آخرین بهار دنیا
گفت ببین، مسئله اینه که تو انقدر در معرض نکات تربیتی قرار گرفتی و انقدر توی نتیجه تربیت والدین دقیق شدی، که یه چیزی رو یادت رفته!  یادت رفته "رب (پرورشدهنده)" کسی دیگهست! و این پرورش دادن یک انسان، صرفا وظیفهی موقت و کوتاهه که به والدین از طرف رب واقعی…
سه/
بجز علتشناسیهایی که علم روز روانشناسی به ما ارائه میکنه.
ما مسلمانها اعتقاد به ربوبیت خدا داریم.
او رب اصلیه.
به اینکه تربیتکننده اصلی خداست
و ما، در مقام روان شناس یا والد صرفا در تلاشیم که به اندازهی خودمون خوب عمل کنیم.
  بجز علتشناسیهایی که علم روز روانشناسی به ما ارائه میکنه.
ما مسلمانها اعتقاد به ربوبیت خدا داریم.
او رب اصلیه.
به اینکه تربیتکننده اصلی خداست
و ما، در مقام روان شناس یا والد صرفا در تلاشیم که به اندازهی خودمون خوب عمل کنیم.
چهار/
ما مسلمانها به علتیابیهایی که ائمه ما گفتن هم اعتقاد داریم.
مثلا اینکه اگر در زمان انقعاد نطفه فلان لتفاق بیوفته ممکنه فرزند مستعد فلان خطا و فلان جرم باشه.
  ما مسلمانها به علتیابیهایی که ائمه ما گفتن هم اعتقاد داریم.
مثلا اینکه اگر در زمان انقعاد نطفه فلان لتفاق بیوفته ممکنه فرزند مستعد فلان خطا و فلان جرم باشه.
این ۴ تا مقدمه رو بخونید
و بعد بذارید گوشه راست مغزتون یه کنار
و
حالا بیایید بگم که چرا میگم خیلی از اطلاعات روانشناسی نباید بیمحابا در جامعه و فضای مجازی منتشر بشه.
  و بعد بذارید گوشه راست مغزتون یه کنار
و
حالا بیایید بگم که چرا میگم خیلی از اطلاعات روانشناسی نباید بیمحابا در جامعه و فضای مجازی منتشر بشه.
مثال میزنم؛
فلان دکتر روانشناس در پیجش یک ویدئو میذاره از اینکه
اکثر افراد مبتلا به کمالگرایی،
وقتی بچه بودن مادرشون دم به دقیقه میگفت تو ناکافیی، تو کمی
مادرشون ازشون نمره میخواست.
پدرشون هیچوقت آفرین نمیگفت.
همیشه بهش میگفتن پس اونی که ۲۰ شده کیه؟؟
یه معلم هم داشتن که بجای رصد رشد بچه، به این گیر میداد که چرا از بغل دستیت یه نمره کمتر گرفتی!
آیا این حرف دکتر روانشناس اشتباهه؟
نه.
ممکنه ریشهی ۵۰ درصد کمالگراها اصلا همینا باشه!
اما
این حرف برای من، بهار، صدق میکنه؟
ریشهی کمالگرایی منم همینه؟
تقصیر مامان بابامه پس...
برای همینه من همش یه کار رو نصفه ول میکنم!
خودم که تقصیری ندارم! از بچگی تو سرم کردن خوب باش، عالی باش!
اینم از بچه بزرگ کردنشون...
  فلان دکتر روانشناس در پیجش یک ویدئو میذاره از اینکه
اکثر افراد مبتلا به کمالگرایی،
وقتی بچه بودن مادرشون دم به دقیقه میگفت تو ناکافیی، تو کمی
مادرشون ازشون نمره میخواست.
پدرشون هیچوقت آفرین نمیگفت.
همیشه بهش میگفتن پس اونی که ۲۰ شده کیه؟؟
یه معلم هم داشتن که بجای رصد رشد بچه، به این گیر میداد که چرا از بغل دستیت یه نمره کمتر گرفتی!
آیا این حرف دکتر روانشناس اشتباهه؟
نه.
ممکنه ریشهی ۵۰ درصد کمالگراها اصلا همینا باشه!
اما
این حرف برای من، بهار، صدق میکنه؟
ریشهی کمالگرایی منم همینه؟
تقصیر مامان بابامه پس...
برای همینه من همش یه کار رو نصفه ول میکنم!
خودم که تقصیری ندارم! از بچگی تو سرم کردن خوب باش، عالی باش!
اینم از بچه بزرگ کردنشون...
  آخرین بهار دنیا
این حرف برای من، بهار، صدق میکنه؟ 
ریشهی کمالگرایی منم همینه؟
ریشهی کمالگرایی منم همینه؟
نه واقعا.
ممکنه ریشه کمالگرایی من اصلا این نباشه!
ممکنه ۵درصدش به خانوادهم برگرده!
ولی اون ویدئو و اون حرفا با من چیکار کرد؟
تقصیر والدینمه
من که بی تقصیرم، اگر یه مادر مشوق داشتم این نمیشد!
پس من از این به بعد نمیرم دنبال اینکه خودم چیکار کنم بهتر بشم! بلکه میشم سرزنشگر والدینم...
پس من که اختیار ندارم. همش از ۱ سالگیم شروع شده!
پس من اصلا نمیرم دنبال اینکه ببینم ریشهی کمالگرایی منِ بهار کجاست؟
ریشهی مشکلات فردی من کو؟
که ممکنه شبیه کسی دیگه هم نباشه...
  ممکنه ریشه کمالگرایی من اصلا این نباشه!
ممکنه ۵درصدش به خانوادهم برگرده!
ولی اون ویدئو و اون حرفا با من چیکار کرد؟
تقصیر والدینمه
من که بی تقصیرم، اگر یه مادر مشوق داشتم این نمیشد!
پس من از این به بعد نمیرم دنبال اینکه خودم چیکار کنم بهتر بشم! بلکه میشم سرزنشگر والدینم...
پس من که اختیار ندارم. همش از ۱ سالگیم شروع شده!
پس من اصلا نمیرم دنبال اینکه ببینم ریشهی کمالگرایی منِ بهار کجاست؟
ریشهی مشکلات فردی من کو؟
که ممکنه شبیه کسی دیگه هم نباشه...
چرا این برای مخاطب پیش میاد؟
چون مخاطب عامه
و نمیدونه حرف اون دکتر توی اینستا فقط نوک قلهست.
همون یه دقیقه رو به کل زندگی تعمیم میده و ازش نتیجه میگیره.
این دقیقا ایراد اولشه!
که وقتی ما میاییم علتهای متفاوت رو برای افراد متفاوت ول میکنیم توی فضای مجازی،
هرکسی ممکنه به خودش بگیره و مسیر روانش تغییر کنه.
  چون مخاطب عامه
و نمیدونه حرف اون دکتر توی اینستا فقط نوک قلهست.
همون یه دقیقه رو به کل زندگی تعمیم میده و ازش نتیجه میگیره.
این دقیقا ایراد اولشه!
که وقتی ما میاییم علتهای متفاوت رو برای افراد متفاوت ول میکنیم توی فضای مجازی،
هرکسی ممکنه به خودش بگیره و مسیر روانش تغییر کنه.
ایراد دوم،
باز کردن زخمهاست.
همون نقدی که ما به حرفهای شکوری در مورد تجربه کودکیش داشتیم.
و همون رو هم مثال میزنم.
یک نفر ممکنه تجربهی مشترکی با شکوری داشته باشه.
ولی مواجههی اون فرد با شکوری یک مواجهی کاااملا متفاوت باشه!
(برگردید به مقدمهی سمت چپ مغزتون که گفتم مواجهی افراد با تروماها متفاوته و تاثیرات تروماها هم روی افراد متفاوتن)
مخاطب و شکوری تجربهی مشترک دارن.
ولی مخاطب اصلا یادش نمونده اون تجربه رو! چرا؟
مثلا مکانیزم دفاعیش بوده.
یا همون ربی که ما بهش اعتقاد داریم خواسته مسیر تربیتش از این مسیر نباشه
یا اصلا والدین آگاه داشته و توی کودکی براش رفع شده.
یا هزارتا چیز دیگه!!
الآن با شنیدن حرف های شکوری و روش درمانی که صرفا روی خود شکوری فقط جواب داده؛
زخمش باز نمیشه؟
نمیاد چیزای بی ربط فعلی رو ربط بده به اون تحربه؟
فکر نمیکنه پس منم برم دنبال این درمانی که روی شکوری جواب داده؟
میشه!
ایراد دومش باز شدن زخمهایی که شاید برای خیلی از مخاطب های منِ روانشناس، بسته شده باشه.
جاش هم رفته باشه!
چرا باید من انگشتم رو فشار بدم روی اون زخم؟
  باز کردن زخمهاست.
همون نقدی که ما به حرفهای شکوری در مورد تجربه کودکیش داشتیم.
و همون رو هم مثال میزنم.
یک نفر ممکنه تجربهی مشترکی با شکوری داشته باشه.
ولی مواجههی اون فرد با شکوری یک مواجهی کاااملا متفاوت باشه!
(برگردید به مقدمهی سمت چپ مغزتون که گفتم مواجهی افراد با تروماها متفاوته و تاثیرات تروماها هم روی افراد متفاوتن)
مخاطب و شکوری تجربهی مشترک دارن.
ولی مخاطب اصلا یادش نمونده اون تجربه رو! چرا؟
مثلا مکانیزم دفاعیش بوده.
یا همون ربی که ما بهش اعتقاد داریم خواسته مسیر تربیتش از این مسیر نباشه
یا اصلا والدین آگاه داشته و توی کودکی براش رفع شده.
یا هزارتا چیز دیگه!!
الآن با شنیدن حرف های شکوری و روش درمانی که صرفا روی خود شکوری فقط جواب داده؛
زخمش باز نمیشه؟
نمیاد چیزای بی ربط فعلی رو ربط بده به اون تحربه؟
فکر نمیکنه پس منم برم دنبال این درمانی که روی شکوری جواب داده؟
میشه!
ایراد دومش باز شدن زخمهایی که شاید برای خیلی از مخاطب های منِ روانشناس، بسته شده باشه.
جاش هم رفته باشه!
چرا باید من انگشتم رو فشار بدم روی اون زخم؟
ایراد سومش اینه که قدرت و نیاز تعقل رو از مخاطب میگیره.
مخاطب مبتلا به افسردگی یا هر اختلال دیگهای خودش باید بره فکر کنه و درون خودش رو بگرده و بره تراپی
تا درمان مختص به خودش رو تجربه کنه!
نه اینکه من بیام توی ویدئو بگم اگر افسردگی داری فلان جدول سیبیتی رو حل کن رفع میشه!
این یعنی تو نرو دنبال گشتن و گذار درونی
تو تجربهی درمانی خودت رو نساز
بیا من لقمه میذارم توی دهنت که به کارت هم نمیاد احتمالا و صرفا توهم میگیری که داری حلش میکنی.
  مخاطب مبتلا به افسردگی یا هر اختلال دیگهای خودش باید بره فکر کنه و درون خودش رو بگرده و بره تراپی
تا درمان مختص به خودش رو تجربه کنه!
نه اینکه من بیام توی ویدئو بگم اگر افسردگی داری فلان جدول سیبیتی رو حل کن رفع میشه!
این یعنی تو نرو دنبال گشتن و گذار درونی
تو تجربهی درمانی خودت رو نساز
بیا من لقمه میذارم توی دهنت که به کارت هم نمیاد احتمالا و صرفا توهم میگیری که داری حلش میکنی.
وقتی به این موارد فکر کردم دیدم خودم هم اینجا خیلی چیزا گفتم که باید با احتیاطتر میگفتم.
اشتباه کردم.
ما چون ۴تا دونه کتاب بیشتر از عموم جامعه در مورد نظریات فعلی روانشناسی خوندیم و یه برگه مدرک داریم حق نداریم روان مخاطبمون رو دستکاری کنیم به بهانهی آگاهی بخشی.
  اشتباه کردم.
ما چون ۴تا دونه کتاب بیشتر از عموم جامعه در مورد نظریات فعلی روانشناسی خوندیم و یه برگه مدرک داریم حق نداریم روان مخاطبمون رو دستکاری کنیم به بهانهی آگاهی بخشی.
حالا این یعنی هیچکسی هیچ چیزی مبنی بر روان شناسی نگه؟ 
چرا بگه.
ولی باید اینم بگه که ممکنه این برای تو نباشه،
باید حواسش باشه زخم تجربهی مخاطب رو فشار نده،
نباید چیزهایی که توی اتاق درمان خصوصی با یه مقدمهی بسیار به مراجع میگه رو بدون مقدمه ول کنه اینجا..
خلاصه باید خیلی مراقب باشه که این جرفش چقدر آگاهی داره؟ چقدر کمک کنندهست؟ و چقدر ضرر میرسونه؟
  چرا بگه.
ولی باید اینم بگه که ممکنه این برای تو نباشه،
باید حواسش باشه زخم تجربهی مخاطب رو فشار نده،
نباید چیزهایی که توی اتاق درمان خصوصی با یه مقدمهی بسیار به مراجع میگه رو بدون مقدمه ول کنه اینجا..
خلاصه باید خیلی مراقب باشه که این جرفش چقدر آگاهی داره؟ چقدر کمک کنندهست؟ و چقدر ضرر میرسونه؟
خودم خیلی دارم به ادبیاتش فکر میکنم.
و فعلا به این نتیجه رسیدم که ادبیاتش نباید نتیجهمحور باشه.
یعنی نگیم اگر فلان اتفاق افتاده پس لابد اون علت رو داره.
اگر با شوهرت داری دعوا میکنی لابد ارتباطت با پدرت بد بوده.
بلکه یکم راه حل محورتر باشه.
بازم نمیدونم والا
اپدیت جدید تفکراتم رو پیوست میکنم بعدا👀
  و فعلا به این نتیجه رسیدم که ادبیاتش نباید نتیجهمحور باشه.
یعنی نگیم اگر فلان اتفاق افتاده پس لابد اون علت رو داره.
اگر با شوهرت داری دعوا میکنی لابد ارتباطت با پدرت بد بوده.
بلکه یکم راه حل محورتر باشه.
بازم نمیدونم والا
اپدیت جدید تفکراتم رو پیوست میکنم بعدا👀
شما هم اگر روان شناس نخواهید شد و مخاطب این مطالب هستید؛
اون ۴تا مقدمه رو یادتون بمونه و هر روان شناسی علت و معلول و راهکار داد سرریعععع قبول نکنین!
دوما اینکه اگر مخاطب یک پست و حرف روانشناسی نیستید؛ اصلا نخونیدش و نگاهش نکنین.
مثلا وقتی الان حس نمیکنی اضطراب داری و حالت خوبه، لازم نیست پستهای مرتبط با اضطراب رو تا آخر نگاه کنی و بخونی که یه چیزی بیوفته به جونت👀
  اون ۴تا مقدمه رو یادتون بمونه و هر روان شناسی علت و معلول و راهکار داد سرریعععع قبول نکنین!
دوما اینکه اگر مخاطب یک پست و حرف روانشناسی نیستید؛ اصلا نخونیدش و نگاهش نکنین.
مثلا وقتی الان حس نمیکنی اضطراب داری و حالت خوبه، لازم نیست پستهای مرتبط با اضطراب رو تا آخر نگاه کنی و بخونی که یه چیزی بیوفته به جونت👀
اونور هم برای دانشجوهای روانشناسی تست دکتری گذاشتم جهت ورزش مغز🙏🏻 و اینکه ثابت کنم هرچقدر این مبحث رو بخونی باز بلد نیستی😂
  
  افكار درهم برهم
واقعا من حاضرم خودم مریض شم ولی همسرم نه.
انقد سیاه نمایی میکنن موقع مریضی، آدم دلش میخواد سر به بیابون بذاره.😭
انقد سیاه نمایی میکنن موقع مریضی، آدم دلش میخواد سر به بیابون بذاره.😭
من همش این موضوع رو خونده بودم زمان مجردی توی توییتر و وقتی همسرم مریض شد آمادگی ایفای نقش پرستاری ۲۸ساعته و شنیدن مداوم نق رو داشتم
ولی بندهخدا انقدر هیچی نگفت که روز دوم سوم مریضیش من یادم میرفت مریضه👀
میتونیم به عنوان کیس مثال نقض بررسی کنیم🙏🏻
  ولی بندهخدا انقدر هیچی نگفت که روز دوم سوم مریضیش من یادم میرفت مریضه👀
میتونیم به عنوان کیس مثال نقض بررسی کنیم🙏🏻
Forwarded from یک روانشناس ✒️
روانشناسی ایران چرا سالها از دنیا عقبه؟
چون هنوز تو دورانی مونده که به پدر و مادرها به خاطر نفس کشیدنشون (یا نکشیدنشون) عذاب وجدان میدن و به بچه هم این حس رو میدن که هر جا هر مشکلی بود برگرد برو یقه پدر و مادرت رو بگیر.
اولا همین اضطرابی که به والدین میدن و همین مسموم کردن رابطه با والدین خودش مخربه و دوما خیلی عوامل دیگهای هست، از خلق و خوی خود بچه بگیر تا شرایط اجتماعی و تجربیاتی که هر فردی داشته. ما تا وقتی زندهایم میتونیم آسیب ببینیم یا حال روحی و روانی بهتری پیدا کنیم.
ما انسانها موجودات پویایی هستیم، ما محکوم به ادامه دادن هر چی که در سالهای اول زندگی تجربه کردیم نیستیم وگرنه اصلا مفهوم درمان و شفا و بهبود زیر سوال میرفت. ما میتونیم تا جایی که سرشت و عوامل بهمون اجازه میدن تغییر کنیم. درسته که کودکی ما موثره اما مگه پدر و مادر چه گناهی کردن که تا همیشه برای تمام ناکامیها و مشکلات ما جوابگو باشن؟
هیچکس نمیتونه اثر تربیت رو منکر بشه اما بچه لوح سفیدی در یک محیط ایزوله همراه با پدر و مادر نیست، هر بچهای با یه سری ویژگیهایی به دنیا میاد و افراد اطرافش و حتی کل سیستمی که توش زندگی میکنه هم در شکل دادن سازمان روانیش اثر دارن.
در حالی که روانشناس ایرانی فقط پدر و مادر رو به رسمیت میشناسه و به اشتباه به نسل جوان هم یاد میده که مقصر تمام مشکلاتت پدر و مادرت هستن، سالهاست که نظریههای زیستبوم شناختی مطرح شده و توی همه کتابها هم هست.
برونفن برنر توی الگوی زیست بوم شناختیش Ecological) Systems Theory) میگه محیط یه رشته ساختاره که شامل خانواده نزدیک، مدرسه، محله، محیط کار، جامعه و.... اس.
چهار تا (یا پنج تا) سطح هم برای این رشته ساختارها ترسیم کرده:
- میکرو سیستم Microsystem:
نزدیکترین لایه به فرد که شامل محیطهای تعاملی روزمره و مستقیمه.
مثل خانواده، مدرسه، همسالان، محله و محیط کار. این روابط دوطرفه و متقابل (Bidirectional) هستن (مثلاً رفتار کودک بر والدین و رفتار والدین بر کودک اثر میذاره).
- میانسیستم Mesosystem:
شامل ارتباطات و تعاملات بین دو یا چند ریزسیستم مختلف فرده.
مثل ارتباط بین خانه و مدرسه (مثلاً میزان مشارکت والدین در امور مدرسه)، ارتباط بین خانواده و همسالان و...
- برونسیستم Exosystem:
شامل محیطهایی که فرد مستقیماً در اونها مشارکت نداره اما بهطور غیرمستقیم بر ریزسیستمهاش و در نتیجه بر رشدش تأثیر میذارن.
مثل محل کار والدین، خدمات اجتماعی محله، وضعیت اقتصادی شهر، تصمیمات هیئتمدیرهٔ مدرسه (که فرد در آن عضو نیست).
- کلانسیستم (Macrosystem):
گستردهترین لایه شامل ارزشها، قوانین، هنجارها، فرهنگها و ایدئولوژیهای کلی یک جامعه یا خردهفرهنگ که بر تمام سیستمهای دیگه تأثیر میذارن.
مثل نظام سیاسی، باورهای فرهنگی، قوانین مهاجرت، وضعیت کلی اقتصادی کشور و... این سیستم، چارچوب کل محیط زندگی فرد رو تعیین میکنه.
تازه بعدش یه کرونوسیستم یا زمان سیستم هم بهش اضافه کرد، یعنی تغییرات محیطی و رویدادهایی که در طول زمان در زندگی فرد اتفاق میافتن و بر رشدش تأثیر میذارن.
مثل مراحل زندگی (مانند بلوغ)، طلاق والدین، تغییرات اجتماعی-اقتصادی تاریخی (مانند شیوع یک بیماری فراگیر یا رکود اقتصادی).
حالا شما فرض کنید همه اینا رو رها کنیم و بگیم هر مشکلی داری، یا حتی هر حسی داری فقط بیا درمورد اینکه بابات باهات چطوری رفتار میکرد حرف بزنیم و همه عوامل دیگهای که روی تو اثر دارن رو بیخیال شیم.
درسته که به عنوان درمانگر ما نمیتونیم تاثیری روی این سیستمها داشته باشیم اما درنظر نگرفتن اینا یعنی انسان رو محدود به یه رابطه خطی یه طرفه با والدین کردیم و نمیتونیم به عنوان یه انسان مراجع رو هم انسان ببینیم و باهاش همدلی کنیم و رابطه درمانی درستی رو شکل بدیم.
#روانشناسی
#تربیت_فرزند
#اتاق_درمان
@yekravanshenaas
  چون هنوز تو دورانی مونده که به پدر و مادرها به خاطر نفس کشیدنشون (یا نکشیدنشون) عذاب وجدان میدن و به بچه هم این حس رو میدن که هر جا هر مشکلی بود برگرد برو یقه پدر و مادرت رو بگیر.
اولا همین اضطرابی که به والدین میدن و همین مسموم کردن رابطه با والدین خودش مخربه و دوما خیلی عوامل دیگهای هست، از خلق و خوی خود بچه بگیر تا شرایط اجتماعی و تجربیاتی که هر فردی داشته. ما تا وقتی زندهایم میتونیم آسیب ببینیم یا حال روحی و روانی بهتری پیدا کنیم.
ما انسانها موجودات پویایی هستیم، ما محکوم به ادامه دادن هر چی که در سالهای اول زندگی تجربه کردیم نیستیم وگرنه اصلا مفهوم درمان و شفا و بهبود زیر سوال میرفت. ما میتونیم تا جایی که سرشت و عوامل بهمون اجازه میدن تغییر کنیم. درسته که کودکی ما موثره اما مگه پدر و مادر چه گناهی کردن که تا همیشه برای تمام ناکامیها و مشکلات ما جوابگو باشن؟
هیچکس نمیتونه اثر تربیت رو منکر بشه اما بچه لوح سفیدی در یک محیط ایزوله همراه با پدر و مادر نیست، هر بچهای با یه سری ویژگیهایی به دنیا میاد و افراد اطرافش و حتی کل سیستمی که توش زندگی میکنه هم در شکل دادن سازمان روانیش اثر دارن.
در حالی که روانشناس ایرانی فقط پدر و مادر رو به رسمیت میشناسه و به اشتباه به نسل جوان هم یاد میده که مقصر تمام مشکلاتت پدر و مادرت هستن، سالهاست که نظریههای زیستبوم شناختی مطرح شده و توی همه کتابها هم هست.
برونفن برنر توی الگوی زیست بوم شناختیش Ecological) Systems Theory) میگه محیط یه رشته ساختاره که شامل خانواده نزدیک، مدرسه، محله، محیط کار، جامعه و.... اس.
چهار تا (یا پنج تا) سطح هم برای این رشته ساختارها ترسیم کرده:
- میکرو سیستم Microsystem:
نزدیکترین لایه به فرد که شامل محیطهای تعاملی روزمره و مستقیمه.
مثل خانواده، مدرسه، همسالان، محله و محیط کار. این روابط دوطرفه و متقابل (Bidirectional) هستن (مثلاً رفتار کودک بر والدین و رفتار والدین بر کودک اثر میذاره).
- میانسیستم Mesosystem:
شامل ارتباطات و تعاملات بین دو یا چند ریزسیستم مختلف فرده.
مثل ارتباط بین خانه و مدرسه (مثلاً میزان مشارکت والدین در امور مدرسه)، ارتباط بین خانواده و همسالان و...
- برونسیستم Exosystem:
شامل محیطهایی که فرد مستقیماً در اونها مشارکت نداره اما بهطور غیرمستقیم بر ریزسیستمهاش و در نتیجه بر رشدش تأثیر میذارن.
مثل محل کار والدین، خدمات اجتماعی محله، وضعیت اقتصادی شهر، تصمیمات هیئتمدیرهٔ مدرسه (که فرد در آن عضو نیست).
- کلانسیستم (Macrosystem):
گستردهترین لایه شامل ارزشها، قوانین، هنجارها، فرهنگها و ایدئولوژیهای کلی یک جامعه یا خردهفرهنگ که بر تمام سیستمهای دیگه تأثیر میذارن.
مثل نظام سیاسی، باورهای فرهنگی، قوانین مهاجرت، وضعیت کلی اقتصادی کشور و... این سیستم، چارچوب کل محیط زندگی فرد رو تعیین میکنه.
تازه بعدش یه کرونوسیستم یا زمان سیستم هم بهش اضافه کرد، یعنی تغییرات محیطی و رویدادهایی که در طول زمان در زندگی فرد اتفاق میافتن و بر رشدش تأثیر میذارن.
مثل مراحل زندگی (مانند بلوغ)، طلاق والدین، تغییرات اجتماعی-اقتصادی تاریخی (مانند شیوع یک بیماری فراگیر یا رکود اقتصادی).
حالا شما فرض کنید همه اینا رو رها کنیم و بگیم هر مشکلی داری، یا حتی هر حسی داری فقط بیا درمورد اینکه بابات باهات چطوری رفتار میکرد حرف بزنیم و همه عوامل دیگهای که روی تو اثر دارن رو بیخیال شیم.
درسته که به عنوان درمانگر ما نمیتونیم تاثیری روی این سیستمها داشته باشیم اما درنظر نگرفتن اینا یعنی انسان رو محدود به یه رابطه خطی یه طرفه با والدین کردیم و نمیتونیم به عنوان یه انسان مراجع رو هم انسان ببینیم و باهاش همدلی کنیم و رابطه درمانی درستی رو شکل بدیم.
#روانشناسی
#تربیت_فرزند
#اتاق_درمان
@yekravanshenaas
بعضی وقتها هست که با تمام وجودم حس میکنم دیگه اختیار و نظر و کارهای من حلال مشکل نیست و فقط توکل و معجزه و دعا میتونه درستش کنه.
  جای شعر، داستان، معرفی فیلم و کتاب، عکس خوب
یا هرچیز خوبی که اخیرا بهش برخوردید و میتونین با ما تقسیمش کنین.
  یا هرچیز خوبی که اخیرا بهش برخوردید و میتونین با ما تقسیمش کنین.
میشه اگر تالار خوب (دلباز باشه، قیمتهاش نجومی نباشه، غذاش خوب باشه) در تهران میشناسید این زیر معرفی کنین؟👀
  اعصاب و حوصله و استرسم دقیقا در نقطهایه که ایستاده لب دره و با یک کلمه کوچیک پرتاب میشه پایین و بعدش تا پیکر زخمی رو بخوام از ته دره بکشم پایین و درستش کنم، روزها طول میشه.
  