group-telegram.com/mghlte/2354
Last Update:
💠تز دوئم-کواین 💠
نقد فصل ۵ کتاب #جهان_بینی_ها
اثر ریچارد #دویت
ترجمه ی احسان سنایی اردکانی
انتشارات ققنوس
سیدامین مهناپور ✍
ابتدا خلاصه فصل:
استدلال استقرایی استدلالی است که اگر همه مقدمات آن درست باشند، هنوز هم این امکان وجود دارد که نتیجه اشتباه باشد.
تایید نظریات علمی معمولا بر اساس استدلال استقرایی است. چنین استدلالی قادر به اثبات درستی یک نظریه نیست بلکه در منتهای درجه می تواند از آن دفاع کند.
علاوه بر ضعف چنین استدلالی، یک نظریه معمولا بر اساس فرض های ساده شده است و فرض های پیچیده را در نظر نمی گیرد.
آیا می توان نشان داد که نظریات اشتباه هستند؟ نویسنده پاسخ می دهد نه؟ زیرا همیشه یک سری فرضیات کمکی وجود دارند که معمولا گفته نمی شوند ولی اگر نتیجه آزمایش برخلاف نظریه از آب در آمد، پای این فرضیات به وسط کشیده شده و اختلاف نتیجه آزمایش با نظریه به گردن این فرضیات انداخته می شود. برای روشن شدن مساله به مثال زیر توجه کنید:
فرض کنید در آزمایشگاه استاد یک ظرف اتانول به شما می دهد تا نقطه ی جوش آن را تعیین کنید. شما دور از چشم استاد دزدکی نگاهی به یک مرجع معتبر می اندازید و می بینید که نقطه جوش اتانول ۷۸/۵ درجه سانتی گراد است. با علم به این موضوع آزمایش را انجام می دهید ولی می بینید که عدد مزبور به دست نمی آید. لذا دست به دامان فرضیات کمکی می شوید از جمله این که شاید استاد اشتباها ماده دیگری به شما داده و یا دلایل دیگری مثل شکستگی دماسنج، کثیف بود ظرف، ناخالصی نمونه، فشار نامتعارف هوای ازمایشگاه، یا هر توجیه ممکن دیگری.
لذا هر نتیجه ای که از هر آزمایشی حاصل شود را می توان با هر نظریه ای مطابقت داد. 😳
در ادامه نویسنده تز کواین-دوهم را پیش می کشد که آزمایشی جهت اثبات حقانیت دو نظریه رقیب نمی توان ترتیب داد زیرا طرفداران هر نظریه با توسل به فرضیات کمکی نتایج خود را توجیه می کنند و بنابراین همه نظریه ها به یک درجه معتبرند و بیش از آنکه به جهان فیزیکی وابسته باشند، انعکاسی از مناسبات اجتماعی هستند و مانند سفره آرایی، متاثر از فرهنگ اجتماع هستند.
✅ نقد این تز:
اگر با نظریات علمی و کارهای آزمایشگاهی سروکار داشته باشید فکر کنم با خواندن متن فوق چند درجه فشار خونتان بالا رفته باشد. متنی پر از مغلطه و نتیجه ای فاجعه بار که نشان می دهد چنین به اصطلاح فیلسوفانی آشنایی چندانی با نظریات علمی نداشته یا خواسته و ناخواسته به دام مغلطه و زبان بازی افتاده اند.
برای نقد از همان مثالی که در کتاب آمده شروع می کنم. در متن آمده که یواشکی از مرجعی معتبر نقطه ی جوش اتانول را می خوانید. سوال من این است که این مرجع معتبر از کجا این عدد را به دست آورده و اعتبارش از چیست. چون طبق استدلال نویسنده ممکن است همین عدد هم اشتباه باشد و اگر به نویسنده ی آن مرجع معتبر چنین چیزی را بگوییم با دست به دامان شدن به چند فرض کمکی عدد خود را توجیه کند.
مشکل دیگر همین فرض های کمکی و نداشتن شناخت کافی نویسنده از کمیت های تاثیرگذار فیزیکی است. درست است که پارامترهایی وجود دارند که به علت ساده سازی در نظریه نمی آیند و در این مثال جهت به دست آوردن نقطه جوش اتانول به حساب آورده نمی شوند ولی باید دقت داشت که اولا این کمیت ها بی شمار نیستند و ثانیا تاثیرشان خیلی زیاد نیست. عیوبی مانند شکستگی دماسنج و کثیف بودن ظرف را هم که می توان اصلاح کرد. در ضمن نویسنده طوری صحبت می کند که گویا ما یک بار برای همیشه آزمایش می کنیم و تمام. تکرار آزمایش و تصحیح خطاها می تواند ما را به عدد درست نزدیک کند.
در مورد اینکه نویسنده می گوید هیچ راهی وجود ندارد تا بتوان حقانیت دو نظریه ی رقیب و ناسازگار را از طریق آزمایش تعیین کرد باز هم متوجه می شویم که او درک درستی از نظریات علمی ندارد. اولا خیلی از نظریات علمی رقیب هم نیستند و تکمیل کننده ی همدیگرند مانند نظریه گرانش نیوتن و نسبیت عام اینشتین. نتایج عددی این نظریه ها آنچنان با هم فاصله ندارد مثلا نظریه گرانش نیوتن مخصوص اجسام با سرعت پایین است و نسبیت مخصوص سرعت های نزدیک نور. حوزه ی کاری هر نظریه معین و اهداف آن مشخص است. دانشمندان رقیب و دشمن هم نیستند. نیوتن همیشه می گفت من بر شانه غول هایی مانند گالیله ایستادم تا افق ها را دیدم.
ادامه:
https://www.group-telegram.com/us/mghlte.com/2355
BY مجلهی اینترنتی عصر روشنگری
Warning: Undefined variable $i in /var/www/group-telegram/post.php on line 260
Share with your friend now:
group-telegram.com/mghlte/2354