Forwarded from دکتر نعمت الله فاضلی
✅ در نظام حکمرانی و جامعه ی ما این گونه تعریف و تعیین تکلیف شده است که پرسش هایی که به تعبیر راب استونز «متفکران بزرگ» می توانند و شایستگی پاسخ گویی آن را دارند، پرسش های ایدئولوژیک اند و پاسخ های ایدئولوژیک می طلبند و نسبتی با اندیشه ورزی و تأمل جدی ندارند.
🔻در نظر بگیریم این پرسش را که «کدام بخش سیستمی از جامعه در برابر عمل افراد مقاومت نشان می دهد و کدام بخش در برابر اراده کنشگران و بازیگران صحنه اجتماع تأثیرپذیر است؟». این پرسش را اگر به دانش واگذاریم و به نتایج آن تن دهیم، به معنای «استقبال از امر واقع است» و سرآغاز ورود به دنیایی جدید، دنیایی که در آن که واقعیت اجتماعی از اعتبار و منزلت کافی برخوردار می شود و به جای هزینه کردن برای مهار واقعیت ها، به شیوه ای دموکراتیک می کوشیم واقعیت ها را بشناسیم و از سرکوب و سرزنش و تلاش برای سرسپرده کردن آنها اجتناب کنیم.
🔻در نظر بگیریم این پرسش را که «کدام بخش سیستمی از جامعه در برابر عمل افراد مقاومت نشان می دهد و کدام بخش در برابر اراده کنشگران و بازیگران صحنه اجتماع تأثیرپذیر است؟». این پرسش را اگر به دانش واگذاریم و به نتایج آن تن دهیم، به معنای «استقبال از امر واقع است» و سرآغاز ورود به دنیایی جدید، دنیایی که در آن که واقعیت اجتماعی از اعتبار و منزلت کافی برخوردار می شود و به جای هزینه کردن برای مهار واقعیت ها، به شیوه ای دموکراتیک می کوشیم واقعیت ها را بشناسیم و از سرکوب و سرزنش و تلاش برای سرسپرده کردن آنها اجتناب کنیم.
👍71👎1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دکمههای بیلباس:
تحلیل مسألهشناختی ایده انتقال پایتخت
محمد فاضلی
دکمههای بیلباس، نقد شیوه رایج سیاستگذاری در نظام حکمرانی ایران ماست.
🔵 ایده #انتقال_پایتخت یکی از همین دکمههای بیلباس است؛ دکمهای که معلوم نیست برای کدام لباس مناسب است، اما سیاستگذاران زیادی در طول چند دهه گذشته به آن پرداختهاند.
🔵 من در این ویدئو نشان میدهم چگونه منطق ارائه راهحلهایی که معلوم نیست به کدام مسأله میپردازند؛ آچارهایی که معلوم نیست برای باز کردن کدام پیچ طراحی شدهاند؛ تا چه اندازه بیمنطق، گمراهکننده و خطرناک برای سیاستگذاری است.
لینک دیدن ویدئو در یوتیوب
https://youtu.be/9Dd77YPbEqM
#محمد_فاضلی #انتقال_پایتخت #زلزله_تهران #آلودگی_هوا #سیاست_عمومی
@fazeli_mohammad
تحلیل مسألهشناختی ایده انتقال پایتخت
محمد فاضلی
دکمههای بیلباس، نقد شیوه رایج سیاستگذاری در نظام حکمرانی ایران ماست.
🔵 ایده #انتقال_پایتخت یکی از همین دکمههای بیلباس است؛ دکمهای که معلوم نیست برای کدام لباس مناسب است، اما سیاستگذاران زیادی در طول چند دهه گذشته به آن پرداختهاند.
🔵 من در این ویدئو نشان میدهم چگونه منطق ارائه راهحلهایی که معلوم نیست به کدام مسأله میپردازند؛ آچارهایی که معلوم نیست برای باز کردن کدام پیچ طراحی شدهاند؛ تا چه اندازه بیمنطق، گمراهکننده و خطرناک برای سیاستگذاری است.
لینک دیدن ویدئو در یوتیوب
https://youtu.be/9Dd77YPbEqM
#محمد_فاضلی #انتقال_پایتخت #زلزله_تهران #آلودگی_هوا #سیاست_عمومی
@fazeli_mohammad
👍97👎2
Forwarded from هممیهن
حجاب و کرسنت و غرامت و خیانت!
احمد زیدآبادی در کانال تلگرام خود نوشت:
در حالی که شماری از نمایندگان مجلس شورای اسلامی همۀ توجه خود را بر نوع پوشش بانوان متمرکز کرده و با قبیحترین عبارات، در پوستین خلق افتادهاند، دادگاه تجدیدنظر انگلستان به مصادرۀ ساختمان 125 میلیون دلاری شرکت ملی نفت ایران به عنوان بخشی از غرامت شرکت اماراتی کرسنت رأی داده است!
در واقع همۀ این جار و جنجالها بر سر حجاب ظاهراً پوششی برای انحراف افکار عمومی از مسائل اساسی مملکت است.
بعد از گذشت 23 سال از امضای قرارداد کرسنت هنوز مردم ایران از مفاد و ماهیت قرارداد کرسنت و دلایل لغو آن اطلاعی ندارند و فقط در رسانهها از میزان غرامت سنگینی که باید در ازای لغو آن از جیبشان پرداخت شود، اطلاع پیدا میکنند!
در انتخابات سال 1403 این ماجرا به موضوع بحث و جدل نامزدهای ریاستجمهوری تبدیل شد اما شفافیتی صورت نگرفت. فقط مشخص شد که بیژن زنگنه در انعقاد قرارداد نقش داشته و سعید جلیلی زمینهساز لغو آن شده است! هر کدام، دیگری را به "خیانت" در این داستان متهم میکنند. با این حال، آقای زنگنه تا کنون چندین بار آقای جلیلی را به مناظره در این باره دعوت کرده اما آقای جلیلی زیر بار نرفته است.
شفافیت در بارۀ قرارداد کرسنت یک خواست ملی است. این شفافیت از طریق یک مناظرۀ علنی بین دو طرف ماجرا به دست میآید. با گذشت نزدیک به ربع قرن از اصل قضیه، هیچ بهانهای از جمله پیش کشیدن بحث"امنیت ملی" برای گریز از بحث و گفتگوی آزاد در این باره پذیرفتنی نیست.
طرفی که گفتگو و بحث آزاد در این زمینه را نپذیرد، لابد ریگ درشتی در کفش دارد و از همین جهت خواه ناخواه از سوی عامۀ مردم به عنوان مسئول تحمیل این خسارت سنگین به کشور شناخته خواهد شد.
@hammihanonline
hammihanonline.ir
احمد زیدآبادی در کانال تلگرام خود نوشت:
در حالی که شماری از نمایندگان مجلس شورای اسلامی همۀ توجه خود را بر نوع پوشش بانوان متمرکز کرده و با قبیحترین عبارات، در پوستین خلق افتادهاند، دادگاه تجدیدنظر انگلستان به مصادرۀ ساختمان 125 میلیون دلاری شرکت ملی نفت ایران به عنوان بخشی از غرامت شرکت اماراتی کرسنت رأی داده است!
در واقع همۀ این جار و جنجالها بر سر حجاب ظاهراً پوششی برای انحراف افکار عمومی از مسائل اساسی مملکت است.
بعد از گذشت 23 سال از امضای قرارداد کرسنت هنوز مردم ایران از مفاد و ماهیت قرارداد کرسنت و دلایل لغو آن اطلاعی ندارند و فقط در رسانهها از میزان غرامت سنگینی که باید در ازای لغو آن از جیبشان پرداخت شود، اطلاع پیدا میکنند!
در انتخابات سال 1403 این ماجرا به موضوع بحث و جدل نامزدهای ریاستجمهوری تبدیل شد اما شفافیتی صورت نگرفت. فقط مشخص شد که بیژن زنگنه در انعقاد قرارداد نقش داشته و سعید جلیلی زمینهساز لغو آن شده است! هر کدام، دیگری را به "خیانت" در این داستان متهم میکنند. با این حال، آقای زنگنه تا کنون چندین بار آقای جلیلی را به مناظره در این باره دعوت کرده اما آقای جلیلی زیر بار نرفته است.
شفافیت در بارۀ قرارداد کرسنت یک خواست ملی است. این شفافیت از طریق یک مناظرۀ علنی بین دو طرف ماجرا به دست میآید. با گذشت نزدیک به ربع قرن از اصل قضیه، هیچ بهانهای از جمله پیش کشیدن بحث"امنیت ملی" برای گریز از بحث و گفتگوی آزاد در این باره پذیرفتنی نیست.
طرفی که گفتگو و بحث آزاد در این زمینه را نپذیرد، لابد ریگ درشتی در کفش دارد و از همین جهت خواه ناخواه از سوی عامۀ مردم به عنوان مسئول تحمیل این خسارت سنگین به کشور شناخته خواهد شد.
@hammihanonline
hammihanonline.ir
👍409👎8
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.وظایف شیعه در عصر غیبت
حسامالدین آشنا در این گفتوگو درباره #فرهنگ_استراتژیک و روایتهای راهبردی در ایران میگوید.
https://youtu.be/ATtfoyXAyak
یکی از بخشهای این گفتوگو، نقد ایشان بر گفتمان غالب شکلگرفته درباره وظایف شیعه در عصر غیبت است.
#دغدغه_ایران #ایران_تاک #عصر_غیبت #وظایف_شیعه #وظایف_شیعه_در_زمان_غیبت #حسام_آشنا
این گفتوگو در صفحه ایرانتاک در یوتیوب منتشر شده است.
@fazeli_mohammad
حسامالدین آشنا در این گفتوگو درباره #فرهنگ_استراتژیک و روایتهای راهبردی در ایران میگوید.
https://youtu.be/ATtfoyXAyak
یکی از بخشهای این گفتوگو، نقد ایشان بر گفتمان غالب شکلگرفته درباره وظایف شیعه در عصر غیبت است.
#دغدغه_ایران #ایران_تاک #عصر_غیبت #وظایف_شیعه #وظایف_شیعه_در_زمان_غیبت #حسام_آشنا
این گفتوگو در صفحه ایرانتاک در یوتیوب منتشر شده است.
@fazeli_mohammad
👍83👎35
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
لیبی نباشید
حسامالدین آشنا در این گفتوگو درباره #فرهنگ_استراتژیک و روایتهای راهبردی در ایران میگوید.
https://youtu.be/ATtfoyXAyak
#دغدغه_ایران #ایران_تاک #لیبی_نباشید #حسام_آشنا
این گفتوگو در صفحه ایرانتاک در یوتیوب منتشر شده است.
@fazeli_mohammad
حسامالدین آشنا در این گفتوگو درباره #فرهنگ_استراتژیک و روایتهای راهبردی در ایران میگوید.
https://youtu.be/ATtfoyXAyak
#دغدغه_ایران #ایران_تاک #لیبی_نباشید #حسام_آشنا
این گفتوگو در صفحه ایرانتاک در یوتیوب منتشر شده است.
@fazeli_mohammad
👍65👎8
شکایت از کلاهبردار
من در مراجع قضایی و پلیس فتا از کانالی که به اسم من (محمد فاضلی) در زمینه رمزارز فعالیت میکند و مطالب کانالم را هم در همین کانال تقلبی بازنشر میکند، شکایت کردهام.
اگر کسانی هستند که از محل فعالیتهای این کانال تقلبی با نشانی (https://www.group-telegram.com/Mohfazeli114) متضرر شده یا در فعالیتهای این کانال مشارکت کردهاند، لطفا به من اطلاع دهند.
اگر اسکرینشات یا هر اطلاع دیگری هم از فعالیتهای این کانال تقلبی دارید. ممنون میشوم به من اطلاع دهید.
محمد فاضلی
@fazeli_mohammad
من در مراجع قضایی و پلیس فتا از کانالی که به اسم من (محمد فاضلی) در زمینه رمزارز فعالیت میکند و مطالب کانالم را هم در همین کانال تقلبی بازنشر میکند، شکایت کردهام.
اگر کسانی هستند که از محل فعالیتهای این کانال تقلبی با نشانی (https://www.group-telegram.com/Mohfazeli114) متضرر شده یا در فعالیتهای این کانال مشارکت کردهاند، لطفا به من اطلاع دهند.
اگر اسکرینشات یا هر اطلاع دیگری هم از فعالیتهای این کانال تقلبی دارید. ممنون میشوم به من اطلاع دهید.
محمد فاضلی
@fazeli_mohammad
👍250👎1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
از اشغال سفارت تا روابط با چین
چهار اشتباه سیاست خارجی ایران
دکتر عباس ملکی، شانزده سال معاون وزیر امور خارجه ایران بوده است، و از روزهای اول انقلاب تا به امروز، کنشگر، تحلیلگر، مشاور و ناظر در سیاست خارجی بوده و قادر است اشتباهات سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران از آغاز تا امروز را تحلیل کند.
دیدن ویدیو
https://youtu.be/8fsR6wkE0p4
عباس ملکی به این دلیل که به صورت میانرشتهای در عرصههای مختلف از سیاست انرژی گرفته تا مطالعات سیاست خارجی فعالیت کرده، نگاهی چندوجهی به سیاست خارجی دارد و در این گفتوگو از اشتباه #اشغال_سفارت_آمریکا تا اشتباهات در ساماندهی روابط با چین را بررسی میکند. او در نهایت توصیههایی به حاکمان و سیاستگذاران سیاست خارجی ایران دارد.
#سیاست_خارجی #عباس_ملکی #ایران_آمریکا #ایران_چین #پرونده_اتمی #غنی_سازی #سفارت_آمریکا #اشغال_سفارت
@fazeli_mohammad
چهار اشتباه سیاست خارجی ایران
دکتر عباس ملکی، شانزده سال معاون وزیر امور خارجه ایران بوده است، و از روزهای اول انقلاب تا به امروز، کنشگر، تحلیلگر، مشاور و ناظر در سیاست خارجی بوده و قادر است اشتباهات سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران از آغاز تا امروز را تحلیل کند.
دیدن ویدیو
https://youtu.be/8fsR6wkE0p4
عباس ملکی به این دلیل که به صورت میانرشتهای در عرصههای مختلف از سیاست انرژی گرفته تا مطالعات سیاست خارجی فعالیت کرده، نگاهی چندوجهی به سیاست خارجی دارد و در این گفتوگو از اشتباه #اشغال_سفارت_آمریکا تا اشتباهات در ساماندهی روابط با چین را بررسی میکند. او در نهایت توصیههایی به حاکمان و سیاستگذاران سیاست خارجی ایران دارد.
#سیاست_خارجی #عباس_ملکی #ایران_آمریکا #ایران_چین #پرونده_اتمی #غنی_سازی #سفارت_آمریکا #اشغال_سفارت
@fazeli_mohammad
👍107👎4
Forwarded from کانال اختصاصی رضا نصری (Reza Nasri)
«اهرم داشتن یا نداشتن: مسئله این نیست، وسوسه این است»
رضا نصری
در فضای سیاسی ایران، این تصور وجود دارد که چون کشور بخشی از اهرمهای خود را از دست داده، دیگر امکان مذاکره مؤثر فراهم نیست. اما این برداشت، هم از نظر واقعیت میدان و هم از نظر نظری، نادرست است. در دیپلماسی امروز، «اهرم داشتن یا نداشتن» به معنای کلاسیک آن، تنها یکی از متغیرهای صحنه است؛ در حالی که مذاکره فرایندی پیچیده از طراحی فضا، مدیریت ادراک و شکلدهی به روایت است.
در جهان کنونی روابط بینالملل، مذاکره عرصهای برای تولید معنا و بازتعریف منافع است. کشورها برای کسب مشروعیت، تنظیم توازن، ائتلافسازی و ایجاد سازوکارهای پایدار وارد گفتوگو میشوند، نه فقط برای گروکشی. در این چارچوب، طرفی که بتواند دستورکار را تعریف کند، مفاهیم کلیدی را بازتعریف کند و آیندهای قابلتصور برای همه طرفها ترسیم نماید، در واقع بیشترین قدرت تأثیرگذاری را در اختیار دارد— حتی اگر از نظر قدرت مادی در موقعیت پایینتری باشد.
نمونهای تاریخی که این منطق را بهخوبی نشان میدهد، عملکرد شارلموریس دو تالیران در کنگرۀ وین (۱۸۱۴–۱۸۱۵) است. فرانسه پس از شکست ناپلئون، کشوری تحقیرشده و منزوی بود: ارتش از هم پاشیده، اقتصاد ویران، و متحدان سابقش به دشمنان بدل شده بودند. در چنین شرایطی، تصور عمومی این بود که فرانسه دیگر هیچ «اهرم»ی برای تأثیرگذاری ندارد. اما تالیران نشان داد که «اهرم داشتن یا نداشتن» مفهومی صرفاً مادی نیست، بلکه به درک و مهارت در شکلدهی به نظم ذهنی و چارچوب معنایی مذاکره بازمیگردد.
او با نبوغ دیپلماتیک خود، موقعیت فرانسه را از حاشیه به مرکز تصمیمگیری اروپا بازگرداند. در گام نخست، با حمایت از کشورهای کوچکتر مانند اسپانیا، انحصار تصمیمسازی را از دست چهار قدرت پیروز—اتریش، بریتانیا، پروس و روسیه—خارج کرد و درهای کنگره را بر دیگران گشود. سپس در معاهدۀ پاریس (۱۸۱۴)، توانست مرزهای ۱۷۹۲ فرانسه را بدون پرداخت هیچ غرامتی حفظ کند؛ دستاوردی که حتی متحدان پیشین ناپلئون را شگفتزده کرد.
نبوغ تالیران در آن بود که روایت را تغییر داد: فرانسه دیگر «تهدید» نبود، بلکه «تعادلگر» نظم اروپایی معرفی شد. او با درک عمیق از شکافها و رقابتهای درونی میان قدرتهای پیروز—ترس اتریش از گسترش نفوذ روسیه و نگرانی بریتانیا از قدرتگیری پروس—در سوم ژانویۀ ۱۸۱۵ پیمان دفاعی سری با مترنیخ (اتریش) و کاسلری (بریتانیا) امضا کرد. این ائتلاف، فرانسه را از کشور شکستخورده به بازیگر ضروری ثبات قاره بدل کرد و عملاً مانع از تجزیۀ آن شد.
نتیجه آن بود که فرانسه، بهرغم شکست نظامی و انزوای سیاسی، نه تنها از مجازات سخت گریخت، بلکه در بازسازی نظم اروپایی نقش کلیدی یافت. این تجربه تاریخی نشان میدهد که در دیپلماسی مدرن نیز، «اهرم» به معنای رایج آن، تنها ابزار تعیینکننده نیست. قدرت واقعی در توانایی بازتعریف چارچوب مذاکره، خلق روایت جدید و مهندسی ائتلافها نهفته است. در واقع، تالیران ثابت کرد که هوش روایی و ابتکار دیپلماتیک میتواند ضعف مادی را به برتری استراتژیک بدل کند—درسی که برای هر کشوری که از «اهرم داشتن یا نداشتن» نگران است، همچنان زنده و قابل تأمل است.
به همین ترتیب، در جهان امروز که تحولات با شتابی بیسابقه در حال شکلگیریاند، بازیگرانی موفق خواهند بود که قدرت ایده و طرح داشته باشند. در دوران گذار کنونی، که نظم منطقهای پیشین در حال فرسایش است و نظم تازهای هنوز تثبیت نشده، اهمیت «قدرت روایت و طرح» بیش از هر زمان دیگری موضوعیت دارد. منطقه در وضعیت سیال و نامتعادلی قرار گرفته است که در آن هیچ چارچوب باثباتی مستقر نیست و همه بازیگران در جستوجوی مفهومی تازه برای امنیت، همکاری و نظماند.
در چنین بزنگاههایی، کشورهایی شنیده میشوند که بتوانند تصویری روشن و منسجم از آینده ارائه دهند—آیندهای که بر همکاری، ثبات و منافع مشترک استوار باشد. از این منظر، ایران میتواند در این مرحله گذار، نقشی فعال و الهامبخش ایفا کند. این نقش میتواند در چند حوزه مشخص نمود یابد: طراحی سازوکارهای امنیت جمعی در خلیج فارس، پیوند دادن انرژی و حملونقل منطقهای، ایجاد گفتوگوهای چندجانبه میان کشورهای اسلامی، و ترویج مفهوم «ثبات از طریق همکاری».
به بیان دیگر، بازیگرانی در این دوره تأثیرگذار میشوند که نه صرفاً اهرم، بلکه طرح و اراده دارند. اگر ایران بتواند به میز منطقهای اراده و رویکرد خود را بیاورد—یعنی تصویری روشن از آیندهای باثبات، همکاریمحور و متوازن ترسیم کند—نهتنها شنیده میشود، بلکه میتواند در شکلدهی به نظم جدید سهم تعیینکنندهای داشته باشد.
در غیر این صورت، غیبت ایران به معنای واگذاری میدان به دیگران برای تعریف آینده منطقه است.
رضا نصری
در فضای سیاسی ایران، این تصور وجود دارد که چون کشور بخشی از اهرمهای خود را از دست داده، دیگر امکان مذاکره مؤثر فراهم نیست. اما این برداشت، هم از نظر واقعیت میدان و هم از نظر نظری، نادرست است. در دیپلماسی امروز، «اهرم داشتن یا نداشتن» به معنای کلاسیک آن، تنها یکی از متغیرهای صحنه است؛ در حالی که مذاکره فرایندی پیچیده از طراحی فضا، مدیریت ادراک و شکلدهی به روایت است.
در جهان کنونی روابط بینالملل، مذاکره عرصهای برای تولید معنا و بازتعریف منافع است. کشورها برای کسب مشروعیت، تنظیم توازن، ائتلافسازی و ایجاد سازوکارهای پایدار وارد گفتوگو میشوند، نه فقط برای گروکشی. در این چارچوب، طرفی که بتواند دستورکار را تعریف کند، مفاهیم کلیدی را بازتعریف کند و آیندهای قابلتصور برای همه طرفها ترسیم نماید، در واقع بیشترین قدرت تأثیرگذاری را در اختیار دارد— حتی اگر از نظر قدرت مادی در موقعیت پایینتری باشد.
نمونهای تاریخی که این منطق را بهخوبی نشان میدهد، عملکرد شارلموریس دو تالیران در کنگرۀ وین (۱۸۱۴–۱۸۱۵) است. فرانسه پس از شکست ناپلئون، کشوری تحقیرشده و منزوی بود: ارتش از هم پاشیده، اقتصاد ویران، و متحدان سابقش به دشمنان بدل شده بودند. در چنین شرایطی، تصور عمومی این بود که فرانسه دیگر هیچ «اهرم»ی برای تأثیرگذاری ندارد. اما تالیران نشان داد که «اهرم داشتن یا نداشتن» مفهومی صرفاً مادی نیست، بلکه به درک و مهارت در شکلدهی به نظم ذهنی و چارچوب معنایی مذاکره بازمیگردد.
او با نبوغ دیپلماتیک خود، موقعیت فرانسه را از حاشیه به مرکز تصمیمگیری اروپا بازگرداند. در گام نخست، با حمایت از کشورهای کوچکتر مانند اسپانیا، انحصار تصمیمسازی را از دست چهار قدرت پیروز—اتریش، بریتانیا، پروس و روسیه—خارج کرد و درهای کنگره را بر دیگران گشود. سپس در معاهدۀ پاریس (۱۸۱۴)، توانست مرزهای ۱۷۹۲ فرانسه را بدون پرداخت هیچ غرامتی حفظ کند؛ دستاوردی که حتی متحدان پیشین ناپلئون را شگفتزده کرد.
نبوغ تالیران در آن بود که روایت را تغییر داد: فرانسه دیگر «تهدید» نبود، بلکه «تعادلگر» نظم اروپایی معرفی شد. او با درک عمیق از شکافها و رقابتهای درونی میان قدرتهای پیروز—ترس اتریش از گسترش نفوذ روسیه و نگرانی بریتانیا از قدرتگیری پروس—در سوم ژانویۀ ۱۸۱۵ پیمان دفاعی سری با مترنیخ (اتریش) و کاسلری (بریتانیا) امضا کرد. این ائتلاف، فرانسه را از کشور شکستخورده به بازیگر ضروری ثبات قاره بدل کرد و عملاً مانع از تجزیۀ آن شد.
نتیجه آن بود که فرانسه، بهرغم شکست نظامی و انزوای سیاسی، نه تنها از مجازات سخت گریخت، بلکه در بازسازی نظم اروپایی نقش کلیدی یافت. این تجربه تاریخی نشان میدهد که در دیپلماسی مدرن نیز، «اهرم» به معنای رایج آن، تنها ابزار تعیینکننده نیست. قدرت واقعی در توانایی بازتعریف چارچوب مذاکره، خلق روایت جدید و مهندسی ائتلافها نهفته است. در واقع، تالیران ثابت کرد که هوش روایی و ابتکار دیپلماتیک میتواند ضعف مادی را به برتری استراتژیک بدل کند—درسی که برای هر کشوری که از «اهرم داشتن یا نداشتن» نگران است، همچنان زنده و قابل تأمل است.
به همین ترتیب، در جهان امروز که تحولات با شتابی بیسابقه در حال شکلگیریاند، بازیگرانی موفق خواهند بود که قدرت ایده و طرح داشته باشند. در دوران گذار کنونی، که نظم منطقهای پیشین در حال فرسایش است و نظم تازهای هنوز تثبیت نشده، اهمیت «قدرت روایت و طرح» بیش از هر زمان دیگری موضوعیت دارد. منطقه در وضعیت سیال و نامتعادلی قرار گرفته است که در آن هیچ چارچوب باثباتی مستقر نیست و همه بازیگران در جستوجوی مفهومی تازه برای امنیت، همکاری و نظماند.
در چنین بزنگاههایی، کشورهایی شنیده میشوند که بتوانند تصویری روشن و منسجم از آینده ارائه دهند—آیندهای که بر همکاری، ثبات و منافع مشترک استوار باشد. از این منظر، ایران میتواند در این مرحله گذار، نقشی فعال و الهامبخش ایفا کند. این نقش میتواند در چند حوزه مشخص نمود یابد: طراحی سازوکارهای امنیت جمعی در خلیج فارس، پیوند دادن انرژی و حملونقل منطقهای، ایجاد گفتوگوهای چندجانبه میان کشورهای اسلامی، و ترویج مفهوم «ثبات از طریق همکاری».
به بیان دیگر، بازیگرانی در این دوره تأثیرگذار میشوند که نه صرفاً اهرم، بلکه طرح و اراده دارند. اگر ایران بتواند به میز منطقهای اراده و رویکرد خود را بیاورد—یعنی تصویری روشن از آیندهای باثبات، همکاریمحور و متوازن ترسیم کند—نهتنها شنیده میشود، بلکه میتواند در شکلدهی به نظم جدید سهم تعیینکنندهای داشته باشد.
در غیر این صورت، غیبت ایران به معنای واگذاری میدان به دیگران برای تعریف آینده منطقه است.
👍87👎3
Forwarded from آینده (عباس عبدی)
🔴پس از آتشبس
🔺اعتماد ۱۹ مهر ۱۴۰۴
✍️عباس عبدی
🔘دو سال پیش که حمله حماس به شهرکنشینهای نزدیک به غزه آغاز شد، پیشبینی آینده آن غیر ممکن مینمود، همچنان که کسی در انتظار اصل آغاز این پدیده نیز نبود. در آن زمان پیشبینی وضعیت کنونی و آتشبس و عقبنشینی و آزادی اسرا و حال عمومی خاورمیانه از محالات بود. از این رو شاید پیشبینی آینده نیز نشدنی باشد. ولی گمانهزنی معقولانه مفید است و من میخواهم تحلیلی را که در ماههای ابتدایی پس از جنگ نوشتم، اکنون با جزییات و نکات بیشتری بهروز و تقدیم کنم.
🔘به نظرم این جنگ در مبارزه فلسطینیها تغییری راهبردی ایجاد میکند، همچنان که اسراییل را هم دچار سرگشتگی راهبردی خواهد نمود. بزرگترین باخت اسراییل نه تعداد کشتهشدگان آن و نه شکست اطلاعاتی در آغاز جنگ و نه طولانی شدن این جنگ است. بزرگترین شکست آن بیرون امدن از پوشش مظلومنمایی هولوکاست و پوشیدن لباس جنایت و بروز اشکار این رفتار است که مسأله را برای همه بویژه حامیان آن در غرب روشن کرده است.
🔘نسل قدیم اروپا به دلیل هلوکاست خود را بدهکار اسراییل میدانستند در حالی که نسل جدید غرب با گرایش ضد اسراییلی بزرگ و بزرگتر میشود و این نقطه آغاز بحران اسراییل است، به شرطی که فلسطینیها دقت کافی کنند و اجازه ندهند که این تصویر کنونی اسراییل از طریق رفتار و سیاستهای آنان بازسازی شود.
🔘در سوی مقابل فلسطینیها هستند، که این پیروزی را نه فقط برای عملیات ۷ اکتبر که برای مظلومیت و مقاومت جانانه مردم خود طی دو سال زندگی در غزه به دست آوردهاند. اگر امروز میبینیم که در سراسر اروپا علیه اسراییل تظاهرات میشود، یا پارلمان اسپانیا تجارت اسلحه با اسراییل را منع میکند، یا ایتالیاییها شرمنده از این هستند که باید با تیم فوتبال اسراییل مسابقه دهند، یا نتانیاهو از ترس بازداشت، مسیر هواپیمای خود به آمریکا را تغییر میدهد، بطوری که حتی روزنامه هاآرتص مینویسد: ▪️«اسرائیلیهایی که از سفر اروپا بازگشتهاند میگویند فلسطینی که در سال ۱۹۴۸ با زور محو شد، امروز خارج از مرزهایش همهجا حاضر است. حضوری زنده، سرسخت و رنگارنگ.»▪️
🔘یا برای اولین بار گرایش منفی به اسراییل حتی میان یهودیان آمریکایی به شدت بالا رفته و بیش از ۶۰ درصد آنان معتقدند که اسراییل در غزه مرتکب جنایت جنگی شده است. و تظاهرات صدها هزار نفری علیه اسراییل در اروپا انجام میشود و حتی آمریکای جنوبی که همیشه حیات خلوت اسراییل و آمریکا بوده بجایی رسیده که رییسجمهور کلمبیا، نتانیاهو را قاتل کودکان دانسته و به ترامپ میگوید اگر ارتش خود را به غزه اعزام کنی من نیز ارتش کلمبیا را اعزام کرده و ما خواهیم جنگید. بالاخره، اینکه ترامپ هم میگوید: ▪️”اسراییل نمیتواند با جهان بجنگد.“▪️ بطور ضمنی میگوید که اسراییل با جهان در جنگ است.
🔘زمانی گلدا مایر نخست وزیر اسراییل گفته بود که: ”بعد از هولوکاست یهودیها حق هر کاری را دارند!“ امروز افکار عمومی جهان پاسخ او را داده است، که زیر پرچم مظلومیت نمیتوان بدترین جنایات را کرد. اینها محصول و نتیجه منطقی جنایاتش در غزه است. این نقطه قوت فلسطینیها شده است.
🔘این دو سال نشان داد که جنگ آغاز میشود، حتی در نابرابرترین موازنه نظامی، ولی جنگ راه حل نهایی نیست و چارهای جز گفتگو نیست. این جنگ نشان داد؛ داوری جهان برای هر نیروی سیاسی و هر کشوری مهم است، نه فقط داوری دولتها و شورای امنیت؛ بلکه داوری ملتها و افکار عمومی جهان بسیار مهمتر شده است، زیرا اکنون و به دلیل شبکههای اجتماعی و سرعت انتقال فیلم، خبر و نظر، افکار عمومی جهان از طریق شبکههای اجتماعی و مستقل از رسانههای سنتی و رسمی بسرعت شکل میگیرد.
🔘اسراییل که همیشه سلطه بلامنازعی بر رسانههای جریان اصلی جهان داشت، اکنون آن را از دست داده است، و بارها نیز به این ضعف اذعان نمودهاند. بنابراین به دست آوردن و حفظ همدلی و همراهی افکار عمومی جهان عامل مهم قدرت ملی است، قدرتی که در جریان این جنگ جابجا شد. به میزانی که اسراییل آن را از دست داد، فلسطینیها آن را به دست آوردند، و این آغاز راه است، حفظ این قدرت به مراتب سختتر از به دست آوردن آن است. این هدف با تکیه صرف بر خطمشی نظامی به دست نمیآید، همچنان که اسراییل علیرغم قدرت نظامی وسیع خود آن را نتوانست حفظ کند و از دست داد.
🔘پرسش این است که این وضعیت چه تأثیری بر ایران دارد؟ آیا همچنان میتوان راهبرد گذشته را ادامه داد؟ آیا آن راهبرد نتیجه بخش بود؟ آیا ابزار اجرای آن راهبرد باقی مانده و موجود است؟ عدم تغییر راهبرد منطقهای با این حد از تحولات گسترده در جهان و منطقه، نشان میدهد که راهبرد قبلی؛ اصولاً معطوف به واقعیت نبوده و باید چاره دیگری اندیشید. این یکی از مهمترین مسائل امروز ما است.
🔺اعتماد ۱۹ مهر ۱۴۰۴
✍️عباس عبدی
🔘دو سال پیش که حمله حماس به شهرکنشینهای نزدیک به غزه آغاز شد، پیشبینی آینده آن غیر ممکن مینمود، همچنان که کسی در انتظار اصل آغاز این پدیده نیز نبود. در آن زمان پیشبینی وضعیت کنونی و آتشبس و عقبنشینی و آزادی اسرا و حال عمومی خاورمیانه از محالات بود. از این رو شاید پیشبینی آینده نیز نشدنی باشد. ولی گمانهزنی معقولانه مفید است و من میخواهم تحلیلی را که در ماههای ابتدایی پس از جنگ نوشتم، اکنون با جزییات و نکات بیشتری بهروز و تقدیم کنم.
🔘به نظرم این جنگ در مبارزه فلسطینیها تغییری راهبردی ایجاد میکند، همچنان که اسراییل را هم دچار سرگشتگی راهبردی خواهد نمود. بزرگترین باخت اسراییل نه تعداد کشتهشدگان آن و نه شکست اطلاعاتی در آغاز جنگ و نه طولانی شدن این جنگ است. بزرگترین شکست آن بیرون امدن از پوشش مظلومنمایی هولوکاست و پوشیدن لباس جنایت و بروز اشکار این رفتار است که مسأله را برای همه بویژه حامیان آن در غرب روشن کرده است.
🔘نسل قدیم اروپا به دلیل هلوکاست خود را بدهکار اسراییل میدانستند در حالی که نسل جدید غرب با گرایش ضد اسراییلی بزرگ و بزرگتر میشود و این نقطه آغاز بحران اسراییل است، به شرطی که فلسطینیها دقت کافی کنند و اجازه ندهند که این تصویر کنونی اسراییل از طریق رفتار و سیاستهای آنان بازسازی شود.
🔘در سوی مقابل فلسطینیها هستند، که این پیروزی را نه فقط برای عملیات ۷ اکتبر که برای مظلومیت و مقاومت جانانه مردم خود طی دو سال زندگی در غزه به دست آوردهاند. اگر امروز میبینیم که در سراسر اروپا علیه اسراییل تظاهرات میشود، یا پارلمان اسپانیا تجارت اسلحه با اسراییل را منع میکند، یا ایتالیاییها شرمنده از این هستند که باید با تیم فوتبال اسراییل مسابقه دهند، یا نتانیاهو از ترس بازداشت، مسیر هواپیمای خود به آمریکا را تغییر میدهد، بطوری که حتی روزنامه هاآرتص مینویسد: ▪️«اسرائیلیهایی که از سفر اروپا بازگشتهاند میگویند فلسطینی که در سال ۱۹۴۸ با زور محو شد، امروز خارج از مرزهایش همهجا حاضر است. حضوری زنده، سرسخت و رنگارنگ.»▪️
🔘یا برای اولین بار گرایش منفی به اسراییل حتی میان یهودیان آمریکایی به شدت بالا رفته و بیش از ۶۰ درصد آنان معتقدند که اسراییل در غزه مرتکب جنایت جنگی شده است. و تظاهرات صدها هزار نفری علیه اسراییل در اروپا انجام میشود و حتی آمریکای جنوبی که همیشه حیات خلوت اسراییل و آمریکا بوده بجایی رسیده که رییسجمهور کلمبیا، نتانیاهو را قاتل کودکان دانسته و به ترامپ میگوید اگر ارتش خود را به غزه اعزام کنی من نیز ارتش کلمبیا را اعزام کرده و ما خواهیم جنگید. بالاخره، اینکه ترامپ هم میگوید: ▪️”اسراییل نمیتواند با جهان بجنگد.“▪️ بطور ضمنی میگوید که اسراییل با جهان در جنگ است.
🔘زمانی گلدا مایر نخست وزیر اسراییل گفته بود که: ”بعد از هولوکاست یهودیها حق هر کاری را دارند!“ امروز افکار عمومی جهان پاسخ او را داده است، که زیر پرچم مظلومیت نمیتوان بدترین جنایات را کرد. اینها محصول و نتیجه منطقی جنایاتش در غزه است. این نقطه قوت فلسطینیها شده است.
🔘این دو سال نشان داد که جنگ آغاز میشود، حتی در نابرابرترین موازنه نظامی، ولی جنگ راه حل نهایی نیست و چارهای جز گفتگو نیست. این جنگ نشان داد؛ داوری جهان برای هر نیروی سیاسی و هر کشوری مهم است، نه فقط داوری دولتها و شورای امنیت؛ بلکه داوری ملتها و افکار عمومی جهان بسیار مهمتر شده است، زیرا اکنون و به دلیل شبکههای اجتماعی و سرعت انتقال فیلم، خبر و نظر، افکار عمومی جهان از طریق شبکههای اجتماعی و مستقل از رسانههای سنتی و رسمی بسرعت شکل میگیرد.
🔘اسراییل که همیشه سلطه بلامنازعی بر رسانههای جریان اصلی جهان داشت، اکنون آن را از دست داده است، و بارها نیز به این ضعف اذعان نمودهاند. بنابراین به دست آوردن و حفظ همدلی و همراهی افکار عمومی جهان عامل مهم قدرت ملی است، قدرتی که در جریان این جنگ جابجا شد. به میزانی که اسراییل آن را از دست داد، فلسطینیها آن را به دست آوردند، و این آغاز راه است، حفظ این قدرت به مراتب سختتر از به دست آوردن آن است. این هدف با تکیه صرف بر خطمشی نظامی به دست نمیآید، همچنان که اسراییل علیرغم قدرت نظامی وسیع خود آن را نتوانست حفظ کند و از دست داد.
🔘پرسش این است که این وضعیت چه تأثیری بر ایران دارد؟ آیا همچنان میتوان راهبرد گذشته را ادامه داد؟ آیا آن راهبرد نتیجه بخش بود؟ آیا ابزار اجرای آن راهبرد باقی مانده و موجود است؟ عدم تغییر راهبرد منطقهای با این حد از تحولات گسترده در جهان و منطقه، نشان میدهد که راهبرد قبلی؛ اصولاً معطوف به واقعیت نبوده و باید چاره دیگری اندیشید. این یکی از مهمترین مسائل امروز ما است.
👍158👎33
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
از اشغال سفارت تا روابط با چین
دکتر عباس ملکی، از ناگفتهها و اشتباهات سیاست خارجی در پنج دهه گذشته میگوید.
دیدن ویدیو
https://youtu.be/8fsR6wkE0p4
اشتباه #اشغال_سفارت_آمریکا و تداوم آن برای ۴۴۴ روز از نظر او اولین اشتباه راهبردی در سیاست خارجی بود.
#سیاست_خارجی #عباس_ملکی #ایران_آمریکا #ایران_چین #پرونده_اتمی #غنی_سازی #سفارت_آمریکا #اشغال_سفارت
@fazeli_mohammad
دکتر عباس ملکی، از ناگفتهها و اشتباهات سیاست خارجی در پنج دهه گذشته میگوید.
دیدن ویدیو
https://youtu.be/8fsR6wkE0p4
اشتباه #اشغال_سفارت_آمریکا و تداوم آن برای ۴۴۴ روز از نظر او اولین اشتباه راهبردی در سیاست خارجی بود.
#سیاست_خارجی #عباس_ملکی #ایران_آمریکا #ایران_چین #پرونده_اتمی #غنی_سازی #سفارت_آمریکا #اشغال_سفارت
@fazeli_mohammad
👍64👎2
Forwarded from Ali Salar
🟠 "منطق علم اجتماعی" منتشر شد 🟠
🥇🥇 چاپ اول 🥇🥇
نویسنده: جیمز ماهونی
مترجم: علـی ســالار
نشر ثالث
کتاب حاضر با معرفی و صورتبندی ایده "برساختگرایی علمی" ضمن تمییز مفاهیم علمالاجتماعی از سایر مفاهیم عالم معرفت، نظیر انواع طبیعی، بدیلی را برای ذاتگرایی و نسبیگرایی پیش میکشد. در این چارچوب، مفاهیم علمالاجتماعی مقولاتی وابسته به ذهن و درک مشترک در نظر گرفته میشوند و اینچنین، هم ویژگی برساختی بودن علم اجتماعی حفظ میشود و هم قابلیت وارسی تجربی گزارههای این علم، ممکن میشود.
کتاب در سه بخش تدوینشده است؛ بخش اول بهنقد سوگیری ذات گرایانه و بازاندیشی در مفروضات معرفتشناختی و هستی شناختی آن اختصاص دارد؛ بخش دوم ابزارهایی پژوهشی مبتنی بر رویکرد برساختگرایی علمی و نظریه¬مجموعه¬ای، نظیر تحلیل خلاف واقع، تحلیل توالی و تحلیل بیزی را بهصورت گامبهگام معرفی میکند؛ و بخش سوم نیز به صورت¬بندی ابزارهایی تبیینی، معرفی قالبهای نظری و مفاهیم محوری موردنیاز برای تبیین علمالاجتماعی میپردازد ...
🌐 خرید اینترنتی: روی "لینک" کلیک کنید
👁🗨 ارتباط با مترجم: @Salar_un
🥇🥇 چاپ اول 🥇🥇
نویسنده: جیمز ماهونی
مترجم: علـی ســالار
نشر ثالث
کتاب حاضر با معرفی و صورتبندی ایده "برساختگرایی علمی" ضمن تمییز مفاهیم علمالاجتماعی از سایر مفاهیم عالم معرفت، نظیر انواع طبیعی، بدیلی را برای ذاتگرایی و نسبیگرایی پیش میکشد. در این چارچوب، مفاهیم علمالاجتماعی مقولاتی وابسته به ذهن و درک مشترک در نظر گرفته میشوند و اینچنین، هم ویژگی برساختی بودن علم اجتماعی حفظ میشود و هم قابلیت وارسی تجربی گزارههای این علم، ممکن میشود.
کتاب در سه بخش تدوینشده است؛ بخش اول بهنقد سوگیری ذات گرایانه و بازاندیشی در مفروضات معرفتشناختی و هستی شناختی آن اختصاص دارد؛ بخش دوم ابزارهایی پژوهشی مبتنی بر رویکرد برساختگرایی علمی و نظریه¬مجموعه¬ای، نظیر تحلیل خلاف واقع، تحلیل توالی و تحلیل بیزی را بهصورت گامبهگام معرفی میکند؛ و بخش سوم نیز به صورت¬بندی ابزارهایی تبیینی، معرفی قالبهای نظری و مفاهیم محوری موردنیاز برای تبیین علمالاجتماعی میپردازد ...
🌐 خرید اینترنتی: روی "لینک" کلیک کنید
👁🗨 ارتباط با مترجم: @Salar_un
👍42
Forwarded from نگاهِ دیگر | صابر گُلعنبری
🔺ایران و دو راهی شرم الشیخ!
در حالی که اسرائیل به اجلاس شرم الشیخ دعوت نشده است، ایران رسما برای شرکت در این نشست دعوت شده است.
ظاهرا ایران هنوز تصمیمی درباره مشارکت در اجلاس شرم الشیخ نگرفته است. روشن هم نیست که شرکت میکند یا خیر و اگر هم شرکت کند در چه سطحی این اتفاق میافتد. این که با وجود دریافت دعوت از چند روز قبل تا این لحظه تصمیمی قطعی در این باره گرفته نشده است، کاشف از مشکل دیرینه در فرآیند تصمیمگیری در کشور است.
اما واقعیت این است که مشارکت ایران در این نشست مزایا و معایب خاص خود را دارد و همین تصمیمگیری درباره آن را دشوار ساخته است. برخی آن را خسارت محض و عدهای هم منفعت صرف میدانند.
در مورد معایب میتوان گفت که این دعوت ترامپ و به تبع آن مشارکت احتمالی ایران فی نفسه میتواند تصویر و روایتی را فربه کند که رئیس جمهور خودشیفته آمریکا درباره «صلح در خاورمیانه» به دنبال آن است؛ در حالی که تنها اتفاق ممکن تا این لحظه توقف جنگ غزه در میانه فضایی آکنده از بدبینی نسبت به ادامه آن است؛ ترامپ از پایان دادن به نزاعی سه هزار ساله در این منطقه سخن میگوید. در این راستا هم چند روز نیز بیان داشت که ایران در این صلح شرکت میکند.
از این رو احتمالا تهران نگران این است که هدف از دعوت و مشارکتش در این اجلاس صرفا کمک به این تصویرسازی ترامپ باشد که همه حتی ایران از طرح او حمایت میکند و این گونه عملاً در دام سیاست نمایشی او بیفتد، بیآنکه نتیجهای مشخص یا عملی به دست آید.
به هر حال، تاکنون ترامپ توانسته است نوعی اجماع منطقهای و بینالمللی درباره طرح خود برای غزه ایجاد کند. هر چند خود میگوید که این طرح فراتر از غزه و مربوط به صلح در خاورمیانه است اما همین صلح او ابهامات زیادی دارد و فعلا هیچ مشخصاتی برای آن تعریف نشده است و اساسا مشخص نیست که چنین صلحی با مخالفت دولت آمریکا با راهکار دو دولتی چگونه محقق میشود.
اما برنامه کاری این دور اجلاس شرم الشیخ مساله غزه و آینده آن است و اساسا دستور کار آن راه حل دو دولتی نیست که ایران با آن مخالف است و از این لحاظ فعلا مانع محتوایی جدی در تضاد با سیاستهای معروف آن برای مشارکت در این اجلاس وجود ندارد.
در این زمینه چند فایده میتواند بر مشارکت ایران در این اجلاس مترتب باشد؛ نخست این که چه بسا شرکت در آن محمل و فرصتی باشد که ایران با شکستن حلقه انزوای مطلوب اسرائیل نظر و موضع خود را صرف نظر از نتایج در جلسهای درباره خاورمیانه بدون حضور اسرائیل تشریح کند.
به هر حال در این نشست تصمیماتی درباره غزه، آینده آن، سلاح و تونلهای حماس گرفته خواهد شد؛ اما این مشارکت و اعلام موضع صریح و رایزنیهای احتمالی هیات ایرانی در چنین اجلاسی با دیگر شرکت کنندگان به خصوص کشورهای عربی و اسلامی مانند ترکیه، پاکستان و عربستان و غیره میتواند در شکلدهی به این تصمیمات تا حدودی موثر باشد و دستکم از دز تصمیماتی یکجانبه و مطلوب اسرائیل از طریق متحدان آمریکایی و اروپایی آن بکاهد. از این منظر، این مشارکت در صورت تحقق این امر، احتمالا مطلوب و مورد حمایت حماس و گروههای فلسطینی هم باشد.
فایده احتمالی دوم این که این مشارکت برای حامیان مذاکره در داخل ایران میتواند فتح البابی برای از سرگیری دیپلماسی با دولت آمریکا باشد که صرف نظر از این که به توافقی بینجامد یا نه اما به مدیریت تنش و کاهش تنش کمک کند.
فایده احتمالی سوم این که ایران با این مشارکت و در سایه مشارکت گسترده منطقهای و بینالمللی در اجلاس شرم الشیخ دستکم در مظان اتهام مخالفت با صلح و آرامش در خاورمیانه قرار نمیگیرد. در این خصوص هم میتوان گفت که اساسا برخی کشورهای شرکت کننده در این اجلاس هم چه بسا با این طرح ترامپ موافق نباشند؛ اما چه در جستجوی منافعی چه از بیم عصبانیت ترامپ در صورت مخالفت با دعوتش شرکت میکنند.
حال ایران باید با سبک سنگین کردن این مزایا و معایب و هزینه فایده تصمیم نهایی خود را بگیرد.
البته چنین تصمیمی هم نظر به تبعات آن در دعواهای داخلی جسارت خاص خود را میخواهد. در هر صورت تصویرسازی و بزرگنماییهای ترامپ درباره آن زمان مصرف خاصی دارد. اما دعواهای داخلی در ایران ممکن است ماهها ادامه داشته باشد. اما در کل، اگر ایران ضمن تصمیم به مشارکت، حضور خود را مفید بداند، در نشستهای بعدی میتواند به نقش و اثرگذاریاش در مسائل منطقه در فرمتی جمعی ادامه دهد و اگر هم مناسب ندید میتواند در نشستهای بعدی آن شرکت نکند؛ اما اگر با نگاهی بدبینانه از همین گام اول از مشارکت پرهیز کند، ممکن است خود به خود از چنین فرمتی برای همیشه کنار گذاشته شود.
#صابر_گل_عنبری
@Sgolanbari
در حالی که اسرائیل به اجلاس شرم الشیخ دعوت نشده است، ایران رسما برای شرکت در این نشست دعوت شده است.
ظاهرا ایران هنوز تصمیمی درباره مشارکت در اجلاس شرم الشیخ نگرفته است. روشن هم نیست که شرکت میکند یا خیر و اگر هم شرکت کند در چه سطحی این اتفاق میافتد. این که با وجود دریافت دعوت از چند روز قبل تا این لحظه تصمیمی قطعی در این باره گرفته نشده است، کاشف از مشکل دیرینه در فرآیند تصمیمگیری در کشور است.
اما واقعیت این است که مشارکت ایران در این نشست مزایا و معایب خاص خود را دارد و همین تصمیمگیری درباره آن را دشوار ساخته است. برخی آن را خسارت محض و عدهای هم منفعت صرف میدانند.
در مورد معایب میتوان گفت که این دعوت ترامپ و به تبع آن مشارکت احتمالی ایران فی نفسه میتواند تصویر و روایتی را فربه کند که رئیس جمهور خودشیفته آمریکا درباره «صلح در خاورمیانه» به دنبال آن است؛ در حالی که تنها اتفاق ممکن تا این لحظه توقف جنگ غزه در میانه فضایی آکنده از بدبینی نسبت به ادامه آن است؛ ترامپ از پایان دادن به نزاعی سه هزار ساله در این منطقه سخن میگوید. در این راستا هم چند روز نیز بیان داشت که ایران در این صلح شرکت میکند.
از این رو احتمالا تهران نگران این است که هدف از دعوت و مشارکتش در این اجلاس صرفا کمک به این تصویرسازی ترامپ باشد که همه حتی ایران از طرح او حمایت میکند و این گونه عملاً در دام سیاست نمایشی او بیفتد، بیآنکه نتیجهای مشخص یا عملی به دست آید.
به هر حال، تاکنون ترامپ توانسته است نوعی اجماع منطقهای و بینالمللی درباره طرح خود برای غزه ایجاد کند. هر چند خود میگوید که این طرح فراتر از غزه و مربوط به صلح در خاورمیانه است اما همین صلح او ابهامات زیادی دارد و فعلا هیچ مشخصاتی برای آن تعریف نشده است و اساسا مشخص نیست که چنین صلحی با مخالفت دولت آمریکا با راهکار دو دولتی چگونه محقق میشود.
اما برنامه کاری این دور اجلاس شرم الشیخ مساله غزه و آینده آن است و اساسا دستور کار آن راه حل دو دولتی نیست که ایران با آن مخالف است و از این لحاظ فعلا مانع محتوایی جدی در تضاد با سیاستهای معروف آن برای مشارکت در این اجلاس وجود ندارد.
در این زمینه چند فایده میتواند بر مشارکت ایران در این اجلاس مترتب باشد؛ نخست این که چه بسا شرکت در آن محمل و فرصتی باشد که ایران با شکستن حلقه انزوای مطلوب اسرائیل نظر و موضع خود را صرف نظر از نتایج در جلسهای درباره خاورمیانه بدون حضور اسرائیل تشریح کند.
به هر حال در این نشست تصمیماتی درباره غزه، آینده آن، سلاح و تونلهای حماس گرفته خواهد شد؛ اما این مشارکت و اعلام موضع صریح و رایزنیهای احتمالی هیات ایرانی در چنین اجلاسی با دیگر شرکت کنندگان به خصوص کشورهای عربی و اسلامی مانند ترکیه، پاکستان و عربستان و غیره میتواند در شکلدهی به این تصمیمات تا حدودی موثر باشد و دستکم از دز تصمیماتی یکجانبه و مطلوب اسرائیل از طریق متحدان آمریکایی و اروپایی آن بکاهد. از این منظر، این مشارکت در صورت تحقق این امر، احتمالا مطلوب و مورد حمایت حماس و گروههای فلسطینی هم باشد.
فایده احتمالی دوم این که این مشارکت برای حامیان مذاکره در داخل ایران میتواند فتح البابی برای از سرگیری دیپلماسی با دولت آمریکا باشد که صرف نظر از این که به توافقی بینجامد یا نه اما به مدیریت تنش و کاهش تنش کمک کند.
فایده احتمالی سوم این که ایران با این مشارکت و در سایه مشارکت گسترده منطقهای و بینالمللی در اجلاس شرم الشیخ دستکم در مظان اتهام مخالفت با صلح و آرامش در خاورمیانه قرار نمیگیرد. در این خصوص هم میتوان گفت که اساسا برخی کشورهای شرکت کننده در این اجلاس هم چه بسا با این طرح ترامپ موافق نباشند؛ اما چه در جستجوی منافعی چه از بیم عصبانیت ترامپ در صورت مخالفت با دعوتش شرکت میکنند.
حال ایران باید با سبک سنگین کردن این مزایا و معایب و هزینه فایده تصمیم نهایی خود را بگیرد.
البته چنین تصمیمی هم نظر به تبعات آن در دعواهای داخلی جسارت خاص خود را میخواهد. در هر صورت تصویرسازی و بزرگنماییهای ترامپ درباره آن زمان مصرف خاصی دارد. اما دعواهای داخلی در ایران ممکن است ماهها ادامه داشته باشد. اما در کل، اگر ایران ضمن تصمیم به مشارکت، حضور خود را مفید بداند، در نشستهای بعدی میتواند به نقش و اثرگذاریاش در مسائل منطقه در فرمتی جمعی ادامه دهد و اگر هم مناسب ندید میتواند در نشستهای بعدی آن شرکت نکند؛ اما اگر با نگاهی بدبینانه از همین گام اول از مشارکت پرهیز کند، ممکن است خود به خود از چنین فرمتی برای همیشه کنار گذاشته شود.
#صابر_گل_عنبری
@Sgolanbari
👍119👎6
Forwarded from اتاق آینده / شیرعلینیا
کاش پزشکیان به مصر میرفت
تعیین سرنوشت جنگ بدون حضور ایران
جعفر شیرعلینیا
در سال پایانی جنگ با صدام، معاون وزیر خارجه میخواست در مراحل تدوین قطعنامهی ۵۹۸، بهعنوان نمایندهی ایران به نیویورک برود و در جلسات شرکت کند. وزیر خارجه مخالف بود و این موضوع به چالشی در وزارت خارجه تبدیل شد. (علی خرم، از مقامات وقت وزارت خارجه، مصاحبه با جماران، ۲۸ تیر ۱۳۹۰)
ولایتی، وزیر خارجه، از سرسختترین مخالفان قطعنامهی ۵۹۸ بود و حتی به روایت محمدجواد لاریجانی، معاون وقت وزارت خارجه و مسئول پيگيری قطعنامه، ولايتی قطعنامهی ۵۹۸ را قرارداد ترکمنچای و عنصر حرامزاده میدانست و میگفت تا من وزیر خارجهام، اجازه نمیدهم که این قطعنامه قبول شود.
جالب اینکه ولایتی، بعدها در کتابش از تاثیرگذاری ایران بر قطعنامهی ۵۹۸ نوشت؛ «وزارت امور خارجهی ایران تلاش وسیع و همهجانبهای را برای تحقق خواستهای ایران بهعمل آورد.» او توضیح میدهد که با سفر معاون و مدیرکل امور بینالملل وزارت خارجه به پایتختهای مختلف، نظرات ایران تا حدی در قطعنامه تامین شده است. (تاریخ سیاسی جنگ تحمیلی، ص۲۰۴)
ایرج همتی در کتاب «دیپلماسی ایران و قطعنامهی ۵۹۸» نشان میدهد که این روایت چندان معتبر نیست و به بولتن دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی وزارت خارجه که چند ماه پس از قطعنامه منتشر شده اشاره میکند. در آن بولتن توضیح داده شده که با تحریم جلسات شورای امنیت از سوی ایران، جلسات شورا دربارهی قطعنامه به جلساتی بدون مخالف برای آمریکا و عراق تبدیل شد و «درنتیجهی مانورهای سیاسی که از سوی بقیهی کشورهای مخالف جمهوری اسلامی ایران به عمل آمد قطعنامه به صورت و شکل فعلی آن به تصویب رسید.» (دیپلماسی ایران و قطعنامهی ۵۹۸، ص۱۸۸)
با این وجود در کتاب درسی تاریخ دبیرستان که زیر نظر ولایتی تهیه شده است میخوانیم: «در عرصه سیاسی و بینالمللی، وزارت خارجه نوپای جمهوری اسلامی با اقدامهای روشنگرانه خود بهتدریج متجاوز بودن دولت حاکم بر عراق را به دنیا قبولاند. در تیرماه ۶۷ در قطعنامه ۵۹۸ سازمان ملل متحد، برای نخستینبار پس از هفتسال از شروع جنگ، دو خواسته ایران موردتوجه قرار گرفت: عقبنشینی به مرزهای بینالمللی پس از آتشبس و تعیین متجاوز. در نتیجه ایران قطعنامه را پذیرفت.»
آیا حضور مستقیم ایران در بحثهای تدوین قطعنامه نتیجهی بهتری نداشت؟
به نظر میرسد در سیاست خارجی ایران گاه مسیرهای طولانیتر و پرهزینهتر بر مسیرهای مستقیم و کمهزینهتر ترجیح داده میشود تا شعارها آسیب نبینند.
این روش علاوه بر اینکه به اعتماد مردم آسیب میزند، وزارت خارجه را هم بیخاصیت میکند و اگر مدیریت قوی در راس وزارت خارجه وجود نداشته باشد، این ضعف در وزارتخانه نهادینه میشود و دیپلماتها نیز نمیدانند تا چه حد اختیار دارند.
به روایت ظریف، از دیپلماتهای فعال ایران در ماجرای قطعنامه، در یکی از جلسات مهم با نمایندهی ژاپن، دو ساعت بر سر خواستههای ایران چانه زده، اما در پایان دیپلمات ژاپنی گفت: «اگر من به شما تضمین بدهم که من تمام درخواستهای شما را عمل میکنم، شما حاضری قطعنامه را بپذیری؟» ظریف: «با سردرد عجیبی از آنجا بیرون آمدم. چون نمیتوانستم بگویم میپذیرم. اجازه نداشتیم. تقریبا یک ساعت از این دو ساعت را معلق زده بودم که بگویم مثلا همکاری میکنیم... ولی او میگفت به من بگو آره یا نه... و من هم اجازه نداشتم این را بگویم.» (دیپلماسی ایران و قطعنامه ۵۹۸، ص۲۰۱)
آیا مسیرهای مستقیم، رسمی و شفاف در دیپلماسی که قابلنقد و اصلاح هستند از مسیرهای پنهانی و غیرمستقیم بهتر نیستند؟ آیا دیپلماسی پنهانی و خارج از وزارت خارجه مردم را از حکومت دورتر نمیکند؟
کاش اجازه داده میشد رئیسجمهور به اجلاس مصر برود؛ اگر بد شد همه به او حمله کنند و اگر خوب شد، در کتاب درسی افتخارش را به اسم دیگران بنویسند.
https://www.group-telegram.com/jafarshiralinia
تعیین سرنوشت جنگ بدون حضور ایران
جعفر شیرعلینیا
در سال پایانی جنگ با صدام، معاون وزیر خارجه میخواست در مراحل تدوین قطعنامهی ۵۹۸، بهعنوان نمایندهی ایران به نیویورک برود و در جلسات شرکت کند. وزیر خارجه مخالف بود و این موضوع به چالشی در وزارت خارجه تبدیل شد. (علی خرم، از مقامات وقت وزارت خارجه، مصاحبه با جماران، ۲۸ تیر ۱۳۹۰)
ولایتی، وزیر خارجه، از سرسختترین مخالفان قطعنامهی ۵۹۸ بود و حتی به روایت محمدجواد لاریجانی، معاون وقت وزارت خارجه و مسئول پيگيری قطعنامه، ولايتی قطعنامهی ۵۹۸ را قرارداد ترکمنچای و عنصر حرامزاده میدانست و میگفت تا من وزیر خارجهام، اجازه نمیدهم که این قطعنامه قبول شود.
جالب اینکه ولایتی، بعدها در کتابش از تاثیرگذاری ایران بر قطعنامهی ۵۹۸ نوشت؛ «وزارت امور خارجهی ایران تلاش وسیع و همهجانبهای را برای تحقق خواستهای ایران بهعمل آورد.» او توضیح میدهد که با سفر معاون و مدیرکل امور بینالملل وزارت خارجه به پایتختهای مختلف، نظرات ایران تا حدی در قطعنامه تامین شده است. (تاریخ سیاسی جنگ تحمیلی، ص۲۰۴)
ایرج همتی در کتاب «دیپلماسی ایران و قطعنامهی ۵۹۸» نشان میدهد که این روایت چندان معتبر نیست و به بولتن دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی وزارت خارجه که چند ماه پس از قطعنامه منتشر شده اشاره میکند. در آن بولتن توضیح داده شده که با تحریم جلسات شورای امنیت از سوی ایران، جلسات شورا دربارهی قطعنامه به جلساتی بدون مخالف برای آمریکا و عراق تبدیل شد و «درنتیجهی مانورهای سیاسی که از سوی بقیهی کشورهای مخالف جمهوری اسلامی ایران به عمل آمد قطعنامه به صورت و شکل فعلی آن به تصویب رسید.» (دیپلماسی ایران و قطعنامهی ۵۹۸، ص۱۸۸)
با این وجود در کتاب درسی تاریخ دبیرستان که زیر نظر ولایتی تهیه شده است میخوانیم: «در عرصه سیاسی و بینالمللی، وزارت خارجه نوپای جمهوری اسلامی با اقدامهای روشنگرانه خود بهتدریج متجاوز بودن دولت حاکم بر عراق را به دنیا قبولاند. در تیرماه ۶۷ در قطعنامه ۵۹۸ سازمان ملل متحد، برای نخستینبار پس از هفتسال از شروع جنگ، دو خواسته ایران موردتوجه قرار گرفت: عقبنشینی به مرزهای بینالمللی پس از آتشبس و تعیین متجاوز. در نتیجه ایران قطعنامه را پذیرفت.»
آیا حضور مستقیم ایران در بحثهای تدوین قطعنامه نتیجهی بهتری نداشت؟
به نظر میرسد در سیاست خارجی ایران گاه مسیرهای طولانیتر و پرهزینهتر بر مسیرهای مستقیم و کمهزینهتر ترجیح داده میشود تا شعارها آسیب نبینند.
این روش علاوه بر اینکه به اعتماد مردم آسیب میزند، وزارت خارجه را هم بیخاصیت میکند و اگر مدیریت قوی در راس وزارت خارجه وجود نداشته باشد، این ضعف در وزارتخانه نهادینه میشود و دیپلماتها نیز نمیدانند تا چه حد اختیار دارند.
به روایت ظریف، از دیپلماتهای فعال ایران در ماجرای قطعنامه، در یکی از جلسات مهم با نمایندهی ژاپن، دو ساعت بر سر خواستههای ایران چانه زده، اما در پایان دیپلمات ژاپنی گفت: «اگر من به شما تضمین بدهم که من تمام درخواستهای شما را عمل میکنم، شما حاضری قطعنامه را بپذیری؟» ظریف: «با سردرد عجیبی از آنجا بیرون آمدم. چون نمیتوانستم بگویم میپذیرم. اجازه نداشتیم. تقریبا یک ساعت از این دو ساعت را معلق زده بودم که بگویم مثلا همکاری میکنیم... ولی او میگفت به من بگو آره یا نه... و من هم اجازه نداشتم این را بگویم.» (دیپلماسی ایران و قطعنامه ۵۹۸، ص۲۰۱)
آیا مسیرهای مستقیم، رسمی و شفاف در دیپلماسی که قابلنقد و اصلاح هستند از مسیرهای پنهانی و غیرمستقیم بهتر نیستند؟ آیا دیپلماسی پنهانی و خارج از وزارت خارجه مردم را از حکومت دورتر نمیکند؟
کاش اجازه داده میشد رئیسجمهور به اجلاس مصر برود؛ اگر بد شد همه به او حمله کنند و اگر خوب شد، در کتاب درسی افتخارش را به اسم دیگران بنویسند.
https://www.group-telegram.com/jafarshiralinia
Telegram
اتاق آینده / شیرعلینیا
دعوتيد به خواندن درباره آینده
ارتباط با مدير كانال:
@jafarshiraliniaa
ارتباط با مدير كانال:
@jafarshiraliniaa
👍204👎18
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.
ماجرای #کرسنت
عباس ملکی در این گفتوگو از اشتباهات سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران و از جمله ماجرای کرسنت میگوید. ویدیو در صفحه #ایران_تاک در یوتیوب منتشر شده است.
https://youtu.be/8fsR6wkE0p4
#دغدغه_ایران #محمد_فاضلی #عباس_ملکی
@fazeli_mohammad
ماجرای #کرسنت
عباس ملکی در این گفتوگو از اشتباهات سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران و از جمله ماجرای کرسنت میگوید. ویدیو در صفحه #ایران_تاک در یوتیوب منتشر شده است.
https://youtu.be/8fsR6wkE0p4
#دغدغه_ایران #محمد_فاضلی #عباس_ملکی
@fazeli_mohammad
👍58👎7
گفتوگو علیه تصورات کلیشهای
محمد فاضلی
پیش از آنکه به سه سؤال زیر پاسخ دهید، ادامه متن را نخوانید.
🔴 شما چه تصوری از دانشگاه امام صادق دارید؟
🔴 شما چه تصور و نگاهی به حسامالدین آشنا دارید؟
🔴 تصور و نگاه شما به دانشگاه امام صادق و حسامالدین آشنا (استاد دانشگاه امام صادق) چه ویژگیهای متمایز و بارزی دارد؟
کموبیش حدس میزنم بسیاری از آنها که این سالها درباره دانشگاه امام صادق شنیدهاند - بالاخص بعد از آنکه شماری از فارغالتحصیلان این دانشگاه در دولت مرحوم ابراهیم رئیسی و صدا و سیما صاحب مقام شدند - چه تصوراتی درباره این دانشگاه، آموزشها و ویژگیهای فارغالتحصیلانش دارند.
آنها که در فضای مجازی – بالاخص توییتر – با حسامالدین آشنا به عنوان فعال رسانهای و مشاور رئیسجمهور حسن روحانی، آشنا شده باشند هم تصورات نوعاً قالبی و مشخصی درباره او دارند.
مدتی قبل گفتوگویی با حسامالدین آشنا درباره «فرهنگ استراتژیک و روایتهای راهبردی ایران» انجام دادم و در صفحه ایرانتاک منتشر شد. من سالهاست ایشان را میشناسم، و با بسیاری از دیگر فارغالتحصیلان دانشگاه امام صادق هم آشنا هستم. ابداً آن تصورات قالبی درباره ایشان و دانشگاه امام صادق را نداشتم. اما بعد از پخش شدن آن گفتوگو و مشاهده اکثریت یادداشتهایی که بنندگان زیر آن نوشته بودند، یکی از کارکردهای خوب گفتوگو را بیشتر و به روشنی دریافتم.
اکثریت کسانی که آن گفتوگو را دیدند، به یکباره با واقعیتی کاملاً متفاوت و خلاف آنچه در ذهن داشتند، مواجه شدند. گویی تصورشان از یک استاد دانشگاه امام صادق و شخص حسامالدین آشنا، آدمی تماماً ایدئولوژیک، به تعبیر خودشان تندرو، بدون نظام ذهنی منطقی و روشن، و خیلی توصیفات دیگر از همین دست بود. اما با گفتوگویی کاملاً متفاوت روبهرو شده بودند.
گفتوگو با حسامالدین آشنا
صدای شیر برای حفاظت از گربه: فرهنگ استراتژیک و روایتهای راهبردی ایران
حسامالدین آشنا در آن گفتوگو، ذهنی نقّاد، چارچوبدار، منطقی و مسلط بر دانش ارتباطات و تحلیل فرهنگ را ارائه میداد. اکثریت بینندگان که انتظار داشتهاند با همان تصویر ساختهشده از «استاد دانشگاه امام صادق» با آدمی جزماندیش و غریبه با واقعیات جامعه ایران مواجه شوند، در سراسر آن گفتوگو، ذهن و اندیشهای کاملاً متفاوت با تصورات خودشان را شاهد بودند. لابهلای یادداشتهای زیر آن گفتوگو با جملاتی شبیه به «اصلاً تصور نمیکردم آقای آشنا چنین باشد» و «اصلاً فکر نمیکردم در دانشگاه امام صادق هم چنین آدمی باشد» زیاد مواجه میشویم.
وقتی آن گفتوگو را انجام میدادم هرگز فکر نمیکردم در نهایت به نوشتن چنین مطلبی منتهی شود. اما حالا مایلم بنویسم: رسانهها و بسیاری از فرایندهای اجتماعی دیگر، آدمها (نظیر حسامالدین آشنا) و چیزها (مثل دانشگاه امام صادق) را در قالبهای خاصی بستهبندی کرده و به جامعه ارائه میکنند. این تصورات بستهبندی شده، مانع شناخت درست میشوند. خوبی گفتوگو، و شفاف ارائه کردن دیدگاهها این است که اجازه میدهد آدمها و چیزها را فراتر از تصورات قالبی بشناسیم و در دام جزماندیشی و خشکمغزی نیفتیم.
حالا فکر کنید چقدر مثل حسامالدین آشنا و دانشگاه امام صادق در زندگی اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی ما هست که زیر تصورات قالبی و کلیشهها، مدفون شده و خوب و بدشان، قوت و ضعفشان، به درستی شناخته نشده است. چقدر از مفاهیم، شخصیتها، رخدادها و ... زیر بار تصوراتی که هرگز درباره آنها به اندازه کافی گفتوگو نشده، مدفون و ناشناخته باقی میمانند.
جامعه ایران عمیقاً به گفتوگو، درباره موضوعات بسیار، در سطوح متعدد، به شیوههای مختلف، و با شفافیت تمام، برای فراتر رفتن از گردابهایی که در آن قرار گرفته است، نیاز دارد. گفتوگوهایی که آدمها را از تصورات قالبی و جزماندیشی فراتر ببرند.
@fazeli_mohammad
محمد فاضلی
پیش از آنکه به سه سؤال زیر پاسخ دهید، ادامه متن را نخوانید.
🔴 شما چه تصوری از دانشگاه امام صادق دارید؟
🔴 شما چه تصور و نگاهی به حسامالدین آشنا دارید؟
🔴 تصور و نگاه شما به دانشگاه امام صادق و حسامالدین آشنا (استاد دانشگاه امام صادق) چه ویژگیهای متمایز و بارزی دارد؟
کموبیش حدس میزنم بسیاری از آنها که این سالها درباره دانشگاه امام صادق شنیدهاند - بالاخص بعد از آنکه شماری از فارغالتحصیلان این دانشگاه در دولت مرحوم ابراهیم رئیسی و صدا و سیما صاحب مقام شدند - چه تصوراتی درباره این دانشگاه، آموزشها و ویژگیهای فارغالتحصیلانش دارند.
آنها که در فضای مجازی – بالاخص توییتر – با حسامالدین آشنا به عنوان فعال رسانهای و مشاور رئیسجمهور حسن روحانی، آشنا شده باشند هم تصورات نوعاً قالبی و مشخصی درباره او دارند.
مدتی قبل گفتوگویی با حسامالدین آشنا درباره «فرهنگ استراتژیک و روایتهای راهبردی ایران» انجام دادم و در صفحه ایرانتاک منتشر شد. من سالهاست ایشان را میشناسم، و با بسیاری از دیگر فارغالتحصیلان دانشگاه امام صادق هم آشنا هستم. ابداً آن تصورات قالبی درباره ایشان و دانشگاه امام صادق را نداشتم. اما بعد از پخش شدن آن گفتوگو و مشاهده اکثریت یادداشتهایی که بنندگان زیر آن نوشته بودند، یکی از کارکردهای خوب گفتوگو را بیشتر و به روشنی دریافتم.
اکثریت کسانی که آن گفتوگو را دیدند، به یکباره با واقعیتی کاملاً متفاوت و خلاف آنچه در ذهن داشتند، مواجه شدند. گویی تصورشان از یک استاد دانشگاه امام صادق و شخص حسامالدین آشنا، آدمی تماماً ایدئولوژیک، به تعبیر خودشان تندرو، بدون نظام ذهنی منطقی و روشن، و خیلی توصیفات دیگر از همین دست بود. اما با گفتوگویی کاملاً متفاوت روبهرو شده بودند.
گفتوگو با حسامالدین آشنا
صدای شیر برای حفاظت از گربه: فرهنگ استراتژیک و روایتهای راهبردی ایران
حسامالدین آشنا در آن گفتوگو، ذهنی نقّاد، چارچوبدار، منطقی و مسلط بر دانش ارتباطات و تحلیل فرهنگ را ارائه میداد. اکثریت بینندگان که انتظار داشتهاند با همان تصویر ساختهشده از «استاد دانشگاه امام صادق» با آدمی جزماندیش و غریبه با واقعیات جامعه ایران مواجه شوند، در سراسر آن گفتوگو، ذهن و اندیشهای کاملاً متفاوت با تصورات خودشان را شاهد بودند. لابهلای یادداشتهای زیر آن گفتوگو با جملاتی شبیه به «اصلاً تصور نمیکردم آقای آشنا چنین باشد» و «اصلاً فکر نمیکردم در دانشگاه امام صادق هم چنین آدمی باشد» زیاد مواجه میشویم.
وقتی آن گفتوگو را انجام میدادم هرگز فکر نمیکردم در نهایت به نوشتن چنین مطلبی منتهی شود. اما حالا مایلم بنویسم: رسانهها و بسیاری از فرایندهای اجتماعی دیگر، آدمها (نظیر حسامالدین آشنا) و چیزها (مثل دانشگاه امام صادق) را در قالبهای خاصی بستهبندی کرده و به جامعه ارائه میکنند. این تصورات بستهبندی شده، مانع شناخت درست میشوند. خوبی گفتوگو، و شفاف ارائه کردن دیدگاهها این است که اجازه میدهد آدمها و چیزها را فراتر از تصورات قالبی بشناسیم و در دام جزماندیشی و خشکمغزی نیفتیم.
حالا فکر کنید چقدر مثل حسامالدین آشنا و دانشگاه امام صادق در زندگی اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی ما هست که زیر تصورات قالبی و کلیشهها، مدفون شده و خوب و بدشان، قوت و ضعفشان، به درستی شناخته نشده است. چقدر از مفاهیم، شخصیتها، رخدادها و ... زیر بار تصوراتی که هرگز درباره آنها به اندازه کافی گفتوگو نشده، مدفون و ناشناخته باقی میمانند.
جامعه ایران عمیقاً به گفتوگو، درباره موضوعات بسیار، در سطوح متعدد، به شیوههای مختلف، و با شفافیت تمام، برای فراتر رفتن از گردابهایی که در آن قرار گرفته است، نیاز دارد. گفتوگوهایی که آدمها را از تصورات قالبی و جزماندیشی فراتر ببرند.
@fazeli_mohammad
YouTube
صدای شیر برای حفاظت از گربه | فرهنگ استراتژیک و روایتهای راهبردی ایران
فرهنگ استراتژیک ایران چیست؟ سیاستمداران و حاکمان در ایران چگونه تصمیم میگیرند؟ تعریف دوست و دشمن چیست و شکست و پیروزی چگونه تعریف میشوند؟ جغرافیا و تاریخ ایران به چه روایتهایی که ذهن سیاستمدار و حاکم ایرانی قالببندی میکنند شکل داده است؟ و روایتهای…
👍138👎11
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
چینیها خیلی در زدند
عباس ملکی از سوابق روابط ایران و چین و اشتباهات در این مسیر میگوید.
https://youtu.be/8fsR6wkE0p4
این گفتوگو در صفحه #ایرلن_تاک منتشر شده است.
#ایران_و_چین #عباس_ملکی
@fazeli_mohammad
عباس ملکی از سوابق روابط ایران و چین و اشتباهات در این مسیر میگوید.
https://youtu.be/8fsR6wkE0p4
این گفتوگو در صفحه #ایرلن_تاک منتشر شده است.
#ایران_و_چین #عباس_ملکی
@fazeli_mohammad
👍36👎2
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
پرسشگری از قدرت
حسامالدین آشنا در این گفتوگو درباره #فرهنگ_استراتژیک و روایتهای راهبردی در ایران، درباره ضرورت پاسخگویی قدرت سیاسی در برابر پرسش هم میگوید.
پرسشی که قدرت باید به آن پاسخ دهد، پرسش برآمده از مطالعه است نه پرسش ناشی از معامله!
این گفتوگو را در صفحه #ایران_تاک ببینید.
https://youtu.be/ATtfoyXAyak
#دغدغه_ایران #ایران_تاک #پرسش_از_قدرت #حسام_آشنا
@fazeli_mohammad
حسامالدین آشنا در این گفتوگو درباره #فرهنگ_استراتژیک و روایتهای راهبردی در ایران، درباره ضرورت پاسخگویی قدرت سیاسی در برابر پرسش هم میگوید.
پرسشی که قدرت باید به آن پاسخ دهد، پرسش برآمده از مطالعه است نه پرسش ناشی از معامله!
این گفتوگو را در صفحه #ایران_تاک ببینید.
https://youtu.be/ATtfoyXAyak
#دغدغه_ایران #ایران_تاک #پرسش_از_قدرت #حسام_آشنا
@fazeli_mohammad
👍37👎1
Forwarded from انتشارات روزنه
فروش ویژه آثار سیدمحمد بهشتی
در نظر سیدمحمد بهشتی ما دیگر اهلی سرزمین خودمان نیستیم! پدران و مادران ما روزگاری این فلات را با وجود تمام مخاطرات و سختی ها برای زیستن انتخاب کردند. آنها در گذر قرن ها برای هر مشکلی راهکاری یافتند. نمونه آن قنات است که نشان می دهد چگونه پیشینیان ما کمبود آب را با شکافتن کوهها برطرف کردند.
اما ما در گذار به مدرنیته اهلیت خودمان را با این سرزمین از دست دادیم و در معمای توسعه گام در تاریکی گذاشتیم.
سیدمحمد بهشتی در کنار آثار فرهنگی خود، در سال های گذشته در تلاش بوده است تا این نا اهل شدن ما را بررسی کند. «ایران کجاست و ایرانی کیست» و «توسعه در تاریکی» دو اثر شاخص او در این زمینه است.
فرهیخته گرامی شما می توانید این آخر هفته آثار سیدمحمد بهشتی را با تخفیف ویژه 30% خریداری کنید.
کد تخفیف:
beheshti404
لینک کوتاه صفحه خرید آثار:
zaya.io/iu5vg
☎️ 02188721514
در نظر سیدمحمد بهشتی ما دیگر اهلی سرزمین خودمان نیستیم! پدران و مادران ما روزگاری این فلات را با وجود تمام مخاطرات و سختی ها برای زیستن انتخاب کردند. آنها در گذر قرن ها برای هر مشکلی راهکاری یافتند. نمونه آن قنات است که نشان می دهد چگونه پیشینیان ما کمبود آب را با شکافتن کوهها برطرف کردند.
اما ما در گذار به مدرنیته اهلیت خودمان را با این سرزمین از دست دادیم و در معمای توسعه گام در تاریکی گذاشتیم.
سیدمحمد بهشتی در کنار آثار فرهنگی خود، در سال های گذشته در تلاش بوده است تا این نا اهل شدن ما را بررسی کند. «ایران کجاست و ایرانی کیست» و «توسعه در تاریکی» دو اثر شاخص او در این زمینه است.
فرهیخته گرامی شما می توانید این آخر هفته آثار سیدمحمد بهشتی را با تخفیف ویژه 30% خریداری کنید.
کد تخفیف:
beheshti404
لینک کوتاه صفحه خرید آثار:
zaya.io/iu5vg
☎️ 02188721514
👍45👎4
Forwarded from آزاد | Azad
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 فروپاشی شوروی؛ درسهایی برای ایران
🔶 مناظره سعید لیلاز و تورج اتابکی
🔻سعید لیلاز: جمهوری اسلامی و شوروی را تناقضهای درونیشان از بین برده است. انقلابها که پیروز میشوند، برای رسیدن به اهداف انقلابی خود، در کنار ماشین دولتی، یک ماشین انقلابی درست میکنند؛ مثلا کنار وزارت کشاورزی، جهاد کشاورزی یا کنار بهزیستی، بنیاد مستضعفان ایجاد کردیم. وقتی در مکانیسم بازار دست میزنیم، دست به تغییری میزنیم که هرگز آثار ناپیدایش را نمیتوانیم بفهمیم.
🔺تورج اتابکی: سوسیالیسم با کمونیسم روسی متفاوت است. نظام اقتصادی سوسیالیسم لزوما در تضاد با فطرت بشری نیست، اما تناقضهایی در آن نوع حکومت ایجاد شده بود که مثلا با اینکه حکومت کارگری بود، اما تمام رهبران برجسته سندیکاهای کارگری را کنار زدند؛ اپوزیسیونی که معتقد به حکومت کارگری بودند در تصفیههای استالینی از بین رفتند. سوسیالیستهای متفاوتی وجود داشت که نقد نظریه لنینیستی را میکردند، اما تیرباران شدند.
🎞 فیلم کامل این گفتگو در یوتوب آزاد:
https://youtu.be/CYzxoXSfEY0
🆔@AzadSocial
🔶 مناظره سعید لیلاز و تورج اتابکی
🔻سعید لیلاز: جمهوری اسلامی و شوروی را تناقضهای درونیشان از بین برده است. انقلابها که پیروز میشوند، برای رسیدن به اهداف انقلابی خود، در کنار ماشین دولتی، یک ماشین انقلابی درست میکنند؛ مثلا کنار وزارت کشاورزی، جهاد کشاورزی یا کنار بهزیستی، بنیاد مستضعفان ایجاد کردیم. وقتی در مکانیسم بازار دست میزنیم، دست به تغییری میزنیم که هرگز آثار ناپیدایش را نمیتوانیم بفهمیم.
🔺تورج اتابکی: سوسیالیسم با کمونیسم روسی متفاوت است. نظام اقتصادی سوسیالیسم لزوما در تضاد با فطرت بشری نیست، اما تناقضهایی در آن نوع حکومت ایجاد شده بود که مثلا با اینکه حکومت کارگری بود، اما تمام رهبران برجسته سندیکاهای کارگری را کنار زدند؛ اپوزیسیونی که معتقد به حکومت کارگری بودند در تصفیههای استالینی از بین رفتند. سوسیالیستهای متفاوتی وجود داشت که نقد نظریه لنینیستی را میکردند، اما تیرباران شدند.
🎞 فیلم کامل این گفتگو در یوتوب آزاد:
https://youtu.be/CYzxoXSfEY0
🆔@AzadSocial
👍49👎2
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
سیاست هوش مصنوعی
جایگاه کشورها در جهان هوش مصنوعی
جایگاه کشورها در جهان هوش مصنوعی چگونه است؟ ایران چه جایگاهی دارد؟ توانمندی و جایگاه کشورها در توسعه و بهکارگیری هوش مصنوعی، چگونه و تحت تأثیر چه عواملی تغییر میکند؟ اگر کشورها نتوانند خودشان را با تحولات ناشی از هوش مصنوعی تطبیق پیدا کنند، چه عواقبی را تحمل خواهند کرد؟
دیدن ویدیو
https://youtu.be/vk9KEkReSrU
نیما نامداری، فعال و تحلیلگر اقتصاد دیجیتال، در این گفتوگو تقسیمبندیای از انواع کشورها و جایگاهشان در جهان #هوش_مصنوعی ارائه میدهد و تلاش میکند عوامل مؤثر بر پیشرفت کشورها در حوزه هوش مصنوعی را تشریح کند. ایشان ضمن تشریح موقعیت سایر کشورها، وضعیت ایران را با دقت بیشتری تشریح کرده و نشان میدهد که ایران برای پیشرفت در حوزه هوش مصنوعی دارای چه ظرفیتها و امکاناتی است و چه تهدیدهایی نیز پیش روی ایران قرار دارد.
رویکرد نیما نامداری به تحلیل ظرفیتهای ایران در هوش مصنوعی و مقایسه وضعیت ایران و سایر کشورها راههایی برای بهبود سیاستگذاری در این عرصه و ممانعت از عقبماندگی و هدایت کشور به سوی اهداف بهتر ارائه میکند.
@fazeli_mohammad
جایگاه کشورها در جهان هوش مصنوعی
جایگاه کشورها در جهان هوش مصنوعی چگونه است؟ ایران چه جایگاهی دارد؟ توانمندی و جایگاه کشورها در توسعه و بهکارگیری هوش مصنوعی، چگونه و تحت تأثیر چه عواملی تغییر میکند؟ اگر کشورها نتوانند خودشان را با تحولات ناشی از هوش مصنوعی تطبیق پیدا کنند، چه عواقبی را تحمل خواهند کرد؟
دیدن ویدیو
https://youtu.be/vk9KEkReSrU
نیما نامداری، فعال و تحلیلگر اقتصاد دیجیتال، در این گفتوگو تقسیمبندیای از انواع کشورها و جایگاهشان در جهان #هوش_مصنوعی ارائه میدهد و تلاش میکند عوامل مؤثر بر پیشرفت کشورها در حوزه هوش مصنوعی را تشریح کند. ایشان ضمن تشریح موقعیت سایر کشورها، وضعیت ایران را با دقت بیشتری تشریح کرده و نشان میدهد که ایران برای پیشرفت در حوزه هوش مصنوعی دارای چه ظرفیتها و امکاناتی است و چه تهدیدهایی نیز پیش روی ایران قرار دارد.
رویکرد نیما نامداری به تحلیل ظرفیتهای ایران در هوش مصنوعی و مقایسه وضعیت ایران و سایر کشورها راههایی برای بهبود سیاستگذاری در این عرصه و ممانعت از عقبماندگی و هدایت کشور به سوی اهداف بهتر ارائه میکند.
@fazeli_mohammad
👍9