group-telegram.com/inekas/564
Last Update:
مسألۀ شگفت و پرتکراری که امروزه در تحقیقات جدید مطالعات اسلامی بسیار به چشم میخورد-از جمله در برخی تحقیقاتی که در همین کانال انعکاس بازتاب داده شده- این است که چرا محققان دربارۀ یک موضوع مشخص با دادههای کمابیش یکسان، به نتایج کاملا متفاوت و بعضا متضادی میرسند. آیا این اتفاق طبیعی است؟ اگر بله، کدام نتیجه به امر واقع نزدیکتر است؟ اگر نه، مشکل کجاست؟ آیا مشکل از تعصب یکی از طرفین است؟ اصلا آیا میتوان بیطرف بود و بیطرفانه به واقعیتهای تاریخی نزدیک شد؟ اگر بله، چه طور؟
دغدغۀ اصلی هر محقق تاریخ اسلام این است که در تاریخ اسلام واقعا چه اتفاقی افتاده است. تمام روشهای تاریخی-انتقادی به این امید بسط داده شدهاند تا افراد با رویکردهای مختلف بتوانند بر روی استنتاجهای خود، با هم تفاهم کنند. به همین خاطر در رویکردهای مرسوم تاریخی-انتقادی، اصرار بر آن است که هیچ پیشفرض الهیاتی مفروض گرفته نشود، منابع معاصرِ یک رویداد به منابع متاخرتر ترجیح داده شود، منابع غیراسلامی به مثابۀ «منابعی بیطرف» و تحقیقاتِ با برچسب «تاریخی-انتقادی»، به مثابهٔ «تحقیقاتی بیطرف» انگاشته شود.
اما تحقیقات انتقادی سالهای اخیر، از این واقعیت تکاندهنده پرده برداشت که بسیاری از منابع معاصر و بیرونی (غیر اسلامی)، مملو از سوگیریها و برداشتهای ذهنی، ناقص و مغرضانه هستند و نمیتوان اصلی جهانشمول مبنی بر ترجیح منابع بیرونی و معاصر را مفروض گرفت.
همچنین مطالعات انتقادی دهۀ ۶۰ میلادی و به تبع آن، تأملات ادوارد سعید دربارۀ مطالعات «استشراقی» نیز، این دغدغه را بیش از پیش پررنگ کرد که مختصات خود پژوهشگر و جایگاه او، چه طور در نتایج تحقیقاتش موثر است. با این وصف، آیا میتوان به تحقیقات غربی به مثابۀ «تحقیقات بیطرفانه» امید بست؟ از آن طرف، آیا کنار گذاشتن تمام تحقیقات جدید و رجوع به سنت اسلامی به مثابۀ «تنها برداشت اصیل»، ممکن و مطلوب است و بازگشت به عقب نیست؟
آیا باید به دنبال راه سومی بود؟
علاوه بر این، گذر زمان نشان داد ادعای «کنارنهادن پیشفرضهای الهیاتی»، معمولا راهگشا نبوده و حتی بعضا رهزن بوده است. چرا که تأملات تحلیلی دقیق نشان داده که از طرفی روشهای تاریخی-انتقادی نیز عاری از پیشفرض نبوده و از طرف دیگر، صرف پیشفرض داشتن نیز مانع نزدیک شدن به واقعیت نیست. اما همچنان مهم است بدانیم در یک مطالعۀ تاریخی-انتقادی: چگونه میبایست برای تغییر پیشفرضها گشوده بود؟ چه نوع پیشفرضهایی را کجا باید کنار گذاشت و کجا نباید نگران بود؟ منابع معاصر و بیرونی، کجا ارزش بیشتری دارند و کجا بیارزش هستند؟
تجربهٔ پیشین ما در انعکاس و نیز پژوهشهای اخیر نیز این را نشان میدهند که صرف آشنایی با روششناسیهای مختلف، بدون داشتن نقشهای کلی از مبانی مفهومی آنها چندان موثر نیست. ارائهها و کارگاههای مدرسۀ بهاری انعکاس به این منظور طراحی شدند تا این نقشه را به دست پژوهشگران و خوانندگان مطالعات اسلامی بدهد و آنها را از نزدیک با این چالشها و مدلهای جدید آشنا سازد.
🌐 برای ثبتنام به وبسایت مدرسه مراجعه کنید یا به @Inekas_admin پیام بدهید.
#رویداد_انعکاس