group-telegram.com/ba_haghighat/397
Last Update:
وصیتنامهی اَنَس جمال الشریف،
راوی شهید حقیقت در غزه:
«این وصیت من است، و آخرین نوشتهام.
اگر این واژگان من به شما رسید، بدانید که اسرائیل در کشتن من و خاموش کردن صدایم توفیق یافته.
در آغاز، سلام بر شما و رحمت خدا و برکتهای او.
خداوند میداند که من آنچه از سعی و توان داشتم را بذل کردم تا پشتیبان و صدایی باشم برای فرزندان مردمم، از آن زمان که در کوچهها و خیابانهای اردوگاه پناهندگان جبالیا چشم به جهان گشودم. و آرزویم آن بود که خداوند عمرم را طولانی کند تا همراه با خانواده و عزیزانم به شهر اصلیمان، عَسقَلان اشغالی، المَجدَل، بازگردیم. اما مشیت خداوند مقدم بود و حکم او نافذ.
درد را با تمام جزییاتش زیستهام، و رنج و فقدان را بارها چشیدهام، و با این وجود هرگز در رساندن حقیقت، همانگونه که هست، بدون فریبکاری یا تحریف، کوتاهی نکردم. باشد که خداوند شاهد باشد بر کسانی که سکوت کردند و کسانی که کشتن ما را پذیرفتند، و کسانی که نَفَسهای ما را گروگان گرفتند و پارهپارههای کودکان و زنان ما هیچ تکانی در دلهایشان ایجاد نکرد و کشتاری را که بیش از یکسالونیم است که بر مردم ما روا داشته شده را متوقف نکردند.
شما را وصیت میکنم به فلسطین، که گوهر تاج مسلمانان و تپش قلب هر آزادهای در این جهان است.
شما را وصیت میکنم به مردمش، و به کودکان کوچک ستمکشیدهاش، که عمر به آنها اجازه نداد که رؤیا ببافند و در امان و در سلام زندگی کنند.
پیکرهای پاکشان با هزاران تُن بمب و موشک اسرائیل خُرد شد و پارهپارههایشان بر دیوارها متلاشی گشت و پراکنده گردید.
شما را وصیت میکنم که بَندها خاموشتان نکند، و مرزها شما را بازنایستاند، و پلهایی باشید به سوی آزادی سرزمین و بندگان ساکن آن، تا که خورشید کرامت و آزادی بر سرزمین غصبشدهی ما بتابد.
شما را وصیت میکنم به نیکی در حق خانوادهام،
شما را وصیت میکنم به نور چشمم، دختر عزیزم شام، که روزگار مهلتم نداد که چنانکه جانم میطلبید، بزرگ شدندش را تماشا کنم.
و شما را وصیت میکنم به پسر دلبندم صلاح، که دلم میخواست یاریگر و همراه راهش باشم تا آنگاه که نیرومند شود و بارِ اندوه را از من بردارد و رسالت را تکمیل کند.
شما را به مادر محبوبم سفارش میکنم، که به برکت دعای او بود که بدانچه رسیدم رسیدم، و دعاهای او دژ من بود و نور او چراغ راهم. به پیشگاه خدا دعا میکنم که دلش را استحکام بخشد و به واسطهی من بهترین اجر را به او عطا کند.
و همچنین شما را وصیت میکنم به رفیق عمرم، همسر محبوبم اُم صلاح، بیان؛ که جنگ، ما را برای روزها و ماههای طولانی از هم جدا کرد، اما او بر عهد خود ماند؛ پایدار، همچون تنهی درخت زیتونی که خم نمیشود، شکیبا و حسابکننده با خدا، که با تمام نیرو و ایمان، امانت را در غیاب من به دوش کشید.
شما را وصیت میکنم که پیرامون آنان را بگیرید، و پس از خداوند عزیز و باشکوه، پشتیبان ایشان باشید.
اگر بمیرم، به حالی میمیرم که بر اصول خود استوار بودهام، و خداوند را شاهد میگیرم که به قضای او خشنودم، به دیدارش باور دارم، و یقین دارم که آنچه نزد خداست نیکوتر و ماناتر است.
معبودا، مرا در میان شهیدان بپذیر، و گناهان گذشته و آیندهام را بیامرز، و خون مرا نوری بدار که راه آزادی را برای مردمم و خانوادهام روشن میدارد. اگر کوتاهی کردم مرا ببخشید، و برایم به دعا رحمت طلب کنید، که من بر عهد ماندم، و نه [عهدم را] تغییر دادم و نه تبدیل کردم.
غزه را فراموش نکنید...
و دعاهای نیکویتان برای آمرزش و پذیرش مرا از یاد نبرید.
06.04.2025»
BY با حقیقت
Warning: Undefined variable $i in /var/www/group-telegram/post.php on line 260
Share with your friend now:
group-telegram.com/ba_haghighat/397