Telegram Group Search
غزل کاغذ
✍️ محمود طرزی؛ سراج الاخبار - شماره ۳-
۴عقرب ۱۲۹۱

نو گشت دنیا ز ایجاد کاغذ
احیای علم است بنیاد کاغذ
گرمی نبودی کاغذ بدنیا
آیا چه می‌شد بریاد کاغذ
برگ درختان یا پوست حیوان
بد بر انسان اسناد کاغذ
بر سنگ بنوشت بر خشت بنگاشت
محروم کاغذ ناشاد کاغذ
بعضی زچین گفت بعضی زاعراب
ایجاد کاغذ استاد کاغذ
هرکس که بوده صد آفرین باد
بر همت او ز اجداد کاغذ
امروز بنگر"محمو طرزی"
کشته تمدن منقاد کاغذ

https://www.group-telegram.com/QalamWaNegaresh.com
3🏆1
Forwarded from قلم و نگارش
از سنگ صدا آمد

از سنگ صدا آمد
از اهل صدا نه
در دین شما نام خدا است
خدا نه.....!
هرجا ستمی بود
لبی باز نکردید
در گوشه‌ی بیداد
سخن ساز نکردید
ای مست ملک ری
خانه‌ات خراب
ای کاخ ظالمان
می‌شود بر آب
آزادی گوهر دین است
بیداری شرط یقین است
تاوان ستم سنگین است
به کجا ای غافل‌...؟
خوش باش که ظالم
نبرد راه به منزل

💔غزه
https://www.group-telegram.com/QalamWaNegaresh.com
6
۱۱۳۹ - کلید ایستادگی..!

رمزِ عدمِ سقوط، تنها تکیه بر خود است و بس. 
حتی بر کوه نیز نباید دل‌خوش بود! 
زمین، اگر به کوه‌های میخ‌مانندش تکیه نمی‌کرد، 
زلزله و ویرانی برایش این‌قدر طاقت‌فرسا نبود...

✍️ نفیسه سادات 
#پندنامه 
https://www.group-telegram.com/QalamWaNegaresh.com
🏆21
Live stream started
قلم و نگارش
بنام صانع بی‌بدیل جوانان، نه جزء، بلکه ستون‌های اصلی بنای یک جامعه‌اند. آگاهی، دانش، تربیت و شخصیت آن‌ها، جایگاه یک جامعه را در همه‌ی ابعاد تعیین می‌کند. 🌟 کانال «قلم و نگارش» برگزار می‌کند: نشست علمی آنلاین با عنوان: "خون، قلم شد؛ سنگ، فریاد گشت!"…
هر فرصت، پله‌ای تا عروج بندگی‌ست!

فرصت‌های موجود، مسیر رشدند؛ 
و بهره‌مندی از این فرصت‌ها، بهترین توفیق الهی‌ست. 

به لطف و همراهی حضرت دوست، نشست علمی 
"خون، قلم شد؛ سنگ، فریاد گشت!"
(بیداری جوانان و الهام از ایستادگی نسل فلسطین)

با ارائه‌ای عالی، شیوا، جامع و دل‌نشین از استاد گرامی احمد فرید فرزاد هروی 
(لیسانس حقوق و علوم سیاسی، نویسنده و تحلیل‌گر) 
و گردانندگی عالی بانوی توانمند استاد حلیمه غفوری، به صورت عالی برگزار گردید.

سپاس از حضور گرم استاد گرامی و همراهی پرشور همه‌ی عزیزان علاقه‌مند.

سپاس خدایی را که 
هر فرصت را پله‌ای برای رشد، 
و هر رشد را انگیزه‌ای برای حرکت قرار می‌دهد.


ممنون از همراهی همراهان 💎

#برنامه‌ی_علمی 
https://www.group-telegram.com/QalamWaNegaresh.com
9👏1
پیدا کردن بخش‌های از خودمان ..ِ.!

شاید زندگی پیدا کردن بخش‌هایی از خودمان در تکه‌تکه‌هایی از یک گل منسجم است.
پیدا کردنی که به اندازه یک عمر طول می‌کشد.
تکه‌های که همه‌جا حضور دارند؛ فقط کافی‌ست ما در مسیر شان قرار بگیریم‌؛ آن وقت اگر هشیار باشیم شاید بخش‌هایی از خود را ببینیم.
بخش‌هایی از خود‌مان را که در حوادث زندگی تجربه می‌کنیم.
در موقعیت‌هایی که قرار می‌گیریم در فیلم‌هایی که می‌بینیم، در تاریخی که مرور می‌کنیم و حتی در کوچه‌ای که هیچ عابری ندارد و باد درخت‌هایش را بدون حضورِ تماشاچیان نوازش می‌کند.
شاید زندگی همین است.

✍️ پونه مقیمی
#معرفی_کتاب
https://www.group-telegram.com/QalamWaNegaresh.com
🏆21
Forwarded from کهنه رفیقان
۹-سکوت شب!

در سکوت شب، وقتی همه خواب بودند، 
چشمانم را به آسمان دوختم و عمیق نگاه کردم.-۲
چه حس قشنگی دارد این نگاه!-۱

دنبال تاریکی بی‌ستاره بودم؛ 
تاریکی‌ای که به زندگی معنا می‌بخشد.-۲
و چه زیباست آن تاریکی، 
که سکوت سیاهش، گرفتگی‌های دل را روشن می‌کند.
۱

بلی! آن لحظه با خود گفتم: 
«ببین، حتی این تاریکی هم طلوعی دارد...»۲

آری، طلوع زیباترین غروب برای دردهای زندگی است.-۱
اما خیلی‌ها از این غروب گریزان‌اند 
و از تاریکی‌ها وحشت دارند.-۲
بی‌آن‌که بدانند هیچ صبحی در راه نیست، 
مگر پس از شب، 
و تا دردی نباشد، 
دستِ آدمی به‌سوی بالا تقلا نخواهد کرد.-
۱

و شاید همین تقلاهای بی‌پایان‌اند 
که بالِ آدمی را به پرواز درمی‌آورند-۲ 
و در درونِ سختِ روزها، چراغ راه و رهنمای راستین می‌شوند.-۱

اما در این میان، باز هم این آدمی است 
که باید انتخاب کند: 
چراغ راستین راه-۲ 
یا غبارِ آلودگیِ راه...-
۱

زندگی، گاهی این‌چنین اقدام می‌کند.-۲

چه زیباست آن خلوتی 
که تماشای تاریکی‌اش، 
دلیلی برای یافتنِ روشنایی درون، 
و تقلایی برای رسیدن به خالق دل‌ها باشد.۱


✍️ یاران ایمانی
https://www.group-telegram.com/Kohna_Rafiqan
3👏2
۶-تفکری برای حرکت و حرکتی برای تغییر!

آرام و ساکت نشسته بود.
دوباره با رفیقِ قلم، و انیس دفترش، مشغول ساختن دنیای ذهنش شده بود.

نزدیک رفتم، آرام کنارش نشستم، دستی به شانه‌اش زده و با لبخند سلام کردم. 
با تبسمی که انگار از دلش می‌جوشید، نگاهم کرد و گفت: 
«چقدر خوشحال شدم دیدمت!» 
و رفیق‌گونه با هم نشستیم.

لبخندش گره خورده بود با سکوتی عمیق. 
پرسیدم: «اولین جلسه‌ات چطور گذشت؟» 
آخر قرار بود جلسات درمان را همین هفته شروع کند.

با نگاهی آرام، لبخندی زد و گفت: 
«می‌دانی... تجربه‌ای بود خلاف تصورم! 
راستش دلشوره داشتم؛ آن‌قدر که حس می‌کردم قلبم زودتر از من وارد اتاق می‌شود. 
اما وقتی درِ اتاق باز شد، خیالم عجیب راحت گشت. 
آن بانوی مشاور برخلاف ذهنیتم، محجبه، مهربان و خوش‌برخورد بود.»

ادامه داد: 
«جلسه با معارفه شروع شد. 
راستش، قسمی با درک حرف می‌زد که نفهمیدم چطور راحت شدم و آغاز به مطرح ناهنجاری‌ها کردم‌.
ساعتی که در اتاق درمان گذشت، انگار به اندازه‌ی ماه‌ها سبک شده بودم.»

من که از صحبت‌هایش خوشحال بودم، لبخندی زده و گفتم: 
«مگر دختری قوی‌تر از تو هم داریم، رفیق؟! 
و این تازه اول راه است؛ مطمئنم هر روز، بهتر و آرام‌تر خواهی شد.»

او تبسمی کرد، و ما با امید به روزهای خوب آینده، با هم خندیدیم... 
و این مسیر برای ادامه باقی ماند.

✍️ نفیسه سادات

#‌گم_نام_آشفته‌دل
#رمان
https://www.group-telegram.com/QalamWaNegaresh.com
3🏆1
Forwarded from حيات | Hayaat
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
الله أكبر،
الله أكبر،
الله أكبر،
ولا حول ولا قوة إلا بالله


سَلَامٌ عَلَيْكُم بِمَا صَبَرْتُمْ ۚ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ


#غزه 🇵🇸✌️🏻


🌐 حیات را در فیسبوک و تلگرام دنبال کنید:👇

🔸️Facebook 🔸️Telegram
5👏1🏆1
قلم و نگارش
۶-تفکری برای حرکت و حرکتی برای تغییر! آرام و ساکت نشسته بود. دوباره با رفیقِ قلم، و انیس دفترش، مشغول ساختن دنیای ذهنش شده بود. نزدیک رفتم، آرام کنارش نشستم، دستی به شانه‌اش زده و با لبخند سلام کردم.  با تبسمی که انگار از دلش می‌جوشید، نگاهم کرد و گفت: …
#مقدمه
رمان «گم‌نام آشفته‌دل» 

مجموعه‌ای از داستان‌های واقعی خواهد بود؛ که حقیقت زندگی را با همه‌ی نرمی‌ها و درشتی‌هایش در قالب روایت‌هایی اثرگذار بیان خواهد کرد.

به توفیق الهی این مجموعه، با نکته‌های آموزنده و درس‌های پربار، راهی برای شناخت بهتر زندگی و مقابله با دشواری‌های آن را، از خلال تجارب، آزمون‌ها، چالش‌‌ها و دست‌آورد‌ها؛ همراه با شناخت و تبدیل چگونگی نبرد به بُرد ارائه خواهد داد.

با ما همراه باشید و این مجموعه‌ی موثر  پندآموز را از طریق کانال قلم و نگارش به صورت مسلسل دنبال کنید.

#رمان_
#‌گم_نام_آشفته‌دل
نفیسه سادات
https://www.group-telegram.com/QalamWaNegaresh.com
32
Forwarded from الفباء
🏷️ چرا این‌همه کتاب می‌خری؟
✍️ شاهین کلانتری

۱. برای رفع دلتنگی. اگر خوش‌اقبال باشم، گاهی توی برخی از کتاب‌ها، یکی از آدم‌های ازدست‌رفته‌ی زندگی‌ام را در هیئت شخصیتی داستانی می‌بینم. و همین بس نیست؟

۲. بامعناترین چیزی‌ست که می‌توان کلکسیونی از آن داشت.

۳. تماشای هزاران جلد کتاب در کنار هم را کم از نگریستن به زیباترین چشم‌اندازهای طبیعت نمی‌بینم.

۴. پول زدن به شاخِ‌ فرهیخته‌ترین گاو دنیا.

۵. به خاطر احساس ترحم به کتاب‌هایی که هیچکس محل گربه هم به‌شان نمی‌گذارد.

۶. تا با اشراف بیشتری بهترین کتاب‌ها را به دوستانم معرفی کنم.

۷. چون، هم در کامرانی و هم در ناکامی، بهترین همدمم کتاب است.

۸. بازتجربه‌ی کودکی. چون با هر کتاب حس خرید یک اسباب‌بازی تازه را دارم که به من فرصت خیالبافی می‌دهد.

۹. شاید خرید کتابی نایاب همان حسی را به من می‌دهد که عاشقی در ۱۶ سالگی.



#کتاب_بخوانیم
@Alefba99 | الفباء
👏21💯1🏆1
۱۱۳۸-روزِ دختر

روز دختر را در قرن اخیر، یک روز در سال بنیان کرده‌اند؛ 
اما ارزش، مقام و جایگاه دختر را پیامبر اسلام، به امر خالق خویش، ۱۴۰۰ سال قبل، در دین اسلام اساس گذاشتند.

آنگاه که در میان طاغوت و جهل زمان، و در میان گورهای زنده، دختران حق حیات یافتند، 
ارزش مرد و زن، هر دو با معیارِ کثرت تقوا، معیّن گشت.

تعلیم و تعلّم، حق زن شد، و او برای اولین‌بار، زیر پرچم اسلام، حق ارث و مهر را اخذ کرد؛ 
و برای حل ناهنجاری‌های زندگی مشترک، در زمان تنگنا، بر او حق خُلع داده شد.

حجاب، پوشش محافظ و پرچم حرمتِ زن گشت، 
و برای آسایش زن، مردها مأمور به نگه‌داشتن چشم شدند. 
زن، خادم نه، بلکه ملکه‌ی خانه معرفی گشت؛ آنی که حتی مرد، حقِ اجبار‌کردنش را برای تغذیه‌ی فرزندش خویش ندارد، و نه او مجبور به انجام امور خانه است.

روز دختر، یک روز روتینی در قرن اخیر بنا شد؛ 
ولی جایگاه دختر، در آستانه‌ی اسلام، اساس دین گشت، 
آنگاه که تولدش را با ورود دو نور در خانه، مژده دادند.

✍️ نفیسه سادات
#دل‌نوشته

https://www.group-telegram.com/QalamWaNegaresh.com
🏆4👏3💯21
۱۱۳۹-صدای شکست!

کسی که تحمل شنیدن سخنان سخت و نظرات ناخوشایند را ندارد، چگونه می‌تواند در برابر دشواری‌های مسیر رسیدن به اهداف مقاوم بماند؟ 

اولین مرحله استقامت، تحمل آلودگی‌های صوتی است؛ 
و بدترین آلودگی صوتی برای اهداف، فرکانس‌های منفی و مخرب است.
استقامت یعنی شنیدن این فرکانس‌ها، بدون توقف با گذر کردن از آن‌ها، و حرکت پیوسته به سوی قلعه‌ی اهداف.


✍️ نفیسه سادات
#مهارت‌های_زندگی
https://www.group-telegram.com/QalamWaNegaresh.com
1🏆1
Forwarded from کهنه رفیقان
۳-کهنه رفیقان!

یک صدا و یک اثر با دو تفکر و قدمِ دو قلم یکجا شده‌ایم.
دو صدا و با سکوت پر صدا، این بار هم نوا باهم پیاپی و یک دل می‌نویسیم.
کهنه رفیقان گوشه دنجی‌ست که دو صدا متفاوت و افکار دو ذهن را در یک متن به تصویر می‌کشد.

با ما همراه باشید.

✍️یاران ایمانی
" نفیسه سادات-۱، حلیمه غفوری‌-۲"

https://www.group-telegram.com/Kohna_Rafiqan
3
2025/10/13 00:51:08
Back to Top
HTML Embed Code: