Telegram Group & Telegram Channel
«استامینوفن برای جامعه سرطانی، عباس عبدی: اشتباهات بی‌پایان روزنه‌گشایان اصلاح‌طلب»

نویسنده: پیام رسیده از مخاطب

عباس عبدی با همان لحن مألوف و محتاطش، دوباره به میدان آمده تا بیانیه جبهه اصلاحات را به ریشخند بگیرد و از «واقع‌بینی» سخن بگوید. اما مشکل این‌جاست که واقع‌بینی او همان‌قدر به درد این روزهای ایران می‌خورد که توصیه به نوشیدن آب ولرم برای بیماری که در اتاق عمل در حال جان دادن است. عبدی می‌خواهد نشان دهد که اصلاح‌طلبان با صدور بیانیه، گویی در توهم به سر می‌برند و نمی‌فهمند که قدرت واقعی کجاست. اما او خود نمی‌فهمد که این نوع نصیحت‌ها و نقدهای خنثی، دقیقاً همان چیزی است که استبداد را پایدار کرده است.
او می‌گوید اصلاح‌طلبان اگر می‌خواهند در سیاست بمانند، باید قواعد بازی را بپذیرند. سؤال ساده این است: کدام بازی؟ مگر چیزی به‌نام بازی سیاسی باقی مانده که او از پذیرش قواعدش حرف می‌زند؟ این بازی مدت‌هاست تعطیل شده؛ درست مثل زمین فوتبال متروکه‌ای که چمن‌هایش خشکیده و دروازه‌هایش زنگ زده‌اند. عبدی هنوز از بازیکن بودن حرف می‌زند، اما بازی دیگر وجود ندارد؛ چیزی که هست فقط یک زمین رژه‌ی اقتدارگرایان است.
مشکل عبدی این است که از اساس سیاست را به بوروکراسی تقلیل می‌دهد. او اصلاح‌طلبی را به تکنیک «مذاکره در چارچوب ممکن» فروکاسته است. اما مگر تاریخ گذارهای سیاسی جهان با همین «مذاکره در چارچوب ممکن» به نتیجه رسید؟ اسپانیا بعد از فرانکو اگر به نصایح عبدی‌وار عمل می‌کرد، هنوز هم در سایه‌ی سلطنت نظامی‌ها دست و پا می‌زد. آفریقای جنوبی اگر به توصیه‌های محتاطان گوش می‌داد، هرگز ماندلا از زندان به ریاست‌جمهوری نمی‌رسید. شیلی اگر در رفراندوم علیه پینوشه به همین «قواعد بازی» تن می‌داد، امروز هم دیکتاتور با لباس نظامی در کاخ ریاست‌جمهوری نشسته بود.
عبدی در متنش مدام اصلاح‌طلبان را سرزنش می‌کند که چرا بیانیه داده‌اند؛ اما فراموش می‌کند که همین بیانیه‌ها، ولو بی‌اثر به نظر برسند، پژواک خشم و مطالبه جامعه‌اند. اگر قرار بود مردم هم مثل عبدی فقط بر اساس «ممکنات در چارچوب موجود» حرکت کنند، هرگز دی ۹۶، آبان ۹۸ یا خیزش ۱۴۰۱ رخ نمی‌داد. عبدی بیانیه را بی‌خاصیت می‌داند، چون نگاه او اساساً به سیاست، نگاه به اتاق‌های دربسته قدرت است. او نمی‌فهمد که تحولات واقعی در خیابان‌ها، در دانشگاه‌ها، در شبکه‌های اجتماعی و در صدای جوانانی است که دیگر هیچ‌گونه اصلاح در چارچوب موجود را باور ندارند.
وقتی عبدی از «باقی‌ماندن در زمین سیاست» حرف می‌زند، در واقع از باقی‌ماندن در سایه قدرت حاکم حرف می‌زند. اصلاح‌طلبی برای او به معنای چسبیدن به لبه‌ی میز قدرت است، نه ساختن میز جدید. اما سیاست واقعی همان‌جاست که میز جدیدی چیده می‌شود. امروز جامعه ایران نه به عبدی و نه به آن بازی خیالی‌اش نیازی ندارد. جامعه به بیانیه‌هایی نیاز دارد که حتی اگر عملی نباشند، دست‌کم نمایانگر اراده‌ای برای عبور از وضع موجود باشند.
نکته جالب اینجاست که عبدی با طعنه به اصلاح‌طلبان می‌گوید: اگر نمی‌توانید کاری بکنید، سکوت کنید. این حرف، به‌ظاهر عقلانی است، اما در عمل نسخه‌ای است برای مرگ سیاسی. در تاریخ هیچ‌جا ندیدیم سکوت در برابر استبداد به نتیجه‌ای جز طولانی‌تر شدن عمر آن منجر شود. آیا وجدان عمومی جهان آپارتاید را به رسمیت می‌شناخت اگر نلسون ماندلا سکوت می‌کرد؟ آیا در شیلی سکوت روشنفکران و سیاستمداران بود که گذار را ممکن کرد یا فریاد و مقاومت مدامشان؟ سکوتی که عبدی توصیه می‌کند، همان استامینوفن برای بیمار سرطانی است؛ مُسکن بی‌خاصیت در برابر ساختاری که به مرگ جامعه منجر می‌شود.
عبدی همچنین با لحنی پدرسالارانه می‌گوید بیانیه اصلاح‌طلبان به‌درد نمی‌خورد چون هیچ ابزار اجرایی پشتش نیست. درست است، ابزار اجرایی ندارند؛ اما مگر بیانیه مانیفست اجرایی است؟ بیانیه زبان اعتراض و اعلام موجودیت است. درست مثل منشور حقوق بشر در انقلاب فرانسه، که در ابتدا هیچ ابزار اجرایی پشتش نبود، اما چون پژواک خواست اجتماعی بود، به نیرویی تاریخی بدل شد. عبدی این را یا نمی‌داند یا نمی‌خواهد بداند، چون ذهن او هنوز درگیر محاسبه‌های بوروکراتیک است.
اگر بخواهیم منطق عبدی را دنبال کنیم، باید از فردا همه جنبش‌های اعتراضی جهان را هم محکوم کنیم. چون هیچ‌کدام در ابتدا ابزار اجرایی نداشتند. اما تاریخ نشان می‌دهد که بدون همین متون و بیانیه‌ها و اعتراضات، هیچ تحولی رخ نداده است. عبدی با زبان عقلانیت ظاهری، در واقع به بقای استبداد مشروعیت می‌دهد. او همان‌قدر خطرناک است که اقتدارگرایان عریان، چون در لباس «عقلانیت اصلاح‌طلبانه» می‌آید و میدان را از هرگونه اراده برای تغییر تهی می‌کند.

https://www.group-telegram.com/us/hamidasefichannel2.com

📌متن کامل را اینجا بخوانید
93👍71👏6👎4🙏4👌3



group-telegram.com/hamidasefichannel2/4319
Create:
Last Update:

«استامینوفن برای جامعه سرطانی، عباس عبدی: اشتباهات بی‌پایان روزنه‌گشایان اصلاح‌طلب»

نویسنده: پیام رسیده از مخاطب

عباس عبدی با همان لحن مألوف و محتاطش، دوباره به میدان آمده تا بیانیه جبهه اصلاحات را به ریشخند بگیرد و از «واقع‌بینی» سخن بگوید. اما مشکل این‌جاست که واقع‌بینی او همان‌قدر به درد این روزهای ایران می‌خورد که توصیه به نوشیدن آب ولرم برای بیماری که در اتاق عمل در حال جان دادن است. عبدی می‌خواهد نشان دهد که اصلاح‌طلبان با صدور بیانیه، گویی در توهم به سر می‌برند و نمی‌فهمند که قدرت واقعی کجاست. اما او خود نمی‌فهمد که این نوع نصیحت‌ها و نقدهای خنثی، دقیقاً همان چیزی است که استبداد را پایدار کرده است.
او می‌گوید اصلاح‌طلبان اگر می‌خواهند در سیاست بمانند، باید قواعد بازی را بپذیرند. سؤال ساده این است: کدام بازی؟ مگر چیزی به‌نام بازی سیاسی باقی مانده که او از پذیرش قواعدش حرف می‌زند؟ این بازی مدت‌هاست تعطیل شده؛ درست مثل زمین فوتبال متروکه‌ای که چمن‌هایش خشکیده و دروازه‌هایش زنگ زده‌اند. عبدی هنوز از بازیکن بودن حرف می‌زند، اما بازی دیگر وجود ندارد؛ چیزی که هست فقط یک زمین رژه‌ی اقتدارگرایان است.
مشکل عبدی این است که از اساس سیاست را به بوروکراسی تقلیل می‌دهد. او اصلاح‌طلبی را به تکنیک «مذاکره در چارچوب ممکن» فروکاسته است. اما مگر تاریخ گذارهای سیاسی جهان با همین «مذاکره در چارچوب ممکن» به نتیجه رسید؟ اسپانیا بعد از فرانکو اگر به نصایح عبدی‌وار عمل می‌کرد، هنوز هم در سایه‌ی سلطنت نظامی‌ها دست و پا می‌زد. آفریقای جنوبی اگر به توصیه‌های محتاطان گوش می‌داد، هرگز ماندلا از زندان به ریاست‌جمهوری نمی‌رسید. شیلی اگر در رفراندوم علیه پینوشه به همین «قواعد بازی» تن می‌داد، امروز هم دیکتاتور با لباس نظامی در کاخ ریاست‌جمهوری نشسته بود.
عبدی در متنش مدام اصلاح‌طلبان را سرزنش می‌کند که چرا بیانیه داده‌اند؛ اما فراموش می‌کند که همین بیانیه‌ها، ولو بی‌اثر به نظر برسند، پژواک خشم و مطالبه جامعه‌اند. اگر قرار بود مردم هم مثل عبدی فقط بر اساس «ممکنات در چارچوب موجود» حرکت کنند، هرگز دی ۹۶، آبان ۹۸ یا خیزش ۱۴۰۱ رخ نمی‌داد. عبدی بیانیه را بی‌خاصیت می‌داند، چون نگاه او اساساً به سیاست، نگاه به اتاق‌های دربسته قدرت است. او نمی‌فهمد که تحولات واقعی در خیابان‌ها، در دانشگاه‌ها، در شبکه‌های اجتماعی و در صدای جوانانی است که دیگر هیچ‌گونه اصلاح در چارچوب موجود را باور ندارند.
وقتی عبدی از «باقی‌ماندن در زمین سیاست» حرف می‌زند، در واقع از باقی‌ماندن در سایه قدرت حاکم حرف می‌زند. اصلاح‌طلبی برای او به معنای چسبیدن به لبه‌ی میز قدرت است، نه ساختن میز جدید. اما سیاست واقعی همان‌جاست که میز جدیدی چیده می‌شود. امروز جامعه ایران نه به عبدی و نه به آن بازی خیالی‌اش نیازی ندارد. جامعه به بیانیه‌هایی نیاز دارد که حتی اگر عملی نباشند، دست‌کم نمایانگر اراده‌ای برای عبور از وضع موجود باشند.
نکته جالب اینجاست که عبدی با طعنه به اصلاح‌طلبان می‌گوید: اگر نمی‌توانید کاری بکنید، سکوت کنید. این حرف، به‌ظاهر عقلانی است، اما در عمل نسخه‌ای است برای مرگ سیاسی. در تاریخ هیچ‌جا ندیدیم سکوت در برابر استبداد به نتیجه‌ای جز طولانی‌تر شدن عمر آن منجر شود. آیا وجدان عمومی جهان آپارتاید را به رسمیت می‌شناخت اگر نلسون ماندلا سکوت می‌کرد؟ آیا در شیلی سکوت روشنفکران و سیاستمداران بود که گذار را ممکن کرد یا فریاد و مقاومت مدامشان؟ سکوتی که عبدی توصیه می‌کند، همان استامینوفن برای بیمار سرطانی است؛ مُسکن بی‌خاصیت در برابر ساختاری که به مرگ جامعه منجر می‌شود.
عبدی همچنین با لحنی پدرسالارانه می‌گوید بیانیه اصلاح‌طلبان به‌درد نمی‌خورد چون هیچ ابزار اجرایی پشتش نیست. درست است، ابزار اجرایی ندارند؛ اما مگر بیانیه مانیفست اجرایی است؟ بیانیه زبان اعتراض و اعلام موجودیت است. درست مثل منشور حقوق بشر در انقلاب فرانسه، که در ابتدا هیچ ابزار اجرایی پشتش نبود، اما چون پژواک خواست اجتماعی بود، به نیرویی تاریخی بدل شد. عبدی این را یا نمی‌داند یا نمی‌خواهد بداند، چون ذهن او هنوز درگیر محاسبه‌های بوروکراتیک است.
اگر بخواهیم منطق عبدی را دنبال کنیم، باید از فردا همه جنبش‌های اعتراضی جهان را هم محکوم کنیم. چون هیچ‌کدام در ابتدا ابزار اجرایی نداشتند. اما تاریخ نشان می‌دهد که بدون همین متون و بیانیه‌ها و اعتراضات، هیچ تحولی رخ نداده است. عبدی با زبان عقلانیت ظاهری، در واقع به بقای استبداد مشروعیت می‌دهد. او همان‌قدر خطرناک است که اقتدارگرایان عریان، چون در لباس «عقلانیت اصلاح‌طلبانه» می‌آید و میدان را از هرگونه اراده برای تغییر تهی می‌کند.

https://www.group-telegram.com/us/hamidasefichannel2.com

📌متن کامل را اینجا بخوانید

BY کانال حمید آصفی




Share with your friend now:
group-telegram.com/hamidasefichannel2/4319

View MORE
Open in Telegram


Telegram | DID YOU KNOW?

Date: |

So, uh, whenever I hear about Telegram, it’s always in relation to something bad. What gives? The channel appears to be part of the broader information war that has developed following Russia's invasion of Ukraine. The Kremlin has paid Russian TikTok influencers to push propaganda, according to a Vice News investigation, while ProPublica found that fake Russian fact check videos had been viewed over a million times on Telegram. On February 27th, Durov posted that Channels were becoming a source of unverified information and that the company lacks the ability to check on their veracity. He urged users to be mistrustful of the things shared on Channels, and initially threatened to block the feature in the countries involved for the length of the war, saying that he didn’t want Telegram to be used to aggravate conflict or incite ethnic hatred. He did, however, walk back this plan when it became clear that they had also become a vital communications tool for Ukrainian officials and citizens to help coordinate their resistance and evacuations. And while money initially moved into stocks in the morning, capital moved out of safe-haven assets. The price of the 10-year Treasury note fell Friday, sending its yield up to 2% from a March closing low of 1.73%. He floated the idea of restricting the use of Telegram in Ukraine and Russia, a suggestion that was met with fierce opposition from users. Shortly after, Durov backed off the idea.
from us


Telegram کانال حمید آصفی
FROM American