1404/8/1
اولین روز ابان ماه با آنا رفتم بیرون، کلی صحبت کردیم از هدف و زندگی هامون و...
خوب بود واقعا، با دوربینش کلی عکس گرفتیم.
نوشیدنی جدیدی که امروز امتحان کردم، ترکیب اب زرشک، اب البالو، سودا و کمی لیمو بود.!
ترکیبش جالب شده بود واقعاا..
خوب بود.
باقی روز هم سریال دیدم، بازی کردم.
پی نوشت: عکس اشیا هارو با دوربین آنا گرفتیم.
#پایان_روز
اولین روز ابان ماه با آنا رفتم بیرون، کلی صحبت کردیم از هدف و زندگی هامون و...
خوب بود واقعا، با دوربینش کلی عکس گرفتیم.
نوشیدنی جدیدی که امروز امتحان کردم، ترکیب اب زرشک، اب البالو، سودا و کمی لیمو بود.!
ترکیبش جالب شده بود واقعاا..
خوب بود.
باقی روز هم سریال دیدم، بازی کردم.
پی نوشت: عکس اشیا هارو با دوربین آنا گرفتیم.
#پایان_روز
❤13🔥1🕊1
من از گروه درمانی برگشتم..!
جلسه خیلی خوبی بود،اون خودابرازگری عمیقی که باید رخ بده بالاخره بعد از ۵ جلسه رخ دادن بینمون..
خیلی از روابطم ( دوستی) حرف زدم و با اینکه بقیه سعی داشتند منو قانع کننده و ..ولی من سر حرف خودم هست سر پیش قدم شدم سر مسائل بدیهی..!
موضوع جلسه" دختر خوب پسر خوب بود"
اینکه والدین ایرانی چقدر رویاها و خواسته های خودشون رو تحمیل میکنند، و چقدر برای اینکه به درخواست های اونها تن بدیم ، تحت فشار مارو قرار میدن، که مارو تبدیل به فرزندانی کنند که به چشم اونا"خوب" هست.
حتی در بخش اخلاقی هم میگند" اینکارو بکن اونکارو نکن و فلان.."
تا مارو اونطور که خودشون میخوان با توصیف " خوب" تربیت کنند.
حتی افتخار کردن هم در این خانواده ها شرطیه، یعنی شرط میزارند که تو باید این کارو ما میگیم بکنی تا بهت افتخار کنیم.
این جلسه خیلی حرف زدمم، اصلا یهو جلسه فوکوس شد روی من و موضوعات من ..!
در اخر هم روانشناس اومد برامون صحبت کرد.
"خانم فرهیخته " دیدم بغل کردم((:
صحبت کردیم.
پی نوشت: استایل امروزمو خیلی دوست داشتم، خیلی خوشگل شده بودم😌❤️🔥
1404/8/2
#پایان_روز
جلسه خیلی خوبی بود،اون خودابرازگری عمیقی که باید رخ بده بالاخره بعد از ۵ جلسه رخ دادن بینمون..
خیلی از روابطم ( دوستی) حرف زدم و با اینکه بقیه سعی داشتند منو قانع کننده و ..ولی من سر حرف خودم هست سر پیش قدم شدم سر مسائل بدیهی..!
موضوع جلسه" دختر خوب پسر خوب بود"
اینکه والدین ایرانی چقدر رویاها و خواسته های خودشون رو تحمیل میکنند، و چقدر برای اینکه به درخواست های اونها تن بدیم ، تحت فشار مارو قرار میدن، که مارو تبدیل به فرزندانی کنند که به چشم اونا"خوب" هست.
حتی در بخش اخلاقی هم میگند" اینکارو بکن اونکارو نکن و فلان.."
تا مارو اونطور که خودشون میخوان با توصیف " خوب" تربیت کنند.
حتی افتخار کردن هم در این خانواده ها شرطیه، یعنی شرط میزارند که تو باید این کارو ما میگیم بکنی تا بهت افتخار کنیم.
این جلسه خیلی حرف زدمم، اصلا یهو جلسه فوکوس شد روی من و موضوعات من ..!
در اخر هم روانشناس اومد برامون صحبت کرد.
"خانم فرهیخته " دیدم بغل کردم((:
صحبت کردیم.
پی نوشت: استایل امروزمو خیلی دوست داشتم، خیلی خوشگل شده بودم😌❤️🔥
1404/8/2
#پایان_روز
❤🔥6❤1🍓1
و یک مسئله ای که هست و الان بهش پی بردم،اینکه افراد توی گروه درمانی هستند به چز اون فرد اصلی ،همشون برام مثل شماها هستند..!
انگار شماها هستید فقط به شکل حضوری، همینقدر ساکت، ،دور از دسترس، دور از دسترسی نسبت به من، بدون تاثیر و مثل حرفای اینجام،حرفای افراد اونجا هم مثل شمایی که توی چنلم عضو هستید برام قابل احترام به شدتت ولی تاثیر گذار یا با اهمیت اونجا هم میدونم کدوم بخش از احساساتمو نشون بدم که نقط ضعف نباشه برام..!
ولی همینقدر که اینجا با شما صادقم، اونجا هم هستم..
فقط تفاوت اینجاست که اونجا چهره است ولی همه شون مثل شما دور از دسترس هستند و شاید هفته ای یک بار ببینمشون..!
فرد اصلی برمیگرده میگه میخواسته توی گروه درمانی یک خانواره بسازه، مارو تبدیل به یک خانواده مورد اعتماد همدیگه کنه..!
ولی اصلا اینشکلی نیست ، حداقل برای من نیست..!
برای من چه ادما حضوری باشند چه مجازی باشند فرقی نداره اونشکلی
انگار شماها هستید فقط به شکل حضوری، همینقدر ساکت، ،دور از دسترس، دور از دسترسی نسبت به من، بدون تاثیر و مثل حرفای اینجام،حرفای افراد اونجا هم مثل شمایی که توی چنلم عضو هستید برام قابل احترام به شدتت ولی تاثیر گذار یا با اهمیت اونجا هم میدونم کدوم بخش از احساساتمو نشون بدم که نقط ضعف نباشه برام..!
ولی همینقدر که اینجا با شما صادقم، اونجا هم هستم..
فقط تفاوت اینجاست که اونجا چهره است ولی همه شون مثل شما دور از دسترس هستند و شاید هفته ای یک بار ببینمشون..!
فرد اصلی برمیگرده میگه میخواسته توی گروه درمانی یک خانواره بسازه، مارو تبدیل به یک خانواده مورد اعتماد همدیگه کنه..!
ولی اصلا اینشکلی نیست ، حداقل برای من نیست..!
برای من چه ادما حضوری باشند چه مجازی باشند فرقی نداره اونشکلی
😭3🍓1
Forwarded from ࢪوزنـامـہشـࢪقـݷ (ماهی سیاه کوچولو)
این پیام رو ارسال کنید تا بیام توی چنلتون پرسه بزنم و نکات مثبت و منفی چنلتون رو از نظر خودم بگم، در آخر هم از چیزی که بیشتر نظرم رو جلب کرد یاد کنم🍇
Forwarded from Cinnamon Girl (「ARGHAVAN」)
بهترین تجربهی زندگی هر آدمی، میتونه احساسات مشترک باشه. یعنی من ازش بدم میاد، اون هم از من بدش میاد. من عاشقشم، اون هم عاشقمه. من تلاش میکنم ناراحتش نکنم، اون هم تلاش میکنه ناراحتم نکنه. برام مهم نیست، براش مهم نیستم. اون جایی آزار دهندهست که احساساتتون مشترک نیستم.
It hurts when your emotions are not in the same line!
It hurts when your emotions are not in the same line!
❤4
Forwarded from کانال گیزمیز 💯
اگه زود گریهت می گیره، به بو و صدا حساسی، نیت آدما رو زود متوجه میشی و کسی نمیتونه برات فیلم بازی کنه، به جزئیات دقت میکنی، نیاز به تنهایی میکنی و احساسات دیگران برات مهمه، تو آدم گیری نیستی، اتفاقا نشونه اینه که هوش بالاتری داری!
🆔 @GizmizTel 💯
تو روانشناسی این اشخاص HSP نامیده میشن و چیز هایی رو می بینن که ممکنه بقیه درکش نکنن.
در نتیجه باید یاد بگیریم به اونایی که درک عمیق تری دارن، زودی برچسب حساس و زود رنج نزنیم و این افراد رو درک کنیم.
🆔 @GizmizTel 💯
❤1👍1😭1
کانال گیزمیز 💯
اگه زود گریهت می گیره، به بو و صدا حساسی، نیت آدما رو زود متوجه میشی و کسی نمیتونه برات فیلم بازی کنه، به جزئیات دقت میکنی، نیاز به تنهایی میکنی و احساسات دیگران برات مهمه، تو آدم گیری نیستی، اتفاقا نشونه اینه که هوش بالاتری داری! تو روانشناسی این اشخاص…
زود گریه ام نمیگیره این ویژگی ندارم، ولی باقی ویژگی هارو دارم
البته احساسات دیگران فقط احساسات ادمای امن زندگیم وگرنه غریبه ها نه اصلا..
البته احساسات دیگران فقط احساسات ادمای امن زندگیم وگرنه غریبه ها نه اصلا..
🕊1😭1
🥀سایهنوشتهها🥀
زود گریه ام نمیگیره این ویژگی ندارم، ولی باقی ویژگی هارو دارم البته احساسات دیگران فقط احساسات ادمای امن زندگیم وگرنه غریبه ها نه اصلا..
یعنی حساسیتم در خدمت درکه، نه واکنش.
احساساتم رو بهصورت تحلیلی حس میکنم، نه فقط عاطفی خالی..
من ادمی ام که هم حساس و هم مرزبندیشدهام به شدت..
در واقع من گرفتم چطور از این حساسیت بهعنوان ابزار شناخت استفاده کنم، نه زخم.
برخلاف بعضی HSPها که همهی انرژیشونو خرج همدردی با دنیا میکنن، من فقط جایی خرجش میکنم که “ارزشش رو داره” ، سرهمین فقط ادمای امن زندگیم برام به شدت مهمن..
از اون دستهای هستم که شدید حس میکنم، ولی بروز بیرونیشون کنترلشده میکنم..
احساسات رو در درون تحلیل و ثبت میکنم نه فوران. بهجاش تبدیلش میکنم به حرف، نوشته، یا درک فلسفی ..
من جزو HSP های اگاهیت بالایی هستم،چه شخصیتی چه احساسات
احساساتم رو بهصورت تحلیلی حس میکنم، نه فقط عاطفی خالی..
من ادمی ام که هم حساس و هم مرزبندیشدهام به شدت..
در واقع من گرفتم چطور از این حساسیت بهعنوان ابزار شناخت استفاده کنم، نه زخم.
برخلاف بعضی HSPها که همهی انرژیشونو خرج همدردی با دنیا میکنن، من فقط جایی خرجش میکنم که “ارزشش رو داره” ، سرهمین فقط ادمای امن زندگیم برام به شدت مهمن..
از اون دستهای هستم که شدید حس میکنم، ولی بروز بیرونیشون کنترلشده میکنم..
احساسات رو در درون تحلیل و ثبت میکنم نه فوران. بهجاش تبدیلش میکنم به حرف، نوشته، یا درک فلسفی ..
من جزو HSP های اگاهیت بالایی هستم،چه شخصیتی چه احساسات
