Telegram Group & Telegram Channel
شنبه ۹ اسفند ۱۳۸۲ روز هفتم ماه محرم بود.
بعد از پادگان رفته بودم کارگاه چوب و نزدیک غروب آفتاب تازه تونسته بودم برم به کارهای بازار برسم.
حدود ساعت ۱۱ شب رسیدم خونه.
در رو که باز کردم، تلویزیون داشت پخش مستقیم از کربلا پخش می‌کرد.
همون دم در به دیوار تکیه دادم و مشغول نگاه کردن شدم.
گفتم خدایا یعنی میشه من هم برم کربلا زیارت امام حسین؟
خودم جواب دادم که هفت روز از محرم گذشته و من حتی نتوانسته‌ام در مراسم‌های عزاداری شرکت کنم. سرباز هم هستم و باید برم پادگان. اجازه خروج از کشور هم که ندارم. آخه چطور ممکنه.
گوشه چشمم خیس شد و آهی کشیدم...

صبح زود راه افتادم و رفتم پادگان
اما اوضاع خیلی شلوغ به نظر می‌رسید.
رفتم سراغ فرمانده
گفت داریم میریم اصفهان برای مانور
پنج روز طول می‌کشه
تو زن و بچه داری لازم نیست بیای...

رفتم خونه و لباسم رو عوض کردم
مستقیم رفتم دفتر شرکت در بازار آهن شادآباد
بعد از ظهر دیدم بچه‌ها دارند در مورد رفتن به کربلا صحبت می‌کنند.

- گفتم مگه ویزا دارید؟
- گفتند پاسپورت هم نداریم.
- گفتم چطوری؟
- گفتند میریم ببینیم چی میشه
- چه زمانی؟
- ساعت ۵ بعد از ظهر میریم آزادی که سوار اتوبوس‌های مهران بشیم

درک درستی نداشتم که یعنی چی و چطور ممکنه
اما گفتم من هم میام
فرصت برای اینکه برم خونه نبود
با خونه تماس گرفتم و با همسرم صحبت کردم

ساعت ۵ بعد از ظهر در اتوبوس نشسته بودیم و در راه مهران بودیم...
روز بعد تاسوعا بود.
صبح نزدیک کرمانشاه نیروی انتظامی جلوی اتوبوس رو گرفت و گفت مرز بسته شده و اجازه تردد نمی‌دهند.
اتوبوس از همانجا برگشت.
اما یک راننده محلی قرار شد ما رو تا مهران ببره
تجربه سفر عجیبی باهاش داشتیم
اما ماجرا هرچی که بود، بالاخره زنده به مهران رسیدیم.

ظهر تاسوعا بود.
گفتند مرز بسته است.
گفتم برویم نماز بخوانیم.
نماز که تمام شد،‌ گفتند مرز باز شده
جنگ امریکایی‌ها با عراق تازه تمام شده بود.
نیروهای اوکراینی سمت مرز عراق بودند.
با احترام از زایرین ایرانی استقبال کردند.
نه این طرف و نه آن طرف حتی شناسنامه هم کنترل نکردند، چه برسد به پاسپورت و ویزا
داخل یک هایس نشستیم و مستقیم رفتیم کربلا
همین ساعتی که دارم این متن را می‌نویسم، غروب تاسوعا رسیدیم به کربلا...
رفتم حرم امام حسین
از حدود ساعت یک صبح دیگه غیر از من تقریبا هیچ کس در حرم نبود
تا اذان صبح کنار ضریح شش گوشه امام حسین و یارانش نشستم و مرثیه خوندم و اشک ریختم و درد دل کردم...

تمام طول سفر هر چه می‌گذشت برایم باورکردنی نبود و در بهت بودم...

گاهی خدا قدرتش را اینطور نشان می‌دهد.
با استجابت دعای یک سرباز، که هفتم محرم با دیدن حرم امام حسین در تلویزیون حسرت زیارت به دلش می‌نشیند و اشک از گوشه چشمش جاری می شود، و دو روز بعد برایش زیارت اختصاصی شب عاشورا در حرم امام حسین می‌گذارند...
@esmaeilzadehasl



group-telegram.com/esmaeilzadehasl/645
Create:
Last Update:

شنبه ۹ اسفند ۱۳۸۲ روز هفتم ماه محرم بود.
بعد از پادگان رفته بودم کارگاه چوب و نزدیک غروب آفتاب تازه تونسته بودم برم به کارهای بازار برسم.
حدود ساعت ۱۱ شب رسیدم خونه.
در رو که باز کردم، تلویزیون داشت پخش مستقیم از کربلا پخش می‌کرد.
همون دم در به دیوار تکیه دادم و مشغول نگاه کردن شدم.
گفتم خدایا یعنی میشه من هم برم کربلا زیارت امام حسین؟
خودم جواب دادم که هفت روز از محرم گذشته و من حتی نتوانسته‌ام در مراسم‌های عزاداری شرکت کنم. سرباز هم هستم و باید برم پادگان. اجازه خروج از کشور هم که ندارم. آخه چطور ممکنه.
گوشه چشمم خیس شد و آهی کشیدم...

صبح زود راه افتادم و رفتم پادگان
اما اوضاع خیلی شلوغ به نظر می‌رسید.
رفتم سراغ فرمانده
گفت داریم میریم اصفهان برای مانور
پنج روز طول می‌کشه
تو زن و بچه داری لازم نیست بیای...

رفتم خونه و لباسم رو عوض کردم
مستقیم رفتم دفتر شرکت در بازار آهن شادآباد
بعد از ظهر دیدم بچه‌ها دارند در مورد رفتن به کربلا صحبت می‌کنند.

- گفتم مگه ویزا دارید؟
- گفتند پاسپورت هم نداریم.
- گفتم چطوری؟
- گفتند میریم ببینیم چی میشه
- چه زمانی؟
- ساعت ۵ بعد از ظهر میریم آزادی که سوار اتوبوس‌های مهران بشیم

درک درستی نداشتم که یعنی چی و چطور ممکنه
اما گفتم من هم میام
فرصت برای اینکه برم خونه نبود
با خونه تماس گرفتم و با همسرم صحبت کردم

ساعت ۵ بعد از ظهر در اتوبوس نشسته بودیم و در راه مهران بودیم...
روز بعد تاسوعا بود.
صبح نزدیک کرمانشاه نیروی انتظامی جلوی اتوبوس رو گرفت و گفت مرز بسته شده و اجازه تردد نمی‌دهند.
اتوبوس از همانجا برگشت.
اما یک راننده محلی قرار شد ما رو تا مهران ببره
تجربه سفر عجیبی باهاش داشتیم
اما ماجرا هرچی که بود، بالاخره زنده به مهران رسیدیم.

ظهر تاسوعا بود.
گفتند مرز بسته است.
گفتم برویم نماز بخوانیم.
نماز که تمام شد،‌ گفتند مرز باز شده
جنگ امریکایی‌ها با عراق تازه تمام شده بود.
نیروهای اوکراینی سمت مرز عراق بودند.
با احترام از زایرین ایرانی استقبال کردند.
نه این طرف و نه آن طرف حتی شناسنامه هم کنترل نکردند، چه برسد به پاسپورت و ویزا
داخل یک هایس نشستیم و مستقیم رفتیم کربلا
همین ساعتی که دارم این متن را می‌نویسم، غروب تاسوعا رسیدیم به کربلا...
رفتم حرم امام حسین
از حدود ساعت یک صبح دیگه غیر از من تقریبا هیچ کس در حرم نبود
تا اذان صبح کنار ضریح شش گوشه امام حسین و یارانش نشستم و مرثیه خوندم و اشک ریختم و درد دل کردم...

تمام طول سفر هر چه می‌گذشت برایم باورکردنی نبود و در بهت بودم...

گاهی خدا قدرتش را اینطور نشان می‌دهد.
با استجابت دعای یک سرباز، که هفتم محرم با دیدن حرم امام حسین در تلویزیون حسرت زیارت به دلش می‌نشیند و اشک از گوشه چشمش جاری می شود، و دو روز بعد برایش زیارت اختصاصی شب عاشورا در حرم امام حسین می‌گذارند...
@esmaeilzadehasl

BY یادداشت‌های یک معلم تفکر سیستمی


Warning: Undefined variable $i in /var/www/group-telegram/post.php on line 260

Share with your friend now:
group-telegram.com/esmaeilzadehasl/645

View MORE
Open in Telegram


Telegram | DID YOU KNOW?

Date: |

"There are several million Russians who can lift their head up from propaganda and try to look for other sources, and I'd say that most look for it on Telegram," he said. The last couple days have exemplified that uncertainty. On Thursday, news emerged that talks in Turkey between the Russia and Ukraine yielded no positive result. But on Friday, Reuters reported that Russian President Vladimir Putin said there had been some “positive shifts” in talks between the two sides. In December 2021, Sebi officials had conducted a search and seizure operation at the premises of certain persons carrying out similar manipulative activities through Telegram channels. "He has to start being more proactive and to find a real solution to this situation, not stay in standby without interfering. It's a very irresponsible position from the owner of Telegram," she said. In 2018, Russia banned Telegram although it reversed the prohibition two years later.
from us


Telegram یادداشت‌های یک معلم تفکر سیستمی
FROM American