مامۆستا مەلا عەبدولکەریمی مودەڕیس و فەقێ‌یە زیرەکەکەی ...

🎤 مامۆستا مەلا ئەحمەد شافێعی


@rasepardeh

اگر کسی نزد شما آید و یاری بطلبد، نباید او را با سخنان دیندارانه بازگردانید و بگویید: «ایمان داشته باش و مشکلاتت را به خداوند بسپار»، بلکه باید چنان عمل کنید که گویی خدایی در کار نیست و تنها یک نفر در تمام جهان می‌تواند به این فرد کمک کند و آن یک نفر، خود شمایید.





موشه لیب/از عارفان حسیدیم








@rasepardeh

من یکی از مشکلات فعلی مسلمانان امروز را در این می‌بینم که فکر می‌کنند چارچوب‌های سیاسی و اجتماعی، نظام‌ها و عادات و رسوم که در طول این چهارده قرن در کتاب‌های فقهی به عنوان احکام ابدى الهی معرفی شده -در حالی که در اصل شیوه‌های عربی بود- دستورالعمل‌های دائمی-ابدی خداوند است و نباید هیچ وقت از آنها تخلف کرد و مجاز نیستند که طرح‌های نو دراندازند و در عصر حاضر شیوه‌های زیستن خود را خودشان معین کنند.
ما باید بدانیم مسلمانی ما به این قائم نیست که ارثت را چطوری تقسیم کنی، یا قانون جزایت چه باشد، یا سیستم اقتصادی و سیاسیات چگونه باشد. مسلمانی با این‌ها قائم نیست، مسلمانی قائم است به ایمان به خداوند یکتا و بی همتا و هرگونه کردار و رفتاری که از مقتضیات این ایمان است.





محمد مجتهد شبستری





@rasepardeh

درس‌گفتار

«شرح کیمیای سعادت»

#دکتر_عبدالکریم_سروش

#جلسە 4⃣6⃣

کیمیای بەختەوەری غەزاڵی
ڕاڤەکار: عەبدولکەریم سرووش




#مهلکات


@kimiaye_Saadat_Ghazali

مافی ‌ئازادیی زمانی زگماکی مرۆڤ

کاکە ئەحمە موفتی‌زادە

@aveng_53

.

"ایمان" حضور خدا در زندگی است
نه دانستن اینکه خدا هست...

#سیدقطب
https://www.group-telegram.com/abeynejat

تفاوت مهمّی است میان اعتقاد به خداوند و اعتقاد به اینکه "خدا وجود دارد". اعتقاد به اینکه "خدا وجود دارد" صرفاً تصدیق قضیه‌ای است مبنی بر آنکه چنان کسی که خدایش می‌خوانیم واقعاً وجود دارد، همین و بس. به بیان جیمز، شیاطین هم به این قضیه باور دارند و بر خود می‌لرزند. امّا اعتقاد به خداوند عبارت است از توکّل بر او، زندگی را تسلیم وی کردن، و مطلوب او را مطلوب خود ساختن. شیاطین چنین نمی‌کنند. بنابراین فرق است میان اعتقاد به خداوند و اعتقاد به اینکه "خدا وجود دارد".

الوین پلنتینجا

https://www.group-telegram.com/AZADANDISHI93

آسیه، زن فرعون در میانه‌ی کاخی لبریز از زر و زور، چیزی را از خدا خواست که تا آن دم، هیچ زبانی بر زبان نیاورده بود. 
او نه نجاتی زودگذر را طلب کرد نه آسودگی در دنیا را...
"خانه‌ای نزد خدا خواست"
درخواستی که بوی فهم وبصیرت می‌داد  خلاقیتی برخاسته از دلی که حقیقت بندگی را فهمیده بود. 

آسیه به‌جای گریختن صرف از فرعون، از عالم او بیرون رفت
پیش از طلب گریز از فرعون، طلبِ قرار در جوار خدا کرد. 
این همان نبوغ او بود: دیدن آنچه دیگران نمی‌دیدند، خواستن آنچه فراتر از تصور انسان بود. 
در لحظه‌ای که دیگران دعا را فقط برای رهایی به کار می‌گرفتند او دعا را به پُل حضور بدل کرد
نجات را نه غایت خواستش، که "ثمره‌ی رسیدن به خدا" دانست. 

خداوند، این نبوغ را یاد کرد و از میان هزاران بنده‌اش، "آسیه را نشانه‌ی ایمان آورد"

«وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِّلَّذِينَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ، إِذْ قَالَتْ رَبِّ ابْنِ لِي عِندَكَ بَيْتًا فِي الْجَنَّةِ، وَنَجِّنِي مِن فِرْعَوْنَ وَعَمَلِهِ، وَنَجِّنِي مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ.»** 
(سوره التحریم، آیه ۱۱) 
ترجمه: «و خدا برای مؤمنان، زن فرعون را مَثَل آورد، آن‌گاه که گفت: پروردگارا، برای من نزد خودت خانه‌ای در بهشت بنا کن، و مرا از فرعون و کردار او نجات ده، و مرا از مردم ستمگر رهایی بخش.»

آری، ایمانِ او خلاق بود چون در دل شکنجه، معنای تازه‌ای برای قرب آفرید و خدا در برابر چنین ذکاوتی، قدردان شد و ذکرش را جاودانه ساخت. 
نامش در کتاب خدا نشست نه به‌خاطر آنکه همسر فرعون بود، 
بل به‌خاطر آنکه در اوج اسارت، آزادترین زن زمین شد. 

و پایان قصه چنین است: 
که هرگاه بنده‌ای، در میانه‌ی رنج، با ذکاوت قلبش راهی به خدا بگشاید
خدا نیز خانه‌ای برای او در جوار خویش خواهد ساخت  
نه از سنگ و طلا، 
بلکه از "نورِ فهمِ بندگی"

✍شایسته‌ احمدی

https://www.group-telegram.com/abeynejat

مامۆستا حەمەیووسف ڕێنموون

بیرەوەری و قسەی خۆش

@rasepardeh
@kiwmars

🔊 پادکست درسگفتار:
      نفس و روح

🗣 کاک ناصر سبحانی

🎵 زبان: فارسی

📲فایل کامل این درس به زبان کوردی

https://www.group-telegram.com/naser_sobhani/189

🌐 @Naser_Sobhani

▪️ ساخته شده با هوش مصنوعی
#پادکست