
شیعهشناسی، تاریخ، انسانشناسی، روششناسی، فلسفه، قرآن
نویسنده، مدرّس و مشاور
اینستاگرام:
Instagram.com/m.hadi.gerami
ادمین:
@nbaqe
وبسایت:
ihcs.academia.edu/Gerami
هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
شیعهشناسی، تاریخ، انسانشناسی، روششناسی، فلسفه، قرآن
نویسنده، مدرّس و مشاور
اینستاگرام:
Instagram.com/m.hadi.gerami
ادمین:
@nbaqe
وبسایت:
ihcs.academia.edu/Gerami
❤3👍1
💢49💢 مطالعات قرآنی و اسلامی در برزخ مدرنیته
✍️سیدمحمدهادی گرامی
[بخش دوم]
⬅️ در پایان، به نظر میرسد که در حوزه فناوریهای نوین، مطالعات اسلامی اگرچه پیشتاز نیست، اما عقبتر از سایر رشتههای علوم انسانی نیز نیست. این پیشرفت تا حدی مدیون حضور فارغالتحصیلان رشتههای فنی در این حوزه است. با این حال، بسیاری از پژوهشهای قرآنی، به جای رویکردهای تحلیلی و کاربردی، صرفاً «توصیفی» باقی ماندهاند که این امر ناشی از عدم درک صحیح نقش «حل مسئله» و نگاه به علم به عنوان «اکتشاف معنا» است. برای پیشبرد این حوزه، نیازمند ملاکهای جدیدی هستیم که تفاوتها و همپوشانیهای رویکردهای مختلف را به وضوح تبیین کند. گام اول و حیاتی برای برونرفت از این چالشها، «تعریف و تفکیک دقیق وظایف» میان حوزه و دانشگاه بر اساس نگاههای دروندینی و بروندینی است. این مبنایی است که به ما امکان میدهد تا به سمت گامهای بعدی حرکت کنیم و شاهد اثرگذاری عمیقتر مطالعات قرآنی و حدیثی در جامعه باشیم.
********
[1]این یادداشت با الهام از ایدههای مطرح شده در این نشست نگارش یافته است.
#آسیب_شناسی #مطالعات_قرآن_و_حدیث #تجدد #کارکردگرایی #هادی_گرامی
🆔 @khanishha
✍️سیدمحمدهادی گرامی
[بخش دوم]
⬅️ در پایان، به نظر میرسد که در حوزه فناوریهای نوین، مطالعات اسلامی اگرچه پیشتاز نیست، اما عقبتر از سایر رشتههای علوم انسانی نیز نیست. این پیشرفت تا حدی مدیون حضور فارغالتحصیلان رشتههای فنی در این حوزه است. با این حال، بسیاری از پژوهشهای قرآنی، به جای رویکردهای تحلیلی و کاربردی، صرفاً «توصیفی» باقی ماندهاند که این امر ناشی از عدم درک صحیح نقش «حل مسئله» و نگاه به علم به عنوان «اکتشاف معنا» است. برای پیشبرد این حوزه، نیازمند ملاکهای جدیدی هستیم که تفاوتها و همپوشانیهای رویکردهای مختلف را به وضوح تبیین کند. گام اول و حیاتی برای برونرفت از این چالشها، «تعریف و تفکیک دقیق وظایف» میان حوزه و دانشگاه بر اساس نگاههای دروندینی و بروندینی است. این مبنایی است که به ما امکان میدهد تا به سمت گامهای بعدی حرکت کنیم و شاهد اثرگذاری عمیقتر مطالعات قرآنی و حدیثی در جامعه باشیم.
********
[1]این یادداشت با الهام از ایدههای مطرح شده در این نشست نگارش یافته است.
#آسیب_شناسی #مطالعات_قرآن_و_حدیث #تجدد #کارکردگرایی #هادی_گرامی
🆔 @khanishha
Telegram
خوانشها | سیدمحمدهادی گرامی
🎵 پوشه شنیداری نشست آسیب شناسی مطالعات قرآن و حدیث در دانشگاه ها
🗓 دوشنبه 26 شهریور 1403
💢خانه اندیشمندان علوم انسانی💢
🆔 @iranianhht
🗓 دوشنبه 26 شهریور 1403
💢خانه اندیشمندان علوم انسانی💢
🆔 @iranianhht
❤3👍2
💢کانال «خوانشها» مجالی برای طرح ـ آزادانه ـ ایدهها، دیدگاهها، انتقادها، سخنرانیها، مقالات، عکسها و هر آنچه بتواند توجه نگارنده را به خود جلب کند یا با وی مرتبط باشد، خواهد بود. یادداشتهای کانال خوانشها از ابتدا تا کنون:
1. به بهانه راهاندازی کانال «خوانشها»: شوُرش امر مجازی علیه امر حقیقی
2. در میانه صفویان صوفی و صفویه فقاهتی: ملّاطاهر قمی و خوانشی رادیکال از تشیّع
3. از حجاب تا چندهمسری: در جستجوی پایانی برای جدالهای بیپایان
4. واسازی کلیشههای ذهنی درباره گرایشهای تفسیری باطنی و غالیانه در تشیّع متقدم
5. «مفسر قرآن» یا «پژوهشگر قرآنی»: گُنَه کرد در بلخ آهنگری؛ به شوشتر زدند گردن مسگری!
6. هشدار درباره «اثباتگرایی اسلامی» و فقدان خودآگاهی پارادایمی نسبت به آن
7. تهافت فیلسوفان قرآنی تاریخ: امر غیرعینی در زندان عینیّتگرایی اسلامی!
8. قاسم سلیمانی و مسأله هویت ایرانی
9. دروغ، تقیه و تشیع (1): درنگی فلسفی ـ اخلاقی
10. دروغ، تقیه و تشیع (2): رازپوشی و الهیات سیاسی شیعه
11. دروغ، تقیه و تشیع(3): آیا عَربدههای مرگ در دروازههای «طهران» نیز دروغ است؟
12. جنیان و کرونا: گذار از روایتها به سوی فراروایتها
13. جزماندیشی و اثباتگرایی اسلامی
14. اشکال چهارگانه تاریخ انگاره در مطالعات قرآنی
15. جریانشناسی اجتماعی و پارادایمهای مطالعه درباره تشیع نخستین
16. تاریخ اندیشه: کاستی مکتوبات فرقهشناختی و مزیت جریانشناسی اجتماعی
17. نژادپرستی و قرآن(1): سوره حجرات دستمایه غیریتسازی در جهان اسلام!
18. نژادپرستی و قرآن(2): سوره حجرات و غیریتسازی پاناسلامیستی!
19. تفسیر امام حسن عسکری(1): نقدی بر پژوهشهای درونشیعی
20. تفسیر امام حسن عسکری(2): برجستگی کار باراشر و نکتهای نویافته درباره مفسر استرآبادی
21. اثباتگرایان اسلامی و اصالتگرایی در مطالعه دین
22. رواداران/پلورالیزم تاریخگرا در ایران معاصر
23. کربلا، هویت فرقهای و خُلقیات خاصّ شیعه
24. تفسیر عیسی النجار اثری ناشناخته از سنت مکتوبات باطنی
25. از «زنستیزی» تا «بانوپرستی»: قرائتی نو از نگاه امامان شیعه به زنان
26. نقد دیدگاه منسوب به آقای شبیری درباره تاریخنگاری احادیث در غرب
27. تشیع نخستین و تحریف قرآن (1): رویکردی تاریخ انگارهای
28. تشیع نخستین و تحریف قرآن (2): دلالتهای جریانشناختی و تطور تاریخی گونهها
29. ملاحظاتی انتقادی درباره نشست تحلیل فهرستی آقای مددی: فرصتسوزی یا فرصتسازی
30. تحریرهای شیعی از قرآن و محیط جدلی اوایل سده دوم هجری
31. جامعهشناسی و اسلامشناسی: چرا حسن محدثی هنوز از اسلامپژوهی آکادمیک بیخبر است؟!
32. امامان شیعه و قرآن: در میانه رویکردهای افراطی و تفریطی خاورشناسان
33. ادعای متمایز امامان شیعه درباره قرآن چه بود؟
34. «ابژه ایران»: کدام «ایرانپژوهان» به رستگاری آکادمیک نزدیکترند؟
35. بازخوانی قرائتی راستکیشانه از عقیده برائت: رویکردی تاریخی - جامعهشناختی
36. اندر بیمایگی قرائت خرافهستیزانه از انگاره «نحوست صفر»
37. وفات استاد حسن زاده آملی و ستیزههای دیرین حیدری/ نعمتی: یادکردی از فیلسوف عدالت حکیمی
38. گسترش رویکردهای تاریخی ـ فرهنگی در مطالعات اسلامی و چالشهای پیش رو(1)
39. به بهانه به زیر کشیدن فصل سقیفهی برنامه سوره در آستانه فاطمیه
40. گسترش رویکردهای تاریخی ـ فرهنگی در مطالعات اسلامی و چالشهای پیش رو(2)
41. تمایز اسلامپژوهیآکادمیک با رویکرد جامعهشناختی به اسلام
42. بازخوانی انگارههای اقتصادی اسلام: نقدی بر اسلامشناسی انقلابی شریعتی
43. یادداشتهای حجاب(1): بررسی حجاب در صدر اسلام با رویکرد انسانشناسی تاریخی
44. یادداشتهای حجاب(2): حجاب در جامعه طبقاتی صدر اسلام و مسأله آزار و اذیت زنان
45. یادداشتهای حجاب(3): با مخالفان حجاب در صدر اسلام چگونه برخورد میشد؟
46. یادداشتهای حجاب(4): چرا حجاب دستمایهی کشمکش اجتماعی در جامعهی معاصر شده است؟
47. مشکل خاورشناسان در مطالعۀ اندیشههای تفسیری نخستین شیعه
48. به یاد ویلفرد مادلونگ خاورشناس «همدل» و «زبردست»
49. مطالعات قرآنی و اسلامی در برزخ مدرنیته
🆔 https://www.group-telegram.com/Khanishha.com
1. به بهانه راهاندازی کانال «خوانشها»: شوُرش امر مجازی علیه امر حقیقی
2. در میانه صفویان صوفی و صفویه فقاهتی: ملّاطاهر قمی و خوانشی رادیکال از تشیّع
3. از حجاب تا چندهمسری: در جستجوی پایانی برای جدالهای بیپایان
4. واسازی کلیشههای ذهنی درباره گرایشهای تفسیری باطنی و غالیانه در تشیّع متقدم
5. «مفسر قرآن» یا «پژوهشگر قرآنی»: گُنَه کرد در بلخ آهنگری؛ به شوشتر زدند گردن مسگری!
6. هشدار درباره «اثباتگرایی اسلامی» و فقدان خودآگاهی پارادایمی نسبت به آن
7. تهافت فیلسوفان قرآنی تاریخ: امر غیرعینی در زندان عینیّتگرایی اسلامی!
8. قاسم سلیمانی و مسأله هویت ایرانی
9. دروغ، تقیه و تشیع (1): درنگی فلسفی ـ اخلاقی
10. دروغ، تقیه و تشیع (2): رازپوشی و الهیات سیاسی شیعه
11. دروغ، تقیه و تشیع(3): آیا عَربدههای مرگ در دروازههای «طهران» نیز دروغ است؟
12. جنیان و کرونا: گذار از روایتها به سوی فراروایتها
13. جزماندیشی و اثباتگرایی اسلامی
14. اشکال چهارگانه تاریخ انگاره در مطالعات قرآنی
15. جریانشناسی اجتماعی و پارادایمهای مطالعه درباره تشیع نخستین
16. تاریخ اندیشه: کاستی مکتوبات فرقهشناختی و مزیت جریانشناسی اجتماعی
17. نژادپرستی و قرآن(1): سوره حجرات دستمایه غیریتسازی در جهان اسلام!
18. نژادپرستی و قرآن(2): سوره حجرات و غیریتسازی پاناسلامیستی!
19. تفسیر امام حسن عسکری(1): نقدی بر پژوهشهای درونشیعی
20. تفسیر امام حسن عسکری(2): برجستگی کار باراشر و نکتهای نویافته درباره مفسر استرآبادی
21. اثباتگرایان اسلامی و اصالتگرایی در مطالعه دین
22. رواداران/پلورالیزم تاریخگرا در ایران معاصر
23. کربلا، هویت فرقهای و خُلقیات خاصّ شیعه
24. تفسیر عیسی النجار اثری ناشناخته از سنت مکتوبات باطنی
25. از «زنستیزی» تا «بانوپرستی»: قرائتی نو از نگاه امامان شیعه به زنان
26. نقد دیدگاه منسوب به آقای شبیری درباره تاریخنگاری احادیث در غرب
27. تشیع نخستین و تحریف قرآن (1): رویکردی تاریخ انگارهای
28. تشیع نخستین و تحریف قرآن (2): دلالتهای جریانشناختی و تطور تاریخی گونهها
29. ملاحظاتی انتقادی درباره نشست تحلیل فهرستی آقای مددی: فرصتسوزی یا فرصتسازی
30. تحریرهای شیعی از قرآن و محیط جدلی اوایل سده دوم هجری
31. جامعهشناسی و اسلامشناسی: چرا حسن محدثی هنوز از اسلامپژوهی آکادمیک بیخبر است؟!
32. امامان شیعه و قرآن: در میانه رویکردهای افراطی و تفریطی خاورشناسان
33. ادعای متمایز امامان شیعه درباره قرآن چه بود؟
34. «ابژه ایران»: کدام «ایرانپژوهان» به رستگاری آکادمیک نزدیکترند؟
35. بازخوانی قرائتی راستکیشانه از عقیده برائت: رویکردی تاریخی - جامعهشناختی
36. اندر بیمایگی قرائت خرافهستیزانه از انگاره «نحوست صفر»
37. وفات استاد حسن زاده آملی و ستیزههای دیرین حیدری/ نعمتی: یادکردی از فیلسوف عدالت حکیمی
38. گسترش رویکردهای تاریخی ـ فرهنگی در مطالعات اسلامی و چالشهای پیش رو(1)
39. به بهانه به زیر کشیدن فصل سقیفهی برنامه سوره در آستانه فاطمیه
40. گسترش رویکردهای تاریخی ـ فرهنگی در مطالعات اسلامی و چالشهای پیش رو(2)
41. تمایز اسلامپژوهیآکادمیک با رویکرد جامعهشناختی به اسلام
42. بازخوانی انگارههای اقتصادی اسلام: نقدی بر اسلامشناسی انقلابی شریعتی
43. یادداشتهای حجاب(1): بررسی حجاب در صدر اسلام با رویکرد انسانشناسی تاریخی
44. یادداشتهای حجاب(2): حجاب در جامعه طبقاتی صدر اسلام و مسأله آزار و اذیت زنان
45. یادداشتهای حجاب(3): با مخالفان حجاب در صدر اسلام چگونه برخورد میشد؟
46. یادداشتهای حجاب(4): چرا حجاب دستمایهی کشمکش اجتماعی در جامعهی معاصر شده است؟
47. مشکل خاورشناسان در مطالعۀ اندیشههای تفسیری نخستین شیعه
48. به یاد ویلفرد مادلونگ خاورشناس «همدل» و «زبردست»
49. مطالعات قرآنی و اسلامی در برزخ مدرنیته
🆔 https://www.group-telegram.com/Khanishha.com
Telegram
خوانشها | سیدمحمدهادی گرامی
👁سیدمحمدهادی گرامی👁
هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
شیعهشناسی، تاریخ، انسانشناسی، روششناسی، فلسفه، قرآن
نویسنده، مدرّس و مشاور
اینستاگرام:
Instagram.com/m.hadi.gerami
ادمین:
@nbaqe
وبسایت:
ihcs.academia.edu/Gerami
هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
شیعهشناسی، تاریخ، انسانشناسی، روششناسی، فلسفه، قرآن
نویسنده، مدرّس و مشاور
اینستاگرام:
Instagram.com/m.hadi.gerami
ادمین:
@nbaqe
وبسایت:
ihcs.academia.edu/Gerami
Tavakoli Targhi - Mohandesane Andishi - p39.pdf
5.4 MB
#معرفی_مقاله | تحلیل گفتمانی نفوذ اندیشه مهندسی در حکمرانی پس از انقلاب
👈مقاله "مهندسانه اندیشی و ولایت مداری مجتهدسانه" (فصلنامه ایران نامه، ج ۲۷، ۲۰۱۲) از محمد توکلی طرقی (استاد دانشگاه تورنتو) به واکاوی عمیق تحولات معرفتی و گفتمانی در ایران پس از انقلاب ۱۳۵۷ میپردازد. این پژوهش نشان میدهد که چگونه مفاهیم مهندسی (نظیر طرح، نقشه، سازندگی) جایگزین الگوهای پیشین "تفکر طبیبانه" شدند و بر نگرشهای حاکمیتی چیره گشتند.
👈محورهای اصلی:
گذار از گفتمان طبیبانه به مهندسی: تغییر دیدگاه جامعه از "کالبد بیمار" به "ساختار نیازمند مهندسی".
برساخت «مهندسی فرهنگی»: رویکرد سیستماتیک حکومتی برای مدیریت فرهنگ.
تبیین «ولایت فقیه» با استعارههای مهندسی: نقش رهبری به مثابه «مهندس بینظیر نظام».
همگرایی تخصص و دین: ظهور «مجتهد مهندس» به عنوان نماد همگرایی حوزوی و مهندسی.
👈این مقاله منبعی ارزشمند برای پژوهشگران علوم سیاسی، جامعهشناسی و مطالعات ایران است. مطالعه کامل آن به درک عمیقتر از ریشههای تحولات فکری پس از انقلاب کمک میکند.
#مطالعات_ایران
#جامعه_شناسی_سیاسی
#مهندسی_گفتمان
#علوم_انسانی
🆔 https://www.group-telegram.com/Khanishha.com
👈مقاله "مهندسانه اندیشی و ولایت مداری مجتهدسانه" (فصلنامه ایران نامه، ج ۲۷، ۲۰۱۲) از محمد توکلی طرقی (استاد دانشگاه تورنتو) به واکاوی عمیق تحولات معرفتی و گفتمانی در ایران پس از انقلاب ۱۳۵۷ میپردازد. این پژوهش نشان میدهد که چگونه مفاهیم مهندسی (نظیر طرح، نقشه، سازندگی) جایگزین الگوهای پیشین "تفکر طبیبانه" شدند و بر نگرشهای حاکمیتی چیره گشتند.
👈محورهای اصلی:
گذار از گفتمان طبیبانه به مهندسی: تغییر دیدگاه جامعه از "کالبد بیمار" به "ساختار نیازمند مهندسی".
برساخت «مهندسی فرهنگی»: رویکرد سیستماتیک حکومتی برای مدیریت فرهنگ.
تبیین «ولایت فقیه» با استعارههای مهندسی: نقش رهبری به مثابه «مهندس بینظیر نظام».
همگرایی تخصص و دین: ظهور «مجتهد مهندس» به عنوان نماد همگرایی حوزوی و مهندسی.
👈این مقاله منبعی ارزشمند برای پژوهشگران علوم سیاسی، جامعهشناسی و مطالعات ایران است. مطالعه کامل آن به درک عمیقتر از ریشههای تحولات فکری پس از انقلاب کمک میکند.
#مطالعات_ایران
#جامعه_شناسی_سیاسی
#مهندسی_گفتمان
#علوم_انسانی
🆔 https://www.group-telegram.com/Khanishha.com
❤2
📣 فراخوان فرصت دکترا در آلمان: ۱۲ موقعیت پژوهشی در دانشگاه هایدلبرگ
✨ دانشگاه معتبر هایدلبرگ آلمان، ۱۲ موقعیت پژوهشی برای دانشجویان دکترا (Pre-doctoral Research Fellow) در یک پروژه هیجانانگیز بینرشتهای را اعلام کرده است!
🔍 عنوان پروژه:
"دشمنی دوگانه: پویاییهای خصومت در اروپا، آسیا و خاورمیانه" (Ambivalent Enmity: Dynamics of Antagonism in Europe, Asia and the Middle East)
📚 این پروژه، به دنبال بررسی عمیق و چندوجهی مفهوم "دشمنی" و چگونگی شکلگیری، بازنمایی و تأثیر آن در حوزههای تولید دانش، بازنمایی و تعاملات فیزیکی است.
🎓 رشتههای مورد نیاز (و مرتبط با حوزههای خوانشها):
✅ این فراخوان به ویژه برای فارغالتحصیلان ممتاز در رشتههایی مانند:
✡️ مطالعات اسرائیل/یهودی
🏛 علوم سیاسی
🗺 مطالعات خاورمیانه
📜 تاریخ (جهانی، قرون وسطی، اروپای شرقی)
🖼 تاریخ هنر جهانی
🗣 زبانشناسی و ادبیات
➕ و چندین رشته دیگر...
مناسب است.
🌐 فرصتی عالی برای محققان جوان بینالمللی!
🌟 مزایای این فرصت:
💡 محیط علمی بینرشتهای و بینالمللی در یکی از قدیمیترین و معتبرترین دانشگاههای آلمان.
💰 حمایت مالی (حقوق ۶۵ درصدی بر اساس سیستم آلمان).
🤝 منتورینگ فردی و برنامههای توسعه شغلی.
🌍 شبکهسازی با محققان برجسته اروپایی و بینالمللی.
🗓 مهلت ارسال مدارک:
⏰ ۳۰ سپتامبر ۲۰۲۵ (۸ مهر ۱۴۰۴ شمسی)
🚀 تاریخ شروع موقعیت:
۱ آوریل ۲۰۲۶ (۱۲ فروردین ۱۴۰۵ شمسی)
🔗 برای کسب اطلاعات کامل در مورد پروژه، شرایط دقیق، و نحوه ارسال مدارک، لطفاً به وبسایت رسمی پروژه مراجعه کنید:
www.ambivalentenmity.uni-heidelberg.de
✨ اگر به دنبال ادامه تحصیل در مقطع دکترا در یک محیط آکادمیک پویا و با تمرکز بر موضوعات مهم تاریخی و اجتماعی هستید، این فرصت را از دست ندهید!
🆔 https://www.group-telegram.com/Khanishha.com
✨ دانشگاه معتبر هایدلبرگ آلمان، ۱۲ موقعیت پژوهشی برای دانشجویان دکترا (Pre-doctoral Research Fellow) در یک پروژه هیجانانگیز بینرشتهای را اعلام کرده است!
🔍 عنوان پروژه:
"دشمنی دوگانه: پویاییهای خصومت در اروپا، آسیا و خاورمیانه" (Ambivalent Enmity: Dynamics of Antagonism in Europe, Asia and the Middle East)
📚 این پروژه، به دنبال بررسی عمیق و چندوجهی مفهوم "دشمنی" و چگونگی شکلگیری، بازنمایی و تأثیر آن در حوزههای تولید دانش، بازنمایی و تعاملات فیزیکی است.
🎓 رشتههای مورد نیاز (و مرتبط با حوزههای خوانشها):
✅ این فراخوان به ویژه برای فارغالتحصیلان ممتاز در رشتههایی مانند:
✡️ مطالعات اسرائیل/یهودی
🏛 علوم سیاسی
🗺 مطالعات خاورمیانه
📜 تاریخ (جهانی، قرون وسطی، اروپای شرقی)
🖼 تاریخ هنر جهانی
🗣 زبانشناسی و ادبیات
➕ و چندین رشته دیگر...
مناسب است.
🌐 فرصتی عالی برای محققان جوان بینالمللی!
🌟 مزایای این فرصت:
💡 محیط علمی بینرشتهای و بینالمللی در یکی از قدیمیترین و معتبرترین دانشگاههای آلمان.
💰 حمایت مالی (حقوق ۶۵ درصدی بر اساس سیستم آلمان).
🤝 منتورینگ فردی و برنامههای توسعه شغلی.
🌍 شبکهسازی با محققان برجسته اروپایی و بینالمللی.
🗓 مهلت ارسال مدارک:
⏰ ۳۰ سپتامبر ۲۰۲۵ (۸ مهر ۱۴۰۴ شمسی)
🚀 تاریخ شروع موقعیت:
۱ آوریل ۲۰۲۶ (۱۲ فروردین ۱۴۰۵ شمسی)
🔗 برای کسب اطلاعات کامل در مورد پروژه، شرایط دقیق، و نحوه ارسال مدارک، لطفاً به وبسایت رسمی پروژه مراجعه کنید:
www.ambivalentenmity.uni-heidelberg.de
✨ اگر به دنبال ادامه تحصیل در مقطع دکترا در یک محیط آکادمیک پویا و با تمرکز بر موضوعات مهم تاریخی و اجتماعی هستید، این فرصت را از دست ندهید!
🆔 https://www.group-telegram.com/Khanishha.com
❤5
💢50💢رهایی «تمدن» از ایدئولوژی: تأملی بر قلمرو و اصالتِ پژوهش انتقادی
✍️ سیدمحمدهادی گرامی
#تمدن_پژوهی #اسلام_پژوهی #تمدن_اسلامی #اسلامیکیت #پژوهش_انتقادی #زبان_علمی #هادی_گرامی #خوانشها
🆔 https://www.group-telegram.com/Khanishha.com
✍️ سیدمحمدهادی گرامی
#تمدن_پژوهی #اسلام_پژوهی #تمدن_اسلامی #اسلامیکیت #پژوهش_انتقادی #زبان_علمی #هادی_گرامی #خوانشها
🆔 https://www.group-telegram.com/Khanishha.com
💢50💢رهایی «تمدن» از ایدئولوژی: تأملی بر قلمرو و اصالتِ پژوهش انتقادی
✍️ سیدمحمدهادی گرامی
⚠️«انگارهی "تمدن"، از سرچشمهی نابِ تاریخ و معرفت جدا افتد، آنگاه که به ابزارِ پروژههای سیاسی و جاهطلبیهای ایدئولوژیک تبدیل شود».
[بخش اول]
⬅️ در «خوانشها»، همواره دغدغهی ما پرداختن به مفاهیم بنیادین و پیچیدگیهای جهانِ فکر، فراتر از سطحینگریها و کلیشههای رایج بوده است. «تمدن»، واژهای که در دوران ما معنایی پررنگ یافته و گاه به میدانی برای جدالها و پروژههای گوناگون تبدیل شده است. در این یادداشت، به ضرورتِ «تمدنپژوهی انتقادی» میپردازیم؛ رویکردی که تلاش میکند «تمدن» را از قیدِ برنامههایِ سیاسی رها سازد و آن را در آینهی دانشِ اصیل به تماشا بنشیند.
⬅️ آنچه در ابتدا ضروری است، تعریفِ دقیقِ شیوهی مواجههی ما با این مفاهیمِ سترگ است. در محافلِ علمی، نحوهیِ «گفتگو» و «بازنماییِ دانش» حائز اهمیت است. در فضایی که گاه «زبانزدگی» و «لاتینزدگی» به جایِ غنایِ علمی مینشیند، بازگشت به زبانِ فارسی و تأکید بر آن، نه تعصبی بیمورد، که دغدغهیِ «دلالتِ اصیلِ سخن» است. دانش، زمانی به درستی بازنمایی میشود که زبانِ بیانِ آن، نه تنها مانعی برای فهم نباشد، بلکه اصالتِ معرفت را نیز به دوش کشد.
⬅️ «تمدنپژوهی انتقادی» رویکردی که به دنبال جداسازیِ «انگارهی تمدن» از تبدیل شدنِ آن به یک «پروژه سیاسی» است. اینجاست که برای نمونه کاربرد اصطلاح «جهان اسلامیمآب»( Islamicate World) معنایِ عمیقتری مییابد. بحثِ بر سر تمایز میان «اسلامیک(Islamic)» و «اسلامیکیت(Islamicate)» است؛ مفهوم «اسلامیکیت» که اخیراً «اسلامیمآب» ترجمه شده، برای نخستین بار توسط مارشال هاجسون (Marshall G.S. Hodgson) در کتاب «The Venture of Islam» مطرح گردید.
⬅️ از نگاهِ «تمدنپژوهی انتقادی»، این تمایز و تأکید بر «جهان اسلامیمآب» یا «اسلامیشده»، نه صرفاً یک تفکیکِ نظری، بلکه نمونهای از رویکردهایِ سیاسی و استعماری است که تمدنِ اسلامی را به ابزاری برایِ اغراضِ خاص بدل میسازد. ژورنالها و آثارِ معروفی همچون انتشارات بریل (Brill) که از این اصطلاح استفاده میکنند، خود گواهی بر این دلالتهایِ سیاسی و هژمونیکِ پنهان هستند. این نگاه، «تمدن اسلامی» را نه به مثابهی یک واقعیتِ تاریخی و معرفتیِ اصیل، بلکه به عنوانِ برساختهای با پیشینهای غیراسلامی معرفی میکند تا شاید آن را در ذیلِ یک پروژهیِ سیاسی یا استعماری بگنجاند.
⬅️ البته نباید فراموش کرد که تبدیلِ انگارهیِ «تمدن» به یک «پروژه سیاسی»، دو سویهیِ اصلی دارد:
یک) رویکردِ استعماری: این رویکرد، «تمدن» را به ابزاری در خدمتِ سیاستهایِ هژمونیک و سلطهگرانه تبدیل میکند، نمونهی آن را در آثارِ برنارد لوئیس میتوان دید.
دو) رویکردِ تمدنسازی: این سویه، معطوف به «آینده» و به دنبال برآورده ساختنِ «تمناهایِ تمدنی» است و مستلزمِ «کنشگریِ سیاسیِ حداکثری» است. این رویکرد عمدتا در برخی محافل داخلی ایدئولوژیک رایج است.
⬅️ اما «تمدنپژوهی» متفاوت است. این رویکرد اساساً «معطوف به گذشته» است و به دنبالِ فهمِ آن به مثابه یک «پدیدهیِ معرفتی» است، جایی که نقشِ «کنشگریِ سیاسیِ» پژوهشگر حداقلی و عمدتاً در حدِّ پیجویی ریشههای هویتی باقی میماند. برعکس، «تمدنسازی» با «کنشگریِ سیاسیِ حداکثری» خود، آشکارا واردِ قلمروِ پروژههایِ اجتماعی و سیاسی میشود و اعتبارِ معرفتیِ پژوهش را به خطر میاندازد.
⬅️ البته در فرایند پژوهش، نگاههایِ «اروپامحور»، «اسلاممحور» یا «سنتمحور»، لزوماً به معنایِ تبدیلِ پژوهش به «پروژهیِ سیاسی» نیستند، بلکه «منظر» یا «دیدگاهِ» سوژهیِ پژوهشگرند. از آنجا که پژوهشگر همواره دارایِ پیشفرضها و زمینههایِ فکریِ خاص خود است، خلوصِ کاملِ پژوهش از تعلقاتِ پیشینی، امکانپذیر نیست. اما فارغ از این زمینه اولیه، تلاش برایِ پرهیز از «داوریهایِ ارزشیِ آشکار» در «سطحِ کنشهایِ زبانی» است. این بدان معناست که پژوهشگر میتواند و باید در بیانِ نتایجِ پژوهش، از گزارههایِ «تجویزی» پرهیز کند و صرفاً به «توصیفِ هستها» بپردازد، حتی اگر در ذهنِ خود «بایدها»یی را مدنظر داشته باشد.
⬅️ در نهایت، «تمدنپژوهی انتقادی» در فضایی «بینابین» این دو رویکردِ ابزارانگار (نگاه استعماری) و آیندهساز (تمدنسازی) قرار میگیرد. این رویکرد میکوشد تا «تمدن» را به مثابه «امری معرفتی و تاریخی» مطالعه کند، فارغ از گرفتار شدن در دامِ پروژههایِ سیاسی و ایدئولوژیک، و با وفاداریِ کامل به اصولِ پژوهشیِ انتقادی.
#تمدن_پژوهی #اسلام_پژوهی #تمدن_اسلامی #اسلامیکیت #پژوهش_انتقادی #زبان_علمی #هادی_گرامی #خوانشها
ادامه👇
🆔 https://www.group-telegram.com/Khanishha.com
✍️ سیدمحمدهادی گرامی
⚠️«انگارهی "تمدن"، از سرچشمهی نابِ تاریخ و معرفت جدا افتد، آنگاه که به ابزارِ پروژههای سیاسی و جاهطلبیهای ایدئولوژیک تبدیل شود».
[بخش اول]
⬅️ در «خوانشها»، همواره دغدغهی ما پرداختن به مفاهیم بنیادین و پیچیدگیهای جهانِ فکر، فراتر از سطحینگریها و کلیشههای رایج بوده است. «تمدن»، واژهای که در دوران ما معنایی پررنگ یافته و گاه به میدانی برای جدالها و پروژههای گوناگون تبدیل شده است. در این یادداشت، به ضرورتِ «تمدنپژوهی انتقادی» میپردازیم؛ رویکردی که تلاش میکند «تمدن» را از قیدِ برنامههایِ سیاسی رها سازد و آن را در آینهی دانشِ اصیل به تماشا بنشیند.
⬅️ آنچه در ابتدا ضروری است، تعریفِ دقیقِ شیوهی مواجههی ما با این مفاهیمِ سترگ است. در محافلِ علمی، نحوهیِ «گفتگو» و «بازنماییِ دانش» حائز اهمیت است. در فضایی که گاه «زبانزدگی» و «لاتینزدگی» به جایِ غنایِ علمی مینشیند، بازگشت به زبانِ فارسی و تأکید بر آن، نه تعصبی بیمورد، که دغدغهیِ «دلالتِ اصیلِ سخن» است. دانش، زمانی به درستی بازنمایی میشود که زبانِ بیانِ آن، نه تنها مانعی برای فهم نباشد، بلکه اصالتِ معرفت را نیز به دوش کشد.
⬅️ «تمدنپژوهی انتقادی» رویکردی که به دنبال جداسازیِ «انگارهی تمدن» از تبدیل شدنِ آن به یک «پروژه سیاسی» است. اینجاست که برای نمونه کاربرد اصطلاح «جهان اسلامیمآب»( Islamicate World) معنایِ عمیقتری مییابد. بحثِ بر سر تمایز میان «اسلامیک(Islamic)» و «اسلامیکیت(Islamicate)» است؛ مفهوم «اسلامیکیت» که اخیراً «اسلامیمآب» ترجمه شده، برای نخستین بار توسط مارشال هاجسون (Marshall G.S. Hodgson) در کتاب «The Venture of Islam» مطرح گردید.
⬅️ از نگاهِ «تمدنپژوهی انتقادی»، این تمایز و تأکید بر «جهان اسلامیمآب» یا «اسلامیشده»، نه صرفاً یک تفکیکِ نظری، بلکه نمونهای از رویکردهایِ سیاسی و استعماری است که تمدنِ اسلامی را به ابزاری برایِ اغراضِ خاص بدل میسازد. ژورنالها و آثارِ معروفی همچون انتشارات بریل (Brill) که از این اصطلاح استفاده میکنند، خود گواهی بر این دلالتهایِ سیاسی و هژمونیکِ پنهان هستند. این نگاه، «تمدن اسلامی» را نه به مثابهی یک واقعیتِ تاریخی و معرفتیِ اصیل، بلکه به عنوانِ برساختهای با پیشینهای غیراسلامی معرفی میکند تا شاید آن را در ذیلِ یک پروژهیِ سیاسی یا استعماری بگنجاند.
⬅️ البته نباید فراموش کرد که تبدیلِ انگارهیِ «تمدن» به یک «پروژه سیاسی»، دو سویهیِ اصلی دارد:
یک) رویکردِ استعماری: این رویکرد، «تمدن» را به ابزاری در خدمتِ سیاستهایِ هژمونیک و سلطهگرانه تبدیل میکند، نمونهی آن را در آثارِ برنارد لوئیس میتوان دید.
دو) رویکردِ تمدنسازی: این سویه، معطوف به «آینده» و به دنبال برآورده ساختنِ «تمناهایِ تمدنی» است و مستلزمِ «کنشگریِ سیاسیِ حداکثری» است. این رویکرد عمدتا در برخی محافل داخلی ایدئولوژیک رایج است.
⬅️ اما «تمدنپژوهی» متفاوت است. این رویکرد اساساً «معطوف به گذشته» است و به دنبالِ فهمِ آن به مثابه یک «پدیدهیِ معرفتی» است، جایی که نقشِ «کنشگریِ سیاسیِ» پژوهشگر حداقلی و عمدتاً در حدِّ پیجویی ریشههای هویتی باقی میماند. برعکس، «تمدنسازی» با «کنشگریِ سیاسیِ حداکثری» خود، آشکارا واردِ قلمروِ پروژههایِ اجتماعی و سیاسی میشود و اعتبارِ معرفتیِ پژوهش را به خطر میاندازد.
⬅️ البته در فرایند پژوهش، نگاههایِ «اروپامحور»، «اسلاممحور» یا «سنتمحور»، لزوماً به معنایِ تبدیلِ پژوهش به «پروژهیِ سیاسی» نیستند، بلکه «منظر» یا «دیدگاهِ» سوژهیِ پژوهشگرند. از آنجا که پژوهشگر همواره دارایِ پیشفرضها و زمینههایِ فکریِ خاص خود است، خلوصِ کاملِ پژوهش از تعلقاتِ پیشینی، امکانپذیر نیست. اما فارغ از این زمینه اولیه، تلاش برایِ پرهیز از «داوریهایِ ارزشیِ آشکار» در «سطحِ کنشهایِ زبانی» است. این بدان معناست که پژوهشگر میتواند و باید در بیانِ نتایجِ پژوهش، از گزارههایِ «تجویزی» پرهیز کند و صرفاً به «توصیفِ هستها» بپردازد، حتی اگر در ذهنِ خود «بایدها»یی را مدنظر داشته باشد.
⬅️ در نهایت، «تمدنپژوهی انتقادی» در فضایی «بینابین» این دو رویکردِ ابزارانگار (نگاه استعماری) و آیندهساز (تمدنسازی) قرار میگیرد. این رویکرد میکوشد تا «تمدن» را به مثابه «امری معرفتی و تاریخی» مطالعه کند، فارغ از گرفتار شدن در دامِ پروژههایِ سیاسی و ایدئولوژیک، و با وفاداریِ کامل به اصولِ پژوهشیِ انتقادی.
#تمدن_پژوهی #اسلام_پژوهی #تمدن_اسلامی #اسلامیکیت #پژوهش_انتقادی #زبان_علمی #هادی_گرامی #خوانشها
ادامه👇
🆔 https://www.group-telegram.com/Khanishha.com
Telegram
خوانشها | سیدمحمدهادی گرامی
👁سیدمحمدهادی گرامی👁
هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
شیعهشناسی، تاریخ، انسانشناسی، روششناسی، فلسفه، قرآن
نویسنده، مدرّس و مشاور
اینستاگرام:
Instagram.com/m.hadi.gerami
ادمین:
@nbaqe
وبسایت:
ihcs.academia.edu/Gerami
هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
شیعهشناسی، تاریخ، انسانشناسی، روششناسی، فلسفه، قرآن
نویسنده، مدرّس و مشاور
اینستاگرام:
Instagram.com/m.hadi.gerami
ادمین:
@nbaqe
وبسایت:
ihcs.academia.edu/Gerami
💢50💢رهایی «تمدن» از ایدئولوژی: تأملی بر قلمرو و اصالتِ پژوهش انتقادی
✍️ سیدمحمدهادی گرامی
[بخش دوم]
⬅️ قیدهای «پژوهی» و «انتقادی» در «تمدنپژوهی انتقادی» بر «معرفتی» و «روشمند» بودنِ مطالعهیِ تمدن تأکید دارند. این رویکرد، از پذیرشِ سادهانگارانهی مفاهیمِ موجود پرهیز میکند و به دنبالِ تحلیلِ «تمدن» به مثابهیِ یک «امرِ معرفتی، تاریخی و فرهنگی» است؛ فارغ از آنکه صرفاً ابزاری برایِ اهدافِ سیاسی یا آیندهنگرانه گردد.
#تمدن_پژوهی #اسلام_پژوهی #تمدن_اسلامی #اسلامیکیت #پژوهش_انتقادی #زبان_علمی #هادی_گرامی #خوانشها
🆔 https://www.group-telegram.com/Khanishha.com
✍️ سیدمحمدهادی گرامی
[بخش دوم]
⬅️ قیدهای «پژوهی» و «انتقادی» در «تمدنپژوهی انتقادی» بر «معرفتی» و «روشمند» بودنِ مطالعهیِ تمدن تأکید دارند. این رویکرد، از پذیرشِ سادهانگارانهی مفاهیمِ موجود پرهیز میکند و به دنبالِ تحلیلِ «تمدن» به مثابهیِ یک «امرِ معرفتی، تاریخی و فرهنگی» است؛ فارغ از آنکه صرفاً ابزاری برایِ اهدافِ سیاسی یا آیندهنگرانه گردد.
#تمدن_پژوهی #اسلام_پژوهی #تمدن_اسلامی #اسلامیکیت #پژوهش_انتقادی #زبان_علمی #هادی_گرامی #خوانشها
🆔 https://www.group-telegram.com/Khanishha.com
Telegram
خوانشها | سیدمحمدهادی گرامی
👁سیدمحمدهادی گرامی👁
هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
شیعهشناسی، تاریخ، انسانشناسی، روششناسی، فلسفه، قرآن
نویسنده، مدرّس و مشاور
اینستاگرام:
Instagram.com/m.hadi.gerami
ادمین:
@nbaqe
وبسایت:
ihcs.academia.edu/Gerami
هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
شیعهشناسی، تاریخ، انسانشناسی، روششناسی، فلسفه، قرآن
نویسنده، مدرّس و مشاور
اینستاگرام:
Instagram.com/m.hadi.gerami
ادمین:
@nbaqe
وبسایت:
ihcs.academia.edu/Gerami
👍3
#دانلود_مقاله
#تازههای_نشر
💢سیر تطور تقابلها با انگاره رجعت تا پایان عصر غیبت صغری: پژوهشی تاریخی-حدیثی
✍️زینب آقاگلی زاده، حسن نقی زاده، سیدمحمدهادی گرامی
🔹فصلنامه مطالعات تاریخی قرآن و حدیث، شماره 83، دوره 31 تابستان 1404، صص 91-120
⬅️ انگاره شیعی «رجعت» از سده نخست با تفاسیر رقیب و تقابلهایی روبرو بود. این پژوهش با رویکرد تاریخ انگاره و تحلیل متون تا پایان غیبت صغرا، سیر تطور این تقابلها را میکاود. یافته ها نشان میدهد تقابلها از نقد باور غالیانه سبئیه به رجعت علی (ع) و ضرورت تقیه اصحاب خاص در طرح «دابة الارض» در سده نخست آغاز شد. سده دوم، افزون بر کوشش صادقین (ع) برای ارائه مبانی قرآنی و شکل گیری هویت شیعی پیرامون رجعت، شاهد تشدید تقابلها (هجمه های رجالی اهل سنت، انکار زیدیه و اباضیه، مناظرات کلامی) و نقش آفرینی اصحاب خاص بود. سده سوم و دوره غیبت صغرا، دوره تدوین آثار دفاعی امامیه (فضل بن شاذان)، اوجگیری تقابلهای نظام مند (تکفیر اهل سنت، ردّ زیدیه، جدال با معتزله) و همزمان تثبیت تفسیری (تفسیر قمی) و بازسازی (هدایة الکبری) انگاره بود. این پژوهش با تمرکز بر روند تاریخی تقابلها، نقش آنها را در پالایش و تثبیت رجعت در مکتب امامیه آشکار می سازد.
#هادی_گرامی #رجعت #تاریخ_انگاره #غلات #معتزله #تقیه #دابة_الارض #رجعت_حضرت_علی
🔰دانلود مقاله از این لینک:
👉 https://sanad.iau.ir/Journal/qhs/Article/1203639
🆔 https://www.group-telegram.com/Khanishha.com
#تازههای_نشر
💢سیر تطور تقابلها با انگاره رجعت تا پایان عصر غیبت صغری: پژوهشی تاریخی-حدیثی
✍️زینب آقاگلی زاده، حسن نقی زاده، سیدمحمدهادی گرامی
🔹فصلنامه مطالعات تاریخی قرآن و حدیث، شماره 83، دوره 31 تابستان 1404، صص 91-120
⬅️ انگاره شیعی «رجعت» از سده نخست با تفاسیر رقیب و تقابلهایی روبرو بود. این پژوهش با رویکرد تاریخ انگاره و تحلیل متون تا پایان غیبت صغرا، سیر تطور این تقابلها را میکاود. یافته ها نشان میدهد تقابلها از نقد باور غالیانه سبئیه به رجعت علی (ع) و ضرورت تقیه اصحاب خاص در طرح «دابة الارض» در سده نخست آغاز شد. سده دوم، افزون بر کوشش صادقین (ع) برای ارائه مبانی قرآنی و شکل گیری هویت شیعی پیرامون رجعت، شاهد تشدید تقابلها (هجمه های رجالی اهل سنت، انکار زیدیه و اباضیه، مناظرات کلامی) و نقش آفرینی اصحاب خاص بود. سده سوم و دوره غیبت صغرا، دوره تدوین آثار دفاعی امامیه (فضل بن شاذان)، اوجگیری تقابلهای نظام مند (تکفیر اهل سنت، ردّ زیدیه، جدال با معتزله) و همزمان تثبیت تفسیری (تفسیر قمی) و بازسازی (هدایة الکبری) انگاره بود. این پژوهش با تمرکز بر روند تاریخی تقابلها، نقش آنها را در پالایش و تثبیت رجعت در مکتب امامیه آشکار می سازد.
#هادی_گرامی #رجعت #تاریخ_انگاره #غلات #معتزله #تقیه #دابة_الارض #رجعت_حضرت_علی
🔰دانلود مقاله از این لینک:
👉 https://sanad.iau.ir/Journal/qhs/Article/1203639
🆔 https://www.group-telegram.com/Khanishha.com
Telegram
خوانشها | سیدمحمدهادی گرامی
👁سیدمحمدهادی گرامی👁
هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
شیعهشناسی، تاریخ، انسانشناسی، روششناسی، فلسفه، قرآن
نویسنده، مدرّس و مشاور
اینستاگرام:
Instagram.com/m.hadi.gerami
ادمین:
@nbaqe
وبسایت:
ihcs.academia.edu/Gerami
هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
شیعهشناسی، تاریخ، انسانشناسی، روششناسی، فلسفه، قرآن
نویسنده، مدرّس و مشاور
اینستاگرام:
Instagram.com/m.hadi.gerami
ادمین:
@nbaqe
وبسایت:
ihcs.academia.edu/Gerami
❤4👏1
خوانشها | سیدمحمدهادی گرامی pinned «💢کانال «خوانشها» مجالی برای طرح ـ آزادانه ـ ایدهها، دیدگاهها، انتقادها، سخنرانیها، مقالات، عکسها و هر آنچه بتواند توجه نگارنده را به خود جلب کند یا با وی مرتبط باشد، خواهد بود. یادداشتهای کانال خوانشها از ابتدا تا کنون: 1. به بهانه راهاندازی کانال…»