Telegram Group & Telegram Channel
فلسفه هنر
تحلیل فیلم «فیلم Stalker (1979) به کارگردانی آندری تارکوفسکی» خلاصه‌ای از فیلم: فیلم Stalker درباره‌ی مردی است که دو نفر را به منطقه‌ای ممنوعه به نام «زون» می‌برد، جایی که گفته می‌شود اتاقی در آن وجود دارد که خواسته‌های درونی افراد را برآورده می‌کند. آن‌ها…
زیبایی‌شناسی بصری:

تارکوفسکی در نیمه‌ی اول فیلم با رنگ‌های تیره و سرد، جهانی یکنواخت و فرسوده را نشان می‌دهد، اما با ورود به زون، تصویر رنگی می‌شود؛ فضایی زنده و پرامکان. زون پر از عناصر طبیعی مثل آب، گل و مه است و سکوت و خالی‌بودن فضاها، نوعی آرامش و تهدید توأمان را القا می‌کند. دوربین آرام و بدون شتاب حرکت می‌کند و فیلم با ریتم کند و نماهای بلند، تماشاگر را به تأمل دعوت می‌کند. نمادها نه به‌صورت مستقیم، بلکه در بستر فضا عمل می‌کنند. زون می‌تواند نماد ناخودآگاه یا ایمان باشد، و اتاقِ درون آن جایی است برای مواجهه‌ی انسان با حقیقت درونی‌اش. اشیای بی‌کارکرد و فرسوده در فیلم، به‌جای داشتن معنایی قطعی، بیننده را به دریافت شهودی و شخصی فرامی‌خوانند.

بنیادهای فلسفی:

فیلم Stalker بر پرسشی بنیادین بنا شده است: آیا انسان می‌تواند به حقیقت نهایی یا آرزوی راستین خود دست یابد؟
زون و اتاق درون آن، نماد این حقیقت ناپیدا هستند که رسیدن به آن نه از راه منطق یا دانش، بلکه تنها از مسیر شهود، ایمان و سکوت ممکن است. سه شخصیت فیلم—استاکر، دانشمند و نویسنده—هر یک نماینده‌ی رویکردی فلسفی‌اند: ایمان یا هنر، عقل‌گرایی، و شکاکیت وجودی. این تضاد دیدگاه‌ها یادآور منازعه‌ی کلاسیک میان عقل‌باوری و تجربه‌گرایی، و همچنین الهیات سلبی است که در آن ندانستن، بر دانستن ترجیح دارد.

ریتم کند، فقدان حادثه و سکوت‌های طولانی، بیننده را به تجربه‌ای هستی‌شناختی دعوت می‌کند. این روش در تضاد با سینمای سرگرمی‌محور است و در چارچوب فلسفه‌ی هنری قرار می‌گیرد که بر زیباشناسی تأملی و سلبی استوار است؛ هنری که نه برای بیان، بلکه برای توقف، سکوت و مکث کردن پدید می‌آید.
از نظر تارکوفسکی، زمان عنصر اصلی زبان سینماست. در Stalker، زمان نه ابزاری برای پیشبرد داستان، بلکه ماده‌ای برای ساخت تجربه‌ی زیباشناختی است؛ تجربه‌ای که در آن، تماشاگر صرفاً بیننده نیست، بلکه حضور دارد.

شخصیت استاکر به‌رغم ناتوانی، خود را واسطه‌ی نجات دیگران می‌داند، و این، پرسش‌هایی درباره‌ی اخلاق هنرمند، نقش او در جامعه، و مسئولیت هنر در برابر حقیقت پیش می‌کشد. هنر، همانند زون، ممکن است مبهم و خطرناک باشد، اما عبور نکردن از آن نیز به معنای چشم‌پوشی از امکان دگرگونی است.
تارکوفسکی در این فیلم، فلسفه را نه با کلام، بلکه با تصویر، فضا و زمان بیان می‌کند و نشان می‌دهد سینما چگونه می‌تواند فراتر از روایت و سرگرمی، به تجربه‌ای اصیل از حقیقت، میل، سکوت و هستی تبدیل شود.

https://www.group-telegram.com/us/Philosophyof_art.com
👏106👍1🙏1



group-telegram.com/Philosophyof_art/182
Create:
Last Update:

زیبایی‌شناسی بصری:

تارکوفسکی در نیمه‌ی اول فیلم با رنگ‌های تیره و سرد، جهانی یکنواخت و فرسوده را نشان می‌دهد، اما با ورود به زون، تصویر رنگی می‌شود؛ فضایی زنده و پرامکان. زون پر از عناصر طبیعی مثل آب، گل و مه است و سکوت و خالی‌بودن فضاها، نوعی آرامش و تهدید توأمان را القا می‌کند. دوربین آرام و بدون شتاب حرکت می‌کند و فیلم با ریتم کند و نماهای بلند، تماشاگر را به تأمل دعوت می‌کند. نمادها نه به‌صورت مستقیم، بلکه در بستر فضا عمل می‌کنند. زون می‌تواند نماد ناخودآگاه یا ایمان باشد، و اتاقِ درون آن جایی است برای مواجهه‌ی انسان با حقیقت درونی‌اش. اشیای بی‌کارکرد و فرسوده در فیلم، به‌جای داشتن معنایی قطعی، بیننده را به دریافت شهودی و شخصی فرامی‌خوانند.

بنیادهای فلسفی:

فیلم Stalker بر پرسشی بنیادین بنا شده است: آیا انسان می‌تواند به حقیقت نهایی یا آرزوی راستین خود دست یابد؟
زون و اتاق درون آن، نماد این حقیقت ناپیدا هستند که رسیدن به آن نه از راه منطق یا دانش، بلکه تنها از مسیر شهود، ایمان و سکوت ممکن است. سه شخصیت فیلم—استاکر، دانشمند و نویسنده—هر یک نماینده‌ی رویکردی فلسفی‌اند: ایمان یا هنر، عقل‌گرایی، و شکاکیت وجودی. این تضاد دیدگاه‌ها یادآور منازعه‌ی کلاسیک میان عقل‌باوری و تجربه‌گرایی، و همچنین الهیات سلبی است که در آن ندانستن، بر دانستن ترجیح دارد.

ریتم کند، فقدان حادثه و سکوت‌های طولانی، بیننده را به تجربه‌ای هستی‌شناختی دعوت می‌کند. این روش در تضاد با سینمای سرگرمی‌محور است و در چارچوب فلسفه‌ی هنری قرار می‌گیرد که بر زیباشناسی تأملی و سلبی استوار است؛ هنری که نه برای بیان، بلکه برای توقف، سکوت و مکث کردن پدید می‌آید.
از نظر تارکوفسکی، زمان عنصر اصلی زبان سینماست. در Stalker، زمان نه ابزاری برای پیشبرد داستان، بلکه ماده‌ای برای ساخت تجربه‌ی زیباشناختی است؛ تجربه‌ای که در آن، تماشاگر صرفاً بیننده نیست، بلکه حضور دارد.

شخصیت استاکر به‌رغم ناتوانی، خود را واسطه‌ی نجات دیگران می‌داند، و این، پرسش‌هایی درباره‌ی اخلاق هنرمند، نقش او در جامعه، و مسئولیت هنر در برابر حقیقت پیش می‌کشد. هنر، همانند زون، ممکن است مبهم و خطرناک باشد، اما عبور نکردن از آن نیز به معنای چشم‌پوشی از امکان دگرگونی است.
تارکوفسکی در این فیلم، فلسفه را نه با کلام، بلکه با تصویر، فضا و زمان بیان می‌کند و نشان می‌دهد سینما چگونه می‌تواند فراتر از روایت و سرگرمی، به تجربه‌ای اصیل از حقیقت، میل، سکوت و هستی تبدیل شود.

https://www.group-telegram.com/us/Philosophyof_art.com

BY فلسفه هنر




Share with your friend now:
group-telegram.com/Philosophyof_art/182

View MORE
Open in Telegram


Telegram | DID YOU KNOW?

Date: |

And indeed, volatility has been a hallmark of the market environment so far in 2022, with the S&P 500 still down more than 10% for the year-to-date after first sliding into a correction last month. The CBOE Volatility Index, or VIX, has held at a lofty level of more than 30. Emerson Brooking, a disinformation expert at the Atlantic Council's Digital Forensic Research Lab, said: "Back in the Wild West period of content moderation, like 2014 or 2015, maybe they could have gotten away with it, but it stands in marked contrast with how other companies run themselves today." "Russians are really disconnected from the reality of what happening to their country," Andrey said. "So Telegram has become essential for understanding what's going on to the Russian-speaking world." Messages are not fully encrypted by default. That means the company could, in theory, access the content of the messages, or be forced to hand over the data at the request of a government. For Oleksandra Tsekhanovska, head of the Hybrid Warfare Analytical Group at the Kyiv-based Ukraine Crisis Media Center, the effects are both near- and far-reaching.
from us


Telegram فلسفه هنر
FROM American