Telegram Group Search
یک مطلب خوب دیگر که بازتاب های جنگ را نشان می دهد و می گوید رهبران کشورهای میانه رو عرب که قصد عادی سازی با اسراییل را داشتند از حملات این رژیم به ایران و قدرت گرفتن زیاد اسراییل احساس ناراحتی و نگرانی می کنند و این نگرانی حتی بر روی استمرار توافق ابراهیم نیز اثر خواهد گذاشت. 👇https://sg.news.yahoo.com/gulf-allies-believe-israel-control-051200884.html
نجات ایران از یک چرخه جهنمی
در بحبوحه جنگ غزه تقریبا هیچ یک از کشورهای عرب حاضر نشدند خود را در صف حماس قرار دهند و یا از مبارزات این گروه پشتیبانی کنند. سران کشورهای عرب حتی به شهروندان خود اجازه ندادند با برگزاری راهپیمایی و تجمعات خیابانی به جنگ غزه اعتراض کنند. این در حالی بود که در بسیاری از کشورهای اروپایی و بخصوص آمریکا ما شاهد اعتراضات گسترده به اسراییل در ارتباط با جنگ غزه بودیم. هربار نیز که اتحادیه عرب یا سازمان کنفرانس اسلامی گردهمایی هایی داشت تنها به محکوم کردن اسراییل و لزوم کمک رسانی به مردم محروم غزه بسنده کردند. هیچ یک از این دولت ها حاضر نشد حتی یک بیانیه تند علیه اسراییل صادر کند تا چه رسد به اینکه خود را درگیر جنگ با اسراییل کند.
واقعیت تاریخی این است که کشورهای عرب بعد از شکست های 67 و 73 به این نتیجه رسیدند که باید هر طور شده خود را از نزاع اسراییل و فلسطینی ها خارج کنندن. این نزاع در ادامه تکامل تدریجی خود به نزاع « اعراب و اسراییل » تبدیل شده بود و طی همان جنگ هایی که یاد شد ارتش های عربی را به مصاف با ارتش اسراییل برده بود و سرانجام نیز شکست خورده و سرافکنده باز گردانده بود. با درک این تجربیات بود که اعراب تشخیص دادند باید برای نجات خود و جامعه شان ، از این چرخه جهنمی جنگ و خشونت خود را خلاص کند. چرخه ای که متاسفانه ایران پس از انقلاب 57 و با تشکیل حکومت به ظاهر اسلامی بر این کشور، خود را به تمام قد در میانه این میدان انداخت تا به نیابت از نه تنها فلسطینی ها بلکه کل اعراب بار سنگین این جنگ و منازعه را بردوش کشد. این درحالی است که حتی برای مثال کشورهایی مانند قطر که شبکه الجزیره شان به بلندگوی حماس تبدیل شده است حاضر نیستند خود را درگیر چنین جنگی کنند. یا ترکیه به رغم همه تندگویی ها و درشت گویی ها علیه اسراییل حاضر نشده در بطن جنگ غزه نیز روابط تجاری خود را با اسراییل قطع کند.
یکی از رمز و رموز موفقیت کشورهای عربی مانند عربستان، امارات، قطر و بحرین در کنار سایر عوامل، این است که توانستند هر طور شده خود را از این چرخه بیرون آورند و سعی کنند هیچ گونه موضع عملی نسبت به نزاع تاریخی فلسطینی ها و اسراییل نداشته باشند. در واقع آنها اگر موضعی هم دارند در حرف و در بیانیه هایی است که اینجا و آنجا منتشر می شود. حتی اگر کمک هایی مالی صورت می گیرد به صورت مخفی و از طریق نهادهای غیر دولتی و موسسات خیریه صورت می گیرد تا هیچ گونه مسئولیت مستقیمی را متوجه دولت های شان نکند. این درحالی است که دولت هایی امثال سوریه و لیبی با ورود مستقیم به این منازعه پیامدهای اقتصادی، سیاسی و نظامی گسترده ای را متحمل شدند و پس از سالیان دراز اکنون در صدد جبران مافات هستند.
👍1
عجیب اینکه وجود چنین تجربه های گرانسنگی نه تنها مقامات جمهوری اسلامی را آگاه نکرد بلکه آنها را بیشتر متمایل ساخت تا هرچه در توان دارند در این کوره جهنمی گذاشته و ثروت های کلان کشورشان را صرف منازعه ای کنند که اصلا به ایران و ایرانی هیچ ارتباطی نداشت. به قول دکتر زیبا کلام هیچ کس به ما ماموریت نداده بود به جای فلسطینی ها بجنگیم یا به نیابت از اعراب با اسراییل سرشاخ شویم. مطمئن باید بود تا زمانی که ایران خود را از این چرخه جنگ و ویرانی خلاص نکند، فرصتی برای رشد اقتصادی و حتی سیاسی و نظامی نخواهد داشت. برای برون رفت از این چرخه به قول خانم سلحشوری باید در نخستین گام دکترین سیاست خارجی موجود را کاملا زیر و رو کرد. عدم تغییر این دکترین به معنای عدم خروج از این چرخه بوده و ما باید در آینده انتظار جنگ های بیشتری نه تنها با اسراییل که با آمریکا و یا متحدانش داشته باشیم. جنگ هایی که اساسا و اصولا متعلق به ملت ایران و کشور ایران و جامعه ایرانی نیست و همه به نیابت از دیگران صورت می گیرد. حتی می شود گفت بخشی از این منازعه ریشه در اختلاف منافع روسیه و چین و آمریکا دارد و به عبارتی ساده تر ما در ضمن « بازی بزرگان» قرار گرفته و داریم تاوان تصفیه حساب های آنان را می پردازیم. جنگ دوازده روزه اخیر با همه خسارت هایی که به بار آورد باید چشمان ما را نسبت به این واقعیت تلخ و دردناک گشوده باشد و این درس بزرگ را به ما آموخته باشد که تا بارسنگین جنگیدن به نیابت از دیگران را بر زمین نگذاشته باشیم قادر به توسعه و ترقی کشور خودمان نخواهیم بود و در درجه اول و آخر این منافع ملی ایرانیان است که تاراج آتش جنگ و خصومت های کاذبی می شود که به ما ارتباطی ندارد. اینجاست که متفکران و اندیشمندان ایرانی به جای آنکه برای حفظ وطن چکامه های پر شور و احساس صادر کنند و بکوشند در این باره از هم گوی رقابت را بربایند، باید عمیقا به این سرنوشت تلخ بیاندیشند و راهی برای خروج از این موقعیت خطرناک بیابند. زیرا در غیر این صورت ما در چرخه ای جهنمی افتاده ایم که هر روز باید برای انتقام و انتقام کشی جدید تر خود را آماده سازیم و این یعنی فرو رفتن در چاه ویلی که ابتدا دارد اما انتها نداد. آنهایی که حرف از « ابرقدرت منطقه » می زنند و می گویند باید به « خاورمیانه جدید با محوریت ایران » سلام داد، و می روند تا خود را برای یک جنگ دیگر با اسراییل آماده کنند تفکری جز این ندارند.
در این مطلب گفته می شود « احتمالاً ایران با مذاکره موافقت خواهد کرد، اما نه به عنوان یک تسلیم‌شونده، آنطور که ترامپ در نظر داشت، بلکه به عنوان طرفی که به دلیل مقاومتش در برابر اسرائیل و آمریکا و خنثی کردن تلاش برای سرنگونی رژیم از طریق سلول‌های داخلی که برای این منظور آموزش دیده‌اند، احساس پیروزی می‌کند. ایران مذاکره خواهد کرد، اما در انتظار هرگونه تشدید تنش توسط دولت اشغالگر، یک گلوله در تپانچه خود آماده نگه خواهد داشت. این یک دور از درگیری بین دولت اشغالگر و جمهوری اسلامی است و پایان جنگ نیست. بلکه دورهای بیشتری پس از آن خواهد آمد که من معتقدم فاصله بین آنها زیاد نخواهد بود. این دورها با هدف منحرف کردن دشمن و ایجاد مانع در برابر ایده خاورمیانه جدید انجام می‌شود.» نویسنده در واقع می گوید خاورمیانه جدید به وسیله دو قدرت اسراییل وایران ساخته می شود. 👇https://www.aljazeera.net/opinions/2025/6/26/%D8%A5%D9%8A%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D9%88%D8%A5%D8%B3%D8%B1%D8%A7%D8%A6%D9%8A%D9%84-%D9%88%D8%A7%D9%84%D8%B4%D8%B1%D9%82-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D9%88%D8%B3%D8%B7-%D8%A7%D9%84%D8%AC%D8%AF%D9%8A%D8%AF
در این مقاله نویسنده با مطالبی که در مطبوعات غربی آمده به این نتیجه می رسد که « امروز، برنامه هسته‌ای ایران نسبت به قبل از جنگ به فعال شدن نزدیک‌تر است. در واقع، تجاوز اسرائیل به ایران قدرت داخلی و مشروعیت بین‌المللی شگفت‌انگیزی بخشیده است.» یعنی ایران بیشتر دنبال هسته ای خواهد بود و اسراییل هم حق ندارد در این باره دخالت کند زیرا اگر قرار است طرفی مورد مواخذه قرار گیرد این اسراییل است که باید مورد مواخذه قرار گیرد. به نظرم این مقالات ایران را به سمت جنگ بیشتر با اسراییل سوق می دهند و برای ذهنیت برخی راست های داخلی خیلی زیان آور است... 👇https://www.aljazeera.net/opinions/2025/6/27/%D8%A3%D9%85%D9%8A%D8%B1%D9%83%D8%A7-%D9%88%D8%A5%D8%B3%D8%B1%D8%A7%D8%A6%D9%8A%D9%84-%D9%88%D8%AD%D9%85%D8%A7%D9%82%D8%A9-%D8%A7%D9%84%D8%AD%D8%B1%D8%A8-%D9%85%D8%B9-%D8%A5%D9%8A%D8%B1%D8%A7%D9%86
یک مقاله خوب و خواندنی در باره امام حسین و قیام عاشورا ... 👆
1186- بیابانگردان نادان و تمدن ایرانی
سلجوقیان که بین قبایل بیابانگردی که به تازگی مسلمان شده بودند از همه بی معرفت تر و نادان تر بودند، ناگهان خود را صاحب و مالک ایران شرقی یافتند. این دولت دور از انتظار و سعادت غیر مترقب ممکن بود به صورت فاجعه عظیمی برای تمدن [ ایران] در آید ولی خوشبختانه چند نفر رئیس هوشیار و با فراست بر این قبیله حکومت داشتند. این رؤسای هوشمند از روی فراست جبلی برتری کمال و فرهنگ عرب و ایرانی را درک نمودند و به جای امحای آن خود را مدافع و حامی آن قرار دادند و با نظم و ترتیب به اداره امور همت گماشتند.
رنه گروسه، امپراتوری صحرانوردان، ترجمه : عبدالحسین میکده ، ص 258
#ترکان
#گروسه
#تمدن_ایرانی
👍4
651- صعود و سقوط مسلمانان
در عالم خیلی کم تر اقوامی یافت می شوند که از حیث تمدن بر پیروان اسلام تفوق حاصل نموده باشند و دیگر ترقیات حیرت انگیزی که آنها به فاصله کمی در علوم حاصل نمودند برای هیچ قومی چنین امری میسر نگردید.
آنها از نظر مذهبی در میان مذاهب تشکیل مذهب بزرگی داده که هنوز زنده ترین مذهب دنیا شمرده می شود و از نظر سیاسی حکومت بزرگی تشکیل داده و اما از نظر خصایص عقلانی و اخلاقی همین قدر کافی است که اروپا را تربیت کرده داخل در تمدن نمودند و بالاخره در عالم خیلی کم تر قومی یافت می شود که چنین مقام بلندی را برای خود احراز نموده باشد .
اما کمتر اقوامی هم پیدا می شوند که اینقدر حقیر و پست شده باشند و در حقیقت راجع به تاثیر اسباب و عوامل مختلفه در تشکیل یک حکومت و ترقی و انحطاط آن مثالی بهتر از مسلمین نمی توان بدست آورد.
گوستاو لوبون ، تمدن اسلام و عرب ، ترجمه فخر داعی گیلانی ص821
[کتاب گوستاولوبون حقایق زیادی را در رابطه با تمدن اسلامی مطرح می کند که برخی به صواب و برخی ناصواب است. با این حال بسیاری نگاه منصفانه او را نسبت به اسلام و تاریخ آن ستوده اند. در این جا او یک برداشت کلی را از مسلمانان ارایه می دهد که کاملا قابل توجه است. اینکه روزگاری در اوج عزت بودند و روزگاری دیگر در حضیض ذلت. این حرف ها را لوبون تقریبا یک قرن پیش گفته است. اما گویی حرف هایی است که امروز بهتر از دیروز قابل درک است. ]
#تمدن_اسلامی
#مسلمانان
#گوستاو_لوبون
#صعود_و_سقوط
👍4
1187- اهداف قیام شیخ محمد خیابانی
اسناد تازه تقریبا نشان می دهد که قیام [شیخ محمد] خیابانی حرکتی بوده است برای تاسیس حکومت خودمختاری در چارچوب دولت ایران، ریشه کنی هرج و مرج و نابسامانی در آذربایجان و نوسازی به ویژه در عرصه های آموزش و پرورش وفرهنگ و مدیریت. همچنین نشان می دهد که شیخ و افرادش نه تنها هوادار بلشویک ها نبوده اند بلکه بلشویک های تبریز را متمرد اعلام کرده و به روی آنها اسلحه کشیده اند و دولت وثوق[ الدوله] حکومت او را در آذربایجان تحمل کرده است.
دولت و جامعه در ایران، محمد علی همایون کاتوزیان،ترجمه حسن افشارص 201
#مشروطیت
#شیخ_محمد_خیابانی
#آذربایجان
👍1
این چه دین باشد!
پس چون آن حال بیفتاد به کربلا و حسین علی کشته شد، جماعتی از بنی أسد بیامدند و او را به کربلا دفن کردند و عبیدالله سر حسین با زنان و علی اصغر بدست شمر ذی الجوشن به یزید فرستاد. پس آنجا حدیث آن رسول روم بود که یزید را گفت ما سبب حرمت خری که عیسی علیه السلام بر وی نشسته بود، چندین هزار سم خر در زر گرفته ایم و بر آن کلیساها ساخته و نعمت ها بذل کرده ایم. شما فرزند پیغامبرتان همی کشید! این چه دین باشد؟!
یزید تافته شد و بفرمود تا او را بکشند. او ترسا بود. چون حقیقت شد گفتا خواب دوشین من راست شد که محمد را همی دیدم که با من تلطف می کرد و سر حسین از طشت زرین دور بود. و همی بوسید و ایمان همی آورد تا بکشتندش .
مجمل التواریخ و القصص ، تصحیح بهار ، ص 298
👍2
حرف های گروسی در واقع چاشنی یک جنگ دیگر را از همین الان زده است. می گوید ایران پروژه اتمی گسترده و جاه طلبانه ای دارد و بخشی از آن همچنان باقی مانده است و می تواند ظرف شش ماه دوباره غنی سازی را از سر بگیرد... وی هرچند پیشنهاد مذاکره می دهد اما اگر نگرانی اسراییل و آمریکا را فراهم کند ممکن است دیپلماسی به جایی نرسد. 👇https://www.aljazeera.net/news/2025/6/29/%D8%B9%D8%A7%D8%AC%D9%84-%D9%88%D8%B2%D9%8A%D8%B1-%D8%A7%D9%84%D8%AE%D8%A7%D8%B1%D8%AC%D9%8A%D8%A9-%D8%A7%D9%84%D9%81%D8%B1%D9%86%D8%B3%D9%8A-%D9%86%D8%B9%D8%AA%D8%B2%D9%85-%D9%85%D8%B9
یک مطلب نسبتا خوب در باره اینکه ایران پس از جنگ اخیر به عنوان یک طرف پیروز می تواند روابطش را با کشورهای آفریقایی به سرعت توسعه بدهد. زیرا از یک طرف دیگر دولت های آفریقایی با موانع آمریکایی و اسراییل مواجه نخواهند بود و از سوی دیگر با رفتن فرانسوی ها و دیگران راه برای روسیه وچین و ایران هموارتر شده است. ایران علاوه بر اهداف اقتصادی اهداف مذهبی و رواج شیعه گری هم دارد. 👇https://www.aljazeera.net/opinions/2025/6/29/%D9%84%D9%85%D8%A7%D8%B0%D8%A7-%D8%A3%D9%81%D8%B1%D9%8A%D9%82%D9%8A%D8%A7-%D8%A3%D9%88%D9%84%D9%88%D9%8A%D8%A9-%D9%84%D8%A5%D9%8A%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D8%B9%D8%AF
یک مقاله مهم و قابل مطالعه در باره ایران کنونی . این مقاله اثر راجر کوهن است و به صورت مفصل وضعیت مردم ایران را توضیح می دهد که در یک بن بست گرفتار شده اند. نه می توانند راهی برای تغییر رژیم پیدا کنند و نه می توانند شرایط جنگی را تحمل کنند. این درحالی است که رهبران ایران هر دم از پیروزی های خود می گویند و همچنان بر تداوم جنگ با اسراییل و آمریکا پای می فشرند. 👇https://www.nytimes.com/2025/06/29/world/middleeast/iran-israel-war-future.html
👍2
حکم محارب
آیت الله ناصر مکارم شیرازی در یک فتوای جدید اعلام کرده اند« هر شخص یا رژیمی که برای ضربه به امت اسلامی و حاکمیت آن، رهبری و مرجعیت را تهدید کند یا (لاسمح الله) تعرضی نماید حکم محارب دارد و هر گونه همکاری و تقویت آن توسط مسلمانان یا دولت های اسلامی حرام است و لازم است عموم مسلمانان در سراسر جهان این دشمنان را از حرف و خطای خود پشیمان نمایند و اگر متحمل مشقت یا خسارتی شوند اجر مجاهد فی سبیل الله را دارند، ان شاالله.». این فتوا در پاسخ به پرسشی تقریر شده است که طی آن از آیت الله خواسته می شود حکم دولت هایی مانند اسراییل و آمریکا چیست که رهبری ایران را تهدید کرده اند. آیت الله مکارم نیز با دادن چنین فتوایی در درجه اول « رهبری » را در کنار « مرجعیت » نشانده تا شامل خودش نیز بشود و از سوی دیگر به آن حکمی عام داده و فرموده « هرشخص» یا « رژیمی» تا دایره شمول این حکم را نه تنها متوجه دولت ها بلکه حتی اشخاص نیز بکند.
اما این فتوا تا زمانی که خطابش دولت ها و اشخاص خارجی است موجب نگرانی نخواهد بود. زیرا این دولت های خارجی و یا سیاستمداران غربی هستند که نشان دهند تا چه حد فتوای آیت الله برایشان اهمیت دارد و به حرف های امثال آیت الله مکارم شیرازی در ایران تمکین می کنند. آیا این فتوا موجب می شود دیگر دست از پا خطا نکنند یا از ترس دیگر جرات و جسارت تعرض به مرجعیت و رهبری تشیع را در ایران نداشته باشند؟ یا حد اکثر اینکه با این فتوا نیز مانند فتوای مشابه آن یعنی حسین شریعتمداری برخورد کرده و به تمسخر می گیرند که چند روز پیش از زبان مردم ایران در صفحه نخست کیهان فتوا صادر کرده بود که « ترامپ و نتانیاهو باید بمیرند»! بهتر است آیت الله مکارم نیز مانند حسین شریعتمداری آسوده و راحت باشد و بداند که با دادن چنین فتواهایی خواب و آرامش را از امثال ترامپ و نتانیاهو گرفته اند و به زودی دستی از آستین غیب نیز خارج می گردد تا آنها را به سزای اعمال کثیف و جنایتکارانه شان در تعرض به مرجعیت و رهبری برساند!
اما همین حکم اگر از زاویه ای دیگر بدان نگریسته شود و بخواهد مصرف داخلی داشته باشد آن وقت می شود از آیت الله پرسید یعنی هرکسی به مرجعیت تعرضی کرد یا نسبت به رهبری انتقادی را مطرح نمود حکم محارب را پیدا می کند؟ آیا تعمیم دادن چنین حکمی موجب آن نمی گردد خون هرکسی که نسبت به مرجعیت یا رهبری کوچک ترین تعرضی داشته باشد مباح گردد و بشود مطابق با احکام شرعیه امثال آیت الله مکارم آن ها را بلافاصله به چوبه های دار سپرد؟ حال آنکه تا آنجا که ما می دانیم هیچ یک از امامان شیعه چنین جایگاهی را برای خود قائل نبودند و حتی در باره شخص پیامبر نیز چنین حکمی روا نیست و اگر مواردی نیز بوده با اما واگر های فراوانی توام بوده است. نگاهی ساده به خود قرآن نیز موید این است که اساسا چنین کلمه ای در کتاب خدا نیامده و در آن سخنی از « محارب » آورده نشده است. در مواردی نیز که آورده شده یا برای مثال مسجد ضرار بوده است که تعبیر « لمن حارب الله و رسوله » را به کار برده و جالب توجه اینکه در آنجا نیز فقط دستور می دهد که پیامبر و مومنان در آن مسجد نباید نماز بخوانند. همین و بس! در جاهای دیگر قرآن نیز اگر چنین وصفی آمده باشد بیشتر برای امور اقتصادی است. آنچنانکه برای مثال ربا دادن و ربا گرفتن درحکم « جنگیدن با خدا» توصیف شده است. یا در جایی دیگر (مائده 33) کسانی را در جنگ با خدا می داند که در زمین فساد می کنند و بنابراین دستور می دهد که آنان باید اعدام شوند.
حال چگونه ممکن است چنین احکامی را از تاریخ و جغرافیای خاص خود خارج کرده و آنچنان اطلاق عامی بدهند که هرشخصی و یا دولتی را شامل شود که نسبت به « مرجعیت و رهبری» تعرض روا می دارد؟ آیا سایر مراجع و آیات عظام شیعه نیز چنین نظری دارند و اگر ندارند چرا در این باره سکوت کرده و چیزی نمی گویند؟ آیا فتوای آیت الله مختص یک شرایط جنگی خاص است یا حکمی عام و تعمیم یابنده بر سایر زمان ها و مکان ها نیز هست؟
👍4
2025/08/20 18:49:59
Back to Top
HTML Embed Code: