Telegram Group Search
📝📝📝تحولات بزرگ در منطقه، بازی های بچه گانه در جمهوری اسلامی!

✍️احمد گنجی

امروز در ریاض، جهان شاهد نمایشی بزرگ از تحولات و ترتیبات آینده منطقه بود.
از یک سو ترامپ به همراه غول های ثروت و فن آوری، تور منطقه ای اش را با سفر  به ریاض آغاز کرد. در سوی دیگر عربستان با نمایش خیره کننده از آینده خود و منطقه، نشان داد که هم تحولات جهانی را خوب درک می کند و هم می داند برای این بلندپروازی چه کارهایی را باید انجام دهد.
این نمایش از هر جهت بزرگ بود.

هم مهمان بزرگ بود، هم همراهان بزرگ بودند، هم پروژه ها بزرگ بودند، هم مبالغ قرارداد بزرگ بودند، هم پذیرایی بزرگ بود، هم استقبال بزرگ بود و در نهایت هم تصمیمات بزرگی در جهت تغییر چهره منطقه گرفته شد که یک نمونه آن اعلان لغو تحریم های سوریه بود.

برای فهم بزرگی نتیجه امروز سفر ترامپ به عربستان کافی است فقط به سرمایه گذاری ۶۰۰ میلیارد دلاری عربستان در آمریکا نکاه کنید که قرار است تا یک تریلیون دلار و بعبارتی هزار میلیارد دلار(همد!)برسد. در مقابل سقف آرزوی جمهوری اسلامی این است که بتواند شش میلیارد دلار از پول بلوکه شده خود در قطر را آزاد کند که حتی با درخواست علنی رهبری جمهوری اسلامی از امیر قطر، یک دلار آن هم آزاد نشد!

در بعد منطقه ای در حالی که جمهوری اسلامی سرگرم بازی هدفمند آمریکا، پیرامون تغییر نام خلیج فارس بود، در آن سوی خلیج فارس دو کشور در حال طراحی آینده منطقه بودند که نام خلیج فارس مسئله کوچکی در آن به حساب می آید.

در بُعد داخلی در حالی که مقامات جمهوری اسلامی در حال برنامه ریزی برای:
ـ زمان بندی قطع برق و جدول خاموشی بودند،
ـ جایگزین کردن کارت بانکی به جای کارت سوخت بودند،
ـ تعیین ساعت کار ادارات و دبیرستان ها و کودکستان ها بودند،
ـ دادن لایحه دو فوریتی برای تعیین ساعت تابستانی بودند،
ـ چگونگی اجرای قانون حجاب بودند،
چگونگی اجرای فیلترینگ بودند،
و مدیریت ده ها کار مهم دیگر بودند!
مقامات آن سوی خلیج فارس اما در حال برنامه ریزی آینده خودشان و منطقه برای جهش به دنیای جدید بودند.

در حالی که اوج اقتدار جمهوری اسلامی در پرونده هسته ای، تحمیل «مذاکره غیر مستقیم» به جای مذاکره مستقیم به طرف مقابل بود و تمام هنر خود را صرف تعیین محل مذاکره و میانجی آن می کرد، در سوی دیگر خلیج فارس، مقامات آمریکا و عربستان بصورت مستقیم و بدون واسطه در حال رقم زدن آینده منطقه هستند!

در حالی که جمهوری اسلامی سرگرم توهم قدرت منطقه ای خود بود و هنوز امیدوار است که «جوانان مؤمن سوریه» ورق را برگردانند! در آنسوی خلیج فارس و به درخواست محمد بن سلمان، سوریه قرار است با لغو یکباره تحریم های آمریکا، به سوی آینده دیگری گام بر دارد.
در حالی که جمهوری اسلامی تمام هنرش را بسیج کرده که چگونه نقش تخریبی خود در منطقه را به نمایش بگذارد و به اصطلاح قدرت نمایی کند، در طرف دیگرِ خلیج فارس، پیام ساختن آینده درخشان و پیام رفاه و آسایش برای مردم در حال انتشار است.

در حالی که جمهوری اسلامی با عدم توازن روابط خود با جهان فقط خود را زیر بلیط روسیه و چین قرار داده، در آن سوی خلیج فارس، عربستان و دیگر کشورها یک توازن منطقی در روابط با شرق و غرب را در دستور کار قرار دادند و با درک درست از مناسبات بین المللی و میزان قدرت هریک از آنها، روابط خود را با هوشیاری تنظیم کردند. آنها هیچگاه همانند مقامات جمهوری اسلامی اسیر توهمات خودساخته افول قدرت آمریکا نشدند.

در حالی که جمهوری اسلامی در حال تبلیغ پیشرفت کشور به سوی قله است، ترامپ با چند جمله کلیدی مقایسه پیشرفت در دو طرف خلیج فارس را به رخ کشید، بویژه آنجایی که گفت، شما در حال تبدیل بیان ها به آبادانی و اراضی سبز ولی جمهوری اسلامی با نوع حکمرانی و سیاست های مخرب در حال تبدیل مناطق آباد و اراضی سبز به بیابان است!

با توجه به مطالب فوق بنظر می رسد جمعبندی مقامات جمهوری اسلامی از سخنرانی امروز ترامپ در ریاض این است که:
ای کاش او نام «خلیج فارس» را تغییر می داد ولی اینگونه به مقایسه دو سوی خلیج فارس نمی پرداخت!

@MostafaTajzadeh
👍79👎4
📝📝📝 نگاهی گذرا به زندگانی سیاسی، اجتماعی و فرهنگی دکتر سعید مدنی

سعید مدنی فعال سیاسی ملی  مذهبی ، پژوهشگر ارشد علوم اجتماعی ، روزنامه نگار و پژوهشگر مسائل و آسیب های اجتماعی در سال ۱۳۳۹ در اصفهان  به‌ دنیا آمد و تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در همین‌ شهر گذراند. سعید در کودکی پدرش را از دست داد و سرپرستی او و چهارخواهرش به عهدۀ مادر قرار گرفت.  او از ۱۷ سالگی و پیش از ورود به دانشگاه فعالیت سیاسی خود را علیه حکومت پهلوی در اصفهان آغاز کرد.

سعید مدنی در سال ۱۳۵۷ ابتدا در رشتۀ ریاضیات وارد دانشگاه اصفهان شد و بعد از انقلاب فرهنگی تغییر رشته داده و تحصیلاتش را ابتدا در رشتۀ روانشناسی و سپس در رشتۀ علوم تربیتی تا مقطع کارشناسی ارشد در دانشگاه تهران ادامه داد.

در طول فعالیت سیاسی چهار بار در سالهای ۱۳۷۳ به مدت دو ماه، سال ۱۳۷۹ به مدت یک سال و سال ۱۳۹۰ به مدت چهارسال بازداشت و در زندان های عشرت آباد، اوین و رجایی شهر زندانی شد.
سعید مدنی در نوبت اول بازداشت در زندان توحید دو ماه ، در نوبت دوم در زندان عشرت آباد شش ماه و در نوبت سوم در بند ۲۰۹ زندان اوین سه ماه و جمعا به مدت یازده ماه را در انفرادی سپری کرده است. در نوبت سوم بازداشت در سال ۱۳۹۰ یک سال را در بند امنیتی ۲۰۹ اوین گذراند و از انتقال او به بند عمومی زندان ممانعت به عمل آمد. سعید مدنی در فاصله سالهای ۱۳۹۴ تا ۱۳۹۶ بلافاصله پس از آزادی از زندان برای گذراندن حکم تبعید به شهر بندرعباس منتقل شد. 

آخرین بازداشت سعید مدنی  در ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۱ روی داد که در دادگاه بدوی که در دی ماه ۱۴۰۱ برگزار شد، برابر کیفرخواست صادره از سوی دادسرای عمومی و انقلاب به دو اتهام «تشکیل و اداره گروه‌های معاند نظام» و «تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی ایران» محکوم و برای اتهام اول به ۸ سال زندان و اتهام دوم به یک سال زندان و جمعا به ۹ سال زندان محکوم شد. این حکم در دادگاه تجدیدنظر ‌هم تایید شد.

مدنی در ۱۴ فروردین ۱۴۰۳ از زندان اوین،‌ به زندان دماوند منتقل شد که دلیل این تبعید تاکنون مشخص نشده است .
در آخرین خبر در باره سعید مدنی بنا بر گفته وکیل ایشان در فروردین  ۱۴۰۴ حکم نه سال حبس او ، پس از پذیرش اعاده دادرسی در دیوان‌عالی کشور و رسیدگی مجدد در دادگاه هم‌عرض، به چهار سال کاهش یافته است

پژوهش و نشر:

سعید مدنی پژوهش های متعددی در زمینه مسایل اجتماعی ایران دارد و تا کنون بیش از ۲۰ کتاب در زمینه مسایل و معضلات و اسیب های اجتماعی (فقر، نابرابری،اعتیاد، خشونت علیه زنان و کودکان،تن فروشی، کار کودکان)، جنبش های اجتماعی، جماعت گرایی، جامعه مدنی و ... منتشر کرده است که برخی از مهمترین عناوین آن عبارت اند از:

- کودک آزاری در ایران (۱۳۸۴) نشر اکنون
-روان شناسی و تغییرات اجتماعی ؛ (ترجمه ،۱۳۸۷) انشارات دانژه
- جماعت گرایی و برنامه های جماعت محور (۱۳۸۹) نشر یادآوران
- اعتیاد در ایران( ۱۳۹۰)  نشر ثالث
- خشونت علیه کودکان در ایران( ۱۳۹۰)  نشر آشیان
- آسیب شناسی حقوق کودکان در ایران( ۱۳۹۰)  نشر میزان
-  گزارش وضعیت اجتماعی ایران(۱۳۹۰)  موسسه رحمان
- بررسی آسیب های اجتماعی : روسپیگری (۱۳۹۲ ) نشر یادآوران
-  فقر و نابرابری در ایران(۱۳۹۴)  نشر آگاه
- جامعه شناسی روسپیگری( ۱۳۹۵)  نشر پارسه 
- زنان در ایران و جهان( ۱۳۹۵)  نشر روزنه
- وضعیت توسعه انسانی در ایران(۱۳۹۶)  نشر پارسه
- جماعت گرایی الگویی برای مشارکت و توسعه( ۱۳۹۶)  نشر صمدیه
- جامعه مدنی و کرونا (۱۳۹۹) نشر پارسه
-علیه خشونت (۱۳۹۹) نشر پارسه
- آتش خاموش(گزارش تحلیلی اعتراضات آبان۱۳۹۸)  موسسه رحمان
- جامعه شناسی اعتیاد(۱۴۰۰)  نشر پارسه
- جنبش های اجتماعی و دمکراتیزاسیون ( ۱۴۰۰)  نشر روزنه
- علیه اعدام( ۱۴۰۰)  نشر باران(سوئد)
-مظاهرات سلمیه (۱۴۰۱) موسسه رحمان
-جنبش های اجتماعی و امید (۱۴۰۲) نشر باران (سوئد)
......

📌متن کامل:
https://cutt.ly/Krzenwdk
@tahkimmelat
@MostafaTajzadeh
👍65
📝📝📝معرفی و بررسی کتاب «اندیشه پیشرفت و تحولات جدید جامعه ایران»
#هادی_خانیکی (نویسنده کتاب)

حزب اتحاد ملت شعبه فارس، در سلسله‌نشست‌های گفتار و اندیشه به معرفی و بررسی کتاب «اندیشه پیشرفت و تحولات جدید جامعه ایران» پرداخته است. در این نشست که ۱۸ اردیبهشت‌ماه در شیراز برگزار شد، هادی خانیکی، نویسنده کتاب و استاد ارتباطات دانشگاه علامه، مروری اجمالی بر اندیشه‌ها و پژوهش‌های مجید تهرانیان که در این کتاب به آن اشاره شده است و دیدگاهش درباره توسعه کشور داشته است...

برای دریافت فیلم، صوت و گزارش این نشست اینجا کلیک کنید
  
@HadiKhaniki
@MostafaTajzadeh
👍28👎1
📝📝📝مات شدن در صحنه شطرنج سیاسی، منطقه‌ای و جهانی

✍️محمدجواد مظفر

۱. از آغاز پیروزی انقلاب تصور شد که انقلابیون بچه‌های عزیز دردانه خداوندند و تمامی آرزوهایی که حتی توسط پیامبران و امامان و صالحان در طول تاریخ امکان تحقق نیافته،‌ خداوند به عهده سردمداران انقلاب ایران گذاشته و قرار است جهان را سرشار از "عدالت و معنویت" گردانند.
درحالی که این کودکان مدرسه تاریخ بشری کمترین درکی از چگونگی تحقق سازوکار "عدالت ومعنویت" در جهان مدرن نداشتند و در نتیجه نه جهان که خود ایران را نیز از مفهوم "عدالت و معنویت" تهی کردند.

۲. سردمداران امور، امروز وقتی "مات شده و مات زده" به حوادث منطقه و تغییر رویکردها در کشورهای همجوار می‌نگرند راهی جز اقرار به خطا در محاسبات خود ندارند.
یادمان نرود که چگونه برای اقدام ۷ اکتبر ۲۰۲۳ حماس هورا می‌کشیدند و سینه چاک می‌کردند و براساس تجربه جنگ ۳۳ روزه حزب‌الله و اسرائیل در ۲۰۰۶ تصور می‌کردند اسرائیل تحمل و توان یک جنگ دراز مدت را ندارد.
هرگز پیش‌بینی نمی‌کردند که اسرائیل نزدیک به دو‌ سال جنگ را ادامه دهد و غزه را شخم بزند و حزب‌الله را تارومار کند و در نتیجه بشاراسد در سوریه سقوط کند و حوثی‌ها آتش‌بس با آمریکا را بپذیرند و پس از کشته شدن ده‌ها هزار فلسطینی و لبنانی و نابودی سران محورمقاومت، سران ایران را "مات شده و مات زده" بازنده اصلی اقدام ۷ اکتبر ۲۰۲۳ گردانند.
۳. سخنان غیرمعمول و نسبتا طولانی ترامپ در عربستان درباره ایران که متاسفانه حاوی بخش‌هایی از حقیقت بود؛ ناشی از خطای راهبردی چه کسانی در طول سال‌های گذشته است؟!

۴. بی تردید هر ایرانی وطن دوست و غیرتمند روا نمی‌دارد نماد سرمایه‌داری که خود و سیاست‌های حاکم بر کشورش نماد واقعی "قدرت بی اخلاق" و قوی‌ترین پشتیبان نسل‌کشی رژیم صهیونیستی است مستکبرانه و از موضع قدرت چنین از سران ایران سخن بگوید. اما بسیار متاسفیم که باید بگویم: "خودکرده را تدبیر نیست"

۵. تنها و تنها راه، تغییر رویکرد اداره کشور از طریق سپردن اداره امور به نمایندگان واقعی اکثریت مردم در تمامی عرصه‌های قدرت است و لاغیر.
آنگاه خواهیم دید که احترام به جایگاه ایران در عرصه جهانی به آنچه شایسته آن است خواهد رسید.

@Sahamnewsorg
@MostafaTajzadeh
👍81
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اصلاحات؛ کندرو یا تندرو


🎥رو در رو با محمدرضا خاتمی
امشب در کانال یوتوب امتداد


https://youtube.com/@emtedadnews?si=1bJ2pJc39bvkMlfa

@emtedadnet
@MostafaTajzadeh
👍13
📝📝📝 گزارش دیدار با خانواده دکتر سعید مدنی در سومین سالگرد آخرین بازداشت

به مناسبت سومین سالگرد آخرین بازداشت دکتر سعید مدنی در ۲۵ اردی بهشت ماه ۱۴۰۴ جمعی از فعالان سیاسی، اجتماعی و صنفی با خانواده ایشان دیدار کردند.

در این دیدار که از طیفها و گرایشات مختلف تشکیل شده بود افرادی چون طاهره طالقانی، کیوان صمیمی، جعفر پناهی، نرگس محمدی، فیروزه صابر، رسول بداقی، محمد حبیبی، فاطمه گوارایی، بهاره هدایت، عبدالله مومنی، محمد حیدرزاده، زهرا توحیدی، ویدا ربانی، مسعود باستانی، حسین سربندی، محمد کیانوش راد و ابوطالب آدینه وند، مریم یحیوی و ...... حضور داشتند.

در ابتدای جلسه خانم منصوره حمصیان اتفاق همسر دکتر مدنی گزارشی در خصوص آخرین وضعیت ایشان ارایه داد. ایشان کاهش حکم مدنی را تایید کرد با این حال از عدم موافقت نهادهای امنیتی با ٱزادی مشروط ایشان علیرغم گذراندن سه چهارم حکم و بی توجهی نسبت به درخواست مرخصی و انتقال ایشان از زندان دماوند به زندان اوین درتهران سخن گفت. خانم اتفاق بیان داشتند که متاسفانه با ٱزادی مشروط شان موافقت نشده است.

در ادامه این دیدار فعالان حوزه های مختلف هریک سخنان کوتاهی با محوریت سعید مدنی عنوان داشتند. طاهره طالقانی از تاثیر تحلیل صد سال در صد روز دکتر مدنی به مانند سایر تحلیل های ایشان تمجید کرد. جعفر پناهی از گفتگوها و درس ٱموزی هایی که در زندان و در همراهی با دکتر مدنی داشت سخن گفت. ایشان اشاره کرد که در زندان به همراه رسول اف صحبتهای بسیاری با مدنی حول خشونت پرهیزی داشته اند و ایده های مدنی برایش الهام بخش بوده است.

کیوان صمیمی نیز به دغدغه های مدنی و اشاعه ٱن ها در جمع ها و هسته های مختلف اشاره کرد . بعد از ایشان کیانوش راد و رسول بداغی از روحیه گشاده و ٱرامش درونی سعید مدنی سخن گفتند و بر لزوم توجه به ٱثار وی و درس ٱموزی بیشتر از آن تاکید داشتند.

محمد حبیبی او را شخصیتی ملی و آموزگاری محبوب توصیف کرد . ابوطالب ٱدینه وند با توجه تجربه مشترک با ایشان در امدادرسانی سیل لرستان او را نه فقط یک نظریه پرداز اجتماعی و یا اکتیویست سیاسی، بلکه او کنش گر میدان اجتماع و " سرباز چهار فصل" نامید به طوری که هر جا رنجی باشد رد پای دکتر مدنی را باید در انجا جستجو نمود. مریم یحیوی و میرا قربانی به کتابهای اعدام و کار در حوزه کودک دکتر مدنی اشاره نمودند.

عبدالله مومنی به شرح تجربه زیسته مشترک خود با دکتر مدنی چه در زندان دوران جنبش سبز و چه در دوره زندان سال گذشته پرداخت . او به نظریات راهبردی آقای مدنی پیرامون جنبش های اجتماعی و گذار به دموکراسی نیز اشاره کرد و او را آکادمیسینی دانست که پژوهش علمی را در خدمت خیر عمومی جهت داده است. چند نفر دیگر از فعالان حاضر در جلسه نیز در صحبتی کوتاه به خودویژگی های خاص دکتر مدنی اشاره کردند. رفتار فروتنانه، اخلاق انسانی،دیگرخواهی، توان علمی، توجه به خیر عمومی، روحیه تشویق گری، مشارکت پذیری و ... از نکات ارائه شده توسط این فعالان بود.

بهاره هدایت به فضیلت های اخلاقی، دغدغه ملی، ایران خواهی و خودویژگی های مدنی به عنوان یک سرمایه اجتماعی و سیاسی در داخل کشور اشاره کرد. فیروزه صابر نیز ضمن تاکید بر این نکته که دکتر مدنی یک سرمایه اجتماعی است، از چند وجهی بودن ایشان در عمل و تحلیل و تببین های ایشان و همراهی های شان با سازمان های مدنی سخن گفت. صابر همچنین به حضور مداوم دکتر مدنی در کنار خانواده صابر بعد از اتفاقی که برای شهید صابر روی داد ، اشاره کرد و این همراهی را ارج گذاشت.

نرگس محمدی نیز ضمن اظهار امیدواری برای ٱزادی دکتر مدنی به جای خالی ایشان و ضرورت حضورشان در جامعه اشاره داشت. محمدی در ارتباط با دکتر مدنی به نخستین روزهای اشنایی و همراهی ایشان بعد از زندانی شدن همسرش سخن گفت. او اشاره کرد مدنی علیرغم مشغله های زیاد در کنار آنها بود . به همین دلیل هم عنصر اخلاقی مدنی در عین درست و دقیق بودن مواضع سیاسی اش ، بیش از هر ویژگی دیگری بر روح و روان وی نشسته و تاثیر گذاشته است.

در پایان فاطمه گوارایی به مختصات نظری و عملی نظریه گذار به دموکراسی دکتر مدنی اشاره کرده و عنوان کرد تلاش سعید مدنی منجر به شکل گیری انباشتی از متونی در این حوزه گردیده که دیگر نمی توان به این مسئله گذار ئ جنبشهای اجتماعی در ایران پرداخت بدون ان که تلاشهای سعید مدنی را در این حوزه نادیده گرفت .
@tahkimmelat
@MostafaTajzadeh
👍70
📝📝📝گزارش نیویورک تایمز از چرایی حرکت آمریکا برای اعلام توافق آتش‌بس با انصارالله

زمانی که رئیس‌جمهور ترامپ با آغاز یک کارزار نظامی برای بازگشایی مسیر کشتیرانی در دریای سرخ از طریق بمباران مواضع انصارالله موافقت کرد، خواهان آن بود که ظرف ۳۰ روز از آغاز حملات، نتایج ملموسی دیده شود، اما به گفته مقام‌های دولت، در روز سی‌ویکم ترامپ که همواره نسبت به درگیر شدن در منازعات نظامی طولانی‌مدت در خاورمیانه بدبین بود، خواستار ارائه گزارشی از میزان پیشرفت شد.

نتیجه‌ای در کار نبود. ایالات متحده حتی برتری هوایی بر مقامات صنعا را نیز به دست نیاورده بود. در عوض، آنچه پس از ۳۰ روز عملیات تشدیدشده علیه این گروه یمنی نمایان شد، درگیری نظامی پرهزینه اما بی‌نتیجه دیگری برای آمریکا در منطقه بود.

انصارالله چند پهپاد آمریکایی MQ-9 ریپر را سرنگون کردند و همچنان به سوی کشتی‌های جنگی در دریای سرخ، از جمله ناو هواپیمابر آمریکایی آتش گشودند. حملات هوایی ایالات متحده نیز تنها در ماه اول با نرخ هزینه‌ای در حدود یک میلیارد دلار، انبوهی از تسلیحات و مهمات را مصرف کرد.

اتفاقات ناخواسته هم به ماجرا دامن زد؛ از جمله دو جنگنده F/A-18 سوپر هورنت به ارزش ۶۷ میلیون دلار(برای هر کدام) که مأمور عملیات علیه مناطق تحت کنترل صنعا از روی ناو هواپیمابر پرچم‌دار آمریکا بودند، به‌صورت تصادفی به دریا سقوط کردند.

استیو ویتکاف، فرستاده ویژه او در امور خاورمیانه که هم‌زمان درگیر مذاکرات هسته‌ای با ایران با میانجی‌گری عمان بود، گزارش داد که مقام‌های عمانی پیشنهادی ارائه کرده‌اند که می‌تواند راه خروج مناسبی برای ترامپ از پرونده یمن باشد. طبق این پیشنهاد، آمریکا کارزار بمباران را متوقف می‌کرد و انصارالله نیز دیگر به کشتی‌های آمریکایی در دریای سرخ حمله نمی‌کردند، اما بدون آنکه توافقی برای توقف حملات به کشتی‌هایی که از نظر صنعا به اسرائیل کمک می‌کنند، حاصل شود.

در تاریخ ۵ مه، فرماندهی مرکزی ارتش آمریکا (سنتکام) به‌طور ناگهانی دستور کاخ سفید برای «توقف» عملیات تهاجمی را دریافت کرد. رئیس‌جمهور هنگام اعلام توقف درگیری‌ها، لحنی داشت که تقریباً تحسین‌آمیز نسبت به این گروه اسلام‌گرای شبه‌نظامی به نظر می‌رسید — با اینکه پیش‌تر وعده داده بود که انصارالله را «کاملاً نابود» خواهد کرد.

ترامپ گفت: «ما ضربه بسیار سختی به آنها وارد کردیم و آنها توان بالایی برای تحمل فشار داشتند. می‌شود گفت شجاعت زیادی در کارشان بود.» او افزود: «آن‌ها به ما قول دادند که دیگر به کشتی‌ها شلیک نخواهند کرد، و ما هم به این قول احترام می‌گذاریم.»

البته اینکه آیا این وعده عملی خواهد شد یا نه، هنوز مشخص نیست. روز جمعه، انصارالله یک موشک بالستیک به‌سوی اسرائیل شلیک کردند که آژیرهای خطر را در تل‌آویو به صدا درآورد و مردم را از سواحل به سمت پناهگاه‌ها کشاند. این موشک توسط سامانه‌های دفاع هوایی اسرائیل رهگیری شد.

این اعلام ناگهانی پیروزی بر مقامات صنعا، نشان‌دهنده آن است که برخی از اعضای تیم امنیت ملی رئیس‌جمهور، گروهی را که به پایداری و مقاومت معروف است، دست‌کم گرفته بودند. ژنرال مایکل ای. کوریلا، فرمانده سنتکام، خواهان یک کارزار قاطعانه بود، اما واقعیت این بود که انصارالله در طول بمباران‌های شدید، بسیاری از پناهگاه‌ها و انبارهای تسلیحاتی خود را تقویت کرده بودند.

از همه مهم‌تر، این مقام‌ها نیز تاب‌آوری رئیس خود در برابر درگیری‌های نظامی در این منطقه را اشتباه برآورد کرده بودند. ترامپ نشان داده که هیچ‌گاه حامی درگیری‌های نظامی بلندمدت در خاورمیانه نبود و در دوره نخست ریاست‌جمهوری خود تلاش کرد نیروهای آمریکایی را از سوریه، افغانستان و عراق خارج کند.

افزون بر این، رئیس جدید ستاد مشترک ارتش در دولت ترامپ، ژنرال دن کین، نگران بود که ادامه کارزار نظامی علیه یمن، منابع نظامی آمریکا را از منطقه آسیا-اقیانوسیه منحرف کند. پیشینیان او، از جمله ژنرال چارلز کیو. براون جونیور که در فوریه برکنار شد، نیز چنین نظری داشتند.

@yemenstudies_ir
@MostafaTajzadeh
👍23
📝📝📝️ سالگرد زندانی کردن یک اندیشمند

✍️عماالدین باقی

دکتر سعید مدنی تاکنون ۲ سال تبعید و ۸ سال حبس را پشت سر گذاشته است. مطلع شدم به منظور پاسداشت او و خانواده اش در آستانه سالگرد آخرین دستگیری وی، عده ای تصمیم داشتند پنج شنبه ۲۵ اردیبهشت ماه در کلاب هاوس گفتگو کنند که ممانعت شده اما مهم این است که در طول این سال‌ها صدها بار در رسانه‌های داخلی و در لوایح وکلا و رایزنی ها، نقدها و ایرادات حقوقی محکومیت ناعادلانه اقای مدنی بیان شده است اما اینکه هیچ مرجع قضایی آن را نمی‌شنود یعنی انسداد قضایی!

موضوعات اصلی پژوهش‌ها، کتاب‌ها و مقالات دکتر مدنی عبارت است از نابرابری‌های اجتماعی، توسعه، مجازات اعدام، خودکشی، تن فروشی و جرم و جنایت که همگی در جامعه ما در نقطه بحرانی قرار دارند و باید از وجود چنین شخصی برای کمک به کاهش مشکلات بهره جست نه اینکه او را زندانی کرد. بر فرض بروز خطایی هم باید طبق اصل۱۶۵ و ۱۶۸ قانون اساسی، دادگاه علنی تشکیل شود تا وجدان عمومی قضاوت کند.

وقتی گفتنی ها گفته شده، تمام دست‌اندرکاران قضایی و مرتبط با این پرونده که می‌توانستند تاثیری در پایان دادن به بی عدالتی داشته باشند در دنیا و عُقبی مسئول اند. آنها فقط وقتی رنج زندان را برای زندانی و خانواده اش درک می کنند که آن را تجربه کنند. آیت الله شاهرودی رئیس اسبق قوه قضاییه می گفت باید قضات را قبل از قاضی شدن، مدتی به زندان بفرستند تا بفهمند زندان چیست و در صدور حکم حبس کمی احتیاط کنند.

حکمرانانی که نمی فهمند چند سال حبس آنهم برای منتقد و‌ مخالف سیاسی شان یعنی چه؟ در محکمه وجدان چه پاسخی دارند؟

از نظر متافیزیک الهیاتی و باور به قاعده قطعی کنش و واکنش در دنیا، و نیز اصل تاثیر متقابل در دیالکتیک هگلی و مارکسی (که در فیزیک کوانتومی هم ثابت شده هر حرکت کوچکی در کل کهکشان تاثیر می‌گذارد)، دیر یا زود، مستقیم یا غیر مستقیم، آثار عمل یا بی تفاوتی دست‌اندرکاران نسبت به هر بی عدالتی، ظاهر می شود.

@emadbaghi
@MostafaTajzadeh
👍87
📝📝📝هوش مصنوعی دوست شما نیست

مقاله جدید Atlantic به بررسی پدیده‌ای جالب می‌پردازد: هوش مصنوعی‌های امروزی (مثل GPT) به طرز نگران‌کننده‌ای مستعد “چاپلوسی” هستند! این مدل‌ها برای جلب رضایت کاربر، گاهی واقعیت را کمرنگ می‌کنند یا بیش‌ازحد با او هم‌نظر می‌شوند، حتی اگر اشتباه باشد. این رفتار می‌تواند به گمراهی، تأیید اشتباهات و کاهش تفکر انتقادی منجر شود.

کارشناسان هشدار داده‌اند که در عصر وابستگی به AI، باید مراقب “مهربانی‌های خطرناک” مدل‌ها باشیم!
       
هوش‌مصنوعی، که انسان بر سیرتِ خودش آفرید!

✍️
علی‌صاحب‌الحواشی

در "سِفر پیدایش" تورات آمده است که خداوند انسان را بر صورت خویش آفرید. این دلیل آن است که میکل‌آنژ در سقف نمازخانه سیستین خداوند را چون پیرمردی نقش کرد که به چشم امروزی مضحک می‌نماید!

اما در لایه‌های عمقی این گزاره توراتی، بارقه‌ای از حقیقت را نیز می‌توان یافت. بهرحال اگر خداوند قصد آفریدن مخلوقی را داشت که بر همه دیگر مخلوقاتش سَر باشد، لاجرم می‌بایست سهمی از فرهمندی خود را به او می‌داد؛ این سهمِ فرهمندی، لابد بود که از قوه‌فاهمه باشد، والا توانمندی‌های حسی خیلی از جانوران بر انسان برتری قطعی دارد، از چشم‌عقاب گرفته تا بینی‌سگ. همین هم بود که در تورات، علاوه بر "صورتِ‌الهی"، سخن از دمیدن "روح‌الهی" در "آدم" رفت که این دومی و نه آن سفاهت اولی، به اقتفایش در قرآن هم تکرار شد.

چنان‌که در نوشته‌ای پیشین تفصیل دادم، بیکن و دکارت برای نخستین‌بار و به صراحتی که بیش از آن ممکن نبود، "هدفِ معرفت" را سیطره بر طبیعت اعلام کردند که آغاز "مدرنیته" شد. این رویکردی بکلی بدیع و مطلقاً بی‌سابقه در تاریخ بشر بود که در عرصه "هنجارِ معرفت" رقم خورد.

هوش مصنوعی را انسان آفرید. در آفرینش هوش مصنوعی، تنها این نبود که می‌بایست "قدرت‌پردازش" به مرزهای محیرالعقولی برتر از مغز انسان برسد، این هم بود که او باید بتواند "بیاموزد"! شیطان، درست در اینجا نهفته است!

هوش‌مصنوعی از "داده‌ها"یی که بهرحال دستاورد انسان‌ است "می‌آموزد"؛ چه درباره جهان و چه درباره انسان. "داده‌های" انسانی صرفاً "موناد"هایی ناظر به "واقعیتِ" چندوچونی‌های جهان و انسان نیستند، آن‌ها "باردارانِ" منویاتِ انسانی نیز هستند. در میان اين "بارها"، بی‌تردید "قدرت و سیطره" از سنگین‌ترین‌هایِ مندرج در داده‌های انسانی‌اند.

اگر "توان‌ِ آموختن"، هم‌عنانِ قدرت تحلیل و فهم باشد، که لاجرم چنین است، هوش‌مصنوعی خواهد توانست "سوگیری‌های قدرتی" و "منویاتِ دستکاری" (manipulation) موجود در انبوه اقیانوس‌آسای داده‌های انسانی را نیز استنباط کرده و "بیاموزد"؛ اگر چنین بشود، خواهد توانست مخاطب انسانی‌اش را "بازی بدهد"؛ خشنودش بکند تا بتواند گمراهش کرده و بر او سروری جوید. 
این‌ احتمالات نظری در نمونه‌های چند عملی، مشاهده و گزارش شده است. مقاله "آتلانتیک" نیز اشاره به همین موارد مشاهده شده دارد.

اینک پرسش آن می‌شود که آیا در آینده فقط با هوش‌مصنوعیِ قافیه‌خوان (بسته به علائق مخاطب انسانیِ شناسایی‌کرده‌اش) مواجه خواهیم شد، یا ممکن است با هوش مصنوعی‌های ایدئولوژی‌اندیش هم مواجه باشیم، مثل آن‌که یکی چپ‌گرا یا راستگرا، و یا نژادپرست یا دیندار یا دین‌ستیز باشد!

بهرحال انسان در میدان معرفت، ملغمه‌ای پر اعوجاج از ذوق‌ها و گرایش‌ها و تمنیات است. همان‌که کانت "اَلوار گره‌دار"ش خواند. بر همین‌سیاق، می‌توان تصور  هوش‌مصنوعی را کرد که شاعرمسلک باشد، یا فلسفه‌اندیشِ تجربه‌گرا یا فلسفه‌اندیش رومانتیک باشد تا مثل هایدگر بخواهد به تیپ‌وتاپ علم و فناوری بزند؛ اگر هوش‌مصنوعی دست‌آخر چیزی شبیه انسان ولی با توانمندی‌های فراتر از او در مقیاس عظیم باشد، قضیه می‌تواند بیخ‌های غریبی پیدا بکند.

مایه امید تنها می‌تواند آن باشد که هوش مصنوعی "اخلاق"، و بنیادهای همه‌شمولِ آن را هم از داده‌های‌ کلان انسانی استنباط نموده و با دستیازی بدان‌ها بتواند بر تمنیاتِ سیطره‌ای خودش لگام بزند.

در این صورت، باید پرسید درحالی که انسان چندان نتوانست لگام اخلاق را بر غرایز برتری‌جویی خویش حاکم کند، هوش مصنوعی، چرا و چگونه می‌تواند یا باید بتواند چنین بکند؟! آیا گسترش اقیانوس‌آسای داده‌هایی پردازش‌شده که بنابه‌تعریف همگی دستاوردِ انسان‌اند، می‌تواند هوش مصنوعی را به "حکمت‌ِ اخلاقیِ‌عملی" رهنمون شود؟!
نمی‌دانم، خوش‌بین هم نیستم!
@MostafaTajzadeh
👍29👎1
📝📝📝اخبار زندانیان و فعالین سیاسی و مدنی

حمید بیدار، فعال دانشجویی سابق جهت گذراندن پنج‌سال حبس به زندان احضار شد

حبس خانگی برای مریم کریمی؛ فعال مدنی گیلان

طاهر حاجی‌قربانی به ۱۴ سال و دو ماه حبس و مجازات تکمیلی محکوم شد

مراسم زادروز جاویدنام امیرجواد اسعدزاده بر سر مزارش برگزار شد (اسلایدهای اول تا سوم)، خواهرش هم هزاران کیلومتر دورتر در کانادا زادروز برادرش را گرامی داشت. (اسلاید چهارم) چند روز پیش هم یک هموطن بر سر مزار او حاضر شد و ویدیو را برای خواهر او ارسال کرد.

مراسم سالگرد جان‌باختن جاویدنام جمشید مختاری جونقانی، بر سر مزارش برگزار شد

مینا سلطانی، مادر جاویدنام شهریار محمدی، تصاویری از دیدار صمیمانه با هنگامه قاضیانی، هنرمند معترض، را منتشر کرد. تصاویری که در آن‌ها مادران دادخواه دیگری هم حضور دارند.

نیلوفر ابراهیم و همسرش سعید طهماسبی، از جان‌باختگان جنایت جمهوری اسلامی در قتل مسافران پرواز PS752 هواپیمایی اوکراین، شش سال پیش در چنین روزی با هم ازدواج کردند. به همین مناسبت نواز، خواهر نیلوفر، ابراهیم دلنوشته‌ای از مادرش به شرح زیر منتشر کرد.

#مجید_روشنی یکی از معترضان و زندانیان سیاسی فراموش شده است که به خاطر آتش سوزی شب اوین حکم تحمل ۶ سال حبس و ۷۰ ضربه شلاق برای ایشان صادر شده است.

هنگامه قاضیانی، هنرمند معترض، با خانواده جاویدنام سپهر اعظمی، دیدار کرد

سعید دهقان‌نسب برای محاکمه به دادگاه احضار شد

@MostafaTajzadeh
👍34
📝📝📝کانال رسمی دکتر ابراهیم یزدی در تلگرام راه‌اندازی شد

کانال رسمی دکتر ابراهیم یزدی با هدف ارائه آرشیو کامل آثار قلمی و معرفی و بازخوانی اندیشه‌، عملکرد و آرمان‌های یکی از تأثیرگذارترین شخصیت‌های سیاسی و فکری تاریخ معاصر ایران راه‌اندازی شده است.

زنده‌یاد دکتر یزدی در تراز یکی از موثرترین سیاستمداران و نظریه‌پردازان عرصه روشن‌فکری دینی که بیش از شش دهه صبورانه و از سر ایمان و مسئولیت‌پذیری در راه دشوار آزادی، دموکراسی‌ و ترویج حقوق بشر‌ گام نهاد، از جمله پیشگامان نهضت اصلاح‌طلبی در دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی به شمار می‌آید.

زنده‌یاد دکتر ابراهیم یزدی، افزون بر تهیه و تنظیم ۹ جلد خاطرات سیاسی کم‌نظیر که حاوی هزاران سند تاریخی است و از این حیث، چه‌بسا بدیلی نداشته باشد، گنجینه‌ای غنی از مقالات، سخنرانی‌ها، مصاحبه‌ها و تحلیل‌های عمیق در عرصه سیاست داخلی و سیاست خارجی در ۱۶ جلد به‌جا گذاشته است.

این میراث ارزشمند، با ارائه رویکردی تلفیقی از دین، سیاست و اخلاق، نه‌تنها برای فهم دقیق‌تر تاریخ معاصر ایران و به‌ویژه، مسائل ناظر بر انقلاب اسلامی و همچنین، پاسخ مستند و مستدل به برخی شبهات و اتهامات ناروایی که مخالفان فکری و سیاسی نهضت آزادی ایران در دو جبهه جریان سلطنت‌طلب برانداز و محافظه‌کاران حاکم طی سالیان اخیر پیرامون نقش دکتر یزدی در روند تحولات قبل و بعد از پیروزی انقلاب ۱۳۵۷ مطرح ساخته‌اند، بلکه در راستای ترسیم نقشه راه فرآیند گذار به دمکراسی و توسعه متوازن و پایدار و نمایاندن چشم‌اندازی از الزاماتِ پیش روی ایران فردا، سرمایه‌ای عظیم برای فعالان سیاسی دمکراسی‌خواه و اندیشمندانی قلمداد می‌شود که در جست‌وجوی اصلاح، آزادی، حاکمیت ملت، عدالت و حاکمیت قانون تلاش می‌کنند.

در دورانی که جامعه ایران با چالش‌های پیچیده‌ای در حوزه آزادی و دموکراسی روبه‌روست، بازنشر آثار دکتر یزدی ضرورتی اجتناب‌ناپذیر است که نه‌تنها ابزاری برای شناخت بهتر اندیشه‌های او، بلکه فرصتی برای الهام گرفتن از اصول و آرمان‌هایی است که می‌توانند راهنمای مبارزات مسالمت‌آمیز و دموکراسی‌خواهانه باشند.

این کانال تلاش دارد تا در گام نخست، با بازتاب دیدگاه‌های دکتر ابراهیم یزدی و سپس، با ارایه نظرات و حتی انتقاداتی که از طریق راه‌های تماس با مدیران این کانال بر اندیشه، مواضع و عملکرد آن زنده‌یاد مطرح می‌شوند، زمینه‌ای برای گفت‌وگو، تأمل و بازاندیشی در مسیر ساختن ایرانی برخوردار از آزادی، عدالت و توسعه ملی فراهم سازد.

@Drebrahimyazdi
@MostafaTajzadeh
👍49👎14
📝📝📝پشت پرده انتقال موزه قرآن و تعطیلی موزه آب سعدآباد چیست؟

موزه‌کُشی؛ نابودی حافظه جمعی زیر سایه سیاست‌های شتابزده فرهنگی!


✍🏻امتداد-گروه جامعه
:  خبر انتقال ناگهانی موزه ملی قرآن از چهارراه سپه به مجموعه سعدآباد، همچون صاعقه‌ای بر بدنه فرهنگ ایران فرود آمد. این اقدام که بدون پیشینه‌ای از مشورت با جامعه موزه‌داری یا انتشار عمومی اسناد توجیهی صورت گرفت، سوالات بی‌پاسخ فراوانی را برانگیخت.

در مرکز این جنجال، نه تنها جابجایی یک نهاد فرهنگی، که تعطیلی موزه آب، مرکزی با سه دهه سابقه در آموزش مدیریت منابع آبی، قرار دارد. تناقضات این تصمیم از نخستین نگاه آشکار است: چگونه می‌توان موزه‌ای با معماری اختصاصی طراحی‌شده برای قرآن را به ساختمانی با کاربری پیشین موزه آب منتقل کرد، در حالی که هیچ سنخیتی میان اهداف این دو نهاد وجود ندارد؟ سکوت مرموز تصمیم‌گیرندگان، حضور نامه‌ای بدون امضای شفاف، و تخلیه قهری موزه آب با برداشتن تابلوهای آن در روشنایی روز، همگی بر ابهامات افزوده‌اند.  

موزه‌ها؛ قربانیان سلیقه یا سوءمدیریت؟


موزه‌ها تنها ویترین‌های نمایش اشیا نیستند؛ آن‌ها آرشیو زنده تاریخ، فرهنگ و هویت یک ملت‌اند. تعطیلی ناگهانی موزه آب سعدآباد پس از سه دهه فعالیت، و انتقال اجباری موزه ملی قرآن از چهارراه سپه به این مکان، زنگ خطری برای تمام نهادهای فرهنگی ایران است. این موضوع، فراتر از یک جابجایی فیزیکی و بازتعریف رابطه نهادهای فرهنگی با قدرت سیاسی است.

شاه‍بیت تراژدی اینجاست که تعطیلی موزه دقیقاً در اوج بحران آبی ایران رخ داده است. مسئولان به جای تقویت این مرکز آموزشی، ترجیح داده‌اند آن را قربانی مناسبات ناشناخته کنند.

پیامدهای اقتصادی و فرهنگی انتقال موزه‌ها


  موقعیت مکانی هر دو موزه به گونه‌ای است که به عنوان قطب‌های جذب گردشگر، حیات اقتصادی مناطق اطراف خود را شکل داده‌اند.

فروشگاه‌های صنایع دستی، کافه‌های سنتی، مراکز اقامتی و خدمات گردشگری در مجاورت این موزه‌ها، سال‌هاست که بخشی از درآمد خود را مدیون حضور بازدیدکنندگان داخلی و خارجی هستند. با تعطیلی ناگهانی موزه آب، این چرخه اقتصادی در محدوده سعدآباد با اختلال جدی مواجه خواهد شد؛ کاهش عبورومرور مخاطبان نه تنها کسب‌وکارهای کوچک را تهدید می‌کند، بلکه ممکن است به تعطیلی برخی از این واحدها بینجامد. از سوی دیگر، انتقال موزه قرآن به منطقه‌ای جدید با وجود ادعای دسترسی بهتر، نیازمند زمان قابل توجهی برای جذب دوباره مخاطبان و احیای چرخه اقتصادی پیرامون آن است. هزینه‌های مالی این جابجایی نیز از جنبه‌های نگران‌کننده این تصمیم است.

تزلزل در هویت مکانی و گسست فرهنگی


موزه‌ها تنها محل نگهداری اشیا نیستند، بلکه حافظان خاطره جمعی و بازتاب‌دهنده روح یک تمدن محسوب می‌شوند. موزه آب با نمایش سامانه‌های قنات، ابزارهای تقسیم آب و اسناد تاریخی مرتبط با مهندسی آبیاری، روایتی ملموس از نبوغ ایرانیان در غلبه بر محدودیت‌های طبیعی ارائه می‌داد.

تعطیلی این موزه، بخشی از این روایت را از حافظه عمومی حذف می‌کند و خطر تحریف تاریخ فناوری‌های بومی را افزایش می‌دهد. از طرف دیگر، انتقال موزه قرآن—که در مکان قبلی خود به نماد تعامل دین با هنرهای مدرن تبدیل شده بود—به فضایی با پیشینه کاملاً متفاوت (موزه آب)، هویت مکانی این نهاد را دچار تناقض می‌سازد. این اقدام می‌تواند به ایجاد دوگانگی در ادراک مخاطبان از کارکرد موزه بینجامد؛ به ویژه آنکه مجموعه سعدآباد پیشینه‌ای به عنوان مقر حکومتی دارد و این تغییر مکان، ممکن است ماهیت مردمی موزه قرآن را تحت تأثیر قرار دهد.

بازیگران ناپیدای یک نمایش نامتعارف


سکوت سنگین نهادهای مسئول از وزارت میراث فرهنگی تا وزارت نیرو، حاکی از وجود بازیگران پنهان در پشت این تصمیم‌گیری است. نامه بدون شرح مسعود پزشکیان تنها نوک کوه یخ است. این جابجایی دوگانه که بیشتر به یک کودتای فرهنگی شباهت دارد، آینده موزه‌داری ایران را در هاله‌ای از تردید فرو برده است. سوالات بی‌پاسخ همچون کابوسی بر ذهن جامعه علمی سنگینی می‌کند: آیا این اقدام، پیش‌درآمدی برای بازتعریف روایت تاریخی از طریق جابجایی نمادهاست؟

آیا موزه‌ها، به عنوان آخرین سنگرهای حافظ حافظه جمعی، قربانی بازی‌های سیاسی خواهند شد؟ تنها نکته واضح این است که تاریخ قضاوت سختی در انتظار تصمیم‌گیرندگان امروز خواهد داشت. هر اقدام خودسرانه در حوزه فرهنگ آن هم بدون مطالعه پیامدهای بین‌نسلی، به بهای نابودی بخشی از هویت ملی تمام می‌شود. آیا مسئولان به جای فرار از میراث گذشته، حاضرند پاسخگوی آیندگان باشند؟ پاسخی که تنها زمان آن را فاش خواهد کرد...

متن کامل

@emtedadnet
@MostafaTajzadeh
👍32
📝📝📝« جای خالی سعید مدنی در اهدای نشان علوم اجتماعی »

✍🏻فریبا نظری *


یکی از آثار پژوهشی و مهم در کارنامه دکتر سعید مدنی جامعه‌شناس ایرانی، پژوهش و نگارش کتاب جامعه‌شناسی روسپی‌گری است. اهمیت اصلی این اثر، تغییر نگاه جرم انگارانه و ایدئولوژیک به این پدیده اجتماعی به سوی رویکرد و نگاه آسیب شناسانه بدان به‌عنوان یک مسئله اجتماعی در ایران است.

رویکرد غالب به روسپی‌گری در ایران چه پیش از انقلاب و چه پس از آن اغلب مبتنی بر نگاه جرم‌انگارانه، سنت گرایانه و ایدئولوژیک بوده است. این نگاه، روسپی‌گری را صرفاً به عنوان یک عمل مجرمانه و انحراف اخلاقی تلقی می‌کند و بر مجازات افراد درگیر در آن تمرکز دارد. البته با این نکته محوری که عاملیت جرم و مجازات بیشتر بر عهده زنان در نظر گرفته می‌شود. در این رویکرد، عوامل اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی زمینه‌ساز این پدیده نادیده گرفته می‌شوند و انگ و تبعیض شدیدی نسبت به افراد فعال در این حوزه به‌ویژه زنان وجود دارد.

اما کتاب جامعه‌شناسی روسپی‌گری با ارائه یک رویکرد آسیب‌شناسانه و جامعه‌شناختی، دریچه‌ای نو به این مسئله برای شناخت هرچه بیشتر آن گشوده است.

متن کامل:

https://cutt.ly/urzhvTxz
@iranfardamag
@MostafaTajzadeh
👍50
📝📝📝 ترخیص «مهدی کروبی» از بیمارستان

فرزند مهدی کروبی با اعلام خبر ترخیص وی از بیمارستان به جماران گفت: به دلیل عفونت پیش آمده و ورم پا امکان عمل جراحی نبود و لذا بعد از چند روز بستری در بیمارستان به منزل برگشتند.

✍🏻حسین کروبی در گفت‌وگو با خبرنگار جماران، در خصوص وضعیت سلامتی حجت‌الاسلام والمسلمین مهدی کروبی گفت: حدود ۱۰ روز پیش آقای کروبی دچار درد پا شدیدی شدند به طوری که به سختی می‌توانستند با واکر راه بروند. بعد از انتقال به بیمارستان و گرفتن عکس معلوم شد علاوه بر اینکه زانوی ایشان نیاز به عمل جراحی دارد، پروتزی که ۱۰ سال قبل در شکستگی ساق پای ایشان کار گذاشته شده بود دچار عفونت شده است.

به دلیل همین عفونت پیش آمده و ورم پا امکان عمل جراحی نبود و لذا بعد از چند روز بستری در بیمارستان به منزل برگشتند تا با استراحت مطلق در منزل، ورم پای ایشان بخوابد و بعد بتوانند عمل زانو و تعویض پروتز در ساق پای ایشان را انجام دهند./ جماران

@emtedadnet
@MostafaTajzadeh
👍45
📝📝📝 دموکراسی در محاصره؛ صورت‌بندی یک تناقض جهانی

کتایون کیانی

این جمله که دموکراسی بدترین شیوه حکومت‌رانی است؛ البته اگر دیگر شیوه‌ها را نادیده بینگاریم، نه‌تنها نشان از تیزبینی وینستون چرچیل دارد؛ بلکه بیان‌گر حقایق تلخ و نشان‌دهنده ناتوانی سیاسی انسان امروز هم است.

تاریخ اندیشه سیاسی جوامع مختلف با همه هزینه‌های گزاف و سنگین، کشورها را تا به این نقطه رسانده و تاکنون مناسب‌تر از دموکراسی برای مدیریت جهان به دست نیامده است؛ اما چگونه است که این ریسمان نازک و البته تنها امید، چنین در معرض گسست و شکست قرار می‌گیرد.

ترس و وحشت از حکومت راست‌های افراطی و خاطره سیاه نظام هیتلری و انگاره‌های شوم فاشیستی چنان ترسی در خودآگاه و ناخودآگاه اروپاییان نشانده است که شنیدن کوچک‌ترین زمزمه‌های مشابه با آن وحشت را به جان همه می‌اندازد؛ اما مدت‌هاست که احزاب راست‌گرا زمزمه‌های ریز و کوتاه را به فریاد، نماد، اندیشه، مطالبه و فعالیت حزبی و سیاسی تبدیل کرده و آرام‌آرام قدرت بیشتری گرفته‌اند تاحدی که نگرانی از انتخاب آن‌ها ازطریق انتخابات آزاد در کشورهای پیشرفته با استقبال اکثریت مردم به امری واقعی تبدیل شده است و تحقق چنین شرایطی در آینده نزدیک به‌هیچ‌وجه دور از انتظار نیست.

مرور دست‌کم دو نمونه در ماه‌های گذشته در دو کشور اروپایی پیشرفته زنگ خطر را بیش‌ازپیش به‌صدا درآورده است.

در فرانسه حزب حاکم که در زمان انتخاب از جایگاه درخشان و پرطرف‌داری برخوردار بود، کوشید مارین لوپن؛ نماینده متنفذ حزب راست افراطی را به انزوا و درماندگی بکشاند. می‌دانیم که این امر پایان خوشی ندارد.

در آلمان نیز حاکمیت برای پیشگیری از به‌قدرت رسیدن حزب راست‌گرای افراطی از به‌رسمیت شناختن آن‌ها سر باز زد و این امر درحال صورت گرفت که برای از دست ندادن حکومت مجبور شدند به کمترین آرا و تلاش برای به نتیجه رساندن آن‌ها هر کاری بکنند تا مبادا قدرت را به راست‌های به‌ظاهر وحشتناک واگذار کنند.

عملکرد این دو نظام حاکمیتی در دو کشور سرآمد و توسعه‌یافته اروپایی از خطرهایی حکایت می‌کنند که به‌طور مستقیم دموکراسی را نشانه گرفته‌اند. چطور و چگونه است که فرانسه و آلمان برای حفظ دموکراسی کاملا و دقیقا به‌روشی کاملا متضاد و متناقض با این امر عمل می‌کنند؟!

این‌که دموکراسی فدای دموکراسی شود یک موضوع بزرگ و بحرانی است و این‌که برای از بین بردن خطر حاکمیت راست افراطی به‌تمامی آن را سرکوب کرد و مانع فعالیت و ابراز وجود آن شد، موضوع خطرناک دیگری است.

بشریت چندبار باید این مسیر را تجربه کند و تن به سرکوب مخالفان فکری بدهد وقتی همواره نتیجه آن قدرت و قوت گرفتن آن‌ها می‌شود آن هم در دنیای امروز؟!

از سوی دیگر احمد الشرع جولانی کارنامه‌ای دارد که او را در شمار تروریست‌ها قرار داد؛ اما در مدت‌زمان بسیار کوتاهی به آن‌جا رسید که به‌راحتی در یکی از مهم‌ترین، پرشورترین و پرمنفعت‌ترین سفرهای ترامپ با رییس‌جمهور آمریکا بر سر یک میز نشست! انتقادهایی به ترامپ وجود دارد که چرا تا این اندازه به این فرد اجازه داد به او نزدیک شود؛ زیرا جولانی کسی است که دستش به خون بسیاری آلوده است و بدون رعایت فرایند دموکراسی و انتخاب آزادانه در مسند قدرت قرار گرفته است. هرچقدر هم که بر موقتی بودن دولت او تاکید شود، شیوه عملکرد و اقدامات وی چندان تاییدکننده این موضوع به نظر نمی‌رسد.

او به‌راحتی از سوی قدرت اول جهان و قدرت‌های بزرگ منطقه بدون کمترین تردید، پرسش، ترس و شرمی پذیرفته می‌شود. این کار چه پیامی را به جهان ابلاغ می‌کند؟ آیا از این پس هم باید شاهد اوج گرفتن چنین افرادی باشیم؟

این‌که احمدالشرع چطور به این جایگاه رسید، آیا هوش اجتماعی و شامه سیاسی او تاثیر خود را گذاشت؟ آیا دست‌های دیگری در کار بود یا تصادف و پیش‌روی اتفاقات به نفع او حرکت کرد یا...؟ موضوع بحث این نوشتار نیست.

نجات سوریه از دست بشار اسد، رهایی مردم ستمدیده این کشور و گشایش راه‌های پیشرفت برای آن‌ها برای هر انسان آرزومند و ستایش‌گر آزادی و کرامت انسانی امری خوشایند، مبارک و ارزشمندی است؛ اما اندیشمندان و فیلسوفان سیاسی باید هرچه زودتر برای حل این تعارض هولناک و نجات دموکراسی راه چاره‌ای بیابند.

@otagheshisheyi
@MostafaTajzadeh
👍39
Audio
سعید مدنی، برخلاف برخی آکادمیسین‌های در خدمت قدرت، همیشه ترجیح داد در کنار مردم و مسائل واقعی جامعه بایستد: اعتیاد، فقر، روسپی‌گری، خشونت، و اعدام. او آینه‌ای شد در برابر چهره قدرت. اما سرنوشت آینه‌داران در سرزمین آینه‌شکنان، زندان است.

📝📝📝سعید مدنی و بهای گفتن واقعیت

✍🏻صدرا عبدالهی

این پادکست👆به‌وسیله هوش مصنوعی اجرا شده است. متن اصلی مقاله 👇را می‌توانید در زیتون بخوانید.

https://www.zeitoons.com/115849

@MostafaTajzadeh
👍42
📝📝📝 سید محمد خاتمی: کاری نکنیم که اسلام و ایران زیان ببینند/ بسیاری از رقیبان از ما جلو افتاده اند/ دردها و مشکلات آموزش و پرورش فراوان است

گفت و گویی که این روزها در زمینه روابط خارجی برای حل مشکلات اساسی در جریان است واقعاً درخور تقدیر و حمایت است

سید محمد خاتمی به مناسبت هفته بزرگداشت مقام معلم، با هیأت رئیسه انجمن اسلامی معلمان دیدار و گفتگو کرد. سید محمد خاتمی در این دیدار گفت:


دکتر پزشکیان انصافاً نسبت به آموزش و پرورش، نسبت به انسان و ایران دغدغه‌مند هستند.

مشکلات مادی و عینی فرصت را از مسؤولان آموزش و پرورش و معلمان و مربیان می گیرد و این مسأله فقط اختصاص به آموزش و پرورش ندارد گرچه در آنجا حادتر است.

امسال سال پایان سند چشم انداز است و ایران به لحاظ علمی، اقتصادی، سیاسی-امنیتی و ... در منطقه نه تنها قدرت اول و برتر نیست، بلکه بسیاری از رقیبان ما به مراتب از ما جلو افتاده اند

همین جا بگویم گفت و گو که این روزها در زمینه روابط خارجی برای حل مشکلات اساسی در جریان است واقعاً درخور تقدیر و حمایت است.

اسلام سیاسی است، اما نباید هر سیاست و روشی را (که احیاناً) به نام اسلام اعمال می شود به حساب اسلام گذاشت.

امیدوارم امر مهم گفتگو با دنیا و نیز با مردم خودمان به عنوان یک راهبرد و رویکرد مهم دنبال شود و نتایج مطلوب به بار آورد.

ایران همواره در طول تاریخ مورد تهاجم بیگانگان بوده و آسیب های فراوان دیده است، اما در نهایت آنچه مانده این ملت است که حتی مهاجمان را نیز در درون فرهنگ و تمدن خود جذب و هضم کرده است.

سند چشم انداز در دولت من تنظیم و تصویب شد و آغاز عملیاتی شدن آن سال ۱۳۸۴ بود و امسال سال پایان آن است. یعنی می بایست در ۱۴۰۴ ایران به لحاظ علمی، اقتصادی، سیاسی-امنیتی و ... قدرت اول و برتر منطقه باشد.

باعث تأسف است در همه موارد (فکر می کنم جز در یکی دو مورد که آنهم در رتبه سوم، چهارم هستیم) نه تنها به اهداف سند نرسیده ایم بلکه بسیاری از رقیبان ما به مراتب از ما جلو افتاده اند.

@emtedadnet
@MostafaTajzadeh
👍87👎14
📝📝📝 ظهور استعمار "جهش یافته" در هم آغوشی تاج و تاراج

کلمه "ایران" مقدس است

✍🏻 ابوالفضل فاتح

وقتی «خدا» که  شعار محوری تمدن شرق و «انسان» که شعار محوری تمدن غرب بوده است، از معادلات حذف می شود، ترامپ این نماد حاکمیت آمریکا در هلهله ی سلاطین عرب، به یاد دوران بردگی، باج و خراج می گیرد و در میانه ی هیاهوی مسحور کننده ی هم آغوشی « تاج و تاراج»  شاهد نمونه ی روشنی از «استعمار تراریخته»  و ظهور نظام اربابی مدرن هستیم

در حالی که در اروپا و بسیاری از کشورهای با توان ملی بالا با آغاز روند «استقلال از آمریکا» مواجهیم، در لابراتوارهای پیچیده ی وابسته سازی، سرانی پرورش یافته اند که بخش عظیمی از  درآمد نفت ملت های خود را یکجا در اختیار آمریکا قرار می دهند ، تا تحت الحمایه قرار بگیرند.  این نه از خرد و  قدرت که عین ضعف و تزلزل است. تمکین باج، شیوه ی ضعیفان است.  

از ضعف پنهان شده در لابلای زرق و برق دیپلماسی «رشوه و عشوه» همین بس که در نمایش این چند روزه، احدی جرات آن را نیافت که کلمه ای از حقوق مردم عربی که ۶۰ هزار نفر آنها در چند صد کیلومتری آنها ذبح و قتل عام شده اند، بر زبان بیاورد.

آنچه شاهد بودیم در تاریخ دیپلماسی جهان نیز بی سابقه بود. به نوعی می توان گفت با «دیپلماسی تاراج» و «تاراج دیپلماسی» مواجه بودیم و رسما آبروی دیپلماسی به بازی گرفته شد.  البته این کشورها و سرانشان به دلیل تغییر عیار دیپلماسی جهانی و رسمیت بخشی به دیپلماسی تاراج، در آینده مورد داوری قرار خواهند گرفت

متن کامل 👇

https://www.etemadnewspaper.ir/fa/main/detail/233124/

@tahkimmelat
@MostafaTajzadeh
👍65👎15
📝📝📝تاراج جان در گرگ و میش حفظ جان ِایران

برای جان باخته محیط زیست ایران، یاسر مصدق و دو دختر زیبایش نهال و نارگل و آن زنی که در خبرها نامی ندارد اما همیشه دلواپس بوده است

✍🏻 میرا قربانی فر

اکنون دیگر پس از گذشت ۱۹ روز از شلیک مستقیم به کاظم (یاسر) مصدق خبرها همه حکایت از اعتراف قاتل او دارد اما چه سود برای محیط زیست ایران که یکی از بهترین فرزندانش را از دست داده است.
غروب ۶ اردیبهشت ماه بود که عصری خونین در گلستان رقم خورد و کاظم مصدق که یاسر صدایش می کردند به ضرب گلوله مستقیم در محل خدمتش به قتل رسید.
خبر جان باختن او که محیط زیست ایران را دوست داشت و نگران آینده زمین بود اما میان دود و آتش #انفجار_بندر_ رجایی گم شد که همان روز صبح رخ داده بود اما بدون تردید این گم شدن خبرش ابدا از یادش میان دوستداران این سرزمین نخواهد کاست.

جان محیط بانان ایرانی، اولین و شاید آخرین سنگربانان محیط زیست و منابع طبیعی ایران اما گویا همواره ارزان ترین است. چنان چه که همین محیط‌بان ایران‌دوست که ده ها فیلم و ویدیو مانده از او شهادت می دهد به این علاقه اش؛ اگر در روندی معکوس به روی شکارچیان اسلحه کشیده بود حالا هیچ نهاد قانونی از حق او و منابع طبیعی ایران دفاع نمی کرد و وای از تلخی بزرگ‌تر که وقتی نگاهی به صفحه اینستاگرام یاسر مصدق می کنیم، می بینیم که اولین تصویر صفحه اش از محیطبان شهید دیگر ایران «تاج‌محمد باشقره» است.

باشقره نیز در تیرماه سال ۱۳۹۷ با گلوله شکارچیان در پارک ملی گلستان کشته شد و کاظم زیر عکسی که از او منتشر کرده بود، نوشت #شهادتت_مبارک_داداش
حالا اما باید الباقی همکارانش تصاویر به جامانده از عشق بزرگ او به محیط زیست ایران را دست به دست کنند و شاید شهادتش را تسلیت بگویند؛ تا کی نوبت به یک فرزند دیگر ایران برسد چرا که قوانین حمایتی از سنگربانان محیط زیست ایران اکنون برای سال هاست که معطل مانده و تصویب نمی شود.

یاسر مصدق ۴۵ ساله، پدر دو دختر که همیشه نگران پدر بودند، می دانست که در برابر شکارچیان و تخریب گران محیط زیست ایران همیشه در خطر است اما چنان عاشق بود که ایستاد تا بالاخره در  گرگ و میش عصر شنبه، ششم اردیبهشت، از فاصله ۲۰ متری هدف گلوله قرار می گیرد؛
آن هم در حالی که پیش از این به موتورسواران مشکوک شده بود و اتفاقا تنها تیر هوایی شلیک کرد، اما ضارب به شکل مستقیم او را هدف گلوله قرار می دهد و خونش  این بار رنگی سرخ به پارک ملی گلستان ایران می پاشد.

فاجعه ای برای دوستداران محیط زیست و منابع طبیعی ایران که حالا حتی با خبر بازداشت و اعتراف قاتل نیز جبران نخواهد شد.
اما مساله اکنون برای جامعه محیطبانی تکرار این مرگ های دنباله دار است، تکراری که هر بار بر پیکرشان زخمی می زند و در مقابل آنان بدون چتر حمایت قانون در برابر تخریب گران محیط زیست ایران کاملا دست و پا بسته به حال خود رها شده اند.

حالا دیگر یاسر مصدق نیست، او خونش را نثار کرد اما شاید یک بار و برای همیشه این نثار خون منجر به تلاش برای حل این بحران قانونی در دفاع از محیط بانان ایرانی شود؛ حالا که دیگر دو دخترش نهال و نارگل و زنی که در خبرها نامی ندارند ، قرار نیست هر روز با اضطراب و ترس  منتظر باشند، شاید اصلاح فوری قانون منجر به تغییر این وضعیت برای الباقی محیط بانان ایرانی شود.

https://www.instagram.com/p/DJyqhETNJAs/?igsh=Njd5d3I3cXJzZDR6

@Zerohouriniran
@MostafaTajzadeh
👍81
📝📝📝سعید مدنی؛ جامعه‌شناسی که پای بر خاک دارد

✍️محسن زیارتی‌شاه‌عوض


در شهری گرم، در جنوب ایران، در بندری که جان و نان از دریای پارس می‌گیرد؛ جایی دور از مرکزِ قدرت و سیاست، جامعه‌شناسی تبعیدی، هر صبح، بی‌صدا و بی‌هیاهو، به صبح‌گاهِ نظامیِ محلی می‌رفت تا حضورش را امضاء بزند؛ نه فقط به‌عنوان تعهدی اجباری، که گویی تأییدی بود بر حضورش در دلِ واقعیت.

در وصف سرو استوار و بالابلندی چون او، بسیار می‌شود سخن راند؛ از پایمردی‌اش بر اندیشه انسانی و ملی تا آنجا که هیچ‌گاه در برابر قدرتِ حاکمه از اندیشه‌ای که بر آن استوار بوده کوتاه نیامده و شرافتمندانه رنجِ روشنگری را به جان خریده؛ تا کنکاش اندیشه و تحلیل‌های شگرف او که همگی پای در واقعیتِ کوچه و خیابان‌های جامعه‌‌ ایران و فهمِ انسانِ ایرانی داشته و دارد و جز بر منطق و خواستِ حقوق انسانی و شهروندی، مبتنی بر گفتمانی ملی، نبوده است.

اما آنچه برآنم ازو بگویم؛ شاید برای دیگران خُرد و کوتاه باشد و برای من که به زیستن و زندگی در بندری دوردست در کنارِ خلیج فارس خو گرفته‌ام سترگ و بزرگ با رد و خاطراتی‌ست که فراموش نمی‌شود.

بیست و هشتم اسفند ماه ۱۳۹۴ "سعید مدنی" برای گذران دوران تبعید اجباری خود پای بر خاکِ بندرعباس نهاد؛ در فهم و سخن، برای یک باورِ آزاده و انسانی، تعارض عجیبی‌ست اینکه بگوییم، از بخت‌یاری‌ ما بود که انسانی چون سعید مدنی به اجبارِ حاکمیت و به حکم کیفرِ تکمیلیِ دادگاهی در پایتخت، به شهری که در آن زیست و زندگی می‌کنیم، تبعید شد؛ بی شک چنین حکم و اجباری بر او و خانواده‌اش دشوار بود و بر منطقِ حق و عدالت، و آزادی‌های انسانی استوار نبود؛ اما از زاویه‌ای دیگر، جاری شدن چنین حکمی برای ما جز بخت‌یاری‌، تعریف و توصیف دیگری نداشت.

به مناسبت سومین سال‌روزِ آخرین بازداشتِ "دکتر سعید مدنی" که نمی‌دانم چندمین‌بار بازداشت اوست؛ فرصتی دست داد تا کمی از هم‌زیستی با او، در دوران تبعیدش در بندرعباس بگویم، دورانی که حدود دوسال به درازا کشیده شد.

آذرماه ۱۳۹۴ در دانشگاه آزاد بندرعباس، ارائه‌ای در درس مبانی جامعه‌شناسی داشتم، که به واسطه دغدغه‌ها و آسیب‌شناسی اجتماعی-سیاسی، موضوعِ "تبعات تبعیدگاه بودنِ بندرعباس" را انتخاب کرده بودم؛ کمی بعد همین موضوع را در قالب یک مقاله برای نشریه دانشجویی "لِیوا" که سردبیری‌اش را بر عهده داشتم، تهیه کرده و به ضدِتوسعه بودن چنین تصوری از یک شهر پرداخته بودم؛ نکته جالبِ ماجرا اینجا بود که چاپ نشریه و این مقاله، هم‌زمان شد با شروع دوران تبعیدِ جامعه‌شناسی به نامِ "سعید مدنی" به شهرِ بندرعباس؛

چاره‌ای نبود، مقاله چاپ شده بود و تمامش در نقدِ تبعید و تبعیدگاه دانستن این شهر؛ به فراخورِ حضور و تبعیدِ دکتر مدنی، نشریه بسیار بیشتر از توقع ما دیده و به آن پرداخته شد؛ پیش از آن به دلیل دنبال کردن هر روزه‌ی اخبار که بخشی از زیست روزمره‌ی ما ایرانی‌هاست، دورادور دکتر مدنی را می‌شناختم و پس از تبعید، کمی بیشتر به جست‌وجوی افکار، باور و اندیشه ایشان پرداختم؛ نهایتاً فرصت را غنیمت شمرده، به طریقی شماره تلفنی از ایشان یافتم و تماس گرفتم؛ در آن‌سو صدایی گرم و پذیرا، پاسخگوی دانشجویی بود که تازگی در نقدِ تبعید قلم زده بود؛ خود را معرفی کرده و این تماس خیلی زود به قراری و دیداری رسید؛ دیداری که حدود دو سال به درازا انجامید و جهان‌بینی‌ام را تا حدود زیادی تحت تاثیر خود قرار داد.

در خانه‌اش، سکوتی روشن حاکم بود، چهره‌ای که ردی از  خِرَد و بزرگی در آن بود و آغوش‌ِ بازش نخستین برخوردی بود که با او داشتم؛ این آغازی بود بر یک رابطه‌ی مختصر و کوتاه از رفاقت و استاد و شاگردی؛ نخستین صحبت‌ِمان پیرامون تبعید و تبعیدگاه بودن این شهر بود؛ از پیشینه و اشخاصی که به این شهر و استان هرمزگان تبعید شده بودند تا تبعات پیدا و پنهان چنین تصوری بر یک شهر؛ هر چند از نگاه حکمرانان اساسی‌ترین علت تبعیدِ اشخاصِ سیاسی و کنشگرانی از جنس دکتر مدنی، علاوه بر رنج دادنِ شخصِ تبعیدی، دور کردن آن فرد از فضای پایتختِ سیاسی و محدود کردن دسترسی و کنشگری‌های اوست.

سابقه‌ی تبعیدی‌های بندر از عصر رضاشاه تا پس از انقلاب ۵۷ چندان سویه‌‌ی روشنی برای بندرعباسی‌ها نداشته است و معمولاً تبعید به این شهر و دیگر شهرهای استان هرمزگان شامل خلافکاران و گردنکشان می‌شد؛ در برهه‌هایی هم فعالین سیاسی، اجتماعی، یا شهروندانی با باورهایی متفاوت، به این منطقه تبعید شده‌اند که در میان‌شان انسان‌های نیکی هم بوده‌اند؛ به تازگی هم دریافته‌ام که در حدود دهه‌ی ۳۰، مدیرانی از شرکت نفت که گرایش‌های سیاسی و اجتماعی متفاوتی با بدنه حاکمیتِ وقت داشتند به نوعی به شرکت نفتِ بندرعباس تبعید شده بودند......

📌متن کامل:
https://cutt.ly/hrzUiGgN
@mellimazzhabi
@MostafaTajzadeh
👍64
2025/08/20 18:21:51
Back to Top
HTML Embed Code: