Forwarded from انسانشناسی
معرفی کتاب
The Logic of Care: Health and the Problem of Patient Choice
Book by Annemarie Mol
چگونه میتوان با دیدگاه انسانشناسانه در منطق درمان حضور پیدا کرد و در ارتباط با بیمار، نقش پررنگی ایفا کرد.
The Logic of Care: Health and the Problem of Patient Choice
Book by Annemarie Mol
چگونه میتوان با دیدگاه انسانشناسانه در منطق درمان حضور پیدا کرد و در ارتباط با بیمار، نقش پررنگی ایفا کرد.
Forwarded from انسانشناسی
معرفی کتاب
When People Come First: Critical Studies in Global Health
Adriana Petryna
در مسئله بهداشت جهانی، جای خالی مسئلهی اتنوگرافی و فهم زندگی زیستهی فردی به شدت پررنگه و در نهایت منجر به کنترل و تنها پروتکلها میشود. چگونه میتوان انسانشناسی پزشکی را به کار بست؟ در کتاب توضیح داده میشود.
When People Come First: Critical Studies in Global Health
Adriana Petryna
در مسئله بهداشت جهانی، جای خالی مسئلهی اتنوگرافی و فهم زندگی زیستهی فردی به شدت پررنگه و در نهایت منجر به کنترل و تنها پروتکلها میشود. چگونه میتوان انسانشناسی پزشکی را به کار بست؟ در کتاب توضیح داده میشود.
Forwarded from انسانشناسی
معرفی کتاب
Metrics: What Counts in Global Health
Vincanne Adams
نگاهی انتقادی به معیارها و مسائل بهداشت جهانی
Metrics: What Counts in Global Health
Vincanne Adams
نگاهی انتقادی به معیارها و مسائل بهداشت جهانی
How teeth—especially enamel—are an exceptionally rich biocultural source for reconstructing human histories that go far beyond simple “chewing.” Christopher Aris, a biological anthropologist, describes how enamel growth lines, similar to tree rings, record stress, infant nutrition, and breastfeeding patterns. Through the analysis of hundreds of teeth from historical populations in Britain, he found that the rate of enamel growth has decreased over the past 2,000 years—a pattern that may reflect changes in breastfeeding practices between the Roman era and today. He also identified variations in enamel growth rate and thickness among geographically different populations, linking them to diet (for example, coastal populations who consumed abrasive marine foods), suggesting that dietary and environmental practices leave a deep material imprint on the body. From an anthropological perspective, teeth are not just biological remains: they are archives of social, ecological, and economic memory, offering insights into parenting practices, cultural stratification, and biocultural connection in past communities.
https://www.sapiens.org/biology/bioanthropology-teeth/
https://www.sapiens.org/biology/bioanthropology-teeth/
SAPIENS
Time to Rethink Teeth
Bioanthropology teeth - New research is overturning long-held assumptions about tooth enamel and human diversity.
Forwarded from @litera999کتابخانهوموزه
Josef_Wiesehofer_Ancient_Persia_From_550_BC_to_650_AD_2001yahud.pdf
3.3 MB
Ancient Persia
From 550 BC to 650 AD
Josef Wiesehofer 1996
From 550 BC to 650 AD
Josef Wiesehofer 1996
ایران_باستان_از_550_پیش_از_میلاد_تا_650_پس_از_میلاد_یهودِایران_تلگرام.pdf
6.5 MB
ایران باستان
از ۵۵۰ پیش از میلاد تا ۶۵۰ پس از میلاد
یوزف ویسهوفر
برگردان از : مرتضی ثاقب فر
ناشر : ققنوس. چاپ ۱۲ ام .۱۳۹۳ خورشیدی
از ۵۵۰ پیش از میلاد تا ۶۵۰ پس از میلاد
یوزف ویسهوفر
برگردان از : مرتضی ثاقب فر
ناشر : ققنوس. چاپ ۱۲ ام .۱۳۹۳ خورشیدی
Forwarded from انسانشناسی
وبینار چطور تاریخ بخونیم؟
ساعت: ۱۹:۳۰ به وقت ایران
به تلاش: علیرضا روستا دانشآموختهی باستانشناسی و نیکا دانشجوی ارشد انسانشناسی فرهنگی
لینک ورود به لایو یوتیوب
بارها دربارهی چرایی تاریخ خوندن برای ما سخنرانی شده اما بسیار کم پیش اومده کسی توضیح بده خب، اصلا چطور باید تاریخ رو خوند؟ به چه نکاتی باید حواس جمع بود؟ چه منابعی وجود دارن و تفکر نقاد رو چطور باید در تاریخخوانی حفظ کرد؟تاریخ برگزاری: جمعه ۷ آذر
این وبینار که پیشزمینهی خاصی لازم نداره، برای کسانی که دوستدارن به صورت آزاد و یا آکادمیک تاریخ بخونن طراحی شده و قراره یک گپ و گفتی در این راستا باشه.
ساعت: ۱۹:۳۰ به وقت ایران
به تلاش: علیرضا روستا دانشآموختهی باستانشناسی و نیکا دانشجوی ارشد انسانشناسی فرهنگی
لینک ورود به لایو یوتیوب
بَیان
تشخیص شبهعلم این عزیزان بسیار پیچیده است؛ چرا که مستند و بر اساس متن علم حرف میزنند. به پژوهش علمی استناد میکنند که فلان کار باعث مثلاً افزایش سطح دوپامین شرکتکنندههای پژوهش شده، و از اینجا نتیجه میگیرند که پس شما هم با انجام آن کار میتوانید سطح دوپامین مغز را افزایش دهید. yayy
فقط کسی که با روششناسی پژوهشهای عصبشناختی آشنایی کافی داشته باشد متوجه دوزاری بودن این نتیجهگیریهای گلدرشت از علم میشود (خود هوبرمن متخصص عصبپژوه است؛ ولی شغل اصلیاش سلبریتی سبک زندگی مثلاً علمی است).
فقط کسی که با روششناسی پژوهشهای عصبشناختی آشنایی کافی داشته باشد متوجه دوزاری بودن این نتیجهگیریهای گلدرشت از علم میشود (خود هوبرمن متخصص عصبپژوه است؛ ولی شغل اصلیاش سلبریتی سبک زندگی مثلاً علمی است).
تنها فرق متخصص با غیرمتخصص، در داشتن دانش بالاتر نیست بلکه در توانایی تشخیص نمیدانمهای رشتهاست. متخصص اشراف به متد تحقیق، جریانهای متنوع و مخالف رشته و محدودیتهای پژوهشی پیدا میکنه و قادره تشخیص بده این رشته چه چیزهایی رو نمیدونه، نمیتونه بفهمه یا روش فهمشون این نیست.
Forwarded from علوم اعصاب تربیتی Educational Neuroscience
🔻🔻🔻
چرا نظریه هوشهای چندگانه یک افسانه عصبی است؟
امشب مقالهای خواندم که به نقد نظریه هوشهای چندگانه گاردنر میپردازد و میخواهم آن را با مخاطبان کانال «علوماعصاب تربیتی» به اشتراک بگذارم.
نویسنده مقاله، لین واترهاوس، استاد بازنشسته روانشناسی در The College of New Jersey و مدیر پیشین برنامه «Child Behavior Study» است. او دکترای روان-زبانشناسی رشد دارد و سالها در زمینه رشد شناختی کودکان، علوم اعصاب تربیتی و تحلیل انتقادی نظریههای آموزشی پژوهش کرده است. بیش از ۷۰ مقاله منتشر کرده و نقدهای او بر پایه مرور گسترده شواهد علمی است، نه نظرورزی شخصی.
واترهاوس در این مقاله نشان میدهد که نظریه هوشهای چندگانه، با وجود محبوبیت فراوان در میان معلمان و تربیتشناسان در جهان، در واقع یک «افسانه عصبی» است.
او توضیح میدهد که هیچ پژوهشی تاکنون بهطور مستقیم به دنبال پایهٔ مغزی مجزای هر یک از هوشهای گاردنر نرفته است.
بنابراین، اساس ادعای گاردنر مبنی بر وجود شبکههای عصبی جداگانه برای هر هوش، فاقد شواهد تجربی است.
تحلیلهای عاملی نیز استقلال این هوشها را تأیید نمیکنند و مطالعات درباره تاثیر آموزش مبتنی بر هوشهای چندگانه روششناسی استاندارد علمی نداشتهاند.
علاوه بر این، علوم اعصاب طی چهار دهه اخیر تصویری بسیار پیچیدهتر از مغز ارائه داده است. شبکههای عصبی که زبان، حرکت، ادراک چهره، فهم نیت دیگران و حافظه را پردازش میکنند، همپوشانی گسترده دارند و هیچ ناحیه یا ماژول اختصاصی تنها برای یک نوع شناخت وجود ندارد. به عنوان مثال، لوب پاریتال تحتانی نه تنها در تولید و بازیابی اعمال نقش دارد، بلکه در شناخت اعمال دیگران و درک نیت آنها نیز فعال است.
متاآنالیزهای گسترده نشان میدهند که فعالیتهای شناختی، ادراکی و حرکتی در شبکههای متعدد و توزیعشده مغز رخ میدهند، نه در ساختارهای جداگانه و ایستا. به همین دلیل، عملکردهای مغز لایهبندی شده و چندمنظوره است.
واترهاوس تأکید میکند که ادامه استفاده از هوشهای چندگانه در آموزش، علاوه بر بیپایه بودن علمی، منابع و انرژی معلمان و دانشآموزان را از پژوهش و بهکارگیری روشهای آموزشی مبتنی بر شواهد دور میکند.
نظرسنجیها نشان میدهند که در کشورهای مختلف، تنها حدود ۲۵٪ معلمان باور دارند هوشهای چندگانه یک افسانه عصبی است و حتی آموزشهای پایه در علوم اعصاب به تنهایی در کاهش این باورها مؤثر نبودهاند.
برای مقابله با این مشکل، واترهاوس پیشنهاد کرده که معلمان باید در آموزش حرفهای با تمرکز بر شواهد و سواد نقادانه آموزش ببینند، کارگاهها و سمینارهای تعاملی برگزار شود و تربیتشناسان در حذف شیوههای ناکارا مشارکت داشته باشند.
او تاکید میکند همکاری عمیق میان متخصصین علوم اعصاب و تربیتی ضروری است تا افسانههای عصبی کنار گذاشته شوند و روشهای آموزشی مستند و علمی جایگزین گردند.
واترهاوس در پایان نتیجه میگیرد که زمان آن رسیده است که نظریه هوشهای چندگانه یک بار برای همیشه کنار گذاشته شود و تمرکز بر روشهای آموزشی مبتنی بر شواهد واقعی قرار گیرد.
---
این مقاله در ۲۸ آگوست ۲۰۲۳ در نشریه Frontiers in psychology منتشر شده است. برای مطالعه متن کامل مقاله لینک پایین را باز کنید
https://pmc.ncbi.nlm.nih.gov/articles/PMC10493274/
#مقاله_خواندنی
#هوشهای_چندگانه
#افسانه_های_عصبی
https://www.group-telegram.com/eduneuro
چرا نظریه هوشهای چندگانه یک افسانه عصبی است؟
امشب مقالهای خواندم که به نقد نظریه هوشهای چندگانه گاردنر میپردازد و میخواهم آن را با مخاطبان کانال «علوماعصاب تربیتی» به اشتراک بگذارم.
نویسنده مقاله، لین واترهاوس، استاد بازنشسته روانشناسی در The College of New Jersey و مدیر پیشین برنامه «Child Behavior Study» است. او دکترای روان-زبانشناسی رشد دارد و سالها در زمینه رشد شناختی کودکان، علوم اعصاب تربیتی و تحلیل انتقادی نظریههای آموزشی پژوهش کرده است. بیش از ۷۰ مقاله منتشر کرده و نقدهای او بر پایه مرور گسترده شواهد علمی است، نه نظرورزی شخصی.
واترهاوس در این مقاله نشان میدهد که نظریه هوشهای چندگانه، با وجود محبوبیت فراوان در میان معلمان و تربیتشناسان در جهان، در واقع یک «افسانه عصبی» است.
او توضیح میدهد که هیچ پژوهشی تاکنون بهطور مستقیم به دنبال پایهٔ مغزی مجزای هر یک از هوشهای گاردنر نرفته است.
بنابراین، اساس ادعای گاردنر مبنی بر وجود شبکههای عصبی جداگانه برای هر هوش، فاقد شواهد تجربی است.
تحلیلهای عاملی نیز استقلال این هوشها را تأیید نمیکنند و مطالعات درباره تاثیر آموزش مبتنی بر هوشهای چندگانه روششناسی استاندارد علمی نداشتهاند.
علاوه بر این، علوم اعصاب طی چهار دهه اخیر تصویری بسیار پیچیدهتر از مغز ارائه داده است. شبکههای عصبی که زبان، حرکت، ادراک چهره، فهم نیت دیگران و حافظه را پردازش میکنند، همپوشانی گسترده دارند و هیچ ناحیه یا ماژول اختصاصی تنها برای یک نوع شناخت وجود ندارد. به عنوان مثال، لوب پاریتال تحتانی نه تنها در تولید و بازیابی اعمال نقش دارد، بلکه در شناخت اعمال دیگران و درک نیت آنها نیز فعال است.
متاآنالیزهای گسترده نشان میدهند که فعالیتهای شناختی، ادراکی و حرکتی در شبکههای متعدد و توزیعشده مغز رخ میدهند، نه در ساختارهای جداگانه و ایستا. به همین دلیل، عملکردهای مغز لایهبندی شده و چندمنظوره است.
واترهاوس تأکید میکند که ادامه استفاده از هوشهای چندگانه در آموزش، علاوه بر بیپایه بودن علمی، منابع و انرژی معلمان و دانشآموزان را از پژوهش و بهکارگیری روشهای آموزشی مبتنی بر شواهد دور میکند.
نظرسنجیها نشان میدهند که در کشورهای مختلف، تنها حدود ۲۵٪ معلمان باور دارند هوشهای چندگانه یک افسانه عصبی است و حتی آموزشهای پایه در علوم اعصاب به تنهایی در کاهش این باورها مؤثر نبودهاند.
برای مقابله با این مشکل، واترهاوس پیشنهاد کرده که معلمان باید در آموزش حرفهای با تمرکز بر شواهد و سواد نقادانه آموزش ببینند، کارگاهها و سمینارهای تعاملی برگزار شود و تربیتشناسان در حذف شیوههای ناکارا مشارکت داشته باشند.
او تاکید میکند همکاری عمیق میان متخصصین علوم اعصاب و تربیتی ضروری است تا افسانههای عصبی کنار گذاشته شوند و روشهای آموزشی مستند و علمی جایگزین گردند.
واترهاوس در پایان نتیجه میگیرد که زمان آن رسیده است که نظریه هوشهای چندگانه یک بار برای همیشه کنار گذاشته شود و تمرکز بر روشهای آموزشی مبتنی بر شواهد واقعی قرار گیرد.
---
این مقاله در ۲۸ آگوست ۲۰۲۳ در نشریه Frontiers in psychology منتشر شده است. برای مطالعه متن کامل مقاله لینک پایین را باز کنید
https://pmc.ncbi.nlm.nih.gov/articles/PMC10493274/
#مقاله_خواندنی
#هوشهای_چندگانه
#افسانه_های_عصبی
https://www.group-telegram.com/eduneuro
انسانشناسی میکروبها
https://pmc.ncbi.nlm.nih.gov/articles/PMC3340042/
https://pmc.ncbi.nlm.nih.gov/articles/PMC3340042/
PubMed Central (PMC)
Anthropology of microbes
We describe the need to further integrate the fields of human microbial ecology and anthropology and outline some of the potential goals and benefits of this collaborative work. Keywords: food, human microbiome, integration of natural and social ...
Forwarded from بَیان
مردمان عجیب و غریب
- Western (غربی)
- Educated (تحصیلکرده)
- Industrialized (صنعتی)
- Rich (ثروتمند)
- Democratic (دموکراتیک)
حرف اول این پنج ویژگی، گروه WEIRD را میسازد.
اکثر پژوهشهای روانشناسی انجام شده در دنیا، روی این گروه - به ویژه دانشجویان آمریکایی این گروه - انجام میشود.
هرجا دیدید گفتند فلان چیز از نظر روانشناسی «ثابت» شده یا شواهد گستردهی جهانشمول برایش وجود دارد، منظورشان اغلب این جهان WEIRD است که کمتر از ۱۲ درصد جمعیت کل دنیا را تشکیل میدهد.
در سایر علوم انسانی/اجتماعی هم اوضاع بهتر نیست. بهطور کلی، وقتی در زبان این علوم از «مردم جهان» صحبت میشود، منظورشان مردم این جهان ۱۲ درصدی است.
به خاطر این محدودیتهاست که آدم عاقل میداند که از نتایج پژوهشی که بر روی دانشجویان حیاطپشتی دانشگاه هاروارد آمریکا انجام شده، نمیشود برای مردم محلی یک کشوری در خاورمیانه نسخه پیچید.
به همین خاطر است که آدمهای عاقل اهل علم، به نتایج پژوهشهای علمی روانشناختی بسیار با احتیاط نگاه میکنند (و به این راحتیها حتی به جمعیتهای مشابه هم تعمیم نمیدهند) و برخلاف دکتر فلانیهای اینستاگرامی فوری تیترهای گلدرشت شگفتانگیز نمیزنند.
بیان
@bayanz
- Western (غربی)
- Educated (تحصیلکرده)
- Industrialized (صنعتی)
- Rich (ثروتمند)
- Democratic (دموکراتیک)
حرف اول این پنج ویژگی، گروه WEIRD را میسازد.
اکثر پژوهشهای روانشناسی انجام شده در دنیا، روی این گروه - به ویژه دانشجویان آمریکایی این گروه - انجام میشود.
هرجا دیدید گفتند فلان چیز از نظر روانشناسی «ثابت» شده یا شواهد گستردهی جهانشمول برایش وجود دارد، منظورشان اغلب این جهان WEIRD است که کمتر از ۱۲ درصد جمعیت کل دنیا را تشکیل میدهد.
در سایر علوم انسانی/اجتماعی هم اوضاع بهتر نیست. بهطور کلی، وقتی در زبان این علوم از «مردم جهان» صحبت میشود، منظورشان مردم این جهان ۱۲ درصدی است.
به خاطر این محدودیتهاست که آدم عاقل میداند که از نتایج پژوهشی که بر روی دانشجویان حیاطپشتی دانشگاه هاروارد آمریکا انجام شده، نمیشود برای مردم محلی یک کشوری در خاورمیانه نسخه پیچید.
به همین خاطر است که آدمهای عاقل اهل علم، به نتایج پژوهشهای علمی روانشناختی بسیار با احتیاط نگاه میکنند (و به این راحتیها حتی به جمعیتهای مشابه هم تعمیم نمیدهند) و برخلاف دکتر فلانیهای اینستاگرامی فوری تیترهای گلدرشت شگفتانگیز نمیزنند.
بیان
@bayanz
Forwarded from کتاب بیگانه
یافتههای علمی، matter of fact نیستند بلکه matter of concerns هستند. به عبارتی اینها همگی براساس منابع و دلواپسیهای ما شکل میگیرند، انتخاب میشوند، فیلتر میشوند و انباشت میشوند.
#AntropologiaDeiMicrobi
#AntropologiaDeiMicrobi
کتاب بیگانه
Antropologia dei microbi
عزیزانی که بیوتکنولوژی، بیولوژی، پزشکی و مسائل مربوطه میخونید، پیشنهاد میکنم کارهای انسانشناسی رو توی حوزه خودتون پیگیری کنید تا با دیدی تازه به رشتهاتون نگاه کنید و بتونید ریزه کاریهای بیشتری رو متوجه بشید. برای مثال شاید دور از فکر باشه اما کارهای بسیاری روی کار در آزمایشگاه، انسانشناسی میکروبها، انسانشناسی جنگل و... وجود داره و هرکدوم دری باز میکنه به دریایی از اطلاعات که متاسفانه با لنز یک طرفانهی خاص رشتههای تخصصی ساینتیفیک نمیشه بهشون رسید. کافیه سرچ کنید Anthropology of... و جای نقطه هرچیزی که توی تصورتونه رو بذارید و با دنیاهای جدید پیرامون تخصصتون آشنا بشید.
Forwarded from کتاب بیگانه
دگم اصلی زیستشناسی اول از هرچیز، تبدیل شدن dna به rna و بعد به پروتئین بوده است به شکلی که تصور میشد ژنها، کد حیات هستند و میتواند توسط پروژه ژنوم انسان، تمامی این کدها را بدست آورد و ژنهای معیوب را بهبود بخشید. اما درسال ۲۰۰۷ این تصور به طور کلی بهم ریخت به گونهای که اسپکتور توضیح داد: هرچه بیشتر میفهمیم، بیشتر این ایده که یک کشف ژن، مریضیها را توضیح میدهد، بدرد نخور میشود از آنجایی که میبینیم چطور هر ژنی، سهم کوچکی در بیماری مدنظر دارد. این همان تغییر پارادایم بود: بیماریهای شایع، بیماریهایی کنترل شده یا بوجود آمده توسط یک ژن نیستند بلکه به صدها و هزاران زن مربوطند.
#AntropologiaDeiMicrobi
#AntropologiaDeiMicrobi
Forwarded from Madson | جسمی در زمان (Madson)
اون چیزی که درمورد Ai خوب نیست اینه که نمیزاره شکست بخوری و از شکست ها یاد بگیری، میخواد همچی خیلی پرفکت و درست پیش بره. درحالی که اون شکست خوردنه مهمه برای یادگرفتن.
درموردش پیشنهاد میکنم این ویدیو رو ببینید.
درموردش پیشنهاد میکنم این ویدیو رو ببینید.
YouTube
How to do anything (without AI)
Headphones encouraged. Check out the uncut version over on Patreon, as the ads I referenced have been removed from YouTube, and Apple is taking down videos that show it (apparently). Join for just $1/month! https://www.patreon.com/RejectConvenience
▬▬ Socials…
▬▬ Socials…
“there is no program or blueprint because the developmentally-relevant information is distributed among different levels of organization … phenotypes are truly emergent properties of gene–gene (and of course, gene–environment) interactions.”
https://pubmed.ncbi.nlm.nih.gov/20083632/
https://pubmed.ncbi.nlm.nih.gov/20083632/
PubMed
Genotype-phenotype mapping and the end of the 'genes as blueprint' metaphor - PubMed
In a now classic paper published in 1991, Alberch introduced the concept of genotype-phenotype (G-->P) mapping to provide a framework for a more sophisticated discussion of the integration between genetics and developmental biology that was then available.…
the metaphor of the ‘genetic program,’ indicating the genome as a set of instructions required to build a phenotype, has been very influential in biology despite various criticisms over the years.
https://pmc.ncbi.nlm.nih.gov/articles/PMC4512536/#abstract1
https://pmc.ncbi.nlm.nih.gov/articles/PMC4512536/#abstract1
PubMed Central (PMC)
The “Genetic Program”: Behind the Genesis of an Influential Metaphor
The metaphor of the “genetic program,” indicating the genome as a set of instructions required to build a phenotype, has been very influential in biology despite various criticisms over the years. This metaphor, first published in 1961, is thought ...
Key Critical Works on the Gene-Centric Bias in Contemporary Biomedical Research
1. The Triple Helix: Gene, Organism, and Environment — Richard C. Lewontin (2000)
A critique of the persistent belief that genes are primary causal agents, arguing that modern biomedicine wrongly isolates genetic factors from environmental and developmental processes.
2. It Ain’t Necessarily So: The Dream of the Human Genome and Other Illusions — Richard C. Lewontin (2000)
Analyzes why biomedical research continues to chase “genes for” diseases despite evidence that complex diseases cannot be reduced to single genetic causes.
3. Pathologies of Power — Paul Farmer (2003)
Shows how mainstream medical research prioritizes genetic explanations while neglecting social, political, and environmental determinants of disease.
4. Reimagining Global Health — Paul Farmer et al. (2013)
Emphasizes that biomedical science overinvests in genetic causation, overshadowing structural factors that truly shape health outcomes.
5. The Alzheimer Conundrum: Entanglements of Dementia and Aging — Margaret Lock (2013)
Critiques the “genetic imperative” in contemporary dementia research and explains why decades of gene-hunting have failed to produce causal clarity.
6. Encounters with Aging — Margaret Lock (1993)
Shows how biomedical systems naturalize genetic explanations even when they are scientifically insufficient to account for aging and disease variation.
7. The Politics of Life Itself — Nikolas Rose (2007)
Examines the rise of “genocentric” biomedical regimes and how institutions prioritize genetic investigations as default causal models.
8. Biological Citizenship — Nikolas Rose & Carlos Novas (2006)
Explores how populations are shaped by gene-focused medical research and discourses that exaggerate genetic causality.
9. Beyond the Gene: Epigenetic Science and the Power of the Metaphor — Sarah Richardson (2015)
Critiques genomics for continuing to communicate results as though discrete causal genes exist, despite the complexity revealed by contemporary biology.
10. The Mirage of a Space Between Nature and Nurture — Evelyn Fox Keller (2010)
Shows how genetic determinism persists culturally and institutionally within modern biomedical research even after its scientific foundations have eroded.
11. The Century of the Gene — Evelyn Fox Keller (2000)
Traces how gene-based explanations dominate scientific narratives and funding structures, despite their inability to account for biological complexity.
12. Pandora’s Hope: Essays on the Reality of Science Studies — Bruno Latour (1999)
Argues that laboratory science simplifies biological phenomena into linear causal stories (e.g., “the gene for X”), producing misleading but influential models.
1. The Triple Helix: Gene, Organism, and Environment — Richard C. Lewontin (2000)
A critique of the persistent belief that genes are primary causal agents, arguing that modern biomedicine wrongly isolates genetic factors from environmental and developmental processes.
2. It Ain’t Necessarily So: The Dream of the Human Genome and Other Illusions — Richard C. Lewontin (2000)
Analyzes why biomedical research continues to chase “genes for” diseases despite evidence that complex diseases cannot be reduced to single genetic causes.
3. Pathologies of Power — Paul Farmer (2003)
Shows how mainstream medical research prioritizes genetic explanations while neglecting social, political, and environmental determinants of disease.
4. Reimagining Global Health — Paul Farmer et al. (2013)
Emphasizes that biomedical science overinvests in genetic causation, overshadowing structural factors that truly shape health outcomes.
5. The Alzheimer Conundrum: Entanglements of Dementia and Aging — Margaret Lock (2013)
Critiques the “genetic imperative” in contemporary dementia research and explains why decades of gene-hunting have failed to produce causal clarity.
6. Encounters with Aging — Margaret Lock (1993)
Shows how biomedical systems naturalize genetic explanations even when they are scientifically insufficient to account for aging and disease variation.
7. The Politics of Life Itself — Nikolas Rose (2007)
Examines the rise of “genocentric” biomedical regimes and how institutions prioritize genetic investigations as default causal models.
8. Biological Citizenship — Nikolas Rose & Carlos Novas (2006)
Explores how populations are shaped by gene-focused medical research and discourses that exaggerate genetic causality.
9. Beyond the Gene: Epigenetic Science and the Power of the Metaphor — Sarah Richardson (2015)
Critiques genomics for continuing to communicate results as though discrete causal genes exist, despite the complexity revealed by contemporary biology.
10. The Mirage of a Space Between Nature and Nurture — Evelyn Fox Keller (2010)
Shows how genetic determinism persists culturally and institutionally within modern biomedical research even after its scientific foundations have eroded.
11. The Century of the Gene — Evelyn Fox Keller (2000)
Traces how gene-based explanations dominate scientific narratives and funding structures, despite their inability to account for biological complexity.
12. Pandora’s Hope: Essays on the Reality of Science Studies — Bruno Latour (1999)
Argues that laboratory science simplifies biological phenomena into linear causal stories (e.g., “the gene for X”), producing misleading but influential models.
