Telegram Group Search
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
2👏2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
1👍1
#خاطرات_خدمت_افتخاری

سلمان

جلوی دفتر نذورات رواق غدیر، پسرکوچولوی چهارپنج‌ساله پیش آمد و مسلط و مبسوط گفت: «سلام!»

جواب سلامش را شکلات‌پیچ تقدیمش کردم. بعد ازش پرسیدم:

ـ اسمت چیه؟
ـ سلمان.
ـ سلمان! سلمان فارسی!
ـ نّه!
ـ سلمانِ... انگلیسی؟! سلمانِ... ترکی؟! سلمانِ... فرانسوی؟!😄


هی می‌خندید و هی نام خانوادگی‌اش را می‌گفت!🥰

۶ بهمن ۱۴۰۳

📷 مرقد جناب سلمان فارسی در سلمان‌باک (مدائن)، عراق

#رواق_غدیر#نذورات#دفتر_نذورات#سلمان_فارسی#شکلات#سلام#انگلیسی#ترکی#فرانسوی

💠 | بفرمایید زیارت |

@kaboutarharam
🥰21
Channel photo updated
#خاطرات_خدمت_افتخاری

فرار مغزها

ـ چوب‌پر ممنوعه حاج‌آقا!
ـ من دارم می‌رم سر پاس، برادر!
ـ کارتتون رو لطف می‌فرمایید؟
ـ بله. بفرمایید.
ـ دفعۀ بعد حتماً نامه داشته باشید.
ـ ان‌شاءالله!


برای خدمت در دعای عرفه و بدون کشیک فوق‌العاده مشرف شده بودم. شاید از باب‌الرضا(ع) تا خود آسایشگاه داشتم توی دلم غر می‌زدم:

آخه آوُردن چوب‌پر بِرِی کی ممنوعه؟ بِرِی چی ممنوعه؟ معلومه دِگه: بِرِی زائر ممنوعه. ممکنه سوءاستفاده بشه. ولی بِرِی خادم که چوب‌پر ابزار کارشه. چی سوءاستفاده‌ای مِخه تو حرم بکنه از چوب‌پر؟!

اگه دلیل دِگه‌یی دِره، بفرمِن. اگه نِه که اِقَد خادم‌آزاری نکنِن! یا مثلاً یگ چوب‌پری دستمان بدِن که ژولی‌پولی و خِلاف شأن نِبِشه.

خوبه فِرار مغزها کنُم، بُرُم خادم حرم اميرالمؤمنين(ع) بُشُم؟!😄


۲۷ خرداد ۱۴۰۳
عرفۀ ۱۴۴۵

#امیرالمؤمنین(ع) • #باب‌الرضا(ع) • #آسایشگاه#چوب‌پر#فرار_مغزها#عرفه#دعای_عرفه#کشیک_فوق‌العاده

💠 | بفرمایید زیارت |

@kaboutarharam
😁6🤣3
کبوتر حرم
#خاطرات_خدمت_افتخاری ذکر! ـ حاج‌احمد! چوب‌پرِته چی‌جوری می‌یِری تو حرم؟! ما که هروَخ می‌یِرم گیر مِدَن! ـ «وَجَعَلنا» مُخوانُم!😅 #چوب‌پر • #بازرسی • #ذکر 💠 | بفرمایید زیارت | @kaboutarharam
#خاطرات_خدمت_افتخاری

فراموشی

از بازرسی شیخ طوسی که به حرم مطهر پا گذاشتم، ایستادم برای تقدیم آن چند سلام آغازین. با خودم فکر کردم:

بِرِی‌چی ای دِفه دم ورودی مَعطل شدُم؟! شكلاتات زیاده وُ نمِشه وُ برو نامه بیگیر و...؟

ها! «وَجَعَلنا» یادُم رفت بُخوانُم!😄


۲۸ دی ۱۴۰۳

#بست_طوسی#بست_بالاخیابان#بست_بالا#شکلات#بازرسی

💠 | بفرمایید زیارت |

@kaboutarharam
5
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#خاطرات_خدمت_افتخاری

اهدای خون

ـ حاج‌آقا! انتقال خون کجایه؟
ـ همی یگ ذِره جُلوتر.
ـ خونم مِگیرَن؟!
ـ اگه بِدِن مِگیرَن!😄


۲۰ دی ۱۴۰۳

#اهدای_خون#انتقال_خون

💠 | بفرمایید زیارت |

@kaboutarharam
2😁1
#خاطرات_خدمت_افتخاری

تأخیر

یکی از دوستان مجازیِ کانادانشین عکسی از حرم در اینستاگرام منتشر کرد. به‌ش پیام دادم که اگر تا روز بعد در مشهد می‌ماند، ناهارم را تقدیمش کنم.

دوسه روز پیش، پس از سه ماه و اندی پاسخ داد:

سلام بر شما. ببخشید. این پیام رو الان دیدم. اون عکس مال قدیم بود. اما فردا راهیِ مشهد و زیارت امام‌رضا(ع) هستم.


و بدین‌ترتیب ناهار امروز، میلاد اباعبدالله‌الحسین علیه‌السلام تقدیمش خواهد شد.

۱۴ بهمن ۱۴۰۳
۳ شعبان ۱۴۴۶

#امام‌حسین(ع) • #ماه_شعبان#شعبان#اعیاد_شعبانیه#غذای_حضرتی#غذای_حضرت#کانادا

💠 | بفرمایید زیارت |

@kaboutarharam
4
کبوتر حرم
#خاطرات_خدمت_افتخاری تأخیر یکی از دوستان مجازیِ کانادانشین عکسی از حرم در اینستاگرام منتشر کرد. به‌ش پیام دادم که اگر تا روز بعد در مشهد می‌ماند، ناهارم را تقدیمش کنم. دوسه روز پیش، پس از سه ماه و اندی پاسخ داد: سلام بر شما. ببخشید. این پیام رو الان دیدم.…
#خاطرات_خدمت_افتخاری

نایب‌الزیاره

قول غذای حضرت را که به زائر کانادانشین دادم، دیدم دوست مجازیِ دیگری پیام صوتی فرستاده:

سلام علیکم. عرض ادب. من حرم حضرت...


وای! اگر زائر امام‌رضا علیه‌السلام باشد و برای تبرک غذای حضرت بجوید، شرمنده‌اش خواهم شد. ولی ادامۀ پیامش حال‌وهوای طلیعۀ ماه شعبانم را دگرگون کرد:

من حرم حضرت عباس(ع) به یاد شما و دعاگوتون هستم... ان‌شاءالله که عاقبت‌به‌خیر باشین و توفیق یه عمر نوکری برای خودتون و نسلتون بمونه.


۱۳ بهمن ۱۴۰۳
۲ شعبان ۱۴۴۶

#امام‌حسین(ع) • #حضرت_عباس(ع) • #کربلا#نایب‌الزیاره#غذای_حضرتی#غذای_حضرت#کانادا

💠 | بفرمایید زیارت |

@kaboutarharam
4😁1
#خاطرات_خدمت_افتخاری

امید

ـ می‌خواستیم ثبت‌نام کنیم از امام‌رضا یه شام بگیریم.
ـ آخر همین دیوار بفرمایید سمت چپ، صحن غدیر.


دلم گواهی می‌داد شام را از حضرت می‌گیرد: با این لحن و با این امید.

۲۶ آذر ۱۴۰۳

#غذای_حضرتی#غذای_حضرت#مهمان‌سرا#امید

💠 | بفرمایید زیارت |

@kaboutarharam
😍3
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#خاطرات_خدمت_افتخاری

سوغات

اسمش هم قصه است: عنایت‌رضا. لابد تنها طفل بازمانده برای پدر و مادری است غم‌زده از مرگ‌ومیر پی‌درپی فرزندان یا زاده‌ای پس از سال‌ها ناباروری.

پیرغلام سی‌سالۀ این درگاه است. همین چندی پیش، داشتم راهیِ اولین پاس کشیک آن روز می‌شدم که با چشمانی نمدار آهسته بغل گوشم گفت:

گوشام سِنگین شده. سر پاس، بعضی وقتا نِمِشنِوُم زائرا چی مُپُرسن. دعا کن امام‌رضا شِفام بده.


حالا سمعک هم چندان یاری‌اش نمی‌کند. در آسایشگاه می‌نشیند پشت میز خدمت و رفت‌وآمدها را سامان می‌دهد.

از زمان پشت‌میزنشینی‌اش، هنگام راهی‌شدن به پاس خدمت، مشتی شکلات روی میزش می‌گذارم. رفتگانم را پُروپیمان دعا می‌کند:

اینا ره خانه نُمُبُرُم بِرِی نِواسه‌هام.* همَه‌شه تو حرم مُدُم به بِچه‌ها.


دوسه هفته پیش زائر کربلا بود. وقتی پیشانی‌اش را بوسیدم و زیارت‌قبول گفتم، یک مهر و چند خرمای کربلا کف دستم گذاشت.

۶ بهمن ۱۴۰۳

* نِواسه یا نِوایه همان نوه است در خراسان.

#کربلا#آسایشگاه#شکلات#میز_خدمت#سمعک

💠 | بفرمایید زیارت |

@kaboutarharam
4
#خاطرات_خدمت_افتخاری

اقیانوس آرام

آقای اقیانوس آرام!


خانم زائر بچه‌به‌بغل به‌طنز همسرش را صدا زد که چند قدم جلوتر از او راه می‌رفت!

خب ما مردها هم‌زمان که سنگ زیرین آسیا هستیم، باید آرام هم باشیم تا موج سختی‌ها خانواده را تکان ندهد. فقط گاهی ممکن است زیادی آرام باشیم!😅

۳۰ مهر ۱۴۰۳

#مادر#کودک#پدر#اقیانوس#اقیانوس_آرام

💠 | بفرمایید زیارت |

@kaboutarharam
😁5
2025/08/20 18:38:11
Back to Top
HTML Embed Code: