Telegram Group & Telegram Channel
عوامل مؤثر بر انقلاب


نارضایتی عمیق از وضع جاری

نارضایتی عنصر به‌وجودآورندهٔ تغییر است ولی هر نارضایتی نمی‌تواند به انقلاب تبدیل گردد، بلکه این نارضایتی باید به حد ناامیدی از اصلاح در پیکرهٔ سیاسی موجود درآمده باشد تا کم‌کم به عنصر خشم منجر شود. یکی دیگر از شاخصه‌های این نارضایتی، ظهور در طبقه‌ها و قشرها و نخبگان است.


پیدایش و جایگزین ایدئولوژی‌های نو

ایدئولوژی به معنی اشتراکات فرهنگی و عقیدتی است که به‌نحوی نمادین بیان می‌گردد، ایدئولوژی به معنای خاصش نوعی انقلاب گفتاری محسوب می‌شود که اهداف جدیدی را پیش روی افراد ناراضی از وضع موجود قرار می‌دهد تا در حول آن‌ها به ارائهٔ نظریات و ایده‌های جدید اقدام شود. برینتون گفته که هیچ انقلابی بدون ظهور ایدئولوژی جدید شکل نمی‌گیرد. این ایدئولوژی اهداف دور از دسترسی را که کمبود حکومت موجود است و حکومت نمی‌تواند آن‌ها را تحقق بخشد، نشانه می‌رود تا هم رضایتی عقلایی از ارضای آن‌ها در آینده برای جذب عامّیون استفاده کند و هم با آرمان‌هایش به ساختارهای نخبگان ساخت بدهد و آن‌ها را در یک جهت هماهنگ کند.

ایدئولوژیِ هر انقلاب در چگونگی روندها و چهارچوب‌ها در حال و آیندهٔ پیروزی یا شکست آن انقلاب نقش بسیار اساسی دارد به‌عبارتی چگونگی پیروزی، حکومت جایگزین، نقش‌های رهبری و دیگر عوامل که با پیروزی یک انقلاب به دنبال آن می‌آیند از ایدئولوژی آن انقلاب برمی‌خیزند و هر چه این ایدئولوژی به آرمان‌های آن جامعه نزدیک‌تر باشد پیروزی نزدیک‌تر و موفق‌تر است.


گسترش روحیهٔ آنارشیستی

گسترش روحیهٔ انقلابی آغاز دوران آنارشیستی یک انقلاب است. در این زمان جامعه دیگر به آن قدرت رسیده‌است که برای رسیدن به خواسته‌هایش در پی عمل کردن به آن‌ها باشد. شورش‌ها، انتقادهای مستقیم و خالی از کنایه، تظاهرات‌های ناآرام و… همه و همه از نشانه‌های رسیدن جامعه به این سطح از نارضایتی است. در مرحلهٔ دوم، یعنی بروز ایدئولوژی، هنوز مردم عامی نوعی پشیمانی، برای مقابله با تغییرات در آینده و حفظ وضع موجود را با خود همراه دارند ولی در مرحلهٔ گسترش روحیهٔ انقلابی دیگر این محافظه‌کاری به‌تدریج از بین می‌رود و به نوعی تنفر تبدیل می‌شود. هر چه این تنفر ریشه‌دارتر و بزرگ‌تر باشد چهرهٔ انقلاب‌ها خونین‌تر و پراضطراب‌تر نیز می‌شوند، زیرا در آن‌ها علاوه بر نابود شدن نهادهای حکومت پیشین، کارکنان و عوامل حکومت پیشین هم مورد خشم مردم قرار خواهند گرفت. به‌طور کلی به وجود آمدن این دوره شاخصهٔ بروز انقلاب است، هیچ‌کدام از مراحل قبل این حس را بر کل جامعه القا نمی‌کنند که می‌توانند به انقلاب منجر شوند ولی ورود به دورهٔ آنارشیستی، بازگشت به عقب را ناممکن می‌کند و از طرفی وجود جهل در سران حکومت که تنها به ادامهٔ سرکوب ادامه می‌دهند، این روحیه را هر روز بیشتر از پیش می‌کند و تا آن حد پیش می‌رود که به انقلاب منجر گردد.


وجود رهبر

وجود رهبر، تشابه بی‌حد و اندازه‌ای با ایدئولوژی دارد. در جریان یک انقلاب همیشه یک ایدئولوژی حاکم نمی‌شود، بلکه انواع ایدئولوژی‌ها در کنار یکدیگر فعال‌اند ولی ایدئولوژی عام‌تر و نزدیک‌تر به اکثریت (منظور کسانی است که در روند انقلاب نقش فعال‌تر و ایدئولوژیِ بارزتر و پذیرفتنی‌تری دارند) از درون خود رهبری را برای بسیج این نیروها در نظر می‌گیرد و نقش هم‌آوایی برای انقلاب شروع می‌گردد. این رهبر علاوه برداشتن ویژگی‌ها سیاسی و اجتماعی و قشری باید شجاعت ایستادن در مقابل حکومت را هم داشته باشد. همچنین تعادل و تعامل با دیگر گروه‌ها و دسته‌ها نیز در روند پیروزی نقش بسیار مهمی دارد. فیدل کاسترو در کوبا رهبری انقلاب کوبا را بر عهده داشت، این انقلاب‌ها که با رهبری یک نفر به‌عنوان شاخصهٔ بروز آن‌ها به موفقیت می‌رسند را انقلاب‌های تک نفری می‌نامند ولی در غالب انقلاب‌ها این‌گونه نیست که یک نفر بتواند بسیج نیروها و نارضایتی‌ها را مهیا کند. گاهی مانند انقلاب ۱۹۱۷ روسیه، الجزایر، انقلاب فرانسه، انقلاب ۱۹۷۹ نیکاراگوئه و انقلاب ۱۹۴۵ چین رهبری به یک گروه یا دسته بر می‌گردد که بیشترین پیروان را دارند و ایدئولوژی مقبول‌تر را در اختیار دارند، ولی در کل این دسته‌ها نیز شخصیت‌های مشهوری را دارند که حرف آخر را می‌زنند مثلاً لنین و بلشویسم در انقلاب ۱۹۱۷ روسیه، احمد آل در الجزایر، برینتون و روبسیر در انقلاب فرانسه، مائو در انقلاب ۱۹۴۵ چین.


آزادی انسان

تمامی دلایلی که برای به وجود آمدن انقلاب گفته می‌شود ممکن است صحیح باشد، ولی فقط یک دلیل اصلی موجود است که مادر و ریشهٔ تمام عوامل است و اینکه ذاتاً انسان موجودی آزاد است چه ازلحاظ عقیدتی یا سیاسی یا اجتماعی.



group-telegram.com/radio_gatsby/8320
Create:
Last Update:

عوامل مؤثر بر انقلاب


نارضایتی عمیق از وضع جاری

نارضایتی عنصر به‌وجودآورندهٔ تغییر است ولی هر نارضایتی نمی‌تواند به انقلاب تبدیل گردد، بلکه این نارضایتی باید به حد ناامیدی از اصلاح در پیکرهٔ سیاسی موجود درآمده باشد تا کم‌کم به عنصر خشم منجر شود. یکی دیگر از شاخصه‌های این نارضایتی، ظهور در طبقه‌ها و قشرها و نخبگان است.


پیدایش و جایگزین ایدئولوژی‌های نو

ایدئولوژی به معنی اشتراکات فرهنگی و عقیدتی است که به‌نحوی نمادین بیان می‌گردد، ایدئولوژی به معنای خاصش نوعی انقلاب گفتاری محسوب می‌شود که اهداف جدیدی را پیش روی افراد ناراضی از وضع موجود قرار می‌دهد تا در حول آن‌ها به ارائهٔ نظریات و ایده‌های جدید اقدام شود. برینتون گفته که هیچ انقلابی بدون ظهور ایدئولوژی جدید شکل نمی‌گیرد. این ایدئولوژی اهداف دور از دسترسی را که کمبود حکومت موجود است و حکومت نمی‌تواند آن‌ها را تحقق بخشد، نشانه می‌رود تا هم رضایتی عقلایی از ارضای آن‌ها در آینده برای جذب عامّیون استفاده کند و هم با آرمان‌هایش به ساختارهای نخبگان ساخت بدهد و آن‌ها را در یک جهت هماهنگ کند.

ایدئولوژیِ هر انقلاب در چگونگی روندها و چهارچوب‌ها در حال و آیندهٔ پیروزی یا شکست آن انقلاب نقش بسیار اساسی دارد به‌عبارتی چگونگی پیروزی، حکومت جایگزین، نقش‌های رهبری و دیگر عوامل که با پیروزی یک انقلاب به دنبال آن می‌آیند از ایدئولوژی آن انقلاب برمی‌خیزند و هر چه این ایدئولوژی به آرمان‌های آن جامعه نزدیک‌تر باشد پیروزی نزدیک‌تر و موفق‌تر است.


گسترش روحیهٔ آنارشیستی

گسترش روحیهٔ انقلابی آغاز دوران آنارشیستی یک انقلاب است. در این زمان جامعه دیگر به آن قدرت رسیده‌است که برای رسیدن به خواسته‌هایش در پی عمل کردن به آن‌ها باشد. شورش‌ها، انتقادهای مستقیم و خالی از کنایه، تظاهرات‌های ناآرام و… همه و همه از نشانه‌های رسیدن جامعه به این سطح از نارضایتی است. در مرحلهٔ دوم، یعنی بروز ایدئولوژی، هنوز مردم عامی نوعی پشیمانی، برای مقابله با تغییرات در آینده و حفظ وضع موجود را با خود همراه دارند ولی در مرحلهٔ گسترش روحیهٔ انقلابی دیگر این محافظه‌کاری به‌تدریج از بین می‌رود و به نوعی تنفر تبدیل می‌شود. هر چه این تنفر ریشه‌دارتر و بزرگ‌تر باشد چهرهٔ انقلاب‌ها خونین‌تر و پراضطراب‌تر نیز می‌شوند، زیرا در آن‌ها علاوه بر نابود شدن نهادهای حکومت پیشین، کارکنان و عوامل حکومت پیشین هم مورد خشم مردم قرار خواهند گرفت. به‌طور کلی به وجود آمدن این دوره شاخصهٔ بروز انقلاب است، هیچ‌کدام از مراحل قبل این حس را بر کل جامعه القا نمی‌کنند که می‌توانند به انقلاب منجر شوند ولی ورود به دورهٔ آنارشیستی، بازگشت به عقب را ناممکن می‌کند و از طرفی وجود جهل در سران حکومت که تنها به ادامهٔ سرکوب ادامه می‌دهند، این روحیه را هر روز بیشتر از پیش می‌کند و تا آن حد پیش می‌رود که به انقلاب منجر گردد.


وجود رهبر

وجود رهبر، تشابه بی‌حد و اندازه‌ای با ایدئولوژی دارد. در جریان یک انقلاب همیشه یک ایدئولوژی حاکم نمی‌شود، بلکه انواع ایدئولوژی‌ها در کنار یکدیگر فعال‌اند ولی ایدئولوژی عام‌تر و نزدیک‌تر به اکثریت (منظور کسانی است که در روند انقلاب نقش فعال‌تر و ایدئولوژیِ بارزتر و پذیرفتنی‌تری دارند) از درون خود رهبری را برای بسیج این نیروها در نظر می‌گیرد و نقش هم‌آوایی برای انقلاب شروع می‌گردد. این رهبر علاوه برداشتن ویژگی‌ها سیاسی و اجتماعی و قشری باید شجاعت ایستادن در مقابل حکومت را هم داشته باشد. همچنین تعادل و تعامل با دیگر گروه‌ها و دسته‌ها نیز در روند پیروزی نقش بسیار مهمی دارد. فیدل کاسترو در کوبا رهبری انقلاب کوبا را بر عهده داشت، این انقلاب‌ها که با رهبری یک نفر به‌عنوان شاخصهٔ بروز آن‌ها به موفقیت می‌رسند را انقلاب‌های تک نفری می‌نامند ولی در غالب انقلاب‌ها این‌گونه نیست که یک نفر بتواند بسیج نیروها و نارضایتی‌ها را مهیا کند. گاهی مانند انقلاب ۱۹۱۷ روسیه، الجزایر، انقلاب فرانسه، انقلاب ۱۹۷۹ نیکاراگوئه و انقلاب ۱۹۴۵ چین رهبری به یک گروه یا دسته بر می‌گردد که بیشترین پیروان را دارند و ایدئولوژی مقبول‌تر را در اختیار دارند، ولی در کل این دسته‌ها نیز شخصیت‌های مشهوری را دارند که حرف آخر را می‌زنند مثلاً لنین و بلشویسم در انقلاب ۱۹۱۷ روسیه، احمد آل در الجزایر، برینتون و روبسیر در انقلاب فرانسه، مائو در انقلاب ۱۹۴۵ چین.


آزادی انسان

تمامی دلایلی که برای به وجود آمدن انقلاب گفته می‌شود ممکن است صحیح باشد، ولی فقط یک دلیل اصلی موجود است که مادر و ریشهٔ تمام عوامل است و اینکه ذاتاً انسان موجودی آزاد است چه ازلحاظ عقیدتی یا سیاسی یا اجتماعی.

BY RADIO GATSBY سیاست


Warning: Undefined variable $i in /var/www/group-telegram/post.php on line 260

Share with your friend now:
group-telegram.com/radio_gatsby/8320

View MORE
Open in Telegram


Telegram | DID YOU KNOW?

Date: |

Although some channels have been removed, the curation process is considered opaque and insufficient by analysts. Oh no. There’s a certain degree of myth-making around what exactly went on, so take everything that follows lightly. Telegram was originally launched as a side project by the Durov brothers, with Nikolai handling the coding and Pavel as CEO, while both were at VK. Artem Kliuchnikov and his family fled Ukraine just days before the Russian invasion. These entities are reportedly operating nine Telegram channels with more than five million subscribers to whom they were making recommendations on selected listed scrips. Such recommendations induced the investors to deal in the said scrips, thereby creating artificial volume and price rise. The next bit isn’t clear, but Durov reportedly claimed that his resignation, dated March 21st, was an April Fools’ prank. TechCrunch implies that it was a matter of principle, but it’s hard to be clear on the wheres, whos and whys. Similarly, on April 17th, the Moscow Times quoted Durov as saying that he quit the company after being pressured to reveal account details about Ukrainians protesting the then-president Viktor Yanukovych.
from kr


Telegram RADIO GATSBY سیاست
FROM American