باسن طلبان بزودی : رئیسی یک ماه قبل از شهادت سد هارو خالی کرده بود

بله دیگه دوستان میبینید قضیه ربطی به اسلام نداره فقط برای اینی هست که ایشون فرمودن

نیست که همه جای این مملکت اسلامیه . از قوانین گرفته تا نوع حکومت داری و ایستادگی مقابل زورگویان عالم . مهریه هم باید اسلامی باشه

تو اسلام مهریه واجب شده ولی بین بنده و خدای خودش . نه بین بنده و قاضی و سرباز کلانتری و زندان و وکیل همسر

طرف مهریه ی همسرش رو نداد ؟ خب اونم حلالش نکنه اون دنیا بره جهنم بسوزه . یعنی چی که این قوانین عجیب و غریب ؟

طرف بعد ۱۵ ۱۶ سال زندگی مشترک همسرش فوت کرده ، برادرای همسرش مهریه رو گذاشتن اجرا طرف رو انداختن زندان

اونیکی از مرده طلاق گرفته رفته با یکی دیگه ازدواج کرده ، مرد مادر مرده هرچند وقت یبار سکه‌ میبره تقدیم شوهر جدید میکنه

خیلیها بمن میگن چرا ازدواج نمیکنی ؟ ببخشینا مگه مغز خر خوردم ؟ بنده سرباز زندان بودم در روز چندین نفر بخاطر همین قانون اونجا دیدم

الان در آخر کی ضرر میکنه ؟‌ من یا همین بانوی ایرانی که نماینده میگه ؟

سکه ی ۱۰۰ میلیونی ۱۰ تا دونه شم میشه ۱ میلیارد تومن خیلی زیاده .

حالا فمنیستا و امثال شیما کاتوزیان ها و این‌نماینده هرچی میخوان بگن بگن . در آخر کی ضرر میکنه ؟ مقصر بغض اونی که قراره جلوی دوربین بگه من یه دختر ۴۰ ساله هستم با فلان مدرک و بهمان مهارت زندگی ولی کسی بامن ازدواج نکرد کیه ؟

در آخر کی برنده ی این گرو کشی و چرخه ی باطل میشه ؟ من نوعی که برام هزار و یک راه برای رفع نیاز جنسی بازه .

کی این وسط صدمه میبینه ؟

با این اوصاف قانون مهریه ایا به نفع کسی شد ؟ یا به ضرر کسی

این متن از زبان بنده نیست بلکه من نوعی ...

- افزایش تبلیغات برای آشوب در کشور توسط فیلترشکن‌ها
- قضیه آب و تصمیمات جدید
- قضیه بنزین و تصمیمات جدید
- دعوت به اقدامات مسلحانه توسط پهلوی خائن

دشمن در حال آماده‌سازی آشوب است

این آشوب با دیگر آشوب ها تفاوت دارد . در این آشوب نیروی هوایی اسراییل مانند آنچه که در لیبی دیدیم پشتیبان عناصر خائن خواهد بود . پهپادهای رژیم محل تجمع یگان های ویژه را هدف قرارخواهد داد و جنگنده های دشمن مقر هارا ...

پ.ن: اقدامات اطلاعاتی و مدیریت صحیح می‌تواند از آشوب جلوگیری نماید یا شدت آن‌ را کاهش دهد

تروریست های مزدور برای تهدید از دیتاهای هک شده استفاده میکردن

هک ثبت احوال کار اینها بود

گروه هکری گمنامان تونست به این شبکه مزدور ضربه بزنه

تو ۴۰۱ هم میخواستن با پهباد محل های تجمع نیروهای امنیتی پلیس و بسیج رو بزنن که موفق نشدن
قطعا بدتر از پشتیبانی هوایی رژیم همین ریز پرنده ها هستن که ممکنه صفوف نیروهای ضد اغتشاش رو نابود کنه و حتما بابت این مشکل باید چاره ای اندیشید

چاره فقط محکوم کردن امثال بابایی به جرم تشویش اذهان عمومی بخاطر گفتن این مطالب ...

حکایت اون یارو که وقتی دشمن میاد از ترس چشماشو میبنده دشمنو نبینه ... بعد فکر میکنه دشمنم اونو نمیبینه

صرفا جهت طنز

داستان کامل مناظره امام جواد (ع) با یحیی بن اکثم

صحنه اول: دربار درخشنده مأمون

سال ۲۰۴ یا ۲۰۵ هجری قمری در بغداد بود. دربار مأمون عباسی، خلیفه دانشمند و سیاستمدار عباسی، آکنده از شکوه و جلال بود. بزرگان قوم، قاضیان، فقها، شعرا و درباریان، همگی در صف ایستاده بودند تا شاهد رویدادی بی‌نظیر باشند. مأمون که خود را حامی علم و فلسفه می‌دانست، نقشه‌ای در سر داشت. او «ابوجعفر، محمد بن علی الجواد (ع)» را که تنها هفت یا هشت بهار از عمرش می‌گذشت، از مدینه به بغداد فرا خوانده بود.

مأمون در دل می‌خواست با به رخ کشیدن خرد و دانش این کودک، همگان را به تحسین وادارد و همزمان، برای شیعیانی که به امامت این نوجوان معتقد بودند، نشان دهد که او تحت حمایت و نظر خلیفه است. اما در پس ذهنش، آرزویی پنهان نیز داشت: شاید اگر این کودک در برابر بزرگ‌ترین دانشمند زمانه شکست بخورد، اصل امامت و رهبری شیعیان برای همیشه تضعیف شود.

صحنه دوم: ورود ستاره درخشان

درهای تالار گشوده شد و نوجوانی با قامتی موزون و چهره‌ای نورانی و متبسم، با آرامشی فراتر از سنش، قدم به دربار گذاشت. نگاه‌های کنجکاو و بعضاً شک‌آلود حاضران به او دوخته شده بود. او با ادب و وقار، نزد مأمون رفت و سلام کرد. مأمون او را با احترام کنار خود نشاند و سپس با چشم‌اش به سوی «یحیی بن اکثم»، قاضی القضات (بزرگ‌ترین قاضی) دربار و دانشمند برجسته زمانه اشاره کرد.

یحیی بن اکثم، مردی کهنسال با ریشی سفید و هیبتی علمی بود که تمام حاضران برای دانشش احترام قائل بودند. مأمون رو به یحیی کرد و گفت: «ای یحیی! این پسر رسول خداست. دوست دارم که از او پرسشی علمی بپرسی.»

یحیی که خود را آماده این لحظه کرده بود، با غرور علمی خاصی رو به امام جواد (ع) کرد و با صدایی رسا گفت:

«ای پسر رسول خدا! آیا اجازه می‌فرمایید سؤالی بپرسم؟»

امام جواد (ع) با آرامش و متانت پاسخ دادند: «بپرس.»

صحنه سوم: پرسش پیچیده قاضی

یحیی بن اکثم سؤالی را که از پیش آماده کرده بود، مطرح کرد. سؤالی فقهی و پر از جزئیات درباره احکام حج:

«نظر شما در مورد مردی که در حال احرام بوده است و شکاری را شکار کرده، چیست؟»

همه حاضران گوش تیز کردند. این سؤال، تنها یک پاسخ ساده نداشت. پاسخ به آن نیازمند تسلط کامل بر کتاب و سنت و احکام پیچیده فقهی بود. بسیاری در آن مجلس، حتی فقهای حاضر، برای پاسخ به تمام زوایای این سؤال مشکل داشتند.

صحنه چهارم: توفان دانش الهی

در نگاه اول، همه انتظار داشتند امام پاسخ کوتاهی بدهد. اما آنچه اتفاق افتاد، همگان را مبهوت کرد.

امام جواد (ع) با صدایی روشن و دلنشین شروع به سخن کردند و پاسخ را نه در یک یا دو خط، بلکه با تشریح کامل تمام حالات ممکن بیان نمودند:

ایشان فرمودند:
«آیا این شکار در حرم کشته شده یا خارج از حرم؟ آیا شکارچی، از حکم تحریم شکار در احرام آگاه بوده یا ناآگاه؟ آیا او عمداً این کار را کرده یا به خطا؟ آیا او آزاد است یا برده؟ آیا صغیر است یا کبیر؟ آیا این اولین بارش بوده یا بارها قبل از آن مرتکب شده؟ آیا شکار از پرندگان بوده یا غیر پرندگان؟ آیا از حیوانات کوچک است یا بزرگ؟ آیا شکارچی از کرده خود پشیمان است یا بر آن اصرار دارد؟ آیا شکار در شب بوده یا روز؟ آیا محرم، احرام عمره داشته یا احرام حج؟»

با هر پرسشی که امام مطرح می‌کردند، چهره یحیی بن اکثم بیشتر در هم می‌رفت و رنگ از رخسارش می‌پرید. حاضران با شنیدن این تفصیل و دقت، حیرت‌زده به یکدیگر نگاه می‌کردند. این پاسخ، نه تنها دانش، بلکه عمق بینش و تسلط بی‌نظیر این نوجوان بر استنباط احکام را نشان می‌داد.

صحنه پنجم: ضربه کاری امام

پس از آنکه امام جواد (ع) با بیان این حالات، عظمت علمی خود را به رخ همگان کشیدند، نوبت به ضربه نهایی رسید. ایشان با نگاهی حکیمانه به یحیی بن اکثم فرمودند:

«تو گمان کردی مسئله، مسئله‌ای ساده است؟! این مسئله بیش از این حرف‌ها است! (یعنی این مسئله بسیار پیچیده‌تر از آن است که تو تصور می‌کنی).»

حضرت محمد بن علی امام جواد (ع) امام نهم

از این نظر اهمیت دارن که با وجود سن پایین به امامت رسیدن و فضارو برای پذیرش سن پایین حضرت مهدی برای امامت جامعه آنهم در عصر غیبت فراهم کردند .

وگرنه خیلیها به اصل غیبت شک میکردند و به این تحلیل میرسیدند که دیگر امامتی بعد از حضرت حسن بن علی امام عسکری ( ع ) وجود نداره یا حداقل امامت مانند آنچه که بعد از امام حسن مجتبی به امام‌ حسین انتقال یافت اینجاهم به جعفر بن علی ( ملقب به جعفر کذاب ) انتقال پیدا میکنه .

البته در اون روزها بعضا عده ای به دنبال جعفر کذاب رفتند اما با وجود امامت امام جواد و امام هادی ( ع ) در سنین پایین دیگه شبهه سن پایین حضرت حجت هم نفی میشد ...

بنابرین جامعه با امامت حضرت امام جواد برای به امامت رسیدن حضرت مهدی در سن پایین آماده شد

البته در همان موقع هم خیلیها در امامت ایشان شبهه میاوردند که خود ایشان با استدلالاتی از قران مبنی بر پیامبری حضرت عیسی و یحیی از نوزادی پاسخ را میدادند

اما موردی که باعث شد همگان پی به حقانیت ایشان ببرند ، سواد بالای ایشان در بحث و پاسخ به مباحث علمی سنگین در کودک سالی بود که خدادادی بودن علم ایشان را به همه ثابت میکرد

برادران و خواهران گرامی ازتون درخواست دارم به نیابت از حقیر دعای ۱۶۰ صحیفه سجادیه رو قرائت کنید برای دفع کسانی که جدیدا روی دشمنی با بنده و دیگر اعضای رسانه ای جبهه انقلاب گرفتند و به نفع غربگراها دارن تبانی میکنن و تا روزی که قدرت رسانه ای که با خون دل بدست اوردیم رو نابود نکنن دست برنمیدارن ...

لینک دعا

شما عزیزان هم میتونید ترجمه رو بخونید و هم اینکه متن عربی رو همراه با صوت گوش کنید اگه سختتون هست .