ذهنم هنوز درگیر است...
درگیرِ گره‌ی رفتنت،
انگار معمایی‌ست که هیچ پاسخی ندارد.
نه، باور نمی‌کنم!
احساس می‌کنم هنوز آن‌جایی...
آن‌سوی کهکشان‌ها،
میان ستاره‌هایی که هر شب با آن‌ها نجوا می‌کنم.
و هر شب، میان سکوت شب
بی‌صدا صدایت می‌زنم...
پدر!

#مسعوده_غیاثی

# از بهار می‌ترسم


دردهایم، با بهاران عهد بسته
نسیم‌های بهاری، بوی درد می‌دهند
گل‌ها همچون خارها در نظرم می‌خلند
این‌جا باران نمی‌بارد
آسمان همیشه تاریک است
درختان خشکیده اند
زمین ترک خورده
و من همچون کاکتوس دوام می‌آورم…
دوام می‌آورم…
و باز هم، دوام می‌آورم…
نمی‌دانم تا کجا!

#مسعوده_غیاثی

مجبورم،‌ دَم بزنم
قدم بزنم
چا‌ی‌ام را بنوشم
به درختان نگاه کنم
و بگذرم از تمام چیز‌هایی که دلم را میازارد…

#مسعوده”غیاثی”

درست است که زندگی
بسیار غم‌انگیز و بیهوده است،
اما تنها چیزی است که ما داریم...

#عباس‌_کیارستمی

اولین دوره‌ی خطاطی سبک مدرن| ویژه‌یی بانوان


همراه با: مسعوده غیاثی نویسنده و کالیگرافیست


🔸 ۳۳ جلسه آموزشی در دو دوره‌ی مقدماتی و پیشرفته
🔸 فیس هر دوره: ۲۵۰ افغانی

---

✨ آنچه در این دوره‌ها خواهید آموخت:

دوره‌ی ابتدایی:
- معرفی ابزار
- آموزش مفرادات
- کلمه‌نویسی
- جمله‌نویسی
- بداهه‌نویسی
- فرم‌نویسی
- اعراب‌گذاری
- اتودزنی
- سایه‌زنی

دوره‌ی پیشرفته (سبک مدرن):
- ساختن تابلو
- کار روی بوم
- استفاده از رنگ‌های اکریلیک
- استفاده از چسپ طلا
- استفاده از ورق طلا
- اتودزنی
- سایه‌زنی

---

📅 تاریخ شروع دوره: 2025.june.10
📍 پلتفورم: تلگرام
📞 جهت ثبت‌نام و معلومات بیشتر به ID و یا شماره‌یی ذیل به تماس شوید:
‏https://www.group-telegram.com/Ghiais
+93731668792

اعلان را همگانی بسازید عزیزانم!
قبلاً سپاس!🤍

📣 آغاز ثبت‌نام دوره‌ی زبان ترکی!

اگر می‌خواهی زبان ترکی را به‌گونه‌ی ساده، کاربردی و مؤثر یاد بگیری، این فرصت را از دست نده!
در این دوره با موضوعاتی چون:
✔️ دستور زبان
✔️ گرامر
✔️ افعال و ضمایر
✔️ ساختار جملات
✔️ محاوره
آشنا می‌شوی.

👩‍🏫 مدرس: آمنه غیاثی
💸 فیس: تنها ۱۰۰ افغانی
📞 برای ثبت‌نام به شمار‌ه‌ی ذیل پیام بگذارید:

+93 745186432

یادگیری زبان جدید، آغاز دنیای جدیدی‌ست! 🌍
#زبان_ترکی #آموزش_آنلاین #ترکی_بیاموزیم

با ما بپویندید عزیزان!🫠

https://www.instagram.com/ghiasi_calligraphy?igsh=MWkwbmk0Y3p0azZzbQ%3D%3D&utm_source=qr

گاهی باید مثل مترسک ایستاد، بی‌آن‌که کسی بداند چقدر دلت پر از کلاغ است.

#دیبا

|پانزدهمین کارگاه نویسندگی|
آنلاین (غیرحضوری)

این کارگاه برخلاف ۱۴ کارگاه گذشته، هنوز نامی ندارد؛ دلم می‌خواهد پس از پایان کارگاه، خودِ اعضا نام آن را برگزینند.

با: دیبا امین | نویسنده، مربی فن بیان و مدرس نویسندگی

ویژگی‌ها:
📌چهل جلسه‌ی کاربردی
📌 تمرین‌های نویسنده‌ساز
📌 فراغت حضوری و آنلاین (گواهی‌نامه‌ی معتبر)
📌 بازخوردهای دقیق و تخصصی به نوشته‌های شما
📌برنامه‌هایی برای استمرار و بلوغِ مسیر نویسندگی
📌هر هفته، یک روز ویژه برای پاسخگویی به پرسش‌ها و همراهی با چالش‌های نوشتاری شما
📌 نتایج شگفت‌انگیز: شرکت‌کنندگانِ پیشین
اکنون نویسنده‌اند، برخی خود مدرس‌اند.

برای اطلاعات بیشتر و ثبت‌نام:
📲 0749309913
🆔 @DEEBA_AMIN001

#یادداشت روز

خاطرم هست، آن‌روزها که این اثر را می‌ساختم، چقدر خسته و بی‌بال بودم...
پدر عزیزم در بستر بیماری بود و من دست در دست روزگار، او را به شفاخانه بردم.
روزها می‌گذشت و امید همچنان در میان سایه‌های ناامیدی می‌لرزید.
کار چسب‌نویسی را به پایان رساندم،
اما همان روز، حال پدر بدتر شد و بار دیگر در کنار تختش ماندم؛
چشم‌های پزشکان پر از اندوه بود،
و من همچنان در دل نگرانی بی‌پایان غوطه‌ور.

تابلو را به دیوار آویختم،
هر بار که نگاهش می‌کنم،
یاد روزهای سخت و نفس‌گیر،
و اشک‌های بی‌صدا در سکوت شب‌های بی‌پایان بر من جلوه‌گر می‌شود.

دوباره، در خلق تحفه‌ای برای استادم،
همان اضطراب و غم، همراه من بود،
و باز هم پدرم، در آن لحظات شکننده، در بند درد و بی‌قراری.

و امروز که باز دست به کار این تابلو زده‌ام،
آن روزهای تلخ و امیدهای خاموش،
همچنان در پسِ نگاه من رقصان‌اند...
و یاد پدرِ را که دیگر با خود ندارم…

می‌گویند بر هر اثر، ردی از روح هنرمند می‌ماند...
و امروز، روح خسته‌ام،
و چشمانی که باران سکوت را گریست،
در دل این اثر، جاودانه شدند.
شاید این اثر، نه فقط یک طرح،
که تکه‌ای از دلم باشد…

#مسعوده_غیاثی

به آسمان نگاه می‌کنم و فکر می‌کنم شاید این ستاره‌ها روزگاری خورشیدهای بزرگی بودند، اما حالا فقط خاطره‌اند.
شاید ما هم روزی خاطره‌ای شویم، برای نسلی که نمی‌داند چرا ما این‌همه جنگیدیم.

#دیبــــا_امــــین

«در طرح نگاهت»

در طرح نگاهت،
غزل‌های عاشقانه لانه کرده‌اند.
با نوک انگشتانم،
واژه‌ها را یکی‌یکی کنار هم می‌چینم؛
از پنجره‌ی دل،
به رنگِ چشمانت می‌نگرم
و شعرم را در ژرفای نگاهت جست‌وجو می‌کنم.

با یک نگاهت،
لطافت در دل هر واژه جاری می‌شود.
کنار درختان عشق،
غزل می‌کارم
تا در هوای دلتنگی،
بوی تو را پس دهد.

در سرخط آرامش،
میان ابرها راه می‌روم،
تا شعرم برقصند،
پرنده‌ها با من یکجا،
تا به آشیانه‌ی نگاهت برسیم.

با یک نگاه،
ذوق را به تو می‌بخشم
و لحظه‌هایت را
با سکوتِ شعر،
در طرح نگاهت...
زیبا و جاودانه می‌سازم.

#مژگان_صراحت

پ. ن:
سروده شده، در وصف طرحِ چشمانِ «گلِ سفیدم ①