📰 من و جولانی
:: سهیل کریمی
سوم آذر ۱۴۰۳
من و به‌زاد
حدود دو ماه و نیم بود که تو اردوگاه «کِراپِر» بودم. تنها میون سه هزار عراقی. از معاونان صدام و نماینده‌ی پارلمان و استان‌دار و استاد دانش‌گاه تا دزد و قاتل و فدایی صدام و تکفیری‌های ضد آمریکا. حالا اما با عده‌ای دیگه از ایرانی‌ها که یک هفته‌ای می‌شد به دلایل واهی گرفتار آمریکایی‌ها شدند داریم منتقل می‌شیم به اردوگاه «بوکا». جایی در جنوب عراق و روی مرز کویت در مجاورت بندر ام‌القصر. این‌‌جا خیلی بزرگ‌تر از کراپره. شاید دو برابر. یکی به اسم «به‌زاد» که ایرانیه و اهل تهران راه‌نمامونه. آمریکایی‌ها این جای‌گاه رو براش تعریف کردند. از لباس‌هاش می‌فهمم خودش هم اسیره. تیشرتی مندرس با شلواری که پاچه‌ش از قوزک پاش بالاتره. ازش سؤالاتی می‌پرسم و با اکراه جواب می‌ده. کم حرفه، و پر احتیاط. می‌گه اردوگاه «بوکا» پنج تا کمپ داره و حدود پنج هزار اسیر. می‌گم تو چرا اسیر شدی؟ به بهونه‌ای این رو هم جواب نمی‌ده...
ادامه‌ی این یادداشت را در پی‌وند زیر پی بگیرید🔻
www.group-telegram.com/us/Sohail_Karimi.com/2188
:: سهیل کریمی
سوم آذر ۱۴۰۳
من و به‌زاد
حدود دو ماه و نیم بود که تو اردوگاه «کِراپِر» بودم. تنها میون سه هزار عراقی. از معاونان صدام و نماینده‌ی پارلمان و استان‌دار و استاد دانش‌گاه تا دزد و قاتل و فدایی صدام و تکفیری‌های ضد آمریکا. حالا اما با عده‌ای دیگه از ایرانی‌ها که یک هفته‌ای می‌شد به دلایل واهی گرفتار آمریکایی‌ها شدند داریم منتقل می‌شیم به اردوگاه «بوکا». جایی در جنوب عراق و روی مرز کویت در مجاورت بندر ام‌القصر. این‌‌جا خیلی بزرگ‌تر از کراپره. شاید دو برابر. یکی به اسم «به‌زاد» که ایرانیه و اهل تهران راه‌نمامونه. آمریکایی‌ها این جای‌گاه رو براش تعریف کردند. از لباس‌هاش می‌فهمم خودش هم اسیره. تیشرتی مندرس با شلواری که پاچه‌ش از قوزک پاش بالاتره. ازش سؤالاتی می‌پرسم و با اکراه جواب می‌ده. کم حرفه، و پر احتیاط. می‌گه اردوگاه «بوکا» پنج تا کمپ داره و حدود پنج هزار اسیر. می‌گم تو چرا اسیر شدی؟ به بهونه‌ای این رو هم جواب نمی‌ده...
ادامه‌ی این یادداشت را در پی‌وند زیر پی بگیرید🔻
www.group-telegram.com/us/Sohail_Karimi.com/2188
❤4
group-telegram.com/Sohail_Karimi/2187
Create:
Last Update:
Last Update:
📰 من و جولانی
:: سهیل کریمی
سوم آذر ۱۴۰۳
من و به‌زاد
حدود دو ماه و نیم بود که تو اردوگاه «کِراپِر» بودم. تنها میون سه هزار عراقی. از معاونان صدام و نماینده‌ی پارلمان و استان‌دار و استاد دانش‌گاه تا دزد و قاتل و فدایی صدام و تکفیری‌های ضد آمریکا. حالا اما با عده‌ای دیگه از ایرانی‌ها که یک هفته‌ای می‌شد به دلایل واهی گرفتار آمریکایی‌ها شدند داریم منتقل می‌شیم به اردوگاه «بوکا». جایی در جنوب عراق و روی مرز کویت در مجاورت بندر ام‌القصر. این‌‌جا خیلی بزرگ‌تر از کراپره. شاید دو برابر. یکی به اسم «به‌زاد» که ایرانیه و اهل تهران راه‌نمامونه. آمریکایی‌ها این جای‌گاه رو براش تعریف کردند. از لباس‌هاش می‌فهمم خودش هم اسیره. تیشرتی مندرس با شلواری که پاچه‌ش از قوزک پاش بالاتره. ازش سؤالاتی می‌پرسم و با اکراه جواب می‌ده. کم حرفه، و پر احتیاط. می‌گه اردوگاه «بوکا» پنج تا کمپ داره و حدود پنج هزار اسیر. می‌گم تو چرا اسیر شدی؟ به بهونه‌ای این رو هم جواب نمی‌ده...
ادامه‌ی این یادداشت را در پی‌وند زیر پی بگیرید🔻
www.group-telegram.com/us/Sohail_Karimi.com/2188
:: سهیل کریمی
سوم آذر ۱۴۰۳
من و به‌زاد
حدود دو ماه و نیم بود که تو اردوگاه «کِراپِر» بودم. تنها میون سه هزار عراقی. از معاونان صدام و نماینده‌ی پارلمان و استان‌دار و استاد دانش‌گاه تا دزد و قاتل و فدایی صدام و تکفیری‌های ضد آمریکا. حالا اما با عده‌ای دیگه از ایرانی‌ها که یک هفته‌ای می‌شد به دلایل واهی گرفتار آمریکایی‌ها شدند داریم منتقل می‌شیم به اردوگاه «بوکا». جایی در جنوب عراق و روی مرز کویت در مجاورت بندر ام‌القصر. این‌‌جا خیلی بزرگ‌تر از کراپره. شاید دو برابر. یکی به اسم «به‌زاد» که ایرانیه و اهل تهران راه‌نمامونه. آمریکایی‌ها این جای‌گاه رو براش تعریف کردند. از لباس‌هاش می‌فهمم خودش هم اسیره. تیشرتی مندرس با شلواری که پاچه‌ش از قوزک پاش بالاتره. ازش سؤالاتی می‌پرسم و با اکراه جواب می‌ده. کم حرفه، و پر احتیاط. می‌گه اردوگاه «بوکا» پنج تا کمپ داره و حدود پنج هزار اسیر. می‌گم تو چرا اسیر شدی؟ به بهونه‌ای این رو هم جواب نمی‌ده...
ادامه‌ی این یادداشت را در پی‌وند زیر پی بگیرید🔻
www.group-telegram.com/us/Sohail_Karimi.com/2188
BY سهيل كريمى
Share with your friend now:
group-telegram.com/Sohail_Karimi/2187