Forwarded from هممیهن
🔴 واکنش دختر شهید سردار شادمانی به صحبتهای رئیس پدافند غیرعامل/ جاسوسی فراتر از واتساپ است، روشهای اصلی را پیدا کنید
@hammihanonline
hammihanonline.ir
@hammihanonline
hammihanonline.ir
Forwarded from یدالله کریمی پور
وقت پرواز هواپیماها رسید
ژئوپلتیک این خبر را سرسری نمی گیرد:
سازمان هواپیمایی اعلام کرد که فرودگاه های کشور از شنبه ۱۴ تیر(تاسوعا) پروازهای خود را از سر خواهند گرفت. در ضمن پروازهای بین المللی هم برقرار خواهد بود. همین امروز آکسیوس تیتر زد: ویتکاف قصد دارد هفته آینده در نروژ با عراقچی دیدار داشته باشد. ترامپ هم در آیووا گفته است: ایران دیگر در باره آمریکا بد صحبت نمی کند و به شدت خواستار دیدار است.
به گمانم دستکم برای مدتی مدید، نبرد هوا-پایه ایران- اسرائیل(اشغالگر) تعطیل شد. چرا؟!
۱- جمهوری اسلامی در پی سرد کردن آتش بر آمده است. تا جایی که آبرویش به کل زدوده نشود؛
۲- ارزیابی پنتاگون آن است که بمباران B-2 ها، برنامه هسته ای جمهوری اسلامی را دو سال عقب انداخته است؛
۳- دوباره تهدید ها و تحریم ها، جای نبرد ۱۲ روزه را گرفته است. تمرکز بر فعال سازی مکانیسم ماشه، برقراری تحریم های جدید و...
۴- حزب الله و حماس با شتابی تند و شگفت به خلع سلاح(حزب الله) و توافق نزدیک و نزدیکتر می شوند؛
۵- تکوین جنگی همه جانبه با لشگر کشی تفنگداران نه تنها در دستور کار نیست، که تصورش نزدیک به محال است؛
۶- اروپای تازه به ترامپ پیوسته(نشست ناتو)، به هیچ روی خواهان تکوین جنگ بزرگ دیگری در خاورمیانه نیست؛
۷- تصور غرب برآن است که سیستم جمهوری اسلامی در فرایند خودنابودی تند فرو رفته است.
با این اوصاف، شما چه نتیجه منطقی و غیر احساسی می توانید بگیرید؟
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
ژئوپلتیک این خبر را سرسری نمی گیرد:
سازمان هواپیمایی اعلام کرد که فرودگاه های کشور از شنبه ۱۴ تیر(تاسوعا) پروازهای خود را از سر خواهند گرفت. در ضمن پروازهای بین المللی هم برقرار خواهد بود. همین امروز آکسیوس تیتر زد: ویتکاف قصد دارد هفته آینده در نروژ با عراقچی دیدار داشته باشد. ترامپ هم در آیووا گفته است: ایران دیگر در باره آمریکا بد صحبت نمی کند و به شدت خواستار دیدار است.
به گمانم دستکم برای مدتی مدید، نبرد هوا-پایه ایران- اسرائیل(اشغالگر) تعطیل شد. چرا؟!
۱- جمهوری اسلامی در پی سرد کردن آتش بر آمده است. تا جایی که آبرویش به کل زدوده نشود؛
۲- ارزیابی پنتاگون آن است که بمباران B-2 ها، برنامه هسته ای جمهوری اسلامی را دو سال عقب انداخته است؛
۳- دوباره تهدید ها و تحریم ها، جای نبرد ۱۲ روزه را گرفته است. تمرکز بر فعال سازی مکانیسم ماشه، برقراری تحریم های جدید و...
۴- حزب الله و حماس با شتابی تند و شگفت به خلع سلاح(حزب الله) و توافق نزدیک و نزدیکتر می شوند؛
۵- تکوین جنگی همه جانبه با لشگر کشی تفنگداران نه تنها در دستور کار نیست، که تصورش نزدیک به محال است؛
۶- اروپای تازه به ترامپ پیوسته(نشست ناتو)، به هیچ روی خواهان تکوین جنگ بزرگ دیگری در خاورمیانه نیست؛
۷- تصور غرب برآن است که سیستم جمهوری اسلامی در فرایند خودنابودی تند فرو رفته است.
با این اوصاف، شما چه نتیجه منطقی و غیر احساسی می توانید بگیرید؟
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
تربیت سیاسی:
💢نقد، ویرانگری نیست؛
فهم نقش تحولآفرین نقد
✍️ احمد یغما
یکی از ریشهدارترین سوءبرداشتهای فرهنگی در جامعه ما، برابر دانستن نقد با حمله، بیاحترامی یا دشمنی است. اما نقد، در اصل، ابزاری است برای رشد، نه ویرانی. برای تغییر این نگاه، لازم است جایگاه واقعی نقد را بازتعریف و آن را به موقعیت اصیل خود بازگردانیم.
👈 تعریف نقد
نقد، به معنای «ارزیابی آگاهانه بر پایه تحلیل و نیت بهبود» است. این فرایند شامل دیدن دقیق، فهم عمیق و بیان سنجیده است که هدفش ارتقا و پیشرفت است. در ادبیات علمی به آن constructive criticism یا نقد سازنده میگویند—نقدی که مبتنی بر واقعیت بوده و نگاهی آیندهمحور دارد.
👈 نقد چه نیست؟
نقد، شکایتگری، غر زدن یا تخریب شخصیت نیست. برچسب زدن، تحقیر و قضاوتهای سطحی، فاقد وجاهت نقد هستند و بیشتر نشانهای از ضعف فرهنگیاند تا نشانه بلوغ فکری.
👈 ویژگی نقد غیرتخریبی
برای تمایز نقد سازنده از حملهورزی، میتوان به سه معیار کلیدی توجه کرد:
۱. آیا نقد همراه با پیشنهاد بهبود است؟
۲. آیا بر پایه شواهد و استدلال است، یا صرفاً بر مبنای احساس و گمان؟
۳. آیا زبان و بیانِ محترمانه دارد یا در پی بیاعتبار کردن دیگری است؟
هر جا پاسخ این پرسشها مثبت باشد، میتوان به اصالت نقد اطمینان داشت.
👈 ریشههای سوءبرداشت از نقد
این سوءتفاهم در دو سطح پدید میآید:
مخاطبانی که ظرفیت شنیدن حقیقت را ندارند.
منتقدانی که بیانشان بیشتر شبیه قضاوت است تا گفتوگو.
در صورتیکه هر دو سوی ارتباط به فهم درست نقد رسیده باشند، ارتباطی سازنده برقرار میشود. اما در فقدان این درک متقابل، سوءتفاهم اجتنابناپذیر خواهد بود.
نقد و استعارهای از جنگ و صلح
همانگونه که گفته میشود: «مذاکره بهمعنای تسلیم شدن نیست؛ بلکه شکل بیصدای مقاومت است»، باید پذیرفت که ادامه جنگ، حتی اگر با شعار شرافت همراه باشد، در نهایت چیزی جز ویرانی به بار نمیآورد—ویرانی در جان، در جامعه، و در فرصتهای پیشرو. نقد نیز اگر از مسیر خشونتآمیز و تحقیرآمیز دنبال شود، فرقی با سلاحی بیهدف در میدان اندیشه ندارد. اما هنگامیکه از روی دلسوزی، بر پایه خرد، و با نیت ساختن بیان شود، نقد همان صدای آرام صلح است؛ مقاوم، محترمانه و امیدبخش.
جمعبندی
نقد، در شکل اصیل خود، نهتنها ویرانگر نیست بلکه ضرورتی بنیادین برای رشد فردی، سازمانی و اجتماعی است. اگر با نیت دلسوزانه و شیوهای سنجیده ارائه شود، نقد تبدیل به عامل تحول میگردد، نه تخریب.
ادامه 2
✍️ https://www.group-telegram.com/andishevasedayiranian.com
نقد واقعی، نه نفی بیپایه،
مسیر فهم نقد سازنده
قبلا طی یک پستی توضیح داده شد که نقد الزاماً بهمعنای نفی نیست، بلکه در اصل یک ابزار رشد است. اما یک نقد زمانی مؤثر خواهد بود که ساختار اصولی داشته باشد.
یک نقد درست سه رکن اساسی دارد:
1️⃣ طرح موضوع مشخص
پیش از نقد، باید دقیقاً روشن کنیم که درباره چه چیزی صحبت میکنیم. نقدی که بدون تمرکز بر موضوع، کلیگویی کند، در نهایت بیشتر به برداشت شخصی تبدیل میشود تا ارزیابی منطقی.
2️⃣ بیان ایرادات بهصورت علمی و مستدل
نقد زمانی معتبر است که بتواند بر مبنای شواهد، دادهها یا استدلال منطقی مطرح شود. یک نقد احساسی صرف، شاید جذاب باشد اما تأثیرگذار نیست.
3️⃣ ارائه راهکار مناسب
نقدی که صرفاً به بیان کاستیها اکتفا کند، ناقص است. منتقد خوب نهتنها مشکل را نشان میدهد، بلکه پیشنهاد بهبود هم ارائه میکند، و این همان چیزیست که نقد را از نفی جدا میکند.
👈 مثال کاربردی:
🔹 تصور کنید در محیط کاری، یک برنامهی اجرایی ناقص باشد. نقد صحیح این است که:
اول، موضوع دقیق مشخص شود (مثلاً شیوهی اجرای پروژه).
سپس، ایرادات علمی و شواهدی از ناکارآمدی بیان شود (مثلاً آمار پایین بهرهوری).
در نهایت، پیشنهادهایی برای بهبود روند ارائه شود (مثلاً اصلاح فرآیند گزارشدهی).
⛔ نقدی که این سه رکن را نداشته باشد، بیشتر یک اعتراض خام است تا یک تحلیل سازنده.
در پست بعدی، بررسی میکنیم که وقتی نقد را با نفی اشتباه بگیریم، چه آسیبهایی رخ میدهد.
✍️ (۳)
اشتباه گرفتن نقد با نفی و آثار ویرانگر این سوءبرداشت
وقتی جامعهای نقد را با نفی یکی بداند، چه اتفاقی میافتد؟
👈 نتایج این سوءبرداشت، نهتنها فردی، بلکه اجتماعی و سازمانی است.
🔹 مثال اول: نابودی خلاقیت در سازمانها:
تصور کنید در یک جلسهی مدیریتی، کارمندی پیشنهاد دهد که شیوه اجرای یک پروژه باید اصلاح شود. مدیر، بهجای دریافت بازخورد، چنین پاسخی بدهد:
«اگر قبول نداری، یعنی مخالف سیاستهای سازمانی هستی.»
نتیجه؟ کارمندان دیگر جرئت نقد و پیشنهاد ندارند، چون هر نظری معادل مخالفت تلقی میشود. این سازمان با سرعت به سمت رکود فکری میرود.
ادامه 👇
💢نقد، ویرانگری نیست؛
فهم نقش تحولآفرین نقد
✍️ احمد یغما
یکی از ریشهدارترین سوءبرداشتهای فرهنگی در جامعه ما، برابر دانستن نقد با حمله، بیاحترامی یا دشمنی است. اما نقد، در اصل، ابزاری است برای رشد، نه ویرانی. برای تغییر این نگاه، لازم است جایگاه واقعی نقد را بازتعریف و آن را به موقعیت اصیل خود بازگردانیم.
👈 تعریف نقد
نقد، به معنای «ارزیابی آگاهانه بر پایه تحلیل و نیت بهبود» است. این فرایند شامل دیدن دقیق، فهم عمیق و بیان سنجیده است که هدفش ارتقا و پیشرفت است. در ادبیات علمی به آن constructive criticism یا نقد سازنده میگویند—نقدی که مبتنی بر واقعیت بوده و نگاهی آیندهمحور دارد.
👈 نقد چه نیست؟
نقد، شکایتگری، غر زدن یا تخریب شخصیت نیست. برچسب زدن، تحقیر و قضاوتهای سطحی، فاقد وجاهت نقد هستند و بیشتر نشانهای از ضعف فرهنگیاند تا نشانه بلوغ فکری.
👈 ویژگی نقد غیرتخریبی
برای تمایز نقد سازنده از حملهورزی، میتوان به سه معیار کلیدی توجه کرد:
۱. آیا نقد همراه با پیشنهاد بهبود است؟
۲. آیا بر پایه شواهد و استدلال است، یا صرفاً بر مبنای احساس و گمان؟
۳. آیا زبان و بیانِ محترمانه دارد یا در پی بیاعتبار کردن دیگری است؟
هر جا پاسخ این پرسشها مثبت باشد، میتوان به اصالت نقد اطمینان داشت.
👈 ریشههای سوءبرداشت از نقد
این سوءتفاهم در دو سطح پدید میآید:
مخاطبانی که ظرفیت شنیدن حقیقت را ندارند.
منتقدانی که بیانشان بیشتر شبیه قضاوت است تا گفتوگو.
در صورتیکه هر دو سوی ارتباط به فهم درست نقد رسیده باشند، ارتباطی سازنده برقرار میشود. اما در فقدان این درک متقابل، سوءتفاهم اجتنابناپذیر خواهد بود.
نقد و استعارهای از جنگ و صلح
همانگونه که گفته میشود: «مذاکره بهمعنای تسلیم شدن نیست؛ بلکه شکل بیصدای مقاومت است»، باید پذیرفت که ادامه جنگ، حتی اگر با شعار شرافت همراه باشد، در نهایت چیزی جز ویرانی به بار نمیآورد—ویرانی در جان، در جامعه، و در فرصتهای پیشرو. نقد نیز اگر از مسیر خشونتآمیز و تحقیرآمیز دنبال شود، فرقی با سلاحی بیهدف در میدان اندیشه ندارد. اما هنگامیکه از روی دلسوزی، بر پایه خرد، و با نیت ساختن بیان شود، نقد همان صدای آرام صلح است؛ مقاوم، محترمانه و امیدبخش.
جمعبندی
نقد، در شکل اصیل خود، نهتنها ویرانگر نیست بلکه ضرورتی بنیادین برای رشد فردی، سازمانی و اجتماعی است. اگر با نیت دلسوزانه و شیوهای سنجیده ارائه شود، نقد تبدیل به عامل تحول میگردد، نه تخریب.
ادامه 2
✍️ https://www.group-telegram.com/andishevasedayiranian.com
نقد واقعی، نه نفی بیپایه،
مسیر فهم نقد سازنده
قبلا طی یک پستی توضیح داده شد که نقد الزاماً بهمعنای نفی نیست، بلکه در اصل یک ابزار رشد است. اما یک نقد زمانی مؤثر خواهد بود که ساختار اصولی داشته باشد.
یک نقد درست سه رکن اساسی دارد:
1️⃣ طرح موضوع مشخص
پیش از نقد، باید دقیقاً روشن کنیم که درباره چه چیزی صحبت میکنیم. نقدی که بدون تمرکز بر موضوع، کلیگویی کند، در نهایت بیشتر به برداشت شخصی تبدیل میشود تا ارزیابی منطقی.
2️⃣ بیان ایرادات بهصورت علمی و مستدل
نقد زمانی معتبر است که بتواند بر مبنای شواهد، دادهها یا استدلال منطقی مطرح شود. یک نقد احساسی صرف، شاید جذاب باشد اما تأثیرگذار نیست.
3️⃣ ارائه راهکار مناسب
نقدی که صرفاً به بیان کاستیها اکتفا کند، ناقص است. منتقد خوب نهتنها مشکل را نشان میدهد، بلکه پیشنهاد بهبود هم ارائه میکند، و این همان چیزیست که نقد را از نفی جدا میکند.
👈 مثال کاربردی:
🔹 تصور کنید در محیط کاری، یک برنامهی اجرایی ناقص باشد. نقد صحیح این است که:
اول، موضوع دقیق مشخص شود (مثلاً شیوهی اجرای پروژه).
سپس، ایرادات علمی و شواهدی از ناکارآمدی بیان شود (مثلاً آمار پایین بهرهوری).
در نهایت، پیشنهادهایی برای بهبود روند ارائه شود (مثلاً اصلاح فرآیند گزارشدهی).
⛔ نقدی که این سه رکن را نداشته باشد، بیشتر یک اعتراض خام است تا یک تحلیل سازنده.
در پست بعدی، بررسی میکنیم که وقتی نقد را با نفی اشتباه بگیریم، چه آسیبهایی رخ میدهد.
✍️ (۳)
اشتباه گرفتن نقد با نفی و آثار ویرانگر این سوءبرداشت
وقتی جامعهای نقد را با نفی یکی بداند، چه اتفاقی میافتد؟
👈 نتایج این سوءبرداشت، نهتنها فردی، بلکه اجتماعی و سازمانی است.
🔹 مثال اول: نابودی خلاقیت در سازمانها:
تصور کنید در یک جلسهی مدیریتی، کارمندی پیشنهاد دهد که شیوه اجرای یک پروژه باید اصلاح شود. مدیر، بهجای دریافت بازخورد، چنین پاسخی بدهد:
نتیجه؟ کارمندان دیگر جرئت نقد و پیشنهاد ندارند، چون هر نظری معادل مخالفت تلقی میشود. این سازمان با سرعت به سمت رکود فکری میرود.
ادامه 👇
Telegram
اندیشه وصدای ایرانیان :نقد و بررسی تفکر نوین ،ادبیات ، فلسفه ، سیاست و فرهنگ
این کانال به بررسی ونقد فلسفه ، ادبیات ، فرهنگ و سیاست در ایران و جهان میپردازد
🔹 مثال دوم: سکوت نخبگان از ترس برچسب خوردن
یک استاد دانشگاه مقالهای انتقادی درباره عملکرد سیستم آموزشی منتشر میکند. اما بهجای استقبال، برخی او را متهم به "بدبینی" یا "تخریب" میکنند.
«اگر نقد میکنی، پس مخالف کلیت نظام آموزشی هستی!»
نتیجه؟ بسیاری از متخصصان، دیگر حرفی نمیزنند. جامعه، صدای اصلاح را از دست میدهد.
🔹 مثال سوم: رشد تملق بهجای تحلیل
در محیطهای کاری، وقتی هر انتقادی ممنوع شود، چه چیزی جای آن را میگیرد؟
چاپلوسی و تأیید بیچونوچرا!
کارمندانی که حقیقت را نمیگویند، بهجای نقد، فقط تأیید میکنند. مدیریت، در سایهی این تأییداتِ مصلحتی، اشتباهاتش را نمیبیند و عملکرد به سراشیبی سقوط میافتد.
👈 نتیجهگیری و پیام آموزشی:
اگر نقد را با نفی یکی بدانیم، نهتنها خودمان، بلکه جامعه و سازمانهایمان را دچار سکوت، رکود، و چاپلوسی خواهیم کرد.
✅ راهحل؟ فهم صحیح نقد، پذیرش بازخورد، و ایجاد فرهنگی که تحلیل را به جای تعارف بنشاند.
حالا شما میتوانید این مطالب را به مسائل روز جامعه تعمیم دهید.
https://www.group-telegram.com/andishevasedayiranian.com
یک استاد دانشگاه مقالهای انتقادی درباره عملکرد سیستم آموزشی منتشر میکند. اما بهجای استقبال، برخی او را متهم به "بدبینی" یا "تخریب" میکنند.
«
نتیجه؟ بسیاری از متخصصان، دیگر حرفی نمیزنند. جامعه، صدای اصلاح را از دست میدهد.
🔹 مثال سوم: رشد تملق بهجای تحلیل
در محیطهای کاری، وقتی هر انتقادی ممنوع شود، چه چیزی جای آن را میگیرد؟
چاپلوسی و تأیید بیچونوچرا!
کارمندانی که حقیقت را نمیگویند، بهجای نقد، فقط تأیید میکنند. مدیریت، در سایهی این تأییداتِ مصلحتی، اشتباهاتش را نمیبیند و عملکرد به سراشیبی سقوط میافتد.
👈 نتیجهگیری و پیام آموزشی:
اگر نقد را با نفی یکی بدانیم، نهتنها خودمان، بلکه جامعه و سازمانهایمان را دچار سکوت، رکود، و چاپلوسی خواهیم کرد.
✅ راهحل؟ فهم صحیح نقد، پذیرش بازخورد، و ایجاد فرهنگی که تحلیل را به جای تعارف بنشاند.
حالا شما میتوانید این مطالب را به مسائل روز جامعه تعمیم دهید.
https://www.group-telegram.com/andishevasedayiranian.com
Telegram
اندیشه وصدای ایرانیان :نقد و بررسی تفکر نوین ،ادبیات ، فلسفه ، سیاست و فرهنگ
این کانال به بررسی ونقد فلسفه ، ادبیات ، فرهنگ و سیاست در ایران و جهان میپردازد
Forwarded from دغدغه های ملی ؛ برای ایران آباد و آزاد ، رضا بژکول ، پژوهشگر اجتماعی ، روزنامه نگار ، و دانش آموخته ارشد علوم سیاسی
🔴جنگ پرهیزی حکیم فردوسی در شاهنامه
مرا آشتی بهتر آید که جنگ
نباید گرفتن چنین کار تنگ
هم از آشتی کام مردم رواست
که نابود باد آنکه او جنگ خواست
مسازید جنگ و مریزید خون
مباشید کس را به بد رهنمون
وگر جنگ جوید کسی با سپاه
دل کینه دارش نیاید به راه
ز خون ریختن دل بباید کشید
سر بیگناهان نباید برید
نه مردی بود ، شیر آشوفتن
به زیر اندر آورده را کوفتن
که هر کو به بیداد جوید نبرد
جگر خسته باز آید و روی زرد
گر از دشمنت بد رسد ور ز دوست
بد و نیک را داد دادن نکوست...
#نه_به_جنگ
#نه_به_تجاوز
#صلح_برای_زیستن
#ایران_ما❤️
مرا آشتی بهتر آید که جنگ
نباید گرفتن چنین کار تنگ
هم از آشتی کام مردم رواست
که نابود باد آنکه او جنگ خواست
مسازید جنگ و مریزید خون
مباشید کس را به بد رهنمون
وگر جنگ جوید کسی با سپاه
دل کینه دارش نیاید به راه
ز خون ریختن دل بباید کشید
سر بیگناهان نباید برید
نه مردی بود ، شیر آشوفتن
به زیر اندر آورده را کوفتن
که هر کو به بیداد جوید نبرد
جگر خسته باز آید و روی زرد
گر از دشمنت بد رسد ور ز دوست
بد و نیک را داد دادن نکوست...
#نه_به_جنگ
#نه_به_تجاوز
#صلح_برای_زیستن
#ایران_ما❤️
Forwarded from تربیت سیاسی (احمد یغما)
در بزنگاههای حساس تاریخی، حقیقت نباید قربانی هیجانات و احساسات شود.
امروز، در میان بحرانها و تحولات جهانی، برخی دیدگاهها نشان میدهند که حتی در مواجهه با خطرات خارجی، وحدت ملی نباید مخدوش گردد.
تحلیل دوست عزیزم جناب دکتر علی مرادی مراغهای درباره تجاوز خارجی و موضع برخی افراد، تلاشی است برای بازخوانی اصول اساسی در دفاع از هویت و استقلال ملی. هیچ ملتی نمیتواند از حمله نیروهای بیگانه به سرزمین خود استقبال کند، مگر آنکه دچار ضعف در شناخت حقیقت تاریخی و ملی شده باشد.
این مقاله با استناد به تجربیات تاریخی و تحلیلهای سیاسی، این پرسش را مطرح میکند: آیا دشمن خارجی، فارغ از اختلافات داخلی، میتواند منادی دموکراسی و عدالت باشد؟ نویسنده با رجوع به موارد تاریخی و نقش بازیگران جهانی، بر ضرورت بازبینی مواضع برخی افراد در مواجهه با بحرانهای ملی تأکید میکند.
این نوشتار، نهتنها یک هشدار به کسانی است که نسبت به تهدیدات خارجی بیتفاوت شدهاند، بلکه دعوتی است به همه ایرانیان برای تأمل بیشتر در شرایط حساس کنونی.
بر این اساس، انتشار این تحلیل را گامی در مسیر افزایش آگاهی عمومی و بازخوانی اصول بنیادین ملی میدانیم.
با تقدیم احترام احمد یغما👇👇👇
💥کسانی که امروزها شادی می کنند!
✍️علی مرادی مراغه ای
♦️کسانی که امروزه از تجاوز اسرائیل و آمریکا به میهن مان به وجد آمده و شادی می کنند، یا ایرانی نیستند یا ایرانی شرافتمندی نیستند.
من فکر نمی کنم در جهان، مردمی وجود داشته باشد که از حمله ی یک خارجی متجاوزگر به میهن شان خوشحال باشند.
این بغایت اسف انگیز است که امروزه، وقتی برخی کانالهای ماهواره ای فارسی زبان را نگاه می کنم با خود می گویم آیا اینها ایرانی هستند یا اسرائیلی؟!
♦️این جنگ ایران تنها با اسرائیل نیست بلکه با آمریکاست چرا که، پدافند هوایی آمریکا در رهگیری و دفع حملات موشکی ایران با تمام قوا می کوشد و هواپیماها و بمبهای آمریکایی که تنها خلبانانش اسراییلی هستند در بمباران مناطق مختلف ایران مشارکت دارند.
اما در این میان عملکرد بزرگترین متحد استراتژیک ایرانی یعنی رفیق پوتین جالب است، هیچ کشوری به اندازه روسیه در این سالها ایران را نچاپیده است اما در این روزهای بغایت حساس و اسف انگیز ایران، حتی دریغ از یک پیام همدردی کرملین یا تلاش برای برقراری آتش بس در جنگ.
و البته رفیق پوتین، پریروز فرصتی پیدا کرد برای تبریک گفتن سالروز تولد ترامپ!
و چه کسی می تواند تردید کند که امروزه ایران تنها با اسرائیل نمی جنگد بلکه با آمریکا می جنگد با بمب ها و هواپیماهای آمریکایی تنها خلبانش اسرائیلی هستند!
خدابیامرز پدرم همیشه این ضرب المثل ورد زباش بود:
باشووا كول ده اله سن ،اوجا يئردن اله( یعنی حتی وقتی هم ميخواهی خاک بر سرت بريزی از جایی بلند بريز...!
یعنی تاکید بر همت بلند...!
♦️اما برگردم به شادی کنندگان اوضاع فعلی ایران و کسانی که در سمت متجاوزگر قرار گرفته اند با هرگونه بهانه و توجیه.
اینکه شما با حکومت کشورت موافق یا مخالف باشی حق طبیعی هر انسانی است اما اینکه در تخریب زیرساختهای کشورت و در سوگ فرزندان کشورت مخصوصا غیرنظامیان میهن ات، اظهار خوشحالی کنی با هیچ اصول اخلاقی سازگار نیست چرا که هر گونه مبارزه برای دموکراسی، آدابی و اصولی دارد و در این میان، قرار گرفتن در کنار متجاوزگر خارجی خیانت آشکار است و غیرقابل توجیه اخلاقی و عقلانی.
♦️این شادی کنندگان، از تاریخ درس نگرفته اند چون تاریخ میهن ما نشان داده که همکاری با تجاوزگر خارجی تحت هر عنوان و بهانه ای، همیشه لعنت و نفرین مردم ایران و نسل های آینده را بدنبال داشته است.
گریزی به تاریخ می زنم، دهها نمونه تاریخی وجود دارد:
در جنگهای خانمانسوز ایران و روسیه که بخش اصلی رنج و درد و ویرانی بر دوش آذربایجان بود و کمتر خانه ای بود که فرزندی یا پدری از دست نداده باشد و مردم به ضد جنگ بدل شده بودند و معترض به وضع موجود. در چنین اوضاع اسف انگیزی شخصی بنام«ميرفتاح» در خدمت به روسها سنگ تمام گذاشت!
او با گروهی به مرند رفته قوای کمتر از سه هزار نفری روسی را به تبریز کشاند!
در آن روزهای سیاه، روسها میرفتاح را حاکم تبریز کردند و ميرفتاح در حق آنانکه مخالف روسها بودند از هيچگونه جنايتى صرف نظر نكرد «در ملاء عام، مردم را گرفته، به چوب مى بست و آزار می نمود»
اما حكمرانى ميرفتاح بر تبريز چندان نپائيد چون پس از عقد تركمنچاى، وقتى روسها ايران را تخليه كردند ميرفتاح نیز چون از «طعنه هاى مردم تبريز و دولت ايران ايمن نبود به روسيه پناهنده شد».
امروز، در میان بحرانها و تحولات جهانی، برخی دیدگاهها نشان میدهند که حتی در مواجهه با خطرات خارجی، وحدت ملی نباید مخدوش گردد.
تحلیل دوست عزیزم جناب دکتر علی مرادی مراغهای درباره تجاوز خارجی و موضع برخی افراد، تلاشی است برای بازخوانی اصول اساسی در دفاع از هویت و استقلال ملی. هیچ ملتی نمیتواند از حمله نیروهای بیگانه به سرزمین خود استقبال کند، مگر آنکه دچار ضعف در شناخت حقیقت تاریخی و ملی شده باشد.
این مقاله با استناد به تجربیات تاریخی و تحلیلهای سیاسی، این پرسش را مطرح میکند: آیا دشمن خارجی، فارغ از اختلافات داخلی، میتواند منادی دموکراسی و عدالت باشد؟ نویسنده با رجوع به موارد تاریخی و نقش بازیگران جهانی، بر ضرورت بازبینی مواضع برخی افراد در مواجهه با بحرانهای ملی تأکید میکند.
این نوشتار، نهتنها یک هشدار به کسانی است که نسبت به تهدیدات خارجی بیتفاوت شدهاند، بلکه دعوتی است به همه ایرانیان برای تأمل بیشتر در شرایط حساس کنونی.
بر این اساس، انتشار این تحلیل را گامی در مسیر افزایش آگاهی عمومی و بازخوانی اصول بنیادین ملی میدانیم.
با تقدیم احترام احمد یغما👇👇👇
💥کسانی که امروزها شادی می کنند!
✍️علی مرادی مراغه ای
♦️کسانی که امروزه از تجاوز اسرائیل و آمریکا به میهن مان به وجد آمده و شادی می کنند، یا ایرانی نیستند یا ایرانی شرافتمندی نیستند.
من فکر نمی کنم در جهان، مردمی وجود داشته باشد که از حمله ی یک خارجی متجاوزگر به میهن شان خوشحال باشند.
این بغایت اسف انگیز است که امروزه، وقتی برخی کانالهای ماهواره ای فارسی زبان را نگاه می کنم با خود می گویم آیا اینها ایرانی هستند یا اسرائیلی؟!
♦️این جنگ ایران تنها با اسرائیل نیست بلکه با آمریکاست چرا که، پدافند هوایی آمریکا در رهگیری و دفع حملات موشکی ایران با تمام قوا می کوشد و هواپیماها و بمبهای آمریکایی که تنها خلبانانش اسراییلی هستند در بمباران مناطق مختلف ایران مشارکت دارند.
اما در این میان عملکرد بزرگترین متحد استراتژیک ایرانی یعنی رفیق پوتین جالب است، هیچ کشوری به اندازه روسیه در این سالها ایران را نچاپیده است اما در این روزهای بغایت حساس و اسف انگیز ایران، حتی دریغ از یک پیام همدردی کرملین یا تلاش برای برقراری آتش بس در جنگ.
و البته رفیق پوتین، پریروز فرصتی پیدا کرد برای تبریک گفتن سالروز تولد ترامپ!
و چه کسی می تواند تردید کند که امروزه ایران تنها با اسرائیل نمی جنگد بلکه با آمریکا می جنگد با بمب ها و هواپیماهای آمریکایی تنها خلبانش اسرائیلی هستند!
خدابیامرز پدرم همیشه این ضرب المثل ورد زباش بود:
باشووا كول ده اله سن ،اوجا يئردن اله( یعنی حتی وقتی هم ميخواهی خاک بر سرت بريزی از جایی بلند بريز...!
یعنی تاکید بر همت بلند...!
♦️اما برگردم به شادی کنندگان اوضاع فعلی ایران و کسانی که در سمت متجاوزگر قرار گرفته اند با هرگونه بهانه و توجیه.
اینکه شما با حکومت کشورت موافق یا مخالف باشی حق طبیعی هر انسانی است اما اینکه در تخریب زیرساختهای کشورت و در سوگ فرزندان کشورت مخصوصا غیرنظامیان میهن ات، اظهار خوشحالی کنی با هیچ اصول اخلاقی سازگار نیست چرا که هر گونه مبارزه برای دموکراسی، آدابی و اصولی دارد و در این میان، قرار گرفتن در کنار متجاوزگر خارجی خیانت آشکار است و غیرقابل توجیه اخلاقی و عقلانی.
♦️این شادی کنندگان، از تاریخ درس نگرفته اند چون تاریخ میهن ما نشان داده که همکاری با تجاوزگر خارجی تحت هر عنوان و بهانه ای، همیشه لعنت و نفرین مردم ایران و نسل های آینده را بدنبال داشته است.
گریزی به تاریخ می زنم، دهها نمونه تاریخی وجود دارد:
در جنگهای خانمانسوز ایران و روسیه که بخش اصلی رنج و درد و ویرانی بر دوش آذربایجان بود و کمتر خانه ای بود که فرزندی یا پدری از دست نداده باشد و مردم به ضد جنگ بدل شده بودند و معترض به وضع موجود. در چنین اوضاع اسف انگیزی شخصی بنام«ميرفتاح» در خدمت به روسها سنگ تمام گذاشت!
او با گروهی به مرند رفته قوای کمتر از سه هزار نفری روسی را به تبریز کشاند!
در آن روزهای سیاه، روسها میرفتاح را حاکم تبریز کردند و ميرفتاح در حق آنانکه مخالف روسها بودند از هيچگونه جنايتى صرف نظر نكرد «در ملاء عام، مردم را گرفته، به چوب مى بست و آزار می نمود»
اما حكمرانى ميرفتاح بر تبريز چندان نپائيد چون پس از عقد تركمنچاى، وقتى روسها ايران را تخليه كردند ميرفتاح نیز چون از «طعنه هاى مردم تبريز و دولت ايران ايمن نبود به روسيه پناهنده شد».
Forwarded from کار برای زندگی | الهام مراد
۲/۱ چرا یک سازمان مردمنهاد «باید» کارزار آنلاین راهاندازی کند؟
الهام مراد، کنشگر توسعه محلی
در سال ۲۰۱۳، سازمان «شهروند عمومی»، که یکی از سازمانهای مردمنهاد پیشرو در آمریکا است، یک بسیج اجتماعی علیه نفوذ پولهای کلان در سیاست راهاندازی کرد. این سازمان با ایجاد یک کارزار آنلاین و بسیج افکار عمومی در شبکههای اجتماعی، توانست بیش از ۷۰۰ هزار امضا جمعآوری کند. این حرکت، در کنار اقدامات دیگر سازمانهای مدنی، منجر به تصویب قوانینی شد که شرکتهای بزرگ را ملزم به افشای کمکهای مالی خود به کمپینهای انتخاباتی کردند.
این مثال نشان میدهد که چگونه یک سازمان مردمنهاد، نهتنها با فعالیتهای میدانی بلکه با کارزارهای آنلاین، میتواند بر تغییر سیاستهای کلان اثرگذار باشد. اما ادعایی در این یادداشت مطرح میشود که فراتر از این است که سمنها(سازمانهای مردمنهاد) میتوانند با راهاندازی کارزار موثر باشند. در این متن تلاش میشود که توضیح دادهشود که چرا سمنها «باید» این روش را در فعالیتهای خود بهکار گیرند؟ برای پاسخ به این پرسش باید به سراغ دو موضوع رفت: تقویت سرمایه اجتماعی و به بلوغ رسیدن در جلب مشارکت محلی.
تقویت شبکههای مدنی و سرمایه اجتماعی
سرمایه اجتماعی مفهومی چندوجهی است که در علوم اجتماعی، اقتصادی و سیاسی تعاریف متعددی برای آن ارائه شده است. در یک تعریف کلی، سرمایه اجتماعی به مجموعهای از هنجارها، ارزشها، شبکههای اجتماعی و اعتماد متقابل میان افراد و گروهها اشاره دارد که موجب تسهیل همکاری و کنش جمعی در جامعه میشود. این مفهوم به عنوان یکی از منابع ناملموس جوامع، نقشی کلیدی در توسعه اقتصادی، انسجام اجتماعی و کارآمدی نهادهای دموکراتیک ایفا میکند.
مطالبهگری آنلاین هم یکی از راههای مؤثر برای استفاده از سرمایهٔ اجتماعی و هم راهی برای تقویت آن است. سازمانهای مردمنهاد، با فعالیتهای خود میتوانند ساختارهای پایداری برای تعاملات اجتماعی ایجاد کنند و باعث افزایش اعتماد عمومی و هنجارهای همکاری شوند. این همان سرمایهٔ اجتماعی است که وجود آن در سمنها، امکان موفقیت کارزارهایی که توسط ایشان راهاندازی میشود را افزایش میدهد. از طرف دیگر اعتماد و شبکههای ارتباطی، منابعی هستند که با خرج کردن درست، افزایش مییابند. با فراگیر شدن یک کارزار و تاثیرگذاری آن متقابلا سرمایهاجتماعی به جریان انداخته شده نیز تقویت میشود.
بهعنوان مثال، «صلح سبز»، یکی از سازمانهای مردمنهاد پیشرو در حوزه محیطزیست، سالانه دهها کارزار آنلاین راهاندازی میکند. این سازمان، شبکهای از حامیان وفادار را در سراسر جهان ایجاد کرده که با هر فراخوان، در عرض چند روز میلیونها امضا جمعآوری میکنند. این سطح از مشارکت، تنها زمانی امکانپذیر است که یک سازمان مردمنهاد، بهطور پیوسته در جامعه خود سرمایهگذاری کرده و اعتماد عمومی را تقویت کند. راهاندازی کارزارهایی که میتواند فراگیر شود و موفقیتهایی را چه از نظر آگاهیرسانی و چه از نظر تغییرهای سیاستی تاثیرگذار باشد نیز متقابلا اعتماد به این سازمان را تقویت و سرمایهٔ اجتماعیاش را غنیتر میکند.
این ارتباط رفت و برگشتی ما را به الزام کنشگری از این جنس نزدیک میکند اما آن را به طور کامل توضیح نمیدهد. برای توضیح کاملتر باید به سراغ مفهوم بعدی یعنی مشارکت برویم.
مشارکت محلی راهی برای حل تمامی مشکلات؟
مشارکت، آنگونه که این روزها در قالب توسعهٔ اجتماعات در همراهی با مردم و یا رویکرد تسهیلگری در سمنها شناخته میشود امروزه به عنوان یک راه بی چون و چرای ظرفیتسازی در جوامع و ارتقای سطح کیفی زندگی اجتماعات دیده میشود. اما اگر یک جامعه به مشارکت برای حل مشکلات خود تشویق شود اما در این فرایند مطالبهگری از مسئولین لحاظ نشود، در ابتدا ممکن است در اثر مشارکت، انسجام اجتماعی افزایش یابد و مردم برای حل مشکلات کوچکتر به همکاری بپردازند. در اثر این رویکرد، در کوتاهمدت برخی چالشهای روزمره کاهش مییابد، اما در بلندمدت، بسیاری از مسائل زیرساختی و کلان که نیازمند سیاستگذاری و مداخله دولت هستند، بیپاسخ خواهند ماند. در نتیجه، دولت بهتدریج از مسئولیتهای خود فاصله میگیرد و حل مشکلات عمومی را بر عهده خود مردم میگذارد.
از طرف دیگر، نبود مطالبهگری از مسئولین باعث کاهش پاسخگویی آنها شده و میتواند زمینهساز فساد و سوءمدیریت شود. وقتی شهروندان خواستههای خود را بهصورت رسمی و جمعی مطرح نکنند، نهادهای دولتی تحت فشار اجتماعی قرار نمیگیرند و در نتیجه، خدمات عمومی ممکن است ناکارآمد، نابرابر یا حتی متوقف شود.
ادامه
الهام مراد، کنشگر توسعه محلی
در سال ۲۰۱۳، سازمان «شهروند عمومی»، که یکی از سازمانهای مردمنهاد پیشرو در آمریکا است، یک بسیج اجتماعی علیه نفوذ پولهای کلان در سیاست راهاندازی کرد. این سازمان با ایجاد یک کارزار آنلاین و بسیج افکار عمومی در شبکههای اجتماعی، توانست بیش از ۷۰۰ هزار امضا جمعآوری کند. این حرکت، در کنار اقدامات دیگر سازمانهای مدنی، منجر به تصویب قوانینی شد که شرکتهای بزرگ را ملزم به افشای کمکهای مالی خود به کمپینهای انتخاباتی کردند.
این مثال نشان میدهد که چگونه یک سازمان مردمنهاد، نهتنها با فعالیتهای میدانی بلکه با کارزارهای آنلاین، میتواند بر تغییر سیاستهای کلان اثرگذار باشد. اما ادعایی در این یادداشت مطرح میشود که فراتر از این است که سمنها(سازمانهای مردمنهاد) میتوانند با راهاندازی کارزار موثر باشند. در این متن تلاش میشود که توضیح دادهشود که چرا سمنها «باید» این روش را در فعالیتهای خود بهکار گیرند؟ برای پاسخ به این پرسش باید به سراغ دو موضوع رفت: تقویت سرمایه اجتماعی و به بلوغ رسیدن در جلب مشارکت محلی.
تقویت شبکههای مدنی و سرمایه اجتماعی
سرمایه اجتماعی مفهومی چندوجهی است که در علوم اجتماعی، اقتصادی و سیاسی تعاریف متعددی برای آن ارائه شده است. در یک تعریف کلی، سرمایه اجتماعی به مجموعهای از هنجارها، ارزشها، شبکههای اجتماعی و اعتماد متقابل میان افراد و گروهها اشاره دارد که موجب تسهیل همکاری و کنش جمعی در جامعه میشود. این مفهوم به عنوان یکی از منابع ناملموس جوامع، نقشی کلیدی در توسعه اقتصادی، انسجام اجتماعی و کارآمدی نهادهای دموکراتیک ایفا میکند.
مطالبهگری آنلاین هم یکی از راههای مؤثر برای استفاده از سرمایهٔ اجتماعی و هم راهی برای تقویت آن است. سازمانهای مردمنهاد، با فعالیتهای خود میتوانند ساختارهای پایداری برای تعاملات اجتماعی ایجاد کنند و باعث افزایش اعتماد عمومی و هنجارهای همکاری شوند. این همان سرمایهٔ اجتماعی است که وجود آن در سمنها، امکان موفقیت کارزارهایی که توسط ایشان راهاندازی میشود را افزایش میدهد. از طرف دیگر اعتماد و شبکههای ارتباطی، منابعی هستند که با خرج کردن درست، افزایش مییابند. با فراگیر شدن یک کارزار و تاثیرگذاری آن متقابلا سرمایهاجتماعی به جریان انداخته شده نیز تقویت میشود.
بهعنوان مثال، «صلح سبز»، یکی از سازمانهای مردمنهاد پیشرو در حوزه محیطزیست، سالانه دهها کارزار آنلاین راهاندازی میکند. این سازمان، شبکهای از حامیان وفادار را در سراسر جهان ایجاد کرده که با هر فراخوان، در عرض چند روز میلیونها امضا جمعآوری میکنند. این سطح از مشارکت، تنها زمانی امکانپذیر است که یک سازمان مردمنهاد، بهطور پیوسته در جامعه خود سرمایهگذاری کرده و اعتماد عمومی را تقویت کند. راهاندازی کارزارهایی که میتواند فراگیر شود و موفقیتهایی را چه از نظر آگاهیرسانی و چه از نظر تغییرهای سیاستی تاثیرگذار باشد نیز متقابلا اعتماد به این سازمان را تقویت و سرمایهٔ اجتماعیاش را غنیتر میکند.
این ارتباط رفت و برگشتی ما را به الزام کنشگری از این جنس نزدیک میکند اما آن را به طور کامل توضیح نمیدهد. برای توضیح کاملتر باید به سراغ مفهوم بعدی یعنی مشارکت برویم.
مشارکت محلی راهی برای حل تمامی مشکلات؟
مشارکت، آنگونه که این روزها در قالب توسعهٔ اجتماعات در همراهی با مردم و یا رویکرد تسهیلگری در سمنها شناخته میشود امروزه به عنوان یک راه بی چون و چرای ظرفیتسازی در جوامع و ارتقای سطح کیفی زندگی اجتماعات دیده میشود. اما اگر یک جامعه به مشارکت برای حل مشکلات خود تشویق شود اما در این فرایند مطالبهگری از مسئولین لحاظ نشود، در ابتدا ممکن است در اثر مشارکت، انسجام اجتماعی افزایش یابد و مردم برای حل مشکلات کوچکتر به همکاری بپردازند. در اثر این رویکرد، در کوتاهمدت برخی چالشهای روزمره کاهش مییابد، اما در بلندمدت، بسیاری از مسائل زیرساختی و کلان که نیازمند سیاستگذاری و مداخله دولت هستند، بیپاسخ خواهند ماند. در نتیجه، دولت بهتدریج از مسئولیتهای خود فاصله میگیرد و حل مشکلات عمومی را بر عهده خود مردم میگذارد.
از طرف دیگر، نبود مطالبهگری از مسئولین باعث کاهش پاسخگویی آنها شده و میتواند زمینهساز فساد و سوءمدیریت شود. وقتی شهروندان خواستههای خود را بهصورت رسمی و جمعی مطرح نکنند، نهادهای دولتی تحت فشار اجتماعی قرار نمیگیرند و در نتیجه، خدمات عمومی ممکن است ناکارآمد، نابرابر یا حتی متوقف شود.
ادامه
Forwarded from کار برای زندگی | الهام مراد
۲/۲ ادامه از بخش اول
در چنین وضعیتی، مشارکت اجتماعی بدون مطالبهگری از مسئولین، موجب میشود که مردم بهمرور زمان احساس ناتوانی و ناامیدی کنند. وقتی مشکلات اساسی همچنان پابرجا بماند، انگیزه برای مشارکت کاهش مییابد و بیتفاوتی اجتماعی گسترش پیدا میکند.
به بیان سادهتر، در رویکرد مشارکتیای که در آن مطالبهگری ترویج نشود، بار توسعه بر دوش مردم گذاشته خواهد شد. در ابتدا مردم با ایفای سهم خود از نتایج مشارکت شگفتزده خواهند شد اما در ادامه، با عدم ایفای نقش دولت در قبال ایشان، اشتیاق اولیه فروکش کرده و جای خود را به نارضایتی خواهد داد.
بنابراین، اگر سمنها به بلوغی رسیدهاند که به جای پرداختن سطحی به مسائل به حل ریشهای آن بپردازند و اگر در حل ریشهای مسائل به باور مشارکت جمعی و حضور صاحبان مسئله در بالاترین سطح مشارکت رسیدهاند، پلهٔ بعدی ورود به فضای مطالبهگری است. مطالبهگریای که جزئی از روند زندگی مردم باشد و نه لزوما یک کنش انقلابی. این مورد خطاب قرار دادن مسئولین و انتظار ایفای نقش از دولت در توسعه و تغییرات مورد انتظار، مکمل مشارکت مردم خواهد بود و اینجاست که «باید»ی پرداختن به مطالبهگری مشخص خواهد شد.
در ایران،نیز، وجود یک پلتفرم آنلاین قانونی برای مطالبهگری، به سمنها کمک کردهاست که در یک فضای امن و مناسب برای طیف وسیعی از جامعهٔ مخاطب، از فرصت مطالبهگری و همراه کردن مخاطبان مختلف از یک سو و از سوی دیگر مخاطب قرار دادن مسئولین و تعامل با ایشان استفاده کنند. «کارزار» فرصتی است که میتواند سازمانهای مردمنهاد ایرانی را یک قدم فراتر از تلاشهایی که تاکنون انجام دادهاند پیش ببرد.
منتشر شده در روزنامه هممیهن ۱۵ اسفند ۴۰۳
در چنین وضعیتی، مشارکت اجتماعی بدون مطالبهگری از مسئولین، موجب میشود که مردم بهمرور زمان احساس ناتوانی و ناامیدی کنند. وقتی مشکلات اساسی همچنان پابرجا بماند، انگیزه برای مشارکت کاهش مییابد و بیتفاوتی اجتماعی گسترش پیدا میکند.
به بیان سادهتر، در رویکرد مشارکتیای که در آن مطالبهگری ترویج نشود، بار توسعه بر دوش مردم گذاشته خواهد شد. در ابتدا مردم با ایفای سهم خود از نتایج مشارکت شگفتزده خواهند شد اما در ادامه، با عدم ایفای نقش دولت در قبال ایشان، اشتیاق اولیه فروکش کرده و جای خود را به نارضایتی خواهد داد.
بنابراین، اگر سمنها به بلوغی رسیدهاند که به جای پرداختن سطحی به مسائل به حل ریشهای آن بپردازند و اگر در حل ریشهای مسائل به باور مشارکت جمعی و حضور صاحبان مسئله در بالاترین سطح مشارکت رسیدهاند، پلهٔ بعدی ورود به فضای مطالبهگری است. مطالبهگریای که جزئی از روند زندگی مردم باشد و نه لزوما یک کنش انقلابی. این مورد خطاب قرار دادن مسئولین و انتظار ایفای نقش از دولت در توسعه و تغییرات مورد انتظار، مکمل مشارکت مردم خواهد بود و اینجاست که «باید»ی پرداختن به مطالبهگری مشخص خواهد شد.
در ایران،نیز، وجود یک پلتفرم آنلاین قانونی برای مطالبهگری، به سمنها کمک کردهاست که در یک فضای امن و مناسب برای طیف وسیعی از جامعهٔ مخاطب، از فرصت مطالبهگری و همراه کردن مخاطبان مختلف از یک سو و از سوی دیگر مخاطب قرار دادن مسئولین و تعامل با ایشان استفاده کنند. «کارزار» فرصتی است که میتواند سازمانهای مردمنهاد ایرانی را یک قدم فراتر از تلاشهایی که تاکنون انجام دادهاند پیش ببرد.
منتشر شده در روزنامه هممیهن ۱۵ اسفند ۴۰۳
Forwarded from نگاه متفاوت (احمد زیدآبادی) (Ahmad Zeidabadi)
بازگشت به عصر حجر؟
برخی افراد ذینفوذ، تکنولوژیهای جدید از جمله تکنولوژی ارتباطی را عامل رخنهٔ سرویسهای جاسوسی بیگانه بخصوص اسرائیل در کشور معرفی میکنند و خواستار ممنوعیت استفاده از آنها هستند!
این درست مثل این است که چون برخی کامیونها و وانتبارها عامل جابجایی پهپادهای اسرائیلی در داخل خاک ایران بودند، بنابراین، از این به بعد باید تردد کامیون و وانت در سرتاسر کشور ممنوع اعلام شود!
روشن است که با نفی استفاده از تکنولوژی روز، نه فقط امنیت یک کشور در این دوران تاریخی قابل تأمین نیست بلکه زندگی عادی هم اصولاً امکان تداوم ندارد.
تأمین امنیت ملی هر کشور در همین وضعیت موجود جهان و سطح تکنولوژی آن، هنر است وگرنه با شیوهای که محمدجواد لاریجانی و همفکرانش توصیه میکنند، فقط میتوان به عصر حجر بازگشت! بازگشت به عصر حجر هم نه ممکن است و نه تأمین کنندهٔ امنیت است.
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
برخی افراد ذینفوذ، تکنولوژیهای جدید از جمله تکنولوژی ارتباطی را عامل رخنهٔ سرویسهای جاسوسی بیگانه بخصوص اسرائیل در کشور معرفی میکنند و خواستار ممنوعیت استفاده از آنها هستند!
این درست مثل این است که چون برخی کامیونها و وانتبارها عامل جابجایی پهپادهای اسرائیلی در داخل خاک ایران بودند، بنابراین، از این به بعد باید تردد کامیون و وانت در سرتاسر کشور ممنوع اعلام شود!
روشن است که با نفی استفاده از تکنولوژی روز، نه فقط امنیت یک کشور در این دوران تاریخی قابل تأمین نیست بلکه زندگی عادی هم اصولاً امکان تداوم ندارد.
تأمین امنیت ملی هر کشور در همین وضعیت موجود جهان و سطح تکنولوژی آن، هنر است وگرنه با شیوهای که محمدجواد لاریجانی و همفکرانش توصیه میکنند، فقط میتوان به عصر حجر بازگشت! بازگشت به عصر حجر هم نه ممکن است و نه تأمین کنندهٔ امنیت است.
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
Forwarded from عصر ایران (Sh s)
آغاز آمادگی ترکیه برای مسیری که روسیه رفت؛ آیا آنکارا را هم طالبان را به رسمیت میشناسد
🔹سفارت افغانستان در آنکارا اعلام کرد که صنیعالله فرهمند، سفیر تازه معرفی شده این سفارت در ترکیه، اعتبارنامه خود را به احمد جمیل میر اوغلو، رئیس تشریفات وزارت خارجه ترکیه، تحویل داده است.
🔹به گفته سفارت طالبان در ترکیه، دو طرف در این دیدار همچنان درباره روابط دوجانبه میان افغانستان و ترکیه گفتوگو کردند.
asriran.com
@MyAsriran
🔹سفارت افغانستان در آنکارا اعلام کرد که صنیعالله فرهمند، سفیر تازه معرفی شده این سفارت در ترکیه، اعتبارنامه خود را به احمد جمیل میر اوغلو، رئیس تشریفات وزارت خارجه ترکیه، تحویل داده است.
🔹به گفته سفارت طالبان در ترکیه، دو طرف در این دیدار همچنان درباره روابط دوجانبه میان افغانستان و ترکیه گفتوگو کردند.
asriran.com
@MyAsriran
Forwarded from مطالعات روابط بین الملل
مصاحبه مهدی حسن با حسین موسویان
https://zeteo.com/p/still-chance-for-a-nuclear-deal-with
بخش اول
مهدی حسن صاحب کمپانی مطبوعاتی زیتیو، ژورنالیست و نویسنده و مجری برنامه های سیاسی تلویزیونی مشهور بین الملل
او در این مصاحبه مهمترین موضوعات چالشی را مطرح کرد. ازجمله اینکه : برنده این جنگ کدامیک از دو کشور بود، اسرائیل یا ایران؟ وضعیت برنامه هسته ای ایران بعد از حملات آمریکا و اسرائیل چیست؟ آیا احتمال جنگ جدید بین آمریکا و اسرائیل با ایران وجود دارد؟ چرا ایران با شعارهای مرگ برآمریکا و مرگ بر اسرائیل و نابودی اسرائیل، بهانه بدست اسرائیل و آمریکا میدهد تا حمله به ایران را توجیه کنند؟ آیا در این شرایط امکان توافق ایران وآمریکا جود دارد؟ آیا ایران حاضر است دست از تهدید موجودیت اسرائیل بردارد؟ چرا ایران 400 کیلوگرم اورانیوم غنی شده 60% ذخیره کرده که صرفا کاربرد نظامی دارد؟ آیا با وجود کشته شدن دهها دانشمند هسته ای، ایران قادر به حفظ برنامه هسته ای خود میباشد؟ احتمال ترور مقام رهبری و عواقب آن چیست؟ رابطه حکومت با مردم بعد از این جنگ چگونه خواهد بود؟ آیا ایران از معاهده ان پی تی خارج خواهد شد؟ آیا ایران با گروسی مدیرکل آژانس همکاری خواهد کرد؟ آیا ایران فرمول دو دولت فلسطینی و اسرائیلی را خواهد پذیرفت؟ آیا ایران به حمایت از گروههای نیابتی در منطقه ادامه خواهد داد؟
متن مصاحبه:
مهدی حسن: وضعیت فعلی برنامه هسته ای ایران چیست؟ ترامپ میگوید توانسته با حمله نظامی اخیر، تاسیسات هسته ای ایران را نابود کند. سازمانهای اطلاعاتی آمریکا میگویند که بطور کامل نابود نشده. واقعیت چیست؟
موسویان: اگر هدف آمریکا ضربه به تاسیسات هسته ای ایران بود آنها توانسته اند خسارات سنگین و گسترده ای را به تاسیسات هسته ای ایران وارد کنند. اما اگر هدف نابودی توان هسته ای ایران بوده باشد، آنها شکست خورده اند چون ایران به دانش فنی هسته ای دست یافته و دانش علمی و فنی با بمباران از بین نمیرود. آنها میتوانند تاسیسات و ساختمانها و حتی سانتریفیوژها را از بین ببرند، اما آنها قابل بازسازی هستند.
مهدی حسن: اسرائیلی ها میگویند که دانشمندان هسته ای زیادی را کشته اند و از این طریق قادر به حذف برنامه هسته ای ایران هستند.
موسویان: ترور دانشمندان هسته ای ایران از سال 2010 توسط اسرائیل آغاز شد. در آن مقطع ایران نسل 1 سانتریفیوژ بنام آی. آر-1 داشت. در طول این 15 سال اسرائیلی ها 40-50 تن از دانشمندان هسته ای ایران را ترور کرده اند اما توان هسته ای ایران گسترش یافته است و اکنون ایران نسل های 2 و 4 و 6 و8 و9 سانتیریفیوژها را دارد که بسیار پیشرفته تر هستند. لذا میتوان نتیجه گرفت که هرچه اسرائیل بیشتر دانشمند هسته ای ایران را ترور کرده، برنامه هسته ای ایران بیشتر پیشرفت کرده است. چون با ترور دانشمندان هسته ای، نمیتوان علم و دانش هسته ای را ترور کرد و ایرانیها مصمم تر میشوند.
مهدی حسن: ایران 400 کیوگرم اورانیوم غنی شده 60% دارد که اکثر متخصصین میگویند که اورانیوم غنی شده 60% عمدتا مصرف نظامی دارد و لذا ایران دنبال ساخت بمب اتم است. این استدلال را نمیشود رد کرد.
موسویان: فرض کنید این بحث درست است که اورانیوم غنی شده 60% کاربرد نظامی دارد. اما برگردیم به اصل نیت ایران. در سال 2015، برجام بین ایران و قدرتهای جهانی توافق شد. ایران در قالب این توافق، هزاران تن ذخیره اورانیوم غنی شده را یا صادر کرد ویا تبدیل کرد. ایران هیچ ذخیره اورانیوم غنی شده 60% و 20% نداشت. ایران بالاترین سطح همکاری با آژانس را انجام داد و همه ابهامات فنی آژانس برطرف شد. آژانس صلح آمیز بودن برنامه هسته ای ایران را تایید کرد. ایران همچنین محدودیتهای زیادی در برنامه هسته ای خود را پذیرفت و انجام داد.
اما ترامپ در سال 2018 در مقطعی از برجام خارج شد که ایران به تعهداتش بطور کامل پایبند بود. بدتر اینکه در شرایطی که ایران گسترده ترین سطح بازرسی ها و محدودیتها را پذیرفته و به آن عمل میکرد، ترامپ گسترده ترین تحریمها علیه ایران را اعمال کرد. لذا ایران در واکنش به اقدام ترامپ، سطح وظرفیت غنی سازی خود را افزایش داد تا به آمریکاییها بفهماند که تحت فشار، تسلیم نمیشود. اعتقاد من این است که ایران در آن مقطع با افزایش سطح غنی سازی، قصد داشت آمریکا را به پای میز مذاکره بکشاند. دلیل من هم این است که وقتی استیو ویتکاف نماینده ترامپ با آقای عراقچی وزیر خارجه ایران مذاکره کرد، طرف ایرانی به او گفت که ایران حاضر است ذخائر اورانیوم 60% موجود خود را یا صادر کند و یا تبدیل کند. لذا نیت ایران مذاکره و توافق بود و نه بمب اتم.
⭕ ️کانال مطالعات روابط بین الملل ⭕️
@motaleeat_ravabt
https://www.group-telegram.com/motaleeat_ravabt
https://zeteo.com/p/still-chance-for-a-nuclear-deal-with
بخش اول
مهدی حسن صاحب کمپانی مطبوعاتی زیتیو، ژورنالیست و نویسنده و مجری برنامه های سیاسی تلویزیونی مشهور بین الملل
او در این مصاحبه مهمترین موضوعات چالشی را مطرح کرد. ازجمله اینکه : برنده این جنگ کدامیک از دو کشور بود، اسرائیل یا ایران؟ وضعیت برنامه هسته ای ایران بعد از حملات آمریکا و اسرائیل چیست؟ آیا احتمال جنگ جدید بین آمریکا و اسرائیل با ایران وجود دارد؟ چرا ایران با شعارهای مرگ برآمریکا و مرگ بر اسرائیل و نابودی اسرائیل، بهانه بدست اسرائیل و آمریکا میدهد تا حمله به ایران را توجیه کنند؟ آیا در این شرایط امکان توافق ایران وآمریکا جود دارد؟ آیا ایران حاضر است دست از تهدید موجودیت اسرائیل بردارد؟ چرا ایران 400 کیلوگرم اورانیوم غنی شده 60% ذخیره کرده که صرفا کاربرد نظامی دارد؟ آیا با وجود کشته شدن دهها دانشمند هسته ای، ایران قادر به حفظ برنامه هسته ای خود میباشد؟ احتمال ترور مقام رهبری و عواقب آن چیست؟ رابطه حکومت با مردم بعد از این جنگ چگونه خواهد بود؟ آیا ایران از معاهده ان پی تی خارج خواهد شد؟ آیا ایران با گروسی مدیرکل آژانس همکاری خواهد کرد؟ آیا ایران فرمول دو دولت فلسطینی و اسرائیلی را خواهد پذیرفت؟ آیا ایران به حمایت از گروههای نیابتی در منطقه ادامه خواهد داد؟
متن مصاحبه:
مهدی حسن: وضعیت فعلی برنامه هسته ای ایران چیست؟ ترامپ میگوید توانسته با حمله نظامی اخیر، تاسیسات هسته ای ایران را نابود کند. سازمانهای اطلاعاتی آمریکا میگویند که بطور کامل نابود نشده. واقعیت چیست؟
موسویان: اگر هدف آمریکا ضربه به تاسیسات هسته ای ایران بود آنها توانسته اند خسارات سنگین و گسترده ای را به تاسیسات هسته ای ایران وارد کنند. اما اگر هدف نابودی توان هسته ای ایران بوده باشد، آنها شکست خورده اند چون ایران به دانش فنی هسته ای دست یافته و دانش علمی و فنی با بمباران از بین نمیرود. آنها میتوانند تاسیسات و ساختمانها و حتی سانتریفیوژها را از بین ببرند، اما آنها قابل بازسازی هستند.
مهدی حسن: اسرائیلی ها میگویند که دانشمندان هسته ای زیادی را کشته اند و از این طریق قادر به حذف برنامه هسته ای ایران هستند.
موسویان: ترور دانشمندان هسته ای ایران از سال 2010 توسط اسرائیل آغاز شد. در آن مقطع ایران نسل 1 سانتریفیوژ بنام آی. آر-1 داشت. در طول این 15 سال اسرائیلی ها 40-50 تن از دانشمندان هسته ای ایران را ترور کرده اند اما توان هسته ای ایران گسترش یافته است و اکنون ایران نسل های 2 و 4 و 6 و8 و9 سانتیریفیوژها را دارد که بسیار پیشرفته تر هستند. لذا میتوان نتیجه گرفت که هرچه اسرائیل بیشتر دانشمند هسته ای ایران را ترور کرده، برنامه هسته ای ایران بیشتر پیشرفت کرده است. چون با ترور دانشمندان هسته ای، نمیتوان علم و دانش هسته ای را ترور کرد و ایرانیها مصمم تر میشوند.
مهدی حسن: ایران 400 کیوگرم اورانیوم غنی شده 60% دارد که اکثر متخصصین میگویند که اورانیوم غنی شده 60% عمدتا مصرف نظامی دارد و لذا ایران دنبال ساخت بمب اتم است. این استدلال را نمیشود رد کرد.
موسویان: فرض کنید این بحث درست است که اورانیوم غنی شده 60% کاربرد نظامی دارد. اما برگردیم به اصل نیت ایران. در سال 2015، برجام بین ایران و قدرتهای جهانی توافق شد. ایران در قالب این توافق، هزاران تن ذخیره اورانیوم غنی شده را یا صادر کرد ویا تبدیل کرد. ایران هیچ ذخیره اورانیوم غنی شده 60% و 20% نداشت. ایران بالاترین سطح همکاری با آژانس را انجام داد و همه ابهامات فنی آژانس برطرف شد. آژانس صلح آمیز بودن برنامه هسته ای ایران را تایید کرد. ایران همچنین محدودیتهای زیادی در برنامه هسته ای خود را پذیرفت و انجام داد.
اما ترامپ در سال 2018 در مقطعی از برجام خارج شد که ایران به تعهداتش بطور کامل پایبند بود. بدتر اینکه در شرایطی که ایران گسترده ترین سطح بازرسی ها و محدودیتها را پذیرفته و به آن عمل میکرد، ترامپ گسترده ترین تحریمها علیه ایران را اعمال کرد. لذا ایران در واکنش به اقدام ترامپ، سطح وظرفیت غنی سازی خود را افزایش داد تا به آمریکاییها بفهماند که تحت فشار، تسلیم نمیشود. اعتقاد من این است که ایران در آن مقطع با افزایش سطح غنی سازی، قصد داشت آمریکا را به پای میز مذاکره بکشاند. دلیل من هم این است که وقتی استیو ویتکاف نماینده ترامپ با آقای عراقچی وزیر خارجه ایران مذاکره کرد، طرف ایرانی به او گفت که ایران حاضر است ذخائر اورانیوم 60% موجود خود را یا صادر کند و یا تبدیل کند. لذا نیت ایران مذاکره و توافق بود و نه بمب اتم.
⭕ ️کانال مطالعات روابط بین الملل ⭕️
@motaleeat_ravabt
https://www.group-telegram.com/motaleeat_ravabt
Zeteo
Still Chance for a Nuclear Deal With the US, Ex-Iranian Diplomat Tells Mehdi
A former Iranian ambassador and nuclear negotiator joins Mehdi and Zeteo subscribers to answer the key questions on Iran and the US.
Forwarded from مطالعات روابط بین الملل
مصاحبه مهدی حسن با حسین موسویان
https://zeteo.com/p/still-chance-for-a-nuclear-deal-with
بخش دوم
مهدی حسن: بحث خوبی است منتهی افزایش غنی سازی به سطح 60% و قطعنامه آژانس در مورد تخلف ایران از ان پی تی، بهانه بدست اسرائیل داد که به ایران حمله کند. لذا غنی سازی 60% نتیجه معکوس داد. آیا قبول دارید؟
موسویان: نتانیاهو از 30 سال پیش دروغپردازی در مورد برنامه هسته ای ایران را آغاز کرد. یادتان هست در سال 1996 او در کنگره آمریکا سخنرانی کرد و گفت که برنامه هسته ای ایران تهدید موجودیتی اسرائیل است و ایران در آستانه بمب هسته ای است. در آن مقطع ایران اساسا غنی سازی نداشت و حتی یک سانتریفیوژ هم نداشت. لذا او از سی سال پیش دنبال حمله نظامی به ایران بود. ویتکوف و عراقچی در همان دو سه دور اول در چهار مورد: همکاریهای ایران با آژانس، صدور یا تبدیل اورانیوم 60%، کاهش غنی سازی به زیر 5% ومکانیزم راستی آزمایی برنامه هسته ای ایران توسط آژانس توافق کردند. منتهی به محض توافق در مورد کلیات، نتانیاهو مخالفت کرد و باعث شد ترامپ موضع خود را تغییر داد و با اصل غنی سازی در ایران مخالفت کرد و بعد هم اسرائیل به ایران حمله نظامی کرد.
مهدی حسن: شما در موقع حمله اسرائیل به ایران کجا بودید؟ آیا شوکه نشدید؟
موسویان: من در پرواز به سمت چین بودم که حمله انجام شد. وقتی رسیدم میزبان خبر حمله را اطلاع داد که شوکه شدم.
مهدی حسن: آیا شما توقع حمله آمریکا به ایران را داشتید؟
موسویان: خیر. چون ترامپ شانس بسیار خوبی برای توافق داشت. او اکثریت کنگره را در اختیار دارد. او میخواهد تاریخ ساز شود. رئیس جمهور ایران اعلام کرد که دربهای ایران برای سرمایه گذاری آمریکا باز است. مذاکره کننده گان هسته ای دو کشور به توافقات کلی دست یافته بودند. ایران حداکثر راستی آزمایی و شفافیت در برنامه هسته ای را پذیرفته بود، ایران با تبدیل یا صدور اورانیوم غنی شده سطح بالا توافق کرده بود، بیش از 100 گزارش و قطعنامه آژانس بین المللی انرژی اتمی از سال 2003 تا کنون تصریح کرده بود که هیچ نشانه ای از انحراف برنامه هسته ای ایران بسمت ساخت سلاح نیست، آخرین گزارش دو ماه پیش آژانس هم همین را تایید کرده بود، ارزیابی تمام سازمانهای اطلاعاتی آمریکا از سال 2007 تا کنون هم تایید کرده که ایران تصمیمی برای ساخت بمب اتم ندارد. لذا من دلیلی نمیدیدم که ترامپ وارد فاز حمله نظامی به ایران بشود. از اسرائیل بعید نبود اما اسرائیل بدون آمریکا قادر به حمله نبود.
مهدی حسن: آیا حمله نظامی آمریکا واسرائیل به ایران موجب تغییر استراتژی هسته ای ایران بسمت ساخت بمب میشود؟
موسویان: من معتقدم ترامپ هنوز شانس دارد. اگر ترامپ یک توافق بالانس بر اساس مقررات بین الملل و پذیرش حقوق قانونی ایران طبق معاهده ان پی تی شامل غنی سازی صلح آمیز را بپذیرد، ایران بدنبال بمب اتم نخواهد رفت. کشورهایی مثل آلمان و برزیل و رژانتین و ژاپن هم غنی سازی صلح آمیز دارند. لذا ترامپ نباید بدنبال تبعیض علیه ایران در بهره مندی از حقوق معاهده ان پی تی در مقایسه با سایر اعضاء این معاهده باشد.
اما اگر آمریکا سیاستهای خصمانه گذشته را ادامه دهد، در واقع این درس را به ایران خواهد داد که شما باید بروید بمب هسته ای بسازید تا مورد حمله قرار نگیرید. درس آمریکاییها به ایران این خواهد بود که ببینید، هر کشوری که بمب اتم ساخت، از حمله نظامی مصون ماند. آمریکا به کشورهایی مثل کره شمالی و هند و پاکستان نمیتواند حمله کند چون بمب اتم دارند. واقعیت این است که بعد از حمله نظامی اخیر، ایرانیها میپرسند که خاصیت این معاهده ان پی تی چیست؟ هر چه ایران بیشتر با آژانس همکاری کرده بیشتر مورد تحریم قرار گرفته و حالا هم که مورد حمله نظامی قرار گرفته است!
مهدی حسن: شما چه میزان نگران تشدید بحران هستید بویژه اینکه اگر رهبر مذهبی ایران را بکشند؟
موسویان: اگر آمریکا خواهان مذاکره واقعی باشد که نباید دنبال تروررهبر ایران باشد و یا به اسرائیلی ها اجازه چنین کاری را بدهد. اگر آمریکا بخواهد به سیاستهای خصمانه تحریم و قتل و ترور و جنگ علیه ایران ادامه دهد، همه باید نگران تشدید تنش و کشیده شدن آن به سطح کل منطقه و فراتر از آن باشند.
مهدی حسن: حتی کسانیکه در جهان غرب با سیاستهای ترامپ علیه ایران مخالف هستند، از شعارهای "مرگ بر آمریکا" و "مرک براسرائیل" توسط مقامات و مردم ایران ناراحتند چون این شعار ها ابزار لازم را بدست تندروهای آمریکا و اسرائیل میدهد تا هراقدامی علیه ایران را توجیه کنند. حتی در زمانیکه ایران و آمریکا در حال مذاکره هستند، در ایران شعارهای مرگ بر آمریکا داده میشود. شما بعنوان یک فرد معتدل که در غرب هم زندگی میکنید، آیا قبول ندارید که این شعارها مخرب و به ضرر ایران است؟
⭕ ️کانال مطالعات روابط بین الملل ⭕️
@motaleeat_ravabt
https://www.group-telegram.com/motaleeat_ravabt
https://zeteo.com/p/still-chance-for-a-nuclear-deal-with
بخش دوم
مهدی حسن: بحث خوبی است منتهی افزایش غنی سازی به سطح 60% و قطعنامه آژانس در مورد تخلف ایران از ان پی تی، بهانه بدست اسرائیل داد که به ایران حمله کند. لذا غنی سازی 60% نتیجه معکوس داد. آیا قبول دارید؟
موسویان: نتانیاهو از 30 سال پیش دروغپردازی در مورد برنامه هسته ای ایران را آغاز کرد. یادتان هست در سال 1996 او در کنگره آمریکا سخنرانی کرد و گفت که برنامه هسته ای ایران تهدید موجودیتی اسرائیل است و ایران در آستانه بمب هسته ای است. در آن مقطع ایران اساسا غنی سازی نداشت و حتی یک سانتریفیوژ هم نداشت. لذا او از سی سال پیش دنبال حمله نظامی به ایران بود. ویتکوف و عراقچی در همان دو سه دور اول در چهار مورد: همکاریهای ایران با آژانس، صدور یا تبدیل اورانیوم 60%، کاهش غنی سازی به زیر 5% ومکانیزم راستی آزمایی برنامه هسته ای ایران توسط آژانس توافق کردند. منتهی به محض توافق در مورد کلیات، نتانیاهو مخالفت کرد و باعث شد ترامپ موضع خود را تغییر داد و با اصل غنی سازی در ایران مخالفت کرد و بعد هم اسرائیل به ایران حمله نظامی کرد.
مهدی حسن: شما در موقع حمله اسرائیل به ایران کجا بودید؟ آیا شوکه نشدید؟
موسویان: من در پرواز به سمت چین بودم که حمله انجام شد. وقتی رسیدم میزبان خبر حمله را اطلاع داد که شوکه شدم.
مهدی حسن: آیا شما توقع حمله آمریکا به ایران را داشتید؟
موسویان: خیر. چون ترامپ شانس بسیار خوبی برای توافق داشت. او اکثریت کنگره را در اختیار دارد. او میخواهد تاریخ ساز شود. رئیس جمهور ایران اعلام کرد که دربهای ایران برای سرمایه گذاری آمریکا باز است. مذاکره کننده گان هسته ای دو کشور به توافقات کلی دست یافته بودند. ایران حداکثر راستی آزمایی و شفافیت در برنامه هسته ای را پذیرفته بود، ایران با تبدیل یا صدور اورانیوم غنی شده سطح بالا توافق کرده بود، بیش از 100 گزارش و قطعنامه آژانس بین المللی انرژی اتمی از سال 2003 تا کنون تصریح کرده بود که هیچ نشانه ای از انحراف برنامه هسته ای ایران بسمت ساخت سلاح نیست، آخرین گزارش دو ماه پیش آژانس هم همین را تایید کرده بود، ارزیابی تمام سازمانهای اطلاعاتی آمریکا از سال 2007 تا کنون هم تایید کرده که ایران تصمیمی برای ساخت بمب اتم ندارد. لذا من دلیلی نمیدیدم که ترامپ وارد فاز حمله نظامی به ایران بشود. از اسرائیل بعید نبود اما اسرائیل بدون آمریکا قادر به حمله نبود.
مهدی حسن: آیا حمله نظامی آمریکا واسرائیل به ایران موجب تغییر استراتژی هسته ای ایران بسمت ساخت بمب میشود؟
موسویان: من معتقدم ترامپ هنوز شانس دارد. اگر ترامپ یک توافق بالانس بر اساس مقررات بین الملل و پذیرش حقوق قانونی ایران طبق معاهده ان پی تی شامل غنی سازی صلح آمیز را بپذیرد، ایران بدنبال بمب اتم نخواهد رفت. کشورهایی مثل آلمان و برزیل و رژانتین و ژاپن هم غنی سازی صلح آمیز دارند. لذا ترامپ نباید بدنبال تبعیض علیه ایران در بهره مندی از حقوق معاهده ان پی تی در مقایسه با سایر اعضاء این معاهده باشد.
اما اگر آمریکا سیاستهای خصمانه گذشته را ادامه دهد، در واقع این درس را به ایران خواهد داد که شما باید بروید بمب هسته ای بسازید تا مورد حمله قرار نگیرید. درس آمریکاییها به ایران این خواهد بود که ببینید، هر کشوری که بمب اتم ساخت، از حمله نظامی مصون ماند. آمریکا به کشورهایی مثل کره شمالی و هند و پاکستان نمیتواند حمله کند چون بمب اتم دارند. واقعیت این است که بعد از حمله نظامی اخیر، ایرانیها میپرسند که خاصیت این معاهده ان پی تی چیست؟ هر چه ایران بیشتر با آژانس همکاری کرده بیشتر مورد تحریم قرار گرفته و حالا هم که مورد حمله نظامی قرار گرفته است!
مهدی حسن: شما چه میزان نگران تشدید بحران هستید بویژه اینکه اگر رهبر مذهبی ایران را بکشند؟
موسویان: اگر آمریکا خواهان مذاکره واقعی باشد که نباید دنبال تروررهبر ایران باشد و یا به اسرائیلی ها اجازه چنین کاری را بدهد. اگر آمریکا بخواهد به سیاستهای خصمانه تحریم و قتل و ترور و جنگ علیه ایران ادامه دهد، همه باید نگران تشدید تنش و کشیده شدن آن به سطح کل منطقه و فراتر از آن باشند.
مهدی حسن: حتی کسانیکه در جهان غرب با سیاستهای ترامپ علیه ایران مخالف هستند، از شعارهای "مرگ بر آمریکا" و "مرک براسرائیل" توسط مقامات و مردم ایران ناراحتند چون این شعار ها ابزار لازم را بدست تندروهای آمریکا و اسرائیل میدهد تا هراقدامی علیه ایران را توجیه کنند. حتی در زمانیکه ایران و آمریکا در حال مذاکره هستند، در ایران شعارهای مرگ بر آمریکا داده میشود. شما بعنوان یک فرد معتدل که در غرب هم زندگی میکنید، آیا قبول ندارید که این شعارها مخرب و به ضرر ایران است؟
⭕ ️کانال مطالعات روابط بین الملل ⭕️
@motaleeat_ravabt
https://www.group-telegram.com/motaleeat_ravabt
❤1
Forwarded from مطالعات روابط بین الملل
مصاحبه مهدی حسن با حسین موسویان
https://zeteo.com/p/still-chance-for-a-nuclear-deal-with
بخش سوم
موسویان: من شخصا هیچگاه با شعار های مرگ بر این کشوریا آن کشور و سوزاندن پرچم کشورها موافق نبوده و نیستم. در عین حال باید پذیرفت که آمریکایی هم همین نوع شعارها را علیه ایران داده و میدهد. دولتهای آمریکا هم ایران را یک "کشور یاغی" یا یک "کشور حامی تروریسم" خوانده و همین چند روز پیش هم ترامپ ایران را "خطرناکترین کشورجهان" خواند و خواستار "تسلیم محض" شد. دو طرف باید از این نوع شعارها پرهیز کنند.
مهدی حسن: اجازه دهید که سئوالات حضار در جلسه را قرائت کنم.
یکی از حضار سئوال کرده که ایا ایران موشک کافی برای مجازات اسرائیل دارد؟ خود من هم معتقدم که این جنگ نشان داد که هم اسرائیل و هم ایران هر دو ببر کاغذی هستند. اسرائیل با وجود همه حمایتهای آمریکا، مورد حملات سهمگین موشکی ایران قرار گرفت و نتوانست آن ها را دفع کند. ایران که همیشه مدعی بود حمله آمریکا به ایران با حمله با سایر کشورها فرق میکند و متحدین منطقه ای ایران وارد عمل خواهند شد و کسی جرات حمله به ایران را ندارد. اما اسرائیل و آمریکا به ایران حمله کردند واسرائیل هم در فضای هوایی ایران براحتی مانور میداد و ایران هم دفاع هوایی برای مقابله با حملات هوایی اسرائیل نداشت. متحدین منطقه ای ایران هم هیچ کاری نکردند. حالا وضعیت ایران و توان نظامی ایران بعد از این حملات در چه شرایطی است؟
موسویان: چند نکته مهم وجود دارد.
اول اینکه هدف اصلی حمله نظامی به ایران تنها نابودی برنامه هسته ای نبود بلکه، علاوه برآن، نابودی توان موشکی، تغییر رژیم و تبدیل ایران به یک کشور شکست خورده مثل لیبی و سوریه بود.
دوم: این حمله از ماهها و شاید سالها قبل طراحی و برنامه ریزی شده بود.
سوم: این حمله اسرائیل نبود بلکه حمله ای بود که با کشورهای عضو ناتو هماهنگ شده بود و اسرائیل با چراغ سبز آمریکا و ناتو وارد عمل شد و مجری عملیات بود.
چهارم: بیش از 30 کشور عضو ناتو در حمله اخیر از اسرائیل حمایت کردند اما ایران در دفاع از خود تنها بود.
پنجم: تصور طراحان حمله این بود که چون مردم از حکومت ناراضی هستند، آنها از فرصت حمله نظامی استفاده کرده و قیام خواهند کرد و حکومت را ساقط خواهند کرد.
اسرائیل در چهار روز اول جنگ دست بالا را داشت اما از روز پنجم، ایران دست بالا را داشت تا جایی که نتانیاهو متوجه شد قادر به ادامه جنگ نیست و لذا از ترامپ کمک خواست که جنگ را متوقف کند.
اما نتیجه جنگ این شد که اسرائیل و ناتو دراهداف خود برای نابودی کامل توان موشکی و هسته ای ایران و ساقط کردن حکومت و سوریه ای کردن ایران، نه تنها شکست خوردند بلکه نتانیاهو از ترامپ کمک خواست که وارد جنگ شود و آتس بس برقرار کند. مردم ایران هم در دفاع از کشورشان متحد شدند.
مهدی حسن: یکی از حضار جلسه نوشته که اسرائیل سالها مرگ براعراب گفته و هیچکس هم معترض اسرائیل نشده است. یکی دیگر از حضار جلسه پرسیده که موج دستگیریها در ایران آغاز شده است. آیا صحت دارد؟. البته شکی نیست که در این حمله نفوذ عجیب اسرائیل در سیستم حکومتی ایران محرز شد چون بالاترین ردهای نظامی و امنیتی ایران کشته شدند. لذا شکی در این مورد نیست.
موسویان: شکی در این نیست که حوادث اخیر حاکی از عمق و سطح نفوذ گسترده سرویستهای اطلاعاتی خارجی در ایران است. این وضعیت بینهایت شوک آور بود. اما باید متوجه بود که این میزان از عمق و نفوذ، حاصل کارسیستم اطلاعاتی و امنیتی اسرائیل نبوده و نیست. بلکه بیش از 20 سال سرویسهای اطلاعاتی کشور ناتو و اسرائیل با سایر کشورهای متحدشان همکاری مشترک در جمع آوری این حجم گسترده از اطلاعات داشته اند و در این عملیات اخیر در اختیار اسرائیل قرار گرفت.
طراحی بسیار کلانی صورت گرفته بود. طرح کلان این بود که با ترور گسترده مقامات سطح بالا و بمبارانهای گسترده مراکز هسته ای و نظامی، حکومت ایران را در همان 24 ساعت اول ساقط کنند. ایرانیها خودشان هم شوکه شدند. لذا طبیعی است که بعد از آتش بس، دستگیریهای گسترده برای کشف و نابودی شبکه گسترده نفوذ صورت گیرد. در این میان ممکن است برخی افراد بیگناه هم دستگیر شوند اما در چنین وضعیت جنگی و بحرانی کشور، اجتناب ناپذیر است.
مهدی حسن: مجله اکونومیست نوشته که بخاطر این حمله و غیبت رهبری در طول عملیات، سپاه برکشور مسلط شده و فرمانده هان جوانی روی کار آمده اند که رادیکالتر از قبلی ها هستند و لذا نتیجه این جنگ رادیکالیزه شدن ایران و قدرت بیشتر سپاه شده است. آیا شما این تحلیل را قبول دارید؟
⭕ ️کانال مطالعات روابط بین الملل ⭕️
@motaleeat_ravabt
https://www.group-telegram.com/motaleeat_ravabt
https://zeteo.com/p/still-chance-for-a-nuclear-deal-with
بخش سوم
موسویان: من شخصا هیچگاه با شعار های مرگ بر این کشوریا آن کشور و سوزاندن پرچم کشورها موافق نبوده و نیستم. در عین حال باید پذیرفت که آمریکایی هم همین نوع شعارها را علیه ایران داده و میدهد. دولتهای آمریکا هم ایران را یک "کشور یاغی" یا یک "کشور حامی تروریسم" خوانده و همین چند روز پیش هم ترامپ ایران را "خطرناکترین کشورجهان" خواند و خواستار "تسلیم محض" شد. دو طرف باید از این نوع شعارها پرهیز کنند.
مهدی حسن: اجازه دهید که سئوالات حضار در جلسه را قرائت کنم.
یکی از حضار سئوال کرده که ایا ایران موشک کافی برای مجازات اسرائیل دارد؟ خود من هم معتقدم که این جنگ نشان داد که هم اسرائیل و هم ایران هر دو ببر کاغذی هستند. اسرائیل با وجود همه حمایتهای آمریکا، مورد حملات سهمگین موشکی ایران قرار گرفت و نتوانست آن ها را دفع کند. ایران که همیشه مدعی بود حمله آمریکا به ایران با حمله با سایر کشورها فرق میکند و متحدین منطقه ای ایران وارد عمل خواهند شد و کسی جرات حمله به ایران را ندارد. اما اسرائیل و آمریکا به ایران حمله کردند واسرائیل هم در فضای هوایی ایران براحتی مانور میداد و ایران هم دفاع هوایی برای مقابله با حملات هوایی اسرائیل نداشت. متحدین منطقه ای ایران هم هیچ کاری نکردند. حالا وضعیت ایران و توان نظامی ایران بعد از این حملات در چه شرایطی است؟
موسویان: چند نکته مهم وجود دارد.
اول اینکه هدف اصلی حمله نظامی به ایران تنها نابودی برنامه هسته ای نبود بلکه، علاوه برآن، نابودی توان موشکی، تغییر رژیم و تبدیل ایران به یک کشور شکست خورده مثل لیبی و سوریه بود.
دوم: این حمله از ماهها و شاید سالها قبل طراحی و برنامه ریزی شده بود.
سوم: این حمله اسرائیل نبود بلکه حمله ای بود که با کشورهای عضو ناتو هماهنگ شده بود و اسرائیل با چراغ سبز آمریکا و ناتو وارد عمل شد و مجری عملیات بود.
چهارم: بیش از 30 کشور عضو ناتو در حمله اخیر از اسرائیل حمایت کردند اما ایران در دفاع از خود تنها بود.
پنجم: تصور طراحان حمله این بود که چون مردم از حکومت ناراضی هستند، آنها از فرصت حمله نظامی استفاده کرده و قیام خواهند کرد و حکومت را ساقط خواهند کرد.
اسرائیل در چهار روز اول جنگ دست بالا را داشت اما از روز پنجم، ایران دست بالا را داشت تا جایی که نتانیاهو متوجه شد قادر به ادامه جنگ نیست و لذا از ترامپ کمک خواست که جنگ را متوقف کند.
اما نتیجه جنگ این شد که اسرائیل و ناتو دراهداف خود برای نابودی کامل توان موشکی و هسته ای ایران و ساقط کردن حکومت و سوریه ای کردن ایران، نه تنها شکست خوردند بلکه نتانیاهو از ترامپ کمک خواست که وارد جنگ شود و آتس بس برقرار کند. مردم ایران هم در دفاع از کشورشان متحد شدند.
مهدی حسن: یکی از حضار جلسه نوشته که اسرائیل سالها مرگ براعراب گفته و هیچکس هم معترض اسرائیل نشده است. یکی دیگر از حضار جلسه پرسیده که موج دستگیریها در ایران آغاز شده است. آیا صحت دارد؟. البته شکی نیست که در این حمله نفوذ عجیب اسرائیل در سیستم حکومتی ایران محرز شد چون بالاترین ردهای نظامی و امنیتی ایران کشته شدند. لذا شکی در این مورد نیست.
موسویان: شکی در این نیست که حوادث اخیر حاکی از عمق و سطح نفوذ گسترده سرویستهای اطلاعاتی خارجی در ایران است. این وضعیت بینهایت شوک آور بود. اما باید متوجه بود که این میزان از عمق و نفوذ، حاصل کارسیستم اطلاعاتی و امنیتی اسرائیل نبوده و نیست. بلکه بیش از 20 سال سرویسهای اطلاعاتی کشور ناتو و اسرائیل با سایر کشورهای متحدشان همکاری مشترک در جمع آوری این حجم گسترده از اطلاعات داشته اند و در این عملیات اخیر در اختیار اسرائیل قرار گرفت.
طراحی بسیار کلانی صورت گرفته بود. طرح کلان این بود که با ترور گسترده مقامات سطح بالا و بمبارانهای گسترده مراکز هسته ای و نظامی، حکومت ایران را در همان 24 ساعت اول ساقط کنند. ایرانیها خودشان هم شوکه شدند. لذا طبیعی است که بعد از آتش بس، دستگیریهای گسترده برای کشف و نابودی شبکه گسترده نفوذ صورت گیرد. در این میان ممکن است برخی افراد بیگناه هم دستگیر شوند اما در چنین وضعیت جنگی و بحرانی کشور، اجتناب ناپذیر است.
مهدی حسن: مجله اکونومیست نوشته که بخاطر این حمله و غیبت رهبری در طول عملیات، سپاه برکشور مسلط شده و فرمانده هان جوانی روی کار آمده اند که رادیکالتر از قبلی ها هستند و لذا نتیجه این جنگ رادیکالیزه شدن ایران و قدرت بیشتر سپاه شده است. آیا شما این تحلیل را قبول دارید؟
⭕ ️کانال مطالعات روابط بین الملل ⭕️
@motaleeat_ravabt
https://www.group-telegram.com/motaleeat_ravabt
Forwarded from مطالعات روابط بین الملل
مصاحبه مهدی حسن با حسین موسویان
https://zeteo.com/p/still-chance-for-a-nuclear-deal-with
بخش چهارم
موسویان: مهم این نیست که من شخصا چه چیزی را قبول دارم یا ندارم. من شخصا سالهاست که نوشتم و گفتم که جنگ پنهان اسرائیل و ایران باید متوقف شود. سالهاست در مورد ضرورت بهبود روابط آمریکا و ایران نوشته و حرف زده ام. نظرات من را که حکومت ایران قبول ندارد.
اما مهم واقعیت های فعلی است. برای اولین بار آمریکا و اسرائیل بعنوان دو کشور اتمی جهان به تاسیسات هسته ای ایران بعنوان یک کشور غیر اتمی حمله کردند و موجب نقض فاحش منشور سازمان ملل وآژانس بین المللی انرژی اتمی شدند. شورای امنیت سازمان ملل حتی یک بیانیه ساده در مورد محکومیت تجاوز نظامی به خاک ایران را نداد. آژانس مسئول حفاظت از تاسیسات هسته ای کشورهای عضو در مقابل حمله نظامی است. ایران عضو آژانس و معاهده ان پی تی و تاسیسات هسته ای ایران تحت نظارت آژانس است. اما آژانس هیچ کاری نکرد. لذا مردم ایران میبینند که به کشورشان حمله نظامی شده و جامعه جهانی قادر به هیچ اقدامی در حمایت از آنها نیست. لذا طبیعی است که از سازمانهای نظامی خود اعم از سپاه و ارتش برای مقابله با تجاوز و حفظ تمامیت ارضی کشورشان حمایت کنند. منتهی وضعیت آینده، به سیاستهای آمریکا بستگی دارد. اگر آمریکا دست از سیاستهای خصمانه خود بردارد، شرایط داخلی سیاسی ایران هم متفاوت خواهد بود.
مهدی حسن: یکی از حضارپرسیده که شعار "نابودی اسرائیل" توسط ایران چه مبنایی دارد؟ تندروهای آمریکا و دولت نتانیاهو از این شعار بعنوان دلیل فشارها علیه ایران و حملات اخیر به ایران استفاده کرده اند. آیا این شعار قابل توجیه است؟
موسویان: ابتدا باید مشکلات روابط آمریکا و ایران حل شود. چون اسرائیل بدون چراغ سبز آمریکا، نمیتوانست به ایران حمله کند و در آینده هم نخواهد توانست. لذا اگر آمریکا یک مذاکره جدی و صادقانه با ایران داشته باشد، میتوان در موضوع هسته ای به توافق رسید. بعد از حل موضوع هسته ای و عبور از بحران جاری، دو طرف در سایر موضوعات میتوانند صحبت کنند. از جمله اینکه با وساطت آمریکا، اسرائیل و ایران تهدیدات موجودیتی متقابل را متوقف کنند.
مهدی حسن: سئوالی دیگرشده که آتش بس در خواست اسرائیل بود یا ایران؟
موسویان: ترامپ با امیر قطر تماس گرفت و خواست که برای توقف جنگ، با ایران صحبت کند که این کار انجام شد. اکنون در رسانه ها فاش شده و خود ترامپ هم در مصاحبه ای گفت که او به درخواست نتانیاهو، آتش بس را دنبال کرد. دلیل هم روشن است. برنامه اولیه این بود که ظرف دو سه روز کار سقوط ایران را تمام کنند. منتهی بعد از پاسخهای کوبنده موشکی ایران و حجم گسترده تخریبها در شهرهای مختلف اسرائیل، نتانیاهو قادر به ادامه جنگ فرسایشی نبود و لذا متوسل به ترامپ شد تا به کمک او بیاید و آتش بس را محقق سازد.
مهدی حسن: سئوال کرده اند که آیا با تحولات اخیرایران حمایت از گروههای نیابتی برای مداخله در کشورهای دیگر بویژه کشورهای عرب اهل سنت متوقف خواهد کرد؟
موسویان: شما بعنوان نمونه به مورد حزب الله توجه کنید. حزب الله در موضوعات لبنان با هماهنگی دولت لبنان ودر چهارچوب منافع ملی لبنان تصمیم میگیرد و ایران هم دخالت نمیکند. همین توافق اخیر در مورد آتش بس بین لبنان و اسرائیل را حزب الله پذیرفت چون نظر دولت لبنان بر این بود. در عین حال با توجه به بهبود روابط بین ایران و عربستان وسایر کشورهای عربی منطقه، اختلافات در مورد گروههای منطقه ای متحد ایران نیز کاهش یافته وبا استمرار بهبود روند روابط، این موضوع هم قابل حل خواهد بود.
مهدی حسن: سئوال بعدی حضار این است که درصورت بهبود روابط آمریکا و ایران، آیا ایران دست از حمایت از فلسطین و حماس برخواهد داشت؟ بهرحال آقای موسویان! شما در آمریکا زندگی میکنید و میبیند که مرتب گفته میشود که ایران از گروه تروریستی حماس حمایت میکند. بالاخره تکلیف رابطه ایران و حماس چه خواهد شد؟
موسویان: ایران از حقوق مردم فلسطین حمایت خواهد کرد. ایران مانع حل موضوع فلسطین نیست بلکه اسرائیل و دولت نتانیاهو است. سازمان ملل حدود 400 قطعنامه در موضوع فلسطین در طول 80 سال گذشته داشته است از جمله قطعنامه های مربوط به ایجاد دو دولت مستقل فلسطینی و اسرائیلی. منتهی تمام این قطعنامه ها توسط دولت اسرائیل زیر پا گذاشته شده است. اگر اسرائیل این قطعنامه ها را اجراء میکرد، امروز بحران غزه وجود نداشت. منبع اصلی بحران فلسطین این است که اسرائیل در 80 سال گذشته حاضر به پذیرش یک دولت مستقل فلسطینی نبوده است.
مهدی حسن: اما موضع دولت ایران هم مخالفت با دو دولت فلسطینی و اسرائیلی است. ایران هم با تشکیل یک دولت مستقل اسرائیلی در کنار دولت مستقل فلسطینی مخالفت کرده است.
⭕ ️کانال مطالعات روابط بین الملل ⭕️
@motaleeat_ravabt
https://www.group-telegram.com/motaleeat_ravabt
https://zeteo.com/p/still-chance-for-a-nuclear-deal-with
بخش چهارم
موسویان: مهم این نیست که من شخصا چه چیزی را قبول دارم یا ندارم. من شخصا سالهاست که نوشتم و گفتم که جنگ پنهان اسرائیل و ایران باید متوقف شود. سالهاست در مورد ضرورت بهبود روابط آمریکا و ایران نوشته و حرف زده ام. نظرات من را که حکومت ایران قبول ندارد.
اما مهم واقعیت های فعلی است. برای اولین بار آمریکا و اسرائیل بعنوان دو کشور اتمی جهان به تاسیسات هسته ای ایران بعنوان یک کشور غیر اتمی حمله کردند و موجب نقض فاحش منشور سازمان ملل وآژانس بین المللی انرژی اتمی شدند. شورای امنیت سازمان ملل حتی یک بیانیه ساده در مورد محکومیت تجاوز نظامی به خاک ایران را نداد. آژانس مسئول حفاظت از تاسیسات هسته ای کشورهای عضو در مقابل حمله نظامی است. ایران عضو آژانس و معاهده ان پی تی و تاسیسات هسته ای ایران تحت نظارت آژانس است. اما آژانس هیچ کاری نکرد. لذا مردم ایران میبینند که به کشورشان حمله نظامی شده و جامعه جهانی قادر به هیچ اقدامی در حمایت از آنها نیست. لذا طبیعی است که از سازمانهای نظامی خود اعم از سپاه و ارتش برای مقابله با تجاوز و حفظ تمامیت ارضی کشورشان حمایت کنند. منتهی وضعیت آینده، به سیاستهای آمریکا بستگی دارد. اگر آمریکا دست از سیاستهای خصمانه خود بردارد، شرایط داخلی سیاسی ایران هم متفاوت خواهد بود.
مهدی حسن: یکی از حضارپرسیده که شعار "نابودی اسرائیل" توسط ایران چه مبنایی دارد؟ تندروهای آمریکا و دولت نتانیاهو از این شعار بعنوان دلیل فشارها علیه ایران و حملات اخیر به ایران استفاده کرده اند. آیا این شعار قابل توجیه است؟
موسویان: ابتدا باید مشکلات روابط آمریکا و ایران حل شود. چون اسرائیل بدون چراغ سبز آمریکا، نمیتوانست به ایران حمله کند و در آینده هم نخواهد توانست. لذا اگر آمریکا یک مذاکره جدی و صادقانه با ایران داشته باشد، میتوان در موضوع هسته ای به توافق رسید. بعد از حل موضوع هسته ای و عبور از بحران جاری، دو طرف در سایر موضوعات میتوانند صحبت کنند. از جمله اینکه با وساطت آمریکا، اسرائیل و ایران تهدیدات موجودیتی متقابل را متوقف کنند.
مهدی حسن: سئوالی دیگرشده که آتش بس در خواست اسرائیل بود یا ایران؟
موسویان: ترامپ با امیر قطر تماس گرفت و خواست که برای توقف جنگ، با ایران صحبت کند که این کار انجام شد. اکنون در رسانه ها فاش شده و خود ترامپ هم در مصاحبه ای گفت که او به درخواست نتانیاهو، آتش بس را دنبال کرد. دلیل هم روشن است. برنامه اولیه این بود که ظرف دو سه روز کار سقوط ایران را تمام کنند. منتهی بعد از پاسخهای کوبنده موشکی ایران و حجم گسترده تخریبها در شهرهای مختلف اسرائیل، نتانیاهو قادر به ادامه جنگ فرسایشی نبود و لذا متوسل به ترامپ شد تا به کمک او بیاید و آتش بس را محقق سازد.
مهدی حسن: سئوال کرده اند که آیا با تحولات اخیرایران حمایت از گروههای نیابتی برای مداخله در کشورهای دیگر بویژه کشورهای عرب اهل سنت متوقف خواهد کرد؟
موسویان: شما بعنوان نمونه به مورد حزب الله توجه کنید. حزب الله در موضوعات لبنان با هماهنگی دولت لبنان ودر چهارچوب منافع ملی لبنان تصمیم میگیرد و ایران هم دخالت نمیکند. همین توافق اخیر در مورد آتش بس بین لبنان و اسرائیل را حزب الله پذیرفت چون نظر دولت لبنان بر این بود. در عین حال با توجه به بهبود روابط بین ایران و عربستان وسایر کشورهای عربی منطقه، اختلافات در مورد گروههای منطقه ای متحد ایران نیز کاهش یافته وبا استمرار بهبود روند روابط، این موضوع هم قابل حل خواهد بود.
مهدی حسن: سئوال بعدی حضار این است که درصورت بهبود روابط آمریکا و ایران، آیا ایران دست از حمایت از فلسطین و حماس برخواهد داشت؟ بهرحال آقای موسویان! شما در آمریکا زندگی میکنید و میبیند که مرتب گفته میشود که ایران از گروه تروریستی حماس حمایت میکند. بالاخره تکلیف رابطه ایران و حماس چه خواهد شد؟
موسویان: ایران از حقوق مردم فلسطین حمایت خواهد کرد. ایران مانع حل موضوع فلسطین نیست بلکه اسرائیل و دولت نتانیاهو است. سازمان ملل حدود 400 قطعنامه در موضوع فلسطین در طول 80 سال گذشته داشته است از جمله قطعنامه های مربوط به ایجاد دو دولت مستقل فلسطینی و اسرائیلی. منتهی تمام این قطعنامه ها توسط دولت اسرائیل زیر پا گذاشته شده است. اگر اسرائیل این قطعنامه ها را اجراء میکرد، امروز بحران غزه وجود نداشت. منبع اصلی بحران فلسطین این است که اسرائیل در 80 سال گذشته حاضر به پذیرش یک دولت مستقل فلسطینی نبوده است.
مهدی حسن: اما موضع دولت ایران هم مخالفت با دو دولت فلسطینی و اسرائیلی است. ایران هم با تشکیل یک دولت مستقل اسرائیلی در کنار دولت مستقل فلسطینی مخالفت کرده است.
⭕ ️کانال مطالعات روابط بین الملل ⭕️
@motaleeat_ravabt
https://www.group-telegram.com/motaleeat_ravabt
Forwarded from مطالعات روابط بین الملل
مصاحبه مهدی حسن با حسین موسویان
https://zeteo.com/p/still-chance-for-a-nuclear-deal-with
بخش پنجم
موسویان: بله ایران با موضوع دو دولت مستقل فلسطینی و اسرائیلی مخالفت کرده است اما رسما هم اعلام کرده که فلسطینی ها با هر فرمولی موافقت کنند، ایران مزاحمتی ایجاد نمیکند. ایران بارها حتی در سطح مقام رهبری رسما اعلام کرده که هر تصمیمی که فلسطینی ها بگیرند، مورد احترام ایران خواهد بود.
مهدی حسن: یکی از حضار گفته که آمریکا این بمب های سنگین سنگرشکن را مخصوص ایران و برای نابودی فردو ساخت و اکنون فردو را هم با همین بمب ها تخریب کرد. اما اگر ایران ادامه دهد باز هم آمریکا ادامه خواهد داد. آیا شما هم قبول داردید؟
موسویان: من واقعا نمیدانم. منتهی معتقدم اگر آمریکا به سیاستهای خصمانه اش ادامه دهد بویژه سیاستهای دولت ترامپ که در دور اول ریاست جمهوریش با فشار حداکثری آغاز شد و در دور دوم ریاست جمهوریش هم حمله نظامی به ایران انجام شد. اگر آمریکا به این سیاستهای جنگ افروزانه ادامه دهد، عواقب جنگ بعدی فراتر از این حرفها خواهد بود. ایرانیها در این جنگ صبوری بخرج دادند و قبل از حمله اخیر به پایگاه نظامی آمریکا در قطر، موضوع را به اطلاع قطر و آمریکا رساندند تا آمریکا پرسنل خود را خارج کند. ایرانیها قصد نداشتند که آمریکایی کشته شود. اما اگر مجددا آمریکا به ایران حمله کند، آیا فکر میکنید که ایران هم در پاسخ بعدی،به آمریکا اطلاع خواهد داد؟ من که فکر نمیکنم.
مهدی حسن: سئوال دیگر این است که وقتی اسرائیل به ایران حمله کرد، عربستان اسرائیل را محکوم کرد. وقتی ایران پایگاه نظامی آمریکا در قطر را مورد حمله قرار داد، عربستان از قطر حمایت کرد و حمله ایران را محکوم کرد. رابطه فعلی ایران و عربستان چگونه است؟
موسویان: رابطه فعلی ایران و عربستان نسبتا خوب است. دو کشور مرتب در مورد موضوعات منطقه ای در تماس و مشورت هستند. اما اکنون یک نگرانی در کل جهان اسلام بوجود آمده است. شما خاطردارید که ژنرال آمریکایی، آقای کلارک فرمانده پیشین ناتو گفت که آمریکا از سال 2000 برنامه حمله نظامی به 7 کشور شامل سوریه و عراق و لیبی و سودان و ایران را در دست داشته است. در طول این سالها و بعد از اعتراف ژنرال کلارک، حملات آمریکا به هفت کشور انجام شد که حمله اخیر به ایران نیز شاهد بودیم. لذا یک نگرانی بزرگ در بین کشورهای مسلمان منطقه و جهان اسلام است که طرح کلان آمریکا و اسرائیل، تحقق پروژه "اسرائیل بزرگ" برای سلطه اسرائیل برکل خاورمیانه است. لذا در صورت شکست ایران، اسرائیل و آمریکا به سراغ سایر کشورها همچون مصر و ترکیه خواهند رفت. لذا کشورهای منطقه و جهان اسلام نمیخواهند که ایران شکست بخورد چون بعدا نوبت خودشان خواهد شد.
مهدی حسن: یکی از حضار پرسیده که ایا ایران حاضراست دست از "شعارنابودی اسرائیل" بردارد؟ البته ما میدانیم که موضع شخص شما مخالفت با تهدید موجودیت کشورها مخالف بوده اما دولت ایران چطور؟
⭕ ️کانال مطالعات روابط بین الملل ⭕️
@motaleeat_ravabt
https://www.group-telegram.com/motaleeat_ravabt
https://zeteo.com/p/still-chance-for-a-nuclear-deal-with
بخش پنجم
موسویان: بله ایران با موضوع دو دولت مستقل فلسطینی و اسرائیلی مخالفت کرده است اما رسما هم اعلام کرده که فلسطینی ها با هر فرمولی موافقت کنند، ایران مزاحمتی ایجاد نمیکند. ایران بارها حتی در سطح مقام رهبری رسما اعلام کرده که هر تصمیمی که فلسطینی ها بگیرند، مورد احترام ایران خواهد بود.
مهدی حسن: یکی از حضار گفته که آمریکا این بمب های سنگین سنگرشکن را مخصوص ایران و برای نابودی فردو ساخت و اکنون فردو را هم با همین بمب ها تخریب کرد. اما اگر ایران ادامه دهد باز هم آمریکا ادامه خواهد داد. آیا شما هم قبول داردید؟
موسویان: من واقعا نمیدانم. منتهی معتقدم اگر آمریکا به سیاستهای خصمانه اش ادامه دهد بویژه سیاستهای دولت ترامپ که در دور اول ریاست جمهوریش با فشار حداکثری آغاز شد و در دور دوم ریاست جمهوریش هم حمله نظامی به ایران انجام شد. اگر آمریکا به این سیاستهای جنگ افروزانه ادامه دهد، عواقب جنگ بعدی فراتر از این حرفها خواهد بود. ایرانیها در این جنگ صبوری بخرج دادند و قبل از حمله اخیر به پایگاه نظامی آمریکا در قطر، موضوع را به اطلاع قطر و آمریکا رساندند تا آمریکا پرسنل خود را خارج کند. ایرانیها قصد نداشتند که آمریکایی کشته شود. اما اگر مجددا آمریکا به ایران حمله کند، آیا فکر میکنید که ایران هم در پاسخ بعدی،به آمریکا اطلاع خواهد داد؟ من که فکر نمیکنم.
مهدی حسن: سئوال دیگر این است که وقتی اسرائیل به ایران حمله کرد، عربستان اسرائیل را محکوم کرد. وقتی ایران پایگاه نظامی آمریکا در قطر را مورد حمله قرار داد، عربستان از قطر حمایت کرد و حمله ایران را محکوم کرد. رابطه فعلی ایران و عربستان چگونه است؟
موسویان: رابطه فعلی ایران و عربستان نسبتا خوب است. دو کشور مرتب در مورد موضوعات منطقه ای در تماس و مشورت هستند. اما اکنون یک نگرانی در کل جهان اسلام بوجود آمده است. شما خاطردارید که ژنرال آمریکایی، آقای کلارک فرمانده پیشین ناتو گفت که آمریکا از سال 2000 برنامه حمله نظامی به 7 کشور شامل سوریه و عراق و لیبی و سودان و ایران را در دست داشته است. در طول این سالها و بعد از اعتراف ژنرال کلارک، حملات آمریکا به هفت کشور انجام شد که حمله اخیر به ایران نیز شاهد بودیم. لذا یک نگرانی بزرگ در بین کشورهای مسلمان منطقه و جهان اسلام است که طرح کلان آمریکا و اسرائیل، تحقق پروژه "اسرائیل بزرگ" برای سلطه اسرائیل برکل خاورمیانه است. لذا در صورت شکست ایران، اسرائیل و آمریکا به سراغ سایر کشورها همچون مصر و ترکیه خواهند رفت. لذا کشورهای منطقه و جهان اسلام نمیخواهند که ایران شکست بخورد چون بعدا نوبت خودشان خواهد شد.
مهدی حسن: یکی از حضار پرسیده که ایا ایران حاضراست دست از "شعارنابودی اسرائیل" بردارد؟ البته ما میدانیم که موضع شخص شما مخالفت با تهدید موجودیت کشورها مخالف بوده اما دولت ایران چطور؟
⭕ ️کانال مطالعات روابط بین الملل ⭕️
@motaleeat_ravabt
https://www.group-telegram.com/motaleeat_ravabt
Forwarded from مطالعات روابط بین الملل
مصاحبه مهدی حسن با حسین موسویان
https://zeteo.com/p/still-chance-for-a-nuclear-deal-with
بخش پایانی
موسویان: تهدید موجودیتی از سوی دوکشور بطور متقابل صورت گرفته است. اسرائیل هم مستمرا ایران را تهدید کرده است. در عمل تهدیدات اسرائیل علیه موجودیت ایران بیش از تهدیدات ایران علیه موجودیت اسرائیل بوده است. این جنگ اخیر جنگ اسرائیل علیه ایران بود. اسرائیل به ایران حمله نظامی کرد و نه ایران. ایران بمب هسته ای ندارد. اسرائیل حداقل حدود 100 بمب اتم دارد. اسرائیل عضویت معاهده ان پی تی را نپذیرفته و اجازه دسترسی به آژانس نمیدهد. ایران هم عضو ان پی تی است و هم به آژانس دسترسی داد. اسرائیل صدها قطعنامه سازمان ملل را زیر پا گذاشته است. بهمین دلیل ایرانیها اسرائیل را تهدید میدانند. اگر توافق کلانی بین آمریکا و ایران باشد، یک بند آن هم میتواند این باشد که اسرائیل و ایران مشترکا به منشور سازمان ملل پایبند باشند و از تهدیدات موجودیتی متقابل دست بردارند. یک ابتکار بالاتر و بهتر هم میتواند این باشد که شورای امنیت سازمان ملل بانی معاهده عدم تجاوز بین کلیه کشورهای خاورمیانه باشد که به کلیه تجاوزات و جنگها در خاورمیانه خاتمه داده شود. همچنین قطعنامه های عاریسازی خاورمیانه از سلاحهای هسته ای و کشار جمعی را محقق سازد.
مهدی حسن: یکی از حضار با استناد به صحبت اخیر رئیس جمهور ایران درمورد سوء ظن ایران به آژانس، پرسیده که آیا ایران همکاری با آژانس بین المللی انرژی اتمی را ادامه خواهد داد یا از ان پی تی خارج میشود؟
موسویان: گروسی روابط ایران وآژانس را نابود کرد. از همان ابتدای تجاوز اسرائیل به ایران، من توییت کردم که بهتر است گروسی استعفا دهد تا روابط ایران وآژانس احیاء گردد. ایران معتقد است که گروسی شریک جنایت جنگی اسرائیل علیه ایران است. چون گزارش خلافی داد که منجر به قطعنامه آژانس و سوء استفاده اسرائیل برای حمله به ایران شد. اما کمتر کسی میداند که موضوعاتی که گروسی در گزارش خود مطرح کرده بود، موضوعاتی بود که در سال 2015، آژانس رسیدگی کرده بود و همه حل شده بود و پرونده آنها بسته شده بود. اما گروسی مجدد پرونده های بسته شده را باز کرد ضمن اینکه همه آن موضوعات هم مربوط به برنامه هسته ای ایران در 20-3- سال قبل بود و هیچکدام هم موضوعات جدیدی نبود.
مهدی حسن: حرف شما صدر صد درست است. سئوال یکی از حضار را بعنوان آخرین مطرح کنم که سئوال کرده که آیا حمله نظامی اخیر به ایران موجب نقض بیشتر حقوق بشرتوسط حکومت ایران خواهد شد یا حکومت روابط بهتری با مردم برقرار خواهد کرد.
موسویان: اگر بخواهیم منصفانه و واقع بینانه قضاوت کنیم، نارضایتی اکثریت مردم ایران عمدتا در مورد مشکلات اقتصادی است. اما اکنون ملت متحد شده تا از حاکمیت برای مقابله با تجاوز کشور خارجی دفاع کند. این یک فرصت طلایی برای حکومت ایران است که رضایت مردم را جلب کند.
⭕ ️کانال مطالعات روابط بین الملل ⭕️
@motaleeat_ravabt
https://www.group-telegram.com/motaleeat_ravabt
https://zeteo.com/p/still-chance-for-a-nuclear-deal-with
بخش پایانی
موسویان: تهدید موجودیتی از سوی دوکشور بطور متقابل صورت گرفته است. اسرائیل هم مستمرا ایران را تهدید کرده است. در عمل تهدیدات اسرائیل علیه موجودیت ایران بیش از تهدیدات ایران علیه موجودیت اسرائیل بوده است. این جنگ اخیر جنگ اسرائیل علیه ایران بود. اسرائیل به ایران حمله نظامی کرد و نه ایران. ایران بمب هسته ای ندارد. اسرائیل حداقل حدود 100 بمب اتم دارد. اسرائیل عضویت معاهده ان پی تی را نپذیرفته و اجازه دسترسی به آژانس نمیدهد. ایران هم عضو ان پی تی است و هم به آژانس دسترسی داد. اسرائیل صدها قطعنامه سازمان ملل را زیر پا گذاشته است. بهمین دلیل ایرانیها اسرائیل را تهدید میدانند. اگر توافق کلانی بین آمریکا و ایران باشد، یک بند آن هم میتواند این باشد که اسرائیل و ایران مشترکا به منشور سازمان ملل پایبند باشند و از تهدیدات موجودیتی متقابل دست بردارند. یک ابتکار بالاتر و بهتر هم میتواند این باشد که شورای امنیت سازمان ملل بانی معاهده عدم تجاوز بین کلیه کشورهای خاورمیانه باشد که به کلیه تجاوزات و جنگها در خاورمیانه خاتمه داده شود. همچنین قطعنامه های عاریسازی خاورمیانه از سلاحهای هسته ای و کشار جمعی را محقق سازد.
مهدی حسن: یکی از حضار با استناد به صحبت اخیر رئیس جمهور ایران درمورد سوء ظن ایران به آژانس، پرسیده که آیا ایران همکاری با آژانس بین المللی انرژی اتمی را ادامه خواهد داد یا از ان پی تی خارج میشود؟
موسویان: گروسی روابط ایران وآژانس را نابود کرد. از همان ابتدای تجاوز اسرائیل به ایران، من توییت کردم که بهتر است گروسی استعفا دهد تا روابط ایران وآژانس احیاء گردد. ایران معتقد است که گروسی شریک جنایت جنگی اسرائیل علیه ایران است. چون گزارش خلافی داد که منجر به قطعنامه آژانس و سوء استفاده اسرائیل برای حمله به ایران شد. اما کمتر کسی میداند که موضوعاتی که گروسی در گزارش خود مطرح کرده بود، موضوعاتی بود که در سال 2015، آژانس رسیدگی کرده بود و همه حل شده بود و پرونده آنها بسته شده بود. اما گروسی مجدد پرونده های بسته شده را باز کرد ضمن اینکه همه آن موضوعات هم مربوط به برنامه هسته ای ایران در 20-3- سال قبل بود و هیچکدام هم موضوعات جدیدی نبود.
مهدی حسن: حرف شما صدر صد درست است. سئوال یکی از حضار را بعنوان آخرین مطرح کنم که سئوال کرده که آیا حمله نظامی اخیر به ایران موجب نقض بیشتر حقوق بشرتوسط حکومت ایران خواهد شد یا حکومت روابط بهتری با مردم برقرار خواهد کرد.
موسویان: اگر بخواهیم منصفانه و واقع بینانه قضاوت کنیم، نارضایتی اکثریت مردم ایران عمدتا در مورد مشکلات اقتصادی است. اما اکنون ملت متحد شده تا از حاکمیت برای مقابله با تجاوز کشور خارجی دفاع کند. این یک فرصت طلایی برای حکومت ایران است که رضایت مردم را جلب کند.
⭕ ️کانال مطالعات روابط بین الملل ⭕️
@motaleeat_ravabt
https://www.group-telegram.com/motaleeat_ravabt
Forwarded from چند ثانیه
مدافعان فیلترینگ بخوانند
🔹 گزارش فایننشال تایمز در سال ۱۴۰۰: یک میلیاردر اسرائیلی، یکی از محبوبترین VPNهای جهان را خرید / انتخاب
#چند_ثانیه
@chandsanieh_news
#چند_ثانیه
@chandsanieh_news
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
*محمدرضا تاجیک:*
*آشتی ملی یعنی بهرسمیتشناختن کثرتها؛ به فکر حفظ وفاق و انسجام ملی باشیم*
به گزارش اصلاحات نیوز؛
محمدرضا تاجیک گفت: با اشاره به انسجام ملی همواره باید هش داشت و هوشیار بود که بر اساس اصل روانشناختی «اصول اخلاقی در هنگام فشار فرار میکنند»، روح جمعی نیز، ممکن است در هنگام و هنگامهی فزون-فشار (داخلی و خارجی) به ره انشقاق شود – بهویژه زمانی که بدانیم در پیکرهی این روح جمعی، بسیاری از نارضامندان، بیقدرتان، مهجوران، محذوفان، دگر تعریفشدگان، حضور دارند. آشتی ملی موضوع دیگری بود که تاجیک به آن گریزی زد و بیان کرد: حکم تئوری بقاء به اهالی قدرت امروز ایرانزمین این است که به آشتی ملی به مثابه یک امر و کنش استراتژیک و نه تاکتیکی بنگرند.
📌*در ادامه مشروح گفت و گو با محمدرضا تاجیک، چهره سیاسی اصلاح طلب را بخوانید؛*
* آقای تاجیک! ارزیابی شما از آتش بس میان تهران و تل آویو چیست؟
آتشبس همان آتش زیر خاکستر است، هرکس در توهم آن گرفتار آید به فنا خواهد رفت. بارها گفتهام، آن نگاه عاصی که چنین آتشی برافروخت، جز با اهلی و رامکردن روح سرکش ایران و اختهکردن آن، آرام نمیگیرد. به بیان دیگر، اگر دفتر این نگاه، با تحقق ایرانی اختهشده و منقاد به پایان میرسد، هر نقشی در صفحات پیشین آن نقشی است بر آب. آتشبس، نوعی «جنگ خاموش» است و حکم عقل راهبردی شنیدن صدای پای جنگی است که خاموش میآید.
آنان که ورقی از کتاب جنگ خواندهاند، باید در زبانی که از آتشبس میگوید، گزارهها و کلماتی را ببیند که دستاندرکار «ور نم نهادنِ واقعیتها و حقیقتها» (کشتن واقعیت و حقیقت، در خاک نهادن آنها و بر روی خاکشان گل و ریاحین کاشتن) هستند، سخنهایی را ببینند که همه به کردار بازی هستند، استعارههایی را ببینند که در کار تولید زیبایی (احساسات و عواطف زیبا، کلمات و شعارهای زیبا، تصاویر و استعارههای زیبا) هستند، قدرتی را ببینند که تلاش دارد برای تثبیت و تحکیم مصلحت و منفعت خویش، با دشمن به مصالحهی تاکتیکی برسد، حسآمیزیای را ببینند که وهم را بهجای تعقل، مینشاند، «مجاز»ها و «مجاز»های مرسل سیاهی را ببیند که فریبکارانه به حال و احوال سبز و تن و روح صلحخواه دشمنان دلالت میدهد، علامتهای استفهامی و خطابی را ببینند که در کار تحریف پرسش و تغییر توجه جهانیان هستند، نقطههایی را ببیند که هر کلام متفاوت و متخالف و منتقد را هنوز منعقد نشده، قطع میکنند، خط فاصلههایی را ببینند که به طرفهالعینی به خط ربط تبدیل میشوند، نقلقولهایی را ببینند که همه تکرار گزارههای خویش هستند. در یک کلام، اهالی تدبیر را شایسته آن است که نه موی آتشبس که پیچش موی آن را ببینند و در اشارتهای ابروی آن تامل نمایند، نه در ابروی آن.
توصیهی من به اهالی قدرت «با مردمان دوستی و مهربانی و با دیگران مدارا و تدبیر» است
* بعد از آتش بس میان اسرائیل و ایران، چه باید کرد که انسجامی که در ۱۲ روز جنگ شکل گرفته پایدار بماند و ادامه پیدا کند؟
ما شاهد باشکوهترین و زیباترین روح جمعی ایرانی بودیم. بیتردید، آنچه به این کثرت دیدگشتها و مواضع، وحدت بخشید، نخ کوکی بود به نام ایران. ایران، یکبار دیگر، در مقام همان «دال اعظم» یا «ابرمفهوم/ابرمولفه»ای بروز و ظهور کرد که دالهای دیگر معنای خود را از آن تمنا میکردند، از فارس و ترک و عرب و کرد و بلوچ و تازیان، «ما»ی ایرانی را پدید آورد که نه ترک و نه تازی و نه فارس و نه کرد و نه بلوچ و نه عرب و... بود.
شکلگیری این روح جمعی، دقیقا همان عاملی بود که مردم به واسطهی آنْ مردم شدند. به بیان دیگر، این روح جمعی، همان اعلام جمعی و یکپارچهای بود که از خلال آن، مردم وارد شدنشان به عرصهی وجود را اراده کردند. از این منظر، شکلگیری این روح جمعی، باید بهمثابه رخدادِ کنش سوبژکتیو جمعیِ مردمان فهمیده شود که از ارادۀ هیچ «دیگری بزرگ» سرچشمه گرفته نشده است. همینجا باید تاکید کنم که همواره باید هش داشت و هوشیار بود که بر اساس اصل روانشناختی «اصول اخلاقی در هنگام فشار فرار میکنند»، روح جمعی نیز، ممکن است در هنگام و هنگامهی فزون-فشار (داخلی و خارجی) به ره انشقاق شود – بهویژه زمانی که بدانیم در پیکرهی این روح جمعی، بسیاری از نارضامندان، بیقدرتان، مهجوران، محذوفان، دگر تعریفشدگان، حضور دارند. پس، توصیهی من به اهالی قدرت «با مردمان دوستی و مهربانی و با دیگران مدارا و تدبیر» است.
ما در قبال خودمان مسئول هستیم
* چگونه این انسجام باید حفظ شود؟ چه از سوی حاکمیت و چه از سوی طیفی که وارد این انسجام ملی شده اند؟
*آشتی ملی یعنی بهرسمیتشناختن کثرتها؛ به فکر حفظ وفاق و انسجام ملی باشیم*
به گزارش اصلاحات نیوز؛
محمدرضا تاجیک گفت: با اشاره به انسجام ملی همواره باید هش داشت و هوشیار بود که بر اساس اصل روانشناختی «اصول اخلاقی در هنگام فشار فرار میکنند»، روح جمعی نیز، ممکن است در هنگام و هنگامهی فزون-فشار (داخلی و خارجی) به ره انشقاق شود – بهویژه زمانی که بدانیم در پیکرهی این روح جمعی، بسیاری از نارضامندان، بیقدرتان، مهجوران، محذوفان، دگر تعریفشدگان، حضور دارند. آشتی ملی موضوع دیگری بود که تاجیک به آن گریزی زد و بیان کرد: حکم تئوری بقاء به اهالی قدرت امروز ایرانزمین این است که به آشتی ملی به مثابه یک امر و کنش استراتژیک و نه تاکتیکی بنگرند.
📌*در ادامه مشروح گفت و گو با محمدرضا تاجیک، چهره سیاسی اصلاح طلب را بخوانید؛*
* آقای تاجیک! ارزیابی شما از آتش بس میان تهران و تل آویو چیست؟
آتشبس همان آتش زیر خاکستر است، هرکس در توهم آن گرفتار آید به فنا خواهد رفت. بارها گفتهام، آن نگاه عاصی که چنین آتشی برافروخت، جز با اهلی و رامکردن روح سرکش ایران و اختهکردن آن، آرام نمیگیرد. به بیان دیگر، اگر دفتر این نگاه، با تحقق ایرانی اختهشده و منقاد به پایان میرسد، هر نقشی در صفحات پیشین آن نقشی است بر آب. آتشبس، نوعی «جنگ خاموش» است و حکم عقل راهبردی شنیدن صدای پای جنگی است که خاموش میآید.
آنان که ورقی از کتاب جنگ خواندهاند، باید در زبانی که از آتشبس میگوید، گزارهها و کلماتی را ببیند که دستاندرکار «ور نم نهادنِ واقعیتها و حقیقتها» (کشتن واقعیت و حقیقت، در خاک نهادن آنها و بر روی خاکشان گل و ریاحین کاشتن) هستند، سخنهایی را ببینند که همه به کردار بازی هستند، استعارههایی را ببینند که در کار تولید زیبایی (احساسات و عواطف زیبا، کلمات و شعارهای زیبا، تصاویر و استعارههای زیبا) هستند، قدرتی را ببینند که تلاش دارد برای تثبیت و تحکیم مصلحت و منفعت خویش، با دشمن به مصالحهی تاکتیکی برسد، حسآمیزیای را ببینند که وهم را بهجای تعقل، مینشاند، «مجاز»ها و «مجاز»های مرسل سیاهی را ببیند که فریبکارانه به حال و احوال سبز و تن و روح صلحخواه دشمنان دلالت میدهد، علامتهای استفهامی و خطابی را ببینند که در کار تحریف پرسش و تغییر توجه جهانیان هستند، نقطههایی را ببیند که هر کلام متفاوت و متخالف و منتقد را هنوز منعقد نشده، قطع میکنند، خط فاصلههایی را ببینند که به طرفهالعینی به خط ربط تبدیل میشوند، نقلقولهایی را ببینند که همه تکرار گزارههای خویش هستند. در یک کلام، اهالی تدبیر را شایسته آن است که نه موی آتشبس که پیچش موی آن را ببینند و در اشارتهای ابروی آن تامل نمایند، نه در ابروی آن.
توصیهی من به اهالی قدرت «با مردمان دوستی و مهربانی و با دیگران مدارا و تدبیر» است
* بعد از آتش بس میان اسرائیل و ایران، چه باید کرد که انسجامی که در ۱۲ روز جنگ شکل گرفته پایدار بماند و ادامه پیدا کند؟
ما شاهد باشکوهترین و زیباترین روح جمعی ایرانی بودیم. بیتردید، آنچه به این کثرت دیدگشتها و مواضع، وحدت بخشید، نخ کوکی بود به نام ایران. ایران، یکبار دیگر، در مقام همان «دال اعظم» یا «ابرمفهوم/ابرمولفه»ای بروز و ظهور کرد که دالهای دیگر معنای خود را از آن تمنا میکردند، از فارس و ترک و عرب و کرد و بلوچ و تازیان، «ما»ی ایرانی را پدید آورد که نه ترک و نه تازی و نه فارس و نه کرد و نه بلوچ و نه عرب و... بود.
شکلگیری این روح جمعی، دقیقا همان عاملی بود که مردم به واسطهی آنْ مردم شدند. به بیان دیگر، این روح جمعی، همان اعلام جمعی و یکپارچهای بود که از خلال آن، مردم وارد شدنشان به عرصهی وجود را اراده کردند. از این منظر، شکلگیری این روح جمعی، باید بهمثابه رخدادِ کنش سوبژکتیو جمعیِ مردمان فهمیده شود که از ارادۀ هیچ «دیگری بزرگ» سرچشمه گرفته نشده است. همینجا باید تاکید کنم که همواره باید هش داشت و هوشیار بود که بر اساس اصل روانشناختی «اصول اخلاقی در هنگام فشار فرار میکنند»، روح جمعی نیز، ممکن است در هنگام و هنگامهی فزون-فشار (داخلی و خارجی) به ره انشقاق شود – بهویژه زمانی که بدانیم در پیکرهی این روح جمعی، بسیاری از نارضامندان، بیقدرتان، مهجوران، محذوفان، دگر تعریفشدگان، حضور دارند. پس، توصیهی من به اهالی قدرت «با مردمان دوستی و مهربانی و با دیگران مدارا و تدبیر» است.
ما در قبال خودمان مسئول هستیم
* چگونه این انسجام باید حفظ شود؟ چه از سوی حاکمیت و چه از سوی طیفی که وارد این انسجام ملی شده اند؟