Telegram Group Search
روز هفتم آبان؛ روز کوروش بزرگ - روز انسان و انسان سالاری و نفی بردگی

برگرفته از ماهنامه خواندنی شماره 73، رویه 2

روز هفتم آبان، روز کوروش بزرگ است. روز هفتم آبان روز منشور انسان و انسان سالاری و نفی بردگی از سوی ملت بزرگ ایران است.
کوروش بزرگ به نمایندگی از سوی ملت بزرگ ایران، در روزگاری منشور انسان و انسان سالاری و نفی بردگی را اعلام کرد که فخر مردمان و حاکمان دیگر، کشتار مردمان، ویرانی سرزمین ها و به بردگی کشاندن انسان ها بود:

مرد ناشایستی به نام [ نبونید] به فرمانروایی کشورش رسیده بود.
او آیین های کهن را برانداخت و نادرستی ها را جایگزین آنها کرد.
او کار ناشایست قربانی کردن [انسان] را رواج داد که پیش از آن نبود... هر روز کارهای ناپسندی میکرد. خشونت و بدکرداری
او کارهای... روزمره را دشوار ساخت.
او با وضع مقررات نامناسب در زندگی مردم دخالت میکرد.
او غم و اندوه در شهرها پراکند.
او مردم را به سختی گذران زندگی دچار کرد و هر روز به شیوهای مردمان شهر را آزار میداد.
او با کارهای زشت خودِ مردم را نابود میکرد... همه ی مردم را.

از این‌رو، او کورش را برانگیخت تا راه بابل در پیش گیرد... مردم بابل و سراسر سرزمین سومر و اکدو همه ی فرمانروایان محلی، فرمان کورش را پذیرفتند و از پادشاهی او شادمان شدند و با چهره های درخشان، او را بوسیدند.
مردم، مردی را شادباش گفتند که به یاری او از چنگال مرگ و غم رهایی یافتند و به زندگی بازگشتند.
همه ی ایزدان او را ستودند و نامش را گرامی داشتند. آنگاه که بدون جنگ و خونریزی وارد بابل شدم : همه ی مردم گامهای مرا با شادمانی پذیرفتند.
ارتش بزرگ من به آرامی وارد بابل شد. نگذاشتم رنج و آزاری به مردم این شهر و سرزمین وارد آید.
اوضاع داخلی بابل و جایگاه های مقدسش قلب تو را تکان داد... من برای صلح کوشیدم... نبونید مردم درماندهی بابل را به بردگی کشانده بود، کاری که درخور شان آنان نبود.
من برده‌داری را برافکندم.
(از منشور انسان و انسان سالاری کوروش بزرگ)

http://www.iranboom.ir/nam-avaran/koroshe-bozorg/7989-roz-haftom-aban-roz-ensan.html

https://www.group-telegram.com/iranboom_ir.com
Forwarded from ایران بوم
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔵 🎞چرایی و انگیزه‌ی راستینِ روزِ ۷ آبان، روزِ بزرگداشتِ کوروش بزرگ

درود به همراهانِ گرامی

بر پایه‌ی پژوهش‌های استادِ دانشمند، دکتر عبدالمجید اَرفعی بر روی گل‌نبشته‌ها و سنگ‌نبشته‌ها، روزِ ۷ آبان، روزِ گشایش بابِل به دستِ «کوروشِ بزرگ» است.
نام‌گذاری چنین روزی برای بزرگداشتِ کوروشِ بزرگ نخستین‌بار از سوی استاد اَرفعی به جهانیان پیشنهاد شد، گاهی به نادرستی از این روز به نام زادروزِ «کوروشِ بزرگ» یاد می‌شود حال آنکه داده‌های مستندی از زادروزِ بزرگ‌ترین پادشاهِ تاریخ جهان در دست نیست و این روز برای پاسداشتِ دادگری و شکوه این پادشاه ایرانی است.

.
به ایران‌بوم؛ دریچه‌ای به فرهنگ ایران بپیوندید:
@IRANBoom_IR
کوروش بزرگ از نگاه ماکیاولی

دکتر علی علی‌بابایی درمنی

افلاطون، فیلسوف بزرگ یونانی بر این باور بود که برای حل مشکلات یک جامعه، آن جامعه باید به زیر بیرق حکومت حکیمانه‌ی یک «شاه - فیلسوف» قرار گیرد. بنا به اعتقاد افلاطون، جهان مُثُل (جهان مینوی) در آن‌سوی جهان مادی (گیتی) واقع است و آن‌چه در این جهان روی می‌دهد، بازتاب ناقص آن جهان است. اما اگر انسان نمونه‌های کامل و غایت نهایی تمامی امور را که در جهان مُثُل می‌باشند؛ بشناسد و خود را با آن تطبیق دهد، قادر خواهد بود، جامعه‌ای بهتر از جامعه موجود، در گیتی بسازد. این وظیفه را افلاطون بر دوش کسانی می‌نهد که آن‌ها را شاه- فیلسوف می‌نامد، یعنی مردانی که توان ذهنی ممتاز و دانش فراوان دارند. «اگر در جامعه فیلسوفان پادشاه نشوند، یا کسانی که امروز عنوان شاه و زمامدار به خود بسته‌اند به راستی دل به فلسفه نسپارند، و اگر فلسفه و قدرت سیاسی با یکدیگر توأم نشوند، و همه طبایع یک جانبه امروزی، که یا تنها به این می‌گرایند یا به آن، از میان برنخیزند، بدبختی جامعه‌ها و به طور کلی بدبختی نوع بشر، به پایان نخواهد رسید.»  (1) 
چنانچه در کتاب «آلکیبیادس» نوشته افلاطون نیز نکته‌ای از نگاه تحسین‌آمیز افلاطون به کورش بزرگ حکایت دارد، و به نظر می‌رسد که افلاطون شاه- فیلسوف آرمانی خود را در وجود کورش بزرگ جستجو می‌کرده است. در مناظره بین سقراط و آلکیبیادس (2)، سقراط آلکیبیادس را از چنان مقامی برخوردار می‌داند که حتی با پریکلس (3) قابل مقایسه نیست و به او می‌گوید: «بر آنم که جز کوروش و خشایارشا هیچ مردی را در نظر تو قدر و اعتبار نیست.» (4) از این سخنان، نگاه ستایش آمیز یونانی‌ها و در رأس آن‌ها افلاطون به نوع حکومت سیاسی ایران آشکار می‌شود.

ولی با تمام این اوصاف اگر در مورد بهره‌گیری یونانی‌ها از منش جهان‌داری کورش بزرگ تردیدی باشد، گزنفون شاگرد سقراط این تردید را برطرف می‌کند. نامبرده با صراحت بیشتری از استاد خود، حق مطلب را ادا کرده و در کتاب «کوروش نامه»، در لفافه، آرزوی یک یونانی را برای داشتن حاکم حکیمی چون «کوروش بزرگ» بیان می‌کند و حکومت کورش را که بر مبنای تدبیر و کیاست می‌داند، ستایش می‌کند: «در واقع در قلمرو شاهی کوروش ملل و اقوام متعددی همه طوق اطاعتش را به گردن نهادند و با وجود اینکه از یکدیگر، روزها بلکه ماه‌ها فاصله داشتند و عده‌ای هرگز او را به چشم خود ندیده بودند و برخی اطمینان داشتند که هرگز در عمر خود او را نخواهند دید، همگی یک دل و یک جهت می‌کوشیدند در زیر بیرق پادشاهی‌اش درآیند و اوامرش را تمکین کنند.» (5)

پس از گزنفون نیز ستایش از شیوه‌ی حکومت کورش بزرگ، نویسندگان یونانی، رومی و به طور کلی در اروپا ادامه یافت. حتی در میان نوشته‌های برخی از نویسندگان رومی، نشانه‌هایی دال بر این می‌بینیم که این نویسندگان کورش را پادشاهی فرهمند و چگونگی به شاهی رسیدن او را با نمادهای این فره چون خورشید به تصویر کشیده‌اند.

«سیسرون» (6) خطیب رومی به نقل از دینون حکیم یونانی نقل میکند که: «کورش بزرگ روزی خورشید را در زیر پایش دید و سه مرتبه کوشش کرد تا آن را بگیرد. ولی هر 3 بار ناکام ماند و ناامید شد. هنگامی که از خواب برخاست از یک مغ که در میان ایرانیها به دانایی شهره بود، پرسید که تعبیر این خواب چیست؟ مغ پاسخ داد که چون 3 بار برای گرفتن خورشید تلاش کرده‌ای برای 30 سال به پادشاهی می‌رسی.» (7)

استاد ابراهیم پورداود به ارتباط میان خورشید و خوره یا فره ایزدی باور دارد و کلمۀ خوره را در اصل برگرفته از خور یا خورشید می‌داند: «هرچند که در سانسکریت کلمه‌ای مترادف فر موجود نیست، اما شکی نیست که ریشه این کلمه در سانسکریت سور (Svar ) می‌باشد، که به معنای خورشید است. این کلمه در اوستا هور(Hvar )، در گاتاها خوان (Khvan ) و در فارسی خورشید گوییم.» (8) که در این صورت در می یابیم که سخن سیسرون در مورد کورش حاکی از فرهمندی کورش از نظر این خطیب رومی است.

ستایش از منش سیاسی کوروش بزرگ تا قرون وسطی در میان اندیشمندان اروپایی ادامه یافت. ماکیاولی اندیشمند بزرگ حوزۀ اندیشۀ سیاسی، از او به عنوان بنیانگذار اندیشۀ سیاسی نوین در غرب یاد می‌شود نیز یکی از ستایشگران کورش بزرگ است.
نیکولو برناردو ماکیاولی (1527-1469م) فیلسوف سیاسی، شاعر، آهنگساز و نمایشنامه‌نویس مشهور ایتالیایی در ۳ مه ۱۴۶۹ م در فلورانس ایتالیا به دنیا آمد. ماکیاولی زندگی خود را صرف سیاست و وطن‌پرستی کرد. با اینحال برخی او را به اتهام حمایت از حکومت اقتدارگرا و ستمگر همواره مورد حمله قرار داده‌اند. علت این امر جزوه کوچکی به نام شهریار است که وی برای خانواده مدیچی حاکمان فلورانس نوشته‌است.

http://www.iranboom.ir/nam-avaran/koroshe-bozorg/7988-korosh-bozorg-az-negah-makiaveli.html

https://www.group-telegram.com/iranboom_ir.com
Forwarded from ایران بوم
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
نظریه دولت از نگاه هگل(فیلسوف آلمانی)
به مناسبت روز بزرگداشت کوروش بزرگ

پیمان حریقی

@iranboom_ir
هالوین؛ جلوه تازه‌ای از مصرف گرایی لجام گسیخته
fna.ir/dd46aw

وزارت کشاورزی آمریکا اعلام کرده است در طی جشن «هالووین» در این کشور ۸۴ میلیون تن کدو حلوایی که در این جشن عموماً برای تزئین به‌کار می‌رود، ‌دور ریخته می‌شود

@iranboom_ir
آنچه این روزها اتفاق می‌افتد...

رضا آقازاده
کارشناس ارشد فرهنگ و زبان‌های باستانی
@iranboom_ir

واژه امروزی است ولی مفهوم دیروزی، یعنی پیشینگان این رویکردها را داشته و لمس کرده‌اند. دموکراسی، ملّی‌گرایی، حقوق بشر، تساوی جنسیتی. باید دانستن با وجود امروزی بودن این چند واژه اما؛ بسیاریِ جریانات فرهنگیِ ما در نمودی آشکار خود را می‌نمایاند به دلیل نکات قوّتی که در این تاریخ چند هزار ساله وجود دارد. کشف پاسخ مثبت به درخواستِ بخشی از مردم خوزستان مبنی بر بقای شهردارِ شهرشان به دلیل خوب کار کردنش از سوی پادشاه نشان دهنده‌ی دموکراسی و احترام به رأی مردم در آن هزاره‌های دور است/متأسفانه با وجود گشتن منبع را نیافتم!/ و همه،ماجرای حقوق زنانِ باردارِ در تخت جمشید را می‌دانیم. دریاسالاری زنان ما در دوران هخامنشی و... این نکات قوّت است که ایران‌ستیزان را بر آن داشته تا به پرخاشگری به ایرانِ بزرگ فرهنگی بپردازند. همه نیک می‌دانیم برای کاربرد این واژه‌ها در ایران شواهدی هست این شواهد باید مطالعه شود. بشر یک دفعه به چیزی نرسیده است و دانش سلسله‌ای پیوسته است، داد و قانون/ اَشَه و حق جریانی دامنه‌دار در سیر تفکرات ایرانی داشته است و پایداری این جریانات در ایران و دیگر کشورها است که حقوق بشر،دموکراسی و ... را جلوه‌ای جدید می‌بخشد نه این که اینها در گذشته نبوده است. مثلاً انسان امروز می‌خواهد بگوید که در بُعد انسانی و رعایت حقوق بشر پیشرفت بیشتری نسبت به مردمان پیشین داشته است؟ حاشا و کلّا از این استدلال‌ها؟!

نویسنده حریم و محدوده‌ای برای واژه پس‌تابی در نظر نگرفته است منظور او در استفاده این اصطلاح درباره دین بیشتر به تأویل و هرمونوتیک می‌خورد تا پس‌تابی. این واژه‌ی پس‌تابی شامل اشیای باستانی نمی‌شود مانند این که بگوییم چرخ واژه‌ای امروزی است و قائل شدن به پیشنه‌ای در دوران باستان گرایش به پس‌تابی است در حالی که می‌دانیم در هزاره دوم پیش از میلاد ما ایرانیان چرخ را ساخته‌ایم و زیباتر این که برای چرخ پَرّه هم گذاشته‌ایم./ به کتاب‌های باستان‌شناسی نگاه شود و نیز دانشنامه کاشان، جهان‌شاه درخشانی، جلد 3/.

 

گذری در تاریخ
 
«حیات فعل در همه اجسام هست.»/روزبهان بقلی شیرازی در شرح شطحیات حسین حلّاج، رویه: 272/.
 
سر بسیاری از کتیبه‌های شاهانِ هخامنشی از جمله: داریوش و خشایارشا و اردشیر یکم، داریوش دوم، اردشیر دوم، اردشیر سوم به این جمله دعایی بر می‌خوریم:
«بَگَ. وَزَرْکَ. اَئورَمَزْدا. هیَ. ایما. بومیم. اَدا. هیَ. اَوَم. اَسمانَم. اَدا. هیَ. مَرْتیَّم. اَدا. هیَ. شیاتیم. اَدا. مَرْتیَّهیا:بغ بزرگ است اهورامزدا که این بوم را آفرید، که آن آسمان را آفرید، که مردم[بشر، انسان] را آفرید، که شادی را برای مردم آفرید.»/درس‌های اوستا، راشد محصّل//داریوش در: نقش رستم 2 کتیبه، لوح گلی شوش، لوح آجری شوش، لوح مرمر شوش، تخته سنگ تنگه داریوش در مصر، گنج نامه‌ی الوند، خشایارشا در: الوند، در دروازه ملّت‌ها تخت جمشید، بر نمای پلّکان شمالی و غربی آپادانا، بر نمای پلّکان جنوبی و بر ایوان تَچَر، بر نمای پلّکان غربی و شمالی و بر ایوان غربی کاخ خشایارشا، لوح سنگی تخت جمشید، کتیبه دیوان، لوح سنگی تخت جمشید شبیه لوح دوم داریوش در نقش رستم، در وان، نخستین اردشیر در: نمای پلّکان کاخ اردشیر یکم در تخت جمشید، داریوش دوم در: 2 لوح زرّین در شوش، اردشیر دوم در: لوح زرّین همدان، اردشیر سوم در: کاخ اردشیر و بر نمای پلّکان غربی تَچَر در تخت جمشید./کتیبه‌های هخامنشی، انتشارات نوید شیراز، 1387.

آن چه در این جمله دعایی جلب نظر می‌کند دو واژه شادی و مردم است. نیک پیدا است رشد انسانی و معنوی شاهان و صد البته مردمانِ ایرانی که به این مهم دست یافته‌اند که شادی پایه و بُنِ هر دریافتِ دیگری در زندگی است، این که شاهان هخامنشی بدان پای می‌فشرند از عُلُوِّ همّتِ ایشان است:

چو شادی بکاهد بکاهد روان/ خرد گردد اندر میان ناتوان

سخن فردوسی است. واژه مهم دیگر مردم است، مردم در این جمله دعایی به معنای تنها ایرانیان نیست بلکه مردم یعنی بشر و انسان. حال بسنجید اندیشه ایرانیان را که شادی را برای همه مردم جهان آرزو می‌کردند. ما از چه جامعه‌ای سخن می‌گوییم؟ چه مردمانی با چه سطح پیشرفتی؟ نیک پیدا است که نماد بارزِ اندیشه‌ی جهانی شاهان هخامنشی در منشور کوروش بزرگ نمایان می‌شود آن جای که:

«من نگذاشتم سربازانم در تمامی سومر و اَکَّد ترساننده باشند. من شهر بابِل و همه شهرها را در فراوانی نعمت پاس داشتم. درماندگیِ باشندگانِ درمانده در بابِل را چاره کردم و ایشان را از بیگاری[بردگی] برهانیدم. پیکره خدایان باشنده و مردم پراکنده را به جایگاه‌های خویش بازگرداندم. من همه(مردم) سرزمین‌ها را در زیستگاهی آرام بنشاندم.»


دنباله نوشتار:
http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/negahe-roz/17181-

@iranboom_ir
منشور کوروش بزرگ - عبدالمجید ارفعی

مقدمه از پرویز ناتل خانلری

نوشته‌ای که به زبان بابلی نو، روی استوانه ی گلی در سال های آخر قرن نوزدهم کشف شده و متضمن فرمان کوروش بزرگ (کبیر) هخامنشی هنگام تسخیر شهر بابل است، کهن ترین سند کتبی از دادگستری و مراعات حقوق بشر در تاریخ ایران و مایه‌ی سرافرازی ایرانیان است.

این سند تا کنون مورد تحقیق دانشمندان کشورهای بیگانه قرار گرفته و به چندین زبان ترجمه شده و بحث های علمی درباره ی آن انجام گرفته است. اما نقل آن به فارسی همیشه از روی ترجمه های دیگران صورت پذیرفته است، لازم بود که پژوهنده ای ایرانی اصل این سند مهم را مورد مطالعه قرار دهد و به فارسی نقل کند و فرهنگستان ادب و هنر ایران که به لزوم و اهمیت این کار توجه داشت توفیق یافت که این کار را بر عهده ی همکار دانشمند آقای عبدالمجید ارفعی قرار دهید و اینک نتیجه ی تحقیق ایشان منتشر می شود.


پیشگفتار عبدالمجید ارفعی

لوحه ی استوانه ای کوروش بزرگ در سال 1879 میلادی توسط «هرمز رسام» در شهر بابل یافته شد. نخستین آوانویسی لوحه توسط «سر هنری راولینسون»(Sir H.C. Rawlinson) در «مجله ی انجمن سلطنتی آسیایی»(Journal of the Royal Asiatic Society) سری جدید شماره ی 12 (سال 1885) به چاپ رسید.

نخستین نسخه برداری توسط «تئوفیلوس گ. پینچس»(Theophilus G. Pinches) در کتاب «سنگ نبشته های آسیای غربی»(Cuneiform Inscription of Western Asia) معروف به «پنج راولینسون» در مجلد پنجم شماره 35 در سال 1882 میلادی به چاپ رسید.

در این اواخر تحقیقات جدید نشان داد که قسمتی از یک لوحه ی استوانه ای که آن را نبونئید پادشاه بابل می دانستند و در موزه ی دانشگاه «ییل»(Yale) در آمریکا نگهداری می شد و در کتاب سنگ نبشته های بابلی در مجموعه ی «ج.ب. نیس»(Babylonian Inscription in the Collection of J.B. Nies) مجلد دوم شماره ی 32 به چاپ رسیده است، جزئی از لوحه ی کورش بزرگ از سطر 36 تا 43 می باشد. از این رو قطعه ی مزبور به انگلستان برده شد و به لوحه ی اصلی ملحق گردید. متن این قطعه همراه با متن لوحه ی اصلی یکجا در سال 1975، به همراه تصحیحات و یادداشت های بسیار سودمند آقای پروفسور «پاول ریچارد برگر»(Paul Richard Berger) استاد دانشگاه «مونستر»(Munster) آلمان در مجله ی آشورشناسی (Zeitehrift für Assyriologie) مجلد 64 (جولای 1975) به چاپ رسید.

به سبب آنکه در نسخه برداری چاپ شده در سال 1882 اشتباهاتی موجود بود از برای برطرف کردن آن اشتباهات و نیز افزودن قطعه ی تازه یافته شده، نسخه برداری جدیدی توسط این جانب انجام گرفت. با این امید که خالی از نقص باشد.

بر خود فرض می داند که از مهربانی های استاد ارجمند جناب آقای «پرویز ناتل خانلری» که از هیچ یاری و یاوری در انجام این کار دریغ نفرمودند، سپاسگزاری کنم.

همچنین از آقای پروفسور برگر سپاسگزارم که نه تنها شفاها راهنمایی بسیار به اینجانب فرمودند بلکه تصحیح نقل به تلفظ لوحه را نیز بر عهده گرفتند. هرچند ایشان به تمامی در انجام این قول کوشیدند اما دریغا که آن یادداشت های تصحیح شده به همراه یادداشت ها و مقالات مورد نیاز دیگر که اشان برای اینجانب فرستاده بودند، هیچگاه به دست اینجانب نرسید.

چون تمامی کارهای کتاب انجام گرفته و آماده ی انتشار شد، از اقبال نیک آقای پرفسور برگر به ایران آمد و فرصتی دست داد تا تمامی لوحه را از آغاز تا انجام با یکدیگر بررسی کنیم.

در این بررسی بخش «نقل به تلفظ» که توسط اینجانب انجام گرفته بود، تصحیح شد. همچنین اشتباهاتی که به سبب پاره ای اشتباهات موجود در نسخه برداری رخ داده بود تصحیح گردید. به علاوه ما موفق شدیم قسمت هایی از سطر 36 را بازسازی کرده و بر دانستنی های خود بر این لوحه بیافزاییم.

نکات دستوری این لوحه که توسط آقای پرفسور برگر تهیه شده و هنوز به چاپ نرسیده است، پس از آنکه به فارسی ترجمه شد در چاپ دوم، ضمیمه ی این کتاب خواهد شد.

همچنین بر خود لازم می دانم از هیات امنای موزه ی برینتانیا به ویژه آقای پروفسور «ادموند سولبرژه»(Endmond Sollberger) نگهدارنده ی الواح بابلی آن موزه که در کمال لطف عکس های لوحه و بدل لوحه را در اختیار این جانب گذارده و اجازه ی چاپ آن ها را داده اند سپاسگزاری کنم.

از دوستان و همکاران گرامیم خانم دکتر «مهین صدیقیان» که متن فارسی را تصحیح کرده اند و آقای «بهنام خلیلی» که موارد مشکل مقالات آلمانی را ترجمه کرده، خانم «مهری رحمانی» که نسخه برداری لوحه را آماده ی چاپ کرده، و آقای «علیرضا رضایی» که در تهیه ی نقشه ی شهر بابل مرا یاری کردند بسیار سپاسگزارم.

دنباله نوشتار:
http://www.iranboom.ir/nam-avaran/koroshe-bozorg/1476-manshor-korosh-bozorg-sp-10120014.html

https://www.group-telegram.com/iranboom_ir.com
ویژه‌نامه هفتم آبان‌ماه،به مناسبت روز بزرگداشت«کوروش بزرگ»در ایرانبوم
طرح:مریم السادات موسویان

http://iranboom.ir/nam-avaran/koroshe-bozorg/15670-vijename-7-aban-1394-korosh-bozorg.html

@iranboom_ir
من [ ما ملت ایران] برده‌داری را برافکندم [برافکندیم]
http://www.iranboom.ir/nam-avaran/koroshe-bozorg/1503-man-barde-dari-ra-bar-afkandam.html

برگرفته از مجله خواندنی شماره 63 - رویه 38 تا 40

دکتر هوشنگ گنجه‌ای

یک صد وسی یک سال پیش( 1879 میلادی). بر اثر کاوش در شهر باستانی بابل در میان رودان، استوانه‌ای از گل پخته به دست آمد.
پس از بررسی‌های باستان شناسی، ‌آشکار شد که این استوانه، مربوط به سال 538 پیش از میلاد مسیح (1159 پیش از هجرت پیامبر(ص) از مکه به مدینه) است که از سوی کوروش بزرگ شاهنشاه ایران پس از گشودن بابل، نویسانده شده است.

از سوی دیگر، در سال‌های اخیر، آشکار شد که بخشی از یک لوحه‌ی استوانه‌ای که آن را متعلق به نبونید پادشاه بابل می دانستند، بخشی از استوانه‌ی کوروش بزرگ است که مربوط به سطرهای 36 تا43 آن می‌باشد. از این رو، این قطعه که در دانشگاه ییل(yail ) آمریکا نگاه‌داری می‌شد ، به موزه‌ی لندن گسیل گردید و به استوانه‌ی اصلی پیوست داده شد. این منشور که در تعلق آن به ایران، جای هیچ‌گونه دو دلی نیست ، در موزه‌ی بریتانیا نگاهداری می‌شود.

منشور کوروش بزرگ در سال 1350 در جریان جشن‌های 2500 ساله شاهنشاهی برای ده روز به تهران آورده شد و در موزه‌ی شهیاد (آزادی ) به نمایش گذارده شد.
پس از گذشت 39 سال از آن زمان، در بامداد روز آدینه 19 شهریور ماه 1389، دوباره این منشور به تهران آورده شده است و قرار است که در مدت 4 ماهی که در تهران خواهد بود، در موزه‌ی ایران باستان به تماشای همگان گذارده شود.

با وجود گذشت 2548 سال از صدور منشور کوروش بزرگ و 65 سال پس از صدور و امضای منشور ملل متحد، جهان با همان خشونت‌ها و جنایت‌هایی روبروست که نمونه‌های آن ثبت تاریخ جهان است.
در سده‌ی بیستم میلادی، جهان شاهد انسان کشی، نسل کشی و جنایت‌های بسیاری در سرتاسر جهان علیه« بشریت» بود که در این سده نیز ادامه دارد.
از سال 1933 تا سال 1945 ، میلیون‌ها انسان به دلیل تعلق به نژاد دیگر و دین دیگر، از سوی آلمان‌ها، با افتخار و توام با شادی و احساس غرور و رضایت، قتل عام شدند.

در برابر در 2480 سال پیش از این جنایت، ملت ایران، همان مردمان را که باز به دلیل تعلق به نژاد دیگر و دین دیگر، به اسارت در آمده بودند وبه بردگی کشانده شده بودند، آزاد کرد و به خانه‌هایشان باز گرداند و نیایش‌گا‌هایشان را باز سازی کرد.
اما از شگفت روزگار ، امروز همان مردمان، خانه‌های مردمان دیگر را ویران می‌کنند، زمین‌هایشان را اشغال می‌کنند و بر روی آن‌ها خانه می‌سازند و نیز آنان را به اسارت و بردگی می‌کشانند.

از سال 1917 تا سال 1919 میلادی، میلیون‌ها ومیلیون‌ها انسان از سوی بلشویک‌ها به سرکردگی لنین، استالین و دیگران به جرم «دگراندیشی» قتل عام شدند و به تبعید گاه‌های بدون بازگشت سیبری گسیل گردیدند.

در سرتاسر سده‌ی بیستم، دولت بریتانیا میلیون انسان را به اسارت کشیده بود و میلیون‌ها انسان را به دلیل زادگاهی غیر از انگلستان، به قتل آورد. ملت‌های بسیاری را نابود کرد وبه خواست خود،‌« ملت تراشی» و « دولت سازی» نمود.
البته دیگر اروپایی‌ها نیز از سر مشق انگلیس‌ها پیروی می‌کردند. آنان نیز تا توانستند ملت‌های جهان را غارت کردند ومردمان جهان را به قتل آوردند و به بردگی کشاندند و مورد استثمار قرار دادند.

دولت ایالات متحده از لحظه‌ی شکل‌گیری ، داس مرگ را درسرتاسر جهان به حرکت درآورد و از هیچ جنایتی در حق کشورهای جهان فروگذار نکرد و با لشگر کشی و ستیزه جویی، میلیون‌ها انسان را به کام مرگ کشید و ...

و امروزه پس از گذشت بیش از دوهزار و پانصد سال از صدور منشور کوروش بزرگ و نیم قرن از امضای منشور ملل متحد، فرانسه که به دروغ و تزویر، خود را پرچم دار آزادی و حقوق بشر می داند، همان کاری را می‌کندکه کمابیش 50 سال پیش حکومت آلمان نازی انجام داد. فرانسویان، کولی‌ها را به دلیل دارا بودن نژاد دیگر، دستجمعی از سر زمین خود می‌رانند و برآنان ستم روا می‌دارند.

امروز، میلیون‌ها انسان به دلیل دارا بودن تبار دیگر و دین دیگر، در عراق و افغانستان و فلسطین و لبنان و ...، مورد یورش و کشتار قرار می‌گیرند.

و شگفتا ، جهانی که منشور ملل متحد را امضا کرده است و منشور کوروش بزرگ را زینت ساختمان خود کرده است، گویی این جنایت‌ها را نمی‌بینند و گوش آنان فریاد شادی انسان کشان و ناله و زاری مورد تجاوز قرار گرفتگان را‏، نمی‌شنوند !؟

اکنون ، برای این که فرق میان ملت بزرگ ایران و انسان کشان امروزین آشکار گردد ، متن کامل منشور کوروش بزرگ را از اینجا بخوانید.
http://www.iranboom.ir/nam-avaran/koroshe-bozorg/1476-manshor-korosh-bozorg.html

https://www.group-telegram.com/iranboom_ir.com
ریشه‌های آزاد اندیشی کورش بزرگ

دکتر علی علی بابایی درمنی

گذشته از تحولات عمدۀ سیاسی که با فرمانروایی کورش بزرگ، یعنی برپایی بزرگترین شاهنشاهی جهان باستان و گذر از عهد عتیق به دوران باستان، می‌بینیم، در دوران این شاهنشاه بزرگ شاهد تحولات اخلاقی نیز در جهان باستان می‌باشیم، که به ویژه از نگاه مردم میان رودان که تا آن روزگار تحت حکومت شاهان مستبد می‌زیستند، بدعتی شگفت انگیز بود. بازتاب رفتار انسان‌مدارانه کورش بزرگ با ملت‌های مغلوب را می‌توانیم در تورات ببینیم، جایی که از کورش بزرگ به مانند یک پیامبرتجلیل می‌شود: «خداوند به مسیح خویش، یعنی کورش که: دست راست او را گرفتم تا به حضور وی امت‌ها را مغلوب سازم و کمرهای پادشاهان را بگشایم، تا درها را به به حضور وی مفتوح نمایم و دروازه‌ها دیگر بسته نشود، چنین می گوید: که من پیش روی تو خواهم خرامید، و جای‌های ناهموار را هموار خواهم ساخت، و درهای برنجین را شکسته و پشت بندهای آهنین را خواهم برید و گنج های تاریکی و خزاین  مخفی را به تو خواهم بخشید.» (اشعیا، باب 45، بند 3-1)  و همچنین: « [خداوند] در باره کورش می گوید: او شبان من است و شادی مرا تکمیل خواهد کرد.» (اشعیا، باب 44، بند 28)

یکی از مهمترین آثار یافت شده که گویای رفتار نیک این شاهنشاه هخامنشی با ملت‌های مغلوب می باشد، استوانه کورش بزرگ است که در بابل یافت شده است، چنانچه شاهرخ رزمجو اشاره می کند: «این استوانه امروزه برای ایرانیان ارزشی نمادین پیدا کرده است که باورهای اصیل ایرانی و احترام به حقوق انسانی توسط نیاکانمان را به نسل امروز نشان می دهد.» (رزمجو، 1389، ص17) در این استوانه، کورش بزرگ در مورد سلوکش با ملت‌هایی که تحت حکومت هخامنشیان بودند، چنین می گوید: «خستگی هایشان را تسکین دادم، از بندها رهایشان کردم. مردوک سرور بزرگ، از رفتار [نیک من] شادمان گشت.» ( استوانه کورش بزرگ، بند 26، به نقل از: رزمجو، 1389، ص 65) و در جایی دیگر چنین می گوید:« من همۀ سرزمین ها در صلح قرار دادم.» ( همان، بند 36، ص 66) مردوک نیز گفته های کورش بزرگ را تصدیق می کند:« [کورش] به دادگری و راستی، شبانی کرد. مردوک سرور بزرگ، که پرورنده مردمانش است به کارهای نیک او و دل راستینش به نیکی نگریست.» ( همان، بند 14، ص 64)

یکی از مهمترین نمودهای منش انسانی کورش بزرگ، آزاد اندیشی آن مرد بزرگ است. تجلی این آزاداندیشی را هم می‌توانیم در رها کردن ملت‌های تحت ستم از قیود بندگی، و هم در آزاد نهادن ملت‌های تحت حاکمیت هخامنشیان در انجام آیین‌های دینی‌شان ببینیم. همانطور که کورش بزرگ خود در استوانۀ کورش به آن می گوید او «یوغ» بندگی را از روش ملل تحت ظلم و ستم برداشت و خستگی هایشان را تسکین داد و در سرزمین‌هایشان صلح برقرار کرد. یک منابع بابلی یعنی «روایت منظوم» اینچنین از آزادی بخشی کورش بزرگ تجلیل می کنند: « اکنون به ساکنان بابل قلبی شاد داده شد، آنان همچون زندانیانی هستند که درهای زندان بر رویشان گشوده شد است. به کسانی که گرفتار ستم بودند، بار دیگر آزادی عطا شده. همگان از دیدن او به عنوان پادشاه دلشادند.» ( همان، ص 71)

 از دیگر سو کورش با رفتاری که بیانگر رواداری بی و حصر او می باشد، نه تنها از آزادی های دینی را در بابل حمایت می کند، بلکه در بازسازی برخی از پرستشگاه های بابل خود پیشقدم شد: «جایگاه‌های مقدس آن سوی دجله که از دیرباز محراب هایشان ویران شده بود، خدایانی را که درون آنها ساکن بودند، به جایگاه هایشان بازگرداندم و آنها را در جایگاه های ابدی خودشان نهادم. همه ی آن خدایان را گرد آوردم و به سکونت گاه هایشان بازگرداندم.» ( همان، بند 32-31، ص 66)

دنباله نوشتار:
http://www.iranboom.ir/nam-avaran/koroshe-bozorg/15666-rishe-haye-azad-andishi-korosh-bozorg.html

https://www.group-telegram.com/iranboom_ir.com
کارت شادباش کوروش بزرگ به مناسبت ۷ آبان - ۱۳۸۷

http://www.iranboom.ir/nam-avaran/koroshe-bozorg/1426-kart-shadbash-87.html

@iranboom_ir
متن برگه‌ی شادباش کوروش بزرگ

به‌نام خداوند جان و خرد

زمین را منم تاج تارک نشین
        ملرزان مرا تا نلرزد زمین

نظامی گنجوی شاعر پارسی گوی

 
کوروش بزرگ، بزرگمردی بی‌همتا که از برجسته‌ترین مردان همه روز گاران بوده و تا ایران، نامی در جهان دارد، به نام نامی او می‌بالد و هرگز فراموشش نخواهد کرد. این شهریار فرزانه کمک به مردمان را آرمان خویش ساخته و یاری ستمدیدگان از رفتارهای همیشگی او بود.

خوشرویی و بزرگواری نیز منش‌هایی بودند که این شاه بزرگ را از خود بزرگ بینی دور داشته و فروتن می‌نمود.

به همین روی ایرانیان او را "پدر"، یونانیان "دادگر" و یهودیان "مسیح" می‌خوانند. پس نگون بختی است اگر که اینکه مردم ایران بر هستی چنین بزرگمردی آگاه نبوده و آنانی نیز که نام بلندش را به گوش شنیده‌اند، از او بسیار اندک بدانند. این بخت نگون از آن روست که امروزه جهان یاد این جاودانه مرد را گرامی داشته و جهانیان بر بودنش به خود می بالند. اما هزار افسوس، ما که هستی‌مان وام‌دار اوست با او بیگانه‌ترینیم، افسوس.

و به کوتاه سخن آن که این شاه توانا، تواسنت تا برگی زرین بر برگه‌های کارنامه کهن روزگاران افزوده و آن را از روزگار پیش و پس از خود جدا سازد.
چرا که او همواره در تلاش بود به "اندیشه" دست اندازد تا شمشیر.


برگرفته از بندهای 7 – 8 – 9 گردونه خشتی کوروش بزرگ (نخستین منشور حقوق بشر جهان):

من کوروش شاه جهان، شاه بزرگ، شاه توانا...
شاه سرزمین‌های چهار گوشه جهان،
پسر "کبوجیه" شاه بزرگ شاه اَنشان، نوه‌ی کوروش و نواده‌ی چپش‌پِش،
از تبار جاودانه شاهی،
شاهی که ایزدان گرامی‌اش داشته‌اند...
بدان هنگام که در آرامش – و صلح – به شهر خداوند – بابل – گام نهادم، تخت شاهی‌ام را در میان سرور و شادی مردمان استوار گردانیدم...
بدانگه که سپاهیان بسیارم، بدون کارزار و جنگ بدان شهر گام نهادند...
یوغی که برگردن مردمان نهاده شده بود،
من آن را برانداختم و تندگستی‌شان را از میان بردم،
از کارهای نیک من "ایزد بزرگ" شاد گشت، و خواست نیک خواهانه‌اش را آشکار نمود،
بر من کوروش شاهی که او را گرامی می‌دارد و نیز کبوجیه پسری از تن من، و نیز بر همه‌ی سپاهیانم،
اکنون ما در برابر او، والاترین پایه خدایی‌اش را می‌ستاییم...


لازم به توضیح است که کارت شادباش به مناسبت روز بزرگداشت کوروش بزرگ به دست شماری از ایران دوستان به چاپ رسید و در روز 6 و 7 آبان ماه (سال 1387) در 10 تا از میدان‌های تهران و در شهرهای سنندج، ساری، کاشان، اراک، خرم‌آباد به همراه شیرینی پحش شد. امید است که در سال‌های آینده این مراسم توسط دیگر هم‌میهنان نیز پی‌گیری شود. و 7 آبان به یک جشن ملی تبدیل شود. فر ایران را می‌ستاییم.

ایران به مانند ققنوس، بار دیگر از خاکستر خویش بر خواهد خاست.

http://www.iranboom.ir/nam-avaran/koroshe-bozorg/1484-shadbash-korosh-boozrg.html

__

 کانال تلگ
رامی ایرانبوم
https://www.group-telegram.com/iranboom_ir.com
هفتم آبان ماه، روز بزرگداشت کوروش بزرگ بر ملت ایران خجسته باد.

طرح از مریم السادات موسویان

http://www.iranboom.ir/nam-avaran/koroshe-bozorg.html

@iranboom_ir
طرح شادباش هفتم آبان ماه، روز بزرگداشت کوروش بزرگ / آبان ۱۳۹۸

طراح: مریم السادات موسویان

ویژه‌نامه هفتم آبان‌ماه،به مناسبت روز بزرگداشت«کوروش بزرگ»
http://iranboom.ir/nam-avaran/koroshe-bozorg/15670-vijename-7-aban-1394-korosh-bozorg.html

@iranboom_ir
طرح شادباش هفتم آبان ماه، روز بزرگداشت کوروش بزرگ / آبان ۱۳۹۹

طراح: مریم السادات موسویان

ویژه‌نامه هفتم آبان‌ماه،به مناسبت روز بزرگداشت«کوروش بزرگ»
http://iranboom.ir/nam-avaran/koroshe-bozorg/15670-vijename-7-aban-1394-korosh-bozorg.html

@iranboom_ir
ویژه‌نامه هفتم آبان‌ماه، به مناسبت روز بزرگداشت «کوروش بزرگ» در ایرانبوم
https://www.group-telegram.com/iranboom_ir.com/36881

به‌نام خداوند جان و خرد

زمین را منم تاج تارک نشین
       ملرزان مرا تا نلرزد زمین
نظامی گنجوی شاعر پارسی گوی

ویژه‌نامه «کوروش بزرگ» با آثاری از دکتر پرویز ناتل خانلری، دکتر عبدالحسین زرین کوب، شادروان عنایت الله رضا، دکتر احمد جلالی، دکتر عبدالمجید ارفعی، دکتر جلال خالقی مطلق، استاد بهاء الدین خرمشاهی، شادروان محمد ابراهیم باستانی پاریزی، دکتر هوشنگ طالع، دکتر شیرین بیانی، دکتر روزبه زرینکوب، دکتر حکمت الله ملاصالحی، دکتر علی علی بابایی درمنی، دکتر آزاده احسانی چمبلی، رضا آقازاده، دکتر میر مهرداد میرسنجری، دکتر هوشنگ گنجه‌ای، محسن قاسمی شاد، عقاب علی احمدی، ناهید زندی، دکتر صدرالدّین طاهری، مجید خالقیان، ویورل باجاکو، دکتر‌ تبریزی، سیدعلی صالحی، عبدالله مرادعلی بیگی، استاد عبدالعلی ادیب‌برومند، توران شهریاری (بهرامی)، منصور رهبری، هما ارژنگی، صادق علی حق پرست، کاوش ساعی، عباس مسلمی کفاش، ماندانا خرم، محمد جهان‌آبادی، محسن محمدحسینی، مهرداد ایرانمهر و... در ایران‌بوم منتشر شد. 

پیوند ویژه‌نامه «کوروش بزرگ»:
http://www.iranboom.ir/nam-avaran/koroshe-bozorg/15670-vijename-7-aban-1394-korosh-bozorg.html

فر ایران را می‌ستاییم.

ایران به مانند ققنوس، بار دیگر از خاکستر خویش بر خواهد خاست.

https://www.group-telegram.com/iranboom_ir.com/
ویژه‌نامه هفتم آبان‌ماه،به مناسبت روز بزرگداشت «کوروش بزرگ» در ایرانبوم

طراح: میم. کُرد

http://iranboom.ir/nam-avaran/koroshe-bozorg/15670-vijename-7-aban-1394-korosh-bozorg.html

@iranboom_ir
نیرومندبودن هویت ایرانی: اساس امنیت ملی

دکتر عطاء الله عبدی

«هویت تنها یک مقوله ی اجتماعی، فرهنگی یا سیاسی نیست، بلکه اساس و بنیان امنیت ملی است. به طوری که تمامی برنامه های اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی کشور حتی اگر به درستی هم تدوین شود ، بدون وجود نرم افزاری به نام «هویت ملی» دچار چالش شده و ناکام می ماند . »

وی با انتقاد از بی توجهی نظام آموزشی و رسانه ای کشور به این مهم تصریح کرد: « هرچند رسانه ها و دستگاه آموزشی برنامه ریزان هویت ملی هستند ، اما نگاه و رویکردی کاملا غیرمسئولانه به این موضوع داشته و نه تنها هویت ملی ما را تقویت نکرده اند بلکه با به غفلت بردن جوانان در دستگاه آموزش، همبستگی ملی را کاهش داده اند . »

وی نگاه جناحی به هویت ملی را محکوم کرده و افزود : « برخی تصور می کنند هویت ملی مربوط به یک دولت یا حتی یک حکومت است. سیاسیون ما آن را تبدیل به یک مقوله ی جناحی کرده و در انتخابات مختلف از آن خرج می کنند. از طرفی برخی روشنفکران ما با نگاهی تقلیل گرایانه ،اصل هویت ملی را انکار می کنند . »

عبدی، نگاه صرفا مذهبی یا باستانی به ملیت ایرانی را بسیار خطرناک دانسته و اضافه کرد : «افرادی تخت جمشید را ساخته ی رومیان دانسته و درمقابل عده ای هویت شیعی ما را نفی می کنند . امروزه هرکس بتواند به هویت باستانی- اسلامی ایران بتازد ، ژست روشنفکری به خود می گیرد. به قول بزرگی : همه چیز در این مملکت متولی و صاحب دارد به استثنای هویت ملی که بی کس و کار است. »

این استاد دانشگاه به رابطه میان محیط زیست و هویت ملی پرداخت و افزود : « هویت ملی یک بسته است که بخش مهمی از آن توسط ویژگی های جغرافیایی زیست در فلات ایران شکل گرفته است. از این رو وقتی دریاچه ای مثل هامون خشک می شود فرهنگ اسطوره ای مربوط به آن نیز تقلیل می یابد و شخصیت تاریخی مثل سیاوش کمرنگ می شود . »

عبدی ظرفیت های بالقوه ی فرهنگی «هویت ایرانی» را در منطقه بسیار مثبت ارزیابی کرده و گفت : « هر چند قاجار بخش بزرگی از ایران را با بی کفایتی تقدیم استعمارگران کرد، اما پیوندهای فرهنگی ما با مناطق جداشده همچنان پابرجاست. برای نمونه ، کشوری مانند تاجیکستان که به « هارتلند آسیای مرکزی » معروف است و بزرگترین منابع آبی منطقه را دارد، همانندی های فرهنگی و زبانی بسیاری با ما دارد که می تواند منافع اقتصادی، سیاسی و فرهنگی دو کشور را تامین کند . »

عبدی تصریح کرد : « پیوندهای هویتی مشترک میان ایرانیان بسیار مهم است تا بتوانیم با یاری جستن از آنها بر رقبای خود در منطقه غلبه کرده و مانع از سوء استفاده ی آنها از مسائل قومی و هویتی شویم . »

دنباله نوشتار:
http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/goftego/15731-niromand-bodan-hoviat-irani-abdi.html

@iranboom_ir
2025/10/30 15:55:10
Back to Top
HTML Embed Code: