مریم قربانی پور دانشجوی دکترای پاتولوژی دانشگاه بهشتی تهران بود. مریم شیرزنی بود که در ۲۹ مهر ۱۴۰۱ در قیام و اعتراضات دانشجویی شرکت داشت او در حمله لباس شخصیهای بسیج در دانشگاه با ضربات متعدد باتوم به سرش جمجمه اش شکست و دچار خونریزی مغزی شد و نهایتا ۴ آبان ۱۴۰۱ در بیمارستان بر اثر جراحات وارده جان باخت.
نیروهای امنیتی پیکر #مریم_قربانی_پور را به بیمارستان مسیح دانشوری بردند و اعضای بدنش را خارج کردند.
خانواده مریم اهل شهرکرد هستند و قاتلان خانواده اش را تحت فشار گذاشتند و پدرش را دستگیر کردند تا آنها را مجبور به سکوت بکنند و نهایت با وقاحت آخوندی ۳۵ میلیون پول گرفتن تا پیکر را به خانواده اش تحویل دادند.
پیکر مریم قربانی پور در سکوت بی خبری و تنها با حضور خانواده و نیروهای امنیتی در آرامستان بهشت رحمت شهر کرد قطعه چهار ردیف نه به خاک سپرده شد.
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
نیروهای امنیتی پیکر #مریم_قربانی_پور را به بیمارستان مسیح دانشوری بردند و اعضای بدنش را خارج کردند.
خانواده مریم اهل شهرکرد هستند و قاتلان خانواده اش را تحت فشار گذاشتند و پدرش را دستگیر کردند تا آنها را مجبور به سکوت بکنند و نهایت با وقاحت آخوندی ۳۵ میلیون پول گرفتن تا پیکر را به خانواده اش تحویل دادند.
پیکر مریم قربانی پور در سکوت بی خبری و تنها با حضور خانواده و نیروهای امنیتی در آرامستان بهشت رحمت شهر کرد قطعه چهار ردیف نه به خاک سپرده شد.
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
❤8🤬2
نسرین شاکرمی، مادر دادخواه نیکا شاکرمی، از جانباختگان اعتراضات سراسری ۱۴۰۱، پس از ماهها فشار و ممنوعالخروجی، سرانجام از ایران خارج شد و به آلمان رسید.
بهدلیل ممنوعالخروج بودن خانم شاکرمی، تنها راه امن، عبور غیرقانونی او از مرز کردستان عراق بود.
جمهوری اسلامی حتی در اربیل از طریق پلیس اینترپل برای بازگرداندن خانم شاکرمی اقدام کرده بود و این روند نزدیک به یک ماه طول کشید تا خروج او ممکن شود.
او اکنون در سلامت کامل و با موفقیت به آلمان رسیده است.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
بهدلیل ممنوعالخروج بودن خانم شاکرمی، تنها راه امن، عبور غیرقانونی او از مرز کردستان عراق بود.
جمهوری اسلامی حتی در اربیل از طریق پلیس اینترپل برای بازگرداندن خانم شاکرمی اقدام کرده بود و این روند نزدیک به یک ماه طول کشید تا خروج او ممکن شود.
او اکنون در سلامت کامل و با موفقیت به آلمان رسیده است.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
❤20
مهرشاد شهیدینژاد منفرد تهرانی ، متولد ۶ آبان ۱۳۸۱ بود، دقیقا دو روز قبل از تولد ۲۰ سالگیاش، در تاریخ ۴ آبان به دست نیروهای امنیتی کشته شد.
مهرشاد، اهل شهرستان اراک، سرآشپز رستوران بوته اراک بود که با ضربات باتوم به سرش در اراک کشته شد.
شاهدانی در خیابان نحوه کشتهشدن مهرشاد را دیدهاند، به یکی از رسانهها تعریف کردهاند که در آن روز، «با تمام توان در حال دویدن بوده، مامورها دنبالش بودند، گاز اشک آور میزنند، تعادلش را از دست میدهد به یکی از سطل آشغالهای کنار خیابان میخورد و میافتد. میریزند روی سرش. ۷-۸ نفر ابتدا با شوکر و بعد با باتوم میزنند.
مردی جلوتر میرود اما او را با باتوم و گاز اشک آور عقب میرانند. بعد از چند دقیقه ضرب و جرح، پسر جوان که روی زمین بدون حرکت مانده را بلند میکنند و کشانکشان میبرند و این آخرین باری است که مهرشاد شهیدینژاد دیده میشود.
این سه شاهد سال گذشته به ایران بریفینگ گفتهاند: «که شاهد این صحنهها بودهاند و توصیفی هولناک از ضرب و جرح مهرشاد شهیدینژاد توسط مأموران امنیتی ارائه میدهند.
هر سه نفر میگویند که مطمئن نیستند مهرشاد همانجا در خیابان جان باخته است یا بعد از آنکه ماموران امنیتی او را با خود بردهاند. ماموران امنیتی به خانواده مهرشاد گفتهاند که او دچار ایست قلبی شده، برای احیا به بیمارستان منتقل شده اما احیا نشده است و فردایش یعنی ۵ آبان درگذشته»
مراسم خاکسپاری، هفتم و چهلم مهرشاد برای حکومت پر از ترس و ارعاب بود، به طوری که یک روز قبل از چهلم او، سرپرست سازمان مدیریت آرامستانهای شهرداری، قبرستان این شهر را تعطیل و خانواده او را در خانه حبس کرد.
وکیل خانواده مهرشاد شهیدینژاد میگوید: «اطلاعات موثقی درباره نام عاملان قتل مهرشاد داریم.»
بابک اسلامیپارسانی در حساب کاربری توییتر خود افزوده است: «در پرونده جاوید نام #مهرشاد_شهیدی با اطلاعات و مدارک و اسامی متهمان مواجهه شدهام،بازپرس باوجود اینکه وکیل اولیا دم هستم قرار عدم دسترسی صادر نمود و اعتراض به این امر در دادگاه کیفری یک اراک پذیرفته نشد اما این اطلاعات صد درصدموثق امیدواری ما را دوچندان نمود.»
#علیه_فراموشی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
❤7🤬1🕊1
تمامی این ۲۵ تن با شلیک مستقیم نیروهای نظامی و انتظامی جمهوری اسلامی کشته شدهاند.
حجم بالای کشته شدگان این روز به آن دلیل است که این معترضان برای روز چهلم جاوید نام #مهسا_امینی و در اعتراض به قتل او به خیابان رفتند و حکومتِ آدمکش خامنهای، جواب آنها را با گلوله و باتوم و گاز اشکآور داد. از شناخته شده ترین کشتگان این روز میشود به این عزیزان اشاره کرد: «#مهرشاد_شهیدی، #سارینا_ساعدی، اسماعیل (سمکو) مولودی، حمیدرضا مالمیر، علی سیدی، بهناز افشاری، علی روزبهانی، امیرحسین رومیانی نظری، میلاد استاد هاشم، محمد شریعتی، محمد لطفاللهی، ابراهیم میرزایی، محمدکیوان درویشی، افشین آشام، رسول حدادی، مائده جوانفر»
نام و یاد قهرمانان راه آزادی تا همیشه جاودان خواهد ماند و راهشان ادامه دارد.
#علیه_فراموشی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
❤7🤬1
ساعتی از این تجمع نگذشته بود که نیروهای سپاه پاسداران از قرارگاه ثارالله تهران و سپاه محمد رسول الله تهران به این تجمع آمده و با محاصره ااعتراض کنندگان فردی با لباس نظامی بالای مینی بوسی رفته و اظهار میدارد چون این تجمع از وزارت کشور مجوز ندارد باید سریعا تعطیل وجمعیت متفرق شودفرد نظامی به تجمع کنندگان ۱۰ دقیقه مهلت میدهد، حاضران بیتوجه به اخطار علیه خامنهای و #حکومت_کودک_کش شعار میدهند در همین زمان و بدون آنکه مهلت ۱۰ دقیقه پایان بیابد، تیراندازی و پرتاب گاز اشک آور و دود زا شروع میشود.
این تجمع دوکشته ودهها زخمی برجای گذاشت، نام یکی از کشته شدگان اعلام نشده ، اما شاهدانی دیدهاند، مردی حدودا ۴۰ ساله از ناحیه سرمورد اصابت گلوله قرارگرفته، پیکرش را در یک تاکسی سبز سوار کرده ومنتقلش میکنند.
پریسا بهمنی، پزشک ، فرد دیگری است که آن روز با شلیک سپاه پاسداران، کشته شد.
دکتر #پریسا_بهمنی ساکن تهران بود و در روز ۴ آبان ۱۴۰۱ در تجمع پزشکان مقابل سازمان نظام پزشکی تهران به ضرب ۳ گلوله کشته شد.
گلولهها سر، گردن و پهلوی چپ وی را نشانه گرفته بودند.
با وجود دهها شاهد عینی از همکاران پزشک وی که پیکر تیرخورده و خونین وی را به بیمارستان جم تهران منتقل کردند، اما رئیس روابط عمومی سازمان نظام پزشکی کل کشور تلاش کرد علت مرگ او را تصادف با اتوبوس «بیآرتی» عنوان کند.
مزار او در بهشت زهرا، قطعه ۷، ردیف ۸ شماره ۱۵ است.
#علیه_فراموشی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🤬5🕊2❤1
تا شامگاه چهارم آبان همزمان با چهلم مهسا امینی دستکم جان باختن بیش از ۲۶۰ شهروند ثبت شده است.
#علیه_فراموشی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
❤5
ویدیویی از جاویدنام #مهدی_صالحی_پور در شبکههای اجتماعی ایران بریفینگ منتشر شده است که وی ساعتی قبل از به قتل رسیدنش در ضبط خودروی وانتش یک موزیک در حال پخش است و. در حین رفتن به آرامستان بهشت سکینه کرج،جهت شرکت در مراسم #چهلم_حدیث_نجفی میگوید: «در مسیر انقلاب بسر میبریم، خدا وکیلی اگر شهید شدم، حتما همین آهنگ رو بذارید.»
#علیه_فراموشی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
❤4
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
جاویدنام #مهدی_صالحی_پور از جانباختگان انقلاب ایران در است که در حین رفتن به آرامستان بهشت سکینه کرج، جهت شرکت در مراسم چهلم جاویدنام #حدیث_نجفی میگوید: «در مسیر انقلاب بسر میبریم، خدا وکیلی اگر شهید شدم، حتما همین آهنگ رو بذارید.»
او ساعاتی بعد شهید میشود.
#علیه_فراموشی #دادخواهی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
او ساعاتی بعد شهید میشود.
#علیه_فراموشی #دادخواهی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
❤4
امروز سالگرد #محمد_لطف_الهی از جانباختگان خیزش سراسری ۱۴۰۱ است.
او در تاریخ ۴ آبان ۱۴۰۱ در جریان اعتراضات مردمی شهر #سنندج به مناسبت چهلمین روز قتل حکومتی #مهسا_امینی با تیراندازی نیروهای نظامی-امنیتی جمهوری اسلامی ایران زخمی و سپس بازداشت شد. پیکر وی بامداد روز بعد برای خاکسپاری به خانواده تحویل داده شد.
#دادخواهی #علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
او در تاریخ ۴ آبان ۱۴۰۱ در جریان اعتراضات مردمی شهر #سنندج به مناسبت چهلمین روز قتل حکومتی #مهسا_امینی با تیراندازی نیروهای نظامی-امنیتی جمهوری اسلامی ایران زخمی و سپس بازداشت شد. پیکر وی بامداد روز بعد برای خاکسپاری به خانواده تحویل داده شد.
#دادخواهی #علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
❤4
میلاد استاد هاشم، متولد ۲۵ شهریور ۱۳۶۴، فروشنده لوازم خانگی در میدان شوش تهران و پدر یک دختر ۸ ساله است.
او مانند بسیاری از هموطنانش طعم ظلم حکومت را چشیده بود و آرزوی آزادی در دل داشت.
با آغاز خیزش سراسری در سال ۱۴۰۱، میلاد به صفوف مردم پیوست و با عزمی راسخ برای تحقق رویای آزادی مبارزه کرد.
در روز ۴ آبان ۱۴۰۱، میلاد در حوالی میدان هفت حوض تهران، زمانی که سوار بر موتورش بود، از پشت مورد اصابت گلوله قرار گرفت.
او که شدیداً مجروح شده بود، موتور را کنار زد و در همان محل جان باخت.
پس از مرگش، حکومت از خانواده او ۲۰ میلیون تومان «حق تیر» گرفت و با تهدید آنها به کشتن دو برادر دیگر میلاد، خانواده را مجبور کرد که او را بسیجی معرفی کنند.
نیروهای امنیتی سپاه با فشار به خانواده #میلاد_استاد_هاشم برای گرفتن #اعتراف_اجباری آنها را مجبور کردند تا بگویند فرزندشان بسیجی است.
همزمان رسانههای حکومت او را بسیجی معرفی کردند و گفتند معترضان او را کشتهاند.
به آنها گفته شده که «یا شما میآیید ویدیوی تکذیبیه پر میکنید یا میآییم و میبریمتون!»
ماموران تهدید کردهاند مهیار، برادر کوچک میلاد، را دستگیر میکنند.
پیکر میلاد در آرامستان بهشت زهرا تهران، قطعه ۱۰۲، ردیف ۸۸، شماره ۴۷ به خاک سپرده شد.
اگرچه مراسم تشییع حکومتی برای او برگزار شد، اما خون او نیز همچون دیگر آزادیخواهان این سرزمین، درخت آزادی را آبیاری خواهد کرد تا روزی در فردای آزاد ایران به بار بنشیند.
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
او مانند بسیاری از هموطنانش طعم ظلم حکومت را چشیده بود و آرزوی آزادی در دل داشت.
با آغاز خیزش سراسری در سال ۱۴۰۱، میلاد به صفوف مردم پیوست و با عزمی راسخ برای تحقق رویای آزادی مبارزه کرد.
در روز ۴ آبان ۱۴۰۱، میلاد در حوالی میدان هفت حوض تهران، زمانی که سوار بر موتورش بود، از پشت مورد اصابت گلوله قرار گرفت.
او که شدیداً مجروح شده بود، موتور را کنار زد و در همان محل جان باخت.
پس از مرگش، حکومت از خانواده او ۲۰ میلیون تومان «حق تیر» گرفت و با تهدید آنها به کشتن دو برادر دیگر میلاد، خانواده را مجبور کرد که او را بسیجی معرفی کنند.
نیروهای امنیتی سپاه با فشار به خانواده #میلاد_استاد_هاشم برای گرفتن #اعتراف_اجباری آنها را مجبور کردند تا بگویند فرزندشان بسیجی است.
همزمان رسانههای حکومت او را بسیجی معرفی کردند و گفتند معترضان او را کشتهاند.
به آنها گفته شده که «یا شما میآیید ویدیوی تکذیبیه پر میکنید یا میآییم و میبریمتون!»
ماموران تهدید کردهاند مهیار، برادر کوچک میلاد، را دستگیر میکنند.
پیکر میلاد در آرامستان بهشت زهرا تهران، قطعه ۱۰۲، ردیف ۸۸، شماره ۴۷ به خاک سپرده شد.
اگرچه مراسم تشییع حکومتی برای او برگزار شد، اما خون او نیز همچون دیگر آزادیخواهان این سرزمین، درخت آزادی را آبیاری خواهد کرد تا روزی در فردای آزاد ایران به بار بنشیند.
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
❤4
دکتر مسعود احمدزاده، دندانپزشک مردمی از مهاباد بود که با لبخند و اخلاق خوش شناخته میشد. او به مردمش عشق میورزید و همیشه در تلاش بود تا با کمترین هزینه یا حتی بهصورت قسطی، آنان را درمان کند.
#مسعود_احمدزاده عاشق طبیعت کردستان و مردم آن بود و این عشق به سرزمینش او را به سمت اعتراضات مردمی علیه حکومت کشاند.
در ۴ آبان ۱۴۰۱ ، پس از شهادت اسماعیل مولودی در تظاهرات مهاباد، دکتر مسعود احمدزاده به جمع مردم پیوست. فردای آن روز، او نیز توسط نیروهای حکومتی مورد اصابت گلوله قرار گرفت و علیرغم انتقال به بیمارستان، جان خود را از دست داد و جاودانه شد. پیکر او به خاک کردستان سپرده شد، و مردم غیور مهاباد برای فرزندان دلیرشان سوگواری کرده و عهد خون بستند.
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
#مسعود_احمدزاده عاشق طبیعت کردستان و مردم آن بود و این عشق به سرزمینش او را به سمت اعتراضات مردمی علیه حکومت کشاند.
در ۴ آبان ۱۴۰۱ ، پس از شهادت اسماعیل مولودی در تظاهرات مهاباد، دکتر مسعود احمدزاده به جمع مردم پیوست. فردای آن روز، او نیز توسط نیروهای حکومتی مورد اصابت گلوله قرار گرفت و علیرغم انتقال به بیمارستان، جان خود را از دست داد و جاودانه شد. پیکر او به خاک کردستان سپرده شد، و مردم غیور مهاباد برای فرزندان دلیرشان سوگواری کرده و عهد خون بستند.
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
❤4
محمد لطف الهی متولد ۱۵ خرداد ۷۵ در سنندج بود
او جوان شجاعی بود که در خیزش مردمی ۱۴۰۱ در خونخواهی مهسا امینی با مردم و جوانان همراه شد.
چهلم مهسا در ۴ آبان ۱۴۰۱ هنگامی که شهر سنندج همدوش سایر شهرها به اعتراضات پیوسته بود، او نیز در میان معترضین بود.
درآن روز در محله نایسر سنندج بر اثر شلیک نیروهای سرکوبگر به هر دوپایش بشدت مجروح شد و سپس با ضرب و شتم بازداشت شد ودوروز بعد پیکر بیجانش را به خانواده اش تحویل دادند.
او زیر شکنجه ماموران سرکوبگر به قتل رسیده بود.
خانواده را تحت فشار گذاشتند که همان روز باید خاکسپاری شود.
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
او جوان شجاعی بود که در خیزش مردمی ۱۴۰۱ در خونخواهی مهسا امینی با مردم و جوانان همراه شد.
چهلم مهسا در ۴ آبان ۱۴۰۱ هنگامی که شهر سنندج همدوش سایر شهرها به اعتراضات پیوسته بود، او نیز در میان معترضین بود.
درآن روز در محله نایسر سنندج بر اثر شلیک نیروهای سرکوبگر به هر دوپایش بشدت مجروح شد و سپس با ضرب و شتم بازداشت شد ودوروز بعد پیکر بیجانش را به خانواده اش تحویل دادند.
او زیر شکنجه ماموران سرکوبگر به قتل رسیده بود.
خانواده را تحت فشار گذاشتند که همان روز باید خاکسپاری شود.
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
❤4
«میره جلو که دخترهای شجاع و خواهران وطنی خودش را از دست مزدورهای لباس شخصی نجات بده.»
شرح کشته شدن علی سیدی از زبان مادرش به این شکل است. به گفته ژیلا خاکپور، او همچون یک «قهرمان» کشته شد.
علی همزمان با مراسم چهلم مهسا امینی در شهر پرند کشته شد؛ جوانی ۲۵ ساله که به گفته مادرش، حاضر نشده بود بعد از دیدن صحنه کتک خوردن زنان و بازداشتشان در خودروی یگان ویژه بیاعتنا بماند.
او در کنار پدرش مشاور املاک بود و آرزو داشت یک شرکت خدماتی راه بیاندازد. عاشق موسیقی رپ بود و با برادرش سعید و خواهرش باران، رابطه نزدیکی داشت.
ژیلا خاکپور درباره روز کشته شدن علی میگوید: « میره جلو که دخترهای شجاع و خواهرهای وطنی خودش رو نجات بده که مزدورهای لباس شخصی علی رو اول با شوکر زدند و بعد از فاصله خیلی نزدیک به پهلوی علی شلیک کردند که باعث متلاشی شدن پهلوی پسرم شد. تمام شریانهای حیاتی پاره شده بود. مزدورها جسم علی رو کشیدند کنار خیابون و بعد از چند ساعت که دیدند حال علی وخیم است گذاشتند و رفتند.»
علی با جراحات زیاد برای مدتی در کنار خیابان رها میشود و در نهایت بعد از مدتی یکی از رهگذران او را به درمانگاه میرساند.
درمانگاه برای کمک به علی امکانات کافی در اختیار نداشته و پرسنل درمانگاه میگویند که او باید به یک بیمارستان بزرگتر منتقل شود. خانواده علی میگویند که در این لحظه، ماموران او را که هنوز زنده بود «از درمانگاه دزدیدند».
از این زمان دیگر خانواده #علی_سیدی از وضعیت او خبر نداشتند:«ما تا ساعت ۴ صبح تمام خیابانهای پرند رو گشتیم. ولی علی رو پیدا نکردیم. ۵ آبان ساعت ۸ صبح به گوشی باباش زنگ زدند که بیاید آگاهی،فکر کردیم میخواهند آزادش کنند،باباش با سند رفت آگاهی که فرستاده بودنش دادسرا برای تشخیص هویت عکس جنازه علی،گفته بودند برو سردخونه کهریزک که باباش باور نکرده بود علی شهید شده. با کمری خمیده و دلی شکسته رفته بود کهریزک. وقتی جسم بیجون علی رو دیده بود فهمیده بود چه بلایی سرمون اومده. فهمید که ستون خونهش شکسته.»
با این حال همانند بسیاری دیگر خانوادههای کشتهشدگان، مصیبت جانباختن فرزند، آخرین بلایی نبود که بر سر این خانواده آمد.
تا دو روز ماموران امنیتی حاضر نبودند که پیکر او را برای خاکسپاری به خانوادهاش تحویل بدهند:«از این ترس داشتیم که نکنه یه وقت پیکر پسر جگرگوشهم رو به ما ندن و بدون اطلاع ما برن دفنش کنن. تا صبح جون دادیم و ترسیدیم. گفتیم یه وقت بیاطلاع از ما دفن نکنن. شنبه صبح با چه بدبختی رفتیم و پیکرش رو تحویل گرفتیم و دفنش کردند.»
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
شرح کشته شدن علی سیدی از زبان مادرش به این شکل است. به گفته ژیلا خاکپور، او همچون یک «قهرمان» کشته شد.
علی همزمان با مراسم چهلم مهسا امینی در شهر پرند کشته شد؛ جوانی ۲۵ ساله که به گفته مادرش، حاضر نشده بود بعد از دیدن صحنه کتک خوردن زنان و بازداشتشان در خودروی یگان ویژه بیاعتنا بماند.
او در کنار پدرش مشاور املاک بود و آرزو داشت یک شرکت خدماتی راه بیاندازد. عاشق موسیقی رپ بود و با برادرش سعید و خواهرش باران، رابطه نزدیکی داشت.
ژیلا خاکپور درباره روز کشته شدن علی میگوید: « میره جلو که دخترهای شجاع و خواهرهای وطنی خودش رو نجات بده که مزدورهای لباس شخصی علی رو اول با شوکر زدند و بعد از فاصله خیلی نزدیک به پهلوی علی شلیک کردند که باعث متلاشی شدن پهلوی پسرم شد. تمام شریانهای حیاتی پاره شده بود. مزدورها جسم علی رو کشیدند کنار خیابون و بعد از چند ساعت که دیدند حال علی وخیم است گذاشتند و رفتند.»
علی با جراحات زیاد برای مدتی در کنار خیابان رها میشود و در نهایت بعد از مدتی یکی از رهگذران او را به درمانگاه میرساند.
درمانگاه برای کمک به علی امکانات کافی در اختیار نداشته و پرسنل درمانگاه میگویند که او باید به یک بیمارستان بزرگتر منتقل شود. خانواده علی میگویند که در این لحظه، ماموران او را که هنوز زنده بود «از درمانگاه دزدیدند».
از این زمان دیگر خانواده #علی_سیدی از وضعیت او خبر نداشتند:«ما تا ساعت ۴ صبح تمام خیابانهای پرند رو گشتیم. ولی علی رو پیدا نکردیم. ۵ آبان ساعت ۸ صبح به گوشی باباش زنگ زدند که بیاید آگاهی،فکر کردیم میخواهند آزادش کنند،باباش با سند رفت آگاهی که فرستاده بودنش دادسرا برای تشخیص هویت عکس جنازه علی،گفته بودند برو سردخونه کهریزک که باباش باور نکرده بود علی شهید شده. با کمری خمیده و دلی شکسته رفته بود کهریزک. وقتی جسم بیجون علی رو دیده بود فهمیده بود چه بلایی سرمون اومده. فهمید که ستون خونهش شکسته.»
با این حال همانند بسیاری دیگر خانوادههای کشتهشدگان، مصیبت جانباختن فرزند، آخرین بلایی نبود که بر سر این خانواده آمد.
تا دو روز ماموران امنیتی حاضر نبودند که پیکر او را برای خاکسپاری به خانوادهاش تحویل بدهند:«از این ترس داشتیم که نکنه یه وقت پیکر پسر جگرگوشهم رو به ما ندن و بدون اطلاع ما برن دفنش کنن. تا صبح جون دادیم و ترسیدیم. گفتیم یه وقت بیاطلاع از ما دفن نکنن. شنبه صبح با چه بدبختی رفتیم و پیکرش رو تحویل گرفتیم و دفنش کردند.»
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
❤4
همزمان با شدت گرفتن اعتراضات ۱۴۰۱ در تهران و دیگر شهرهای ایران جمعی از کادر درمان و پزشکی تهران مقابل #سازمان_نظام_پزشکی تجمع کردند.
ساعتی از این تجمع نگذشته بود که نیروهای سپاه پاسداران از قرارگاه ثارالله تهران و سپاه محمد رسول الله تهران به این تجمع آمده و با محاصره ااعتراض کنندگان فردی با لباس نظامی بالای مینی بوسی رفته و اظهار میدارد چون این تجمع از وزارت کشور مجوز ندارد باید سریعا تعطیل وجمعیت متفرق شودفرد نظامی به تجمع کنندگان ۱۰ دقیقه مهلت میدهد، حاضران بیتوجه به اخطار علیه خامنهای و #حکومت_کودک_کش شعار میدهند در همین زمان و بدون آنکه مهلت ۱۰ دقیقه پایان بیابد، تیراندازی و پرتاب گاز اشک آور و دود زا شروع میشود.
این تجمع دوکشته ودهها زخمی برجای گذاشت، نام یکی از کشته شدگان اعلام نشده ، اما شاهدانی دیدهاند، مردی حدودا ۴۰ ساله از ناحیه سرمورد اصابت گلوله قرارگرفته، پیکرش را در یک تاکسی سبز سوار کرده ومنتقلش میکنند.
پریسا بهمنی، پزشک ، فرد دیگری است که آن روز با شلیک سپاه پاسداران، کشته شد.
دکتر #پریسا_بهمنی ساکن تهران بود و در روز ۴ آبان ۱۴۰۱ در تجمع پزشکان مقابل سازمان نظام پزشکی تهران به ضرب ۳ گلوله کشته شد.
گلولهها سر، گردن و پهلوی چپ وی را نشانه گرفته بودند.
با وجود دهها شاهد عینی از همکاران پزشک وی که پیکر تیرخورده و خونین وی را به بیمارستان جم تهران منتقل کردند، اما رئیس روابط عمومی سازمان نظام پزشکی کل کشور تلاش کرد علت مرگ او را تصادف با اتوبوس «بیآرتی» عنوان کند.
مزار او در بهشت زهرا، قطعه ۷، ردیف ۸ شماره ۱۵ است.
#دادخواهی #علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ساعتی از این تجمع نگذشته بود که نیروهای سپاه پاسداران از قرارگاه ثارالله تهران و سپاه محمد رسول الله تهران به این تجمع آمده و با محاصره ااعتراض کنندگان فردی با لباس نظامی بالای مینی بوسی رفته و اظهار میدارد چون این تجمع از وزارت کشور مجوز ندارد باید سریعا تعطیل وجمعیت متفرق شودفرد نظامی به تجمع کنندگان ۱۰ دقیقه مهلت میدهد، حاضران بیتوجه به اخطار علیه خامنهای و #حکومت_کودک_کش شعار میدهند در همین زمان و بدون آنکه مهلت ۱۰ دقیقه پایان بیابد، تیراندازی و پرتاب گاز اشک آور و دود زا شروع میشود.
این تجمع دوکشته ودهها زخمی برجای گذاشت، نام یکی از کشته شدگان اعلام نشده ، اما شاهدانی دیدهاند، مردی حدودا ۴۰ ساله از ناحیه سرمورد اصابت گلوله قرارگرفته، پیکرش را در یک تاکسی سبز سوار کرده ومنتقلش میکنند.
پریسا بهمنی، پزشک ، فرد دیگری است که آن روز با شلیک سپاه پاسداران، کشته شد.
دکتر #پریسا_بهمنی ساکن تهران بود و در روز ۴ آبان ۱۴۰۱ در تجمع پزشکان مقابل سازمان نظام پزشکی تهران به ضرب ۳ گلوله کشته شد.
گلولهها سر، گردن و پهلوی چپ وی را نشانه گرفته بودند.
با وجود دهها شاهد عینی از همکاران پزشک وی که پیکر تیرخورده و خونین وی را به بیمارستان جم تهران منتقل کردند، اما رئیس روابط عمومی سازمان نظام پزشکی کل کشور تلاش کرد علت مرگ او را تصادف با اتوبوس «بیآرتی» عنوان کند.
مزار او در بهشت زهرا، قطعه ۷، ردیف ۸ شماره ۱۵ است.
#دادخواهی #علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
❤5
آینده درخشانی در انتظارش بود، او توانایی ستارهشدن در شغلش را داشت، او هنرمندی بود که با دستان ماهر خود خمیر را فرم میداد، در هنگام طبخ غذا هنرنمایی میکرد.
مهرشاد شهیدینژاد، متولد ۶ آبان ۱۳۸۱ بود، دقیقا دو روز قبل از تولد ۲۰ سالگیاش، در تاریخ ۴ آبان به دست نیروهای امنیتی کشته شد.
مهرشاد، اهل شهرستان اراک، سرآشپز رستوران بوته اراک بود که با ضربات باتوم به سرش در اراک کشته شد.
شاهدانی در خیابان نحوه کشتهشدن مهرشاد را دیدهاند، به یکی از رسانهها تعریف کردهاند که در آن روز، «با تمام توان در حال دویدن بوده، مامورها دنبالش بودند، گاز اشک آور میزنند، تعادلش را از دست میدهد به یکی از سطل آشغالهای کنار خیابان میخورد و میافتد. میریزند روی سرش. ۷-۸ نفر ابتدا با شوکر و بعد با باتوم میزنند.
مردی جلوتر میرود اما او را با باتوم و گاز اشک آور عقب میرانند. بعد از چند دقیقه ضرب و جرح، پسر جوان که روی زمین بدون حرکت مانده را بلند میکنند و کشانکشان میبرند و این آخرین باری است که مهرشاد شهیدینژاد دیده میشود.
این سه شاهد سال گذشته به ایران بریفینگ گفتهاند: «که شاهد این صحنهها بودهاند و توصیفی هولناک از ضرب و جرح مهرشاد شهیدینژاد توسط مأموران امنیتی ارائه میدهند.
هر سه نفر میگویند که مطمئن نیستند مهرشاد همانجا در خیابان جان باخته است یا بعد از آنکه ماموران امنیتی او را با خود بردهاند. ماموران امنیتی به خانواده مهرشاد گفتهاند که او دچار ایست قلبی شده، برای احیا به بیمارستان منتقل شده اما احیا نشده است و فردایش یعنی ۵ آبان درگذشته»
مراسم خاکسپاری، هفتم و چهلم مهرشاد برای حکومت پر از ترس و ارعاب بود، به طوری که یک روز قبل از چهلم او، سرپرست سازمان مدیریت آرامستانهای شهرداری، قبرستان این شهر را تعطیل و خانواده او را در خانه حبس کرد.
وکیل خانواده مهرشاد شهیدینژاد میگوید: «اطلاعات موثقی درباره نام عاملان قتل مهرشاد داریم.»
بابک اسلامیپارسانی در حساب کاربری توییتر خود افزوده است: «در پرونده جاوید نام #مهرشاد_شهیدی با اطلاعات و مدارک و اسامی متهمان مواجهه شدهام،بازپرس باوجود اینکه وکیل اولیا دم هستم قرار عدم دسترسی صادر نمود و اعتراض به این امر در دادگاه کیفری یک اراک پذیرفته نشد اما این اطلاعات صد درصدموثق امیدواری ما را دوچندان نمود.»
#علیه_فراموشی #دادخواهی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
مهرشاد شهیدینژاد، متولد ۶ آبان ۱۳۸۱ بود، دقیقا دو روز قبل از تولد ۲۰ سالگیاش، در تاریخ ۴ آبان به دست نیروهای امنیتی کشته شد.
مهرشاد، اهل شهرستان اراک، سرآشپز رستوران بوته اراک بود که با ضربات باتوم به سرش در اراک کشته شد.
شاهدانی در خیابان نحوه کشتهشدن مهرشاد را دیدهاند، به یکی از رسانهها تعریف کردهاند که در آن روز، «با تمام توان در حال دویدن بوده، مامورها دنبالش بودند، گاز اشک آور میزنند، تعادلش را از دست میدهد به یکی از سطل آشغالهای کنار خیابان میخورد و میافتد. میریزند روی سرش. ۷-۸ نفر ابتدا با شوکر و بعد با باتوم میزنند.
مردی جلوتر میرود اما او را با باتوم و گاز اشک آور عقب میرانند. بعد از چند دقیقه ضرب و جرح، پسر جوان که روی زمین بدون حرکت مانده را بلند میکنند و کشانکشان میبرند و این آخرین باری است که مهرشاد شهیدینژاد دیده میشود.
این سه شاهد سال گذشته به ایران بریفینگ گفتهاند: «که شاهد این صحنهها بودهاند و توصیفی هولناک از ضرب و جرح مهرشاد شهیدینژاد توسط مأموران امنیتی ارائه میدهند.
هر سه نفر میگویند که مطمئن نیستند مهرشاد همانجا در خیابان جان باخته است یا بعد از آنکه ماموران امنیتی او را با خود بردهاند. ماموران امنیتی به خانواده مهرشاد گفتهاند که او دچار ایست قلبی شده، برای احیا به بیمارستان منتقل شده اما احیا نشده است و فردایش یعنی ۵ آبان درگذشته»
مراسم خاکسپاری، هفتم و چهلم مهرشاد برای حکومت پر از ترس و ارعاب بود، به طوری که یک روز قبل از چهلم او، سرپرست سازمان مدیریت آرامستانهای شهرداری، قبرستان این شهر را تعطیل و خانواده او را در خانه حبس کرد.
وکیل خانواده مهرشاد شهیدینژاد میگوید: «اطلاعات موثقی درباره نام عاملان قتل مهرشاد داریم.»
بابک اسلامیپارسانی در حساب کاربری توییتر خود افزوده است: «در پرونده جاوید نام #مهرشاد_شهیدی با اطلاعات و مدارک و اسامی متهمان مواجهه شدهام،بازپرس باوجود اینکه وکیل اولیا دم هستم قرار عدم دسترسی صادر نمود و اعتراض به این امر در دادگاه کیفری یک اراک پذیرفته نشد اما این اطلاعات صد درصدموثق امیدواری ما را دوچندان نمود.»
#علیه_فراموشی #دادخواهی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
❤3
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
لحظاتی از علی سیدی، جانباخته خیزش ۱۴۰۱ ؛ علی ۴ آبان ۱۴۰۱ با شلیک گلوله ماموران از نزدیک به کمر و پشتش در شهر پرند کشته شد
«علی رو چهارم آبان در پرند تهران با تیرجنگی زدن کشتنش. پیکر بچه رو نمیخواستن بهمون بدن که خودمون دفن کنیم. تعهد گرفتن که صدامون درنیاد تا پیکرش رو تحویل بدن خودمون دفن کنیم وگرنه گمنام دفنش میکنن.
ششم آبان رفتیم، ما رو تا ساعت دو ظهر جلوی غسالخونه بهشت زهرای تهران نگه داشتن ولی پیکر بیجون بچهمون رو ندادن. چون بهشت زهرا خیلی شلوغ بود. آخرشم گفتن برید فردا _ یعنی هفتم آبان ساعت هفت صبح _ بیایید. ما هم رفتیم، بلاخره با زور و پافشاری تحویلش گرفتیم.
خدا شاهده وقتی ما بهشت زهرا بودیم، حتی کارکنای خود بهشت زهرا نیومده بودن ولی بازم پر نیروهای امنیتی و لباس شخصی بود. بچهمون رو دفن کردیم. حتی نذاشتن عزاداری کنیم. نذاشتن مداح سر مزارش بخونه. حتی نذاشتن ما یه مراسم بگیریم.
سر کوچه حجله و بنر عکس پسرمون رو گذاشته بودیم، اومدن جمعکردن بردن.
علی سیدی متولد بیست وسوم شهریور هزاروسیصدوهفتادوشش با کلی آرزوهای قشنگ به دست این قاتلا کشته شد.»
شاهدان میگویند ماموران با شوکر و باتوم او را زدند، مامور دیگری از نزدیک به او شلیک کرد و شدت ضربه جوری بود که اندامهای داخلی بدنش به بیرون ریخت. او را کشیدند به گوشه دیوار و رفتند. عابران او را به درمانگاه و بیمارستان بردند، ولی او در اثر شدت جراحت جان باخت.
گوشی موبایلش در دست پلیس فتا بود، پستهای اینستاگرامش را حذف کردند. اما یک هایلایت او را حواسشان نبود که پاک کنند، همان که خطاب به نیروهای گارد ویژه نوشته: «چرا بچه رو میزنی، بیا ما رو بزن.»
خانواده #علی_سیدی #دادخواه خون پسرشان هستند، اگر چه هر روز بر فشار، تهدید و بازداشت خانوادههای دادخواه افزایش مییابد، تا با این فشارها این خانوادهها را به سکوت وادارند، در حالی که #دادخواهی حق مسلم شهروندان است و خانوادههای دادخواه خواهان این هستند که مشخص شود چه کسی جان عزیزشان را گرفته است.
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
«علی رو چهارم آبان در پرند تهران با تیرجنگی زدن کشتنش. پیکر بچه رو نمیخواستن بهمون بدن که خودمون دفن کنیم. تعهد گرفتن که صدامون درنیاد تا پیکرش رو تحویل بدن خودمون دفن کنیم وگرنه گمنام دفنش میکنن.
ششم آبان رفتیم، ما رو تا ساعت دو ظهر جلوی غسالخونه بهشت زهرای تهران نگه داشتن ولی پیکر بیجون بچهمون رو ندادن. چون بهشت زهرا خیلی شلوغ بود. آخرشم گفتن برید فردا _ یعنی هفتم آبان ساعت هفت صبح _ بیایید. ما هم رفتیم، بلاخره با زور و پافشاری تحویلش گرفتیم.
خدا شاهده وقتی ما بهشت زهرا بودیم، حتی کارکنای خود بهشت زهرا نیومده بودن ولی بازم پر نیروهای امنیتی و لباس شخصی بود. بچهمون رو دفن کردیم. حتی نذاشتن عزاداری کنیم. نذاشتن مداح سر مزارش بخونه. حتی نذاشتن ما یه مراسم بگیریم.
سر کوچه حجله و بنر عکس پسرمون رو گذاشته بودیم، اومدن جمعکردن بردن.
علی سیدی متولد بیست وسوم شهریور هزاروسیصدوهفتادوشش با کلی آرزوهای قشنگ به دست این قاتلا کشته شد.»
شاهدان میگویند ماموران با شوکر و باتوم او را زدند، مامور دیگری از نزدیک به او شلیک کرد و شدت ضربه جوری بود که اندامهای داخلی بدنش به بیرون ریخت. او را کشیدند به گوشه دیوار و رفتند. عابران او را به درمانگاه و بیمارستان بردند، ولی او در اثر شدت جراحت جان باخت.
گوشی موبایلش در دست پلیس فتا بود، پستهای اینستاگرامش را حذف کردند. اما یک هایلایت او را حواسشان نبود که پاک کنند، همان که خطاب به نیروهای گارد ویژه نوشته: «چرا بچه رو میزنی، بیا ما رو بزن.»
خانواده #علی_سیدی #دادخواه خون پسرشان هستند، اگر چه هر روز بر فشار، تهدید و بازداشت خانوادههای دادخواه افزایش مییابد، تا با این فشارها این خانوادهها را به سکوت وادارند، در حالی که #دادخواهی حق مسلم شهروندان است و خانوادههای دادخواه خواهان این هستند که مشخص شود چه کسی جان عزیزشان را گرفته است.
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
❤7
یکی از جعبههای سیاه در تاریخ جمهوری اسلامی #عملیات_نقاب یا کودتای_نوژه است که به درستی هرگز مشخص نشده این عملیات چگونه پیش از اقدام لو رفته است، برخی معتقدند توسط شوروی به اطلاع رهبران جمهوری اسلامی رسیده است، برخی معتقدند نیروهایی نفوذی به نهاد امنیتی تازه تاسیس آن زمان یعنی #اطلاعات_نخست_وزیری و #سعید_حجاریان لو دادهاند.
بهر روی بازداشتها از ۱۹ تیر آغاز میشود، در پی این کودتا ۱۲۱ نفر اعدام شدند و تعداد بسیار زیادی هم از ارتش اخراج زندانی یا از کشور خارج شدند.
با آغاز جنگ تحمیلی برخوردها با ارتش کمی متوقف شد، یکی از خلبانهایی که به علت مشارکت در کودتا به اعدام محکوم شده بود،«ابوالفضل مهدیار» بود که حکم اعدام او با شروع جنگ لغو شد.
به نوشته کتاب عملیات نفوذ «روز دادگاه، این خلبان دلیر اظهار میدارد که من را اگر هم میخواهید اعدام کنید به جبهه ببرید و به عنوان یک سپر انسانی استفاده کنید یا مرا از هواپیما به همراه بمب بر سر عراقیها بیاندازید!
قاضی دادگاه از این اظهارات متاثر میشود و حکم به عفو او میدهد.»
با آغاز جنگ ایران و عراق در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹، سرگرد مهدیار درخواست بازگشت به گردان پرواز داد که با درخواستش موافقت شد.
#ابوالفضل_مهدیار در روز ۲ آبان ۱۳۵۹ در جریان عملیات بمباران پدافند فاو داخل خاک عراق به شهادت رسید.
با توجه به تخصص سرگرد مهدیار، (شناسایی و تهاجم با فانتوم) پروازهای مهمی در یک ماه اول جنگ (ماه مهر سال ۱۳۵۹) به وی واگذار شد. روز یکم آبان ماه طی دو پرواز جهت حمله به بندر فاو و اسکله امالقصر به عنوان لیدر شرکت کرد و ضربات زیادی بر ارتش عراق وارد کرد.
ساعت ۱۲ ظهر روز ۲ آبان ۱۳۵۹ دو فروند اف ۴ فانتوم ۲ئی به لیدری شماره یک سرگرد خلبان ابوالفضل مهدیار و کمک سروان محمود شادمانبخت و شماره دو به خلبانی سرگرد محمود ضرابی و کمک ستوانیکم اسماعیل پیروان جهت بمباران اسکله امالقصر به پرواز در میآیند. با رسیدن روی هدف خلبانان ابتدا با تیربار اسکله را هدف قرار میدهند. سپس امکی۸۲ خود را روی اسکله میریزند و در حال گردش به سمت مرز ایران، هواپیمای لیدر (سرگرد مهدیار) مورد اصابت موشک ارتش عراق قرار میگیرد. هر دو خلبان اقدام به اجکت میکنند اما خلبانهای عراقی برخلاف کنوانسیونهای بینالمللی که برای چتربازان در آسمان، تأمین جانی قائل هستند، سرگرد مهدیار و کمک خلبانش را هدف رگبار مسلسلهای خود قرار میدهند و پیکر بیجانش در خلیج فارس فرو میافتد.
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
بهر روی بازداشتها از ۱۹ تیر آغاز میشود، در پی این کودتا ۱۲۱ نفر اعدام شدند و تعداد بسیار زیادی هم از ارتش اخراج زندانی یا از کشور خارج شدند.
با آغاز جنگ تحمیلی برخوردها با ارتش کمی متوقف شد، یکی از خلبانهایی که به علت مشارکت در کودتا به اعدام محکوم شده بود،«ابوالفضل مهدیار» بود که حکم اعدام او با شروع جنگ لغو شد.
به نوشته کتاب عملیات نفوذ «روز دادگاه، این خلبان دلیر اظهار میدارد که من را اگر هم میخواهید اعدام کنید به جبهه ببرید و به عنوان یک سپر انسانی استفاده کنید یا مرا از هواپیما به همراه بمب بر سر عراقیها بیاندازید!
قاضی دادگاه از این اظهارات متاثر میشود و حکم به عفو او میدهد.»
با آغاز جنگ ایران و عراق در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹، سرگرد مهدیار درخواست بازگشت به گردان پرواز داد که با درخواستش موافقت شد.
#ابوالفضل_مهدیار در روز ۲ آبان ۱۳۵۹ در جریان عملیات بمباران پدافند فاو داخل خاک عراق به شهادت رسید.
با توجه به تخصص سرگرد مهدیار، (شناسایی و تهاجم با فانتوم) پروازهای مهمی در یک ماه اول جنگ (ماه مهر سال ۱۳۵۹) به وی واگذار شد. روز یکم آبان ماه طی دو پرواز جهت حمله به بندر فاو و اسکله امالقصر به عنوان لیدر شرکت کرد و ضربات زیادی بر ارتش عراق وارد کرد.
ساعت ۱۲ ظهر روز ۲ آبان ۱۳۵۹ دو فروند اف ۴ فانتوم ۲ئی به لیدری شماره یک سرگرد خلبان ابوالفضل مهدیار و کمک سروان محمود شادمانبخت و شماره دو به خلبانی سرگرد محمود ضرابی و کمک ستوانیکم اسماعیل پیروان جهت بمباران اسکله امالقصر به پرواز در میآیند. با رسیدن روی هدف خلبانان ابتدا با تیربار اسکله را هدف قرار میدهند. سپس امکی۸۲ خود را روی اسکله میریزند و در حال گردش به سمت مرز ایران، هواپیمای لیدر (سرگرد مهدیار) مورد اصابت موشک ارتش عراق قرار میگیرد. هر دو خلبان اقدام به اجکت میکنند اما خلبانهای عراقی برخلاف کنوانسیونهای بینالمللی که برای چتربازان در آسمان، تأمین جانی قائل هستند، سرگرد مهدیار و کمک خلبانش را هدف رگبار مسلسلهای خود قرار میدهند و پیکر بیجانش در خلیج فارس فرو میافتد.
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
❤9👏1
۴ آبان ۱۳۶۰:
وحید لاهوتی عضو کادر میانی مجاهدین خلق بود. وی پسر بزرگ حسن لاهوتی اشکوری نماینده خمینی و نماینده مجلس جمهوری اسلامی بود.
او دست کم پیش از انقلاب در دو ترور و یک خلع سلاح نافرجام داشته است ترور هاشم رضی آبادی یک بنگاه دار قمی که مشهور به خبرچینی برای ساواک بود و دیگری سرباز وظیفه نادر سید اسماعیلی نگهبان بانک صادرات شعبه صالحیه قم و سپس خلع سلاح پاسبان کلانتری پل نو که با مقاومت پاسبان دستگیر شد .
او که پیشتر عضو گروه توحیدی بدر بود در زندان به عضویت مجاهدین درآمد و پس از انقلاب نیز در آن سازمان فعالیت کرد. او بعد از انقلاب در روزنامههای کیهان و اطلاعات کار میکرد و کمک میکرد مطالب این سازمان در آنها منتشر شود.
وحید لاهوتی در ۴ آبان سال ۱۳۶۰ با دستور سعید حجاریان به دادستانی انقلاب دستگیر شد از بازداشت تا مرگ او بیش از ۴ ساعت هم نگذشت.
وحید ساعت ۱۲ ظهر ۴ آبان ۱۳۶۰ در میدان فردوسی توسط ماموران اطلاعات نخست وزیری بازداشت می شود ، او در همان خودرو اطلاعات به ماموری به نام رضا نهاوندی میگوید ساعت ۱۳ در ساختمان پلاسکو با رابطش قرار دارد ، سعید حجاریان به نهاوندی می گوید با وی به ساختمان پلاسکو بروند تا وحید دوستش را لو بدهد اما ساعاتی بعد گفته می شود وحید لاهوتی خود را از طبقه سوم به پایین انداخته و زنده مانده ، وی به بیمارستان بانک ملی منتقل می شود در این لحظات سعید حجاریان نیز در بیمارستان حضور دارد، وحید که از سه طبقه جان سالم به دربرده،حجاریان میگوید خود را مجددا از تخت پایین انداخته و فوت کرده است.
سعید حجاریان سال۱۳۹۵ در پرسش خبرنگار روزنامه آفتاب یزد گفته بود :« شرح آن واقعه گرهی از مشکلات امروز باز نمیکند»
او هرگز دیگر درباره این مرگ چیزی نگفته است.
عروس لاهوتی یعنی #فائزه_هاشمی گفته است : «هم حسن لاهوتی و هم فرزند او، وحید را کشتند.»
دو روز بعد در ۶ آبان ۱۳۶۰ نیز مجددا مأموران اطلاعات نخست وزیری پدر او آیتالله لاهوتی را هم دستگیر کردند که چند ساعت بعد او نیز بهطور نامعلومی فوت کرد.
اگر چه اسدالله لاجوردی عامل قتل لاهوتی معرفی شده اما لاجوردی در گزارشی به دفتر خمینی ضمن تکذیب نقشش در مرگ لاهوتی گفته است او سکته کرد اما سعیدحجاریان به دستگیر کنندگان او در دادستانی دستور داده بود در صورتی که لاهوتی نمرده وی را بکشند.
خانواده هاشمی رفسنجانی معتقدند او براثر سم استریکنین در زندان اوین کشته شده است.
#فاطمه_هاشمی ، دختر دیگر #اکبر_هاشمی_رفسنجانی و عروس دیگر لاهوتی اعلام کرد که هاشمی رفسنجانی به دختران و دامادهای خود یعنی سعید و حمید لاهوتی توصیه کرده بود که برای حفظ مصالح حکومت جمهوری اسلامی، دربارهٔ شیوه مرگ لاهوتی سکوت کنند.
آیتالله لاهوتی پس از انقلاب به عنوان نماینده رشت به مجلس اول راه یافت. او قبل از نمایندگی مجلس با حکم مستقیم آیتالله خمینی فرماندهی کمیتههای انقلاب اسلامی را بر عهده داشت و مدتی نیز فرماندهی سپاه و نمایندگی خمینی در سپاه پاسداران را نیز برعهده داشت.
لاهوتی همچنین امام جمعه رشت بود.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
وحید لاهوتی عضو کادر میانی مجاهدین خلق بود. وی پسر بزرگ حسن لاهوتی اشکوری نماینده خمینی و نماینده مجلس جمهوری اسلامی بود.
او دست کم پیش از انقلاب در دو ترور و یک خلع سلاح نافرجام داشته است ترور هاشم رضی آبادی یک بنگاه دار قمی که مشهور به خبرچینی برای ساواک بود و دیگری سرباز وظیفه نادر سید اسماعیلی نگهبان بانک صادرات شعبه صالحیه قم و سپس خلع سلاح پاسبان کلانتری پل نو که با مقاومت پاسبان دستگیر شد .
او که پیشتر عضو گروه توحیدی بدر بود در زندان به عضویت مجاهدین درآمد و پس از انقلاب نیز در آن سازمان فعالیت کرد. او بعد از انقلاب در روزنامههای کیهان و اطلاعات کار میکرد و کمک میکرد مطالب این سازمان در آنها منتشر شود.
وحید لاهوتی در ۴ آبان سال ۱۳۶۰ با دستور سعید حجاریان به دادستانی انقلاب دستگیر شد از بازداشت تا مرگ او بیش از ۴ ساعت هم نگذشت.
وحید ساعت ۱۲ ظهر ۴ آبان ۱۳۶۰ در میدان فردوسی توسط ماموران اطلاعات نخست وزیری بازداشت می شود ، او در همان خودرو اطلاعات به ماموری به نام رضا نهاوندی میگوید ساعت ۱۳ در ساختمان پلاسکو با رابطش قرار دارد ، سعید حجاریان به نهاوندی می گوید با وی به ساختمان پلاسکو بروند تا وحید دوستش را لو بدهد اما ساعاتی بعد گفته می شود وحید لاهوتی خود را از طبقه سوم به پایین انداخته و زنده مانده ، وی به بیمارستان بانک ملی منتقل می شود در این لحظات سعید حجاریان نیز در بیمارستان حضور دارد، وحید که از سه طبقه جان سالم به دربرده،حجاریان میگوید خود را مجددا از تخت پایین انداخته و فوت کرده است.
سعید حجاریان سال۱۳۹۵ در پرسش خبرنگار روزنامه آفتاب یزد گفته بود :« شرح آن واقعه گرهی از مشکلات امروز باز نمیکند»
او هرگز دیگر درباره این مرگ چیزی نگفته است.
عروس لاهوتی یعنی #فائزه_هاشمی گفته است : «هم حسن لاهوتی و هم فرزند او، وحید را کشتند.»
دو روز بعد در ۶ آبان ۱۳۶۰ نیز مجددا مأموران اطلاعات نخست وزیری پدر او آیتالله لاهوتی را هم دستگیر کردند که چند ساعت بعد او نیز بهطور نامعلومی فوت کرد.
اگر چه اسدالله لاجوردی عامل قتل لاهوتی معرفی شده اما لاجوردی در گزارشی به دفتر خمینی ضمن تکذیب نقشش در مرگ لاهوتی گفته است او سکته کرد اما سعیدحجاریان به دستگیر کنندگان او در دادستانی دستور داده بود در صورتی که لاهوتی نمرده وی را بکشند.
خانواده هاشمی رفسنجانی معتقدند او براثر سم استریکنین در زندان اوین کشته شده است.
#فاطمه_هاشمی ، دختر دیگر #اکبر_هاشمی_رفسنجانی و عروس دیگر لاهوتی اعلام کرد که هاشمی رفسنجانی به دختران و دامادهای خود یعنی سعید و حمید لاهوتی توصیه کرده بود که برای حفظ مصالح حکومت جمهوری اسلامی، دربارهٔ شیوه مرگ لاهوتی سکوت کنند.
آیتالله لاهوتی پس از انقلاب به عنوان نماینده رشت به مجلس اول راه یافت. او قبل از نمایندگی مجلس با حکم مستقیم آیتالله خمینی فرماندهی کمیتههای انقلاب اسلامی را بر عهده داشت و مدتی نیز فرماندهی سپاه و نمایندگی خمینی در سپاه پاسداران را نیز برعهده داشت.
لاهوتی همچنین امام جمعه رشت بود.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
❤4
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ویدئویی تازه منتشر شده از خیزش ۱۴٠۱ ؛ تیراندازی مستقیم ماموران جمهوری اسلامی به شهروندانی که به خانهای پناه گرفته بودند اما نیروهای انتظامی به زور وارد خانه شدند و ضمن ضرب و شتم دستگیرشدگان به سوی آنها گلوله ساچمهای شلیک کردند و سپس با چاقو و باتوم توسط ماموران امنیتی مورد ضرب و جرح قرار میگیرند.
زمان ویدیو ۴ آبان ۱۴۰۱ و مکان آن شهرزیبا تهران است.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
زمان ویدیو ۴ آبان ۱۴۰۱ و مکان آن شهرزیبا تهران است.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
🤬9🤯1
