Telegram Group Search
عزیزِ من، عیب نداره اگه یه روزهایی نمیدونی چی میخوای و چی میشه. خستگی‌ها یه روز، یه جا جمع میشن و خودشون رو اینجوری بروز میدن.
حرف‌ها از ذهنم رفت، اسم‌ها از ذهنم پاک شد اما نگاه‌ها مثل روز اول، همیشه جلوی چشممه.
شاید دوری و دوستی، نیاز من برای فردایی بهتر است.
هیچ عشقی، جایگزینِ عشقی که خودت باید به خودت بدی نمی‌شه.
امروز تماما سکوتم. کاش می‌شد سکوتم رو کلمه کنم و بنویسم.
یکی از خسته‌کننده‌ترین کارها اینه که مجبور باشی همه‌ی کارهارو‌ خودت تنهایی یاد بگیری و انجام‌ش بدی. دلم برای خدا می‌سوزه؛ وقتی دید کسی رو نداره، مجبور شد همه‌ی کارهارو خودش تنهایی یاد بگیره و‌ انجام‌ش بده.
Vastam Roo Pam
Amir Tataloo Ft Reza Pishro
چهارسال پیش توی همچین وضعیتی بودم، الآنم که به خودم اومدم دیدم باز هم همینم. فکرشم نمی‌کردم وقتی از صفر شروع‌ کنم، دوباره تابلوهایی که اون زمان یک‌بار دیدم رو‌ دوباره ببینم.
@In_Search_of_San_Francisco
بیا بشین کنارم، تکیه بدم بهت، خستگی‌هام یادم بره.
حس فلاکت‌باری دارم. حس می‌کنم کل هجده‌چرخم با بارش رفته ته درّه و تنها منم که زنده موندم. موندم جواب بقیه رو چی می‌خوام بدم.
روی سنگ قبرم بنویسید: "خیلی خسته‌ست، لطفا بیدارش نکنید."
Forwarded from Girl in red
امیدوارم اون روز خوبی برات برسه که یه نفس راحت بدی بیرون و بگی:"آخيش، تموم شد."
اون روز میاد و سربلند میای بیرون، مطمئنم.
چیزی که واقعا از پا می‌ندازتت تنشه. یک‌جا به خودت میای می‌بینی تمام مغز و وجودت داره می‌لرزه؛ نه از ترس، بلکه از فشاری که تمام این مدت داشتی تحمل‌ش می‌کردی.
زیر گوشم این‌قدر فریاد نزن. می‌دونم که باید نفس بکشم، فقط نفسم بالا نمیاد.
ناامید که، مجبورم ادامه بدم. مجبور و محکوم.
- خستم، فقط دلم می‌خواد گریه کنم.
- زیاد بهش فکر نکن.
- نیازی به فکر نیست؛ احساس می‌کنم توش غوطه‌ورم.
- مگه همونم از فکر نیومده؟
- نمی‌دونم. احساس می‌کنم فکرم زده به جونم؛ فکر نکرده همه‌ی جونم درد می‌کنه.
Forwarded from پرواز
یه وقتایی به خودت افتخار کن برای اینکه اشتباه کردی ، شنیدی ، تحمل کردی ، گریه کردی و ادامه دادی .
از یک‌جایی به بعد، دیگه دلم‌ نخواست دنبال نشونه‌ها برم؛ دلم خواست اگر خیری درش هست، نشونه‌ها دنبالم بگردن.
2025/10/12 03:48:31
Back to Top
HTML Embed Code: