#نکته_های_نگارشی
#ریشه_شناسی_عامیانه
✳️ یکی از پدیدههای جالب در مطالعهٔ تاریخی زبان، ریشهشناسی عامیانه است که آن را از نظر نمودهایش میتوان به دو نوع تقسیم کرد:
❇️ در نوعِ اول، اهالی زبان، بر اساس حدسِ غیرموثقِ خود راجع به ریشه یا معنای یک کلمه، صورتِ گفتاری یا نوشتاریِ آن را تغییر میدهند.
❇️ در نوع دوم، اهالی زبان، تنها گمانی ناصحیح راجع به ریشه یا معنای یک کلمه دارند اما این گمان تأثیری بر تلفظ یا املای آن کلمه ندارد.
طبعاً تشخیصِ نوع دومِ ریشهشناسی عامیانه بسیار دشوار و گاهی غیرممکن است و بنابراین در زبانشناسی بر نوعِ اول تأکید میشود. «کجدار و مریض» (بهجای کجدار و مریز)، «قایمموشک» (بهجای قایمباشک)، «کشتی کج» (بهجای کشتی کچ)، خفهخون (احتمالاً بهجای خفقان)، «پیش قاضی و معلقبازی» (بهجای پیش غازی و معلقبازی) و «ملالغتی» (بهجای ملانقطی) از نمونههای اعلای ریشهشناسی عامیانه در زبان فارسی هستند.
◀️ یکی از نمونههای متأخرِ ریشهشناسی عامیانه، کاربردِ پهباد بهجای پهپاد (اختصارِ «پرندهٔ هدایتپذیر از دور») است احتمالاً به دلیل اینکه اهالی زبان گمان میکنند این کلمه باید به «باد» مربوط باشد.
همچنین چند ماه پیش که در حال بازی مافیا بودیم، یکی از نمونههای «فوریِ» این فرایند را شاهد بودم. در این بازی، گاهی برای کلمهٔ «مافیا»، فعلِ جمع به کار میبردیم، مثلاً «مافیا دارن خودشون رو لو میدن». بعضی بازیکنها فکر کردند که مافیا جمعِ کلمهٔ «مافی» است و بلافاصله شروع کردند به استفاده از این کلمهٔ دوم: «فلانی حتماً یه مافیه». این اتفاق برای کلماتی مثل «کالباسا» و «واکسا» که از زبان روسی وارد فارسی شدهاند نیز رخ داده است؛ یعنی فارسیزبانان گمان کردهاند این کلمات جمع هستند و از روی آنها کلمات «کالباس» و «واکس» را ساختهاند. البته بدیهی است تا هنگامی که کلمهٔ «مافی» از سوی عموم به کار نرود، نمیتوان آن را نمونهای از ریشهشناسی عامیانه دانست، اما بههرحال سازوکارِ ریشهشناسی عامیانه را میتوان در همین نمونههای موردی مشاهده کرد.
@molavi_asar_o_afkar
@makhzanenokatenegarshi_virayashi
#ریشه_شناسی_عامیانه
✳️ یکی از پدیدههای جالب در مطالعهٔ تاریخی زبان، ریشهشناسی عامیانه است که آن را از نظر نمودهایش میتوان به دو نوع تقسیم کرد:
❇️ در نوعِ اول، اهالی زبان، بر اساس حدسِ غیرموثقِ خود راجع به ریشه یا معنای یک کلمه، صورتِ گفتاری یا نوشتاریِ آن را تغییر میدهند.
❇️ در نوع دوم، اهالی زبان، تنها گمانی ناصحیح راجع به ریشه یا معنای یک کلمه دارند اما این گمان تأثیری بر تلفظ یا املای آن کلمه ندارد.
طبعاً تشخیصِ نوع دومِ ریشهشناسی عامیانه بسیار دشوار و گاهی غیرممکن است و بنابراین در زبانشناسی بر نوعِ اول تأکید میشود. «کجدار و مریض» (بهجای کجدار و مریز)، «قایمموشک» (بهجای قایمباشک)، «کشتی کج» (بهجای کشتی کچ)، خفهخون (احتمالاً بهجای خفقان)، «پیش قاضی و معلقبازی» (بهجای پیش غازی و معلقبازی) و «ملالغتی» (بهجای ملانقطی) از نمونههای اعلای ریشهشناسی عامیانه در زبان فارسی هستند.
◀️ یکی از نمونههای متأخرِ ریشهشناسی عامیانه، کاربردِ پهباد بهجای پهپاد (اختصارِ «پرندهٔ هدایتپذیر از دور») است احتمالاً به دلیل اینکه اهالی زبان گمان میکنند این کلمه باید به «باد» مربوط باشد.
همچنین چند ماه پیش که در حال بازی مافیا بودیم، یکی از نمونههای «فوریِ» این فرایند را شاهد بودم. در این بازی، گاهی برای کلمهٔ «مافیا»، فعلِ جمع به کار میبردیم، مثلاً «مافیا دارن خودشون رو لو میدن». بعضی بازیکنها فکر کردند که مافیا جمعِ کلمهٔ «مافی» است و بلافاصله شروع کردند به استفاده از این کلمهٔ دوم: «فلانی حتماً یه مافیه». این اتفاق برای کلماتی مثل «کالباسا» و «واکسا» که از زبان روسی وارد فارسی شدهاند نیز رخ داده است؛ یعنی فارسیزبانان گمان کردهاند این کلمات جمع هستند و از روی آنها کلمات «کالباس» و «واکس» را ساختهاند. البته بدیهی است تا هنگامی که کلمهٔ «مافی» از سوی عموم به کار نرود، نمیتوان آن را نمونهای از ریشهشناسی عامیانه دانست، اما بههرحال سازوکارِ ریشهشناسی عامیانه را میتوان در همین نمونههای موردی مشاهده کرد.
@molavi_asar_o_afkar
@makhzanenokatenegarshi_virayashi
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
✳️ مجموعه های کانال های زیر مجموعه ی گروه سیری در آثار و افکار حضرت مولانا
============
ابر گروه سیری در آثار و افکار مولانا و آثار دیگر بزرگان ادب عرفانی در این باره
گروهی در جهت معرفی آثار و افکار حضرت جلال الدین محمدبلخی ( مولانا )
@molavi_asar_o_afkar
===================
نکات ناب تربیتی
کانالی پر از مطالب تربیتی و اخلاقی و مناجات های عاشقانه و عارفانه
@nokatetarbiyati
==================
مخزن نکات نگارشی ؛ ویرایشی و دستوری
کانالی برای بیان نکات نگارشی ؛ ویرایشی و دستوری؛ کانالی برای نیاز امروز افراد جامعه ی ایرانی برای درست نویسی متون فارسی
@makhzanenokatenegarshi_virayashi
==============
فردوس سخن
کانالی برای بیان نکات و مطالب درسی ؛ نمونه سوال امتحانی ؛ نکات درسی مقطع یک و دو دبیرستان و مطالب ادبی و اطلاعات عمومی
@ferdosesokhan
=================
عاشقانه های نزار قبانی
نزار قبانی دیپلمات، شاعر و ناشر سوری بود. نزار قبانی با شعرهای عاشقانهاش مشهور است؛ زن و عشق موضوع اصلی شعر اوست
@nezar_asheghaneha
====================
نجواهای عاشقانه ی یک زن ( غاده السمان )
غادة السمان (متولد ۱۹۴۲ -دمشق) نویسنده و ادیب زن اهل سوریه است. وی یکی از بنیانگذاران شعر نو در ادبیات عرب بهشمار می رود.
@ghadat_asheghaneha
====================
موزيك كانال
محلي براي عرضه آهنگ هاي پاپ از خوانندگان محبوب كشور و مداحي ها و ويس هاي برگزيده مذهبي ؛ به ما بپيونديد و كانال ما را تبليغ كنيد
@muzic_canal
==================
مثل آباد( داستان ها و ریشه های ضرب المثل های زبان فارسی)
کانالی برای داستان ها و کاربرد ضرب المثل های رایج در زبان فارسی که از گروه ها و کانال های مختلف جمع آوری شده است .
@zarbolmaslhaefarsi
==================
مخزن کتاب های pdf ادبی
مخزنی برای نسخه های الکترونیکی کتب ادبی
@pdf_kotob_e_adabi
==================
مخزن گروه سیری در آثار و افکار مولانا
با عضویت در کانال مخزن گروه سیری در آثار و افکار مولانا؛ از آرشیو مطالب گروه بهره ببرید .
@mazhzan_molana
=================
فارسی و نگارش فنی و حرفه ای و کار و دانش
فارسی و نگارش۱و۲و۳ رشتههای فنی و حرفهای و کار و دانش ؛ مباحث درسی ؛ نمونه سوالات امتحانی و جزوه های درسی
@farsionegaresh_fanni
===============
گروه فارسی و نگارش فنی و حرفه ای و کار و دانش
فارسی و نگارش۱و۲و۳ رشتههای فنی و حرفهای و کار و دانش ؛ مباحث درسی ؛ نمونه سوالات امتحانی و جزوه های درسی
@farsionegaresh_fanni_gr
=================
مخزن سوالات زبان فارسی و نگارش و فنون ادبی
مخزنی از سوالات به صورت ورد(word) ؛ pdf؛ مجموعه سوالات نهایی ؛ بخش به بخش و آزمون آنلاین ، از دروس زبان فارسی و نگارش و فارسی و نگارش فنی و حرفه ای و کار ودانش و فنون ادبی از همه گروه ها و کانال ها
سری به این کانال بزنید:
@makhzanesoalatedoroseadabi
======================
گروه نوای چکاوک ( شعر و نثر و متون ادبي و نثر آهنگين )
گروهی برای ارسال شعرها و نثرهای زیبای فارسی و متون های زیبای ادبی و نثرهای آهنگین فارسی
@nava_e_chakavak
===================
حافظ شیرین سخن
حافظ حافظه ماست ، ز هر دری سخن در باره حافظ و غزلیاتش
@hafez_e_shirin_sokhan
====================
ابر گروه مجمع دبیران ادبیات دوره متوسطه اول
گروهی به جهت بررسی و هماهنگی در دروس ادبیات فارسی متوسطه دوره اول
@majmaedabiraneadabiatdoreaval
======================
مخزن گروه دبیران ادبیات متوسطه اول
محلی برای ذخیره مطالب درسی درس های نگارش و ادبیات فارسی متوسطه اول
@makhzan_e_doroseadabiatedoreaval
================
اصلاحِ اشعارِ جعلیِ شاعران
این کانال با هدف معرفی و درحد امکان اصلاح اشعار
جعلی تشکیل شده است
تراوش کی کند از طبع موزون، شعر ناموزون
کسی نشنیده از سنجیدگان حرف نسنجیده
#مخلصکاشاشانی
@molavi_asar_o_afkar
@eslah_e_ashaar_e_jaali_e_shaeran
=============
ابر گروه مجمع دبیران ادبیات متوسطه دوم
دبیران محترم ، این گروه به جهت بررسی و هماهنگی در دروس ادبیات فارسی متوسطه دوم تشکیل گردید . این گروه مختص دبیران عزیز می باشد.
@dabiraneadbiatemotevasetedovom
=============
راه ارتباطی اعضای کانال ها با آدمین ها :
Admin :
@mollasadeghi
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
عزیزان همراه
مجموعه این گروهها و کانالها تحت حمایت و هدایت گروه سیری در آثار و افکار مولانا شکل گرفته و اداره میشود.
لطفا از برداشت و ارسال هرگونه مطلب و فایلی از این کانالها بدون لینک اختصاصی آن خودداری بفرمایید.
✳️ مجموعه های کانال های زیر مجموعه ی گروه سیری در آثار و افکار حضرت مولانا
============
ابر گروه سیری در آثار و افکار مولانا و آثار دیگر بزرگان ادب عرفانی در این باره
گروهی در جهت معرفی آثار و افکار حضرت جلال الدین محمدبلخی ( مولانا )
@molavi_asar_o_afkar
===================
نکات ناب تربیتی
کانالی پر از مطالب تربیتی و اخلاقی و مناجات های عاشقانه و عارفانه
@nokatetarbiyati
==================
مخزن نکات نگارشی ؛ ویرایشی و دستوری
کانالی برای بیان نکات نگارشی ؛ ویرایشی و دستوری؛ کانالی برای نیاز امروز افراد جامعه ی ایرانی برای درست نویسی متون فارسی
@makhzanenokatenegarshi_virayashi
==============
فردوس سخن
کانالی برای بیان نکات و مطالب درسی ؛ نمونه سوال امتحانی ؛ نکات درسی مقطع یک و دو دبیرستان و مطالب ادبی و اطلاعات عمومی
@ferdosesokhan
=================
عاشقانه های نزار قبانی
نزار قبانی دیپلمات، شاعر و ناشر سوری بود. نزار قبانی با شعرهای عاشقانهاش مشهور است؛ زن و عشق موضوع اصلی شعر اوست
@nezar_asheghaneha
====================
نجواهای عاشقانه ی یک زن ( غاده السمان )
غادة السمان (متولد ۱۹۴۲ -دمشق) نویسنده و ادیب زن اهل سوریه است. وی یکی از بنیانگذاران شعر نو در ادبیات عرب بهشمار می رود.
@ghadat_asheghaneha
====================
موزيك كانال
محلي براي عرضه آهنگ هاي پاپ از خوانندگان محبوب كشور و مداحي ها و ويس هاي برگزيده مذهبي ؛ به ما بپيونديد و كانال ما را تبليغ كنيد
@muzic_canal
==================
مثل آباد( داستان ها و ریشه های ضرب المثل های زبان فارسی)
کانالی برای داستان ها و کاربرد ضرب المثل های رایج در زبان فارسی که از گروه ها و کانال های مختلف جمع آوری شده است .
@zarbolmaslhaefarsi
==================
مخزن کتاب های pdf ادبی
مخزنی برای نسخه های الکترونیکی کتب ادبی
@pdf_kotob_e_adabi
==================
مخزن گروه سیری در آثار و افکار مولانا
با عضویت در کانال مخزن گروه سیری در آثار و افکار مولانا؛ از آرشیو مطالب گروه بهره ببرید .
@mazhzan_molana
=================
فارسی و نگارش فنی و حرفه ای و کار و دانش
فارسی و نگارش۱و۲و۳ رشتههای فنی و حرفهای و کار و دانش ؛ مباحث درسی ؛ نمونه سوالات امتحانی و جزوه های درسی
@farsionegaresh_fanni
===============
گروه فارسی و نگارش فنی و حرفه ای و کار و دانش
فارسی و نگارش۱و۲و۳ رشتههای فنی و حرفهای و کار و دانش ؛ مباحث درسی ؛ نمونه سوالات امتحانی و جزوه های درسی
@farsionegaresh_fanni_gr
=================
مخزن سوالات زبان فارسی و نگارش و فنون ادبی
مخزنی از سوالات به صورت ورد(word) ؛ pdf؛ مجموعه سوالات نهایی ؛ بخش به بخش و آزمون آنلاین ، از دروس زبان فارسی و نگارش و فارسی و نگارش فنی و حرفه ای و کار ودانش و فنون ادبی از همه گروه ها و کانال ها
سری به این کانال بزنید:
@makhzanesoalatedoroseadabi
======================
گروه نوای چکاوک ( شعر و نثر و متون ادبي و نثر آهنگين )
گروهی برای ارسال شعرها و نثرهای زیبای فارسی و متون های زیبای ادبی و نثرهای آهنگین فارسی
@nava_e_chakavak
===================
حافظ شیرین سخن
حافظ حافظه ماست ، ز هر دری سخن در باره حافظ و غزلیاتش
@hafez_e_shirin_sokhan
====================
ابر گروه مجمع دبیران ادبیات دوره متوسطه اول
گروهی به جهت بررسی و هماهنگی در دروس ادبیات فارسی متوسطه دوره اول
@majmaedabiraneadabiatdoreaval
======================
مخزن گروه دبیران ادبیات متوسطه اول
محلی برای ذخیره مطالب درسی درس های نگارش و ادبیات فارسی متوسطه اول
@makhzan_e_doroseadabiatedoreaval
================
اصلاحِ اشعارِ جعلیِ شاعران
این کانال با هدف معرفی و درحد امکان اصلاح اشعار
جعلی تشکیل شده است
تراوش کی کند از طبع موزون، شعر ناموزون
کسی نشنیده از سنجیدگان حرف نسنجیده
#مخلصکاشاشانی
@molavi_asar_o_afkar
@eslah_e_ashaar_e_jaali_e_shaeran
=============
ابر گروه مجمع دبیران ادبیات متوسطه دوم
دبیران محترم ، این گروه به جهت بررسی و هماهنگی در دروس ادبیات فارسی متوسطه دوم تشکیل گردید . این گروه مختص دبیران عزیز می باشد.
@dabiraneadbiatemotevasetedovom
=============
راه ارتباطی اعضای کانال ها با آدمین ها :
Admin :
@mollasadeghi
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
عزیزان همراه
مجموعه این گروهها و کانالها تحت حمایت و هدایت گروه سیری در آثار و افکار مولانا شکل گرفته و اداره میشود.
لطفا از برداشت و ارسال هرگونه مطلب و فایلی از این کانالها بدون لینک اختصاصی آن خودداری بفرمایید.
مخزن کتاب های pdf ادبی
مخزنی برای نسخه های الکترونیکی کتب ادبی
@pdf_kotob_e_adabi
=======================
ابر گروه مجمع دبیران ادبیات دوره متوسطه اول
گروهی به جهت بررسی و هماهنگی در دروس ادبیات فارسی متوسطه دوره اول
@majmaedabiraneadabiatdoreaval
====================
ابر گروه مجمع دبیران ادبیات متوسطه دوم
دبیران محترم ، این گروه به جهت بررسی و هماهنگی در دروس ادبیات فارسی متوسطه دوم تشکیل گردید . این گروه مختص دبیران عزیز می باشد.
@dabiraneadbiatemotevasetedovom
مخزنی برای نسخه های الکترونیکی کتب ادبی
@pdf_kotob_e_adabi
=======================
ابر گروه مجمع دبیران ادبیات دوره متوسطه اول
گروهی به جهت بررسی و هماهنگی در دروس ادبیات فارسی متوسطه دوره اول
@majmaedabiraneadabiatdoreaval
====================
ابر گروه مجمع دبیران ادبیات متوسطه دوم
دبیران محترم ، این گروه به جهت بررسی و هماهنگی در دروس ادبیات فارسی متوسطه دوم تشکیل گردید . این گروه مختص دبیران عزیز می باشد.
@dabiraneadbiatemotevasetedovom
مخزن نکات نگارشی ؛ ویرایشی و دستوری pinned «🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 ✳️ مجموعه های کانال های زیر مجموعه ی گروه سیری در آثار و افکار حضرت مولانا ============ ابر گروه سیری در آثار و افکار مولانا و آثار دیگر بزرگان ادب عرفانی در این باره گروهی در جهت معرفی آثار و افکار حضرت جلال الدین محمدبلخی ( مولانا ) @mo…»
#معنا_شناسی_اصطلاح
#پردهخوانی_یا_پردهگردانی
✳️ یکی از جلوههای هنر نمایشی در آیینهای نمایش مذهبی ایران، پردهخوانی یا پردهگردانی بوده که در طبقهبندی هنرهای کلامی در دستۀ هنرهای مربوط به معرکهگیری قرار میگیرد.
◀️ پردهخوانی یک هنر ترکیبی از چند فن و هنر دیگر مانند فن بیان، هنر قصهگویی یا نقالی، و هنر موسیقایی است و با هنرها و مقولاتی چون سخنوری، نقالی، روضهخوانی، مداحی، تعزیهخوانی و موسیقی آوازی پیوند و خویشاوندی دارد.
از سوی دیگر، هنر و فن پردهخوانی وابسته به هنر شمایلنگاری بود و شمایل رکن ساختاری در بنیانگیری پدیدۀ فن پردهخوانی به شمار میآید.
پردهخوانان بساط معرکهگیری و پردهخوانی را در محل تجمع و گذرهای پر رفت و آمد مردم، مانند چهارسوها و میدانها، کاروانسراها، و در شبهای جمعه بیشتر در گورستانها و صحن حیاط امامزادهها که زایران بیشتری داشتند، میگستردند. پردۀ پوششداری را که لوله کرده بودند باز میکردند و بر دیواری میآویختند و با گرد آمدن و نشستن مردم پای پرده، پوشش را از روی زمینۀ نقش و صورتهای پرده بهتدریج کنار میزدند و به بازگویی داستان مجالس پرده و صورتخوانی یا پردهخوانی میپرداختند.
پیش از آغاز نقل مطلب، برای تمرکز اذهان جمع حاضران به روش سنّتی معمول «پیشواقعهخوانی» میکردند، یعنی چند دهان با آوازی خوش مرثیه یا غزلی میخواندند و بعد چند کلمه در منقبت پیامبر و ائمه بیان میداشتند. آنگاه با مِطرَق یا مِطرَقه (عصا یا چوبدست) به تصویر هریک از شخصیتهای اولیاء و اشقیاء یا مجالس پرده اشاره میکردند و بنابر نقش هر شخصیت و چینش رویدادها در مجالس پرده به نقل داستان و شرح صورتها میپرداختند و «واقعهخوانی» میکردند.
این گروه نقالان پردهخوان در کمال هنرمندی و ورزیدگی با به کار بردن کلمات و اصطلاحهای خاص از زبان زنده و شورانگیز مردم کوچه و بازار نیات و منظور خود را به جمع حاضران القاء میکردند.
پردهخوانی در جامعۀ سنّتی و رمزگرای گذشتۀ ایران کارکرد اجتماعی ـ مذهبی و آموزشی ـ هدایتی بسیار نیرومندی داشت و مانند تعزیهخوانی تأثیر شگرفی در پایا نگه داشتن باورهای دینی در میان اقشار مختلف تودۀ عامۀ مردم ایفا میکرد. پردهخوانی در فرهنگ متحول کنونی ایران، بهویژه در فرهنگ شهرنشینی دیگر نمیتواند همچون گذشته نقش ایفا کند و در میان عامّۀ مردم همان تأثیر پیشین را داشته باشد. این هنر آیینی با این قالب سنّتی همچون شماری دیگر از رفتارها و کنشهای آیینی ـ نمایشی دیگر مانند سخنوری و نقالی از عرصۀ حیات اجتماعی مردم بیرون رفته و در جامعۀ رو به تجدد سنّتگریز امروز ایران، خواهی نخواهی محکوم به فراموشی و زوال است.
❇️ مردمشناسی دین: مناسک و آیینهای مذهبی در ایران، دکتر علی بلوکباشی، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۳، ص ۳۱۵-۳۱۷
@molavi_asar_o_afkar
@makhzanenokatenegarshi_virayashi
#پردهخوانی_یا_پردهگردانی
✳️ یکی از جلوههای هنر نمایشی در آیینهای نمایش مذهبی ایران، پردهخوانی یا پردهگردانی بوده که در طبقهبندی هنرهای کلامی در دستۀ هنرهای مربوط به معرکهگیری قرار میگیرد.
◀️ پردهخوانی یک هنر ترکیبی از چند فن و هنر دیگر مانند فن بیان، هنر قصهگویی یا نقالی، و هنر موسیقایی است و با هنرها و مقولاتی چون سخنوری، نقالی، روضهخوانی، مداحی، تعزیهخوانی و موسیقی آوازی پیوند و خویشاوندی دارد.
از سوی دیگر، هنر و فن پردهخوانی وابسته به هنر شمایلنگاری بود و شمایل رکن ساختاری در بنیانگیری پدیدۀ فن پردهخوانی به شمار میآید.
پردهخوانان بساط معرکهگیری و پردهخوانی را در محل تجمع و گذرهای پر رفت و آمد مردم، مانند چهارسوها و میدانها، کاروانسراها، و در شبهای جمعه بیشتر در گورستانها و صحن حیاط امامزادهها که زایران بیشتری داشتند، میگستردند. پردۀ پوششداری را که لوله کرده بودند باز میکردند و بر دیواری میآویختند و با گرد آمدن و نشستن مردم پای پرده، پوشش را از روی زمینۀ نقش و صورتهای پرده بهتدریج کنار میزدند و به بازگویی داستان مجالس پرده و صورتخوانی یا پردهخوانی میپرداختند.
پیش از آغاز نقل مطلب، برای تمرکز اذهان جمع حاضران به روش سنّتی معمول «پیشواقعهخوانی» میکردند، یعنی چند دهان با آوازی خوش مرثیه یا غزلی میخواندند و بعد چند کلمه در منقبت پیامبر و ائمه بیان میداشتند. آنگاه با مِطرَق یا مِطرَقه (عصا یا چوبدست) به تصویر هریک از شخصیتهای اولیاء و اشقیاء یا مجالس پرده اشاره میکردند و بنابر نقش هر شخصیت و چینش رویدادها در مجالس پرده به نقل داستان و شرح صورتها میپرداختند و «واقعهخوانی» میکردند.
این گروه نقالان پردهخوان در کمال هنرمندی و ورزیدگی با به کار بردن کلمات و اصطلاحهای خاص از زبان زنده و شورانگیز مردم کوچه و بازار نیات و منظور خود را به جمع حاضران القاء میکردند.
پردهخوانی در جامعۀ سنّتی و رمزگرای گذشتۀ ایران کارکرد اجتماعی ـ مذهبی و آموزشی ـ هدایتی بسیار نیرومندی داشت و مانند تعزیهخوانی تأثیر شگرفی در پایا نگه داشتن باورهای دینی در میان اقشار مختلف تودۀ عامۀ مردم ایفا میکرد. پردهخوانی در فرهنگ متحول کنونی ایران، بهویژه در فرهنگ شهرنشینی دیگر نمیتواند همچون گذشته نقش ایفا کند و در میان عامّۀ مردم همان تأثیر پیشین را داشته باشد. این هنر آیینی با این قالب سنّتی همچون شماری دیگر از رفتارها و کنشهای آیینی ـ نمایشی دیگر مانند سخنوری و نقالی از عرصۀ حیات اجتماعی مردم بیرون رفته و در جامعۀ رو به تجدد سنّتگریز امروز ایران، خواهی نخواهی محکوم به فراموشی و زوال است.
❇️ مردمشناسی دین: مناسک و آیینهای مذهبی در ایران، دکتر علی بلوکباشی، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۳، ص ۳۱۵-۳۱۷
@molavi_asar_o_afkar
@makhzanenokatenegarshi_virayashi
#نکته_های_نگارشی
#فلاکس_یا_فلاکس
✳️ فلاکس و فلاسک، احتمالاً از واژه های بحث برانگیز در اکثر پیک نیک ها هستند که در نهایت با بحث و جدلی دوستانه، بدون نتیجه قطعی به فراموشی سپرده می شوند.
❇️ واژه فلاکس، تلفظ نادرست واژه flask (فلاسک) است که از انگلیسی به فارسی وارد شده است و به خاطر قرار گرفتن دو حرف ساکن در کنار یکدیگر و عدم توانایی برخی فارسی زبانان در تلفظ صحیح این نوع کلمات، به شکل فلاکس تلفظ می شود.
◀️ باید بدانیم که فلاکس نوعی ماده روغنی است که در لحیم کاری به کار می رود. این ماده در دمای معمولی میلی به انجام واکنش ندارد ولی با افزایش دما، مانع از شکل گیری اکسیدهای فلزی می شود و سبب راحت شدن جوش کاری و لحیم کاری می شود و منجر به کیفیت اتصالات می شود.
◀️ اما فلاسک در فرهنگ لغت انگلیسی به فارسی به نام قمقمه معنا شده است. در فارسی هم به معنای ظرفی به کار می رود که دمای مایع درون خود را ثابت نگه می دارد و معادل Vacuum flask در زبان انگلیسی است.
◀️ فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی کلمه دَمابان را برای این واژه پیشنهاد کرده است. به نظر شما این کلمه پیشنهاد مناسبی است و توانسته جای خود را میان فارسی زبانان باز کند؟
@molavi_asar_o_afkar
@makhzanenokatenegarshi_virayashi
#فلاکس_یا_فلاکس
✳️ فلاکس و فلاسک، احتمالاً از واژه های بحث برانگیز در اکثر پیک نیک ها هستند که در نهایت با بحث و جدلی دوستانه، بدون نتیجه قطعی به فراموشی سپرده می شوند.
❇️ واژه فلاکس، تلفظ نادرست واژه flask (فلاسک) است که از انگلیسی به فارسی وارد شده است و به خاطر قرار گرفتن دو حرف ساکن در کنار یکدیگر و عدم توانایی برخی فارسی زبانان در تلفظ صحیح این نوع کلمات، به شکل فلاکس تلفظ می شود.
◀️ باید بدانیم که فلاکس نوعی ماده روغنی است که در لحیم کاری به کار می رود. این ماده در دمای معمولی میلی به انجام واکنش ندارد ولی با افزایش دما، مانع از شکل گیری اکسیدهای فلزی می شود و سبب راحت شدن جوش کاری و لحیم کاری می شود و منجر به کیفیت اتصالات می شود.
◀️ اما فلاسک در فرهنگ لغت انگلیسی به فارسی به نام قمقمه معنا شده است. در فارسی هم به معنای ظرفی به کار می رود که دمای مایع درون خود را ثابت نگه می دارد و معادل Vacuum flask در زبان انگلیسی است.
◀️ فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی کلمه دَمابان را برای این واژه پیشنهاد کرده است. به نظر شما این کلمه پیشنهاد مناسبی است و توانسته جای خود را میان فارسی زبانان باز کند؟
@molavi_asar_o_afkar
@makhzanenokatenegarshi_virayashi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#معنا_شناسی_واژه
#اتلوفوبيا
✳️ (اسم | انگلیسی) هراس از نقصان را گويند يا ترس از بهقدرِ كافى خوب نبودن. ترسى شديد از عدم توفيق در كسب كمال در هر يك از كنشها، انديشهها، يا باورهاى فرد.
@molavi_asar_o_afkar
@makhzanenokatenegarshi_virayashi
#اتلوفوبيا
✳️ (اسم | انگلیسی) هراس از نقصان را گويند يا ترس از بهقدرِ كافى خوب نبودن. ترسى شديد از عدم توفيق در كسب كمال در هر يك از كنشها، انديشهها، يا باورهاى فرد.
@molavi_asar_o_afkar
@makhzanenokatenegarshi_virayashi
#معنا_شناسی_واژه
#شوربختانه
✳️ اخیراً لغت «شوربختانه» را زیاد میخوانیم و میشنویم. برابرنهادی است برای کلمۀ متداول و پربسامد «متاسفانه». متضاد «خوشبختانه»، و معادل unfortunately در انگلیسی است.
کسانی که به سرهگرایی گرایش دارند، این لغت را برای پرهیز از کاربرد «متاسفانه» رواج دادهاند. از زبان آنها به زبان رسانهها، و از آنجا به زبان روزمرۀ گفتاری و نوشتاری مردم هم راه یافته است، درحالیکه وزن کلمۀ «شوربختانه» با «متاسفانه» برابر نیست و نمیتواند به جای آن به کار رود.
«شوربختانه» از «متاسفانه» و «بدبختانه» بسیار غلیظتر و سنگینتر است، کمی سایۀ شاعرانه و ادبی هم دارد و مرتبهاش با مرتبۀ «متاسفانه» و حتی «بدبختانه» یکی نیست، لذا کاربرد آن در بافت فارسی معیار گاه کار را به مضحکه میکشاند. مثلاً میتوانید بگویید: «بدبختانه/متاسفانه اینجا تاکسی گیر نمیآید» اما اگر بگویید: «شوربختانه اینجا تاکسی گیر نمیآید» مخاطب را خنداندهاید.
چند مثال از اشعار قدیم نشان میدهد در فارسی از «شوربختی» تا «تاسف» چقدر فاصله است. مثلاً فردوسی میگوید:
یکی را دگر شوربختی بود
نیاز و غم و درد و سختی بود
یعنی جمع چهار عاملِ نیاز، غم، درد و سختی است که شوربختی به بار میآورد.
نظامی هم گفته است:
میزد نفسی به شوربختی
میزیست به صد هزار سختی
یعنی صدهزار سختی که داشته باشی، در شمار شوربختانی.
حالا با چند مثال از تداول کلمۀ «شوربختانه» در زبان رسانهها کجسلیقگی و شمّ ضعیف زبانی را ببینید:
- شوربختانه لاریجانی بیطرفی را در استیضاح فرجیدانا رعایت نکرد. (خبرگزاری دانشجو، 1/6/1393)
- خصوصیسازی، شوربختانه در ده سال گذشته با مشکل مواجه شد. (روزنامۀ انتخاب، 24 آبان 1394)
- شوربختانه هنوز هستند میزبانانی که ارزش سفرۀ افطار را در وسعت مساحت و برخورداری از حداکثر تنوع رنگی سفره میدانند. (سایت خبری قطره، 30 خرداد 1395)
کدامیک از اینها شوربختی است؟! به جای همۀ آنها میتوان گفت «متاسفانه». اینها مایۀ «اسف» میتواند باشد، اما آیا مایۀ «شوربختی» هم هست؟!
آش چنان شور شده که یکی از کاربران وبلاگی که لوازم آرایش و آشپزخانه تبلیغ میکند، نوشته بود:
«سپاس از وبلاگ خوب و طرحهای زیبا و هنرمندانهتون، یک سوال داشتم: لاکهای بلموندا که چند رنگش رو شناسایی کردین، بسیار شیک هستند. شوربختانه در هیچ فروشگاهی در دسترس نیستند»!
شاید به نظر کاربر محترم «شوربختانه» هم، مانند رنگ لاک مورد نظر، «شیک» است و گفتن آن مرتبۀ اجتماعی گوینده را بالاتر میبرد. حتی یکی از مترجمان جوان و خوشقلم و پرکاری که ترجمههای خواندنی و دلچسبی دارد، در توضیح ویدیویی که در فیسبوک همرسان کرده، نوشته است: «شوربختانه این ویدیو زیرنویس فارسی ندارد»!
پرویز ناتل خانلری، استاد صاحبسخن، در «زبانشناسی و زبان فارسی» بهدرستی و با بیانی روشن، به این اشکال اشاره کرده و مینویسد:
«تجاوز و ستم بر حق الفاظ از چند راه صورت گرفته است. یکی عادت به مبالغه، که نزد نویسندگان و شاعران ما رواج فراوان دارد. معمول ماست که همیشه، برای بیان امری یا حالتی، عبارتی بیاوریم که مفهوم آن چندبار شدیدتر از حقیقت واقع باشد.»
مثالهایی که آورده شد، نشان میدهد که «شوربختانه» هم عبارتی است چندبار شدیدتر از حقیقت واقع.
ناگفته نگذاریم که در میان همزبانان افغانستانی نیز این کلمه تداول دارد.
❇️ سایه اقتصادینیا
@molavi_asar_o_afkar
@makhzanenokatenegarshi_virayashi
#شوربختانه
✳️ اخیراً لغت «شوربختانه» را زیاد میخوانیم و میشنویم. برابرنهادی است برای کلمۀ متداول و پربسامد «متاسفانه». متضاد «خوشبختانه»، و معادل unfortunately در انگلیسی است.
کسانی که به سرهگرایی گرایش دارند، این لغت را برای پرهیز از کاربرد «متاسفانه» رواج دادهاند. از زبان آنها به زبان رسانهها، و از آنجا به زبان روزمرۀ گفتاری و نوشتاری مردم هم راه یافته است، درحالیکه وزن کلمۀ «شوربختانه» با «متاسفانه» برابر نیست و نمیتواند به جای آن به کار رود.
«شوربختانه» از «متاسفانه» و «بدبختانه» بسیار غلیظتر و سنگینتر است، کمی سایۀ شاعرانه و ادبی هم دارد و مرتبهاش با مرتبۀ «متاسفانه» و حتی «بدبختانه» یکی نیست، لذا کاربرد آن در بافت فارسی معیار گاه کار را به مضحکه میکشاند. مثلاً میتوانید بگویید: «بدبختانه/متاسفانه اینجا تاکسی گیر نمیآید» اما اگر بگویید: «شوربختانه اینجا تاکسی گیر نمیآید» مخاطب را خنداندهاید.
چند مثال از اشعار قدیم نشان میدهد در فارسی از «شوربختی» تا «تاسف» چقدر فاصله است. مثلاً فردوسی میگوید:
یکی را دگر شوربختی بود
نیاز و غم و درد و سختی بود
یعنی جمع چهار عاملِ نیاز، غم، درد و سختی است که شوربختی به بار میآورد.
نظامی هم گفته است:
میزد نفسی به شوربختی
میزیست به صد هزار سختی
یعنی صدهزار سختی که داشته باشی، در شمار شوربختانی.
حالا با چند مثال از تداول کلمۀ «شوربختانه» در زبان رسانهها کجسلیقگی و شمّ ضعیف زبانی را ببینید:
- شوربختانه لاریجانی بیطرفی را در استیضاح فرجیدانا رعایت نکرد. (خبرگزاری دانشجو، 1/6/1393)
- خصوصیسازی، شوربختانه در ده سال گذشته با مشکل مواجه شد. (روزنامۀ انتخاب، 24 آبان 1394)
- شوربختانه هنوز هستند میزبانانی که ارزش سفرۀ افطار را در وسعت مساحت و برخورداری از حداکثر تنوع رنگی سفره میدانند. (سایت خبری قطره، 30 خرداد 1395)
کدامیک از اینها شوربختی است؟! به جای همۀ آنها میتوان گفت «متاسفانه». اینها مایۀ «اسف» میتواند باشد، اما آیا مایۀ «شوربختی» هم هست؟!
آش چنان شور شده که یکی از کاربران وبلاگی که لوازم آرایش و آشپزخانه تبلیغ میکند، نوشته بود:
«سپاس از وبلاگ خوب و طرحهای زیبا و هنرمندانهتون، یک سوال داشتم: لاکهای بلموندا که چند رنگش رو شناسایی کردین، بسیار شیک هستند. شوربختانه در هیچ فروشگاهی در دسترس نیستند»!
شاید به نظر کاربر محترم «شوربختانه» هم، مانند رنگ لاک مورد نظر، «شیک» است و گفتن آن مرتبۀ اجتماعی گوینده را بالاتر میبرد. حتی یکی از مترجمان جوان و خوشقلم و پرکاری که ترجمههای خواندنی و دلچسبی دارد، در توضیح ویدیویی که در فیسبوک همرسان کرده، نوشته است: «شوربختانه این ویدیو زیرنویس فارسی ندارد»!
پرویز ناتل خانلری، استاد صاحبسخن، در «زبانشناسی و زبان فارسی» بهدرستی و با بیانی روشن، به این اشکال اشاره کرده و مینویسد:
«تجاوز و ستم بر حق الفاظ از چند راه صورت گرفته است. یکی عادت به مبالغه، که نزد نویسندگان و شاعران ما رواج فراوان دارد. معمول ماست که همیشه، برای بیان امری یا حالتی، عبارتی بیاوریم که مفهوم آن چندبار شدیدتر از حقیقت واقع باشد.»
مثالهایی که آورده شد، نشان میدهد که «شوربختانه» هم عبارتی است چندبار شدیدتر از حقیقت واقع.
ناگفته نگذاریم که در میان همزبانان افغانستانی نیز این کلمه تداول دارد.
❇️ سایه اقتصادینیا
@molavi_asar_o_afkar
@makhzanenokatenegarshi_virayashi
#معنا_شناسی_اصطلاح
#غلط_مشهور( و مواردی از آن در زبان فارسی)
✳️ اصطلاح «غلط مشهور» به آن دسته اصطلاحات و لغاتی گفته می شود که با آنکه کاملا نادرست هستند ولی در اثر استفاده زیاد بخشی از زبان ما شده اند و دیگر نمی توان به آسانی آنها را از زبان فارسی حذف کرد در اینجا چند مورد را ذکر می کنیم.
◀️ 1_نام عارف بزرگ قرن سوم هجری حلاج، «حسین» بوده و نام پدرش منصور، یعنی نام کاملش «حسین بن منصور» است که متاسفانه به گونه ای این نام به کار رفته است که گمان می کنیم نام او منصور بوده است، همین اتفاق در مورد نام زکریای رازی هم پیش آمده است چون نام پدرش زکریا بوده و نام خودش محمد بوده است.
◀️ 2_ «دوقلو» یک واژه ی ترکی مرکب است که از دو لفظ «دوق» و «لو» تشکیل شده است و به معنی همزاد است و هیچ ارتباطی با عدد 2 در زبان فارسی ندارد اما متاسفانه برای سه بچه یا چهار بچه که از یک شکم به دنیا می آیند، ما لفظ سه قلو و چهار قلو را به کار می بريم که کاملا اشتباه است.
◀️ 3_ واژه «نیاگان» جمع نیا به معنی جد درست است نه نیاکان. زیرا اصل کلمه نیاگ بوده نه نیاک.
◀️ 4_ «فقدان» یک مصدر عربی است و به معنای گم شدن و نباید در مورد درگذشت شخصی به کار رود.
◀️ 5 _ واژه «رئیس جمهور» غلط است زیرا «جمهور» به معنای «توده ی مردم» در حالی که او رئیس مردم نیست بلکه رئیس نظام جمهوری است که بر کشور حاکم است پس درست آن است که به او گفته شود «رئیس جمهوری».
◀️ 6_واژه «ادبیات» کاملا اشتباه است زیرا ادب کلمه ای فارسی است و نباید با «ات» عربی آنرا جمع بست ولی این واژه آنقدر پر کاربرد است که فکر حذف آن از دایره زبان واقعا غیر ممکن است. باغات، آزمایشات، و...بسیاری دیگر همگی کلمات فارسی هستند که نباید با ات عربی آنرا جمع بست.
◀️ 7_اِن شاء الله که به صورت انشاء ألله معمولا نوشته می شود، اشتباه است زیرا جمله ی «ان شاء الله» از سـه کلمه سـاخته شـده اسـت: اِن ( اگر )، شـاء (بخواهد )، الله (خداوند)، یعنی: اگر خداوند بخواهد. اما جمله ی «انشاء الله» از دو کلمه سـاخته شـده اسـت: اِنشـاء ( آفریدن )، الله ( خدا ) به معنی: خداوند بیافریند، می بینید که از نظر معنای این دو جمله کاملا با هم تفاوت دارند.
@molavi_asar_o_afkar
@makhzanenokatenegarshi_virayashi
#غلط_مشهور( و مواردی از آن در زبان فارسی)
✳️ اصطلاح «غلط مشهور» به آن دسته اصطلاحات و لغاتی گفته می شود که با آنکه کاملا نادرست هستند ولی در اثر استفاده زیاد بخشی از زبان ما شده اند و دیگر نمی توان به آسانی آنها را از زبان فارسی حذف کرد در اینجا چند مورد را ذکر می کنیم.
◀️ 1_نام عارف بزرگ قرن سوم هجری حلاج، «حسین» بوده و نام پدرش منصور، یعنی نام کاملش «حسین بن منصور» است که متاسفانه به گونه ای این نام به کار رفته است که گمان می کنیم نام او منصور بوده است، همین اتفاق در مورد نام زکریای رازی هم پیش آمده است چون نام پدرش زکریا بوده و نام خودش محمد بوده است.
◀️ 2_ «دوقلو» یک واژه ی ترکی مرکب است که از دو لفظ «دوق» و «لو» تشکیل شده است و به معنی همزاد است و هیچ ارتباطی با عدد 2 در زبان فارسی ندارد اما متاسفانه برای سه بچه یا چهار بچه که از یک شکم به دنیا می آیند، ما لفظ سه قلو و چهار قلو را به کار می بريم که کاملا اشتباه است.
◀️ 3_ واژه «نیاگان» جمع نیا به معنی جد درست است نه نیاکان. زیرا اصل کلمه نیاگ بوده نه نیاک.
◀️ 4_ «فقدان» یک مصدر عربی است و به معنای گم شدن و نباید در مورد درگذشت شخصی به کار رود.
◀️ 5 _ واژه «رئیس جمهور» غلط است زیرا «جمهور» به معنای «توده ی مردم» در حالی که او رئیس مردم نیست بلکه رئیس نظام جمهوری است که بر کشور حاکم است پس درست آن است که به او گفته شود «رئیس جمهوری».
◀️ 6_واژه «ادبیات» کاملا اشتباه است زیرا ادب کلمه ای فارسی است و نباید با «ات» عربی آنرا جمع بست ولی این واژه آنقدر پر کاربرد است که فکر حذف آن از دایره زبان واقعا غیر ممکن است. باغات، آزمایشات، و...بسیاری دیگر همگی کلمات فارسی هستند که نباید با ات عربی آنرا جمع بست.
◀️ 7_اِن شاء الله که به صورت انشاء ألله معمولا نوشته می شود، اشتباه است زیرا جمله ی «ان شاء الله» از سـه کلمه سـاخته شـده اسـت: اِن ( اگر )، شـاء (بخواهد )، الله (خداوند)، یعنی: اگر خداوند بخواهد. اما جمله ی «انشاء الله» از دو کلمه سـاخته شـده اسـت: اِنشـاء ( آفریدن )، الله ( خدا ) به معنی: خداوند بیافریند، می بینید که از نظر معنای این دو جمله کاملا با هم تفاوت دارند.
@molavi_asar_o_afkar
@makhzanenokatenegarshi_virayashi
#علائم_نگارشی
#ویرگول
1_ میان عبارت های یک جمله که با درنگ زیباتر وبا مفهوم بهتر خوانده می شوند.
"در سالهای اخیر، زبان فارسی تغییر های زیادی کرده است."
2_ جمله اصلی را از جمله تابعی که معمولا با "و ، اما ولی ، زیرا ، " وامثال آن آغاز میشود جدا می سازد.
"درباره او اطلاع چندانی نداریم ، ولی باید فرد صادقی باشد."
3_ پس از جمله قیدی که بر جمله اصلی مقدم باشد.
"وقتی پی برد که دوستانش اورا تنها گذاشته اند، راه خانه را درپیش گرفت."
4_ جایی که کلمه یا عبارتی به عنوان توضیح ،عطف بیان یا بدل در ضمن جمله یا عباراتی دیگر آورده شود.
"دیروز ، روز عید قربان، به مشهد آمدم."
5_ آنجا که درمورد چند کلمه ،اسناد واحدی داده می شود.
"آب ، غذا و مسکن از لوازم اولیه حیات آدمی محسوب می شود."
6_ برای جدا کردن دو کلمه در جمله ای واحد که احتمال می رود خواننده آنها را با کسره اضافه بخواند.
"برای ایرانی،مسلمان در هرجا گرامی است."
❇️ منبع : کتاب چگونه بنویسیم
نویسنده :علی اعوانی
@molavi_asar_o_afkar
@makhzanenokatenegarshi_virayashi
#ویرگول
1_ میان عبارت های یک جمله که با درنگ زیباتر وبا مفهوم بهتر خوانده می شوند.
"در سالهای اخیر، زبان فارسی تغییر های زیادی کرده است."
2_ جمله اصلی را از جمله تابعی که معمولا با "و ، اما ولی ، زیرا ، " وامثال آن آغاز میشود جدا می سازد.
"درباره او اطلاع چندانی نداریم ، ولی باید فرد صادقی باشد."
3_ پس از جمله قیدی که بر جمله اصلی مقدم باشد.
"وقتی پی برد که دوستانش اورا تنها گذاشته اند، راه خانه را درپیش گرفت."
4_ جایی که کلمه یا عبارتی به عنوان توضیح ،عطف بیان یا بدل در ضمن جمله یا عباراتی دیگر آورده شود.
"دیروز ، روز عید قربان، به مشهد آمدم."
5_ آنجا که درمورد چند کلمه ،اسناد واحدی داده می شود.
"آب ، غذا و مسکن از لوازم اولیه حیات آدمی محسوب می شود."
6_ برای جدا کردن دو کلمه در جمله ای واحد که احتمال می رود خواننده آنها را با کسره اضافه بخواند.
"برای ایرانی،مسلمان در هرجا گرامی است."
❇️ منبع : کتاب چگونه بنویسیم
نویسنده :علی اعوانی
@molavi_asar_o_afkar
@makhzanenokatenegarshi_virayashi
#علائم_نگارشی
#نقطه
✳️ موارد استفاده یا عدم استفاده از علامت نقطه.
1_پس ازپایان جمله های خبری یاانشایی می آید.
"حسن دیروز به مدرسه نرفت."
2_ بعد از حروف اختصاری به کار می رود.
452.ق.م (قبل از میلاد)
م.ت.ج (محمد تقی جعفری)
3_ پس از شماره های ترتیب در سرفصل های متن یا شماره های ارجاعی در پانویس.
1. جامعه شناسی تهدیدها
2. عدل الهی ،ص 78.
4_ بعد از واژه ای که به جای جمله کامل به کار می رود. بله. _ نه. _ چطور.
⛔️تذکر: پس از عنوان کتاب یا مقاله نباید نقطه به کار برد، مانند:
کتابی که دنیا را عوض کرد
⛔️تذکر: هرگاه دوجمله کامل با واو به یکدیگر عطف شوند ،نقطه در پایان جمله دوم گذاشته می شود،مانند:
دلم گرفته بود و هیچ چیز مرا نمی توانست از هجوم خاطره های آزار دهنده برهاند.
❇️ منبع : کتاب چگونه بنویسیم
نویسنده :علی اعوانی
@molavi_asar_o_afkar
@makhzanenokatenegarshi_virayashi
#نقطه
✳️ موارد استفاده یا عدم استفاده از علامت نقطه.
1_پس ازپایان جمله های خبری یاانشایی می آید.
"حسن دیروز به مدرسه نرفت."
2_ بعد از حروف اختصاری به کار می رود.
452.ق.م (قبل از میلاد)
م.ت.ج (محمد تقی جعفری)
3_ پس از شماره های ترتیب در سرفصل های متن یا شماره های ارجاعی در پانویس.
1. جامعه شناسی تهدیدها
2. عدل الهی ،ص 78.
4_ بعد از واژه ای که به جای جمله کامل به کار می رود. بله. _ نه. _ چطور.
⛔️تذکر: پس از عنوان کتاب یا مقاله نباید نقطه به کار برد، مانند:
کتابی که دنیا را عوض کرد
⛔️تذکر: هرگاه دوجمله کامل با واو به یکدیگر عطف شوند ،نقطه در پایان جمله دوم گذاشته می شود،مانند:
دلم گرفته بود و هیچ چیز مرا نمی توانست از هجوم خاطره های آزار دهنده برهاند.
❇️ منبع : کتاب چگونه بنویسیم
نویسنده :علی اعوانی
@molavi_asar_o_afkar
@makhzanenokatenegarshi_virayashi
#ریشه_شناسی
#بنفشه
✳️ آنجا که به فرایند «وندکاهی» اشاره کردم تعریف وند از دید زبان شناسی نیست، بلکه تصوری است که عامه از آن به عنوان وند دارند.
مرحوم اسماعیل سعادت در جلد اول، ص431 دانشنامه زبان و ادبیات فارسی درباره اشتقاق معکوس به همین نکته اشاره کرده.«در اشتقاق معکوس با حذف عنصری که اهل زبان تصور می کنند یک وند است کلمه جدیدی ساخته می شود».
بنده در همان یادداشت، که بدون ویرایش هم هست، پشت بند اصطلاح وندکاهی، «جزءزدایی» را هم آوردم واج /ه/ در بنفشه را تخصصاً جزء دانستم نه وند.
❇️ نکته مهم اینکه گویا در شناخت ریشه و اشتقاق بنفش از بنفشه میان زبانشناسان، فرهنگ نویسان و ریشه شناسان اختلاف فاحش وجود دارد.
بنفشه طبق شواهد ریشه شناسی از زبان پهلوی به فارسی دری با ریخت vanafşak وارد شده است؛ ساخت واژه های وارداتی از پهلوی و اوستایی به هر شکلی بوده در فارسی نو ساده محسوب می شود. به عبارتی بنفشه فارسی همان بنفشک پهلوی است و بر این اساس وندی زایا در آن نیست که مشتق شمرده شود.
واقف هستید که پسوند ــَ ک های پهلوی در فارسی نو ه /ـه شده است.
◀️ درباره بنفش استاد کزازی در نامه باستان ص304 ذیل این واژه صورت پهلوی آن را wanafsh آورده است. این ریخت فارسی میانه از بنفش، این احتمال را پیش می آورد که بنفش از روی بنفشه در فارسی پهلوی ساخته شده باشد. (بنده در یکی از نوشته های پیشینم متذکر شده بودم که بنفش در فارسی نو ساخته شده که قول استاد کزازی آن را نقض می کند.)
آنچه از فرهنگ سخن آورده شده است و دکتر انوری و همکاران وند بنفشه را جدا کرده اند احیاناً به اختلاف میان فرهنگ نویسان بازمی گردد. از زبانشناسان دکتر ایران کلباسی هم در کتاب ساخت اشتقاقی واژه ص106 بنفشه را صفت نسبی مشتق گرفته که وند /e/ گرفته است.
در حالیکه استاد معین که دقت ریشه شناختی مستدل تری دارد در فرهنگ فارسی چنین وندی برای بنفشه نیاورده؛ اما برای زرده و سبزه وند درج کرده است که بیانگر وجود وند اینجا و نفی آن در بنفشه است.
محمد حسن دوست در ص 509 فرهنگ ریشه شناختی صریحاً گفته است که واژه بنفش با اشتقاق معکوس از بنفشه ساخته شده و عین همین اتفاق در زبان آلمانی روی داده. احتمالا نویسندگان فارسی نهم با تکیه بر همین دیدگاه مبحث واژه شناسی مذکور را آورده اند.
دکتر علی نورائی در فرهنگ ریشه شناسی هیچ شکلی پهلوی برای بنفش نیاورده بلکه آن را صرفا در فارسی دری درج کرده، و صرفا صورت پهلوی و اوستایی و ریشه هند و اروپایی برای بنفشه آورده است.
با این تفاصیل بنده این نتیجه را می گیرم طرح مبحث اختلاف برانگیز بنفش و بنفشه در کتاب دوره اول به سرنوشت فلاکت بار مقوله ساخت واژه های «وندی و غیروندی» دچار شده به زودی طومارش پیچیده خواهد شد.
در ادامه منابع و تصاویر تقدیم حضور می شود.
❇️ دکتر محمود علی اصغری از گروه مجمع دبیران ادبیات متوسطه اول
@molavi_asar_o_afkar
@makhzanenokatenegarshi_virayashi
👇👇👇👇
#بنفشه
✳️ آنجا که به فرایند «وندکاهی» اشاره کردم تعریف وند از دید زبان شناسی نیست، بلکه تصوری است که عامه از آن به عنوان وند دارند.
مرحوم اسماعیل سعادت در جلد اول، ص431 دانشنامه زبان و ادبیات فارسی درباره اشتقاق معکوس به همین نکته اشاره کرده.«در اشتقاق معکوس با حذف عنصری که اهل زبان تصور می کنند یک وند است کلمه جدیدی ساخته می شود».
بنده در همان یادداشت، که بدون ویرایش هم هست، پشت بند اصطلاح وندکاهی، «جزءزدایی» را هم آوردم واج /ه/ در بنفشه را تخصصاً جزء دانستم نه وند.
❇️ نکته مهم اینکه گویا در شناخت ریشه و اشتقاق بنفش از بنفشه میان زبانشناسان، فرهنگ نویسان و ریشه شناسان اختلاف فاحش وجود دارد.
بنفشه طبق شواهد ریشه شناسی از زبان پهلوی به فارسی دری با ریخت vanafşak وارد شده است؛ ساخت واژه های وارداتی از پهلوی و اوستایی به هر شکلی بوده در فارسی نو ساده محسوب می شود. به عبارتی بنفشه فارسی همان بنفشک پهلوی است و بر این اساس وندی زایا در آن نیست که مشتق شمرده شود.
واقف هستید که پسوند ــَ ک های پهلوی در فارسی نو ه /ـه شده است.
◀️ درباره بنفش استاد کزازی در نامه باستان ص304 ذیل این واژه صورت پهلوی آن را wanafsh آورده است. این ریخت فارسی میانه از بنفش، این احتمال را پیش می آورد که بنفش از روی بنفشه در فارسی پهلوی ساخته شده باشد. (بنده در یکی از نوشته های پیشینم متذکر شده بودم که بنفش در فارسی نو ساخته شده که قول استاد کزازی آن را نقض می کند.)
آنچه از فرهنگ سخن آورده شده است و دکتر انوری و همکاران وند بنفشه را جدا کرده اند احیاناً به اختلاف میان فرهنگ نویسان بازمی گردد. از زبانشناسان دکتر ایران کلباسی هم در کتاب ساخت اشتقاقی واژه ص106 بنفشه را صفت نسبی مشتق گرفته که وند /e/ گرفته است.
در حالیکه استاد معین که دقت ریشه شناختی مستدل تری دارد در فرهنگ فارسی چنین وندی برای بنفشه نیاورده؛ اما برای زرده و سبزه وند درج کرده است که بیانگر وجود وند اینجا و نفی آن در بنفشه است.
محمد حسن دوست در ص 509 فرهنگ ریشه شناختی صریحاً گفته است که واژه بنفش با اشتقاق معکوس از بنفشه ساخته شده و عین همین اتفاق در زبان آلمانی روی داده. احتمالا نویسندگان فارسی نهم با تکیه بر همین دیدگاه مبحث واژه شناسی مذکور را آورده اند.
دکتر علی نورائی در فرهنگ ریشه شناسی هیچ شکلی پهلوی برای بنفش نیاورده بلکه آن را صرفا در فارسی دری درج کرده، و صرفا صورت پهلوی و اوستایی و ریشه هند و اروپایی برای بنفشه آورده است.
با این تفاصیل بنده این نتیجه را می گیرم طرح مبحث اختلاف برانگیز بنفش و بنفشه در کتاب دوره اول به سرنوشت فلاکت بار مقوله ساخت واژه های «وندی و غیروندی» دچار شده به زودی طومارش پیچیده خواهد شد.
در ادامه منابع و تصاویر تقدیم حضور می شود.
❇️ دکتر محمود علی اصغری از گروه مجمع دبیران ادبیات متوسطه اول
@molavi_asar_o_afkar
@makhzanenokatenegarshi_virayashi
👇👇👇👇
بنفشه بدون هیچ وندی
عنایت دارید که واج داخل کمانک نوع تلفظ است نه وند.
@molavi_asar_o_afkar
@makhzanenokatenegarshi_virayashi
عنایت دارید که واج داخل کمانک نوع تلفظ است نه وند.
@molavi_asar_o_afkar
@makhzanenokatenegarshi_virayashi
#ریشه_شناسی_واژه
#پریشفتن
✳️ واژه ای که در فرهنگ های لغت مدخل نشده، در لغت نامه دهخدا، فرهنگ فارسی معین، فرهنگ بزرگ سخن، برهان قاطع و حاشیه آن، نیامده، همچنین در فرهنگ ریشه شناختی محمد حسن دوست هم چنین مصدر و مشتقاتی چون پریشفته، پریشفتار و... نیست.
❇️ پریشفته را گویا از پریشیدن ساخته اند، آن هم احتمالا نه در متون گذشته بلکه در دوره معاصر در نثرهای گفتاری. حتی چنین مدخلی در فرهنگ فارسی عامیانه استاد نجفی هم نیست.
از این رو تا سندی متقن راجع به این واژه یافت نشود واژه «پریشان» را نه از ریشه پریشفتن که باید از ریشه پریشیدن دانست و پریشفته و پریشفتن را واژه ای ذکر کرد که اهل زبان من عندی ساخته و به کار می برند.
◀️ حسن دوست از قول منشی زاده در فرهنگ ریشه شناختی راجع به « پریشیدن» گفته احتمالا ممال پراشیدن است. پراشیدن در لغت نامه پریشان کردن هم معنا شده.
◀️ ضمنا هیچ پیوندی در این زمینه از پیشوند پری + مصدر شِفتن و... یافته نشد تا بتوان آن را در ریشه های اوستایی جستجو کرد.
❇️ دکتر محمود علی اصغری از گروه مجمع دبیران ادبیات متوسطه اول
@molavi_asar_o_afkar
@makhzanenokatenegarshi_virayashi
#پریشفتن
✳️ واژه ای که در فرهنگ های لغت مدخل نشده، در لغت نامه دهخدا، فرهنگ فارسی معین، فرهنگ بزرگ سخن، برهان قاطع و حاشیه آن، نیامده، همچنین در فرهنگ ریشه شناختی محمد حسن دوست هم چنین مصدر و مشتقاتی چون پریشفته، پریشفتار و... نیست.
❇️ پریشفته را گویا از پریشیدن ساخته اند، آن هم احتمالا نه در متون گذشته بلکه در دوره معاصر در نثرهای گفتاری. حتی چنین مدخلی در فرهنگ فارسی عامیانه استاد نجفی هم نیست.
از این رو تا سندی متقن راجع به این واژه یافت نشود واژه «پریشان» را نه از ریشه پریشفتن که باید از ریشه پریشیدن دانست و پریشفته و پریشفتن را واژه ای ذکر کرد که اهل زبان من عندی ساخته و به کار می برند.
◀️ حسن دوست از قول منشی زاده در فرهنگ ریشه شناختی راجع به « پریشیدن» گفته احتمالا ممال پراشیدن است. پراشیدن در لغت نامه پریشان کردن هم معنا شده.
◀️ ضمنا هیچ پیوندی در این زمینه از پیشوند پری + مصدر شِفتن و... یافته نشد تا بتوان آن را در ریشه های اوستایی جستجو کرد.
❇️ دکتر محمود علی اصغری از گروه مجمع دبیران ادبیات متوسطه اول
@molavi_asar_o_afkar
@makhzanenokatenegarshi_virayashi