Telegram Group Search
قابل توجه دوستان وهمراهان گرامی،
به هیچ عنوان عمل صورت گرفته مورد تایید هیچ کسی که اندک درکی از انسانیت داشته باشد نیست اما مسئله دیدن ریشه های عمل صورت گرفته است که سه خانواده در کسری از زمان زندگی شان نابود گشته است.

سوال این جاست چرا؟
5👎1
«غرب به خاطر برتری ایده ارزش ها یا دین خود بر جهان چیره نشد...
برتری غرب به خاطر اعمال خشونت سازمان یافته بود. غربی ها اغلب این واقعیت را فراموش می‌کنند، غیر غربی ها هرگز این کار را نمی‌کنند.»


#ساموئل_هانتینگتون


@havarpress
👍8👏4
میرزا کوچک خان
ناصر مسعودی
آهنگ میرزا کوچک خان
با صدای زنده یاد ناصرر مسعودی



@havarpress
4🔥1
‍ هزینه درمان «سرماخوردگیِ ساده» معادل حداقل 3 روز درآمد یک کارگر! | وقتی بیماری‌های فصلی تبدیل به بحران می شود.

هوای آلوده تهران و سایر شهرها این روزها تنها تهدیدی برای سلامتی نیست، بلکه به یک بحران اقتصادی و اجتماعی تبدیل شده است. طبق گزارش‌ها، بیش از ۷۰٪ از بیمارانی که در فصل‌های سرد به بیمارستان‌ها مراجعه می‌کنند، به دلیل بیماری‌های تنفسی ناشی از آلودگی هوا تحت درمان قرار می‌گیرند.

به گزارش اقتصادنیوز، هوای آلوده تهران این روزها بیشتر از همیشه به قیمت سلامتی مردم تمام می‌شود. نه تنها مردم باید با کمبود اکسیژن دست و پنجه نرم کنند، بلکه هزینه‌های سرسام‌آور درمانی و معیشتی به یک بحران جدید تبدیل شده است. از یک طرف، آلودگی هوا به راحتی نفس‌ها را قطع می‌کند، و از طرف دیگر، ویروس‌های فصلی همچون آنفلوآنزا و کرونا به طور همزمان در حال گسترش هستند.
در این میان، مردم با دو چالش بزرگ روبرو هستند: چطور خود را از بیماری‌های خطرناک دور نگه دارند و چطور هزینه‌های درمانی را در شرایط سخت اقتصادی پوشش دهند؟ از خرید دارو گرفته تا درمان‌های پرهزینه، همه چیز گران‌تر از همیشه شده و بسیاری از افراد مجبورند برای خرید یک دارو یا درمان، بخشی از درآمد یک ماه خود را هزینه کنند.

هزینه یک سرماخوردگی ساده، سه روز حقوق کارگر را می‌بَرد!

در این شرایط هزینه‌های درمانی به یکی از بزرگترین معضلات فرودستان تبدیل شده است. طبق بررسی‌های میدانی هزینه ویزیت یک پزشک در درمانگاه‌های عمومی به طور میانگین حدود ۱۵۰ تا ۲۰۰ هزار تومان است. این در حالی است که برای یک درمان کامل، هزینه‌های دارو، آزمایش و سرم به حدود یک میلیون و 500 هزار تومان می‌رسد. برای افرادی که بیمه ندارند، این هزینه‌ها میتواند حداقل معادل سه روز درآمد آن‌ها باشد. اگر کارگری درآمدی حدود ۵۰۰ هزار تومان در روز داشته باشد، باید برای درمان یک بیماری ساده، هزینه‌ای برابر با سه روز کار خود را خرج کند.
این وضعیت، به‌ویژه برای اقشار آسیب‌پذیر و دهقانان و کارگران که دسترسی محدود به بیمه و درمان دارند، فشار مضاعفی وارد می‌کند. افراد زیادی که از نظر مالی در وضعیت دشواری قرار دارند، به جای درمان کامل، تنها به داروهای سبک و ارزان‌قیمت اکتفا می‌کنند، که این خود به مشکلات سلامتی آن‌ها می‌افزاید.

دارو که هیچ، یک ویتامین اضافه هم دیگه نمی‌تونم بخرم!

اگر با مردمی که خودشان یا اعضای خانواده‌شان به یکی از ویروس‌های اخیر مبتلا شده باشند هم کلام شویم می‌بینیم که صدای مردم از فشاری که آلودگی به آن‌ها وارد کرده، درآمده است؛‌«دو قلم میوه بخوای، بغل این داروها بگیری، خدا تومن باید بدی!» این جمله یک مادر در حال خرید داروهای فرزندش در داروخانه است. او در ادامه می‌گوید: «آلودگی هوا به حدی رسیده که خیلی‌ها نمی‌دونند باید چیکار کنند. بیماری‌هایی که می‌گیرن، هزینه درمانشون هر روز بیشتر میشه، و دست آخر حتی به خرید روزانه‌اشون نمی‌رسند.چه برسه بتونن مراقبت بیشتر کنن تا بهتر بشن. من از اول روز تا الان که بچمو بردم دکتر تا داروهاشو گرفتم و یکی دوقلم صیفی جات تا براش سوپ درست کنم 1.800 خرج کردم.»

این جملات فقط یک روایت از هزاران روایت مشابه است. وقتی آلودگی هوا به معضلی بزرگ تبدیل می‌شود، هزینه‌های درمان و معیشت با هم ترکیب می‌شوند و فشاری به مردم می‌آید که برای بسیاری غیرقابل تحمل است.

در میان همین صحبت‌ها، یکی از آنهایی که در دوره نقاهت این ویروس‌های جدید است می‌گوید: «کاش این داروها فایده داشت، فقط نمی‌ذاره تلف شیم، وگرنه دوره درمانش خیلی طولانی میشه. اخرم فکر کنم خوب نمیشیم ویروس بیخیال میشه!»

نفس کشیدن که هیچ، زندگی روزمره هم مشکل شده!

یک شاگرد مغازه با اشاره به افزایش هزینه‌های روزمره و این که مجبور است در این شرایط هرروز سرکار باشد، می‌گوید: « من هوا رو می‌خوام، نه پول! من تو این وضعیت چطوری می‌تونم هم بیماری رو درمان کنم، هم هزینه‌های زندگی رو تأمین کنم؟ پولم که داشته باشم ضررش از این هوا بیشتر.» این اعتراضات نه تنها به وضعیت بهداشتی، بلکه به مسائل اقتصادی و معیشتی نیز اشاره دارد. برای این افراد، حتی خرید میوه و مواد غذایی ساده، به چالش تبدیل شده است.
طبق بررسی‌های مرکز آمار ایران، هزینه‌های درمان بیماری‌های تنفسی برای افراد بالغ بر ۴۰٪ از درآمد ماهانه‌شان می‌شود. این میزان فشار اقتصادی، مشکلات اجتماعی بیشتری را ایجاد می‌کند و دسترسی به درمان‌های پیشگیرانه را برای آن‌ها محدود می‌کند. در این وضعیت، دسترسی به مراقبت‌های بهداشتی مناسب، بیشتر برای اقشار متوسط و بالا فراهم است و این خود نابرابری‌های بیشتری را در جامعه دامن می‌زند.

@Kaveh_Academyy
Socialism_Strategy.
4
اندیشکده کاوه
‍ ‍ هزینه درمان «سرماخوردگیِ ساده» معادل حداقل 3 روز درآمد یک کارگر! | وقتی بیماری‌های فصلی تبدیل به بحران می شود. هوای آلوده تهران و سایر شهرها این روزها تنها تهدیدی برای سلامتی نیست، بلکه به یک بحران اقتصادی و اجتماعی تبدیل شده است. طبق گزارش‌ها، بیش از…
کارگران در شرایط نابرابر و تحمیلیِ اجتماع، قربانی تمامی بحران‌های سیاسی، اجتماعی، زیستی‌ و غیره اند؛ از این رو بی‌پناه‌ترین و آسیب‌پذیرترین طبقه‌ی جامعه، همین کارگران زحمت‌کش‌اند.

چرا باید چنین باشد؟ از یک‌سو استادِ به‌ظاهر محترم دانشگاه بهشتی آنان را از حق رشد و شکوفایی محروم می‌کند، و از سوی دیگر اجتماعِ مسلط، حق زیستن را از ایشان دریغ می‌دارد.


@havarpress
5
روز دانشجو را به یکایک دانشجویان کنش‌گر دغدغه مند کشورم تبریک عرض میکنم

۱۶ آذر یادآور سه دانشجوی ایرانی است که در اعتراض به سفر نیکسون به ایران، در فضای خفقان پس از کودتای ننگین ۲۸ مرداد توسط حاکمیت دست‌نشانده امپریالیسم جان باختند.
روزی که بر خشم فروخفته‌ی توده‌ها افزود و ملت را بر ضد حاکمیتی غیرملی به کنش واداشت.

بیاییم پاس بداریم یادشان را و بیاموزیم از شریف‌مردانی که ایستادند تا صدای دانشجو خاموش نماند.

از این رو باید آموخت که دانشجو باید بخواند، باید کنش‌گر باشد و باید تحلیل عینی با دیدی واقع‌گرایانه داشته باشد.

باشد روزی که دانشجویان ما عرصه عمل را از مزدوران بی‌وطنی که در فضای فکری جولان می‌دهند بازپس گیرند؛ آنان که با تاختن به مصدق و شریعتی می‌کوشند ستون‌های فکری این سرزمین را پوچ و بی‌اثر جلوه دهند.

زنده باد دانشجو، زنده باد اندیشه، زنده باد عدالت، زنده باد ایران.

#روز_دانشجو
#فکر
#اندیشه
#ایران

@havarpress
👍9🔥3
دکتر جواد حیدری، متفکرحوزه عدالت و برابری از برجسته‌ترین فیلسوفان تحلیلی معاصر ایران و مترجم آثار ارزشمند اندیشمندانی چون تامس نیگل، تی. ام. اسکنلن، یادداشتی عمیق و پرمغز نگاشته‌اند به مناسب روز دانشجو. دوستان را به مطالعه این نوشته دعوت می‌کنم؛ چرا که با خواندن آن، دانشجویان عزیز به‌خوبی می‌توانند تفاوت میان یک متفکر سیاسی و یک بلاگر سیاسی را به‌روشنی دریابند:

«من اخیراً مشغول مطالعه‌ی اثر بسیار مهمِ درک باک (Derek Bok)، رئیس سابق هاروارد (که حدود بیست سال رئیس دانشگاه بوده و هاروارد جدید حاصل سیاست‌های ایشان است)، بودم. درک باک کتاب بسیار مهمی دارد با عنوان «انتظارات برتر: آیا دانشگاه‌ها می‌توانند آنچه را دانشجویان در قرن ۲۱ نیاز دارند تعلیم دهند؟» که حاصل نیم‌قرن تجربه‌ی دانشگاهی او هم در کسوت ریاست دانشگاه هاروارد و هم در کسوت استاد دانشگاه. باک در این کتاب هشداری می‌دهد که گویی دقیقاً برای وضعیت امروز ما نوشته شده است.

باک استدلال می‌کند که دانشگاه‌ها در انتقال «دانش تخصصی» خوب عمل می‌کنند، اما در آموزش آنچه او «شایستگی‌های محوری» (Core Competencies) می‌نامد، شکست خورده‌اند. دانشجوی ما فرمول‌ها را می‌داند، اما آیا تفکر انتقادی (Critical Thinking) برای تمیز دادن حقیقت از شایعه در فضای مجازی را دارد؟ آیا استدلال اخلاقی (Ethical Reasoning) برای مواجهه با معضلات پیچیده‌ی جامعه‌مان را آموخته است؟ آیا مهارت شهروندی (Citizenship) و گفتگو با مخالف را تمرین کرده است؟

اینجا دقیقاً نقطه‌ای است که نهاد دانشگاه باید از حاشیه به متن بیاید. طبق دیدگاه درک باک، رسالت دانشگاه در قرن ۲۱ دیگر صرفاً "آماده‌سازی برای شغل" نیست (چون هوش مصنوعی نیمی از آن مشاغل را خواهد گرفت)؛ بلکه رسالت ما "آماده‌سازی برای زندگی خوب" در یک جامعه‌ی پیچیده است.
مسائل کشور ما – از بحران‌های زیست‌محیطی گرفته تا گسست‌های اجتماعی و بحران معنا – مسائلی نیستند که صرفاً با «فرمول ریاضی» حل شوند. این‌ها مسائل انسانی‌اند. ما به مهندسانی نیاز داریم که استدلال اخلاقی بدانند تا بفهمند توسعه به چه قیمتی مجاز است. ما به پزشکانی نیاز داریم که جامعه‌شناسی بدانند تا درد بیمار را در بافت فقر بفهمند.
بر اساس تحلیل درک باک، سه رهاورد برای دانشجویان عزیز در این روز مبارک دارم:
اول: جدی گرفتن تفکر انتقادی
باک می‌گوید ما نباید "امیدوار باشیم" که دانشجو خودش تفکر انتقادی یاد بگیرد. ما باید تفکر انتقادی را در تمام رشته‌ها تزریق کنیم. بدون تفکر انتقادی ما در دام خود‌شیفتگی و جزم و جمود و تعصب‌های کور گرفتار خواهیم آمد. در جهان پساحقیقت تنها چیزی که می‌تواند دانشجو را از سرگردانی نجات دهد تفکر انتقادی است.
دوم: تمرکز بر «منش» (Character) و مسئولیت مدنی:
جامعه‌ی ما تشنه‌ی شهروندانی است که بتوانند مدارا کنند، گفتگو کنند و مسئولیت بپذیرند. کلاس‌های دانشگاه تنها جایی در دانشگاه است که دانشجو می‌تواند "جای دیگری نشستن" (Empathy) و شفقت را تمرین کند. از این کلاس‌هایی حمایت کنیم که صرفاً جای "تست‌زنی" نیست، بلکه محل "گفتگو و چالش" است. اگر به این نکته توجه نکنیم به یکدیگر انگ و تهمت خواهیم زد و مدارا از زندگی ما رخت خواهد بست و خشونت کلامی و عاطفی و حتی فیزیکی جای آن را خواهد گرفت. کرامت انسانی در زیر بار تفکرات نامداراگر ما له خواهد شد.
سوم: احیای نقش دانشگاه به عنوان «وجدان جامعه»:
اگر دانشگاه تضعیف شود، تبدیل به یک "پلی‌تکنیک بزرگ" می‌شود. ما باید نشان دهیم که دانشگاه فقط به فکر تولید ثروت نیست، بلکه نگران "حیاتِ خوب" (The Good Life) است.»
سخن پایانی
«درک باک در پایان کتابش می‌پرسد: «اگر دانشگاه‌ها به فکر تربیت شهروندان آگاه و اخلاقی نباشند، پس چه نهادی قرار است این کار را انجام دهد؟» دانشگاه در یک کلام می‌تواند یکی از مهم‌ترین نهادهایی باشد که ما را به سوی سه آرمان بزرگ بشری سوق بدهد: افرادی دارای روان سالم‌تر، جامعه‌ای عادلانه‌تر، و محیط زیستی طبیعی‌تر.»

#فلسفه
#اندیشه
#سیاسه
#عدالت

@havarpress
👏61
بلاگری سیاسی به نام سریع القلم

آقای سریع‌القلم اظهار نظری غیرعلمی داشتند؛ بی‌پرده بگوییم، ایشان ادعایی خلاف واقع و دروغ مطرح کردند. چندی پیش عنوان کردند که برای آزمون جامع در مدت ۹ ماه باید ۳۰۰۰ کتاب می‌خوانند و ایشان و دوستانش با تقسیم کردن آن توانستند نفری ۱۵۰۰ کتاب را در مدت ۹ ماه تمام کنند. من شخصاً از چندین نفر که در آمریکا علوم انسانی خوانده‌اند پرس‌وجو کردم؛ همگی با قاطعیت گفتند که حتی در سخت‌گیرانه‌ترین دانشگاه‌ها، منابع آزمون جامع نهایتاً به حدود ۵۰ کتاب می‌رسد. حال نمی‌دانم ایشان چگونه توانسته‌اند چنین حجم عظیمی از کتاب را مطالعه کنند!

افزون بر این، یکی از دانشجویان دهه ۹۰ دانشگاه امام صادق نقل می‌کرد که در زمان ما ایشان گفته بودند برای آزمون جامع ۱۰۰۰ کتاب خوانده‌ایم. به‌گمانم تعداد کتاب‌های مطالعه‌شده‌ی آقای سریع‌القلم بر اساس نرخ تورم و نقدینگی ضریب افزایشی پیدا می‌کند؛ بعید نیست چند سال دیگر این رقم به ۱۰ هزار کتاب هم برسد!

حال چگونه در فضای مسموم کنونی چنین افرادی خودشان را روشنفکر و توسعه طلبی میدانند جای سوال و تعجب است، باید گریست به حال دانشگاه های ایران.

#سریع_القلم
#دروغ

@havarpress
👍8👏2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
لیبی نماد برخورد امپریالیسم با کشوری است که حاضر نشد باج بدهد.
چنان بلایی بر سر آن آوردند که تا ابد قامتش خمیده خواهد ماند.


«تاریخ سرشار از درس است؛ وای بر آنان که عبرت نمی‌گیرند.»

#لیبی

@havarpress
👍13👎1
سازمان ملل متحد امروز به ایجاد «روز جهانی مبارزه با استعمار در همهٔ اشکالش» رأی داد.

تنها کشورهایی که به آن رأی منفی دادند:
ایالات متحدهٔ آمریکا اسرائیل


#آمریکا
#اسرائیل


@havarpress
👍4
️احمد الشرع(جولانى): اسرائیل در طول سال بیش از ١ هزار حمله هوایی به سوریه انجام داد و ۴۰۰ بار به خاک ما تجاوز کرد.


پ.ن: رویای «اسرائیل بزرگ» در کالبد این اسرائیل کنونی بر نمی‌تابد هیچ کشوری حتی جرأت اندیشیدن به مقابله با آن را در سر بپروراند. ببینید کینه‌دوزی یهودیان چگونه است که عقده‌ی جنگ‌های اعراب و نفوذ ایران در سوریه را یک‌باره بر سر سوریه خالی کرده‌اند و علاوه بر اشغال خاک، تمامی زیرساخت‌هایی را که یک کشور برای اداره‌ی خود نیاز دارد نابود ساخته‌اند.

حال برخی لمپن‌روشنفکران بر این باورند که ما با عقلانیت و خردمندی می‌توانیم از آنان امتیاز بگیریم...

اما همین نگاه رمانتیک آقایان می‌تواند تمامیت ارضی ایران و حتی خودِ مفهوم «ایران» را به نابودی مطلق بکشاند.


#سوریه
#ایران
#اسرائیل

@havarpress
👍5👏3
ترامپ در مورد ایلهان عمر چنین گفت:
ایلهان عمر با برادرش ازدواج کرده منم با خواهرم ازدواج کنم خوشکلم هست این سطح سردمدار حال حاضر جهان هست..

پ.ن:
«انسان با دیدن و رفتار و شنیدن گفتار وقیحانه چنین موجودی از انسان بودن خودش شرمسار میشود...»

#ترامپ
@havarpresz
👍5
Forwarded from فريد مرجايي
◼️دوستمان آقاى مهرداد شهابى، مترجم كتاب نائومى كلاين (دكترين شوك)، يادداشتى برايمان ارسال كردند،👇👇
5
Forwarded from فريد مرجايى
در رابطه با تعهد الیگارشی به ساختار ارباب-رعیتی (مواضع دکتر سریع القلم و ….)

◾️مهرداد شهابى،

صحبت هاى، دکتر سریع القلم، مرا به یاد سال ۱۹۷۳، یا ۱۹۷۴ میلادی انداخت که یکی از ده ها انجمن دانشجوئی «مدرسه اقتصاد و علوم سیاسی لندن» پروفسور آیزنک (Eysenck)، یهودی آلمانی تبار انگلیسی و استاد علوم انسانی کالج برکبک (Birkbeck) دانشگاه لندن را برای ایراد یک سخنرانی دعوت کرده بود. این یهودی، که خود از نسل کشی آلمان نازی گریخته بود، در نظریه پردازی های جنجال آفرینی مبتنی بر «علم» ژنتیک، مدعی بود که ضریب هوشی (IQ) زنان، رنگین پوستان، و کارگران پائین تر از مردان سفیدپوست طبقه متوسط به بالا است.

این گونه «علما» «علم» را به ابزاری در راه توجیه اهداف پلید طبقاتی و تبعیض آفرین خود بدل کرده اند. اینان هدف را پیشاپیش مشخص کرده اند و علم فقط ابزاری برای «اثبات» صحت نظریه پردازی های شان است.

در این راه، گاه، افزون بر «علم» (در واقع، Positivism)، ابزار دیگری را که پیش تر هیچ به آن باور نداشته اند نیز وسیله قرار
می دهند.

برای نمونه، فریدریش فون هایکِ سکولار، این مهره برجسته «مکتب اتریش»، در دهه های پایانی زندگی اش، به تدریج سنن مسیحیت را ابزاری مفید برای انتقال و توجیه شیوه هائی از رفتار سازگار با نظام بازار تشخیص داد- سننی ریشه دار در اوهام که برای نهاد بازار و حاکمیت قانونِ جوامع سرمایه داری، مکمل هائی ضروری تشخیص داده شدند.

بی جهت نیست که نظریه پردازان «حلقه نیاوران»، این شاگردان و مریدان سکولار فون هایک، نیز این ادعا را تکرار می کنند که گویا به گفته پیامبر، «قیمت ها را خدا تعیین می کند»!!!
4👍2👏2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
فاشیستی به نام ترامپ:

من یک توقف دائمی برای مهاجرت از کشورهای جهان سوم اعلام کرده‌ام، از جمله از جهنم‌هایی مثل افغانستان، هائیتی، سومالی و بسیاری کشورهای دیگر!

من گفتم چرا ما فقط از «کشورهای مزخرف» آدم می‌گیریم، درسته؟

چرا نمی‌توانیم افرادی از نروژ، سوئد، دانمارک داشته باشیم؟ اما همیشه افرادی از سومالی می‌گیریم… جاهایی که «کثیف، آلوده و چندش‌آور» هستند!


پ.ن: اظهار نظر فاشیستی ترامپ علیه مردمان سومالی و دیگر جوامع جهان سوم، بی‌اعتنا به این حقیقت است که فقر امروز آنان نتیجه‌ی تاریخ طولانی استعمار و غارت منابعی است که غرب به آن ها تحمیل کرده است؛ تاریخی که هر لحظه زخمی تازه بر پیکره‌ی این قاره‌ی سرشار از منابع وارد ساخته.

وقاحت این انسان در گستره‌ی تاریخ کم‌نظیر است.

@havarpress
😡11🤮21
#بن‌گویر:
۱۰۰ پزشک اسرائیلی برای تزریق سم به اسرای فلسطینی آماده هستند.


لایحه اعدام اسرای فلسطینی در «تنها دمکراسی خاورمیانه» و سنجاق سینه اعدام با طناب دار.

در جریان بحث کمیته کنست در مورد لایحه‌ای که اعدام بازداشت‌شدگان فلسطینی را پیشنهاد می‌دهد، اعضای حزب راست افراطی «اُتزما یِهودیت» سنجاق‌هایی به شکل طناب دار به گردن داشتند.

ایتامار بن گویر، رهبر حزب و وزیر امنیت ملی، گفت: «همه ما توافق کردیم که سنجاق را به گردن داشته باشیم. این سنجاق یکی از گزینه‌های اجرای مجازات اعدام، مانند حلق آویز کردن، صندلی الکتریکی یا تزریق کشنده است.»


#بن_گویر
#اسرائیل
#فلسطین

@havarpress
😡5🤬2
معلمت همه شوخی و دلبری آموخت
جفا و ناز و عتاب و ستمگری آموخت

غلام آن لب ضحاک و چشم فتانم
که کید سحر به ضحاک و سامری آموخت


#سعدی

@havarpress
4
جانشین فرمانده نیروی زمینی ارتش: اخلاق حرفه‌ای اجازه نمی‌دهد سلاح کشتار جمعی بسازیم.

پ.ن:
اخلاق حرفه‌ای اجازه می‌دهد که در ۱۲ روز، ۱۲۰۰ ایرانی به خاک و خون کشیده شوند!!!

اخلاق حرفه‌ای اجازه می‌دهد برای ترور یک دانشمند، ساختمانی چندطبقه همراه با ده‌ها شهروند بی‌گناه هدف موشک‌های ویرانگر دشمن قرار گیرد!!!

اخلاق حرفه‌ای اجازه می‌دهد اسرائیل از ۱۹۴۵ تاکنون جنایات جنگی علیه ماهیت بشر، فارغ از نژاد و رنگ، مرتکب شود!!!

اخلاق حرفه‌ای اجازه می‌دهد ما سی سال یک ملت را برای مسئله هسته‌ای به خاک سیاه بنشانیم، اما همین اخلاق حرفه‌ای ساده‌انگارانه ادعا می‌کند که ساخت سلاح کشتار جمعی(بمب اتم) ممنوع است!!!

شما بی‌جا کردید که بمب‌ساز نبودید؛ ایران را در برابر تهدید وجودی دو کشور اتمی قرار دادید. آیا با چاقو می‌توان با دارندگان سلاح هسته‌ای درگیر شد؟

شما یا در توهم سیر می‌کنید، یا نمی‌دانید اخلاق چیست، یا هیچ درکی از ایران و شرایط تاریخی و واقعی آن ندارید. سخنانتان بی‌پایه، تهی از معنا و اساس است.


باشد که بفهمیم...

#بمب_اتم

@havarpress
👌10👍4👏3
یکی از اساتید گرانقدر بنده این کتاب پر بار رو معرفی کردند به دوستان توصیه میکنم حتما مطالعه کنید این اثر ارزشمند را.

اثری پر بار در برابر گفتمان مسموم ایرانشهریِ سید جواد طباطبایی که تمامی گفتارهای او نهایتاً به پوچ‌انگاری می‌انجامد. از «زوال» و «انحطاط» تا «عقب‌ماندگی»، همه رهیافت‌های وی در همین مسیر حرکت می‌کنند. در این شرایط، صمیمانه دستان دکتر میرسپاسی را می‌فشارم که در برابر این جریان ایستاد و نام ایران را آن‌گونه که هست و باید فریاد زدند.

نکته‌ای دیگر آن است که طباطبایی، جدای از بهره‌گیری غیر اخلاقی از آثار آرامش دوستدار و علی الجابری، که مرحوم دوستدار در پیشگفتار چاپ دوم کتاب درخشش‌های تیره پاسخی تند به او می‌دهد.
بنیان‌های فکری وی بر این اساس شکل گرفت که جرأت، جسارت و جگر آرامش دوستدار را نداشت تا مستقیماً به نقد اسلام بپردازد و ریشه دین را هدف قرار دهد؛ بلکه با بزرگ‌نمایی مفهوم ایران، در واقع قصد داشت اسلام را مورد حمله قرار دهد.

من جمله پیامد رشد این گفتمان، گسترش گروه‌های قومی و نژادی پراکنده‌ای است که تمامیت ارضی ایران را با تهدید مواجه ساخته است.

#ایران

@havarpress
👏71
برای نابودی یک کشور ریشه‌دار، نخست باید عناصر فرهنگی و هویتی آن را هدف گرفت.

امپریالیسم در جنگی که علیه ملت‌های اصیل و ریشه دار آغاز کرده در مورد ایران ابتدا با ایجاد نفاق به باور های دینی اسلامی حمله برد و اکنون با بهره‌گیری از گروهی ذهن‌باخته، در پی نابودی فرهنگ تاریخی ملت ماست.

این افراد بی خرد که در زمین دشمن بازی میکنند با ابزار شوخی که یکی از وجوه جنگ نرم است، جامعه را متکثر و باورهای دینی را کمرنگ می‌کنند و آرام‌آرام فرهنگ و تاریخ را در این سرزمین می‌زدایند و نتیجه آن، کشوری تهی از معناست که آماده استثمار خواهد بود.

جنگ غرب علیه بشریت، جنگی نابرابر و بی‌شرمانه است. اگر به‌موقع اقدام نکنیم، سرنوشتی حتی تلخ‌تر از آنچه مصر در ذوب شدن تجربه کرده، در انتظار ما خواهد بود.


#ایران
#فرهنگ
#اصالت

@havarpress
👍10👏2
2025/12/12 15:46:47
Back to Top
HTML Embed Code: