میو.

ماچا :*

زنگ زدم به خانوم بیمار پارسالم گفتم از دندونایی که برا شوهرش ترمیم کردم عکس بگیره برام بفرسته امیدوارم موفقیت‌آمیز باشه :)))

کاش می‌تونستم هر روز و شب با فائزه باشم. میزان متناسبی از عشق و صمیمیت و امنیت و خوش‌گذرونی و یادگیری و مکالمات عمیق رو دارم باهاش. تنها آدم زندگیم که هیچ‌وقت جاجم نمی‌کنه ولی می‌تونم باهاش همه رو جاج کنم. کاش همسرم بودی فائزه‌جون :(((

قرار بود ساعت ۶ با دوستام بریم بیرون و من دقیقاً راس ۶ از خواب پریدم با حجم زیادی از میسدکال روبرو شدم :))) کنسل شد‌ دیگه به خاطر خواب ناز نیلوجون.

حالا کل شب رو توی تخت می‌مونم سریال می‌بینم و dolce far niente 🤌🏼

The sweetness of doing nothing🍋

دلم هالووین پارتی می‌خواد. Fairy بشم🧚🏻‍♀

کره عسل (با کره‌ی غالب) جزو مهربون‌ترین خوراکی‌های دنیاست.

تو فیلم the witch یادتونه شیطان تامسین رو با وعده‌ی لذت‌های دنیوی ترغیب کرد که جادوگر بشه و یکی از وعده‌هاش کَره بود؟
I understand her

استادم که فردا قرار بود برم بیمارهای درمان جامع ترم ۱۱ و ۱۲ ام رو بهش ارائه بدم الان پیام داد انگشت پاش شکسته. ای درمان جامع طلسم شده.

دانشجوی دیگه‌ی استادم اومد نشست اون‌طرفش، منم انگار هَووم اومده انقدر ناراحت شدم :))) بابا این استاد مال من بود یعنی چی که استاد بقیه هم هست؟

خب امروز یه اتفاقاتی افتاد که ممکنه باعث بشه کارهای پایان‌نامه‌م سریع‌تر انجام بشه و من نمی‌دونم خوشحال باشم یا ناراحت؟ واقعاً آمادگی روانی رفتن از تهران برای همیشه رو ندارم.

تازه الان از دانشکده برگشتم. گرسنمه و دلم غذای خوشمزه می‌خواد اما دارم از خستگی میییی‌میرم. بین خواب و غذا مجبورم خواب رو انتخاب کنم.

مردها عجب پرولجی دارن هر شب میان خونه غذاشون حاضره.

کاش دوست پسر آشپز پیدا کنم برام غذا درست کنه (نگاه ابزاری به مردها)

یا امام زمان یه دوس‌پسر مراقب که نگران غذا خوردن من باشه و همه‌ش برام غذاهای خوشمزه بپزه/بخره چیه که شما نمی‌تونی برا من جور کنی.

امام زمان اومد به خوابم گفت دوس‌پسر چیه به جا کسشر گفتن پاشو برا خودت غذا سفارش بده.