@oo0urhouse14011013🍷
تخمِ وفا و مهر در این کهنه کشته‌زار

آن‌گه عیان شود که بود موسمِ درو

@nikeelahepiruzi2003🍷
آن که بی‌جرم برنجید و به تیغم زد و رفت

بازش آرید خدا را که صفایی بکنیم

@AAzziittaa🍷
ثواب روزه و حج قبول آنکس برد
که خاک میکده عشق را زیارت کرد

@halneviis🍷
جامِ مِی گیرم و از اهلِ ریا دور شَوَم

یعنی از اهلِ جهان پاکدلی بُگزینم

تمام🫠🍷✋

با سپاس از موکل عزیز
مزه بهشت میده😭

چند سال پیش موکلی داشتم که با دوست پسرش از طریق استوری واتساپ گفت‌وگوی ناجور انجام داده بود. شاید بپرسید چطوری؟! بقیه مخاطبان رو هاید کرده بودند. خلاصه ماجرا افشا شد؛ شوهرش فهمید.‌ کار به طلاق کشید و چون شیرازی نبود به شهر خودش برگشت و من دیگه هیچ خبری ازش ندارم. اون موقع همش پیش خودم می‌گفتم: چرا؟! مگه صفحه چت نداشتید؟ هنوز هم بعداز گذشت چند سال که یادم میفته؛ میگم: واقعا چرااااا؟!

+این فقط بخشی از ماجراست.

به زندگی آدم‌ها از زوایه‌ی یه بیننده که نگاه می‌کنی برات اعجاب‌انگیزه اما اگر بقیه هم به زندگی تو نگاه کنند؛ ممکنه همون قدر متعجب بشن!

همیشه فاصله‌ای هست...

عبور باید کرد🍂

و هم‌نورد افق‌های دور باید شد...

اون کلاهبردره رو یادتونه که وسط جلسه قضیه‌اش رو فهمیدم؟!
اومده شماره من رو داده به شکات پرونده و از صبح وسط شلوغی کارها همه دارند زنگ می‌زنند که به ما گفته: پول رو ریختم به حساب وکیلم! پول ما رو بده☺️

یه نفر برای مشاوره حقوقی آمد. موضوع رو کامل شرح داد. آخرش گفت: حالا طرف گفته فکر کردی مملکت قانون نداره؟ پلیس برات میارم؛ می‌ندازمت زندان!
موضوع اختلاف‌شون اصلاً کیفری نبود و هیچ جرمی هم اتفاق نیفتاده بود. بهش گفتم: هیچ‌وقت نمی‌تونه این کار رو بکنه؛ خيالت راحت. یک جوری نفسش رو بیرون فرستاد که انگار چند روز ترس، اضطراب و دلهره از وجودش خارج شد. کم مونده بود گریه کنه از خوشحالی 🥲

توی قانون بازپرس از پرسیدن سوالات تلقینی و اغفال کننده منع شده و نمی‌تونه تحقیقات مقدماتی رو به این شکل پیش ببره! سوال تلقینی مثل اینکه به جای پرسیدن :"شما در تاریخ ... کجا بودید؟" بپرسه:"وقتی رفتی خونه فلانی، ساعت چند بود؟" که البته سوالات تلقینی، کلی مصداق داره.
حالا امروز من شیوه‌ی تربیتی یک پدر رو دیدم که یاد این قسمت از قانون افتادم. فرزندش بخاطر کشیدن سیگار، از مدرسه اخراج شده. با هم در مورد این موضوع جلسه گرفتند و از بچه انکاااااار که نهههه من حتی سیگار دستمم نگرفتم. از پدر اصرارررر که این حق تو بوده! توی سن رشد هستی؛ این چیزها برات جذابه! منم هم‌سن تو بودم دوست داشتم تجربه کنم. نیم‌ساعت تمااااام بچه انکار کرده و پدر بهش حق داده که نههههه این تجربه و کنجکاوی حق تو بوده!
بعد از نیم ساعت جدل به نفع فرزند، خیلی ناگهانی پرسیده: حالا سیگاره چه طعمی بود؟
و فرزند غافل خودش رو لو داده که توت‌فرنگی :)))

جماعتی که نظر را حرام می‌گویند
نظر حرام بکردند و خون خلق حلال