افزایش دوبرابری واردات اوره هند ؛ پیش بینی واردات ۱.۷۵ میلیون تنی برای دو ماه اخر ۲۰۲۵
دولت هند 🇮🇳 اعلام کرد؛ واردات اوره این کشور در دوره آوریل تا اکتبر ۲۰۲۵ بیش از دو برابر شده و به ۵.۸۶ میلیون تن رسیده است تا پاسخگوی افزایش مصرف کشاورزان در فصل خریف باشد.
وزیر کود و مواد شیمیایی هند نیز در ادامه اعلام کرد که افزون بر واردات انجامشده ، حدود ۱.۷۵ میلیون تن اوره دیگر برای ماههای نوامبر و دسامبر در مسیر تأمین قرار دارد. این اقدام با هدف حفظ ثبات بازار و پاسخگویی به نیاز فزاینده کشاورزان در ماههای پایانی سال انجام میشود.
در همین بازه زمانی، تولید داخلی ماهانه حدود ۲.۵ میلیون تن پایدار مانده و در ماه اکتبر به ۲.۶۹ میلیون تن رسیده است.
همچنین وزارتخانه مذکور ، تأکید کرده است که اقداماتی جدی علیه انحراف، قاچاق، احتکار و بازار سیاه اوره در دستور کار قرار دارد.
کانال تلگرامی:
UreaMonitor
#شپدیس #شیراز
دولت هند 🇮🇳 اعلام کرد؛ واردات اوره این کشور در دوره آوریل تا اکتبر ۲۰۲۵ بیش از دو برابر شده و به ۵.۸۶ میلیون تن رسیده است تا پاسخگوی افزایش مصرف کشاورزان در فصل خریف باشد.
وزیر کود و مواد شیمیایی هند نیز در ادامه اعلام کرد که افزون بر واردات انجامشده ، حدود ۱.۷۵ میلیون تن اوره دیگر برای ماههای نوامبر و دسامبر در مسیر تأمین قرار دارد. این اقدام با هدف حفظ ثبات بازار و پاسخگویی به نیاز فزاینده کشاورزان در ماههای پایانی سال انجام میشود.
در همین بازه زمانی، تولید داخلی ماهانه حدود ۲.۵ میلیون تن پایدار مانده و در ماه اکتبر به ۲.۶۹ میلیون تن رسیده است.
همچنین وزارتخانه مذکور ، تأکید کرده است که اقداماتی جدی علیه انحراف، قاچاق، احتکار و بازار سیاه اوره در دستور کار قرار دارد.
کانال تلگرامی:
UreaMonitor
#شپدیس #شیراز
خبرگزاری فارس به نقل از نماینده مجلس:
تکنرخی شدن ارز در سران قوا تصویب شده است
لینک خبر
طی روزهای گذشته اخباری از سمت جناح مخالف حذف رانت و فساد ارزی مشاهده میشود که ظن حذف رانت سنگین و فسادزای ارزی را تقویت کرده است. معمولا جناح مقابل وقتی احساس خطر از احتمال حذف چنین رانتی میکند اقدام به انتشار اخبار در مخالفت با سیاستهای درست و اصلاحی میکند. گرچه این شایعه یا خبر به صورت رسمی یا تکذیب نشده است و صرفا بانک مرکزی مشابه قبل از ادامه سیاستهای ارزی گذشته میگوید اما تقریبا داد همه از فساد ارزی موجود درآمده است. قوه قضاییه و مجلس و دولت همگی نسبت به فساد ارزی موجود در اقتصاد کشور گلایه دارند. در این خصوص حتی این ارز ارزان ۲۸۵۰۰ تومان یا رانت نیما هیچ تاثیری در کنترل تورم نداشته و حتی گویا رشد نرخ تورم را تشدید کرده است. نرخ تورم سالانه مهر ماه در یک سطح تاریخی به حوالی ۴۹ درصد رسیده است در حالیکه چند صد هزار میلیارد تومانی رانت در همین ماه به واردکنندگان اختصاص پیدا کرده است.
به هر حال این خبر برای بورس تهران و فعالان بورس تهران بسیار مهم است. اگر واقعا رانت ارزی حذف شود و سود حاصل به جای جیب دلالان و رانتخواران به بخش تولید و سهامداران آنها برسد احتمالا رشد محسوسی در قیمت سهام را باید انتظار داشت به همین دلیل تا انتشار رسمی خبر شاید بهتر باشد منتظر ماند.
پ.ن: نگارنده در سهام ذینفع است.
تکنرخی شدن ارز در سران قوا تصویب شده است
لینک خبر
طی روزهای گذشته اخباری از سمت جناح مخالف حذف رانت و فساد ارزی مشاهده میشود که ظن حذف رانت سنگین و فسادزای ارزی را تقویت کرده است. معمولا جناح مقابل وقتی احساس خطر از احتمال حذف چنین رانتی میکند اقدام به انتشار اخبار در مخالفت با سیاستهای درست و اصلاحی میکند. گرچه این شایعه یا خبر به صورت رسمی یا تکذیب نشده است و صرفا بانک مرکزی مشابه قبل از ادامه سیاستهای ارزی گذشته میگوید اما تقریبا داد همه از فساد ارزی موجود درآمده است. قوه قضاییه و مجلس و دولت همگی نسبت به فساد ارزی موجود در اقتصاد کشور گلایه دارند. در این خصوص حتی این ارز ارزان ۲۸۵۰۰ تومان یا رانت نیما هیچ تاثیری در کنترل تورم نداشته و حتی گویا رشد نرخ تورم را تشدید کرده است. نرخ تورم سالانه مهر ماه در یک سطح تاریخی به حوالی ۴۹ درصد رسیده است در حالیکه چند صد هزار میلیارد تومانی رانت در همین ماه به واردکنندگان اختصاص پیدا کرده است.
به هر حال این خبر برای بورس تهران و فعالان بورس تهران بسیار مهم است. اگر واقعا رانت ارزی حذف شود و سود حاصل به جای جیب دلالان و رانتخواران به بخش تولید و سهامداران آنها برسد احتمالا رشد محسوسی در قیمت سهام را باید انتظار داشت به همین دلیل تا انتشار رسمی خبر شاید بهتر باشد منتظر ماند.
پ.ن: نگارنده در سهام ذینفع است.
Fars
Farsnews | نماینده مجلس: تک نرخی شدن ارز در سران قوا تصویب شده است
یک نماینده مجلس از تصمیم سران قوا مبنی بر حذف ارز ترجیحی ۲۸۵۰۰ تومان و یکسانسازی نرخ ارز خبرداد.
مدنیزاده، وزیر اقتصاد:
اقدامات اصلاحی در حال انجام است تا مردم بورس را گزینه اول محل پساندازهای خود قرار دهند.
ممکن است از یک سود بزرگ در بازار سهام جا بمانید!
طی روزهای گذشته مدزنیزاده، وزیر اقتصاد کشور در مصاحبههای خود اشاره داشته که دولت اقدامات اصلاحی برای عمق بخشیدن به بورس تهران را ادامه خواهد داد تا مردم بورس را گزینه اول محل پس اندازهای خود قرار دهند.
در این خصوص چند نکته به نظر نگارنده رسید که اشاره به آن جالب است.
نکته نخست اینکه دوباره دولتی بر سر کار نشسته که برخلاف دولت قبل به صورت واقعی در صدد است سرمایههای مردم به سمت تولید سوق دهد. در واقع بورس و بازار سهام مهمترین دروازه جذب سرمایههای عمومی به تولید کشور است. این موضوع نیاز به شرح ندارد شما در بورس تهران در واقع سهام ملی مس ایران که بزرگترین تولیدکننده مس کشور است را خریداری میکنید. در واقع سرمایه شما به "تولید" مس کشور تزریق میشود تا ملیمس بتواند رشد تولید را تجربه کند و در نتیجه رشد اقتصادی ایران را رقم بزند. در نتیجه اگر یک وزیر اقتصاد باهوش مثل مدنیزاده میگوید باید بورس به عنوان اولویت سرمایهگذاری عمومی تبدیل شود به خوبی میداند که یکی از مسیرهای اصلی جذب سرمایه برای توسعه اقتصادی کشور بورس است.
بر این اساس به سرمایهگذاران بورس به خصوص مدیران سرمایهگذاری پیشنهاد میشود کمی با تامل بیشتری تغییرات را در نظر بگیرند.
اما آیا واقعا بورس میتواند به اولویت نخست سرمایهگذاری تبدیل شود؟
برخی عنوان میکنند مگر میشود بورس به اولویت نخست سرمایهگذاری تبدیل شود؟ مخصوصا در این نرخ بهره بالا اصلا چنین امکانی است؟! شروطی وجود دارد که چنین اتفاقی رخ دهد که به دو مورد در ادامه اشاره میشود:
شرط نخست:
تولید باید ادامه پیدا کند
این جمله بسیار بدیهی است که اگر مردم میخواهند در سودآوری تولید شرکت ملیمس شریک باشند باید تولید ادامه پیدا کند. نمیشود با هر بهانهای برق و گاز تولید را قطع کرد. اما اگر تولید ادامه پیدا کند و مکان مناسبی برای سرمایهگذاری در تولید پیدا شود که سودآوری خوبی داشته باشد با شرط بعدی قطعا بورس تهران از هر بازار دیگری بازدهی بیشتر خواهد داد؛ ملیمس از شرکتهایی است که تاکنون مشکلی برای تامین یوتیلیتی جهت تولید نداشته است.
شرط دوم:
ارز تکنرخی شود
اگر صرفا یک نرخ در اقتصاد کشور وجود داشته باشد، رانتهای ارزی کاملا حذف شود تردید نکنید که اگر تولید ادامه پیدا کند بسیاری از شرکتهای بورسی بهترین مکان برای سرمایهگذاری عمومی هستند که بیشترین بازدهی را کسب میکنند. برخی میگویند مگر با نرخ بهره بالا امکانپذیر است؟ پاسخ نگارنده این است که قطعا. شما اگر شرکتی داشته باشید که ۱۰۰ میلیون دلار سود با ثبات دارد و نرخ ارز بنا نباشد با دخالتهای اقای فرزین یا هر شخص دیگری با رانت خاصی فروش رود (دزدی از جیب سهامداران این شرکت) با توجه به اینکه رشد نرخ ارز از نرخ سود بدون ریسک با احتمال زیادی بالاتر است رشد سود شرکت از نرخ سود بدون ریسک بیشتر بوده و همچنین با توجه به تکرارشونده بودن سود شرکت مزبور بازدهی به مراتب بیشتر نصیب سرمایهگذاری خواهد کرد. این موضوع را میتوان به روشهای مختلف در محاسبات نشان داد.
اما یک نکته برای سرمایهگذاران حرفهایتر در خصوص نرخ سود:
نرخ سود بالا یا بناست در اقتصاد کشور کارساز باشد و در ادامه مشابه اقتصادهای سالم کاهش تورم را به دنبال داشته باشد و در نهایت نرخ سود نیز به دنبال کاهش انتظارات تورمی افت پیدا کند که در این شرایط شما ارزش نهایی سهام برای محاسبه قیمت فعلی را باید برای مثال با نرخ بهره کمتر از ۱۰ درصد اعمال کنید که به بیان دیگر قیمت به درآمد شما در لحاظ ارزش نهایی دیگر عدد ۶ نیست و احتمالا بیش از ۱۰ است.
اگر بنا باشد نرخ بهره بالا صرفا رویه رشد تورم را تشدید کند و به دنبال آن رشد دلار نیز با شتاب بیشتری از نرخ بهره رشد کند اگر نرخ ارز تکنرخی باشد به دلیل تکرارشونده بودن سود میزان سودی که از سرمایهگذاری در سهام به دست خواهید آورد به مراتب بیشتر است.
بر این اساس با دو شرط بالا یعنی تداوم تولید و تکنرخی شدن ارز در صورتیکه سهام مناسبی انتخاب شود قطعا سود شما از بازار ارز بیشتر خواهد بود و در عین حال با اصلاح متغیرهای کلان اقتصادی کشور بازدهی سهام میتواند به طرز فزایندهای رشد کند و به همین دلیل گفته میشود شما ممکن است از یک بازدهی بسیار زیاد جا بمانید.
پ.ن: مطلب طولانی شد و توضیحات تکمیلی در صورت نیاز در مطالب آتی ارائه خواهد شد.
پ.ن: نگارنده در سهام ذینفع است.
اقدامات اصلاحی در حال انجام است تا مردم بورس را گزینه اول محل پساندازهای خود قرار دهند.
ممکن است از یک سود بزرگ در بازار سهام جا بمانید!
طی روزهای گذشته مدزنیزاده، وزیر اقتصاد کشور در مصاحبههای خود اشاره داشته که دولت اقدامات اصلاحی برای عمق بخشیدن به بورس تهران را ادامه خواهد داد تا مردم بورس را گزینه اول محل پس اندازهای خود قرار دهند.
در این خصوص چند نکته به نظر نگارنده رسید که اشاره به آن جالب است.
نکته نخست اینکه دوباره دولتی بر سر کار نشسته که برخلاف دولت قبل به صورت واقعی در صدد است سرمایههای مردم به سمت تولید سوق دهد. در واقع بورس و بازار سهام مهمترین دروازه جذب سرمایههای عمومی به تولید کشور است. این موضوع نیاز به شرح ندارد شما در بورس تهران در واقع سهام ملی مس ایران که بزرگترین تولیدکننده مس کشور است را خریداری میکنید. در واقع سرمایه شما به "تولید" مس کشور تزریق میشود تا ملیمس بتواند رشد تولید را تجربه کند و در نتیجه رشد اقتصادی ایران را رقم بزند. در نتیجه اگر یک وزیر اقتصاد باهوش مثل مدنیزاده میگوید باید بورس به عنوان اولویت سرمایهگذاری عمومی تبدیل شود به خوبی میداند که یکی از مسیرهای اصلی جذب سرمایه برای توسعه اقتصادی کشور بورس است.
بر این اساس به سرمایهگذاران بورس به خصوص مدیران سرمایهگذاری پیشنهاد میشود کمی با تامل بیشتری تغییرات را در نظر بگیرند.
اما آیا واقعا بورس میتواند به اولویت نخست سرمایهگذاری تبدیل شود؟
برخی عنوان میکنند مگر میشود بورس به اولویت نخست سرمایهگذاری تبدیل شود؟ مخصوصا در این نرخ بهره بالا اصلا چنین امکانی است؟! شروطی وجود دارد که چنین اتفاقی رخ دهد که به دو مورد در ادامه اشاره میشود:
شرط نخست:
تولید باید ادامه پیدا کند
این جمله بسیار بدیهی است که اگر مردم میخواهند در سودآوری تولید شرکت ملیمس شریک باشند باید تولید ادامه پیدا کند. نمیشود با هر بهانهای برق و گاز تولید را قطع کرد. اما اگر تولید ادامه پیدا کند و مکان مناسبی برای سرمایهگذاری در تولید پیدا شود که سودآوری خوبی داشته باشد با شرط بعدی قطعا بورس تهران از هر بازار دیگری بازدهی بیشتر خواهد داد؛ ملیمس از شرکتهایی است که تاکنون مشکلی برای تامین یوتیلیتی جهت تولید نداشته است.
شرط دوم:
ارز تکنرخی شود
اگر صرفا یک نرخ در اقتصاد کشور وجود داشته باشد، رانتهای ارزی کاملا حذف شود تردید نکنید که اگر تولید ادامه پیدا کند بسیاری از شرکتهای بورسی بهترین مکان برای سرمایهگذاری عمومی هستند که بیشترین بازدهی را کسب میکنند. برخی میگویند مگر با نرخ بهره بالا امکانپذیر است؟ پاسخ نگارنده این است که قطعا. شما اگر شرکتی داشته باشید که ۱۰۰ میلیون دلار سود با ثبات دارد و نرخ ارز بنا نباشد با دخالتهای اقای فرزین یا هر شخص دیگری با رانت خاصی فروش رود (دزدی از جیب سهامداران این شرکت) با توجه به اینکه رشد نرخ ارز از نرخ سود بدون ریسک با احتمال زیادی بالاتر است رشد سود شرکت از نرخ سود بدون ریسک بیشتر بوده و همچنین با توجه به تکرارشونده بودن سود شرکت مزبور بازدهی به مراتب بیشتر نصیب سرمایهگذاری خواهد کرد. این موضوع را میتوان به روشهای مختلف در محاسبات نشان داد.
اما یک نکته برای سرمایهگذاران حرفهایتر در خصوص نرخ سود:
نرخ سود بالا یا بناست در اقتصاد کشور کارساز باشد و در ادامه مشابه اقتصادهای سالم کاهش تورم را به دنبال داشته باشد و در نهایت نرخ سود نیز به دنبال کاهش انتظارات تورمی افت پیدا کند که در این شرایط شما ارزش نهایی سهام برای محاسبه قیمت فعلی را باید برای مثال با نرخ بهره کمتر از ۱۰ درصد اعمال کنید که به بیان دیگر قیمت به درآمد شما در لحاظ ارزش نهایی دیگر عدد ۶ نیست و احتمالا بیش از ۱۰ است.
اگر بنا باشد نرخ بهره بالا صرفا رویه رشد تورم را تشدید کند و به دنبال آن رشد دلار نیز با شتاب بیشتری از نرخ بهره رشد کند اگر نرخ ارز تکنرخی باشد به دلیل تکرارشونده بودن سود میزان سودی که از سرمایهگذاری در سهام به دست خواهید آورد به مراتب بیشتر است.
بر این اساس با دو شرط بالا یعنی تداوم تولید و تکنرخی شدن ارز در صورتیکه سهام مناسبی انتخاب شود قطعا سود شما از بازار ارز بیشتر خواهد بود و در عین حال با اصلاح متغیرهای کلان اقتصادی کشور بازدهی سهام میتواند به طرز فزایندهای رشد کند و به همین دلیل گفته میشود شما ممکن است از یک بازدهی بسیار زیاد جا بمانید.
پ.ن: مطلب طولانی شد و توضیحات تکمیلی در صورت نیاز در مطالب آتی ارائه خواهد شد.
پ.ن: نگارنده در سهام ذینفع است.
انتظار سود ۲۰۰ همتی فملی در سال ۱۴۰۵
چرا نگارنده به فملی علاقهمند شد؟
ارزش بازار امروز فملی حوالی ۸۷۲ همت است. این سهم در لحظات نگارش متن با صف فروش همراه بوده است. در متن قبل درباره فملی اشاره شد که این سهم در ۱۰ سال گذشته ۲.۵ برابر سکه طلا بازدهی ثبت کرده است. وقتی این موضوع از سمت یکی از دوستان مطرح شد کنجکاوی بیشتری ایجاد شد که واقعا در فملی چه میگذرد که چنین بازدهی خارقالعادهای ثبت کرده است و همچنان انتظار رشد بیشتر قیمت سهام وجود دارد.
یکی از دلایلی که نگارنده هیچوقت سمت فملی نرفت این بود که این سهم در هر زمان که محاسبات انجام میشد قیمت به درآمد بالاتر از ۶ داشت؛ بر اساس پیشبینی سود آتی. همین موضوع در کنار رشد بالای هزینهها باعث میشد که هیچوقت فملی جذابیتی برای نگارنده نداشته باشد. تا همین اواخر نیز نگارنده از خرید فملی اجتناب میکرد اما وقتی بازدهی خارقالعاده گذشته را مشاهده کرد و فضای کاملا مثبت بازار جهانی روی فلز مس نیز مشاهده شد کلا نظر نگارنده مانند بسیاری دیگر چرخید.
فملی هر سال ۵۰ درصد از سود سالانه خود را تقسیم میکند. مابقی پول هزینه زیرساختها میشود و در این میان هزینههای اضافی نیز مشاهده میشود. امسال شاهد هستیم که بالاخره طرح افزایش تولید کنسانتره در حال تولید است و تقریبا ۲۰ درصد بیشتر از سال گذشته تولید کنسانتره را شاهد هستیم.
از فلزاتی که از همان ده سال قبل آینده روشن برای آن تصور میشد مس بود. هنوز هم تحلیلهای بانکهای معتبر جهان از ادامه رشد قیمت مس در سالهای آینده خبر میدهد. توجه داشته باشد که مس نسبت به سال گذشته حوالی ده درصد رشد کرده است و این احتمال وجود دارد که در سالهای آتی نیز رشد ده درصدی سالانه قیمت ادامه پیدا کند.
آخرین قیمتهای کاتد در بورس کالا حوالی یک میلیارد و ۵۰ میلیون تومان است. محاسبات نشان میدهد که فملی در سال آینده با کاتد حوالی یک میلیارد و ۳۰۰ میلیون تومانی حوالی ۲۰۰ همت سود خالص خواهد داشت. احتمالا مثل همین ده سال گذشته که هیچ وقت نگارنده قیمت به درآمد آتی کمتر از ۶ را در ذهن ندارد اگر بازار نسبت به مفروضات (کاتد یک میلیارد و ۳۰۰ میلیون تومانی) تحلیل مطمئن شود ارزش بازار فملی حوالی ۵۰ درصد بالاتر از اعداد فعلی خواهد بود. با احتساب سود تقسیمی مجمع در ۸ ماه آینده فملی گزینه جذابی است.
در خصوص قیمت کاتد باید به این موضوع اشاره کرد که رشد ده درصد قیمت مس در بازار جهانی با سناریوهای پیش رو کاملا محتمل است. تمام مسیر رشد اقتصادی جهانی که حالا بررسی میشود اعم از انرژیهای پاک، خودروهای الکتریکی و هوش مصنوعی به حجم زیادی از مس برای استفاده نیاز دارند که باعث میشود که کاربرد سالانه رشد محسوسی داشته باشد. این موضوع در برابر محدودیت سمت عرضه سطوح قیمتی مس بالاتر را محتمل میکند. در بازار داخلی نیز با رشد دلار نیما و آزاد در سال آینده رسیدن به کاتد ۱۳۰۰ میلیون تومانی دور از انتظار نیست.
پ.ن: نگارنده در سهام ذینفع است.
چرا نگارنده به فملی علاقهمند شد؟
ارزش بازار امروز فملی حوالی ۸۷۲ همت است. این سهم در لحظات نگارش متن با صف فروش همراه بوده است. در متن قبل درباره فملی اشاره شد که این سهم در ۱۰ سال گذشته ۲.۵ برابر سکه طلا بازدهی ثبت کرده است. وقتی این موضوع از سمت یکی از دوستان مطرح شد کنجکاوی بیشتری ایجاد شد که واقعا در فملی چه میگذرد که چنین بازدهی خارقالعادهای ثبت کرده است و همچنان انتظار رشد بیشتر قیمت سهام وجود دارد.
یکی از دلایلی که نگارنده هیچوقت سمت فملی نرفت این بود که این سهم در هر زمان که محاسبات انجام میشد قیمت به درآمد بالاتر از ۶ داشت؛ بر اساس پیشبینی سود آتی. همین موضوع در کنار رشد بالای هزینهها باعث میشد که هیچوقت فملی جذابیتی برای نگارنده نداشته باشد. تا همین اواخر نیز نگارنده از خرید فملی اجتناب میکرد اما وقتی بازدهی خارقالعاده گذشته را مشاهده کرد و فضای کاملا مثبت بازار جهانی روی فلز مس نیز مشاهده شد کلا نظر نگارنده مانند بسیاری دیگر چرخید.
فملی هر سال ۵۰ درصد از سود سالانه خود را تقسیم میکند. مابقی پول هزینه زیرساختها میشود و در این میان هزینههای اضافی نیز مشاهده میشود. امسال شاهد هستیم که بالاخره طرح افزایش تولید کنسانتره در حال تولید است و تقریبا ۲۰ درصد بیشتر از سال گذشته تولید کنسانتره را شاهد هستیم.
از فلزاتی که از همان ده سال قبل آینده روشن برای آن تصور میشد مس بود. هنوز هم تحلیلهای بانکهای معتبر جهان از ادامه رشد قیمت مس در سالهای آینده خبر میدهد. توجه داشته باشد که مس نسبت به سال گذشته حوالی ده درصد رشد کرده است و این احتمال وجود دارد که در سالهای آتی نیز رشد ده درصدی سالانه قیمت ادامه پیدا کند.
آخرین قیمتهای کاتد در بورس کالا حوالی یک میلیارد و ۵۰ میلیون تومان است. محاسبات نشان میدهد که فملی در سال آینده با کاتد حوالی یک میلیارد و ۳۰۰ میلیون تومانی حوالی ۲۰۰ همت سود خالص خواهد داشت. احتمالا مثل همین ده سال گذشته که هیچ وقت نگارنده قیمت به درآمد آتی کمتر از ۶ را در ذهن ندارد اگر بازار نسبت به مفروضات (کاتد یک میلیارد و ۳۰۰ میلیون تومانی) تحلیل مطمئن شود ارزش بازار فملی حوالی ۵۰ درصد بالاتر از اعداد فعلی خواهد بود. با احتساب سود تقسیمی مجمع در ۸ ماه آینده فملی گزینه جذابی است.
در خصوص قیمت کاتد باید به این موضوع اشاره کرد که رشد ده درصد قیمت مس در بازار جهانی با سناریوهای پیش رو کاملا محتمل است. تمام مسیر رشد اقتصادی جهانی که حالا بررسی میشود اعم از انرژیهای پاک، خودروهای الکتریکی و هوش مصنوعی به حجم زیادی از مس برای استفاده نیاز دارند که باعث میشود که کاربرد سالانه رشد محسوسی داشته باشد. این موضوع در برابر محدودیت سمت عرضه سطوح قیمتی مس بالاتر را محتمل میکند. در بازار داخلی نیز با رشد دلار نیما و آزاد در سال آینده رسیدن به کاتد ۱۳۰۰ میلیون تومانی دور از انتظار نیست.
پ.ن: نگارنده در سهام ذینفع است.
سنتشکنی فرزین در نیما
امروز نیما بیش از ۵۰۰ تومان رشد کرد و به یک قدمی ۷۱ هزار تومان رسید که برای آقای فرزین یک رکورد در کاهش رانت و فساد محسوب میشود؛ در پاییز سال گذشته همتی بود که رانت و فساد ارزی را فوری حذف کرد و البته صدای رانتخوران نیز سریعا بلند شد و مجلس نیز کار خود آنها را با برکناری همتی تمام کرد. دیگر همه میدانیم حفظ رانت ارزی که منجر به فساد سنگین برای کنترل تورم بهانهای بدون پشتوانه بیش نیست.
گویا فشار دولت و مجلس برای حذف رانت سنگین ارزی موجود بیفایده نبوده است.
امروز نیما بیش از ۵۰۰ تومان رشد کرد و به یک قدمی ۷۱ هزار تومان رسید که برای آقای فرزین یک رکورد در کاهش رانت و فساد محسوب میشود؛ در پاییز سال گذشته همتی بود که رانت و فساد ارزی را فوری حذف کرد و البته صدای رانتخوران نیز سریعا بلند شد و مجلس نیز کار خود آنها را با برکناری همتی تمام کرد. دیگر همه میدانیم حفظ رانت ارزی که منجر به فساد سنگین برای کنترل تورم بهانهای بدون پشتوانه بیش نیست.
گویا فشار دولت و مجلس برای حذف رانت سنگین ارزی موجود بیفایده نبوده است.
رشد قیمتی طلا، نقره و مس در بازار جهانی
#تاصیکو
#فملی
معادن طلای تاصیکو:
تفتان
طرح طلای تاصیکو:
کردستان با برآورد بهرهبرداری تا پایان سال
طرح نقره تاصیکو:
رنگان با برآورد بهرهبرداری تا پایان سال
تاصیکو مالک حدود ۵.۵ درصد فملی است.
در حالیکه سهم تاصیکو در فملی با قیمتهای امروز ۴۷ همت است ارزش بازار تاصیکو حوالی ۶۶ همت است.
#تاصیکو
#فملی
معادن طلای تاصیکو:
تفتان
طرح طلای تاصیکو:
کردستان با برآورد بهرهبرداری تا پایان سال
طرح نقره تاصیکو:
رنگان با برآورد بهرهبرداری تا پایان سال
تاصیکو مالک حدود ۵.۵ درصد فملی است.
در حالیکه سهم تاصیکو در فملی با قیمتهای امروز ۴۷ همت است ارزش بازار تاصیکو حوالی ۶۶ همت است.
کفهای بتنی سهام پرتفوی موج (مقدمه)
طبق عادت هفتگی سهام پرتفو موج به صورت جز به جز بررسی شد تا بتوان آخرین وضعیت پرتفو را مشخص کرد. فارغ از اینکه سایر سهام بازار در چه وضعیتی قرار دارند در ادامه طی توضیحات دلایل اینکه چرا هیچ نگرانی نسبت به پرتفو موج وجود ندارد ارائه خواهد شد. به بیان دیگر سهام پرتفوی موج روی یک کفهای قیمتی بتنی هستند که افت بیشتر قیمت و سوراخ کردن این کفها به صورت پایدار خیلی بعید به نظر میرسد و از طرف دیگر طی گذر زمان پرتفو بازدهی خود را بدون محرکهای جدید خواهد داشت و اگر محرکهایی مانند نیما یا اصلا ح نرخ گاز خوراک یا از این موارد چاشنی داستان شود جهش قیمتی پرتفو را باید شاهد باشیم. احتمالا متن طولانی شود و به همین دلیل طی چند مطلب ارائه خواهد شد.
پ.ن: نگارنده در موج ذینفع است.
طبق عادت هفتگی سهام پرتفو موج به صورت جز به جز بررسی شد تا بتوان آخرین وضعیت پرتفو را مشخص کرد. فارغ از اینکه سایر سهام بازار در چه وضعیتی قرار دارند در ادامه طی توضیحات دلایل اینکه چرا هیچ نگرانی نسبت به پرتفو موج وجود ندارد ارائه خواهد شد. به بیان دیگر سهام پرتفوی موج روی یک کفهای قیمتی بتنی هستند که افت بیشتر قیمت و سوراخ کردن این کفها به صورت پایدار خیلی بعید به نظر میرسد و از طرف دیگر طی گذر زمان پرتفو بازدهی خود را بدون محرکهای جدید خواهد داشت و اگر محرکهایی مانند نیما یا اصلا ح نرخ گاز خوراک یا از این موارد چاشنی داستان شود جهش قیمتی پرتفو را باید شاهد باشیم. احتمالا متن طولانی شود و به همین دلیل طی چند مطلب ارائه خواهد شد.
پ.ن: نگارنده در موج ذینفع است.
بورس اتومات
کفهای بتنی سهام پرتفوی موج (مقدمه) طبق عادت هفتگی سهام پرتفو موج به صورت جز به جز بررسی شد تا بتوان آخرین وضعیت پرتفو را مشخص کرد. فارغ از اینکه سایر سهام بازار در چه وضعیتی قرار دارند در ادامه طی توضیحات دلایل اینکه چرا هیچ نگرانی نسبت به پرتفو موج وجود…
کفهای بتنی سهام پرتفوی موج (سفارس و مبین و بفجر)
چون از نمادهای مطرح پرتفو خیلی پیش از این گفته شده بود شاید بد نباشد از سه سهم سفارس و مبین و بفجر شروع کرد. این سه نماد بیش از ۱۲ درصد پرتفوی موج را به خود اختصاص میدهند.
سفارس و یک سود جذاب بدون چشمانداز رشد نرخ سیمان
بررسی سفارس نشان میدهد که بدون چشمانداز افزایش نرخ در بازار سیمان نسبت به فصلهای گذشته و بر اساس اتفاقا آخرین قیمتهای سیمان معامله شده سفارس بیش از ۸ همت سود در سال مالی جاری محقق میسازد. این سود با فروض منطقی در سال آینده به حوالی ۱۰ همت خواهد رسید. ارزش بازار سفارس حوالی ۳۲ همت است. سفارس تقریبا تمام سود خود را تقسیم میکند. از پتانسیلهای این سهم عرضه سیمان صادراتی در بورس کالا با قیمتهای جذاب و اثر آن بر سهام زیرمجموعه، عدم رشد متناسب سیمان در بازار داخل همگام با رشد نرخ دلار طی ماههای گذشته است. بر این اساس خیلی دور از انتظار است سهمی که در ۲۰ ماه آینده بیش از ۵۰ درصد تقسیم سود دارد و چنین پتانسیلهایی در آن نهفته است خیلی بعید است افتی داشته باشد.
بفجر و مبین بازار را غافلگیر میکنند!
توضیحاتی در خصوص مبین و بفجر در مطالب قبل ارائه شده بود. به همین دلیل شاید نیازی به ارائه مطلب بیشتر نباشد و خلاصهای در اینجا مطرح میشود. به صورت کلی مبین احتمالا سال جاری بیش از ۱۵همت سود داشته باشد و این سود در سال آینده به ۱۸ همت برسد. در بفجر نیز سود ۱۰ و ۱۴ همتی برای سال جاری و سال بعد را باید بر اساس آخرین محاسبات در نظر گرفت. توجه داشته باشید چون در حال جستجو کفهای بتنی هستیم سناریوهای بدبینانه لحاظ شدهاند. یعنی اثر رشد نرخ نیما و یا احتمال کاهش نرخ خوراک پتروشیمیها یا کاهش گاز سوخت یوتیلیتیها هیچکدام در محاسبات مبین و بفجر لحاظ نشده است. بر این اساس بدون لحاظ موارد خوشبینی مبین به سطوحی از قیمت رسیده است که طی زمان با نزدیک شدن به مجمع شاهد این خواهید بود که برای قیمت به درآمد بیش از ۵ واحد در سال آینده آینده آماده میشود در حالیکه حوالی ۱۵ همت تقسیم سود در مجمع خواهد داشت. اینکه قیمت مبین از سطوح فعلی افت بیشتری داشته باشد مورد انتظار نیست. همین موضوع برای بفجر نیز مطرح است. بفجر در مجمع سال آینده که احتمالا تیر برگزار میشود حوالی ۱۰ همت سود تقسیم میکند و با قیمت به درآمد حوالی ۵ برای سال مالی بعد معامله میشود. از محاسبات بادزهی سهام خودداری میشود تا یک مرحله به مخاطب سپرده شود.
پ.ن: نگارنده در سهام ذینفع است.
چون از نمادهای مطرح پرتفو خیلی پیش از این گفته شده بود شاید بد نباشد از سه سهم سفارس و مبین و بفجر شروع کرد. این سه نماد بیش از ۱۲ درصد پرتفوی موج را به خود اختصاص میدهند.
سفارس و یک سود جذاب بدون چشمانداز رشد نرخ سیمان
بررسی سفارس نشان میدهد که بدون چشمانداز افزایش نرخ در بازار سیمان نسبت به فصلهای گذشته و بر اساس اتفاقا آخرین قیمتهای سیمان معامله شده سفارس بیش از ۸ همت سود در سال مالی جاری محقق میسازد. این سود با فروض منطقی در سال آینده به حوالی ۱۰ همت خواهد رسید. ارزش بازار سفارس حوالی ۳۲ همت است. سفارس تقریبا تمام سود خود را تقسیم میکند. از پتانسیلهای این سهم عرضه سیمان صادراتی در بورس کالا با قیمتهای جذاب و اثر آن بر سهام زیرمجموعه، عدم رشد متناسب سیمان در بازار داخل همگام با رشد نرخ دلار طی ماههای گذشته است. بر این اساس خیلی دور از انتظار است سهمی که در ۲۰ ماه آینده بیش از ۵۰ درصد تقسیم سود دارد و چنین پتانسیلهایی در آن نهفته است خیلی بعید است افتی داشته باشد.
بفجر و مبین بازار را غافلگیر میکنند!
توضیحاتی در خصوص مبین و بفجر در مطالب قبل ارائه شده بود. به همین دلیل شاید نیازی به ارائه مطلب بیشتر نباشد و خلاصهای در اینجا مطرح میشود. به صورت کلی مبین احتمالا سال جاری بیش از ۱۵همت سود داشته باشد و این سود در سال آینده به ۱۸ همت برسد. در بفجر نیز سود ۱۰ و ۱۴ همتی برای سال جاری و سال بعد را باید بر اساس آخرین محاسبات در نظر گرفت. توجه داشته باشید چون در حال جستجو کفهای بتنی هستیم سناریوهای بدبینانه لحاظ شدهاند. یعنی اثر رشد نرخ نیما و یا احتمال کاهش نرخ خوراک پتروشیمیها یا کاهش گاز سوخت یوتیلیتیها هیچکدام در محاسبات مبین و بفجر لحاظ نشده است. بر این اساس بدون لحاظ موارد خوشبینی مبین به سطوحی از قیمت رسیده است که طی زمان با نزدیک شدن به مجمع شاهد این خواهید بود که برای قیمت به درآمد بیش از ۵ واحد در سال آینده آینده آماده میشود در حالیکه حوالی ۱۵ همت تقسیم سود در مجمع خواهد داشت. اینکه قیمت مبین از سطوح فعلی افت بیشتری داشته باشد مورد انتظار نیست. همین موضوع برای بفجر نیز مطرح است. بفجر در مجمع سال آینده که احتمالا تیر برگزار میشود حوالی ۱۰ همت سود تقسیم میکند و با قیمت به درآمد حوالی ۵ برای سال مالی بعد معامله میشود. از محاسبات بادزهی سهام خودداری میشود تا یک مرحله به مخاطب سپرده شود.
پ.ن: نگارنده در سهام ذینفع است.
بورس اتومات
کفهای بتنی سهام پرتفوی موج (مقدمه) طبق عادت هفتگی سهام پرتفو موج به صورت جز به جز بررسی شد تا بتوان آخرین وضعیت پرتفو را مشخص کرد. فارغ از اینکه سایر سهام بازار در چه وضعیتی قرار دارند در ادامه طی توضیحات دلایل اینکه چرا هیچ نگرانی نسبت به پرتفو موج وجود…
کفهای بتنی سهام پرتفوی موج (وبملت و تاصیکو و شپنا )
برای نمادهایی مثل وبملت و تاصیکو و شپنا از پرتفو موج بعید است نیاز به توضیح زیادی باشد. این سه سهم نزدیک به ۲۰ درصد پرتفو موج را به خود اختصاص میدهند.
وبملت با بیش از ۴۴ همت سود عملیاتی تابستان از این سطوح افت میکند؟
زدن تیترهای طولانی برای یک بخش چندان میل نگارنده نیست. ولی به نوعی سهام بانک ملت در روزهای اخیر میفروشند که گویا عملکرد تابستان این سهم را فراموش کردهاند. ارزش بازار وبملت در حالی ۲۷۸ همت است که در فصل تابستان ۴۴ همت سود حاصل از عملیات در صورتهای مالی منعکس کرده است. وبملت در پایان سال احتمالا مشابه سال گذشته دوباره حوالی ۱۹۰ همت نیز سود تسعیر داشته باشد (پیش از این نیز اشاره شد خیلی بعید است نرخ نیما در پایان سال کمتر از ۹۰ هزار تومان باشد). تقسیم سود پارسال کمتر از انتظار نگارنده بود با این حال با رشد سود عملیاتی امسال و رشد سود قابل تقسیم، وبملت توان تقسیم سود بالاتری را در مجمع خواهد داشت. بر این اساس اگر سود تقسیم همگام با رشد سود عملیاتی امسال رشد داشته باشد چندان عجیب نیست. وبملت احتمالا در پایان سال معادل ارزش بازار امروز سود خالص گزارش میکند و حالا نظر شما درباره این سهم چیست؟
برای نگارنده خیلی عجیب است که تاصیکو میفروشند!
دیروز خیلی روی این موضوع تامل شد که چرا تاصیکو میفروشند. اگر واقعا بناست فملی در سال جاری تا حوالی ۱۷۰ همت سود داشته باشد و سال بعد نیز تا ۲۰۰ همت سود داشته باشد احتمالا بعید است کسی شک داشته باشد که ارزش بازار فملی بعد از مجمع سال آینده بیش ۱۲۰۰ همت است. حالا جالب اینجاست که تاصیکو ۵.۴ درصد درصد از فملی را در پرتفو خود دارد و با لحاظ ارزش بازار ۱۲۰۰ همتی برای فملی در آستانه مجمع سال بعد صرفا سهم تاصیکو از فملی به ۶۵ همت میرسد. ارزش بازار امروز تاصیکو ۶۵ همت است. حالا اگر هنوز برای شما مانند نگارنده فشار فروش بازار در این سهم عجیب نیست، تاصیکو کارخانه تولید طلای تفتان را در پرتفو خود دارد که در حال تبدیل شدن به طرح ملی است و در نیمه نخست نیز با تولید به سود رسیده است و طبیعی است که با رشد تولید و افزایش برداشت از معدن سود جهش خواهد کرد. تاصیکو طلای کردستان و نقره رنگان را در خود دارد که این دو طرح به تنهایی 70 میلیون دلار به سود تاصیکو میافزایند و این انتظار وجود دارد در بهار سال آینده تولید آنها نیز آغاز شده باشد. بدون فملی و طرحهای اشارهشده تاصیکو حوالی ۱۰۰ میلیون دلار از زیرمجموعههای خود سود دارد. از نگاه نگارنده ارزش بازار امروز تاصیکو صرفا شاملا، کخاک، فباهنر، فولاد و ومعادن و غیر از طلاها و فملی را پوشش میدهد (با انتشار اخبار بهرهبرداری در ۶ ماه آینده احتمالا شما هم با نگارنده همنظر خواهید شد و واکنش بازار را خواهید دید). به همین دلیل خیلی برای نگارنده عجیب است اینکه تاصیکو بخواهد حتی در سطوح قیمتی فعلی بماند چه برسد به اینکه کف بتنی قیمت فعلی را سوراخ کند.
آیا از آخرین کرک اسپردهای شپنا خبر دارید؟
زمانی بود که بورس تهران برای خرید و فروش پالایشیها به قیمت نفت نگاه میکرد. خوشبختانه از فضای تحلیل اشتباه آن دوره فاصله گرفتهایم. حالا همه میدانند که سود پالایشیها تابعی از اختلاف سبد محصولات و ماده اولیه است که به آن کرک اسپرد میگویند. آخرین کرک اسپردهای شپنا در هفته جاری نشان میدهد که این شاخص نسبت به تابستان ۶۰ درصد رشد کرده است. نگارنده هم میداند چرا شاهد این رشد هستیم ولی شپنا با کرکهای میانگین یک سال گذشته در سطوح قیمتی فعلی برای سرمایهگذاری جذاب است چه برسد به اینکه اثر رشد کرک اسپردهای فعلی و رشد دلار نیما را نیز لحاظ کنیم. آیا میدانستید اگر میانگین کرک اسپرد از ابتدای پاییز شپنا تا پایان فصل ادامه پیدا کند برای سهماهه سوم سال حدود ۴۰ تومان سود به ازای هر سهم بدون افزایش نرخ نیما خواهیم داشت؟ محاسبه اثر رشد نیما چندان سخت نیست. حالا با این وضعیت سودآوری آیا واقعا اینکه شپنا بخواهد در سطوح قیمتی کمتر از ۵۰۰ تومان ماندگار باشد منطقی است؟ برای توصیف بهتر شپنا با کرکهای فعلی و با دلار ۹۰ هزار تومانی در یک سال مالی کامل بیش از ۲۰۰ تومان سود خواهد داشت یعنی قیمت به درآمد ۲.۵. با این دید آیا به نظر شما شپنا افت بیشتری خواهد کرد؟ شپنا نیز با نزدیک شدن به مجمع خود در تیر سال آینده رشد خواهد کرد و دوباره خود را حتی اگر با قیمت به درآمد ۵ بعد از مجمع هماهنگ کند و اثر تقسیم سود را نیز لحاظ کنیم متوجه بازدهی آن خواهیم شد. محاسبات بازدهی احتمالی سهام به مخاطب واگذار میشود.
پ.ن: نگارنده در سهام ذینفع است.
برای نمادهایی مثل وبملت و تاصیکو و شپنا از پرتفو موج بعید است نیاز به توضیح زیادی باشد. این سه سهم نزدیک به ۲۰ درصد پرتفو موج را به خود اختصاص میدهند.
وبملت با بیش از ۴۴ همت سود عملیاتی تابستان از این سطوح افت میکند؟
زدن تیترهای طولانی برای یک بخش چندان میل نگارنده نیست. ولی به نوعی سهام بانک ملت در روزهای اخیر میفروشند که گویا عملکرد تابستان این سهم را فراموش کردهاند. ارزش بازار وبملت در حالی ۲۷۸ همت است که در فصل تابستان ۴۴ همت سود حاصل از عملیات در صورتهای مالی منعکس کرده است. وبملت در پایان سال احتمالا مشابه سال گذشته دوباره حوالی ۱۹۰ همت نیز سود تسعیر داشته باشد (پیش از این نیز اشاره شد خیلی بعید است نرخ نیما در پایان سال کمتر از ۹۰ هزار تومان باشد). تقسیم سود پارسال کمتر از انتظار نگارنده بود با این حال با رشد سود عملیاتی امسال و رشد سود قابل تقسیم، وبملت توان تقسیم سود بالاتری را در مجمع خواهد داشت. بر این اساس اگر سود تقسیم همگام با رشد سود عملیاتی امسال رشد داشته باشد چندان عجیب نیست. وبملت احتمالا در پایان سال معادل ارزش بازار امروز سود خالص گزارش میکند و حالا نظر شما درباره این سهم چیست؟
برای نگارنده خیلی عجیب است که تاصیکو میفروشند!
دیروز خیلی روی این موضوع تامل شد که چرا تاصیکو میفروشند. اگر واقعا بناست فملی در سال جاری تا حوالی ۱۷۰ همت سود داشته باشد و سال بعد نیز تا ۲۰۰ همت سود داشته باشد احتمالا بعید است کسی شک داشته باشد که ارزش بازار فملی بعد از مجمع سال آینده بیش ۱۲۰۰ همت است. حالا جالب اینجاست که تاصیکو ۵.۴ درصد درصد از فملی را در پرتفو خود دارد و با لحاظ ارزش بازار ۱۲۰۰ همتی برای فملی در آستانه مجمع سال بعد صرفا سهم تاصیکو از فملی به ۶۵ همت میرسد. ارزش بازار امروز تاصیکو ۶۵ همت است. حالا اگر هنوز برای شما مانند نگارنده فشار فروش بازار در این سهم عجیب نیست، تاصیکو کارخانه تولید طلای تفتان را در پرتفو خود دارد که در حال تبدیل شدن به طرح ملی است و در نیمه نخست نیز با تولید به سود رسیده است و طبیعی است که با رشد تولید و افزایش برداشت از معدن سود جهش خواهد کرد. تاصیکو طلای کردستان و نقره رنگان را در خود دارد که این دو طرح به تنهایی 70 میلیون دلار به سود تاصیکو میافزایند و این انتظار وجود دارد در بهار سال آینده تولید آنها نیز آغاز شده باشد. بدون فملی و طرحهای اشارهشده تاصیکو حوالی ۱۰۰ میلیون دلار از زیرمجموعههای خود سود دارد. از نگاه نگارنده ارزش بازار امروز تاصیکو صرفا شاملا، کخاک، فباهنر، فولاد و ومعادن و غیر از طلاها و فملی را پوشش میدهد (با انتشار اخبار بهرهبرداری در ۶ ماه آینده احتمالا شما هم با نگارنده همنظر خواهید شد و واکنش بازار را خواهید دید). به همین دلیل خیلی برای نگارنده عجیب است اینکه تاصیکو بخواهد حتی در سطوح قیمتی فعلی بماند چه برسد به اینکه کف بتنی قیمت فعلی را سوراخ کند.
آیا از آخرین کرک اسپردهای شپنا خبر دارید؟
زمانی بود که بورس تهران برای خرید و فروش پالایشیها به قیمت نفت نگاه میکرد. خوشبختانه از فضای تحلیل اشتباه آن دوره فاصله گرفتهایم. حالا همه میدانند که سود پالایشیها تابعی از اختلاف سبد محصولات و ماده اولیه است که به آن کرک اسپرد میگویند. آخرین کرک اسپردهای شپنا در هفته جاری نشان میدهد که این شاخص نسبت به تابستان ۶۰ درصد رشد کرده است. نگارنده هم میداند چرا شاهد این رشد هستیم ولی شپنا با کرکهای میانگین یک سال گذشته در سطوح قیمتی فعلی برای سرمایهگذاری جذاب است چه برسد به اینکه اثر رشد کرک اسپردهای فعلی و رشد دلار نیما را نیز لحاظ کنیم. آیا میدانستید اگر میانگین کرک اسپرد از ابتدای پاییز شپنا تا پایان فصل ادامه پیدا کند برای سهماهه سوم سال حدود ۴۰ تومان سود به ازای هر سهم بدون افزایش نرخ نیما خواهیم داشت؟ محاسبه اثر رشد نیما چندان سخت نیست. حالا با این وضعیت سودآوری آیا واقعا اینکه شپنا بخواهد در سطوح قیمتی کمتر از ۵۰۰ تومان ماندگار باشد منطقی است؟ برای توصیف بهتر شپنا با کرکهای فعلی و با دلار ۹۰ هزار تومانی در یک سال مالی کامل بیش از ۲۰۰ تومان سود خواهد داشت یعنی قیمت به درآمد ۲.۵. با این دید آیا به نظر شما شپنا افت بیشتری خواهد کرد؟ شپنا نیز با نزدیک شدن به مجمع خود در تیر سال آینده رشد خواهد کرد و دوباره خود را حتی اگر با قیمت به درآمد ۵ بعد از مجمع هماهنگ کند و اثر تقسیم سود را نیز لحاظ کنیم متوجه بازدهی آن خواهیم شد. محاسبات بازدهی احتمالی سهام به مخاطب واگذار میشود.
پ.ن: نگارنده در سهام ذینفع است.
کفهای بتنی سهام پرتفوی موج (وغدیر و ونوین و شپدیس )
یکی از وظایف نگارنده بررسی دقیق و لحظهای متغیرهای حاکم بر پرتفوها است. به همین دلیل زیاد هراسی از نقدهای احتمالی وارده به پرتفو موج ندارد. از وظایف دیگر بررسی متغیرهای اثرگذار و حتی سایر صنایع است. برای مثال فلان سهم فولادی که بسیاری انتظار رشد محسوس سودآوری در سال جاری را دارند احتمالا در نیمه دوم زیان داشته باشد. نام نماد مطرح نشد و صرفا هدف این بود که گفته شود تقریبا عمده نمادهای بازار با دقت بالا بررسی میشود. در این میان عادت غلط تایمینگ کردن میان اهالی بازار هنوز برای نگارنده معنای خاصی ندارد. برای مثال وقتی گفته میشود چرا سهمی مانند ونوین را گرچه میدانید تا مجمع بازدهی بیش از ۴۰ درصدی میدهد میفروشید به این موضوع اشاره میکنند که چون ونوین رشد کرده است ما این را الان میفروشیم و بعد از گرفتن بازدهی از سهم دیگری دوباره برمیگردیم. نگارنده به یاد ندارد این استراتژی هیچزمان موفق بوده باشد مگر با رانت بسیار سنگین یا شانس بسیار بالا یا توهم در کسب بازدهی:). به هر حال وغدیر و شپدیس و ونوین در مجموع بیش از ۲۲ درصد از پرتفو موج را به خود اختصاص میدهند.
ارزندگی ونوین واقعا نیاز به توضیح ندارد
شرکتی دارید که در نیمه نخست حوالی ۷ همت سود محقق کرده است. در سال احتمالا حوالی ۱۶ همت سود محقق میکند و در تقسیم سود احتمال تقسیم ۵۰ درصدی نیز وجود دارد. بدون اینکه بدانید این سهم ونوین است به نظر شما این شرکت چقدر ارزش دارد؟ برای مقایسه بهتر سود این شرکت در سال گذشته کمتر از ۱۲ همت و سود سال آینده حوالی ۲۰ همت برآورد میشود. تمام سود نیز از عملیات شرکت به دست آمده و به همین دلیل تکرارپذیر و با قابلیت تقسیم به نظر میرسد. به همین دلیل است که گفته میشود اینکه ونوین بخواهد سطوح قیمتی پایینتر را با این تفاسیر تجربه کند خیلی عجیب است. خب چگونه میخواهد بازدهی بدهد؟ اگر تحلیل نگارنده از سود ونوین با خطای ده درصدی درست باشد با نزدیک شدن به مجمع و انتظار برای تقسیم سهم رشد میکند تا حتی صرفا خود را با قیمت به درآمد ۴ واحد بعد از مجمع بر اساس سود انتظاری هماهنگ کند. در ضمن سهم ونوین در بانک تعاون اسلامی در عراق تقریبا معادل یکسوم ارزش بازار فعلی ونوین است و در حالیکه عمده حقوق صاحبان سهام بانک عراقی وجه نقد است.
به تقسیم وغدیر هم نزدیک هستیم
وغدیر در مجمع آتی احتمالا حوالی ۳۳ همت و در سال بعد احتمالا نزدیک به ۴۴ همت تقسیم داشته باشد. تا سه ماه آینده مجمع وغدیر برگزار میشود. سودهای مزبور در حالی محقق میشود که اثرات احتمالی اصلاح گاز خوراک و رشد دلار نیما مشاهده نمیشود. با پرتفو کنونی وغدیر واقعا اینکه با تقسیم سودهای پیش رو قیمت سهام به سطوحی کمتر از قیمتهای فعلی برسد آن هم پایدار، خیلی عجیب به نظر میرسد. ارزش بازار امروز وغدیر ۲۳۳ هزار میلیارد تومان است.
شپدیس با قیمت به درآمد کمتر از ۴؟
قیمت اوره ایران حوالی ۳۷۰ دلار در هفتههای قبل بوده و بعید به نظر میرسد بخواهد سطوح قیمتی پایینتری را تجربه کند. تحلیل سودآوری شپدیس نشان میدهد که این شرکت احتمالا سودی بین ۴۴ تا ۶۰ همت بر اساس سناریوهای مختلف مانند افزایش نرخ نیما، افزایش قیمت اوره در ماههای آتی، اصلاح قیمت گاز خوراک یا اصلاح گاز سوخت یوتیلیتیها داشته باشد. بر این اساس اینکه شپدیس نیز بخواهد سطوح قیمتی پایینتر از سطوح فعلی را تجربه کند بعید است. شپدیس نیز طی زمان با رسیدن به مجامع بازدهی خود را خواهد داشت. توجه داشته باشید شپدیس در اوایل آبان سال گذشته در خصوص قطعی گاز و توقف تولید شفافسازی کرد و به نظر میرسد امسال تولید بیشتری نسبت به سال گذشته را شاهد باشیم؛ خبری از قطعی گاز هنوز نیست. به موجودی پایان دوره سال مالی قبل شپیدس نیز توجه داشته باشید.
یکی از وظایف نگارنده بررسی دقیق و لحظهای متغیرهای حاکم بر پرتفوها است. به همین دلیل زیاد هراسی از نقدهای احتمالی وارده به پرتفو موج ندارد. از وظایف دیگر بررسی متغیرهای اثرگذار و حتی سایر صنایع است. برای مثال فلان سهم فولادی که بسیاری انتظار رشد محسوس سودآوری در سال جاری را دارند احتمالا در نیمه دوم زیان داشته باشد. نام نماد مطرح نشد و صرفا هدف این بود که گفته شود تقریبا عمده نمادهای بازار با دقت بالا بررسی میشود. در این میان عادت غلط تایمینگ کردن میان اهالی بازار هنوز برای نگارنده معنای خاصی ندارد. برای مثال وقتی گفته میشود چرا سهمی مانند ونوین را گرچه میدانید تا مجمع بازدهی بیش از ۴۰ درصدی میدهد میفروشید به این موضوع اشاره میکنند که چون ونوین رشد کرده است ما این را الان میفروشیم و بعد از گرفتن بازدهی از سهم دیگری دوباره برمیگردیم. نگارنده به یاد ندارد این استراتژی هیچزمان موفق بوده باشد مگر با رانت بسیار سنگین یا شانس بسیار بالا یا توهم در کسب بازدهی:). به هر حال وغدیر و شپدیس و ونوین در مجموع بیش از ۲۲ درصد از پرتفو موج را به خود اختصاص میدهند.
ارزندگی ونوین واقعا نیاز به توضیح ندارد
شرکتی دارید که در نیمه نخست حوالی ۷ همت سود محقق کرده است. در سال احتمالا حوالی ۱۶ همت سود محقق میکند و در تقسیم سود احتمال تقسیم ۵۰ درصدی نیز وجود دارد. بدون اینکه بدانید این سهم ونوین است به نظر شما این شرکت چقدر ارزش دارد؟ برای مقایسه بهتر سود این شرکت در سال گذشته کمتر از ۱۲ همت و سود سال آینده حوالی ۲۰ همت برآورد میشود. تمام سود نیز از عملیات شرکت به دست آمده و به همین دلیل تکرارپذیر و با قابلیت تقسیم به نظر میرسد. به همین دلیل است که گفته میشود اینکه ونوین بخواهد سطوح قیمتی پایینتر را با این تفاسیر تجربه کند خیلی عجیب است. خب چگونه میخواهد بازدهی بدهد؟ اگر تحلیل نگارنده از سود ونوین با خطای ده درصدی درست باشد با نزدیک شدن به مجمع و انتظار برای تقسیم سهم رشد میکند تا حتی صرفا خود را با قیمت به درآمد ۴ واحد بعد از مجمع بر اساس سود انتظاری هماهنگ کند. در ضمن سهم ونوین در بانک تعاون اسلامی در عراق تقریبا معادل یکسوم ارزش بازار فعلی ونوین است و در حالیکه عمده حقوق صاحبان سهام بانک عراقی وجه نقد است.
به تقسیم وغدیر هم نزدیک هستیم
وغدیر در مجمع آتی احتمالا حوالی ۳۳ همت و در سال بعد احتمالا نزدیک به ۴۴ همت تقسیم داشته باشد. تا سه ماه آینده مجمع وغدیر برگزار میشود. سودهای مزبور در حالی محقق میشود که اثرات احتمالی اصلاح گاز خوراک و رشد دلار نیما مشاهده نمیشود. با پرتفو کنونی وغدیر واقعا اینکه با تقسیم سودهای پیش رو قیمت سهام به سطوحی کمتر از قیمتهای فعلی برسد آن هم پایدار، خیلی عجیب به نظر میرسد. ارزش بازار امروز وغدیر ۲۳۳ هزار میلیارد تومان است.
شپدیس با قیمت به درآمد کمتر از ۴؟
قیمت اوره ایران حوالی ۳۷۰ دلار در هفتههای قبل بوده و بعید به نظر میرسد بخواهد سطوح قیمتی پایینتری را تجربه کند. تحلیل سودآوری شپدیس نشان میدهد که این شرکت احتمالا سودی بین ۴۴ تا ۶۰ همت بر اساس سناریوهای مختلف مانند افزایش نرخ نیما، افزایش قیمت اوره در ماههای آتی، اصلاح قیمت گاز خوراک یا اصلاح گاز سوخت یوتیلیتیها داشته باشد. بر این اساس اینکه شپدیس نیز بخواهد سطوح قیمتی پایینتر از سطوح فعلی را تجربه کند بعید است. شپدیس نیز طی زمان با رسیدن به مجامع بازدهی خود را خواهد داشت. توجه داشته باشید شپدیس در اوایل آبان سال گذشته در خصوص قطعی گاز و توقف تولید شفافسازی کرد و به نظر میرسد امسال تولید بیشتری نسبت به سال گذشته را شاهد باشیم؛ خبری از قطعی گاز هنوز نیست. به موجودی پایان دوره سال مالی قبل شپیدس نیز توجه داشته باشید.
چرا سیاستهای فرزین بحران سنگینی را در آینده نزدیک رقم خواهد زد؟
مطالبی که در کانال « بورس اتومات » نوشته میشود بعضا این شائبه را ایجاد میکند که شاید نگارنده از روی خشم در حال تحلیل فضا است. با این حال صرفا نگارنده تعارفات را کنار گذاشته و با صراحت بیان بیشتری نقد میکند و شاید این موضوع در اذهان عمومی صرفا به گونهای دیگری برداشت شود. برای مثال مطالب زیادی در ماههای گذشته در خصوص آقای فرزین نوشته شد که بسیاری از این مطالب انتشار موقت بود که در ادامه نیز از کانال حذف شد. علت انتقادها به فرزین از همان سه ماه قبل گفته شد. آقای فرزین و تیم سیاستی پولی و ارزی ایشان درکی از فضا نداشتند. به همین دلیل با نگرانی از آینده اقتصادی کشور نگارنده نیز انتقادهایی که شاید بعضا تند بودند ولی ناگزیر بود مطرح کرد. تقریبا تمام موارد مورد انتظار نگارنده نیز در حال رخ دادن است از دلار بیش از ۱۱۰ هزار تومانی تا تورم ۵۰ درصدی و جهش نرخ سود اوراق که از یک سال قبل هشدار آن داده شد. ادامه رویه کنونی اما دیگر میتواند به بحرانی سنگین آن هم در موقعیت فعلی کشور منجر شود که هنوز هم گویا این موضوع برای تیم سیاستگذاری بانک مرکزی قابل درک نیست و یا شاید نگارنده برخلاف گذشته تحلیل اشتباهی از فضا دارد.
چرا باید از ادامه سیاستهای فعلی بانک مرکزی ترسید؟
آقای فرزین به بانک مرکزی که آمد تقریبا بستر بازار باز مهیا شده بود و این ایده درست وجود داشت که باید انضباط بیشتری بر بانکها اعمال شود و همچنین در پی این ایده انتظار محدودسازی رشد ماهانه ترازنامه بانکها وجود داشت. بر این اساس سیاست محدودسازی رشد ماهانه ترازنامه بانکها اجرا شد. این سیاست و انقباض اعمالی به خودی خود بد نبود اما این تصور که به اشتباه از سالها قبل در میان برخی از اقتصادیون وجود داشت که نرخ بهره برای اقتصاد ایران مانند اقتصاد آمریکا عمل میکند و اگر نرخ بهره و انقباض اعمال شود میتواند به صورت خودکار تورم را کاهش دهد حالا در حال تبدیل به بحران جدید است. به هر حال از همان ماههای نخست اشاره شد که افزایش نرخ سود اگر با سایر اقدامات همراه نشود میتواند خود دلیل بر یک بحران بسیار بزرگتر شود. بر این اساس این نقد طی سه سال ریاست فرزین وجود دارد که شما چرا از ابزاری که گرچه در مهار تورم میتواند مفید واقع شود به گونهای استفاده کردهاید که حالا خود میتواند عامل ایجاد بحران حتی شدیدتر شود.
نیمای ارزان الان یعنی بحران بیشتر برای آیندگان
در بخش ارزی نیز سیاستهای فرزین به حدی با اشتباه و خطا همراه بود که گویا ایشان هنوز هم تحلیلهای غلطی از نوسان ارز و علت و معلول بودن تورم و ارز را در ذهن دارد. در بخش قبل گفته شد که آقای فرزین گویا شناخت کافی از اقتصاد ایران ندارد و متوجه نیست چرا انقباض پولی در اقتصاد ایران میتواند به بحران ختم شود. نخست موضوع ناترازی بودجه دولت است. شما تصور کنید که با انقباض حداکثری نرخ تامین مالی دولت را از ۲۶ درصد به ۴۰ درصد رساندهاید و در عین حال یک سیاست رانتزا که هیچ فایدهای در کنترل تورم ندارد و اتفاقا باعث میشود با تشدید کسری بودجه دولت شدت رشد نرخ بهره و کسری بودجه آتی دولت را افزایش دهد مانند نرخ نیمای دستوری را اجرا میکنید. واقعا هیچکس در کنار فرزین نبود به ایشان تذکر دهد که مسیری که در حال طی کردن آن هستید میتواند چه بلایی بر سر اقتصاد کشور آورد؟
توهم دلار گران؟!
آقای فرزین مشخص نیست بر چه اساس و با چه ایدهای نرخ منطقی دلار را در ذهن خود کمتر از نرخ تعادلی محاسبه میکند. این باعث میشود دچار این شود که نرخ دلار در اقتصاد ایران با ۵۰ درصد تورم گران است و تا اینجا کار هیچ مشکلی نیست. بالاخره هر کسی میتواند تحلیلی از فضا داشته باشد با این حال اینکه ایشان رییس بانک مرکزی است آن هم با چنین تفکری بحران ایجاد میکند. میپرسید چگونه؟ وقتی شما رییس بانک مرکزی هستید و فکر میکنید دلار گران است (آن هم بدون پشتوانه) داراییهای خارجی خود مانند طلا و دلار را در سطوح قیمتی پایین به بازار میفروشید از بازار نقدینگی جمع میکنید با این حال چون تصور شما از دلار اشتباه بوده است دلار به رشد خود ادامه میدهد و شما که نقدینگی جمع کردهاید با انباشتی کسری بانکها (۵۲۰ همت ریپو بانکی) مواجه میشوید که فقط به ۲۳۰ همت آن هم پاسخ میدهید. اما برای ۳۰۰ همت باقیمانده دقیقا چه برنامهای دارید؟
به صورت مشخص هر چه به پایان سال نزدیک میشویم با توجه به کسری دولت و .... ادامه در مطلب بعد
مطالبی که در کانال « بورس اتومات » نوشته میشود بعضا این شائبه را ایجاد میکند که شاید نگارنده از روی خشم در حال تحلیل فضا است. با این حال صرفا نگارنده تعارفات را کنار گذاشته و با صراحت بیان بیشتری نقد میکند و شاید این موضوع در اذهان عمومی صرفا به گونهای دیگری برداشت شود. برای مثال مطالب زیادی در ماههای گذشته در خصوص آقای فرزین نوشته شد که بسیاری از این مطالب انتشار موقت بود که در ادامه نیز از کانال حذف شد. علت انتقادها به فرزین از همان سه ماه قبل گفته شد. آقای فرزین و تیم سیاستی پولی و ارزی ایشان درکی از فضا نداشتند. به همین دلیل با نگرانی از آینده اقتصادی کشور نگارنده نیز انتقادهایی که شاید بعضا تند بودند ولی ناگزیر بود مطرح کرد. تقریبا تمام موارد مورد انتظار نگارنده نیز در حال رخ دادن است از دلار بیش از ۱۱۰ هزار تومانی تا تورم ۵۰ درصدی و جهش نرخ سود اوراق که از یک سال قبل هشدار آن داده شد. ادامه رویه کنونی اما دیگر میتواند به بحرانی سنگین آن هم در موقعیت فعلی کشور منجر شود که هنوز هم گویا این موضوع برای تیم سیاستگذاری بانک مرکزی قابل درک نیست و یا شاید نگارنده برخلاف گذشته تحلیل اشتباهی از فضا دارد.
چرا باید از ادامه سیاستهای فعلی بانک مرکزی ترسید؟
آقای فرزین به بانک مرکزی که آمد تقریبا بستر بازار باز مهیا شده بود و این ایده درست وجود داشت که باید انضباط بیشتری بر بانکها اعمال شود و همچنین در پی این ایده انتظار محدودسازی رشد ماهانه ترازنامه بانکها وجود داشت. بر این اساس سیاست محدودسازی رشد ماهانه ترازنامه بانکها اجرا شد. این سیاست و انقباض اعمالی به خودی خود بد نبود اما این تصور که به اشتباه از سالها قبل در میان برخی از اقتصادیون وجود داشت که نرخ بهره برای اقتصاد ایران مانند اقتصاد آمریکا عمل میکند و اگر نرخ بهره و انقباض اعمال شود میتواند به صورت خودکار تورم را کاهش دهد حالا در حال تبدیل به بحران جدید است. به هر حال از همان ماههای نخست اشاره شد که افزایش نرخ سود اگر با سایر اقدامات همراه نشود میتواند خود دلیل بر یک بحران بسیار بزرگتر شود. بر این اساس این نقد طی سه سال ریاست فرزین وجود دارد که شما چرا از ابزاری که گرچه در مهار تورم میتواند مفید واقع شود به گونهای استفاده کردهاید که حالا خود میتواند عامل ایجاد بحران حتی شدیدتر شود.
نیمای ارزان الان یعنی بحران بیشتر برای آیندگان
در بخش ارزی نیز سیاستهای فرزین به حدی با اشتباه و خطا همراه بود که گویا ایشان هنوز هم تحلیلهای غلطی از نوسان ارز و علت و معلول بودن تورم و ارز را در ذهن دارد. در بخش قبل گفته شد که آقای فرزین گویا شناخت کافی از اقتصاد ایران ندارد و متوجه نیست چرا انقباض پولی در اقتصاد ایران میتواند به بحران ختم شود. نخست موضوع ناترازی بودجه دولت است. شما تصور کنید که با انقباض حداکثری نرخ تامین مالی دولت را از ۲۶ درصد به ۴۰ درصد رساندهاید و در عین حال یک سیاست رانتزا که هیچ فایدهای در کنترل تورم ندارد و اتفاقا باعث میشود با تشدید کسری بودجه دولت شدت رشد نرخ بهره و کسری بودجه آتی دولت را افزایش دهد مانند نرخ نیمای دستوری را اجرا میکنید. واقعا هیچکس در کنار فرزین نبود به ایشان تذکر دهد که مسیری که در حال طی کردن آن هستید میتواند چه بلایی بر سر اقتصاد کشور آورد؟
توهم دلار گران؟!
آقای فرزین مشخص نیست بر چه اساس و با چه ایدهای نرخ منطقی دلار را در ذهن خود کمتر از نرخ تعادلی محاسبه میکند. این باعث میشود دچار این شود که نرخ دلار در اقتصاد ایران با ۵۰ درصد تورم گران است و تا اینجا کار هیچ مشکلی نیست. بالاخره هر کسی میتواند تحلیلی از فضا داشته باشد با این حال اینکه ایشان رییس بانک مرکزی است آن هم با چنین تفکری بحران ایجاد میکند. میپرسید چگونه؟ وقتی شما رییس بانک مرکزی هستید و فکر میکنید دلار گران است (آن هم بدون پشتوانه) داراییهای خارجی خود مانند طلا و دلار را در سطوح قیمتی پایین به بازار میفروشید از بازار نقدینگی جمع میکنید با این حال چون تصور شما از دلار اشتباه بوده است دلار به رشد خود ادامه میدهد و شما که نقدینگی جمع کردهاید با انباشتی کسری بانکها (۵۲۰ همت ریپو بانکی) مواجه میشوید که فقط به ۲۳۰ همت آن هم پاسخ میدهید. اما برای ۳۰۰ همت باقیمانده دقیقا چه برنامهای دارید؟
به صورت مشخص هر چه به پایان سال نزدیک میشویم با توجه به کسری دولت و .... ادامه در مطلب بعد
Telegram
بورس اتومات
ادامه از مطلب قبل در خصوص سیاستهای پولی و ارزی و احتمال تشدید بحران در اقتصاد کشور به دنبال سیاستهای فرزین
به صورت مشخص هر چه به پایان سال نزدیک میشویم با توجه به کسری بودجه دولت و عدم همراهی بانک مرکزی برای رشد نیما شدت کسری بیشتر هم میشود. اگر میزان…
به صورت مشخص هر چه به پایان سال نزدیک میشویم با توجه به کسری بودجه دولت و عدم همراهی بانک مرکزی برای رشد نیما شدت کسری بیشتر هم میشود. اگر میزان…
بورس اتومات
چرا سیاستهای فرزین بحران سنگینی را در آینده نزدیک رقم خواهد زد؟ مطالبی که در کانال « بورس اتومات » نوشته میشود بعضا این شائبه را ایجاد میکند که شاید نگارنده از روی خشم در حال تحلیل فضا است. با این حال صرفا نگارنده تعارفات را کنار گذاشته و با صراحت بیان…
ادامه از مطلب قبل در خصوص سیاستهای پولی و ارزی و احتمال تشدید بحران در اقتصاد کشور به دنبال سیاستهای فرزین
به صورت مشخص هر چه به پایان سال نزدیک میشویم با توجه به کسری بودجه دولت و عدم همراهی بانک مرکزی برای رشد نیما شدت کسری بیشتر هم میشود. اگر میزان ریپو پشت دست بانک مرکزی در اسفند به ۸۰۰ همت نزدیک شود برای نگارنده عجیب نیست. به نظر شما با این ۸۰۰ همت ریپو و دولت با مشکل شدید کسری بودجه دقیقا چه میخواهد رخ دهد؟ حالا جالب است که بانک مرکزی همچنان به دنبال پیش فروش سکه جمع کردن بیشتر نقدینگی از کف بازار است؛ واقعا چرا بانک مرکزی متوجه نیست این روش درستی برای کنترل نوسانات دلار ناشی از عوامل خارجی غیراقتصادی نیست؟ تصور کلی نگارنده این است فرزین تحلیل درستی از واقعیتهای کنونی وجود ندارد. کاش آمار ترازنامه ماهانه بانک مرکزی تا پایان مهر زودتر منتشر شود تا شاید ما هم متوجه شویم که در تحلیل خود اشتباه کردهایم. با این حال از این پس دیگر موضوع فرزین نیست. اصلا هر شخص دیگری جای فرزین بنشیند و همین امروز سکان را در دست بگیرد واقعا با میراث فرزین چه میخواهد کند. میراث فرزین شامل نرخ تورم ۵۰ درصد، رانت ۵۰ درصدی دلار نیما، نرخ سود ۴۰ درصدی و ۵۲۰ همت تقاضای بانکی برای ریپو است.
فرزین در دی ۱۴۰۱ که به بانک مرکزی آمد نرخ موثر اوراق حوالی ۲۷ درصد بود. الان روی تابلو اصلی به ۳۸ درصدی نزدیک شده است. فرزین با وعده کنترل تورم و رشد نقدینگی سیاستهای پولی و ارزی غلطی را در پیش گرفت که حالا شاهد هستیم در نتیجه سیاستهای ایشان اتفاقا شتاب رشد نرخ تورم و رشد نرخ سود و رشد نرخ دلار افزایش یافته است و یک بمب بدهی در پشت ریپو منتظر پاسخگویی بانک مرکزی است. سوال نگارنده این است که دقیقا در ۴ ماه حساس پایانی سال بنا است چه اتفاقی رخ میدهد؟ اینکه اثر این سیاستها بر بازارها به خصوص سهام چیست را در صورت لزوم میتوان در مطالب بعد مرور کرد و اینکه چرا با تمام موارد بالا نگارنده سهام را حتی از طلا ارزندهتر میداند شاید جالب باشد. با این حال فعلا چیزی که نگارنده برای ماههای باقیمانده از سال با دست فرمان کنونی آقای فرزین میبیند یک بحران عجیب در سیاستهای ارزی و پولی است.
پ.ن: نگارنده امیدوار است اشتباه کرده باشد و آقای فرزین در عبور از وضعیت فعلی موفق شود.
به صورت مشخص هر چه به پایان سال نزدیک میشویم با توجه به کسری بودجه دولت و عدم همراهی بانک مرکزی برای رشد نیما شدت کسری بیشتر هم میشود. اگر میزان ریپو پشت دست بانک مرکزی در اسفند به ۸۰۰ همت نزدیک شود برای نگارنده عجیب نیست. به نظر شما با این ۸۰۰ همت ریپو و دولت با مشکل شدید کسری بودجه دقیقا چه میخواهد رخ دهد؟ حالا جالب است که بانک مرکزی همچنان به دنبال پیش فروش سکه جمع کردن بیشتر نقدینگی از کف بازار است؛ واقعا چرا بانک مرکزی متوجه نیست این روش درستی برای کنترل نوسانات دلار ناشی از عوامل خارجی غیراقتصادی نیست؟ تصور کلی نگارنده این است فرزین تحلیل درستی از واقعیتهای کنونی وجود ندارد. کاش آمار ترازنامه ماهانه بانک مرکزی تا پایان مهر زودتر منتشر شود تا شاید ما هم متوجه شویم که در تحلیل خود اشتباه کردهایم. با این حال از این پس دیگر موضوع فرزین نیست. اصلا هر شخص دیگری جای فرزین بنشیند و همین امروز سکان را در دست بگیرد واقعا با میراث فرزین چه میخواهد کند. میراث فرزین شامل نرخ تورم ۵۰ درصد، رانت ۵۰ درصدی دلار نیما، نرخ سود ۴۰ درصدی و ۵۲۰ همت تقاضای بانکی برای ریپو است.
فرزین در دی ۱۴۰۱ که به بانک مرکزی آمد نرخ موثر اوراق حوالی ۲۷ درصد بود. الان روی تابلو اصلی به ۳۸ درصدی نزدیک شده است. فرزین با وعده کنترل تورم و رشد نقدینگی سیاستهای پولی و ارزی غلطی را در پیش گرفت که حالا شاهد هستیم در نتیجه سیاستهای ایشان اتفاقا شتاب رشد نرخ تورم و رشد نرخ سود و رشد نرخ دلار افزایش یافته است و یک بمب بدهی در پشت ریپو منتظر پاسخگویی بانک مرکزی است. سوال نگارنده این است که دقیقا در ۴ ماه حساس پایانی سال بنا است چه اتفاقی رخ میدهد؟ اینکه اثر این سیاستها بر بازارها به خصوص سهام چیست را در صورت لزوم میتوان در مطالب بعد مرور کرد و اینکه چرا با تمام موارد بالا نگارنده سهام را حتی از طلا ارزندهتر میداند شاید جالب باشد. با این حال فعلا چیزی که نگارنده برای ماههای باقیمانده از سال با دست فرمان کنونی آقای فرزین میبیند یک بحران عجیب در سیاستهای ارزی و پولی است.
پ.ن: نگارنده امیدوار است اشتباه کرده باشد و آقای فرزین در عبور از وضعیت فعلی موفق شود.
Telegram
بورس اتومات
چرا سیاستهای فرزین بحران سنگینی را در آینده نزدیک رقم خواهد زد؟
مطالبی که در کانال « بورس اتومات » نوشته میشود بعضا این شائبه را ایجاد میکند که شاید نگارنده از روی خشم در حال تحلیل فضا است. با این حال صرفا نگارنده تعارفات را کنار گذاشته و با صراحت بیان…
مطالبی که در کانال « بورس اتومات » نوشته میشود بعضا این شائبه را ایجاد میکند که شاید نگارنده از روی خشم در حال تحلیل فضا است. با این حال صرفا نگارنده تعارفات را کنار گذاشته و با صراحت بیان…
کفهای بتنی سهام پرتفوی موج (فملی، وبانک، وخارزم و قرن )
این چهار سهم ۱۸ درصد از پرتفو موج را به خود اختصاص میدهند.
مس در پرتفوی خود داشته باشید!
درباره فملی در یک ماه گذشته چندین مطلب ارائه شد که هر کدام را خواستید بخوانید چون به نظر فملی ارزش تحلیل دارد. اما به صورت کلی در مسیر رویههای کلی رشد اقتصاد جهانی مس یکی از فلزاتی است که در ادامه مسیر گذشته خود همچنان جای رشد بیشتر دارد. با چشمانداز سودآوری موجود از فملی برای سال جاری و سال آینده و چشمانداز رشد با سرعت بالاتر قیمت مس در جهان در سالهای آینده توصیه نگارنده این است حتما بخش خوبی از پرتفوی خود را به مس اختصاص دهید. شما اگر به دنبال راهی هستید که از مسیر ادامه رشد اقتصاد جهانی منتفع شوید گرچه به بازار آمریکا و سهام انویدیا یا امثالهم دسترسی ندارید اما میتوان روی فلزات مهم مانند نقره و مس سرمایهگذاری کرد. مس و نقره از فلزات با بیشترین کاربرد در مسیرهای رشد اقتصاد جهانی در آینده هستند؛ انرژی پاک، خودرو الکتریکی و هوش مصنوعی. فملی و تاصیکو به همین دلیل بخش خوبی از پرتفو را میتوانند به خود اختصاص دهند. برای فملی گفته شد که پیشبینی سود سال آینده ۲۰۰ همت است که اگر تحلیل نگارنده از سودآوری درست باشد احتمالا افرادی که کمی قدیمیتر هستند در بازار با نگارنده در خصوص قیمت فملی همنظر خواهند بود که این سهم از سطوح قیمتی کنونی رشد چشمگیری طی ۸ ماه آینده تجربه خواهد کرد. با چشمانداز سودآوری فعلی افت قیمت سهام ملی مس ایران از سطوح فعلی برای نگارنده خیلی عجیب است.
از تقسیم سودهای جذاب وبانک جا نمانید
وبانک دو سال گذشته سود تقسیمی دلچسبی داشت. برای سال مالی جاری نیز از نگاه نگارنده این تقسیم سود ادامه پیدا خواهد کرد و برای سال مالی جاری باید منتظر تقسیم سود حوالی ۲۴۰ تومانی بود؛ قیمت کنونی سهم حوالی ۷۲۰ تومان است. اینکه بانک ملی که حالا با مشکلات افت شدید کفایت سرمایه به دنبال ادغام بانک آینده مواجه شده، بخواهد در وبانک افزایش سرمایه دهد و به نوعی بانک مرکزی و وزارت اقتصاد با این موضوع موافقت کنند واقعا با هیچ تفکری منطقی نیست. فکر کنید بر همه بانکها برای کاهش بنگاهداری فشار وجود دارد تا شاید بشود بخشی از ناترازی بانکی را حل کرد بعد بانک اصلی دولت رویهای خلاف آن را برود.
ارزش کارند صدر جهان از ارزش بازار وخارزم بیشتر است!
وخارزم یکی از خریدهای موفق موج در سالهای گذشته بوده است که میزان بازدهی که برای دارندگان موج رقم زده بینظیر بوده است. وخارزم حوالی ۷۵ درصد کارند صدر جهان را در دل خود دارد. در کنار کارند صدر جهان پرتفویی از سهام شرکتهای بورسی با محوریت دسینا و غیر بورسی مانند نیروگاه برق قائم و گروه مالی الگوریتم و سایر سهام و داراییها را دارد. کارند صدر جهان در نیمه نخست سال مالی ۳۰۰ میلیارد تومان سود محقق کرده است در حالیکه اگر موجودی شمش را به فروش میرساند این سود به ۶۰۰ میلیارد تومان برای یک نیمه میرسید. این سود احتمالا برای کل سالی مالی جاری حدود ۱۶۰۰ میلیارد تومان خواهد بود. صدر جهان بدون طرح خود در سال آینده حوالی ۲۵۰۰ میلیارد تومان سود دارد اگر طرح به هر طریقی اضافه شود بر اساس میزان تولید طرح کنسانتره مس و طلا برآورد سود میتواند دو تا ۴ برابر اعداد فعلی شود. به نظر همینقدر توضیح برای کارند صدر جهان و وخارزم و علت اینکه گفته میشود وخارزم در شرایط عادی نمیتواند افت قیمت بیشتری از سطوح کنونی داشته باشد، کافی است.
واقعا قرن میفروشید؟
از تمام کسانی که در چند سال گذشته اقدام به فروش قرن کردهاند بپرسید احتمالا پشیمان هستند. قرن در یک مسیر رشد سودآوری قوی قرار دارد که تقریبا هر گزارش آن در دو سال گذشته یک سیگنال مثبت به بازار بوده است. اینکه کسی بخواهد سهام قرن را به فروش برساند اختیار پرتفوی خود را دارد با این حال به نظر بد نیست پیش از آن به رشد سودآوری ۴ سال گذشته و چشمانداز سودآوری امسال و سال آینده توجه داشته باشد. قرن یک ساله به پشتوانه رشد سودآوری ۸۰ درصد و دو ساله به پشتوانه رشد سودآوری ۱۸۰ درصد رشد قیمت داشته است. اینکه با عملکرد نیمه اول و چشمانداز سودآوری امسال و سال آینده قرن از سطوح قیمتی فعلی افت پایدار داشته باشد عجیب است. تحلیلهای قبلی قرن رو میتوانید از کانال مطالعه کنید.
پ.ن: نگارنده در سهام ذینفع است.
این چهار سهم ۱۸ درصد از پرتفو موج را به خود اختصاص میدهند.
مس در پرتفوی خود داشته باشید!
درباره فملی در یک ماه گذشته چندین مطلب ارائه شد که هر کدام را خواستید بخوانید چون به نظر فملی ارزش تحلیل دارد. اما به صورت کلی در مسیر رویههای کلی رشد اقتصاد جهانی مس یکی از فلزاتی است که در ادامه مسیر گذشته خود همچنان جای رشد بیشتر دارد. با چشمانداز سودآوری موجود از فملی برای سال جاری و سال آینده و چشمانداز رشد با سرعت بالاتر قیمت مس در جهان در سالهای آینده توصیه نگارنده این است حتما بخش خوبی از پرتفوی خود را به مس اختصاص دهید. شما اگر به دنبال راهی هستید که از مسیر ادامه رشد اقتصاد جهانی منتفع شوید گرچه به بازار آمریکا و سهام انویدیا یا امثالهم دسترسی ندارید اما میتوان روی فلزات مهم مانند نقره و مس سرمایهگذاری کرد. مس و نقره از فلزات با بیشترین کاربرد در مسیرهای رشد اقتصاد جهانی در آینده هستند؛ انرژی پاک، خودرو الکتریکی و هوش مصنوعی. فملی و تاصیکو به همین دلیل بخش خوبی از پرتفو را میتوانند به خود اختصاص دهند. برای فملی گفته شد که پیشبینی سود سال آینده ۲۰۰ همت است که اگر تحلیل نگارنده از سودآوری درست باشد احتمالا افرادی که کمی قدیمیتر هستند در بازار با نگارنده در خصوص قیمت فملی همنظر خواهند بود که این سهم از سطوح قیمتی کنونی رشد چشمگیری طی ۸ ماه آینده تجربه خواهد کرد. با چشمانداز سودآوری فعلی افت قیمت سهام ملی مس ایران از سطوح فعلی برای نگارنده خیلی عجیب است.
از تقسیم سودهای جذاب وبانک جا نمانید
وبانک دو سال گذشته سود تقسیمی دلچسبی داشت. برای سال مالی جاری نیز از نگاه نگارنده این تقسیم سود ادامه پیدا خواهد کرد و برای سال مالی جاری باید منتظر تقسیم سود حوالی ۲۴۰ تومانی بود؛ قیمت کنونی سهم حوالی ۷۲۰ تومان است. اینکه بانک ملی که حالا با مشکلات افت شدید کفایت سرمایه به دنبال ادغام بانک آینده مواجه شده، بخواهد در وبانک افزایش سرمایه دهد و به نوعی بانک مرکزی و وزارت اقتصاد با این موضوع موافقت کنند واقعا با هیچ تفکری منطقی نیست. فکر کنید بر همه بانکها برای کاهش بنگاهداری فشار وجود دارد تا شاید بشود بخشی از ناترازی بانکی را حل کرد بعد بانک اصلی دولت رویهای خلاف آن را برود.
ارزش کارند صدر جهان از ارزش بازار وخارزم بیشتر است!
وخارزم یکی از خریدهای موفق موج در سالهای گذشته بوده است که میزان بازدهی که برای دارندگان موج رقم زده بینظیر بوده است. وخارزم حوالی ۷۵ درصد کارند صدر جهان را در دل خود دارد. در کنار کارند صدر جهان پرتفویی از سهام شرکتهای بورسی با محوریت دسینا و غیر بورسی مانند نیروگاه برق قائم و گروه مالی الگوریتم و سایر سهام و داراییها را دارد. کارند صدر جهان در نیمه نخست سال مالی ۳۰۰ میلیارد تومان سود محقق کرده است در حالیکه اگر موجودی شمش را به فروش میرساند این سود به ۶۰۰ میلیارد تومان برای یک نیمه میرسید. این سود احتمالا برای کل سالی مالی جاری حدود ۱۶۰۰ میلیارد تومان خواهد بود. صدر جهان بدون طرح خود در سال آینده حوالی ۲۵۰۰ میلیارد تومان سود دارد اگر طرح به هر طریقی اضافه شود بر اساس میزان تولید طرح کنسانتره مس و طلا برآورد سود میتواند دو تا ۴ برابر اعداد فعلی شود. به نظر همینقدر توضیح برای کارند صدر جهان و وخارزم و علت اینکه گفته میشود وخارزم در شرایط عادی نمیتواند افت قیمت بیشتری از سطوح کنونی داشته باشد، کافی است.
واقعا قرن میفروشید؟
از تمام کسانی که در چند سال گذشته اقدام به فروش قرن کردهاند بپرسید احتمالا پشیمان هستند. قرن در یک مسیر رشد سودآوری قوی قرار دارد که تقریبا هر گزارش آن در دو سال گذشته یک سیگنال مثبت به بازار بوده است. اینکه کسی بخواهد سهام قرن را به فروش برساند اختیار پرتفوی خود را دارد با این حال به نظر بد نیست پیش از آن به رشد سودآوری ۴ سال گذشته و چشمانداز سودآوری امسال و سال آینده توجه داشته باشد. قرن یک ساله به پشتوانه رشد سودآوری ۸۰ درصد و دو ساله به پشتوانه رشد سودآوری ۱۸۰ درصد رشد قیمت داشته است. اینکه با عملکرد نیمه اول و چشمانداز سودآوری امسال و سال آینده قرن از سطوح قیمتی فعلی افت پایدار داشته باشد عجیب است. تحلیلهای قبلی قرن رو میتوانید از کانال مطالعه کنید.
پ.ن: نگارنده در سهام ذینفع است.
در ادامه رشد کرک اسپرد پالایشیها در هفتههای اخیر به دلایل مشخص میانگین کرک اسپرد پالایشگاههای داخلی در آبان حدود ۵۰ درصد از میانگین کرک اسپرد تابستان بیشتر است.
جهش عجیب سودآوری پالایشگاهها با فرض حفظ کرک اسپردهای فعلی مورد انتظار است.
پ.ن: نگارنده در شپنا و وغدیر ذینفع است.
جهش عجیب سودآوری پالایشگاهها با فرض حفظ کرک اسپردهای فعلی مورد انتظار است.
پ.ن: نگارنده در شپنا و وغدیر ذینفع است.
