Telegram Group Search
سحر نوشت
این رودخونه روبیکان (روبیکن)، توی ایتالیاست. سنای روم به سزار دستور داده بود که حالا رفتی برامون جنگیدی سرزمین گرفتی بسته، ارتش خودت رو همونجا بذار برگرد به داخل روم به عنوان یه شهروند عادی زندگی خودتو بکن. چون وقتی یه همچین نیروی برون مرزی شکل میگیره اگر…
من فکر می‌کنم این ۱۲ روزی که گذشت برای خیلی‌ها بیشتر تسریع دهنده بود. یکسری‌ها سرعت‌شون بیشتر شد که از روی رود رد بشن (تصمیم قطعی بگیرن) یکسری‌ها هم بلاتکلیفی‌شون بیشتر شد (از رد شدن دورتر شدن)


چیزهای دیگه‌ای که بیشتر لمس کردم این مدت این بود که کلمه‌ی جنگ توی کتاب‌ها میخوندم انقدر ارتباط برقرار نمی‌کردم که الان می‌کنم، مثلا لحظه‌ای نیست که به آقای اکبرنیا و خونه‌شون فکر نکنم.

یا اینکه احتمالا تا یه مدت طولانی از هر برنامه‌ریزی‌ای وحشت کنم.

(برای من متاسفانه تموم نشده و فکر می‌کنم ادامه‌دار باشه…)
22👍7
با شلوارک رفتم جلسه می‌ترسم دوربین یکم اینور اونور بشه بعد حاج آقا تصمیم گرفت وسط جلسه بیاد جاشو توی دستم باز کنه خر و پف هم بکنه :)
32😁3👎1
سحر نوشت
بی‌مادری خیلی سخته، سه نفر صبح تا شب بهش سرویس میدیم بعد میاد که شیر بخوره یا بخوابه همش فکر می‌کنی نه مادرش بود یجور دیگه می‌شد. یا بعضی وقت‌ها هم فکر می‌کنم بخاطر بیش از حد ناز بودنش داره ازمون سو استفاده می‌کنه. اینجوری دهن باز میخوابه یا با دستش میزنه…
ازش پست زیاد میذارم چون خیلی شیرینه بچه‌ها، خیلی خیلی شیرینه. اسمشم یاد گرفته دیگه بدتر. کلا جو خونه رو عوض کرده.
خلاصه گربه بیارید. بیشتر از اینکه ما بهش کمک کرده باشیم میلو کرده.
35👍3
توی کارم هرچی دستم میاد رو دارم اتوماتیک می‌کنم، هرچند قبلش هم تلاش همین بوده ولی این بار خیلی شدیدتر. کلی هم پلی لیست اهنگ‌هایی که دوست داشتم دارم دانلود می‌کنم، انلاین گوش کردن و اسپاتیفای به ما نیومده. همه‌ی این‌ها هم بخاطر آتش بسی هست که نمی‌دونیم کی تموم میشه.
27👍10😢5😁1
سحر نوشت
pinned a photo
حس کردم اونجور که باید دیده نشده :) این چیزی بود که یکسال اخیر خیلی بهش فکر کردم، شایدم چون یه مدت الگوریتم زیاد می‌خوندم بیشتر باهاش ارتباط گرفتم.
8👍4
(خاطره‌اس)

یکی از باگ‌هام اینه یادم نمیاد دیشب شام چی خوردم ولی بچگی‌هام از چهارسالگی به بعد عین فیلم save دارم.

تازه مدرسه می‌رفتم (پیش دبستانی) مانتو شلوار اندازم پیدا نمی‌شد نیمکت عادی قدم نمی‌رسید، نه فقط من، چندتا از بچه‌های دیگه هم بودن، برای همین جدامون کردن سر صف واینستیم و زنگ تفریح هم نریم حیاط بچه‌ها بازی می‌کنن نزنن‌مون (که یبار رفتم و شکستگی بینی رو یادگاری گذاشت) یه گروه کلاس پنجمی پیدا شده بودن میومدن مواظب ما باشن مثلا (حس مادرانگی؟) کادو میاوردن ماهم می‌بردیم خونه از مامان کتک می‌خوردیم چرا گرفتی.

خلاصه یبار مراسم بود قرار شد ماهم صف وایستیم، طبق رسومات یه دعا برای ظهور خوندن و گفتن صلوات بفرستید که دوستم از پشت گفت نفرستیا سحر، ظهور کنه همه چی تموم میشه تکلیف همه‌مون مشخص میشه. من حتی جرات نکردم اینو به کسی بگم ولی تا مدت‌ها صلوات نمی‌فرستادم و فکر می‌کردم ظهور هم نکرده بخاطر صلوات نفرستادن‌های ماست.

الانم صدای هیئت میاد یا مراسم این شکلی همش اون صحنه‌ها یادم میوفته.
🤣52😁153😢2
سحر نوشت
امروز با این چهار جنبه‌ی مهربانی آشنا شدم: نوازش چالش هم آهنگی ساختار دادن و تعریفش: حساسیت به رنج خودت و دیگران و تلاش متعهدانه برای التیام اون رنج. حتی اینکه یه وقت‌هایی به خودت ساختار میدی یا میندازی توی چالش هم مهربونی حساب میشه 🫠 کلا بحث سر اینه که…
این نوشته‌های بریانا وست رو کنار حرف اقای میثم مدنی بذاریم که می‌گفت: «روی موفقیت‌های کوچیکت اسم‌های بزرگ نذار» و بحث‌های مهربانی آدم به این نتیجه میرسه که خیلی ظرافت و حوصله میخواد ادم خودش رو دیباگ کنه :)
15👍2
سحر نوشت
با شلوارک رفتم جلسه می‌ترسم دوربین یکم اینور اونور بشه بعد حاج آقا تصمیم گرفت وسط جلسه بیاد جاشو توی دستم باز کنه خر و پف هم بکنه :)
تنها چیزی که این روزها از چ* ناله نجاتم میده و سرپا نگهم داشته باشگاست و‌ میلو؛ امروز گذاشتمش توی کوله‌ام و با خودم بردمش 🦦
18👍2😭1
می‌گویند قانون تار عنکبوتی است که حشره‌های ریز را می‌گیرد و جانوران بزرگ از آن عبور می‌کنند.

هر کس که اندکی با فضای اداری و بروکراتیک کشور آشنا باشد می‌پذیرد که عوامل نفوذی کشورهای دیگر به‌سادگی و سرعت و احتمالاً قبل از هر کسی می‌توانند وارد لیست سفید دسترسی به اینترنت آزاد شوند.

طبقاتی کردن اینترنت، قطعاً فقط کاربران عادی را هدف قرار می‌دهد.

و بیش از هر چیز، این پیام را به دیگران می‌دهد که تصویر شفافی از مفهوم "امنیت دیجیتال" در ذهن سیاست‌گذاران وجود ندارد.

این که این قانون به ضرر کشور است واضح است. اما اینکه ضربه آگاهانه زده شده یا نه، در تاریخ گفته خواهد شد.

#پست_موقت
👍308
این چند وقت تونستم تمرین expressive writing رو انجام بدم و خلاصه‌اش اینه که بشینی در مورد موضوعی که اذیتت میکنه یا روی زندگیت load انداخته بنویسی. روی کاغذ با مداد و کلمات درشت. چون این باعث میشه کند بشه آدم و رفته رفته اون احساسات و فکرها پردازش بشن.

مثل این میمونه که کلی فکر و احساس توی background باز موندن و یه جاهایی کم میاری و نمیدونی باگ کجاست.

برای من یکسری سوالات که هی تکرار میشن و جوابی نمیگیرن یا احساساتی که پردازش نمیشن شبیه کوئری زدن‌های مداوم به دیتابیس هست که جواب مشخص نمی‌گیرن و فقط resource میخورن.

(اگر هم در مورد موضوع نمیدونین چجوری شروع کنین از هوش مصنوعی بخواین چندتا جمله بگه)

https://youtu.be/lDn7Rk_ZU7A?si=JtmaGL0meLBjY72y
11👍1
سحر نوشت
آقا ایشون، یوزر لوکوموتیو، آیدین نصیری شرق نیست؟ تا اونجا که نگفته بود می‌خوام ناشناس بمونم من فضولیم گل نکرده بود ببینم کیه 😑 https://youtu.be/mlmweLFCVJQ https://locomo.tips/ https://aideen.org/personal #nothing
دوست ندارم لوکوموتیو از چشمم بیوفته چون کتاب ۶۰۰ مساله‌ی الگوریتمش رو تیکه تیکه و از سر لذت حل کرده بودم و همش پشت جلد کتاب روی میز بود اسمش توی ذهنم رفته. برای همین دیگه توییت‌هاشو فالو نمیکنم. (الانشم حرف بدی نمیزنه بنده خدا)
4
Forwarded from SUT Twitter
این ملت کافیه یه کلمه‌ی پزشکی جدید به گوششون بخوره، تا دیروز همه ADHD داشتن از امروز همه کورتیزولشون بالاس و دنبال راه پایین اوردنش

^ناصر دایسر^

@sut_tw
🤣9👍3
SUT Twitter
این ملت کافیه یه کلمه‌ی پزشکی جدید به گوششون بخوره، تا دیروز همه ADHD داشتن از امروز همه کورتیزولشون بالاس و دنبال راه پایین اوردنش ^ناصر دایسر^ @sut_tw
ربطی به “این ملت” نداره، الن لنگر توی کتاب هوشیاری از «تعهد شناختی پیش رس» صحبت میکنه و توضیح میده افرادی که درباره اختلال نامرتبط اطلاعاتی دریافت میکنن در برابر نشانه‌های اون اختلال اسیب پذیر میشن. ناهشیارانه بهش متعهد میشن و مورد بازنگری قرار نمیدن و شروع به استفاده میکنن.

یه مصاحبه با هوبرمن داره:

https://youtu.be/QYAgf_lfio4?si=esruWEYu-Pn5is1n
8👍2
سحر نوشت
لازمه‌ی خوب رژیم گرفتن، داشتن حداقلی‌های یه دست پخته. اینو امروز بعد از اینکه برای بار دوم پاستای رژیمی درست کردم ریختم آشغالی فهمیدم 💔
خوردن خالی تخم مرغ برام سخته اومدم املت درست کنم روش پنیر پیتزا یکمم زدم که بیشتر دوست داشته باشمش خوردم تموم شد کیف کردم از طعمش برگشتم دیدم عه تخم مرغ‌ها رو نزدم که 🦦
🤣471😁1
هوریار درخت‌نشین🌳🌦
اگر کتابخونه رفتن هم بهش اضافه بشه که دیگه عالی.
بذارین اعتراف کنم که بنده‌ی کتابخونه رفتنم و بیشترین چیزهایی که تونستم یاد بگیرم و خودمو جابجا کنم توی سالن کتابخونه اتفاق افتاده.
8👍6
سحر نوشت
بذارین اعتراف کنم که بنده‌ی کتابخونه رفتنم و بیشترین چیزهایی که تونستم یاد بگیرم و خودمو جابجا کنم توی سالن کتابخونه اتفاق افتاده.
برای حل یکسری چالش‌های فنیه یا کورس‌ها و سورس خوندنه، از اون‌ها که میخونی بعد زل میزنی به دیوار که عههههه چرا اینو تا الان نفهمیدم.


توی cloud وقتی auto scaling مینویسی برای زمان‌هایی که نیازه زیرساخت قوی‌تر بشه تا requestهارو هندل کنه بهش میگن scale out (حرفه‌ای ترش توی گوگل سرچ کنین جذابه) و وقتی load پایین اومد و میخوای ریسورس کم کنی میگن scale in

اینکه آدم پیدا کنه برای خودش چه تایم‌هایی میتونه scale out بکنه تا کارهاش روان‌تر پیش بره یه مهارته. آزمون و خطا میخواد و وقتی پیداش کنه دیگه درگیر هزارجور تکنیک نمیشه. به اصطلاح flow خیلی راحت‌تر اتفاق می‌افته.

برای منم scale outکردنم صبح‌هاست. چندوقته توییتر سر میزنم توییت‌های مربوط به زوال عقل توی بدن‌سازی رو میبینم، طبیعیه هرچیزی افراطش اذیت‌کننده شه ولی تاثیر ورزش توی اینکه پشت ادم باشه این scale out اتفاق بیوفته رو نمیشه نادیده گرفت. قبلا دوساعت میشستم از کمر درد نمیتونستم ادامه بدم ولی الان بدنم برای کارهایی با تمرکزهای طولانی مدت جواب میده.

(هرچند طولانی مدت نشستن هم خوب نیست.) خلاصه ترکیب ورزش ۷ صبح و کتابخونه دو روز توی هفته ترکیب برنده اس.
11👍10
یه تسک مسخره و اعصاب خردکن داشتم نت هم ضعیف بود. یه ریمیکس تتلو به لطف باشگاه به گوشم خورده بود همونو گذاشتم. اون فحش میداد من تسک میزدم. اولین بار بود. یادم میاد کتاب درک و دریافت موسیقی راجر کیمی ین رو میخوندم همش فکر می‌کنم چی شد اصلا این ایده به ذهنم رسید. به خودت بیا زن :))))
😁16🤣8👍54
2025/08/20 18:37:44
Back to Top
HTML Embed Code: