Telegram Group & Telegram Channel



جمهوری اسلامی از آغاز دهه ۶۰ جنگ ایران و عراق را «دفاع مقدس» نامید؛ تعبیری که آن را از یک تجربه تاریخی پیچیده به یک روایت قدسی و غیرقابل پرسش تبدیل کرد. در این روایت رسمی، شهدا نه انسان‌هایی واقعی با ترس‌ها و تردیدها، بلکه «برگزیدگان الهی» معرفی می‌شوند که با امام زمان در ارتباط بوده و از امدادهای غیبی برخوردارند.

این قدیس‌سازی دو کارکرد اصلی دارد: نخست، مشروعیت‌بخشی به نظام؛ چراکه اگر شهدا واسطه‌های عالم غیب باشند، مخالفت با حکومت مساوی است با خیانت به خون آن‌ها. دوم، کنترل اجتماعی؛ به زنان گفته می‌شود بی‌حجابی پایمال کردن خون شهداست، و به جوانان هشدار داده می‌شود که هر سبک زندگی متفاوت، انکار آرمان شهداست.

اما این گفتمان هرگونه پرسشگری را به خط قرمز بدل کرده است. پرسش‌هایی چون: چرا پس از آزادسازی خرمشهر در سال ۱۳۶۱ آتش‌بس پذیرفته نشد؟ چرا در عملیات کربلای ۴ با وجود لو رفتن کامل، نیروها به میدان فرستاده شدند و تلفات انسانی سنگین دادند؟ چرا فرماندهان نسبت به جان رزمندگان بی‌تفاوت بودند؟ همه این‌ها پرسش‌هایی مشروع اما ممنوعه هستند که در روایت رسمی جایی ندارند. حتی انتقادهای فرماندهانی چون حسن باقری، که از بی‌توجهی به تلفات گسترده انسانی گلایه کرده بود، سانسور یا بازنویسی ایدئولوژیک می‌شوند.

این الگو محدود به گذشته نیست. پس از جنگ ۱۲ روزه جمهوری اسلامی با اسرائیل نیز هنوز امکان پرسشگری وجود ندارد. هیچ‌کس مجاز نیست بپرسد سهم تصمیمات حاکمان جمهوری اسلامی در شعله‌ور شدن این جنگ و تحمیل هزینه‌ها بر مردم چه بوده است. همانند جنگ هشت‌ساله، نقش حاکمان نادیده گرفته می‌شود و تنها یک روایت قهرمانانه برجسته می‌گردد.

این در تضاد آشکار با تجربه کشورهایی چون آلمان و ژاپن است. آلمان پس از جنگ جهانی دوم با سیاست Vergangenheitsbewältigung («رویارویی با گذشته») به مسئولیت‌های تاریخی خود اعتراف کرد و یادمان‌هایش بر رنج انسانی و پیشگیری از تکرار فجایع متمرکز شدند. ژاپن نیز در موزه‌های صلح هیروشیما و ناگازاکی پیام اصلی‌اش را بر نفی جنگ و صلح‌طلبی گذاشت، نه اسطوره‌سازی حزبی.

🔻 در جمهوری اسلامی اما جنگ به ابزاری برای تثبیت ایدئولوژی و کنترل اجتماعی تقلیل یافته است. چنین راهبردی شاید در کوتاه‌مدت انسجام نمادین ایجاد کند، اما در بلندمدت به بی‌اعتمادی عمومی، گسست نسلی، و بی‌اعتبار شدن ارزش‌های انسانی می‌انجامد. جامعه‌ای که به جای درس گرفتن از گذشته، در اسطوره‌های قدسی گرفتار شود، محکوم به تکرار همان خطاها خواهد بود.
#قدیس_سازی
#قدسی_سازی
#گفتگو_توانا

@Dialogue1402
👌11👎1



group-telegram.com/Dialogue1402/6989
Create:
Last Update:




جمهوری اسلامی از آغاز دهه ۶۰ جنگ ایران و عراق را «دفاع مقدس» نامید؛ تعبیری که آن را از یک تجربه تاریخی پیچیده به یک روایت قدسی و غیرقابل پرسش تبدیل کرد. در این روایت رسمی، شهدا نه انسان‌هایی واقعی با ترس‌ها و تردیدها، بلکه «برگزیدگان الهی» معرفی می‌شوند که با امام زمان در ارتباط بوده و از امدادهای غیبی برخوردارند.

این قدیس‌سازی دو کارکرد اصلی دارد: نخست، مشروعیت‌بخشی به نظام؛ چراکه اگر شهدا واسطه‌های عالم غیب باشند، مخالفت با حکومت مساوی است با خیانت به خون آن‌ها. دوم، کنترل اجتماعی؛ به زنان گفته می‌شود بی‌حجابی پایمال کردن خون شهداست، و به جوانان هشدار داده می‌شود که هر سبک زندگی متفاوت، انکار آرمان شهداست.

اما این گفتمان هرگونه پرسشگری را به خط قرمز بدل کرده است. پرسش‌هایی چون: چرا پس از آزادسازی خرمشهر در سال ۱۳۶۱ آتش‌بس پذیرفته نشد؟ چرا در عملیات کربلای ۴ با وجود لو رفتن کامل، نیروها به میدان فرستاده شدند و تلفات انسانی سنگین دادند؟ چرا فرماندهان نسبت به جان رزمندگان بی‌تفاوت بودند؟ همه این‌ها پرسش‌هایی مشروع اما ممنوعه هستند که در روایت رسمی جایی ندارند. حتی انتقادهای فرماندهانی چون حسن باقری، که از بی‌توجهی به تلفات گسترده انسانی گلایه کرده بود، سانسور یا بازنویسی ایدئولوژیک می‌شوند.

این الگو محدود به گذشته نیست. پس از جنگ ۱۲ روزه جمهوری اسلامی با اسرائیل نیز هنوز امکان پرسشگری وجود ندارد. هیچ‌کس مجاز نیست بپرسد سهم تصمیمات حاکمان جمهوری اسلامی در شعله‌ور شدن این جنگ و تحمیل هزینه‌ها بر مردم چه بوده است. همانند جنگ هشت‌ساله، نقش حاکمان نادیده گرفته می‌شود و تنها یک روایت قهرمانانه برجسته می‌گردد.

این در تضاد آشکار با تجربه کشورهایی چون آلمان و ژاپن است. آلمان پس از جنگ جهانی دوم با سیاست Vergangenheitsbewältigung («رویارویی با گذشته») به مسئولیت‌های تاریخی خود اعتراف کرد و یادمان‌هایش بر رنج انسانی و پیشگیری از تکرار فجایع متمرکز شدند. ژاپن نیز در موزه‌های صلح هیروشیما و ناگازاکی پیام اصلی‌اش را بر نفی جنگ و صلح‌طلبی گذاشت، نه اسطوره‌سازی حزبی.

🔻 در جمهوری اسلامی اما جنگ به ابزاری برای تثبیت ایدئولوژی و کنترل اجتماعی تقلیل یافته است. چنین راهبردی شاید در کوتاه‌مدت انسجام نمادین ایجاد کند، اما در بلندمدت به بی‌اعتمادی عمومی، گسست نسلی، و بی‌اعتبار شدن ارزش‌های انسانی می‌انجامد. جامعه‌ای که به جای درس گرفتن از گذشته، در اسطوره‌های قدسی گرفتار شود، محکوم به تکرار همان خطاها خواهد بود.
#قدیس_سازی
#قدسی_سازی
#گفتگو_توانا

@Dialogue1402

BY گفت‌وشنود







Share with your friend now:
group-telegram.com/Dialogue1402/6989

View MORE
Open in Telegram


Telegram | DID YOU KNOW?

Date: |

"There are a lot of things that Telegram could have been doing this whole time. And they know exactly what they are and they've chosen not to do them. That's why I don't trust them," she said. In addition, Telegram's architecture limits the ability to slow the spread of false information: the lack of a central public feed, and the fact that comments are easily disabled in channels, reduce the space for public pushback. Recently, Durav wrote on his Telegram channel that users' right to privacy, in light of the war in Ukraine, is "sacred, now more than ever." Under the Sebi Act, the regulator has the power to carry out search and seizure of books, registers, documents including electronics and digital devices from any person associated with the securities market. Founder Pavel Durov says tech is meant to set you free
from in


Telegram گفت‌وشنود
FROM American