2008 Key Terms in Syntax and Syntactic Theory.pdf
3.1 MB
☰
📙 بیست کتاب | مقدمات آوا، صرف، نحو، معنا (۱)
▫️2001 The Handbook of Morphology
▫️A. Spencer & A. Zwicky
▪️2002 Longman Dictionary of Language Teaching and Applied Linguistics
▪️J. Richards & R. Schmidt
▫️2003 Word-Formation in English
▫️Ingo Plag
▪️2004 A Glossary of Morphology
▪️Laurie Bauer
▫️2006 A Glossary of Semantics and Pragmatics
▫️Alan Cruse
▪️2007 Semantics, A Coursebook
▪️J. Hurford, B. Heasley, & M. Smith
▫️2007 The Grammar of Words
▫️Geert Booij
▪️2008 A Dictionary of Linguistics and Phonetics
▪️David Crystal
▫️2008 A Glossary of Phonology
▫️Philip Carr
▪️2008 Key Terms in Syntax and Syntactic Theory
▪️S. Luraghi & C. Parodi
@MorphoSyntax
📙 بیست کتاب | مقدمات آوا، صرف، نحو، معنا (۱)
▫️2001 The Handbook of Morphology
▫️A. Spencer & A. Zwicky
▪️2002 Longman Dictionary of Language Teaching and Applied Linguistics
▪️J. Richards & R. Schmidt
▫️2003 Word-Formation in English
▫️Ingo Plag
▪️2004 A Glossary of Morphology
▪️Laurie Bauer
▫️2006 A Glossary of Semantics and Pragmatics
▫️Alan Cruse
▪️2007 Semantics, A Coursebook
▪️J. Hurford, B. Heasley, & M. Smith
▫️2007 The Grammar of Words
▫️Geert Booij
▪️2008 A Dictionary of Linguistics and Phonetics
▪️David Crystal
▫️2008 A Glossary of Phonology
▫️Philip Carr
▪️2008 Key Terms in Syntax and Syntactic Theory
▪️S. Luraghi & C. Parodi
@MorphoSyntax
🙏3❤2👍2
2016 Analysing English Sentences.pdf
49.1 MB
☰
📙 بیست کتاب | مقدمات آوا، صرف، نحو، معنا (۲)
▫️2009 Introducing Morphology
▫️Rochelle Lieber
▪️2010 Constituent Structure
▪️Andrew Carnie
▫️2010 Introducing Semantics
▫️Nick Riemer
▪️2010 Understanding Morphology
▪️M. Haspelmath & A. Sims
▫️2011 Understanding Phonetics
▫️Patricia Ashby
▪️2011 Understanding Phonology
▪️C. Gussenhoven & H. Jacobs
▫️2011 Understanding Syntax
▫️Maggie Tallerman
▪️2011 What is Morphology?
▪️M. Aronoff & K. Fudeman
▫️2013 Syntax-A Generative Introduction 3rd Edition
▫️Andrew Carnie
▪️2016 Analysing English Sentences
▪️Andrew Radford
@MorphoSyntax
📙 بیست کتاب | مقدمات آوا، صرف، نحو، معنا (۲)
▫️2009 Introducing Morphology
▫️Rochelle Lieber
▪️2010 Constituent Structure
▪️Andrew Carnie
▫️2010 Introducing Semantics
▫️Nick Riemer
▪️2010 Understanding Morphology
▪️M. Haspelmath & A. Sims
▫️2011 Understanding Phonetics
▫️Patricia Ashby
▪️2011 Understanding Phonology
▪️C. Gussenhoven & H. Jacobs
▫️2011 Understanding Syntax
▫️Maggie Tallerman
▪️2011 What is Morphology?
▪️M. Aronoff & K. Fudeman
▫️2013 Syntax-A Generative Introduction 3rd Edition
▫️Andrew Carnie
▪️2016 Analysing English Sentences
▪️Andrew Radford
@MorphoSyntax
👍4🙏4
☰
🧊 ساختواژه | توالی وندها
ـــ ـ ـــ ـ ـــ ـ ـــ ـ ـــ ـ ـــ ـ ـــ ـ ـــ ـ ـــ ـ ـــ ـ ـــ
«نهاد نمایانگر تمایلات بیمهار است، ایگو نقش سازگارنده دارد و تلاش میکند تا میان خواستههای نهاد و محدودیتهای سوپرایگو تعادل برقرار کند.»
ـــ ـ ـــ ـ ـــ ـ ـــ ـ ـــ ـ ـــ ـ ـــ ـ ـــ ـ ـــ ـ ـــ ـ ـــ
🅰 در ساختواژهٔ واژهگرا، وندهای اشتقاقی در دو سطح به پایه ملحق میشوند. وندهای سطح یک در کنار ریشه مینشینند و وندهای سطح دو تنها در غیاب وندهای سطح یک، مجازند که بیواسطه به ریشه بپیوندند. مثلاً هیچگاه پسوند سطح دوی «ــمند» نمیتواند مقدم بر پسوند سطح یک «ــش» به پایهٔ واژگانی متصل شود و بهجای «ارزشمند»، ناواژهٔ «*ارزمندش» را بسازد.
🅱 این روزها در برخی از رشتههای دانشگاهی، مؤلفان و مترجمان گاه واژههایی میسازند که با بنیادهای واژهسازی ناسازگارند و از جمله بدون رعایت ترتیب سطوح، وندها را در پی هم زنجیر میکنند. یکی از این نمونهها که در حوزهٔ روانشناسی باب شده، واژهٔ عجیب «سازگارنده» است که در آن وند سطح دوی «ــگار» پیش از وند سطح یک «ــنده» آمده تا مثلاً معنای «سازگارکننده» از واژه برآید!
@MorphoSyntax
🧊 ساختواژه | توالی وندها
ـــ ـ ـــ ـ ـــ ـ ـــ ـ ـــ ـ ـــ ـ ـــ ـ ـــ ـ ـــ ـ ـــ ـ ـــ
«نهاد نمایانگر تمایلات بیمهار است، ایگو نقش سازگارنده دارد و تلاش میکند تا میان خواستههای نهاد و محدودیتهای سوپرایگو تعادل برقرار کند.»
ـــ ـ ـــ ـ ـــ ـ ـــ ـ ـــ ـ ـــ ـ ـــ ـ ـــ ـ ـــ ـ ـــ ـ ـــ
🅰 در ساختواژهٔ واژهگرا، وندهای اشتقاقی در دو سطح به پایه ملحق میشوند. وندهای سطح یک در کنار ریشه مینشینند و وندهای سطح دو تنها در غیاب وندهای سطح یک، مجازند که بیواسطه به ریشه بپیوندند. مثلاً هیچگاه پسوند سطح دوی «ــمند» نمیتواند مقدم بر پسوند سطح یک «ــش» به پایهٔ واژگانی متصل شود و بهجای «ارزشمند»، ناواژهٔ «*ارزمندش» را بسازد.
🅱 این روزها در برخی از رشتههای دانشگاهی، مؤلفان و مترجمان گاه واژههایی میسازند که با بنیادهای واژهسازی ناسازگارند و از جمله بدون رعایت ترتیب سطوح، وندها را در پی هم زنجیر میکنند. یکی از این نمونهها که در حوزهٔ روانشناسی باب شده، واژهٔ عجیب «سازگارنده» است که در آن وند سطح دوی «ــگار» پیش از وند سطح یک «ــنده» آمده تا مثلاً معنای «سازگارکننده» از واژه برآید!
@MorphoSyntax
👍5💯3👌2
MorphoSyntax
☰
🧊 ساختواژه | «بگو تا چون تو هرگز نازنینی/ کجا جستهست زینسان همنشینی (خسرونامهٔ عطار)». آخرین واژهٔ این بیت:
🧊 ساختواژه | «بگو تا چون تو هرگز نازنینی/ کجا جستهست زینسان همنشینی (خسرونامهٔ عطار)». آخرین واژهٔ این بیت:
☰
🧊 ساختواژه | ترکیب یا اشتقاق؟
□ احتمالاً همگان همسخناند که «شبنشین» و «اعیاننشین» مرکبهای ثانویهاند و بهترتیب از قید «شب»/ فاعل «اعیان»، و محمول «نشین» ساخته شدهاند. اما «همنشین» چطور؟ این واژه را باید در گروه ترکیبات زبان فارسی قرار داد یا در شمار واژههای مشتق آورد؟ به سخن دیگر، «همــ» در «همنشین» جزء واژگانی است یا پیشوند اشتقاقی؟
□ اگر به سنت ساختواژی زبان فارسی بازگردیم، «همــ» را در میان فهرست پیشوندهای این زبان و در کنار «باــ» و «بیــ» و «ناــ» مییابیم (از جمله نک: سامعی و تفسیری ۱۳۹۳) و از این دیدگاه، ناگزیریم «همنشین» را واژهٔ مشتقی بدانیم که از الحاق یک پیشوند به ریشهٔ فعل ساخته شده است. با الگویی مشابه، «نارس» نیز واژهای مشتق است و از پیوستن پیشوند «ناــ» به ریشهٔ «رس» شکل گرفته است.
□ اما آیا واقعاً «همــ» هویت همگونی با پیشوندهای پیشگفته دارد؟ بهنظر میرسد که پاسخ این پرسش منفی است و اگر نخواهیم تعمیم بیدروپیکر بدهیم، «همــ» دستکم در مجموعهای از واژههای مورد بحث، جزء واژگانی است و ساختواژهٔ حاصل را باید واژهٔ مرکب دانست. بهسخن دیگر، در «همنشین» و واژههای همسان، «همــ» از جنس سازه (XP) است، نه هسته (X).
□ در واژهای مانند «همپوشانی»، جزء «همــ» حامل نقش معنایی است و در مقام موضوع درونی/ مفعولِ محمول سببی «پوشاندن» آشکار شده است. «همــ» در «همنشین» موضوع درونی «با»ی ناملفوظ است و کل گروه حرفاضافهٔ «با همــ» وابستهٔ محمول «نشستن» بهشمار میرود. «همگرا» نیز الگوی ساختواژی مشابهی دارد (جز آنکه «گرا» موضوع درونی میخواهد). عنصری که در جایگاه موضوع یا ادات یا بهطور کلی، قمر یک محمول مینشیند، هرگز نمیتواند وند تلقی شود و هستهٔ یک فرافکن نقشنما را اشغال کند.
□ بدین ترتیب، «همــ» در «همنشین» یک جزء واژگانی است (نه عنصر وندی)، و لاجرم این واژه را که از محمول و وابستهاش تشکیل شده، باید واژهٔ مرکب دانست و در طبقهٔ ترکیبهای ثانویه قرار داد. نکتهٔ مهم آنکه ترکیبهای ثانویه لزومأ از ریشهٔ فعل ساخته نشدهاند و محمول میتواند به دیگر مقولههای دستوری و از جمله اسم هم تعلق داشته باشد. از این منظر، «همسفر» و دیگر الگوهای ساختواژی مشابه، نهتنها واژهٔ مرکباند، بلکه در دارودستهٔ ترکیبهای ثانویه میگنجند.
ـــ ـ ـــ ـ ـــ ـ ـــ ـ ـــ ـ ـــ ـ ـــ ـ ـــ ـ ـــ ـ ـــ ـ ـــ ـ ـــ
✍🏿 در مصراع «کجا جستهست زینسان همنشینی»، پسوند «ــی» در «همنشینی» تکواژ سازندهٔ حاصل مصدر نیست و عنصر اشتقاقی تلقی نمیشود. اگر «همــ» را پیشوند بدانیم، «همنشینی» واژهٔ مشتق است و اگر مانند تحلیل بالا، آن را جزء واژگانی درنظر بگیریم، «همنشینی» واژهٔ مرکب است. بنابراین، با هیچ رویکردی، «همنشینی» مشتقمرکب نیست. برای نگاهی عالمانه به پیشینهٔ تاریخی «همــ»، بنگرید به این یادداشت دکتر قائممقامی، استاد فرهنگ و زبانهای باستانی دانشگاه تهران.
ـــ ـ ـــ ـ ـــ ـ ـــ ـ ـــ ـ ـــ ـ ـــ ـ ـــ ـ ـــ ـ ـــ ـ ـــ ـ ـــ
□ «همنشینی» در شعر زیر از جناب حافظ واژهٔ مشتقمرکب است و از جزء واژگانی «همــ»، محمول «نشین»، و تکواژ حاصل مصدر «ــی» ساخته شده که این آخری، پسوند اشتقاقی است:
چـه گردها که برانگیختی ز هستی من
مباد خــسته ســمندت که تـیز میرانی
بـه همنشینــی رنــدان ســری فــرود آور
که گنجهاست در این بیسری و سامانی
@MorphoSyntax
🧊 ساختواژه | ترکیب یا اشتقاق؟
□ احتمالاً همگان همسخناند که «شبنشین» و «اعیاننشین» مرکبهای ثانویهاند و بهترتیب از قید «شب»/ فاعل «اعیان»، و محمول «نشین» ساخته شدهاند. اما «همنشین» چطور؟ این واژه را باید در گروه ترکیبات زبان فارسی قرار داد یا در شمار واژههای مشتق آورد؟ به سخن دیگر، «همــ» در «همنشین» جزء واژگانی است یا پیشوند اشتقاقی؟
□ اگر به سنت ساختواژی زبان فارسی بازگردیم، «همــ» را در میان فهرست پیشوندهای این زبان و در کنار «باــ» و «بیــ» و «ناــ» مییابیم (از جمله نک: سامعی و تفسیری ۱۳۹۳) و از این دیدگاه، ناگزیریم «همنشین» را واژهٔ مشتقی بدانیم که از الحاق یک پیشوند به ریشهٔ فعل ساخته شده است. با الگویی مشابه، «نارس» نیز واژهای مشتق است و از پیوستن پیشوند «ناــ» به ریشهٔ «رس» شکل گرفته است.
□ اما آیا واقعاً «همــ» هویت همگونی با پیشوندهای پیشگفته دارد؟ بهنظر میرسد که پاسخ این پرسش منفی است و اگر نخواهیم تعمیم بیدروپیکر بدهیم، «همــ» دستکم در مجموعهای از واژههای مورد بحث، جزء واژگانی است و ساختواژهٔ حاصل را باید واژهٔ مرکب دانست. بهسخن دیگر، در «همنشین» و واژههای همسان، «همــ» از جنس سازه (XP) است، نه هسته (X).
□ در واژهای مانند «همپوشانی»، جزء «همــ» حامل نقش معنایی است و در مقام موضوع درونی/ مفعولِ محمول سببی «پوشاندن» آشکار شده است. «همــ» در «همنشین» موضوع درونی «با»ی ناملفوظ است و کل گروه حرفاضافهٔ «با همــ» وابستهٔ محمول «نشستن» بهشمار میرود. «همگرا» نیز الگوی ساختواژی مشابهی دارد (جز آنکه «گرا» موضوع درونی میخواهد). عنصری که در جایگاه موضوع یا ادات یا بهطور کلی، قمر یک محمول مینشیند، هرگز نمیتواند وند تلقی شود و هستهٔ یک فرافکن نقشنما را اشغال کند.
□ بدین ترتیب، «همــ» در «همنشین» یک جزء واژگانی است (نه عنصر وندی)، و لاجرم این واژه را که از محمول و وابستهاش تشکیل شده، باید واژهٔ مرکب دانست و در طبقهٔ ترکیبهای ثانویه قرار داد. نکتهٔ مهم آنکه ترکیبهای ثانویه لزومأ از ریشهٔ فعل ساخته نشدهاند و محمول میتواند به دیگر مقولههای دستوری و از جمله اسم هم تعلق داشته باشد. از این منظر، «همسفر» و دیگر الگوهای ساختواژی مشابه، نهتنها واژهٔ مرکباند، بلکه در دارودستهٔ ترکیبهای ثانویه میگنجند.
ـــ ـ ـــ ـ ـــ ـ ـــ ـ ـــ ـ ـــ ـ ـــ ـ ـــ ـ ـــ ـ ـــ ـ ـــ ـ ـــ
✍🏿 در مصراع «کجا جستهست زینسان همنشینی»، پسوند «ــی» در «همنشینی» تکواژ سازندهٔ حاصل مصدر نیست و عنصر اشتقاقی تلقی نمیشود. اگر «همــ» را پیشوند بدانیم، «همنشینی» واژهٔ مشتق است و اگر مانند تحلیل بالا، آن را جزء واژگانی درنظر بگیریم، «همنشینی» واژهٔ مرکب است. بنابراین، با هیچ رویکردی، «همنشینی» مشتقمرکب نیست. برای نگاهی عالمانه به پیشینهٔ تاریخی «همــ»، بنگرید به این یادداشت دکتر قائممقامی، استاد فرهنگ و زبانهای باستانی دانشگاه تهران.
ـــ ـ ـــ ـ ـــ ـ ـــ ـ ـــ ـ ـــ ـ ـــ ـ ـــ ـ ـــ ـ ـــ ـ ـــ ـ ـــ
□ «همنشینی» در شعر زیر از جناب حافظ واژهٔ مشتقمرکب است و از جزء واژگانی «همــ»، محمول «نشین»، و تکواژ حاصل مصدر «ــی» ساخته شده که این آخری، پسوند اشتقاقی است:
چـه گردها که برانگیختی ز هستی من
مباد خــسته ســمندت که تـیز میرانی
بـه همنشینــی رنــدان ســری فــرود آور
که گنجهاست در این بیسری و سامانی
@MorphoSyntax
🙏4👍2
MorphoSyntax
☰ 🔍 مسئله (۳۹) 🛬 وقتی آقاسعید نوشیدنیاش را سرکشید، با لبخندی از رضایت، پشت جلد کتاب «آموزش ادبیات عامه به غیرفارسیزبانان» را به مسافر کناری نشان داد و درحالیکه بر روی اسم خودش، بهعنوان مؤلف اثر، انگشت گذاشته بود، گفت: «قصد داریم با آموزش و ترویج یه…
☰
🗝 پاسخ مسئله (۳۹)
🛬 برای جداسازی مسیرهای هوایی، هواپیماهای تجاری در پرواز به شرق، در ارتفاعاتی با اعداد فرد پرواز میکنند (و در پرواز به غرب، در ارتفاعات زوج). ظاهراً آقاسعید، برای آموزش ادبیات عامه به غیرفارسیزبانان، رهسپار چین بوده است.
@MorphoSyntax
🗝 پاسخ مسئله (۳۹)
🛬 برای جداسازی مسیرهای هوایی، هواپیماهای تجاری در پرواز به شرق، در ارتفاعاتی با اعداد فرد پرواز میکنند (و در پرواز به غرب، در ارتفاعات زوج). ظاهراً آقاسعید، برای آموزش ادبیات عامه به غیرفارسیزبانان، رهسپار چین بوده است.
@MorphoSyntax
😁3🤩2
