بقیه متن👇
در واقع ترکستان جنوبی نمای طبیعی بخشی از ترکستان بزرگ است که قسمت عظیمی از آسیای میانه و شرقی( از ازبکستان، قرقیزستان و ایغورهای چین و...) را در بر گرفته است.
ترکستان جنوبی محل تأسیس بسیاری از دولتهای بزرگ تورک نظیر: گؤک تورکها، غزنویان، سلجوقیان، خوارزمشاهیان ، تیموریان و... است که هزاران سال علاوه بر افغانستان، بر جغرافیای وسیعی از فلات ایران نیز حکم راندهاند. اما بعد از مرگ نادرشاه، اولین حکومت پشتونها توسط احمدشاه درانی آغاز میشود.
در قرن ۱۹ روسیه مدام به ترکستان حمله میکرد و گام به گام به سمت جنوب پیش میرفت. از طرفی انگلیس که هند را در مستعمره خود داشت به شمال پیشروی میکرد. بنابراین انگلیس و روسیه در ترکستان جنوبی رو در روی هم قرار گرفتند و برای مدتی طولانی باهم درگیر شدند.
در نهایت کشوری که امروزه تحت عنوان افغانستان میشناسیم. در سال ۱۹۱۹ با دربرگرفتن منطقه ترکستان جنوبی در قسمت شمال و پشتونستان و قسمتی از بلوچستان در قسمت جنوبی افغانستان، طی قرارداد ۱۹۱۹ افغانستان_بریتانیا اعلام استقلال کرد و به پشتونها واگذار گردید.
در واقع تأسیس افغانستان به عنوان یک کشور و تعیین مرزهای آن نه توسط صاحبان واقعی، بلکه توسط بازیسازان بزرگ آن زمان انجام شد.
♦️ امروزه مسئله افغانستان، مسئله پیچیدهایست که شاید تحلیل آن کمی دشوار باشد، اما بدون شک نادیده گرفتن مسئلهیگ ترکستان جنوبی ما را از تحلیلهای واقعگرانه به دور میکند، بعد از استقلال افغانستان ترکهای ساکن در شمال آن کشور، سالها مورد تبعیض قرار گرفتند، همیشه افرادی که قدرت رهبری دارند، دستگیر و کشته میشوند، آمار رسمی آنها کمتر از حد معمول اعلام میشود، مثلا در سال ۲۰۱۳ ترکهای افغانستان را ۱۲٪ کل جمعیت اعلام کرده بودند و این در حالی بود که بسیاری از ترکهای افغانستان اصلا شناسنامه نداشتند.
شاید این برنامه قدرتهای جهانی باشد که از روح حاکم بر ترکستان جنوبی و امپراطوریهایی که از آنجا برخاسته آگاه است، کشمکش پشتونها و ترکستان جنوبی همیشه مسئله داخلی افغانستان بوده و است، به طوری که در آخرین انتخابات ریاست جمهوری، مجبور به ایجاد دولتی ائتلافی شدند اما دولت برگزیده پشتونها به آن اعتلاف وفادار نماند، برای مثال اشرف غنی مقامات پشتون و غیر بومی را بر مناطق شمالی میگماشت که این موجب اعتراض گسترده ترکهای آن منطقه با پرچم ترکستان جنوبی شد.
♦️ در سالهای اخیر که دولت اعتلافی درگیر تضاد درونی بودند، گروه تروریستی طالبان به شدت رشد میکرد.
گروه تروریستی طالبان که از قوم پشتون و به زور و ترور دنبال حکومت اسلامیست، ماهیتی شدیدا قومگرایی دارد. در واقع تفکر دولت در افغانستان از زمان عبدالرحمن تا به امروز تفکر پشتونمحور بوده و طالبان نیز برآمده از امتداد همین نگاه است.
طالبان که از ۱۹۹۴ به شکل شبه نظامی فعالیت میکردند، در سال ۱۹۹۶ به عنوان دولت غیر رسمی، اداره قسمتی از افغانستان را در دست گرفتند.
♦️ شکی نیست که دولت رسمی افغانستان نیز به دلیل ملاحظات فاشیستی در گسترش و قدرت گرفتن طالبان نقش داشتند.
حامد کرزی رئیس جمهور سابق افغانستان در ۱۳ سال زمامداری خویش همواره از طالبان به عنوان برادران ناراضی و نیروهای به اصطلاح فریبخورده یاد مینمود و در از بین بردن تروریستهای طالبان و کسانی که این گروه را تعلیم و اداره می کنند مصمم نبود و نمیخواست قومی را که خودش به آن وابسته است به خاطر جنایتِ بشری بالا و کشتار سایر ملیتها، محکوم و یا از بین ببرد ولی شاید حامد کرزی نمیدانست که اینها همانا ریشههای فاسد درخت پشتونیزم هستند که آبیاری آن نه در دست پشتونها بلکه در دست آیآسآی و پنجابیهای آنطرف مرزهاست.
در واقع قدرتهای جهانی بَدِشان نمیآید که افغانستان به دست طالبان بیفتد و اِلّا لزومی نداشت که با یک گروه شبه نظامی و تروریستی که سازمان جهانی بینالملل آن را به عنوان دولت به رسمیت نمیشناسد مذاکره کنند، هر کدام از دولتها به نوعی به دنبال ماهی خویش از این آب گلآلود هستند اما اینکه هر کدام از دولتهای درگیر از این اتفاق چه نفعی میبرند و در کدام لایهها تعارض منافع دارند، از حوصله این نوشته خارج است و نوشتهای دیگر میطلبد، اما مسئلهای که مهم است، قدرت گرفتن وحوشی مثل طالبان است که اگر به عنوان دولت غالب در افغانستان مستقر گردد به دلیل اینکه به هیچ ارگان و جامعه جهانی پاسخگو نیست، دستش در هر جنایتی باز است و میتواند به فاجعهای انسانی (به خصوص نسبت به دیگر ملتهای ساکن آنجا) منجر شود.
📒 کانون آذربایجانشناسی دانشگاه تبریز
🔍@ATO_tabrizu
در واقع ترکستان جنوبی نمای طبیعی بخشی از ترکستان بزرگ است که قسمت عظیمی از آسیای میانه و شرقی( از ازبکستان، قرقیزستان و ایغورهای چین و...) را در بر گرفته است.
ترکستان جنوبی محل تأسیس بسیاری از دولتهای بزرگ تورک نظیر: گؤک تورکها، غزنویان، سلجوقیان، خوارزمشاهیان ، تیموریان و... است که هزاران سال علاوه بر افغانستان، بر جغرافیای وسیعی از فلات ایران نیز حکم راندهاند. اما بعد از مرگ نادرشاه، اولین حکومت پشتونها توسط احمدشاه درانی آغاز میشود.
در قرن ۱۹ روسیه مدام به ترکستان حمله میکرد و گام به گام به سمت جنوب پیش میرفت. از طرفی انگلیس که هند را در مستعمره خود داشت به شمال پیشروی میکرد. بنابراین انگلیس و روسیه در ترکستان جنوبی رو در روی هم قرار گرفتند و برای مدتی طولانی باهم درگیر شدند.
در نهایت کشوری که امروزه تحت عنوان افغانستان میشناسیم. در سال ۱۹۱۹ با دربرگرفتن منطقه ترکستان جنوبی در قسمت شمال و پشتونستان و قسمتی از بلوچستان در قسمت جنوبی افغانستان، طی قرارداد ۱۹۱۹ افغانستان_بریتانیا اعلام استقلال کرد و به پشتونها واگذار گردید.
در واقع تأسیس افغانستان به عنوان یک کشور و تعیین مرزهای آن نه توسط صاحبان واقعی، بلکه توسط بازیسازان بزرگ آن زمان انجام شد.
♦️ امروزه مسئله افغانستان، مسئله پیچیدهایست که شاید تحلیل آن کمی دشوار باشد، اما بدون شک نادیده گرفتن مسئلهیگ ترکستان جنوبی ما را از تحلیلهای واقعگرانه به دور میکند، بعد از استقلال افغانستان ترکهای ساکن در شمال آن کشور، سالها مورد تبعیض قرار گرفتند، همیشه افرادی که قدرت رهبری دارند، دستگیر و کشته میشوند، آمار رسمی آنها کمتر از حد معمول اعلام میشود، مثلا در سال ۲۰۱۳ ترکهای افغانستان را ۱۲٪ کل جمعیت اعلام کرده بودند و این در حالی بود که بسیاری از ترکهای افغانستان اصلا شناسنامه نداشتند.
شاید این برنامه قدرتهای جهانی باشد که از روح حاکم بر ترکستان جنوبی و امپراطوریهایی که از آنجا برخاسته آگاه است، کشمکش پشتونها و ترکستان جنوبی همیشه مسئله داخلی افغانستان بوده و است، به طوری که در آخرین انتخابات ریاست جمهوری، مجبور به ایجاد دولتی ائتلافی شدند اما دولت برگزیده پشتونها به آن اعتلاف وفادار نماند، برای مثال اشرف غنی مقامات پشتون و غیر بومی را بر مناطق شمالی میگماشت که این موجب اعتراض گسترده ترکهای آن منطقه با پرچم ترکستان جنوبی شد.
♦️ در سالهای اخیر که دولت اعتلافی درگیر تضاد درونی بودند، گروه تروریستی طالبان به شدت رشد میکرد.
گروه تروریستی طالبان که از قوم پشتون و به زور و ترور دنبال حکومت اسلامیست، ماهیتی شدیدا قومگرایی دارد. در واقع تفکر دولت در افغانستان از زمان عبدالرحمن تا به امروز تفکر پشتونمحور بوده و طالبان نیز برآمده از امتداد همین نگاه است.
طالبان که از ۱۹۹۴ به شکل شبه نظامی فعالیت میکردند، در سال ۱۹۹۶ به عنوان دولت غیر رسمی، اداره قسمتی از افغانستان را در دست گرفتند.
♦️ شکی نیست که دولت رسمی افغانستان نیز به دلیل ملاحظات فاشیستی در گسترش و قدرت گرفتن طالبان نقش داشتند.
حامد کرزی رئیس جمهور سابق افغانستان در ۱۳ سال زمامداری خویش همواره از طالبان به عنوان برادران ناراضی و نیروهای به اصطلاح فریبخورده یاد مینمود و در از بین بردن تروریستهای طالبان و کسانی که این گروه را تعلیم و اداره می کنند مصمم نبود و نمیخواست قومی را که خودش به آن وابسته است به خاطر جنایتِ بشری بالا و کشتار سایر ملیتها، محکوم و یا از بین ببرد ولی شاید حامد کرزی نمیدانست که اینها همانا ریشههای فاسد درخت پشتونیزم هستند که آبیاری آن نه در دست پشتونها بلکه در دست آیآسآی و پنجابیهای آنطرف مرزهاست.
در واقع قدرتهای جهانی بَدِشان نمیآید که افغانستان به دست طالبان بیفتد و اِلّا لزومی نداشت که با یک گروه شبه نظامی و تروریستی که سازمان جهانی بینالملل آن را به عنوان دولت به رسمیت نمیشناسد مذاکره کنند، هر کدام از دولتها به نوعی به دنبال ماهی خویش از این آب گلآلود هستند اما اینکه هر کدام از دولتهای درگیر از این اتفاق چه نفعی میبرند و در کدام لایهها تعارض منافع دارند، از حوصله این نوشته خارج است و نوشتهای دیگر میطلبد، اما مسئلهای که مهم است، قدرت گرفتن وحوشی مثل طالبان است که اگر به عنوان دولت غالب در افغانستان مستقر گردد به دلیل اینکه به هیچ ارگان و جامعه جهانی پاسخگو نیست، دستش در هر جنایتی باز است و میتواند به فاجعهای انسانی (به خصوص نسبت به دیگر ملتهای ساکن آنجا) منجر شود.
📒 کانون آذربایجانشناسی دانشگاه تبریز
🔍@ATO_tabrizu
💎افغانستان در بازیهای جهانی
✍️ هادى حيدرى راد
♦️خروج آمریکا از افغانستان و چیره شدن طالبان در آن، بحث و تحلیلهای بسیاری برانگیخته و به موضوع مهم روزِ دنیای سیاست تبدیل شدهاست.
افغانستان با توجه به اهمیت استراتژیک و از آنجا که اتفاقات آن تاثیری بینالمللی و مهم برای دولتها دارد، اکنون تبدیل به زمین بازی قدرتمندان شده است که با تحلیل منافع دولتها میتوان تا حدودی به نحوهی چینش و بازی دولتها پیبرد، البته ارائهی تحلیل دقیق و جزئی در عالم سیاست غیر ممکن است اما هدف از این نوشته باز شدن بحث و گسترهی دید به مسئلهی افغانستان است.
♦️در این راستا اولین پرسش چرایی خروج آمریکاست؟ آمریکا که بعد از دوران جنگ سرد مشروعیت خود را بر پایهی مبارزه با تروریسم بنا کرد و بسیاری از سیاستهایش را با این شعار پیش برد و حتی با این بهانه نیز وارد خاک افغانستان شد، بعد از دو دهه حضور، هزینهی افراطی در افغانستان را مقرون به صرفه نمیبیند؛ با طالبان به مذاکره مینشیند و خاطرنشان میکند که هیچ تهدیدی برای آمریکا و متحدیناش نباید از طرف طالبان و القاعده صورت بگیرد.
آمریکا از این سیاست چندین بهرهبرداری میتواند داشته باشد، اولی شاید کاهش هزینه و نیروی نظامی در افغانستان و به جای آن افزایش هزینه و نیروی نظامی در دریای چین جنوبی باشد. دومی با دادن افغانستان به نیروهای تحت نفوذ خود یعنی طالبان، میتواند آنجا را نیز داشته باشد و موی دماغ چین، روسیه و ایران شود.
چرا که تداوم حملات طالبان باعث هممرز شدن آنها برخی کشورهای آسیای میانه شده و احتمال خطر تقویت و ارتباط میان اسلامگرایان تندرو در این کشورها را افزایش میدهد. هدفی که شاید همسو با دولتهای غرب و رقیبان روسیه و چین، در منطقه نیز باشد.
همین موضوع شاید بهانهای باشد که بعدها آمریکا بخواهد در بیخ گوش چین و روسیه، در آسیای میانه پایگاه نظامی داشته باشد.
♦️اما اقدامات روسیه در این راستا چه بوده و چه هدفی را دنبال میکند؟
روسیه به دنبال مستحکم کردن مرزهای کشورهای آسیای میانه است، از این رو چندهزار نیروی نظامی و صدها خودروی زرهی را در مرز تاجیکستان مستقر کرده است، او با این اقدام اولا در پی برپا داشتن معاهدهی دفاع جمعی (ناتوی روسی) است، از طرفی به دنبال رسد تحولات افغانستان بوده و با این اقدام به نوعی در منطقه برای مقابله با رقبای خود (چین و ترکیه و ناتو) اعلام حضور کرده است.
لازم به ذکر است که روسیه باتوجه به تهدیداتی که چندین سو میشود، وضعیت مناسبی را ندارد. ناتو و مجموعهی غرب با فشار بر منافع روسیه و شرق اروپا و کشورهایی مانند اکراین، بلاروس و حوزه بالتیک سعی در محدود کردن حوزهی نفوذ روسیه دارند، با حضور ترکیه در قفقاز و ترس از شورای تورک (که در این نوشته بدان خواهیم پرداخت)، عملا قدرت مانور روسیه در قفقاز و آسیای میانی نیز رو به اوفول نهاده، از طرفی وجود مخالفان درونی دولت روسیه را در تنگنا قرار داده است.
♦️شورای ترک چیست و نقش ترکیه در افغانستان چگونه میتواند باشد؟
شورای ترک یک سازمان بینالمللی برای ارتقای همکاری بین کشورهای ترک زبان است که توسط آذربایجان، ترکیه، قزاقستان و قرقیزستان تاسیس شد و بعدها ازبکستان و مجارستان و ترکمنستان نیز به آن پیوستند.
وجود برخی از کشورهای عضو شورای ترک در آسیای میانه قدرت مانور ترکیه را در افغانستان بالا میبرد، از طرفی ترکیه برای تداوم همکاری با ناتو و در دست داشتن ابتکار عمل سیاسی برای تداوم منطقهای منفعل بودن را جایز نمیداند.
گسترش پروژههای انرژی و ایجاد یک بازار و یک منبع برای تامین مواد خام نیز از دیگر دلایل حضور ترکیه در افغانستان میتواند باشد، از طرفی با توجه به اینکه اکثر قربانیان افغانستان از مناطق ترکستان جنوبیست، اردوغان برای حضور در افغانستان و حمایت از جنبش ژنرال دوستوم، حمایت حداکثری بقیهی احزاب دورنی را نیز به همراه دارد.
به نظر میرسد آمریکا و ناتو نیز برای پیش برد اهدافشان به حضور ترکیه در افغانستان (با تایید تامین امنیت فرودگاه حامد کرزی توسط آن) چراغ سبز نشان دادهاند.
از طرفی چین ، روسیه و خود طالبان بزرگترین خطر را از ناحیهی ترکیه احساس میکنند. روسیه به دلیل جنبشهای ترک و اسلامی، چین به دلیل ترکستان شرقی و مسئلهی اویغورها و طالبان به دلیل قدرت پهبادی، نظامی و تجربهای که ترکیه در نابودی نیروهای تروریستی در ترکیه و یمن و سوریه دارد.
ادامه متن👇
📒 کانون آذربایجانشناسی دانشگاه تبریز
🔍@ATO_tabrizu
✍️ هادى حيدرى راد
♦️خروج آمریکا از افغانستان و چیره شدن طالبان در آن، بحث و تحلیلهای بسیاری برانگیخته و به موضوع مهم روزِ دنیای سیاست تبدیل شدهاست.
افغانستان با توجه به اهمیت استراتژیک و از آنجا که اتفاقات آن تاثیری بینالمللی و مهم برای دولتها دارد، اکنون تبدیل به زمین بازی قدرتمندان شده است که با تحلیل منافع دولتها میتوان تا حدودی به نحوهی چینش و بازی دولتها پیبرد، البته ارائهی تحلیل دقیق و جزئی در عالم سیاست غیر ممکن است اما هدف از این نوشته باز شدن بحث و گسترهی دید به مسئلهی افغانستان است.
♦️در این راستا اولین پرسش چرایی خروج آمریکاست؟ آمریکا که بعد از دوران جنگ سرد مشروعیت خود را بر پایهی مبارزه با تروریسم بنا کرد و بسیاری از سیاستهایش را با این شعار پیش برد و حتی با این بهانه نیز وارد خاک افغانستان شد، بعد از دو دهه حضور، هزینهی افراطی در افغانستان را مقرون به صرفه نمیبیند؛ با طالبان به مذاکره مینشیند و خاطرنشان میکند که هیچ تهدیدی برای آمریکا و متحدیناش نباید از طرف طالبان و القاعده صورت بگیرد.
آمریکا از این سیاست چندین بهرهبرداری میتواند داشته باشد، اولی شاید کاهش هزینه و نیروی نظامی در افغانستان و به جای آن افزایش هزینه و نیروی نظامی در دریای چین جنوبی باشد. دومی با دادن افغانستان به نیروهای تحت نفوذ خود یعنی طالبان، میتواند آنجا را نیز داشته باشد و موی دماغ چین، روسیه و ایران شود.
چرا که تداوم حملات طالبان باعث هممرز شدن آنها برخی کشورهای آسیای میانه شده و احتمال خطر تقویت و ارتباط میان اسلامگرایان تندرو در این کشورها را افزایش میدهد. هدفی که شاید همسو با دولتهای غرب و رقیبان روسیه و چین، در منطقه نیز باشد.
همین موضوع شاید بهانهای باشد که بعدها آمریکا بخواهد در بیخ گوش چین و روسیه، در آسیای میانه پایگاه نظامی داشته باشد.
♦️اما اقدامات روسیه در این راستا چه بوده و چه هدفی را دنبال میکند؟
روسیه به دنبال مستحکم کردن مرزهای کشورهای آسیای میانه است، از این رو چندهزار نیروی نظامی و صدها خودروی زرهی را در مرز تاجیکستان مستقر کرده است، او با این اقدام اولا در پی برپا داشتن معاهدهی دفاع جمعی (ناتوی روسی) است، از طرفی به دنبال رسد تحولات افغانستان بوده و با این اقدام به نوعی در منطقه برای مقابله با رقبای خود (چین و ترکیه و ناتو) اعلام حضور کرده است.
لازم به ذکر است که روسیه باتوجه به تهدیداتی که چندین سو میشود، وضعیت مناسبی را ندارد. ناتو و مجموعهی غرب با فشار بر منافع روسیه و شرق اروپا و کشورهایی مانند اکراین، بلاروس و حوزه بالتیک سعی در محدود کردن حوزهی نفوذ روسیه دارند، با حضور ترکیه در قفقاز و ترس از شورای تورک (که در این نوشته بدان خواهیم پرداخت)، عملا قدرت مانور روسیه در قفقاز و آسیای میانی نیز رو به اوفول نهاده، از طرفی وجود مخالفان درونی دولت روسیه را در تنگنا قرار داده است.
♦️شورای ترک چیست و نقش ترکیه در افغانستان چگونه میتواند باشد؟
شورای ترک یک سازمان بینالمللی برای ارتقای همکاری بین کشورهای ترک زبان است که توسط آذربایجان، ترکیه، قزاقستان و قرقیزستان تاسیس شد و بعدها ازبکستان و مجارستان و ترکمنستان نیز به آن پیوستند.
وجود برخی از کشورهای عضو شورای ترک در آسیای میانه قدرت مانور ترکیه را در افغانستان بالا میبرد، از طرفی ترکیه برای تداوم همکاری با ناتو و در دست داشتن ابتکار عمل سیاسی برای تداوم منطقهای منفعل بودن را جایز نمیداند.
گسترش پروژههای انرژی و ایجاد یک بازار و یک منبع برای تامین مواد خام نیز از دیگر دلایل حضور ترکیه در افغانستان میتواند باشد، از طرفی با توجه به اینکه اکثر قربانیان افغانستان از مناطق ترکستان جنوبیست، اردوغان برای حضور در افغانستان و حمایت از جنبش ژنرال دوستوم، حمایت حداکثری بقیهی احزاب دورنی را نیز به همراه دارد.
به نظر میرسد آمریکا و ناتو نیز برای پیش برد اهدافشان به حضور ترکیه در افغانستان (با تایید تامین امنیت فرودگاه حامد کرزی توسط آن) چراغ سبز نشان دادهاند.
از طرفی چین ، روسیه و خود طالبان بزرگترین خطر را از ناحیهی ترکیه احساس میکنند. روسیه به دلیل جنبشهای ترک و اسلامی، چین به دلیل ترکستان شرقی و مسئلهی اویغورها و طالبان به دلیل قدرت پهبادی، نظامی و تجربهای که ترکیه در نابودی نیروهای تروریستی در ترکیه و یمن و سوریه دارد.
ادامه متن👇
📒 کانون آذربایجانشناسی دانشگاه تبریز
🔍@ATO_tabrizu
آذربایجان تانیتیم اوجاغی
💎افغانستان در بازیهای جهانی ✍️ هادى حيدرى راد ♦️خروج آمریکا از افغانستان و چیره شدن طالبان در آن، بحث و تحلیلهای بسیاری برانگیخته و به موضوع مهم روزِ دنیای سیاست تبدیل شدهاست. افغانستان با توجه به اهمیت استراتژیک و از آنجا که اتفاقات آن تاثیری بینالمللی…
ادامه متن👇
♦️ترکستان شرقی کجاست و چرا اهمیت جهانی دارد؟
ترکستان شرقی سرزمین مادری ترکان اویغور بوده که به "قلب آسیا" نیز معروف است، در چهارراه جادهی ابریشم تاریخی واقع شده و به دلیل اینکه دور از دریاست و توسط کوههای بلند و بیابان احاطه شده، میتواند مرکز خوبی برای حمله و یا دفاع باشد.
ترکستان شرقی که دارای منابع غنی طبیعی و معادن و زغال است، دروازهی خروجی چین بوده، فلذا مکان اصلی ایده چین برای ایجاد سلطه بر اوراسیاست، جایی که "اکراین چین" نیز نامیده میشود.
ترکستان شرقی با توجه به تبعیضات و نسلکشیهایی که چین بر علیه ملت ترک و مسلمان اویغور انجام میدهد، میتواند پاشنه آشیل چین نیز محسوب شود، به همین دلیل ارزش سرمایهگذاری توسط رقبایش را دارد.
از آنجا که چین میتوانست افغانستان را تبدیل به بازار و محل تامین منابع اولیهی
خود کند، با دولت افغانستان مراوده میکرد، اما حالا که ورقِ بازی به نفع طالبان در حال برگشت است، پس احتمالا چین در سیاست خود تجدید نظر خواهد کرد تا از رقبای خود به خصوص هند عقب نماند.
هند، طالبان را محصول پاکستان میدانست و تمایلی به رسمیت دادن و مذاکره با آن نداشت، اما حضور طالبان میتوانست گروههای شورشی در کشمیر را که خواهان استقلال از هند هستند، تقویت کند. از طرفی با تقویت شدن روابط دیپماتیک طالبان در جامعه جهانی، بستن قرارداد صلح با آمریکا و گسترهی نفوذش در افغانستان، هند در موقعیت متفاوتی افتاد و تصمیم به ایجاد روابط پشت پرده با طالبان گرفت تا پس از خروج آمریکا، فضای راهبردی خود را در مقابل با رقبای منطقهای به ویژه پاکستان از دست ندهد.
هند به دنبال حفظ منافع امنیتی و سرمایه گذاری خود در افغانستانِ پسا آمریکاست و اینکه به گروههای مسلح کشمیر اطمینان دهد که نمیتوانند از افغانستان به عنوان عرصهای برای حمله به کشمیر استفاده کنند.
ایران با توجه به اطلاع از محدودیتهای نیروهای امنیتی دولت افغانستان و قدرت عملیاتی طالبان در سال ۲۰۱۵ برای متوقف کردن "دولت اسلامی خراسان" حمایت از طالبان را آغاز کرد، به امید اینکه طالبان را سپری برای مبارزه با داعش خراسان و آمریکا و غرب قرار دهد، اما بعد از خروج آمریکا از افغانستان بازی پیچیدهتر شد و طالبان با امریکا توافق صلح امضا کرد، ایران اگرچه در حال حاضر برای به دست گرفتن کنترل امور بخشی از نیروهای طالبان تلاش میکند، اما در سیاست خود کاملا مردد به نظر میرسد.
با آنکه برای قدرت گرفتن طالبان در افغانستان میتوان سناریوهای زیادی مطرح کرد، اما بزرگترین پیام آن شاید برای جهان این باشد که وقتی یک گروه تروریستی به قدرت مشخصی میرسد، میتواند مانند یک دولت رسمی، در عرصهی بینالمللی ایفای نقش کند.
📒 کانون آذربایجانشناسی دانشگاه تبریز
🔍@ATO_tabrizu
♦️ترکستان شرقی کجاست و چرا اهمیت جهانی دارد؟
ترکستان شرقی سرزمین مادری ترکان اویغور بوده که به "قلب آسیا" نیز معروف است، در چهارراه جادهی ابریشم تاریخی واقع شده و به دلیل اینکه دور از دریاست و توسط کوههای بلند و بیابان احاطه شده، میتواند مرکز خوبی برای حمله و یا دفاع باشد.
ترکستان شرقی که دارای منابع غنی طبیعی و معادن و زغال است، دروازهی خروجی چین بوده، فلذا مکان اصلی ایده چین برای ایجاد سلطه بر اوراسیاست، جایی که "اکراین چین" نیز نامیده میشود.
ترکستان شرقی با توجه به تبعیضات و نسلکشیهایی که چین بر علیه ملت ترک و مسلمان اویغور انجام میدهد، میتواند پاشنه آشیل چین نیز محسوب شود، به همین دلیل ارزش سرمایهگذاری توسط رقبایش را دارد.
از آنجا که چین میتوانست افغانستان را تبدیل به بازار و محل تامین منابع اولیهی
خود کند، با دولت افغانستان مراوده میکرد، اما حالا که ورقِ بازی به نفع طالبان در حال برگشت است، پس احتمالا چین در سیاست خود تجدید نظر خواهد کرد تا از رقبای خود به خصوص هند عقب نماند.
هند، طالبان را محصول پاکستان میدانست و تمایلی به رسمیت دادن و مذاکره با آن نداشت، اما حضور طالبان میتوانست گروههای شورشی در کشمیر را که خواهان استقلال از هند هستند، تقویت کند. از طرفی با تقویت شدن روابط دیپماتیک طالبان در جامعه جهانی، بستن قرارداد صلح با آمریکا و گسترهی نفوذش در افغانستان، هند در موقعیت متفاوتی افتاد و تصمیم به ایجاد روابط پشت پرده با طالبان گرفت تا پس از خروج آمریکا، فضای راهبردی خود را در مقابل با رقبای منطقهای به ویژه پاکستان از دست ندهد.
هند به دنبال حفظ منافع امنیتی و سرمایه گذاری خود در افغانستانِ پسا آمریکاست و اینکه به گروههای مسلح کشمیر اطمینان دهد که نمیتوانند از افغانستان به عنوان عرصهای برای حمله به کشمیر استفاده کنند.
ایران با توجه به اطلاع از محدودیتهای نیروهای امنیتی دولت افغانستان و قدرت عملیاتی طالبان در سال ۲۰۱۵ برای متوقف کردن "دولت اسلامی خراسان" حمایت از طالبان را آغاز کرد، به امید اینکه طالبان را سپری برای مبارزه با داعش خراسان و آمریکا و غرب قرار دهد، اما بعد از خروج آمریکا از افغانستان بازی پیچیدهتر شد و طالبان با امریکا توافق صلح امضا کرد، ایران اگرچه در حال حاضر برای به دست گرفتن کنترل امور بخشی از نیروهای طالبان تلاش میکند، اما در سیاست خود کاملا مردد به نظر میرسد.
با آنکه برای قدرت گرفتن طالبان در افغانستان میتوان سناریوهای زیادی مطرح کرد، اما بزرگترین پیام آن شاید برای جهان این باشد که وقتی یک گروه تروریستی به قدرت مشخصی میرسد، میتواند مانند یک دولت رسمی، در عرصهی بینالمللی ایفای نقش کند.
📒 کانون آذربایجانشناسی دانشگاه تبریز
🔍@ATO_tabrizu
بیانیه اعتراضی جنبش دانشجویی آذربایجان علیه تصمیم شورای اقامه نماز و معاونت فرهنگی-اجتماعی دانشگاه شهید مدنی آذربایجان بابت تبدیل دفتر کانونهای "شعر و ادب" و "فرهنگ و اندیشه" به نمازخانه
با توجه به تعطیلی بلند مدت دانشگاه و عدم حضور دانشجویان در دانشگاه، معاونت فرهنگی-اجتماعی و دیگر بخشهای دانشگاه از فرصت استفاده کرده و فشار حداکثری را بر فعالین دانشجویی اعمال مینمایند.
دو کانون "شعر و ادب" و "فرهنگ و اندیشه" دانشگاه شهید مدنی آذربایجان از سالیان قبل تا به کنون جزو فعالترین کانونها بوده و در نظرسنجیهایی که در چندی از کانالهای دانشجویی با عنوان محبوبترین و فعالترین کانون میان دانشجویان قرار گرفته بود، رتبه نخست را به دست آورده است.
اما متأسفانه معاونت فرهنگی همیشه با بهانههای مختلف و مانع تراشیهای گوناگون همیشه به برنامههای این کانونها، سنگاندازی کرده است.
این بار نیز در اقدامی بسیار عجیب، شورای اقامه نماز دانشگاه شهید مدنی آذربایجان در تصمیمی اذعان داشته است که دفتر کانونهای "شعر وادب" و "فرهنگ و اندیشه" ( که در ورودی دانشکده ادبیات در سمت چپ لابی دانشکده قرار گرفته است) را می خواهد تبدیل به نمازخانه کند؛ در صورتی که در طبقه اول این دانشکده نمازخانهای برای برادران و خواهران تعبیه شده است و لزومی به ایجاد نمازخانه جدید در این دانشکده وجود ندارد.
از آنجایی که به گفته "آقایان" و "احکام اسلامی" نماز خواندن در مکانی غصبی، باطل است؛ بدون شک نماز خواندن در دفتر غصب شده این کانونها نیز باطل خواهد بود.
دبیر کانون فرهنگ و اندیشه، ۵ مرداد با حضور در دانشگاه و دیدار با کارشناس کانونها، معاون فرهنگی-اجتماعی و رئیس دانشگاه؛ خواستار عدم انتقال دفتر کانون به جای دیگر شده است. اما با خواسته وی مخالفت شده و گفته شده است که قرار است دفتر کانون به مرکز بهداشت واقع در لابی دانشکده ادبیات انتقال داده شود.
در آخر، شورای مرکزی این دو کانون قاطعانه اعلام میکند به هیچ وجه حاضر به تغییر مکان دفتر خود نمیباشد.
📒 کانون آذربایجانشناسی دانشگاه تبریز
🔍@ATO_tabrizu
با توجه به تعطیلی بلند مدت دانشگاه و عدم حضور دانشجویان در دانشگاه، معاونت فرهنگی-اجتماعی و دیگر بخشهای دانشگاه از فرصت استفاده کرده و فشار حداکثری را بر فعالین دانشجویی اعمال مینمایند.
دو کانون "شعر و ادب" و "فرهنگ و اندیشه" دانشگاه شهید مدنی آذربایجان از سالیان قبل تا به کنون جزو فعالترین کانونها بوده و در نظرسنجیهایی که در چندی از کانالهای دانشجویی با عنوان محبوبترین و فعالترین کانون میان دانشجویان قرار گرفته بود، رتبه نخست را به دست آورده است.
اما متأسفانه معاونت فرهنگی همیشه با بهانههای مختلف و مانع تراشیهای گوناگون همیشه به برنامههای این کانونها، سنگاندازی کرده است.
این بار نیز در اقدامی بسیار عجیب، شورای اقامه نماز دانشگاه شهید مدنی آذربایجان در تصمیمی اذعان داشته است که دفتر کانونهای "شعر وادب" و "فرهنگ و اندیشه" ( که در ورودی دانشکده ادبیات در سمت چپ لابی دانشکده قرار گرفته است) را می خواهد تبدیل به نمازخانه کند؛ در صورتی که در طبقه اول این دانشکده نمازخانهای برای برادران و خواهران تعبیه شده است و لزومی به ایجاد نمازخانه جدید در این دانشکده وجود ندارد.
از آنجایی که به گفته "آقایان" و "احکام اسلامی" نماز خواندن در مکانی غصبی، باطل است؛ بدون شک نماز خواندن در دفتر غصب شده این کانونها نیز باطل خواهد بود.
دبیر کانون فرهنگ و اندیشه، ۵ مرداد با حضور در دانشگاه و دیدار با کارشناس کانونها، معاون فرهنگی-اجتماعی و رئیس دانشگاه؛ خواستار عدم انتقال دفتر کانون به جای دیگر شده است. اما با خواسته وی مخالفت شده و گفته شده است که قرار است دفتر کانون به مرکز بهداشت واقع در لابی دانشکده ادبیات انتقال داده شود.
در آخر، شورای مرکزی این دو کانون قاطعانه اعلام میکند به هیچ وجه حاضر به تغییر مکان دفتر خود نمیباشد.
📒 کانون آذربایجانشناسی دانشگاه تبریز
🔍@ATO_tabrizu
💎 دینداری در انظار و سکولاریسم در خفا
✍ ابراهیم احمدپور
♦️از نظر ماکس وبر آینده وضع بشر تراژیک است، زیرا در انتخاب میان دوگانههای بسیاری، سردرگم بوده و در نهایت نمیتواند با قطعیت و اطمینان خاطر یکی را برگزیند. از جمله این دوگانهها، میتوان به دوگانه دینداری و سکولاریسم اشاره کرد. بحران معنویت و عرفانهای نوظهور در مهد سکولاریسم؛ یعنی غرب دلیلی بر درستی این ادعای وبر میباشد.
♦️ در ایران عصر پهلوی نیز در راستای غربیسازی و سکولاریسم سیاستهایی به اجرا درآمد؛ تبلیغ عظمت تاریخی ایران پیش از اسلام و برگزیدن تقویم شمسی به جای قمری در زمان رضاشاه (١٣٠۴) که گرچه مبدأ آن هجرت پیامبر بود اما ایران را از تقویم مناسک اسلامی دور میکرد. در ادامه پسر پای خود را فراتر از جای پای پدر گذاشته و در سال ١٣۵۴ تقویم شاهنشاهی را رسمی میکند که مبدأ آن تاجگذاری کوروش میباشد. همچنین یکجانشینسازی اجباری و بیرحمانه عشایر، مقررات اجباری پوشاک( کلاه پهلوی، بعدها کلاه شاپو و کت شلوار) برای مردان، کشف حجاب زنان ایرانی تا شبیه زنان متمدن غربی شوند که تنها روسپیان از این امر مستثنی بودند! این سیاست، بسیاری از زنان محجبه را سالها خانهنشین کرد.
♦️ از این گونه سیاستهای پهلوی در راستای غربیسازی و سکولاریسم که دغدغه ظاهر داشته، موارد بسیاری را میتوان ذکر کرد اما ضدیت با اسلام به حدی بود که بارزترین و نمادینترین آیین شیعی یعنی مراسمات ماه محرم از جمله روضه خوانی و دستهجات در سال ١٣٠٨ قدغن اعلام شد اما به دلیل اعتقاد مردم، این مراسمات به صورت پنهانی برگزار میشد. علی رهنما در آرامانگرای اسلامی مینویسد؛ ایرانیان در دوران پهلوي "خود را با زندگی دوگانه سکولاریسم در انظار و دینداری در خفا هماهنگ کردند." این نوع سبک زندگی، نقطه مقابل سبک زندگی در دوران جمهوری اسلامی است؛ یعنی "دوگانه دینداری در انظار و سکولاریسم در خفا." با توجه به این نوع سبک زندگی، مراسمات ماه محرم وجه ایدئولوژیک پیدا کرده و با وجود اوجگیری اپیدمی کرونا امسال نیز توسط مداحان دولتی و خصوصی درحال برگزاری است. اما در میان سردرگمی جامعه ایرانی در این دوگانگی و در میان افراط و تفریطهای پهلوی و جمهوری اسلامی، این فضیلت، درستی و صداقت است که از جامعه رخت بربسته و رذیلت، دورویی، دروغ و بیاعتمادی بدیل آن گشته.
📒 کانون آذربایجانشناسی دانشگاه تبریز
🔍@ATO_tabrizu
✍ ابراهیم احمدپور
♦️از نظر ماکس وبر آینده وضع بشر تراژیک است، زیرا در انتخاب میان دوگانههای بسیاری، سردرگم بوده و در نهایت نمیتواند با قطعیت و اطمینان خاطر یکی را برگزیند. از جمله این دوگانهها، میتوان به دوگانه دینداری و سکولاریسم اشاره کرد. بحران معنویت و عرفانهای نوظهور در مهد سکولاریسم؛ یعنی غرب دلیلی بر درستی این ادعای وبر میباشد.
♦️ در ایران عصر پهلوی نیز در راستای غربیسازی و سکولاریسم سیاستهایی به اجرا درآمد؛ تبلیغ عظمت تاریخی ایران پیش از اسلام و برگزیدن تقویم شمسی به جای قمری در زمان رضاشاه (١٣٠۴) که گرچه مبدأ آن هجرت پیامبر بود اما ایران را از تقویم مناسک اسلامی دور میکرد. در ادامه پسر پای خود را فراتر از جای پای پدر گذاشته و در سال ١٣۵۴ تقویم شاهنشاهی را رسمی میکند که مبدأ آن تاجگذاری کوروش میباشد. همچنین یکجانشینسازی اجباری و بیرحمانه عشایر، مقررات اجباری پوشاک( کلاه پهلوی، بعدها کلاه شاپو و کت شلوار) برای مردان، کشف حجاب زنان ایرانی تا شبیه زنان متمدن غربی شوند که تنها روسپیان از این امر مستثنی بودند! این سیاست، بسیاری از زنان محجبه را سالها خانهنشین کرد.
♦️ از این گونه سیاستهای پهلوی در راستای غربیسازی و سکولاریسم که دغدغه ظاهر داشته، موارد بسیاری را میتوان ذکر کرد اما ضدیت با اسلام به حدی بود که بارزترین و نمادینترین آیین شیعی یعنی مراسمات ماه محرم از جمله روضه خوانی و دستهجات در سال ١٣٠٨ قدغن اعلام شد اما به دلیل اعتقاد مردم، این مراسمات به صورت پنهانی برگزار میشد. علی رهنما در آرامانگرای اسلامی مینویسد؛ ایرانیان در دوران پهلوي "خود را با زندگی دوگانه سکولاریسم در انظار و دینداری در خفا هماهنگ کردند." این نوع سبک زندگی، نقطه مقابل سبک زندگی در دوران جمهوری اسلامی است؛ یعنی "دوگانه دینداری در انظار و سکولاریسم در خفا." با توجه به این نوع سبک زندگی، مراسمات ماه محرم وجه ایدئولوژیک پیدا کرده و با وجود اوجگیری اپیدمی کرونا امسال نیز توسط مداحان دولتی و خصوصی درحال برگزاری است. اما در میان سردرگمی جامعه ایرانی در این دوگانگی و در میان افراط و تفریطهای پهلوی و جمهوری اسلامی، این فضیلت، درستی و صداقت است که از جامعه رخت بربسته و رذیلت، دورویی، دروغ و بیاعتمادی بدیل آن گشته.
📒 کانون آذربایجانشناسی دانشگاه تبریز
🔍@ATO_tabrizu
💎سرب و روی بلای جان زنجان
✍️ سعید چرندابی
♦️«مرتضی رستگار تهرانی» در سال ۱۲۸۹ متولد شد. او پس از اخذ مدرک دیپلم از دارالفنون «مهندسی معدن» را به عنوان رشته تحصیلی خود برگزید و با همین تخصص به بهرهبرداری از یکی از بزرگترین معادن سرب و روی کشور پرداخت. البته جز «کارخانه سرب انگوران» شرکت «کالسیمین» نیز از شرکتهای تحت تملک او بوده است . بعد از انقلاب اسلامی اموال برادران رضا و مرتضی رستگار تهرانی مصادره شد.حتی گفته میشود او تا مدتها پس از انقلاب سال 57 در ایران ماند و به اتفاق «اکبر لاجوردی» و «حاج برخوردار» برای رفع مصادره از اموال خود جلسهای با مهندس بازرگان برگذار کرد. مرتضی رستگار در سال 1378 دار فانی را وداع گفت.
♦️شرکت کالسیمین نامی است از سال ۱۳۴۳ تحت شماره ۹۵۷۳ در اداره ثبت شرکتهای تهران بهصورت شرکت سهامی خاص و با سرمایه ۵۰ میلیون ریال به ثبت رسید. در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۳۷۰ مرکز اصلی شرکت از تهران به زنجان تغییر و در اداره ثبت شرکتهای زنجان به ثبت رسید.و تا همین چند سال پیش یک شرکت دولتی به حساب میآمد که تمامی عایدات آن نصیب تهران، کرمان و اصفهان میشد. شرکت کالسیمین و شرکتهای زیرمجموعه آن با عناوین تولید روی بندرعباس، ذوب و احیاء روی قشم، اسیدسازان زنجان، کاتالیست پارسیان، اندیشه محوران، زیرمجموعه هلدینگ توسعه معادن روی ایران فعالیت میکند و این در حالی است که کارخانه روی زنجان، کارخانه روی دندی و مجتمع تغلیظ سرب و روی انگوران بهعنوان بخشهای مختلف شرکت کالسیمین در زنجان و دندی در حال فعالیت است.
♦️این شرکت روزانه حدود 103 تن شمش روی در کارخانه انگوران تولید میکند. که قیمت هر تن شمش روی در بازارهای جهانی چیزی حدود 2985دلار است. ماده معدنی مورد نیاز پس از طی حدود بیست کیلومتر از محل حفاری معدن، توسط 380 الی 400 واگن تله کابینی که هر یک ظرفیت حمل یک تن ماده معدنی را دارد، به محل کارخانه انتقال داده می شود.اما با این حجم از تولید که رتبه هفم جهان را داراست، چیزی جز آلودگی منطقه و کارگری با منت عاید مردم محلی نیست، حتی ریالی از سود این شرکت صرف توسعه منطقه نمیشود، طوریکه چند سال قبل تعدادی از نماینگان کارگران را به دلیل اعتراض به وضعیت حقوق ها اخراج و تعدادی را به کارخانه زنجان انتقال دادند.
♦️فعالیت شرکت کالسیمین همچنان بدون توجه به آثار و تبعات زیست محیطی آن، ادامه مییابد. به طوری که در نواحی نزدیک این کارخانه مانند: چایکندی- انگوران-دندی-خاینیک، در ساعات اولیه صبح با ایستادن در فضای باز میتوان سوزش ناشی از ترکیبات اسیدی منتشر شده از کارخانه را روی صورت احساس کرد.آلودگی این شرکت در حدی است که مسئولین بهداشت محیط منطقه به صورت غیر رسمی اهالی را از مصرف میوه های این نواحی منع میکنند. و در کشتارگاه های منطقه اگر قرار بر ذبح حیوانی از این مناطق باشد جگر آن را به دلیل آلوده بودن دور می ریزند.
♦️آب این کارخانه هم عمدتا از دو منبع تامین میشود. منبعی که خود شرکت ایجاد کرده و آب مصرفی را دوباره به چرخه مصرف باز میگرداند و منبع دوم، خرید چاه زمین های کشاورزی اطراف است که آب ورودی به کارخانه را با دبی حدودا 101 لیتر در ثانیه تامین میکند. که این بهره کشی مضاعف از چاه ها می تواند یکی از دلایل خشک شدن زمین های کشاورزی اطراف باشد.
📒 کانون آذربایجانشناسی دانشگاه تبریز
🔍@ATO_tabrizu
✍️ سعید چرندابی
♦️«مرتضی رستگار تهرانی» در سال ۱۲۸۹ متولد شد. او پس از اخذ مدرک دیپلم از دارالفنون «مهندسی معدن» را به عنوان رشته تحصیلی خود برگزید و با همین تخصص به بهرهبرداری از یکی از بزرگترین معادن سرب و روی کشور پرداخت. البته جز «کارخانه سرب انگوران» شرکت «کالسیمین» نیز از شرکتهای تحت تملک او بوده است . بعد از انقلاب اسلامی اموال برادران رضا و مرتضی رستگار تهرانی مصادره شد.حتی گفته میشود او تا مدتها پس از انقلاب سال 57 در ایران ماند و به اتفاق «اکبر لاجوردی» و «حاج برخوردار» برای رفع مصادره از اموال خود جلسهای با مهندس بازرگان برگذار کرد. مرتضی رستگار در سال 1378 دار فانی را وداع گفت.
♦️شرکت کالسیمین نامی است از سال ۱۳۴۳ تحت شماره ۹۵۷۳ در اداره ثبت شرکتهای تهران بهصورت شرکت سهامی خاص و با سرمایه ۵۰ میلیون ریال به ثبت رسید. در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۳۷۰ مرکز اصلی شرکت از تهران به زنجان تغییر و در اداره ثبت شرکتهای زنجان به ثبت رسید.و تا همین چند سال پیش یک شرکت دولتی به حساب میآمد که تمامی عایدات آن نصیب تهران، کرمان و اصفهان میشد. شرکت کالسیمین و شرکتهای زیرمجموعه آن با عناوین تولید روی بندرعباس، ذوب و احیاء روی قشم، اسیدسازان زنجان، کاتالیست پارسیان، اندیشه محوران، زیرمجموعه هلدینگ توسعه معادن روی ایران فعالیت میکند و این در حالی است که کارخانه روی زنجان، کارخانه روی دندی و مجتمع تغلیظ سرب و روی انگوران بهعنوان بخشهای مختلف شرکت کالسیمین در زنجان و دندی در حال فعالیت است.
♦️این شرکت روزانه حدود 103 تن شمش روی در کارخانه انگوران تولید میکند. که قیمت هر تن شمش روی در بازارهای جهانی چیزی حدود 2985دلار است. ماده معدنی مورد نیاز پس از طی حدود بیست کیلومتر از محل حفاری معدن، توسط 380 الی 400 واگن تله کابینی که هر یک ظرفیت حمل یک تن ماده معدنی را دارد، به محل کارخانه انتقال داده می شود.اما با این حجم از تولید که رتبه هفم جهان را داراست، چیزی جز آلودگی منطقه و کارگری با منت عاید مردم محلی نیست، حتی ریالی از سود این شرکت صرف توسعه منطقه نمیشود، طوریکه چند سال قبل تعدادی از نماینگان کارگران را به دلیل اعتراض به وضعیت حقوق ها اخراج و تعدادی را به کارخانه زنجان انتقال دادند.
♦️فعالیت شرکت کالسیمین همچنان بدون توجه به آثار و تبعات زیست محیطی آن، ادامه مییابد. به طوری که در نواحی نزدیک این کارخانه مانند: چایکندی- انگوران-دندی-خاینیک، در ساعات اولیه صبح با ایستادن در فضای باز میتوان سوزش ناشی از ترکیبات اسیدی منتشر شده از کارخانه را روی صورت احساس کرد.آلودگی این شرکت در حدی است که مسئولین بهداشت محیط منطقه به صورت غیر رسمی اهالی را از مصرف میوه های این نواحی منع میکنند. و در کشتارگاه های منطقه اگر قرار بر ذبح حیوانی از این مناطق باشد جگر آن را به دلیل آلوده بودن دور می ریزند.
♦️آب این کارخانه هم عمدتا از دو منبع تامین میشود. منبعی که خود شرکت ایجاد کرده و آب مصرفی را دوباره به چرخه مصرف باز میگرداند و منبع دوم، خرید چاه زمین های کشاورزی اطراف است که آب ورودی به کارخانه را با دبی حدودا 101 لیتر در ثانیه تامین میکند. که این بهره کشی مضاعف از چاه ها می تواند یکی از دلایل خشک شدن زمین های کشاورزی اطراف باشد.
📒 کانون آذربایجانشناسی دانشگاه تبریز
🔍@ATO_tabrizu
Forwarded from یاغیش 📡
https://www.instagram.com/p/CSz2wniBBh1/?utm_medium=copy_link
شماره نهم نشریه دانشجویی یاغیش دانشگاه گیلان منتشر شد
@yagishguilan
شماره نهم نشریه دانشجویی یاغیش دانشگاه گیلان منتشر شد
@yagishguilan
"بیانیهٔ جنبش دانشجویی آزربایجان در مورد اعتراضات اخیر کارگران آزربایجانی"
#حرکت_ملی_آذربایجان
#آذربایجان_میلی_حرکتی
#جنبش_کارگری_آذربایجان
#آذربایجان_ایشچی_ترپنیشی
#جنبش_دانشجویی_آذربایجان
#آذربایجان_اؤیرنجی_ترپنیشی
#ایشچی
#کارگر
#آذربایجان
📒کانون آذربایجانشناسی دانشگاه تبریز
🔍@ATO_tabrizu
#حرکت_ملی_آذربایجان
#آذربایجان_میلی_حرکتی
#جنبش_کارگری_آذربایجان
#آذربایجان_ایشچی_ترپنیشی
#جنبش_دانشجویی_آذربایجان
#آذربایجان_اؤیرنجی_ترپنیشی
#ایشچی
#کارگر
#آذربایجان
📒کانون آذربایجانشناسی دانشگاه تبریز
🔍@ATO_tabrizu
"بیانیهٔ جنبش دانشجویی آزربایجان در مورد اعتراضات اخیر کارگران آزربایجانی"
بحران اقتصادی چند سال اخیر با نرخ تورم نزدیک به ۵۰ درصد، بیش از نیمی از جمعیت را به زیر خط فقر کشانده و وضعیت معیشتی را روزبهروز اسفناکتر و سختتر کرده و در حال تبدیل شدن به فاجعهای انسانی است. در این میان وضعیت معیشتی کارگران و دهکهای پایینتر جامعه که در فقر مطلق به سر میبرند بیشتر از اقشار و طبقات دیگر در معرض تهدید میباشد.
از سوی دیگر مرکزگرایی و توسعه ناموزون که در طول صد سال اخیر پروژهٔ مشترک تمامی دولتها و حکومتهای مستقر در مرکز بوده، ناعدالتی و تبعیض سیستماتیک را بر مناطق پیرامونی تحمیل کرده است. به طوری که این امر حتی در نحوه پرداخت حقوق و مزایای کارگران نیز مشهود بوده و تفاوتی اساسی بین حقوق و مزایای کارگران مناطق مرکزی و پیرامونی وجود دارد.
حاصل شکاف طبقاتی( بحران اقتصادی) و شکاف مرکز-پیرامون، ظلم و تبعیضی مضاعفی است که بر کارگران و اقشار فرودست ملت آزربایجان روا داشته شده و اعتراضات چند روز اخیر آنان را به همراه داشته است.
به طوری که کارگران ایرانخودروی تبریز که از شهریور ۹۹ به دلیل تعویق در پرداخت حقوق از سوی کارفرما و با مطرح کردن مطالبات خود، چندین بار دست به اعتصاب زدهاند، این بار نیز به دلیل عدم افزایش حقوق دریافتی در طی دو سال اخیر، عدم طبقهبندی شغلی و لحاظ سختی زیانآور و مهمتر از همه تفاوت فاحش در حقوق و مزایایشان نسبت به همتایان خود در مراکز ایرانخودروی شهرهای دیگر از جمله تهران و اصفهان دست به اعتصابات گسترده زده و همراه با مطالبات دیگر، خواستار همسانسازی حقوق و مزایای خود با دیگر شهرها شدهاند که در نهایت باعث تعطیلی ایرانخودروی تبریز شد و با دادن وعدههایی از سوی کارفرما و مسئولین، توانستند کارگران را به خط تولید بازگردانند.
کارگران بخش پیمانکاری مجتمع مس سونگون نیز به دلیل تفاوت حقوق و مزایای خود در مقایسه با کارگران بخش رسمی معدن در روزهای اخیر اعتصابات و تجمعات وسیعی را برگزار کردهاند. لازم به ذکر است بیشتر پرسنل ردهبالایی و حتی ردهمیانی مجتمع مس سونگون را نیروهای غیربومی و کارگران ردهپایینی را نیروهای بومی آزربایجانی تشکیل میدهند. این درحالی است که به گفته استاندار آزربایجان شرقی، سالانه ۲۰ هزار میلیارد تومان درآمد معدن مس سونگون از استان خارج میشود که سهم آزربایجان از آن نابودی محیط زیست، فقر و بیکاری جوانانش میباشد.
علاوه بر کارگران ایرانخودروی تبریز و مجتمع مس سونگون، کارگران دیگر مراکز و کارخانههای آزربایجان از جمله موتورسازان و سهندجام نیز با طرح مطالبات مشابهی در روزهای اخیر اعتصاباتی داشتهاند.
جنبش دانشجویی آزربایجان همانند گذشته همصدای کارگران آزربایجانی بوده و حمایت خود را از اعتراضات کارگری آزربایجان اعلام میدارد و ضروری است این بار مسئولین و کارفرمایان به وعدههای خود جامهٔ عمل پوشانده و در اسرع وقت به مطالبات بهحق کارگران آزربایجانی رسیدگی کنند.
#حرکت_ملی_آذربایجان
#آذربایجان_میلی_حرکتی
#جنبش_کارگری_آذربایجان
#آذربایجان_ایشچی_ترپنیشی
#جنبش_دانشجویی_آذربایجان
#آذربایجان_اؤیرنجی_ترپنیشی
#ایشچی
#کارگر
#آذربایجان
📒کانون آذربایجانشناسی دانشگاه تبریز
🔍@ATO_tabrizu
بحران اقتصادی چند سال اخیر با نرخ تورم نزدیک به ۵۰ درصد، بیش از نیمی از جمعیت را به زیر خط فقر کشانده و وضعیت معیشتی را روزبهروز اسفناکتر و سختتر کرده و در حال تبدیل شدن به فاجعهای انسانی است. در این میان وضعیت معیشتی کارگران و دهکهای پایینتر جامعه که در فقر مطلق به سر میبرند بیشتر از اقشار و طبقات دیگر در معرض تهدید میباشد.
از سوی دیگر مرکزگرایی و توسعه ناموزون که در طول صد سال اخیر پروژهٔ مشترک تمامی دولتها و حکومتهای مستقر در مرکز بوده، ناعدالتی و تبعیض سیستماتیک را بر مناطق پیرامونی تحمیل کرده است. به طوری که این امر حتی در نحوه پرداخت حقوق و مزایای کارگران نیز مشهود بوده و تفاوتی اساسی بین حقوق و مزایای کارگران مناطق مرکزی و پیرامونی وجود دارد.
حاصل شکاف طبقاتی( بحران اقتصادی) و شکاف مرکز-پیرامون، ظلم و تبعیضی مضاعفی است که بر کارگران و اقشار فرودست ملت آزربایجان روا داشته شده و اعتراضات چند روز اخیر آنان را به همراه داشته است.
به طوری که کارگران ایرانخودروی تبریز که از شهریور ۹۹ به دلیل تعویق در پرداخت حقوق از سوی کارفرما و با مطرح کردن مطالبات خود، چندین بار دست به اعتصاب زدهاند، این بار نیز به دلیل عدم افزایش حقوق دریافتی در طی دو سال اخیر، عدم طبقهبندی شغلی و لحاظ سختی زیانآور و مهمتر از همه تفاوت فاحش در حقوق و مزایایشان نسبت به همتایان خود در مراکز ایرانخودروی شهرهای دیگر از جمله تهران و اصفهان دست به اعتصابات گسترده زده و همراه با مطالبات دیگر، خواستار همسانسازی حقوق و مزایای خود با دیگر شهرها شدهاند که در نهایت باعث تعطیلی ایرانخودروی تبریز شد و با دادن وعدههایی از سوی کارفرما و مسئولین، توانستند کارگران را به خط تولید بازگردانند.
کارگران بخش پیمانکاری مجتمع مس سونگون نیز به دلیل تفاوت حقوق و مزایای خود در مقایسه با کارگران بخش رسمی معدن در روزهای اخیر اعتصابات و تجمعات وسیعی را برگزار کردهاند. لازم به ذکر است بیشتر پرسنل ردهبالایی و حتی ردهمیانی مجتمع مس سونگون را نیروهای غیربومی و کارگران ردهپایینی را نیروهای بومی آزربایجانی تشکیل میدهند. این درحالی است که به گفته استاندار آزربایجان شرقی، سالانه ۲۰ هزار میلیارد تومان درآمد معدن مس سونگون از استان خارج میشود که سهم آزربایجان از آن نابودی محیط زیست، فقر و بیکاری جوانانش میباشد.
علاوه بر کارگران ایرانخودروی تبریز و مجتمع مس سونگون، کارگران دیگر مراکز و کارخانههای آزربایجان از جمله موتورسازان و سهندجام نیز با طرح مطالبات مشابهی در روزهای اخیر اعتصاباتی داشتهاند.
جنبش دانشجویی آزربایجان همانند گذشته همصدای کارگران آزربایجانی بوده و حمایت خود را از اعتراضات کارگری آزربایجان اعلام میدارد و ضروری است این بار مسئولین و کارفرمایان به وعدههای خود جامهٔ عمل پوشانده و در اسرع وقت به مطالبات بهحق کارگران آزربایجانی رسیدگی کنند.
#حرکت_ملی_آذربایجان
#آذربایجان_میلی_حرکتی
#جنبش_کارگری_آذربایجان
#آذربایجان_ایشچی_ترپنیشی
#جنبش_دانشجویی_آذربایجان
#آذربایجان_اؤیرنجی_ترپنیشی
#ایشچی
#کارگر
#آذربایجان
📒کانون آذربایجانشناسی دانشگاه تبریز
🔍@ATO_tabrizu
آذربایجان تانیتیم اوجاغینین ۱۴۰۰-جو آکادمیک ایل سئچکیلرینین سونوجو
تبریز بیلیمیوردونون آذربایجان تانیتیم اوجاغینین عمومی مجمعنین اویلاری اساسیندا مرکزی شورانین اصلی و علیالبدل اویهلری آشاغیداکی کیمیدیر:
اصلی اویهلر:
فریبا سعیدبناب
دنیز صمدپور
علی مسیبی
ابراهیم احمدپور
هادی اقدسی
علیالبدل اویه:
امین علیپور
مرکزی شورانین آلدیغی قرارا گؤره ایسه، هادی بی اقدسی اوجاغین دبیری اولاراق سئچیلدی.
تبریز بیلیمیوردونون آذربایجان تانیتیم اوجاغی
@ATO_Tabrizu
تبریز بیلیمیوردونون آذربایجان تانیتیم اوجاغینین عمومی مجمعنین اویلاری اساسیندا مرکزی شورانین اصلی و علیالبدل اویهلری آشاغیداکی کیمیدیر:
اصلی اویهلر:
فریبا سعیدبناب
دنیز صمدپور
علی مسیبی
ابراهیم احمدپور
هادی اقدسی
علیالبدل اویه:
امین علیپور
مرکزی شورانین آلدیغی قرارا گؤره ایسه، هادی بی اقدسی اوجاغین دبیری اولاراق سئچیلدی.
تبریز بیلیمیوردونون آذربایجان تانیتیم اوجاغی
@ATO_Tabrizu
Forwarded from یاغیش 📡
شماره_یازدهم_نشریه_دانشجویی_یاغیش_دانشگاه_گیلان.pdf
3.5 MB
🔻🌐 شماره یازدهم نشریه دانشجویی یاغیش دانشگاه گیلان
♥️ گیلان بیلیم یوردونون تورک اویرنجیلرینین درگیسی
✍ تورکی _ فارسی
آنچه خواهید خواند"
🔻در ستایش مردی که دست هایش را حرام نکرد
🔻شهریار و سودای آنسوی آراز در سهندیه
🔻درود وسپاس بر آنان که نمک خوردند و نمکدان نشکستند!
🔻چالش های مدیریت فرهنگی در جامعه
🔻اختلال اتیسم و چالشهای پیش رو جامعه
🔻اهمیت آسیب شناسی اجتماعی
🔻آلپرتونقا (افراسیاب)داستانی
🔻تُرکان و جنگهای صلیبی
🔻فقط سبلان دوستم دارد
🔻رش گو
🔻بُو بُو کَمُلُه وُئَه آ
🔻آنا دیلینه گورا آنا دیلینده
🔻تاسیسان
🔻اوشودوم ها اوشودوم
@yagishguilan
♥️ گیلان بیلیم یوردونون تورک اویرنجیلرینین درگیسی
✍ تورکی _ فارسی
آنچه خواهید خواند"
🔻در ستایش مردی که دست هایش را حرام نکرد
🔻شهریار و سودای آنسوی آراز در سهندیه
🔻درود وسپاس بر آنان که نمک خوردند و نمکدان نشکستند!
🔻چالش های مدیریت فرهنگی در جامعه
🔻اختلال اتیسم و چالشهای پیش رو جامعه
🔻اهمیت آسیب شناسی اجتماعی
🔻آلپرتونقا (افراسیاب)داستانی
🔻تُرکان و جنگهای صلیبی
🔻فقط سبلان دوستم دارد
🔻رش گو
🔻بُو بُو کَمُلُه وُئَه آ
🔻آنا دیلینه گورا آنا دیلینده
🔻تاسیسان
🔻اوشودوم ها اوشودوم
@yagishguilan
کانون آذربایجانشناسی دانشگاه تبریز از دانشجویان علاقهمند به همکاری در شماره نهم نشریه «تانیش» دعوت به همکاری مینماید.
♦️موضوع محوری: حق تعیین سرنوشت
◾️مسائل سیاسی اجتماعی آذربایجان
◾️ادبیات و هنر آذربایجان
▪️تاریخ آذربایجان
مهلت ارسال مقالات: ۲۰ اسفند
آیدی تلگرامی ارسال مقالات: shervinsabbagh@
کانون آذربایجانشناسی دانشگاه تبریز
@Ato_tabrizu
♦️موضوع محوری: حق تعیین سرنوشت
◾️مسائل سیاسی اجتماعی آذربایجان
◾️ادبیات و هنر آذربایجان
▪️تاریخ آذربایجان
مهلت ارسال مقالات: ۲۰ اسفند
آیدی تلگرامی ارسال مقالات: shervinsabbagh@
کانون آذربایجانشناسی دانشگاه تبریز
@Ato_tabrizu
تورکجه "دری" کینوسونون اؤیرنجیسل اکرانی
یؤنتمنین حضورو ایله
شهید شفائی تالاری
دوشنبه گونو ساعات ۱۲-۱۴
کانون آذربایجانشناسی دانشگاه تبریز
@Ato_tabrizu
یؤنتمنین حضورو ایله
شهید شفائی تالاری
دوشنبه گونو ساعات ۱۲-۱۴
کانون آذربایجانشناسی دانشگاه تبریز
@Ato_tabrizu
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«دونیا آنادیلی گونونده، آنادیلینده فیلم اکرانی»
بوگون بایرام آیینین ایکیسی، دونا آنادیلی موناسیبت ایله تبریز بیلیمیوردوندا، آذربایجان تانیتیم اوجاغی طرفیندن تورکجه "دری" فیلمی بو اثرین یؤنتمنی، بهرام ارک جنابلارینین حضورو ایله اکران اولوندو.
دونیا آنادیلی گونو آنادیلیمیزی سئویب، یاشادان هر کسه قوتلو اولسون.
کانون آذربایجانشناسی دانشگاه تبریز
@Ato_tabrizu
بوگون بایرام آیینین ایکیسی، دونا آنادیلی موناسیبت ایله تبریز بیلیمیوردوندا، آذربایجان تانیتیم اوجاغی طرفیندن تورکجه "دری" فیلمی بو اثرین یؤنتمنی، بهرام ارک جنابلارینین حضورو ایله اکران اولوندو.
دونیا آنادیلی گونو آنادیلیمیزی سئویب، یاشادان هر کسه قوتلو اولسون.
کانون آذربایجانشناسی دانشگاه تبریز
@Ato_tabrizu
خوجالی سویقیریمینین ۳۰-جی ایل دؤنومو
✍️ آیسان نوریزاد
♦️آذربايجانليلاری سویقيريم ائتمک روسلار و ائرمنيلرين بيرگه فعاليتي نتيجهسينده حياتا كئچيريلميش، و ايكي يوز ايل اؤنجه ۱۹-جو يوزايلليگين اوللرينه قاييدير. بئله كی ۱۸۲۷-جي ايلده ايروان شهرينده تخميناْ ۱۱٫۰۰۰ آذربايجان توركو و ۱۰٫۰۰۰ ائرمنی ياشاييردی. دئمک شهرين بير كوچهسی ائرمنی محلهسی ساييليردی. باتی آذربايجاندا( قوندارما ائرمنيستان) بوتون شهر و كندلرين ياشايانلاری تورکلردن عبارت و ايروان آذربايجانين باشكندی ايدی. ۱۸۲۸-جی ايلدن باشلاياق تزار روسياسی حؤكومتي دونيا ائرمنيلرينی وئرگی آلمادان روسيايا كؤچمگی طلب ائتديلر، آنجاق روسيانين باشقا ولايتلرينه يوخ! اونلاری ايروان شهرينده يئرلشدیرمگه باشلاديلار . تورکلری ايسه زورلا قازاخيستان چؤللرينه كؤچورتدولر. ايرواندا ائرمنیلرين چوخالماسییلا ائرمنی شهری اعلان ائديب، موختاريت وئريب و آذربايجانين باشكندينی ايرواندان باكیيا آپارديلار. بئلهليکله ايلک آذربايجان شهری ائرمنیلشدي. سونرالار تورپاقلاريميزی قيرتا-قيرتا ائرمنیلره باغيشلاييب، ايلک ائرمنی دؤولتينی قورماغا مووفق اولدولار. آذربايجانين ايسه قارا گونلری ائله بورادان باشلادی. ائرمني داشناقلاری كومونيست ماسكاسی آلتيندا روسلارين حيمايهسی ايله آذربايجانلیلارا ديوان توتدولار، ايكی دفعه اليفباميز دييشیلدی. شوروینين داغيلماسينا آز قالميش باتی يؤنلو سووئتلر پرزدنتی ميخاييل قورباچوف اويدورما گلاسنوست- پروسترويكا( يئني دن قورما و آشكارليق) آدلی ايكیليک سياستی ايله آذربايجانلیلاری سویقيريما معروض قوياراق ۲۰ يانوار فاجيعهسینين يارانماسینين سببكاری اولدو، آنجاق ائرمنیلرين گؤزونو ده پولهين اولمادی. ائرمنيستان دؤولتی، ملی اوردو قورماغا باشلادی، آذربايجان ايسه سووئت اوردوسونا اينانيردی. بونون گوناهی بير باشا عبدالرحمان وزيروف و آياز موطلباوفون اوزرينه دوشور. ابولفضل ائلچیبی باشدا اولماقلا خالق جبههسی و موساواتچیلار هارای چكيردیلر بيزه ملی اوردو گركدير و ائرمنيستان هر بير آذربایجانلی عاييلهسينی زورلا ائرمنيستاندان كؤچوردوكجه بيز ده قاراباغدان ائرمنیلردن كؤچوروب اورادا يئرلشديرک. چوخ تاْسوف كي او واختكي اقتدار بونا امكان وئرمهدی. ائرمنيستان چوخ راحاتليقلا ائتنيک تميزلهمه آپاريب و ۵۰۰٫۰۰۰ دن آرتيق آذربايجانلينی كؤچوردوکدن سونرا، قاراباغ ائرمنیلری اعتراض يوروشلری كئچيريب، آذربايجان تركيبيندن چيخيب ائرمنيستانا بيرلشمگی طلب ائتديلر. نهايت روس و ائرمنی بيرلشمهلرینين كؤمگی ايله ١۹۹۲-جی ایلده فئورالین ۲۶-سینا کئچن گئجه تاریخده آنالوگو چوخ آز اولان عصرین ان دهشتلی و قددارجاسینا تؤردیلن سویقیریمی یعنی خوجالی سویقيريمی تؤرديلدی.
♦️خوجالی شهرینده ۷٫۰۰۰ اهالی یاشاییردی. خوجالی انسانلاری بوتؤولوکله يانديريلیب و شهری ترک ائتمگه چالیشان اهالی ایسه داغلارا مئشهلره قاچاراق یئنه هر طرفده سیلاحلی ائرمنی ایشغالچیلاری اولدوغوندان چوخ ساییلی قیز، گلین و اهالی ائرمنی قووهلرینه اسیر دوشموشدور.
♦️خوجالیدا جینایتکار ائرمنی قوشونلارینین وحشیلیگی نتیجهسینده ۶۱۳ نفر اؤلدورولموش، ۴۸۷ نفر شیکست اولموش، ۱۲۷۵ دینج اهلی قوجا، اوشاق و قادینلار اسیر گؤتورولرک عاقیلا سیغماز ائرمنی ظولمونه معروض قالمیشدیر. او گئجه تاريخين ان چيركين فاجيعهسی ياراندی. بو فاجيعهنين آردی كسيلمهدن تورپاقلاریمیزین ۲۰ فايزی ایشغال ائديليب، بير ميليوندان آرتيق انسانين حياتی قاچقين حياتينا چئوريلدی.
کانون آذربایجانشناسی دانشگاه تبریز
@Ato_tabrizu
✍️ آیسان نوریزاد
♦️آذربايجانليلاری سویقيريم ائتمک روسلار و ائرمنيلرين بيرگه فعاليتي نتيجهسينده حياتا كئچيريلميش، و ايكي يوز ايل اؤنجه ۱۹-جو يوزايلليگين اوللرينه قاييدير. بئله كی ۱۸۲۷-جي ايلده ايروان شهرينده تخميناْ ۱۱٫۰۰۰ آذربايجان توركو و ۱۰٫۰۰۰ ائرمنی ياشاييردی. دئمک شهرين بير كوچهسی ائرمنی محلهسی ساييليردی. باتی آذربايجاندا( قوندارما ائرمنيستان) بوتون شهر و كندلرين ياشايانلاری تورکلردن عبارت و ايروان آذربايجانين باشكندی ايدی. ۱۸۲۸-جی ايلدن باشلاياق تزار روسياسی حؤكومتي دونيا ائرمنيلرينی وئرگی آلمادان روسيايا كؤچمگی طلب ائتديلر، آنجاق روسيانين باشقا ولايتلرينه يوخ! اونلاری ايروان شهرينده يئرلشدیرمگه باشلاديلار . تورکلری ايسه زورلا قازاخيستان چؤللرينه كؤچورتدولر. ايرواندا ائرمنیلرين چوخالماسییلا ائرمنی شهری اعلان ائديب، موختاريت وئريب و آذربايجانين باشكندينی ايرواندان باكیيا آپارديلار. بئلهليکله ايلک آذربايجان شهری ائرمنیلشدي. سونرالار تورپاقلاريميزی قيرتا-قيرتا ائرمنیلره باغيشلاييب، ايلک ائرمنی دؤولتينی قورماغا مووفق اولدولار. آذربايجانين ايسه قارا گونلری ائله بورادان باشلادی. ائرمني داشناقلاری كومونيست ماسكاسی آلتيندا روسلارين حيمايهسی ايله آذربايجانلیلارا ديوان توتدولار، ايكی دفعه اليفباميز دييشیلدی. شوروینين داغيلماسينا آز قالميش باتی يؤنلو سووئتلر پرزدنتی ميخاييل قورباچوف اويدورما گلاسنوست- پروسترويكا( يئني دن قورما و آشكارليق) آدلی ايكیليک سياستی ايله آذربايجانلیلاری سویقيريما معروض قوياراق ۲۰ يانوار فاجيعهسینين يارانماسینين سببكاری اولدو، آنجاق ائرمنیلرين گؤزونو ده پولهين اولمادی. ائرمنيستان دؤولتی، ملی اوردو قورماغا باشلادی، آذربايجان ايسه سووئت اوردوسونا اينانيردی. بونون گوناهی بير باشا عبدالرحمان وزيروف و آياز موطلباوفون اوزرينه دوشور. ابولفضل ائلچیبی باشدا اولماقلا خالق جبههسی و موساواتچیلار هارای چكيردیلر بيزه ملی اوردو گركدير و ائرمنيستان هر بير آذربایجانلی عاييلهسينی زورلا ائرمنيستاندان كؤچوردوكجه بيز ده قاراباغدان ائرمنیلردن كؤچوروب اورادا يئرلشديرک. چوخ تاْسوف كي او واختكي اقتدار بونا امكان وئرمهدی. ائرمنيستان چوخ راحاتليقلا ائتنيک تميزلهمه آپاريب و ۵۰۰٫۰۰۰ دن آرتيق آذربايجانلينی كؤچوردوکدن سونرا، قاراباغ ائرمنیلری اعتراض يوروشلری كئچيريب، آذربايجان تركيبيندن چيخيب ائرمنيستانا بيرلشمگی طلب ائتديلر. نهايت روس و ائرمنی بيرلشمهلرینين كؤمگی ايله ١۹۹۲-جی ایلده فئورالین ۲۶-سینا کئچن گئجه تاریخده آنالوگو چوخ آز اولان عصرین ان دهشتلی و قددارجاسینا تؤردیلن سویقیریمی یعنی خوجالی سویقيريمی تؤرديلدی.
♦️خوجالی شهرینده ۷٫۰۰۰ اهالی یاشاییردی. خوجالی انسانلاری بوتؤولوکله يانديريلیب و شهری ترک ائتمگه چالیشان اهالی ایسه داغلارا مئشهلره قاچاراق یئنه هر طرفده سیلاحلی ائرمنی ایشغالچیلاری اولدوغوندان چوخ ساییلی قیز، گلین و اهالی ائرمنی قووهلرینه اسیر دوشموشدور.
♦️خوجالیدا جینایتکار ائرمنی قوشونلارینین وحشیلیگی نتیجهسینده ۶۱۳ نفر اؤلدورولموش، ۴۸۷ نفر شیکست اولموش، ۱۲۷۵ دینج اهلی قوجا، اوشاق و قادینلار اسیر گؤتورولرک عاقیلا سیغماز ائرمنی ظولمونه معروض قالمیشدیر. او گئجه تاريخين ان چيركين فاجيعهسی ياراندی. بو فاجيعهنين آردی كسيلمهدن تورپاقلاریمیزین ۲۰ فايزی ایشغال ائديليب، بير ميليوندان آرتيق انسانين حياتی قاچقين حياتينا چئوريلدی.
کانون آذربایجانشناسی دانشگاه تبریز
@Ato_tabrizu
مردم هر کشوری مسئول اعمال دولتشان هستند.
✍️ مهران سلیمانی
♦️رابطه مردم با دولت در یک کشور، از جنبهای بسیار شبیه رابطه والدین با فرزند در یک خانواده است. دولتِ خوب، به مثابه یک فرزند خوب برای والدینش، مایه مباهات و آبروی مردمش است و برعکس. البته با اینکه رفتار فرد در داخل و خارج از خانه متأثر از همدیگر است، اما این رفتار فرزند با اشخاص خارج از خانواده است که به عنوان نماینده آن خانواده بیشتر مورد توجه اشخاص قرار گرفته و چگونگی آن اهمیت مییابد، به گونهای که اگر فرزند خانواده در کوچه و محله باعث آزار و اذیت ساکنین شود، همسایهها والدین او را مسئول چنین رفتاری خواهند دانست. برای همسایهها اصلا مهم نیست که فرزند، داخل خانه با والدینش چه رفتاری دارد و آیا مطابق نظر ایشان عمل میکند یا خیر. حداکثر واکنش این است که اگر متوجه رفتار نامناسب فرزند با خانوادهاش شوند، در حد چند جمله او را نصیحت کنند. اما رفتار و کردار فرزند در محله برای ساکنین مهم است البته به شکلی که هرگونه رفتار او را معلول عملکرد پدر و مادر در تربیت این فرزند خواهند دانست و این والدین هستند که مواخذه خواهند شد، به نحوی که والدین حتی اگر خودشان از رفتار بد فرزند با خانواده به جان آمده باشند هم باید مسئولانه پاسخگوی رفتار وی در خارج از خانه باشند.
♦️دولتِ یک کشور، حاصل عملکرد سیاسی یک ملت در طول تاریخ است، حتی اگر ناخواسته در مسیری برخلاف میل آن ملت حرکت کرده باشد. به بیانی برخلاف این ذهنیت که «دولت، صاحب و ولی مردمش است» که در برخی جوامع ترویج یافته، طبق فلسفه وجودی دولت، این مردماند که صاحب و ولی دولتشان هستند. بنابراین علاوه بر اینکه باید مراقب اعمال دولت در داخل کشور و برقراری آزادی و دموکراسی از جانب او بوده و حقوق خودشان را از دستنشاندهشان (دولت) طلب کنند، مسئول اعمال دولت در امور بینالملل هم هستند. برای مردم سایر کشورها اهمیتی ندارد که یک دولت با مردمش چه رفتاری دارد، دموکراتیک عمل میکند یا دیکتاتوری؟، صدای اعتراض مردمش را میشنود یا به شدت سرکوبشان میکند؟ اگر هم خبری از اوضاع نابهسامان اقتصادی و سیاسیِ چنین کشوری بشنوند، یا تنها مطالعهاش خواهند کرد که از چنین دولت و ملتی درس سیاست بگیرند و یا به ابراز تأسف بسنده میکنند. اما اگر دولتی در خارج از مرزهای کشورش ظلمی روا دارد و حق کشور و ملت دیگری را پایمال کند، مردم جهان تمایزی بین دولت و مردمِ چنین کشوری قائل نخواهند بود و در دشنام و نفرینهایشان «نامِ» آن کشور را خطاب قرار خواهند داد.
♦️یک دولت در هر مجمعی که شرکت میکند، هر سخنی که در مجامع بینالمللی میراند، هر قرارداد و تفاهمنامهای که امضا میکند و... به عنوان کارکُن یا در درجهی والا، به عنوان نماینده مردمِ آن کشور جلوه میکند. لذا اگر دولتی رفتار مناسبی در سطح بینالملل ندارد، مردمش فرصتِ تمسخرِ او را ندارند و فوراً باید به فکر چاره باشند، یا اگر دولتشان حقی را در خارج از کشور ناحق کرده، اگر مردم نتوانند جلوی دولتشان را بگیرند، حداقل مسئولند که حق پایمال شده را جبران کنند. چنین وظیفهای ورای وظیفه مردم در اصلاح یا بهبود دولت جهت آسایش خودشان است.
♦️مسئول بودنِ مردم در قبال دولتشان نه جایی نوشته شده و نه قانونی در این خصوص وجود دارد. وجود چنین مسئولیتی را دلیلِ اساسیِ تشکیل دولت به عنوان نماینده مردم، و همچنین شرط شهروند بودن به عنوان عضوی از جامعه بشری کره زمین، در عین بودنِ عضوی از مردم کشورِ خود، به ما گوشزد میکند، که متأسفانه با روند سیاسی حاکم بر جوامع امروزی، علیالخصوص جوامعی که در آنها دولت بر ملت اعمال قدرت میکند، اغلب نادیده گرفته میشود.

کانون آذربایجانشناسی دانشگاه تبریز
@Ato_tabrizu
✍️ مهران سلیمانی
♦️رابطه مردم با دولت در یک کشور، از جنبهای بسیار شبیه رابطه والدین با فرزند در یک خانواده است. دولتِ خوب، به مثابه یک فرزند خوب برای والدینش، مایه مباهات و آبروی مردمش است و برعکس. البته با اینکه رفتار فرد در داخل و خارج از خانه متأثر از همدیگر است، اما این رفتار فرزند با اشخاص خارج از خانواده است که به عنوان نماینده آن خانواده بیشتر مورد توجه اشخاص قرار گرفته و چگونگی آن اهمیت مییابد، به گونهای که اگر فرزند خانواده در کوچه و محله باعث آزار و اذیت ساکنین شود، همسایهها والدین او را مسئول چنین رفتاری خواهند دانست. برای همسایهها اصلا مهم نیست که فرزند، داخل خانه با والدینش چه رفتاری دارد و آیا مطابق نظر ایشان عمل میکند یا خیر. حداکثر واکنش این است که اگر متوجه رفتار نامناسب فرزند با خانوادهاش شوند، در حد چند جمله او را نصیحت کنند. اما رفتار و کردار فرزند در محله برای ساکنین مهم است البته به شکلی که هرگونه رفتار او را معلول عملکرد پدر و مادر در تربیت این فرزند خواهند دانست و این والدین هستند که مواخذه خواهند شد، به نحوی که والدین حتی اگر خودشان از رفتار بد فرزند با خانواده به جان آمده باشند هم باید مسئولانه پاسخگوی رفتار وی در خارج از خانه باشند.
♦️دولتِ یک کشور، حاصل عملکرد سیاسی یک ملت در طول تاریخ است، حتی اگر ناخواسته در مسیری برخلاف میل آن ملت حرکت کرده باشد. به بیانی برخلاف این ذهنیت که «دولت، صاحب و ولی مردمش است» که در برخی جوامع ترویج یافته، طبق فلسفه وجودی دولت، این مردماند که صاحب و ولی دولتشان هستند. بنابراین علاوه بر اینکه باید مراقب اعمال دولت در داخل کشور و برقراری آزادی و دموکراسی از جانب او بوده و حقوق خودشان را از دستنشاندهشان (دولت) طلب کنند، مسئول اعمال دولت در امور بینالملل هم هستند. برای مردم سایر کشورها اهمیتی ندارد که یک دولت با مردمش چه رفتاری دارد، دموکراتیک عمل میکند یا دیکتاتوری؟، صدای اعتراض مردمش را میشنود یا به شدت سرکوبشان میکند؟ اگر هم خبری از اوضاع نابهسامان اقتصادی و سیاسیِ چنین کشوری بشنوند، یا تنها مطالعهاش خواهند کرد که از چنین دولت و ملتی درس سیاست بگیرند و یا به ابراز تأسف بسنده میکنند. اما اگر دولتی در خارج از مرزهای کشورش ظلمی روا دارد و حق کشور و ملت دیگری را پایمال کند، مردم جهان تمایزی بین دولت و مردمِ چنین کشوری قائل نخواهند بود و در دشنام و نفرینهایشان «نامِ» آن کشور را خطاب قرار خواهند داد.
♦️یک دولت در هر مجمعی که شرکت میکند، هر سخنی که در مجامع بینالمللی میراند، هر قرارداد و تفاهمنامهای که امضا میکند و... به عنوان کارکُن یا در درجهی والا، به عنوان نماینده مردمِ آن کشور جلوه میکند. لذا اگر دولتی رفتار مناسبی در سطح بینالملل ندارد، مردمش فرصتِ تمسخرِ او را ندارند و فوراً باید به فکر چاره باشند، یا اگر دولتشان حقی را در خارج از کشور ناحق کرده، اگر مردم نتوانند جلوی دولتشان را بگیرند، حداقل مسئولند که حق پایمال شده را جبران کنند. چنین وظیفهای ورای وظیفه مردم در اصلاح یا بهبود دولت جهت آسایش خودشان است.
♦️مسئول بودنِ مردم در قبال دولتشان نه جایی نوشته شده و نه قانونی در این خصوص وجود دارد. وجود چنین مسئولیتی را دلیلِ اساسیِ تشکیل دولت به عنوان نماینده مردم، و همچنین شرط شهروند بودن به عنوان عضوی از جامعه بشری کره زمین، در عین بودنِ عضوی از مردم کشورِ خود، به ما گوشزد میکند، که متأسفانه با روند سیاسی حاکم بر جوامع امروزی، علیالخصوص جوامعی که در آنها دولت بر ملت اعمال قدرت میکند، اغلب نادیده گرفته میشود.

کانون آذربایجانشناسی دانشگاه تبریز
@Ato_tabrizu
💎نگاهی بر تاریخ جنبش دانشجویی آذربایجان
(قسمت اول)
✍️حسین ادیبان
(جامعه شناس و فعال دانشجویی دهه ۸۰)
♦️ ۱۹ اردیبهشت سال ۱۳۷۴ دانشجویان دانشگاه تبریز در اعتراض به پرسشنامه سازمان صدا و سیما که در تهران بین شهروندان پخش شده بود دست به اعتراض و تحصن زدند. در نسلهای بعدی فعالین جنبش دانشجویی، چنین روزی را روز دانشجوی آذربایجان نامیده و هرساله به پاسداشت این روز برنامههایی اجرا میگردد. در پرسشنامه مزبور از شهروندان تهرانی چنین سوالاتی پرسیده شده بود!!!
- آیا حاضرید دخترتان را به یک ترک بدهید؟
- آیا حاضرید با یک ترک همسایه شوید؟....
♦️اما سابقه جنبش دانشجویی آذربایجان به دههها پیش برمیگردد. بنظر نگارنده با توجه به نحوه فعالیت، اهداف، مفاهیم، ابزار، گسترش جغرافیایی و نیز نقاط عطف روی داده در جنبش، میتوان تاریخچه جنبش دانشجویی آذربایجان را به دورههای زیر تقسیم نمود:
۱. اولین نمودهای جنبش:
از زمان تاسیس دانشگاه در آذربایجان در دوره حکومت فرقه دموکرات آذربایجان، بواسطه حضور دانشجو در این نهاد، جنبش دانشجویی نیز شکل گرفت. از اولین حرکات این جنبش میتوان به تحصن و اعتراض دانشجویان دانشگاه آذربایجان به تعطیلی دانشگاه پس از ۲۱ آذر ۱۳۲۵ و شکست حرکت و حکومت مردمی در آذربایجان بود. این تحصن قدمت حرکات دانشجویی را در این منطقه نشان میدهد.
۲. سالهای قبل از انقلاب:
در دهههای بعدی، محدوده فعالیت این جنبش به خارج از سرزمین آذربایجان تسرّی پیدا کرد. دیگر، این تفکّر دانشجوی آذربایجانی بود که قلمرو جنبش را تعریف میکرد. در دهههای ۱۳۴۰ و ۵۰ نشانههای حضور و فعالیت جنبش دانشجویی آذربایجان را در دانشگاههای تهران و اروپا میتوان یافت. دانشجویان آذربایجانی با انتشار مجلهها و شرکت در سمینارهای دانشجویی که بر ضد حکومت پهلوی شکل گرفته بود موضع و موجودیت خود را بیان میداشتند. در داخل ایران نیز در دانشگاههای متعددی نمایندگان فکری این جنبش مشغول فعالیت و تبلیغ و پیشبُرد آرمانهای جنبش بودند.
۳. سالهای اول بعد از انقلاب:
در سالهای اول بعد از انقلاب اسلامی نیز فشارهای فعالین جنبش دانشجویی آذربایجان در گنجاندن اصولی همچون اصل ۱۵ قانون اساسی موءثر واقع گردیدند. در عین حال فعالان این جنبش به نشر آرمانهای آن در قالب نشریهها اقدام مینمودند.
۴. سالهای بعد از جنگ تا ۱۹ اردیبهشت ۱۳۷۴:
بعد از جنگ ۸ساله و با آرام گردیدن و گشایش نسبی فضای سیاسی، امکان رشد و فعالیت برای فعالین جنبش دانشجویی آذربایجان بوجود آمد. در این دوره، دانشجویان با فعالین دانشجویی و ملی قبل از انقلاب اسلامی ارتباطات مستمر داشتند. یکی از مهمترین علل خلق این ارتباطات، پیوند زدن بین تاریخ معاصر با مسائل و شرایط موجود جامعه بود. از عمده موضوعاتی که با نسل جدید دانشجویی در میان گذارده شد میتوان به مفاهیم تاریخی و هویتی، زبان و ادبیات آذربایجان و موسیقی آذربایجانی اشاره کرد. فعالین دانشجویی در این سالها و عمدتا در دانشگاههای داخل منطقه آذربایجان با ارتباطات مستمر به شبکهسازی و بازتولید مفاهیم جنبش دانشجویی آذربایجان پرداختند. نقطه عطف این جنبش را در ۱۹ اردیبهشت سال ۷۴ میتوان دید.
۵. از ۱۹ اردیبهشت ۷۴ تا آخر دهه ۱۳۷۰:
بعد از این تاریخ، فعالین دانشجویی با توجه به شرایط و مسائل موجود فعالیتهای خود را به زمینههای متعدد و متنوعی گسترش دادند. در اواخر دهه ۷۰ با انجمنها، تشکیلات دانشجویی، نشریات پرشمار و فعالیتهای دیگری همچون برگزاری کنسرتها و تورهای بازدید از اماکن تاریخی و هویتی روبرو میشویم. از دیگر شاخصههای مهم این دوره گسترش جنبش به دانشگاههای خارج از منطقه آذربایجان و تهران بود.
ادامه متن 👇
کانون آذربایجانشناسی دانشگاه تبریز
@Ato_tabrizu
(قسمت اول)
✍️حسین ادیبان
(جامعه شناس و فعال دانشجویی دهه ۸۰)
♦️ ۱۹ اردیبهشت سال ۱۳۷۴ دانشجویان دانشگاه تبریز در اعتراض به پرسشنامه سازمان صدا و سیما که در تهران بین شهروندان پخش شده بود دست به اعتراض و تحصن زدند. در نسلهای بعدی فعالین جنبش دانشجویی، چنین روزی را روز دانشجوی آذربایجان نامیده و هرساله به پاسداشت این روز برنامههایی اجرا میگردد. در پرسشنامه مزبور از شهروندان تهرانی چنین سوالاتی پرسیده شده بود!!!
- آیا حاضرید دخترتان را به یک ترک بدهید؟
- آیا حاضرید با یک ترک همسایه شوید؟....
♦️اما سابقه جنبش دانشجویی آذربایجان به دههها پیش برمیگردد. بنظر نگارنده با توجه به نحوه فعالیت، اهداف، مفاهیم، ابزار، گسترش جغرافیایی و نیز نقاط عطف روی داده در جنبش، میتوان تاریخچه جنبش دانشجویی آذربایجان را به دورههای زیر تقسیم نمود:
۱. اولین نمودهای جنبش:
از زمان تاسیس دانشگاه در آذربایجان در دوره حکومت فرقه دموکرات آذربایجان، بواسطه حضور دانشجو در این نهاد، جنبش دانشجویی نیز شکل گرفت. از اولین حرکات این جنبش میتوان به تحصن و اعتراض دانشجویان دانشگاه آذربایجان به تعطیلی دانشگاه پس از ۲۱ آذر ۱۳۲۵ و شکست حرکت و حکومت مردمی در آذربایجان بود. این تحصن قدمت حرکات دانشجویی را در این منطقه نشان میدهد.
۲. سالهای قبل از انقلاب:
در دهههای بعدی، محدوده فعالیت این جنبش به خارج از سرزمین آذربایجان تسرّی پیدا کرد. دیگر، این تفکّر دانشجوی آذربایجانی بود که قلمرو جنبش را تعریف میکرد. در دهههای ۱۳۴۰ و ۵۰ نشانههای حضور و فعالیت جنبش دانشجویی آذربایجان را در دانشگاههای تهران و اروپا میتوان یافت. دانشجویان آذربایجانی با انتشار مجلهها و شرکت در سمینارهای دانشجویی که بر ضد حکومت پهلوی شکل گرفته بود موضع و موجودیت خود را بیان میداشتند. در داخل ایران نیز در دانشگاههای متعددی نمایندگان فکری این جنبش مشغول فعالیت و تبلیغ و پیشبُرد آرمانهای جنبش بودند.
۳. سالهای اول بعد از انقلاب:
در سالهای اول بعد از انقلاب اسلامی نیز فشارهای فعالین جنبش دانشجویی آذربایجان در گنجاندن اصولی همچون اصل ۱۵ قانون اساسی موءثر واقع گردیدند. در عین حال فعالان این جنبش به نشر آرمانهای آن در قالب نشریهها اقدام مینمودند.
۴. سالهای بعد از جنگ تا ۱۹ اردیبهشت ۱۳۷۴:
بعد از جنگ ۸ساله و با آرام گردیدن و گشایش نسبی فضای سیاسی، امکان رشد و فعالیت برای فعالین جنبش دانشجویی آذربایجان بوجود آمد. در این دوره، دانشجویان با فعالین دانشجویی و ملی قبل از انقلاب اسلامی ارتباطات مستمر داشتند. یکی از مهمترین علل خلق این ارتباطات، پیوند زدن بین تاریخ معاصر با مسائل و شرایط موجود جامعه بود. از عمده موضوعاتی که با نسل جدید دانشجویی در میان گذارده شد میتوان به مفاهیم تاریخی و هویتی، زبان و ادبیات آذربایجان و موسیقی آذربایجانی اشاره کرد. فعالین دانشجویی در این سالها و عمدتا در دانشگاههای داخل منطقه آذربایجان با ارتباطات مستمر به شبکهسازی و بازتولید مفاهیم جنبش دانشجویی آذربایجان پرداختند. نقطه عطف این جنبش را در ۱۹ اردیبهشت سال ۷۴ میتوان دید.
۵. از ۱۹ اردیبهشت ۷۴ تا آخر دهه ۱۳۷۰:
بعد از این تاریخ، فعالین دانشجویی با توجه به شرایط و مسائل موجود فعالیتهای خود را به زمینههای متعدد و متنوعی گسترش دادند. در اواخر دهه ۷۰ با انجمنها، تشکیلات دانشجویی، نشریات پرشمار و فعالیتهای دیگری همچون برگزاری کنسرتها و تورهای بازدید از اماکن تاریخی و هویتی روبرو میشویم. از دیگر شاخصههای مهم این دوره گسترش جنبش به دانشگاههای خارج از منطقه آذربایجان و تهران بود.
ادامه متن 👇
کانون آذربایجانشناسی دانشگاه تبریز
@Ato_tabrizu
ادامه متن 👇
💎نگاهی بر تاریخ جنبش دانشجویی آذربایجان
(قسمت دوم و پایانی)
✍️حسین ادیبان
(جامعه شناس و فعال دانشجویی دهه ۸۰)
۶. نیمه اول دهه ۱۳۸۰:
در نیمه نخست دهه ۸۰ فعالیتهای ذکر شده در دوره قبل شدت بیشتری یافت. با گسترش تعداد دانشگاهها و نیز تعداد دانشجویان، بر فعالیت و گستره جنبش دانشجویی آذربایجان بشدت افزوده شد. در اواخر نیمه نخست دهه ۸۰ دیگر در هر شهر کوچک و بزرگی، دانشجویان آذربایجانی با انواع و اقسام فعالیتها در دانشگاهها جنبش را پیش میبردند. از شاخصههای مهم این دوره میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- افزایش تصاعدی در تعداد فعالین دانشجویی. بنحوی که بنظر نگارنده در این دوره صدها هزار فعال دانشجویی وجود داشت.
- وجود فعالین دانشجویی در تمامی شهرهای کوچک و بزرگ منطقه آذربایجان و حتی اکثریت روستاهای آن.
- ارتباط مستقیم فعالین دانشجویی با مردم عادی و پخش و اشاعه تفکرات جنبش دانشجویی به جنبش ملّی آذربایجان.
- شروع استفاده گسترده از ابزار اینترنت در جنبش
که در نتیجه این شاخصهها نقطه عطف دومی در تاریخ این جنبش پدید میآید:
با توهین به ملت آذربایجان در یک کاریکاتور در روزنامه ارگان رسمی دولت، ابتدا جنبش دانشجویی در دانشگاهها دست به تحصن و اعتراض زده و سپس بفاصله اندکی، این اعتراضات به سرتاسر شهرهای منطقه آذربایجان اشاعه پیدا میکند.
۷. از خرداد ۸۵ تا اوایل دهه ۱۳۹۰ :
بعد از این رویداد بزرگ، تا دو سال بعد فعالیتهای جنبش با همان شدت ادامه یافت. اما در سالهای ۱۳۸۷ و بعد از آن با فشار زیاد بر فعالین دانشجویی، از شدت فعالیتهای جنبش کاسته شد. در نتیجه این امر، فعالیتهای نظری در جنبش افزایش یافت. در این سالها علاوه بر فشار از طرف نهاد دانشگاه، از سوی برخی سازمانها و گروههای موجود در جنبش ملی آذربایجان نیز اجحافاتی بر جنبش دانشجویی آذربایجان صورت گرفت. در این سالها کشمکش بین نیروهای فعال خارج از دانشگاه و داخل دانشگاه افزایش یافت.
افزایش در استفاده از رسانههای جمعی مجازی از دیگر مشخصههای این دوره میباشد.
۸. از اوایل دهه ۱۳۹۰ تاکنون:
بعد از کشمکشهای فراوان بین فعالین جنبش دانشجویی با افراد خارج از دانشگاه که قصد نفوذ و دیکته افکار خود بر جنبش دانشجویی را داشتند، جنبش دانشجویی توانست از این مرحله با سربلندی عبور کرده و مستقل بودن خود از هر نوع فکر تحمیلی و غیرانتقادی را به اثبات رساند. با توجه به گشایش نسبی در فضای سیاسی در این دهه، جنبش با فعالیتهایی که اکثرا نمود فرهنگی و نظری داشته به فعالیت خود ادامه داده و میدهد. در این دوره، جنبش دانشجویی آذربایجان همچون جنبشهای اجتماعی موجود در کشورهای دیگر، از رسانههای مجازی حداکثر بهره را میبَرد. حتی میتوان گفت که اکثر فعالیتهای دانشجویی در این فضا صورت میگیرد.
♦️بدیهی است که نوشته حاضر نیم نگاهی بر تاریخ این جنبش است و جنبش مذکور بلحاظ تاریخی ابعاد بسیاری دارد که حتما از نظر و قلم نگارنده سهوا بدور مانده است. از دیگر سو اطلاعات بکار رفته در متن و طبقه بندی صورت گرفته، برمبنای ارتباطات نگارنده با نسلهای پیشین و پسین خود در بین فعالین دانشجویی است.
📌در نوشتههای بعدی سعی خواهم کرد به زوایای دیگر این جنبش پرداخته و به جوابهایی در مورد سوالات زیر دست یابم:
۱. با استناد به چه شاخصه هایی، این حرکات دانشجویی را میتوان جنبش نامید؟
۲. چه تفاوتی بین جنبش دانشجویی آذربایجان و جنبش دانشجویی ایران وجود دارد؟
۳. چه شباهتها و تفاوتهایی بین جنبش دانشجویی آذربایجان با جنبشهای دانشجویی کشورهای توسعهیافته وجود دارد؟
۴. جوهره اصلی و محور تفکر در جنبش دانشجویی آذربایجان چه بوده و هست؟
کانون آذربایجانشناسی دانشگاه تبریز
@Ato_tabrizu
💎نگاهی بر تاریخ جنبش دانشجویی آذربایجان
(قسمت دوم و پایانی)
✍️حسین ادیبان
(جامعه شناس و فعال دانشجویی دهه ۸۰)
۶. نیمه اول دهه ۱۳۸۰:
در نیمه نخست دهه ۸۰ فعالیتهای ذکر شده در دوره قبل شدت بیشتری یافت. با گسترش تعداد دانشگاهها و نیز تعداد دانشجویان، بر فعالیت و گستره جنبش دانشجویی آذربایجان بشدت افزوده شد. در اواخر نیمه نخست دهه ۸۰ دیگر در هر شهر کوچک و بزرگی، دانشجویان آذربایجانی با انواع و اقسام فعالیتها در دانشگاهها جنبش را پیش میبردند. از شاخصههای مهم این دوره میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- افزایش تصاعدی در تعداد فعالین دانشجویی. بنحوی که بنظر نگارنده در این دوره صدها هزار فعال دانشجویی وجود داشت.
- وجود فعالین دانشجویی در تمامی شهرهای کوچک و بزرگ منطقه آذربایجان و حتی اکثریت روستاهای آن.
- ارتباط مستقیم فعالین دانشجویی با مردم عادی و پخش و اشاعه تفکرات جنبش دانشجویی به جنبش ملّی آذربایجان.
- شروع استفاده گسترده از ابزار اینترنت در جنبش
که در نتیجه این شاخصهها نقطه عطف دومی در تاریخ این جنبش پدید میآید:
با توهین به ملت آذربایجان در یک کاریکاتور در روزنامه ارگان رسمی دولت، ابتدا جنبش دانشجویی در دانشگاهها دست به تحصن و اعتراض زده و سپس بفاصله اندکی، این اعتراضات به سرتاسر شهرهای منطقه آذربایجان اشاعه پیدا میکند.
۷. از خرداد ۸۵ تا اوایل دهه ۱۳۹۰ :
بعد از این رویداد بزرگ، تا دو سال بعد فعالیتهای جنبش با همان شدت ادامه یافت. اما در سالهای ۱۳۸۷ و بعد از آن با فشار زیاد بر فعالین دانشجویی، از شدت فعالیتهای جنبش کاسته شد. در نتیجه این امر، فعالیتهای نظری در جنبش افزایش یافت. در این سالها علاوه بر فشار از طرف نهاد دانشگاه، از سوی برخی سازمانها و گروههای موجود در جنبش ملی آذربایجان نیز اجحافاتی بر جنبش دانشجویی آذربایجان صورت گرفت. در این سالها کشمکش بین نیروهای فعال خارج از دانشگاه و داخل دانشگاه افزایش یافت.
افزایش در استفاده از رسانههای جمعی مجازی از دیگر مشخصههای این دوره میباشد.
۸. از اوایل دهه ۱۳۹۰ تاکنون:
بعد از کشمکشهای فراوان بین فعالین جنبش دانشجویی با افراد خارج از دانشگاه که قصد نفوذ و دیکته افکار خود بر جنبش دانشجویی را داشتند، جنبش دانشجویی توانست از این مرحله با سربلندی عبور کرده و مستقل بودن خود از هر نوع فکر تحمیلی و غیرانتقادی را به اثبات رساند. با توجه به گشایش نسبی در فضای سیاسی در این دهه، جنبش با فعالیتهایی که اکثرا نمود فرهنگی و نظری داشته به فعالیت خود ادامه داده و میدهد. در این دوره، جنبش دانشجویی آذربایجان همچون جنبشهای اجتماعی موجود در کشورهای دیگر، از رسانههای مجازی حداکثر بهره را میبَرد. حتی میتوان گفت که اکثر فعالیتهای دانشجویی در این فضا صورت میگیرد.
♦️بدیهی است که نوشته حاضر نیم نگاهی بر تاریخ این جنبش است و جنبش مذکور بلحاظ تاریخی ابعاد بسیاری دارد که حتما از نظر و قلم نگارنده سهوا بدور مانده است. از دیگر سو اطلاعات بکار رفته در متن و طبقه بندی صورت گرفته، برمبنای ارتباطات نگارنده با نسلهای پیشین و پسین خود در بین فعالین دانشجویی است.
📌در نوشتههای بعدی سعی خواهم کرد به زوایای دیگر این جنبش پرداخته و به جوابهایی در مورد سوالات زیر دست یابم:
۱. با استناد به چه شاخصه هایی، این حرکات دانشجویی را میتوان جنبش نامید؟
۲. چه تفاوتی بین جنبش دانشجویی آذربایجان و جنبش دانشجویی ایران وجود دارد؟
۳. چه شباهتها و تفاوتهایی بین جنبش دانشجویی آذربایجان با جنبشهای دانشجویی کشورهای توسعهیافته وجود دارد؟
۴. جوهره اصلی و محور تفکر در جنبش دانشجویی آذربایجان چه بوده و هست؟
کانون آذربایجانشناسی دانشگاه تبریز
@Ato_tabrizu
#کئچیریلمیشلر
📣 دانشجویان دانشگاه تبریز، در " نمایشگاه کتاب آذربایجان " منتظر حضورتان هستیم!
🌐 زمان: ۱۷ الی ۲۱ اردیبهشت هر روز از ساعت ۹ الی ۱۷
🌐 مکان: دانشگاه تبریز، ساختمان مرکزی، نگارخانه شهید آوینی
#هر_بیر_اؤیرنجی_بیر_بیتیک
#آزربایجان_بیتیک_سرگیسی
#تبریز_بیلیم_یوردو
#آزربایجان_تانیتیم_اوجاغی
📚کانون آذربایجانشناسی دانشگاه تبریز
@Ato_tabrizu
🆔instagram:ato_tabrizu
📣 دانشجویان دانشگاه تبریز، در " نمایشگاه کتاب آذربایجان " منتظر حضورتان هستیم!
🌐 زمان: ۱۷ الی ۲۱ اردیبهشت هر روز از ساعت ۹ الی ۱۷
🌐 مکان: دانشگاه تبریز، ساختمان مرکزی، نگارخانه شهید آوینی
#هر_بیر_اؤیرنجی_بیر_بیتیک
#آزربایجان_بیتیک_سرگیسی
#تبریز_بیلیم_یوردو
#آزربایجان_تانیتیم_اوجاغی
📚کانون آذربایجانشناسی دانشگاه تبریز
@Ato_tabrizu
🆔instagram:ato_tabrizu