Telegram Group Search
۲۴۸.دنیا تماشایی‌ست اما زندگی اینجا
اندوه دارد، رنج دارد، خستگی دارد...
.
.
.


دیسیپلین و نظم خیلی قشنگ و جذابه.
ظاهراً احساس خوبی ام به آدم میده.
ولی سرابه!
حالا تو هی جدول بکش، تیک بزن ، بررسی کن تغییر بده ، کم کن ، اضافه کن.
ولی هرکس به هدفش رسید
سگ دو زد!
سگ دو نزنی تهش میشی یه آدم معمولی.
تو همه چی.
ولی بعضی ها خیلی خفنن.
من نه ها.
بعضی ها.
من از این بعضی ها زیاد دیدم و رازشون و می‌دونم!
اگه ۳۶۵ روز سال رو هر شب از خستگی خوابت نبره،
و بتونی این جنگ رو چند سال ادامه بدی میتونی نهایتا حدود ده دقیقه از رسیدن به هدف خیلی بزرگ و اصلی زندگی ات لذت ببری.

دیگه انتخاب با خودته!
راحتی معمولی بودن یا سگ دوی خفن بودن :)


https://www.group-telegram.com/moooodytext.com
4
۲۴۹.درد و رنج و غصه که چِشِ گاوه🐄واسم.
مشتی!
من همه عمرم عزیز بودم.
نبودنت حقیرم کرد...

https://www.group-telegram.com/moooodytext.com
1
۲۵۰.فندکش رو از جیبش در آورد.
آروم نوک سوزن رو باهاش داغ کرد.
پسر قصه ما خیاط نبود.
آروم سوزن و از وسط تاول پاش رد کرد.
نخ و محکم گره زد.
از درد چند لحظه چشماش و بست.
درد تکراری.
به خودش گفت درد تکراری که درد نداره دیگه.
یه نگاه به پاهاش انداخت.
تقریبا هیچ جای سالمی ندید.
واسه چند لحظه نفهمید کجاست.
رفت تو فکر.
بلند شد.
دردِ گذاشتن پاهاش رو زمین هشیار اش کرد.
برگشت.
پشت سرش و نگاه کرد.
با حسرت به پاهاش نگاه انداخت.
از عمق وجودش آه کشید.
ظاهراً هنوز میتونست ادامه بده.
ولی یه مشکل بزرگ داشت.
اینجایی که به سختی رسیده بود هنوز اول راه بود.
اول راه...
سرش و پایین انداخت.
قدم هاش و مرتب کرد.
و خیلی خسته تر دوباره برگشت‌.
برگشت به مسیرش.
به راه بی پایان.
پایان!
م م الف

https://www.group-telegram.com/moooodytext.com
💔1
۲۵۱.بخدا که کل عمر رو الکی دست و پا زدیم.
کلید گنج جهان و تو سه سالگی دادن دستمون ولی همه عمر در خونه مردم دنبالش گشتیم.
همه عمر دست و پا زدیم ولی نفهمیدیم همه عمر اشتباه کردیم.
اگر از در خونه مردم و زدن و امید داشتن خسته شدی و دیگه تحمل شکست نداری بیا بهت بگم رازی که خودت میدونی ولی باورش نکردی رو.
بیا بهت بگم مادرت راز برنده شدن و تو بچگی بهت گفت ولی همه عمر فریب خوردی.
بیا بهت بگم که:
یکی بود
یکی نبود

{غیر از خدا هیچکس نبود...}



پایان.



https://www.group-telegram.com/moooodytext.com
6
۲۵۲.نمی شد.
هر کاری کرد نمی شد.
به هر دری زده بود در بسته بود.
باختن و بلد نبود.
تو جنوب شهر افت لاتیه قبول شکست.
هر روز صبح‌.
بند کفشش و سفت میکرد.
این اداره...
این آدم...
اون مسول...
این رفیق...
این آشنا...
اون غریبه...
همه راه هارو رفت‌.
با اراده بود.
شب ها خسته میشد ، نا امید میشد ولی نور آفتاب و طراوت صبح نا امیدی اش و می‌کشت.
ولی یه جایی برید.
یه جایی حتی بعد از سرکوفت های پدر و مادرش که تو کل عمرش بی سابقه بود و مثل پتک تو سرش خورده بود خودشم نا امید شد.
باخته بود.
بعضی وقتا پایین شهرم آدما شکست و میپذیرن...
فکر و خیال شب کشنده است.
تلخه.
سخته.
بی رحمه.
مخصوصا اگه با (ینی واقعا...) شروع بشه.
اون شب هزار تا ینی واقعا جدی داشت‌.
زور مسکن ها هم به حال بدش نرسید.
نزاشت صبح بشه.
از در خونه کوچیک شون بیرون رفت.
حواسش به محکم کردن بند کفش هاش نبود چون پاهاش برهنه بود.
سر بالایی ته کوچه رو به سمت ناکجا بالا رفت.
بی مقصد رفت.
دیگه صدای سگ های محل هم خیلی دور شده بود.
درد روح و جسم به قلبش تازیانه میزد.
کف پاش زخم شده بود.
پریشونِ پریشون.
حیرونِ حیرون.
رو کرد سمت آسمون.
به خودش قول داده بود‌.
فقط یکبار.
تو بدترین حال ممکن.
حالا بدترین حال ممکنش بود.
نگاهش و انداخت به زمین.
بوی خاک و تا آخر شش هاش استشمام کرد.
خیره شد.
به قطره اشکی که زیر مهتاب روی خاک افتاد.
زبونش قفل شده بود.
مثل لال مادرزاد...
همه زورش و جمع کرد.
میدونست نیاز نیست بلند بگه.
میدونست شنیده میشه.
میدونست تیر اخر ترکشش ردخور نداره.
میدونست این با همه فرق داره.
چشماش و بست.
با سنگینی اندوه همه عالم
لب هاش به آرومی تکون خورد.
.
.
.
وَ السّرِ المُستَودَعِ فیها...


م م الف

https://www.group-telegram.com/moooodytext.com
6💔2
۲۵۳.مسکن خوردم.
واسه چند دقیقه دردم قطع شد.
همون چند دقیقه ،وقتی نبود دلم واسه دردم تنگ شد.
عادت کردن عجیب ترین خصلت آدمیه...

.
.
.
من بهت عادت داشتم!

https://www.group-telegram.com/moooodytext.com
5
۲۵۴.گاوِ حسن چجوره؟
نه شیر داره نه پستون...
.
.
.
شدم مثل گاوِ حسن!
اوضاع خرابه و خراب تر از اون اینه که قرار هم نیست درست بشه‌.
تازه از حسن و هندستون و زن کردی هم بدم میاد.
کاش سریع دوتا پام برچیده بشه.
نمی‌دونم
شاید تو زندگی بعدی یا مرحله بعدی زندگی خوش شانس تر بودم.
زندگی واقعا عجیبه
اگه همه چیز درست پیش می‌رفت الان باید مقالات تخصصی می‌نوشتم.
ولی الان دارم گاو حسن و سرگذشتش رو تحلیل میکنم...
بازم خداروشکر که فکر میکنم.
نه به آینده و پیشرفت.
به گاوِ حسن.
راستی
گاو حسن چجوره؟


https://www.group-telegram.com/moooodytext.com
6
۲۵۵.استالین یه جمله کوتاه داره بنظرم دلیل شکوه شوروی و کمونیسم و توانایی عجیب شون واسه کنترل مردم همین یه جمله بود.
بنظرم خلاصه یه تفکر ام هست این جمله!
استالین میگه:
اعتماد کنید، ولی بررسی کنید.
یبار دیگه بخونید...
عمیق که بشی میفهمی دلیل اکثر شکست های جهان از روابط شخصی بگیر تا شکست حکومت ها همین بوده.
بررسی نکردن به دلیل اعتماد...
از من به شما نصیحت.
نه مثل مامور های کی جی بی با قلب سنگی و سیاه!
ولی بررسی کنید.
حتی اگر اندازه چشماتون هم اعتماد داشتید!
نکته کنکوری:
بررسی با شکاکی استالینی فرق داره.
نترسید ازش.

فعلا!



https://www.group-telegram.com/moooodytext.com
4
۲۵۶.دلم هوس خیسیِ گوجه رو نونِ ساندویچ کالباس های بوفه مدرسه رو کرده :)



https://www.group-telegram.com/moooodytext.com
🌚21🔥1
۲۵۷.زیبایی،ثروت،اخلاق خوب، خوش قول بودن و الخ هیچکدوم به گرد پای بامعرفت بودن نمیرسن.
آدمای با معرفت تو یه لیگ دیگه از جذابیتن.
خوشبحال کسایی که با معرفتن.
و خیلی بیشتر خوشبحال کسایی که دوستای با معرفت دارن.

گر جوابم را نمی گویی، جوابم کن به قهر
گاه یک دشنام از صدها دعا شیرین تر است

فعلا:)

https://www.group-telegram.com/moooodytext.com
5
۲۵۸.متاسفانه بعضی آدم ها مثل خواب دم غروب ان.
کیلو کیلو وایبِ آرامش و حال خوب دارن از دور ولی وقتی باهاشون پیوند میخوری ، بعد از یه کابوس سخت با سر درد بیدار میشی.
من که کلا نمیخوابم تقریبا ولی تو اگه خواستی بخوابی دم غروب نخواب!
به سر درد بعدش نمی ارزه...

ز خوابِ مرگ بیدارم مکن صبح قیامت هم
که با این خسته‌جانی تا ابد باید بیاسایم


فعلا :)

https://www.group-telegram.com/moooodytext.com
6
۲۵۹.از محاسبات آدما و اخلاق محاسباتی شون متنفرم.
همه جوانب با کوچیک ترین امکان تاثیر رو در نظر میگیرن.
بجز خدا!
مگه تو دنیای شما مثل من خدا همه کاره نیست ؟
چرا تو دنیای بعضی ها نظر آدما از خدا مهم تره؟
واقعا شما وقتی به یه مشکل جدی بر می‌خورید هم آدما واستون حلش میکنن ؟
اینقدر آدم اخراجی از بهشت قوی شده جدیدا!!؟
شمارو نمیدونم ولی من ده ثانیه خدا رو در نظر نگیرم انگشت کوچیکه پام میخوره به گوشه مبل :)))
خوشبحالتون که دوز اختیار زندگی تون از جبرش بیشتره.
من که رباتم
ربات خدا!
ربات فرسوده و بدرد نخور خدا...


https://www.group-telegram.com/moooodytext.com
4
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
۲۶۰.هر روز صبح که بیدار میشم غمگینم که تو خوابم ندیدمت.
هر شب با ذوق اینکه شاید بخوابم بیای تلاش میکنم واسه خوابیدن.
و هر سال ، هر ماه ، هر هفته ، هر روز و هر لحظه عمرم بهت فکر میکنم تا بمیرم.
لعنت به کلمات و ادبیات قشنگ
من مثل سگ دلم واست تنگ میشه...

https://www.group-telegram.com/moooodytext.com
💔41
۲۶۱.خدایا میل به دنیا رو ازم بگیر.
مخصوصا میل به کتونی و کتاب خریدن رو...
لطفا توجه کن به این خواستم!
من رسما دارم بدبخت میشم.
تنها امیدم واسه پولدار شدن اینه که بجای طلا تو بازار جهانی کتونی معامله بشه :)
مطالب بالا ابدا طنز نیست.
اعتیاد فقط تو حوزه افیون و مخدر مخرب نیست!
هرچیزی رو که نمیتونی کنترل اش کنی یه اعتیاد مخربه!
از قهوه و کافئین بگیر تا دوست داشتن آدم ها.
اعتیاد به هر چیزی ذره ذره منطق آدم رو از بین میبره، و آدم بی منطق خیلی نمی تونه موفق بشه!
القصه
من راه موفقیت ام رو پیدا کردم.
من اگه کتونی نخرم موفق میشم:)
راه موفقیت تو چیه؟؟؟


چشم پوشیده ایم از دنیا
بی دلان را همین لباس بس است

پ ن:
مقاومت ام سه ساعت جواب داد فقط
هم کتاب گرفتم هم کتونی:))
هوس یک قمار دگر...

https://www.group-telegram.com/moooodytext.com
🔥21
۲۶۲.پشت در اتاق احیا هم یه نفر دیگه مُرد،
ولی چون نفس می‌کشید کسی واسش گریه نکرد هیچوقت...

https://www.group-telegram.com/moooodytext.com
3
۲۶۳.این روزا چقدر اسمت زیاد میاد حاج علی.
دوتا دوتا تو جشنواره فجر فیلم داری، سریال می‌سازن واست.من که میگم هنوزم کسی نشناخته تورو!
ولی بازم خداروشکر!
دیگه کسی نمیگه علی هاشمی جاسوس بود.
دیگه کسی نمیگه فرار کرده پیش صدام.
دیگه کسی نمیگه قرار گاه سری نصرت یه دروغ بزرگ بود‌.
ولی حاج علی!
من حاج علی بستر آرام هور و دوست دارم.
از فیلم‌هایی که واست ساختن بدم میاد.
از یادمان لاکچری که واست ساختن بدم میاد.
یادش بخیر وقتی همه شهر میگفتن یوسف هور اومد.
وقتی جنازه ات پیدا شد و از خونه مورد علاقه ات از وسط نیزار هات آوردنت بهشت آباد.
بچه ها با همون نی ها که دوست داشتی چه مقبره قشنگی درست کردن واست.
مدل خودت.
با کلی نی.
آخ علی هاشمی.
خدای نیزار
خدای هور
خدای کار اطلاعاتی
طراح بزرگ ترین عملیات آبی خاکی
مردم میدونن شنا بلد نبودی ؟:)
کسی می‌دونه زن و بچه ات رو تا چند سال قبل اذیت میکردن و بهت میگفتن خائن؟
کسی می‌دونه وسط جنگ با عراق نیرو هات میرفتن کربلا زیارت ؟
تاکتیک ناشناخته فقط خودت مشتی :)
علی هاشمی عزیز
من از تو یاد گرفتم
فقط انسان های ضعیف به اندازه امکانات شون کار میکنند.
آخ علی هاشمی!
https://www.group-telegram.com/moooodytext.com
12🔥1
۲۶۴.صدای اذان صبح.
صدای خروس از باکلاس ترین خونه محله!
صدای جارو پاکبان.
صدای سگ هایی که خواب نیستن.
پیر مرد خمیده ای که زیر نور مهتاب آروم آروم به سمت مسجد می‌ره.
ماشینی که صدای سیستمش تا آخر زیاده و یه پسر و دختر جوون رو به سمت خونه شون می‌بره.
موقع گرگ و میش همیشه واسم سورئال بوده.
یه عده تازه بیدار شدن از خواب.
یه عده تازه می‌خوان بخوابن!
طلاقی دنیا های مختلف و نقطه اشتراک شون.
دنیای کی بهتره ؟
نمی‌دونم.
دنیای کی جذاب تره ؟
نمی دونم.
دنیای کی آرامش بیشتری داره؟
نمی‌دونم.
پیر مرد از کنارم رد میشه.
بوی شیرین عطرش توجه ام و جلب میکنه.
بهش سلام میکنم.
با خنده بهم سلام می‌کنه.
از کنارم رد میشه.
به آرامش تو نگاهش حسودیم میشه.
واسه داشتن آرامش پیر مرد یه عمر با خدا بودن کم دارم.
صدای خروس میاد‌.
دنیای بی هیجان خروس و دوست ندارم.
ماشینی که صدای سیستمش زیاد بود جلو تر خورد به تیر برق.
سگ ها آروم شدن.
صدای اذان دیگه نمیاد.
نمی‌دونم در جستجوی آرامش پشت سر پیر مرد برم سمت مسجد.
یا ببینم حال پسر و دختری که تصادف کردن چطوره.
یا بیخیال مثل سگ ها که تو چاله کوچولویی که خودشون کندن خوابیدن، بخوابم!
کدوم زندگی زندگی منه؟
پاکبان که به ماشین میرسه خیالم راحت میشه.
حالا که فکر میکنم بوی عطر پیرمرد ام زیادی شیرینه.
به نور ماه خیره میشم.
شاید فقط نگاه کردن سهم من از دنیای سورئال گرگ و میش باشه.
نمی‌دونم.
امروز از نگاه کردن لذت میبرم.
شاید فردا دنیای جذاب تر و پیدا کردم.
شاید فردا کلا دیگه دنیایی نباشه.
شاید فردا این موقع خواب باشم.
شاید
چیز زیادی رو قطعی نمی‌دونم اما اگه بتونم قطعا تو همین دنیا ادامه میدم.
تو دنیای گرگ و میش!

م م الف
پایان.

https://www.group-telegram.com/moooodytext.com
3🔥1
۲۶۵. من ذوق ادبی دارم.
بنظرم تو ادبیات با برف میشه کار رو در آورد.
کلی از سکانس هام می‌تونستن تو فضای برفی باشن.
بنظرم
برف هم نماده هم حس داره هم غمگینه.
ولی اینجا برف نمیاد!
اصلا برف نمیاد
اینقدر که رو در مغازه ها نوشتن:
نسیه فقط در روز های برفی :)
البته
شاید برف نیاد
ولی بجاش گرد و خاک داریم.
اونم احساس داره البته‌.
اینجوری که عاشقم نباشی سینه ات سنگین میشه.
دلت تنگ میشه.
به پای برف نمی‌رسه ولی خب از بچگی یاد گرفتم با داشته هام کنار بیام و ازشون درست استفاده کنم.
مثلاً:
چقدر گرد و خاکی!
نبودنت زندگی ام و تعطیل کرده:)

می‌دونم جذابیت برف و نداشت
ولی اینجا که برف نمیاد.
موجودی ما گرد و خاکه.
راستش دلتنگی خیلی بهونه کیوت نیاز نداره.
با گرد و خاکم کارش راه میوفته.
کاش اینجا هم برف میومد.
زندگی مون که قشنگ نیست.
کاش حداقل بهونه دل تنگی مون قشنگ بود.
کاش اینجا برف میومد...
ولی اینجا که برف نمیاد.
اینجا فقط گرد و خاکه!

https://www.group-telegram.com/moooodytext.com
4🔥1💔1
۲۶۶.
.
کاش احمق بودم.
کاش کودن بودم و تو هپروت.
کاش نمی‌فهمیدم چی شده.
کاش نمی‌فهمیدم چی قراره بشه.
کاش نمی‌دونستم.
میگه که:

رنج دانستن دمار از جان انسان میکشد.
خوش به حال بی خیالان
جاهلان
خوش باوران...


شو خوش:)

پ ن:
هپروت:
منحوت بر وزن جبروت و ملکوت ، که از آن افکار پریشان و مالیخولیایی بنگیان و حشیشیان را اراده کنند.

https://www.group-telegram.com/moooodytext.com
2🔥1
۲۶۷.
+تو زندگی ات هیچی نشدی.
- قبول دارم:)
+بازنده.
-خب که چی مثلا؟
+ این و بدون که هیچوقت ام هیچی نمیشی!
-بازم قبول دارم.
من هیچی نشدم ، چون هیچوقت دنیای آدما واسم هیچی نبود.
+اینارو میگی و دلت رو خوش کنی که بازنده نیستی.
-تو من و نمیشناسی!
هیچ خیلی تو زندگی من کاربردیه.
+ینی چی ؟
-مثلا من هیچوقت از کودکی نخواستم با کسی دوست بشم تا همین الآنم همینم
+خودت تنها میمونی اینطوری.
-نه راستش ، هیچوقت جایی بدون دعوت نرفتم یا تلاشی نکردم جایی باشم.
+خب این دلیل شکستته نه افتخارت
-میدونی مشکل تو چیه؟
+نه بگو
-تو خیلی آدما و حضورشون و جدی میگیری من از تو خیلی جلوترم
+چطور مثلا ، شرایط من رویای توعه!
-چی بگم، تورو نمی‌دونم ولی من کلی سال تمرین کردم واسه هزار سال تنهایی تو قبرم.
+باز شروع کرد.
مرگ، مردن ، قبر...
-چی بگم!
امیدوار ام تو نمیری :)
+شب بخیر...
-من روزا می‌خوابم
+حالم ازت بهم میخوره.
-همه همین و میگن لطف داری...

م م الف
پایان


https://www.group-telegram.com/moooodytext.com
4🔥1
2025/10/27 09:45:38
Back to Top
HTML Embed Code: