Telegram Group & Telegram Channel
فلسفه ، علم و عرفان (۲)

با میزانی قابل توجهی اغماض می‌توان گفت پس از سقراط فلسفه دو انشعاب گرفت.

۱- افلاطون علاوه بر عقاید مشترک با استاد خود دیدگاه های خاصی نیز داشت.
او در آثار خود به مغالطه کاری های سوفیست‌ها اشاراتی می‌کند و رساله ای نیز به نام سوفیست نوشته است.
مهمترین نظر افلاطون « روح » یا « مُثُل » است. او برای اشیا و پدیده ها دو جنبه‌ی ثابت و متغیر قائل شد و بر این اعتقاد بود حقیقت هر چیز ، همان جنبه‌ی ثابت و تغییرناپذیر و -به عقیده او - فساد ناپذیر اشیاست و برای شناخت هر چیز باید همین جنبه‌ی ثابت را مورد توجه قرار داد.

نظریه‌ی « مثل » پای امور ماورایی و سنجش ناپذیر را به صورت جدی در فلسفه باز نگاه می‌داشت.
مکاتب فلسفی زیادی تحت تاثیر سبک نگرش و نگارش افلاطون و اعتقاد او به روح بودند.
بخش های غیر مدرسی فلسفه‌ی مسحیت در قرون وسطی ، فلسفه‌ی اشراق در سرزمین های اسلامی و در دوران جدید مجموعه‌ی مکاتبی که به فلسفه‌ی قاره‌ای معروفند ، از آن جمله اند.
نگرشی که تحلیلی ( منطقی - استدلالی ) نیست و برای پذیرش نظرات مطرح شده توسط این دسته از فیلسوفان باید میزان قابل توجهی اعتماد به آنها داشته باشیم.
این اعتماد می‌تواند ناشی از نوعی هماهنگی احساسی-عاطفی یا ارتباط درونی با بزرگان این مکاتب و سخنان آنان یا تقلید و تلقین باشد.
چنان‌که از توضیحات بالا بر می‌آید می‌توان گفت : این سبک فلسفیدن به عرفان و ادبیات نزدیک‌ست و در مواردی نه تنها از سبک استدلالی سقراط و ارسطو فاصله می‌گیرد ، بلکه مثلا در نوشته های برخی فیلسوفان قاره ای به موارد زیادی بر می‌خوریم که ابهام و عدم شفافیت از پیچیده ترین و دشوارترین آثار ادبی نیز بیشتر می‌شود. آثار هگل ، هایدگر و لکان مثال‌هایی از نوع فلسفیدن‌ست.
نامگذاری این فلسفه ازین جهت‌ست که این نوع فلسفیدن در قاره‌ی بهم پیوسته‌ی اروپا خصوصا آلمان و فرانسه رواج داشته و در میان فلاسفه‌ی مهم دوران جدید این دو کشور ، بجز کانت آلمانی و دکارت فرانسوی مابقی فیلسوفان آلمان و فرانسه ، چندان از زبان و منطق علمی و تحلیلی پیروی نمی‌کرده اند.

۲- اما ارسطو ، شاگرد افلاطون نگرشی متفاوت داشت ، او معتقد بود حد شناخت انسان ، مسائل تجربه‌پذیر ترست. نقاشی معروف زیر حکایت ازین اختلاف نظر دارد.
ارسطو می‌گفت: افلاطون عزیزست ، اما حقیقت عزیزتر
فلسفه‌ی مشاء در جهان اسلام و فلسفه‌ی اسکولاتیس یا مدرسی در عالم مسیحیت و فلسفه‌ی تحلیلی در دوران معاصر ، متاثر از نگرش زمینی و استدلالی‌تر ارسطو به فلسفه بوده .
نگرشی که فلسفه را به علوم عقلی (علوم طبیعی و ریاضی) نزدیک می‌کند.
البته در این مورد نیز ، لازم‌ست تبصره ها و توضیحاتی اضافه شود:
ارسطو اگرچه به نوعی تجربه ‌گرا بود و به شناخت ، نگاهی سکولار و زمینی داشت ، اما نظریات ذهنی و سنجش ناپذیر زیادی را می‌توان در فلسفه‌ی او و فلسفه‌ی مدرسی که باو نسبت می‌دهند یافت که امروزه هم
این ضعف و تضاد* را در آنچه که به عنوان فلسفه‌ی اسلامی می‌شناسیم می‌توان مشاهده کرد ، لابد به همین علت ست که « آنچه تمدن اسلامی خوانده میشود باوجود شکوه نسبی‌ش- در زمان خود - و با آن که در مورد آن بسیار نوشته و گفته شده است ،
در اوج خود نیز موفق به کشف یک دارو ، اختراع یک ماشین ، سنتز یک ماده شیمیایی و ارائه یک قانون علمی نشد.»
(علم چیست ؟ دکتر توکلی صابری )

نظریاتی مانند : جوهر و عرض اشیا ، علل سه گانه ( علت مادی ، علت صوری ، علت فاعلی ) و...
ارسطو به علت تاکیدش بر قیاس ، مورد انتقاد فرانسیس بیکن - که می‌توان او را پدر تجربه ‌گرایی مدرن نامید - هم قرار گرفت و پوزیتیوست ها ( تجربه گرایان اواخر قرن نوزده و ابتدای قرن بیستم ) نیز معتقد بودند نظریاتی که با آزمایش یا حداقل استدلال عقلی دقیق قابل تحقیق و اثبات نباشد فاقد ارزش معرفتی ست.

* تضاد ازین رو که در فلسفه‌ی سینوی که به ابن سینا منسوب ست و فیلسوفان اسلامی در مباحثات از تعالیم آن بهره می‌گیرند به استدلال تاکید شده ، اما استدلال‌های موجود که عموما برهان نامیده می‌شود ، ذهنی و سنجش ناپذیر و دارای مغالطات گوناگون‌ هستند ، از عینیتی برخوردار نیستند و این تضاد و نقص غرض ست ، زیرا اساسا استدلال برای توجیه و همگانی کردن یک نظریه است. اگر پذیرش یک توجیه ، وابستگی عمیقی به ذهنیات شخصی و اعتماد قلبی به گوینده و مسائلی نظیر این داشته باشد دیگر استدلال نیست.

#فرهاد_طحانی

#ارغنون_پارسی
#معرفت_شناسی
#تفکرنقاد
#نسبی_گرایی

@mghlte | عصر روشنگری
@persian_organon | ایران‌چراغانی‌دانش

▪️قسمت قبل
👍1



group-telegram.com/mghlte/5135
Create:
Last Update:

فلسفه ، علم و عرفان (۲)

با میزانی قابل توجهی اغماض می‌توان گفت پس از سقراط فلسفه دو انشعاب گرفت.

۱- افلاطون علاوه بر عقاید مشترک با استاد خود دیدگاه های خاصی نیز داشت.
او در آثار خود به مغالطه کاری های سوفیست‌ها اشاراتی می‌کند و رساله ای نیز به نام سوفیست نوشته است.
مهمترین نظر افلاطون « روح » یا « مُثُل » است. او برای اشیا و پدیده ها دو جنبه‌ی ثابت و متغیر قائل شد و بر این اعتقاد بود حقیقت هر چیز ، همان جنبه‌ی ثابت و تغییرناپذیر و -به عقیده او - فساد ناپذیر اشیاست و برای شناخت هر چیز باید همین جنبه‌ی ثابت را مورد توجه قرار داد.

نظریه‌ی « مثل » پای امور ماورایی و سنجش ناپذیر را به صورت جدی در فلسفه باز نگاه می‌داشت.
مکاتب فلسفی زیادی تحت تاثیر سبک نگرش و نگارش افلاطون و اعتقاد او به روح بودند.
بخش های غیر مدرسی فلسفه‌ی مسحیت در قرون وسطی ، فلسفه‌ی اشراق در سرزمین های اسلامی و در دوران جدید مجموعه‌ی مکاتبی که به فلسفه‌ی قاره‌ای معروفند ، از آن جمله اند.
نگرشی که تحلیلی ( منطقی - استدلالی ) نیست و برای پذیرش نظرات مطرح شده توسط این دسته از فیلسوفان باید میزان قابل توجهی اعتماد به آنها داشته باشیم.
این اعتماد می‌تواند ناشی از نوعی هماهنگی احساسی-عاطفی یا ارتباط درونی با بزرگان این مکاتب و سخنان آنان یا تقلید و تلقین باشد.
چنان‌که از توضیحات بالا بر می‌آید می‌توان گفت : این سبک فلسفیدن به عرفان و ادبیات نزدیک‌ست و در مواردی نه تنها از سبک استدلالی سقراط و ارسطو فاصله می‌گیرد ، بلکه مثلا در نوشته های برخی فیلسوفان قاره ای به موارد زیادی بر می‌خوریم که ابهام و عدم شفافیت از پیچیده ترین و دشوارترین آثار ادبی نیز بیشتر می‌شود. آثار هگل ، هایدگر و لکان مثال‌هایی از نوع فلسفیدن‌ست.
نامگذاری این فلسفه ازین جهت‌ست که این نوع فلسفیدن در قاره‌ی بهم پیوسته‌ی اروپا خصوصا آلمان و فرانسه رواج داشته و در میان فلاسفه‌ی مهم دوران جدید این دو کشور ، بجز کانت آلمانی و دکارت فرانسوی مابقی فیلسوفان آلمان و فرانسه ، چندان از زبان و منطق علمی و تحلیلی پیروی نمی‌کرده اند.

۲- اما ارسطو ، شاگرد افلاطون نگرشی متفاوت داشت ، او معتقد بود حد شناخت انسان ، مسائل تجربه‌پذیر ترست. نقاشی معروف زیر حکایت ازین اختلاف نظر دارد.
ارسطو می‌گفت: افلاطون عزیزست ، اما حقیقت عزیزتر
فلسفه‌ی مشاء در جهان اسلام و فلسفه‌ی اسکولاتیس یا مدرسی در عالم مسیحیت و فلسفه‌ی تحلیلی در دوران معاصر ، متاثر از نگرش زمینی و استدلالی‌تر ارسطو به فلسفه بوده .
نگرشی که فلسفه را به علوم عقلی (علوم طبیعی و ریاضی) نزدیک می‌کند.
البته در این مورد نیز ، لازم‌ست تبصره ها و توضیحاتی اضافه شود:
ارسطو اگرچه به نوعی تجربه ‌گرا بود و به شناخت ، نگاهی سکولار و زمینی داشت ، اما نظریات ذهنی و سنجش ناپذیر زیادی را می‌توان در فلسفه‌ی او و فلسفه‌ی مدرسی که باو نسبت می‌دهند یافت که امروزه هم
این ضعف و تضاد* را در آنچه که به عنوان فلسفه‌ی اسلامی می‌شناسیم می‌توان مشاهده کرد ، لابد به همین علت ست که « آنچه تمدن اسلامی خوانده میشود باوجود شکوه نسبی‌ش- در زمان خود - و با آن که در مورد آن بسیار نوشته و گفته شده است ،
در اوج خود نیز موفق به کشف یک دارو ، اختراع یک ماشین ، سنتز یک ماده شیمیایی و ارائه یک قانون علمی نشد.»
(علم چیست ؟ دکتر توکلی صابری )

نظریاتی مانند : جوهر و عرض اشیا ، علل سه گانه ( علت مادی ، علت صوری ، علت فاعلی ) و...
ارسطو به علت تاکیدش بر قیاس ، مورد انتقاد فرانسیس بیکن - که می‌توان او را پدر تجربه ‌گرایی مدرن نامید - هم قرار گرفت و پوزیتیوست ها ( تجربه گرایان اواخر قرن نوزده و ابتدای قرن بیستم ) نیز معتقد بودند نظریاتی که با آزمایش یا حداقل استدلال عقلی دقیق قابل تحقیق و اثبات نباشد فاقد ارزش معرفتی ست.

* تضاد ازین رو که در فلسفه‌ی سینوی که به ابن سینا منسوب ست و فیلسوفان اسلامی در مباحثات از تعالیم آن بهره می‌گیرند به استدلال تاکید شده ، اما استدلال‌های موجود که عموما برهان نامیده می‌شود ، ذهنی و سنجش ناپذیر و دارای مغالطات گوناگون‌ هستند ، از عینیتی برخوردار نیستند و این تضاد و نقص غرض ست ، زیرا اساسا استدلال برای توجیه و همگانی کردن یک نظریه است. اگر پذیرش یک توجیه ، وابستگی عمیقی به ذهنیات شخصی و اعتماد قلبی به گوینده و مسائلی نظیر این داشته باشد دیگر استدلال نیست.

#فرهاد_طحانی

#ارغنون_پارسی
#معرفت_شناسی
#تفکرنقاد
#نسبی_گرایی

@mghlte | عصر روشنگری
@persian_organon | ایران‌چراغانی‌دانش

▪️قسمت قبل

BY مجله‌ی اینترنتی عصر روشنگری




Share with your friend now:
group-telegram.com/mghlte/5135

View MORE
Open in Telegram


Telegram | DID YOU KNOW?

Date: |

Recently, Durav wrote on his Telegram channel that users' right to privacy, in light of the war in Ukraine, is "sacred, now more than ever." On December 23rd, 2020, Pavel Durov posted to his channel that the company would need to start generating revenue. In early 2021, he added that any advertising on the platform would not use user data for targeting, and that it would be focused on “large one-to-many channels.” He pledged that ads would be “non-intrusive” and that most users would simply not notice any change. Telegram was founded in 2013 by two Russian brothers, Nikolai and Pavel Durov. As such, the SC would like to remind investors to always exercise caution when evaluating investment opportunities, especially those promising unrealistically high returns with little or no risk. Investors should also never deposit money into someone’s personal bank account if instructed. As a result, the pandemic saw many newcomers to Telegram, including prominent anti-vaccine activists who used the app's hands-off approach to share false information on shots, a study from the Institute for Strategic Dialogue shows.
from us


Telegram مجله‌ی اینترنتی عصر روشنگری
FROM American