گویا تو برون میروی از سینه، وگرنه
جان دادنِ کَس این همه دشوار نباشد...
#نظیری_نیشابوری
#عرفات_العاشقین، ۶/۳۹۷۶
💠 خوبان پارسیگو
جان دادنِ کَس این همه دشوار نباشد...
#نظیری_نیشابوری
#عرفات_العاشقین، ۶/۳۹۷۶
💠 خوبان پارسیگو
❤3
تو اگر ز کعبه راندی، وگر از بهشت ما را
غم بندهپرورِ تو، به دری نَهشت ما را...
#نظیری_نیشابوری
#عرفات_العاشقین، ۶/۳۹۷۸
💠 خوبان پارسیگو
غم بندهپرورِ تو، به دری نَهشت ما را...
#نظیری_نیشابوری
#عرفات_العاشقین، ۶/۳۹۷۸
💠 خوبان پارسیگو
❤1👏1
ز مستیهای شوق، آن بلبلِ شوریده احوالم
که نشناسد اگر صد بار بیند آشیانش را...
#نظیری_نیشابوری
#عرفات_العاشقین، ۶/۳۹۷۸
💠 خوبان پارسیگو
که نشناسد اگر صد بار بیند آشیانش را...
#نظیری_نیشابوری
#عرفات_العاشقین، ۶/۳۹۷۸
💠 خوبان پارسیگو
❤1
عشق یوسف را در این سودا به دیناری فروخت
بندگی خواهد پیمبرزادگی منظور نیست..
#نظیری_نیشابوری
#عرفات_العاشقین، ۶/۳۹۷۸
💠 خوبان پارسیگو
بندگی خواهد پیمبرزادگی منظور نیست..
#نظیری_نیشابوری
#عرفات_العاشقین، ۶/۳۹۷۸
💠 خوبان پارسیگو
👍1
مرنج اگر نشدم مضطرب ز آمدنت
چراغ دیده نَمی داشت، دیر روشن شد
#نظیری_نیشابوری
#عرفات_العاشقین، ۶/۳۹۷۹
💠 خوبان پارسیگو
چراغ دیده نَمی داشت، دیر روشن شد
#نظیری_نیشابوری
#عرفات_العاشقین، ۶/۳۹۷۹
💠 خوبان پارسیگو
❤6
کو زخم عاشقانه که در جلوگاه حُسن
صد چاکِ دل، به تارِ نگاهی رفو کنند
#نظیری_نیشابوری
#عرفات_العاشقین، ۶/۳۹۷۹
💠 خوبان پارسیگو
صد چاکِ دل، به تارِ نگاهی رفو کنند
#نظیری_نیشابوری
#عرفات_العاشقین، ۶/۳۹۷۹
💠 خوبان پارسیگو
❤2
زین پیش، شیشهٔ دل ما هم ز سنگ بود
بینسبت، آشنا دلِ ما با دل تو نیست..
#نظیری_نیشابوری
#عرفات_العاشقین، ۶/۳۹۷۹
💠 خوبان پارسیگو
بینسبت، آشنا دلِ ما با دل تو نیست..
#نظیری_نیشابوری
#عرفات_العاشقین، ۶/۳۹۷۹
💠 خوبان پارسیگو
❤1🔥1
زمانه یک نفسم بر مراد خود نگذاشت
به هر که داد مراد، از من انتقام کشید..
#نظیری_نیشابوری
#عرفات_العاشقین، ۶/۳۹۷۹
💠 خوبان پارسیگو
به هر که داد مراد، از من انتقام کشید..
#نظیری_نیشابوری
#عرفات_العاشقین، ۶/۳۹۷۹
💠 خوبان پارسیگو
🔥1
دولتی بود که مردیم به هنگام وداع
آنقدر زنده نماندیم که محمل برود
صبر داریم که این تهمت عشق از دل غیر
همچو خون بحل از گردن قاتل برود...
#نظیری_نیشابوری
#عرفات_العاشقین، ۶/۳۹۸۰
💠 خوبان پارسیگو
آنقدر زنده نماندیم که محمل برود
صبر داریم که این تهمت عشق از دل غیر
همچو خون بحل از گردن قاتل برود...
#نظیری_نیشابوری
#عرفات_العاشقین، ۶/۳۹۸۰
💠 خوبان پارسیگو
❤4
▫️ در تواریخ چنان است که پنجهزار سال سلطنت عالم تعلق به گبران و مغان داشت و این دولت در خاندان ایشان بود. زیرا که با رعایا عدل میکردند و ظلم روا نمیداشتند.
در خبر است که خدای _تعالی_ به داوود _علیه السلام_ وحی کرد که قوم خویش را بگوی که پادشاهان عجم را بد نگویند و دشنام ندهند که ایشان، جهان را به عدل و داد آبادان کردند تا بندگان من در وی زندگانی کنند.
«عدل و انصاف دان، نه کفر و نه دین
_آنچه در حفظ مُلک در کار است!
عدلِ بیدین نظام عالم را
بهتر از ظلمِ شاهِ دیندار است.»
#عبدالرحمن_جامی
#بهارستان، روضه سیم، به مقدمه و تصحیح و تعلیقات #هادی_اکبرزاده، تهران: روزنه، ص ۶۳_۶۴
💠 خوبان پارسیگو
در خبر است که خدای _تعالی_ به داوود _علیه السلام_ وحی کرد که قوم خویش را بگوی که پادشاهان عجم را بد نگویند و دشنام ندهند که ایشان، جهان را به عدل و داد آبادان کردند تا بندگان من در وی زندگانی کنند.
«عدل و انصاف دان، نه کفر و نه دین
_آنچه در حفظ مُلک در کار است!
عدلِ بیدین نظام عالم را
بهتر از ظلمِ شاهِ دیندار است.»
#عبدالرحمن_جامی
#بهارستان، روضه سیم، به مقدمه و تصحیح و تعلیقات #هادی_اکبرزاده، تهران: روزنه، ص ۶۳_۶۴
💠 خوبان پارسیگو
❤🔥5
در حسرت ایام وصال محبوب
دیروز چنان وصال جانافروزی
امروز چنین فراق عالمسوزی
افسوس که بر دفتر عمرم ایّام
آن را روزی نویسد، این را روزی...
سلطان #طغرل_سلجوقی
(د. ۵۹۰ ق)
#نزهةالمجالس، ص ۵۴۶، به روایت سیدعلی میرافضلی.
💠 خوبان پارسیگو
❤4
Forwarded from | غُبار |
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
الهی، اَمْ كَيْفَ اَخيبُ وَ اَنْتَ الْحَفِيُّ بي؟
خدايا چگونه نااميد گردم، درحاليكه نسبت به من بسیار مهربانی؟
#دعای_عرفه
#منشاوی
#مقام_نهاوند
۱۹۸/ بقره
|غبار|
خدايا چگونه نااميد گردم، درحاليكه نسبت به من بسیار مهربانی؟
#دعای_عرفه
#منشاوی
#مقام_نهاوند
۱۹۸/ بقره
|غبار|
❤9
در فضیلت خامشی
▫️و هر سخن که از زندان دهان جست و هر تیر که از قبضهٔ کمان پرید، پوشانیدن آن سخن و بازآوردن آن تیر، بیش دست ندهد، و مهابتِ خامشی ملوک را، پیرایهای نفیس است...
#کلیله_و_دمنه
#ابوالمعالی_نصرالله_منشی
بر اساس تصحیح و توضیح: #مجتبی_مینوی_تهرانی، تهران: نگاه، ۱۳۸۹، ص ۱۱۸
💠 خوبان پارسیگو
❤7
بگوی تا نکند زلفِ تو پریشانی!
که بیش از این، دل ما بیقرار نتوان کرد
جواب داد خیالش که: با سلیمانی،
برای مورچهای، کارزار نتوان کرد!
#فخرالدین_عراقی
#دیوان
تنظیم و نمونه خوانی: #جهانگیر_منصور
تهران: نگاه، ۱۳۷۴، ص ۸۲
•بخشی از یک غزل
💠 خوبان پارسیگو
که بیش از این، دل ما بیقرار نتوان کرد
جواب داد خیالش که: با سلیمانی،
برای مورچهای، کارزار نتوان کرد!
#فخرالدین_عراقی
#دیوان
تنظیم و نمونه خوانی: #جهانگیر_منصور
تهران: نگاه، ۱۳۷۴، ص ۸۲
•بخشی از یک غزل
💠 خوبان پارسیگو
❤3
▫️و در هر آینه که در نهاد آدم بر کار مینهادند، در آن آینه جمالنمای، دیدهٔ جمالبین مینهادند، تا چون او در آینه به هزار و یک دریچه خود را بیند، آدم به هزار و یک دیده، او را بیند...
در من نِگَری، همه تنم دل گردد
در تو نِگَرم، همه دلم دیده شود..
اینجا عشق معکوس گردد. اگر معشوق خواهد که از او بگریزد، او به هزار دست در دامنش آویزد. آن چه بود که اول میگریختی و این چیست که امروز در میآمیزی؟ آری آنگه از این میگریختم تا امروز درنباید آویخت.
توسنی کردم ندانستم همی
کز کشیدن سختتر گردد کمند..
آن روز گل بودم، میگریختم، امروز، همه دل شدم، درمیآویزم. اگر آن روز، به یک گِل دوست نداشتم، امروز به غرامتِ آن، به هزار دل دوست میدارم...
این طرفه نگر که خود ندارم یک دل
وانگه به هزار دل تو را دارم دوست...
#نجمالدین_رازی (نجم رازی/ دایه)
#مرصاد_العباد
به اهتمام #محمدامین_ریاحی، تهران: علمی و فرهنگی، چاپ شانزدهم، ۱۳۹۹، ص۷۳_۷۴
#آفرینش_انسان_به_روایت_مرصاد
💠 خوبان پارسیگو
در من نِگَری، همه تنم دل گردد
در تو نِگَرم، همه دلم دیده شود..
اینجا عشق معکوس گردد. اگر معشوق خواهد که از او بگریزد، او به هزار دست در دامنش آویزد. آن چه بود که اول میگریختی و این چیست که امروز در میآمیزی؟ آری آنگه از این میگریختم تا امروز درنباید آویخت.
توسنی کردم ندانستم همی
کز کشیدن سختتر گردد کمند..
آن روز گل بودم، میگریختم، امروز، همه دل شدم، درمیآویزم. اگر آن روز، به یک گِل دوست نداشتم، امروز به غرامتِ آن، به هزار دل دوست میدارم...
این طرفه نگر که خود ندارم یک دل
وانگه به هزار دل تو را دارم دوست...
#نجمالدین_رازی (نجم رازی/ دایه)
#مرصاد_العباد
به اهتمام #محمدامین_ریاحی، تهران: علمی و فرهنگی، چاپ شانزدهم، ۱۳۹۹، ص۷۳_۷۴
#آفرینش_انسان_به_روایت_مرصاد
💠 خوبان پارسیگو
❤3
سِرّ ازل ز پیرِ مغان، گوش کن که آن
بهتر ز حکمت از لبِ لقمان شنودن است
در عشق حالتی بَتر از مرگ، محتشم
دور از وصالِ دلبر خود زنده بودن است...
#محتشم_کاشانی
#دیوان
با تصحیح و مقدمه #اکبر_بهداروند
تهران: نگاه، ۱۳۷۹، ص ۳۶
💠 خوبان پارسیگو
بهتر ز حکمت از لبِ لقمان شنودن است
در عشق حالتی بَتر از مرگ، محتشم
دور از وصالِ دلبر خود زنده بودن است...
#محتشم_کاشانی
#دیوان
با تصحیح و مقدمه #اکبر_بهداروند
تهران: نگاه، ۱۳۷۹، ص ۳۶
💠 خوبان پارسیگو
❤4
محبت با دل غمدیده الفت بیشتر گیرد
چراغی را که دودی هست در سر زود درگیرد...
#نظیری_نیشابوری
#عرفات_العاشقین، ۶/۳۹۸۰
💠 خوبان پارسیگو
چراغی را که دودی هست در سر زود درگیرد...
#نظیری_نیشابوری
#عرفات_العاشقین، ۶/۳۹۸۰
💠 خوبان پارسیگو
❤4🔥1
پس از وارستگیها بیشتر گشتم گرفتارش
چو صیدی جست صیادش، ز اول سختتر گیرد..
#نظیری_نیشابوری
#عرفات_العاشقین، ۶/۳۹۸۰
💠 خوبان پارسیگو
چو صیدی جست صیادش، ز اول سختتر گیرد..
#نظیری_نیشابوری
#عرفات_العاشقین، ۶/۳۹۸۰
💠 خوبان پارسیگو
❤3