group-telegram.com/bijanabdolkarimi/14280
Last Update:
ود:
---
## فردید، حساسیت متن و خطای منبعگریزیِ علمی
جناب آقای محدثی،
نقد علمی نه با اتهامزنی به منتقد آغاز میشود و نه با کفبینیِ متنی که خوانده نشده. اگر قرار است از فردید سخن بگویید، پیش از هرچیز باید به دیدار خود آثارش بروید؛ شاید آنگاه دریابید که «دیدارشناسی» او، نه برچسبی برای پوسترهای ایدئولوژیک، بلکه تلاشی برای صورتبندی بومی در برابر چهارصد سال دیدارشناسی غربی است.
از منظر پژوهش علمی، انتساب یک گزاره دستکم سه شرط دارد:
۱. سند معتبر — منبع روشن، قابلارجاع و دارای اعتبار علمی.
۲. صحت نقل قول — بیان عین عبارت ثبتشده، بیافزودن یا کاستن.
۳. احراز انتساب — اطمینان از اینکه سخن، مستقیماً از خود گوینده است.
اینکه شما بدون تأمین این شروط و صرفاً بر اساس شنیدهها یا فضای عمومی، فردید را «ایدئولوگ انقلاب اسلامی» بخوانید، نه تنها بر امانت علمی خدشه میاندازد، بلکه با افزودن این استناد، کار را خرابتر کرده است؛ گویی نمیدانید ـ یا نمیخواهید بپذیرید ـ که «ایدئولوگ» و «رهبر سیاسی» با «پروژه فلسفی–معرفتی» دو مقوله متفاوتاند. این خلط، همان خطای بزرگی است که با چند جمله ژورنالیستی و ماستمالی مفهومی نمیتوان پنهانش کرد.
بگذریم که اظهر من الشمس است که «ایدئولوگ» صرفاً تعریف و جایگاهش در رهبری سیاسی معنا دارد؛ حال آنکه فردید، فارغ از هر نقد و ستایشی، در سپهر یک پروژهٔ فلسفی–معرفتی قرار میگیرد، نه در مقام رهبری سیاسی. از یک استاد دانشگاه علوم اجتماعی انتظار میرود که به این تفاوت بدیهی واقف باشد، نه آنکه این خطا را یا از سر بیدقتی مرتکب شود، یا با همسانسازی مغالطهآمیز و نمونهای روشن از *Red Herring* (مغالطهٔ انحرافی / پرت کردن حواس)، موضوع را به عرصهای دیگر بکشانَد تا ظاهراً معتبر جلوه کند.
دوم آنکه خودِ استناد شما به این نکته که فردید بهدلیل وسواس و حساسیت فلسفی–متنی از انتشار نوشتههایش خودداری میکرد، در واقع مهر تأییدی است بر اینکه او به دقیقبودن و گنجاندن دیدگاهش در کلمات وسواس داشت. در فلسفه، «متن» بنیادیترین ابزار کار است؛ حتی در ترجمه، متن اصلی و ترجمه در کنار یکدیگر عرضه میشوند، و اگر از طریق زبان واسطه یا متن غیرمستقیم باشد، هر سه نسخه ارائه میشود. این اصل برای کسی که حتی آشنایی مقدماتی با فلسفه دارد، روشن و بینیاز از توضیح است. بنابراین حساسیت فردید ـ که خود به آن اشاره کردهاید ـ دقیقاً بیان ضرورتِ تصریح به *دست دوم بودن* منبع را نشان میدهد، نه نادیده گرفتنش را.
در کار علمی، حتی اگر ناگزیر از استفادهٔ منبع درجهدو باشید، مجاز نیستید واسطه بودن آن را پنهان کنید. این انتخاب سبکی نیست؛ ضرورت روششناختی است. نادیدهگرفتن این اصل، کار را از مسیر پژوهش آکادمیک به جادهٔ ژورنالیسم میاندازد.
و در پایان، تنها یک طعنه برای ذوق خواننده میماند:
> از همه عجیبتر و البته بسی…
> خود گویی و خود خندی، عجب مرد هنرمندی.
---
نویسنده: مهرداد کاشانی
---
BY بیژن عبدالکریمی
Warning: Undefined variable $i in /var/www/group-telegram/post.php on line 260
Share with your friend now:
group-telegram.com/bijanabdolkarimi/14280