Telegram Group Search
کار، نومیدی و نامتناهی

📝سیدمسعود حسینی
مترجم و پژوهشگر فلسفه

‏یگانه "کار" یا "مشغله" (یا حرفه، یا پیشه، — هر اسمی که بر آن بگذاریم) که آدمی را از چنگِ نومیدی، یاس، اندوه، و اضطراب خلاص می‌کند: نگریستن به کارِ خویش به‌مثابه‌ی بخشی از برنامه‌ای کیهانی-الهی. —— هر کوشش و تلاش دیگری، مطلقاً، دست‌وپازدن در نومیدی‌ست.

ریشه‌ی نومیدی و اندوه و اضطراب، تناهیِ ماست، که ریشه‌کن‌نشدنی‌ست. آدمی با اتکا به خودش مطلقاً و ابداً قادر نیست با تناهی خویش کنار بیاید. این تصور که من در بازه‌ای بی‌نهایت ناچیز از زمان پا به هستی می‌گذارم و از آن برای همیشه خارج می‌شوم، چهارستون هستی‌ام را به لرزه درمی‌آورد.

‏از دیرباز، دین و فلسفه بر عهده گرفته‌اند که آدمی را از این دهشت نجات بخشند. علم، تکنولوژی، روان‌شناسی و امثال آن هم تلاش‌هایی در همین جهت بوده و هستند. مزایای هیچ کدام از آن‌ها را نباید نادیده گرفت. ولی دردِ تناهی به‌قوت خود باقی‌ست، و چیزی از آن کم نشده است.

‏دیدگاهی که در دهه‌ی ۱۷۹۰ در آلمان، به‌ویژه با مساعی فیشته و رمانتیک‌ها، شکل گرفت و تا هگل و کی‌یرکگور و نیچه و هایدگر و فراتر از آن‌ها، به انحای مختلف ولی در همان چهارچوب، بسط و تحول یافت، وجود "نسبتی ذاتی میان انسان و خدا/انسان و هستی" بود، به معنی نوعی مشارکت در خلقت/در هستی!

‏اضطراب و اندوهِ تناهی انسانی دارای متضایفی در طرف دیگر است، یعنی در طرف نامتناهیت. همانقدر که تناهی فقط در نامتناهیت است که نجات می‌یابد، نامتناهیت نیز فقط در تناهی و با تناهی محقق و بالفعل می‌شود.

‏آدمی متناهی‌ست. نامتناهی‌ای که در برابر تناهی باشد، خودش متناهی‌ست. پس نامتناهی حقیقی، متناهی را در بردارد. متناهی به نامتناهی وابسته است، و نامتناهی هم به متناهی. اما در حالی که امور متناهی پدید می‌آیند و از بین می‌روند، نامتناهی فقط بسط می‌یابد، ولی نابود نمی‌شود. ‏تناهی دقیقه‌ای ذاتی از نامتناهی است، هرچند مصادیق امور متناهی دقیقه‌ای از نامتناهی نیستند، بلکه هر امر متناهی در بازه ای که فرصت حیات می‌یابد، نقش خود را در سیر و بسط امر نامتناهی ایفا می‌کند و در می‌گذرد. تناهی و نامتناهیت نوعی فرایند را برمی‌سازند. اصالت با همین ‏فرایند است و تناهی و نامتناهیت صرفاً دو دقیقه از آن‌اند که هرگاه در استقلال از یکدیگر تلقی شوند، انتزاعی (فاقد حقیقت) هستند. اما آدمی از میان امور متناهی شانی خاص دارد. زیرا نامتناهیت در آدمی‌ست که به اوج کمال و تحقق‌اش دست می‌یابد. البته آدمی به‌طور پیشفرض فاقد این شان است، ‏یعنی فقط قوه‌ی آن را دارد که دقیقه‌ای از بسط و تحقق امر نامتناهی بشود. این‌که این قوه به فعلیت برسد، موکول به اراده‌ی عقلانی انسان است. انسان هنگامی به عالی‌ترین وجه اراده می‌ورزد و لذا هنگامی آزاد است که آزادانه مجال دهد که از طریق او نامتناهیت محقق شود.

منبع: کانال نویسنده
@bashgahandishe @hekmatenamotanahi
.
مدرسه مطالعات مدرنیته و نقد متافیزیک باشگاه اندیشه برگزار می‌کند:

فهم مارکس از مدرنیته

با ارائهٔ میلاد عمرانی

📝دربارهٔ نشست

۲۸ خرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۸

خیابان انقلاب، خیابان وصال شیرازی، کوچه ناییی، پلاک ۲۳

@bashgahandishe
باشگاه اندیشه
. مدرسه مطالعات مدرنیته و نقد متافیزیک باشگاه اندیشه برگزار می‌کند: فهم مارکس از مدرنیته با ارائهٔ میلاد عمرانی 📝دربارهٔ نشست ۲۸ خرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۸ خیابان انقلاب، خیابان وصال شیرازی، کوچه ناییی، پلاک ۲۳ @bashgahandishe
فهم مارکس از مدرنیته

📝میلاد عمرانی

پیشرفت از مقولات محوری مدرنیته است. برای نمونه در تفکر هگل - که می‌توان او را مهم‌ترین فیلسوف مدرنیته دانست- مفهوم پیشرفت به‌معنای آزادی از اهمیت بنیادی برخوردار است. به زعم وی تاریخ به‌سوی حصول آزادی بیشتر در حرکت است.
پرسش محوری نشست این خواهد بود که آیا مارکس نیز ذیل چنین فهمی از مدرنیته قرار می‌گیرد یا نه؟ برای پاسخ به این پرسش سعی خواهم کرد تا دو‌ رویکرد مختلف مارکس را به مقوله‌ی پیشرفت بازنمایم تا به‌وساطت آنها به پرسش محوری نشست نیز پاسخ دهم.
رویکرد اول، نگاه پرومته‌ای مارکس به تاریخ است. در این نوع نگاه، تاریخ عبارت است از سیر تکامل نیروهای مولده‌ی تولید که در نتیجه‌ی این امر آزادی آدمی نیز متحقق می‌شود. پرومته نماد تلاش و تولید بی‌وقفه برای غلبه بر طبیعت و‌ زندگی است.
رویکرد دوم عبارت است از نگاه به تاریخ از منظر تغییر و‌ تکامل مناسبات سلطه و استثمار. گویی که در روند تکامل این الگوها، نه تنها آزادی بشر تأمین نشده بلکه حتی از آن کاسته نیز شده است. بنابراین در رویکرد اول با قسمی دیالکتیک ترقی و در این رویکرد با قسمی دیالکتیک‌ تباهی مواجهیم.

@bashgahandishe
.
گروه پژوهشی توسعهٔ اجتماعی آفرینش با همکاری باشگاه اندیشه برگزار می‌کند:

نشست رونمایی، نقد و بررسی کتابِ
پول در سیاست
ثروت اندوزی شخصی، هزینه‌های انتخاباتی و منصب‌های پول‌ساز

نوشتهٔ سیمون ویشل

با حضورِ
دکتر جواد اطاعت
استاد علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی

دکتر علی اکبر کمالی اردکانی(مترجم کتاب)
پژوهشگر و مترجم در حوزه اندیشه سیاسی

دکتر حسین صولتی (دبیر نشست)
پژوهشگر و نویسنده در حوزه جامعه شناسی سیاسی

دربارهٔ کتاب

روز یکشنبه مورخ ۲۵ خرداد ماه ۱۴۰۴
ساعت ۱۸

خیابان انقلاب، خیابان وصال شیرازی، کوچه نایبی، پلاک ۲۳

@bashgahandishe
معرفی کتاب پول در سیاست

کتاب «پول در سیاست» نوشته سیمون ویشل، تحلیلی جدید و جامع از نقش پول در نظام های سیاسی در سراسر جهان است. ویشل در این کتاب چگونگی تأثیر پول بر سیاست را بررسی می‌کند که بر سه شکل اصلی تمرکز دارد: خود غنی‌سازی، هزینه‌های کمپین و مشاغل چتر نجات طلایی که این سه شکل با هم در ارتباط هستند و باید با هم فهم شوند. شکل اول از نقش پول در سیاست، یعنی خودغنی سازی شامل اقدامات سیاستمداران در دوران زمامداری سیاسی در جهت کسب پول و ثروت است که قانونی می باشد اما از لحاظ اخلاقی قابل شک است. نمونه های خودغنی سازی شامل رشوه‌گیری، دخالت در تجارت داخلی و اعمال نفوذ سیاسی در جهت منافع شخصی است. نوع دیگر تأثیرگذاری پول در سیاست، هزینه های کمپین‌های تبلیغاتی در دوران رقابت سیاسی است. نویسنده توضیح می دهد که چگونه این پول بر رقابت سالم دموکراتیک در عرصۀ سیاست تأثیر منفی گذاشته و به احزاب ثروتمند برتری می دهد. مشاغل چتر نجات، به عنوان نوع سوم تأثیر پول در سیاست، آن نوع از مشاغلی است که سیاستمداران موقعیت های سودآور در بخش خصوصی برای خود در نظر می گیرند که از دوران زمامداری از طریق ارتباطات سیاسی آن را به دست آورده اند. پس از توضیح مفصل این اشکال، نویسنده به سراغ شرح یک نظریۀ تطبیقی می رود که مطابق با آن این انواع تأثیر پول بر سیاست با هم مرتبط اند. او از طیف وسیعی از شواهد، از جمله مطالعات کمی، مقایسه‌های بین المللی کیفی و نظرسنجی‌ها اصلی استفاده می‌کند تا نشان دهد که چگونه تغییرات در یک شکل از پول در سیاست بر دیگر اشکال تأثیر می‌گذارد. این رویکرد جامع در تحلیل به روشن شدن پیامدهای گسترده ورود پول به سیاست در تضعیف دموکراسی کمک می کند. نویسنده استدلال می کند که نفوذ فراگیر پول در سیاست پیامدهای مهم و البته منفی برای حکومت دموکراتیک دارد. به بیان وی هزینه‌های کمپین‌ها و خود غنی‌سازی می‌تواند اعتماد عمومی به نهادهای سیاسی را از بین ببرد و اصول رقابت برابر و پاسخگویی نهادها را تضعیف کند.

@bashgahandishe
.
حلقهٔ مطالعاتی کلیدر برگزار می‌کند:

گفت‌وگو دربارهٔ کتابِ
کتابدارِ نهر ترابل‌سام

باحضورِ
پروانه عزیزی
مترجم کتاب

پنجشنبه ۲۹ خردادماه ۱۴۰۴
ساعت ۱۶

@bashgahandishe
.
انجمن زنان پژوهشگر تاریخ با همکاری باشگاه اندیشه برگزار می‌کند:

زنان و موسیقی در گیلان

با حضورِ
دکتر فریبا نظری
جامعه‌شناس و پژوهشگر اجتماعی

📅 دوشنبه، ۲۶ خرداد ۱۴۰۴
🕔 ساعت ۱۷
📍 تهران، خیابان انقلاب، خیابان وصال شیرازی، کوچه نایبی، پلاک ۲۳

#زنان #موسیقی #گیلان #فریبا_نظری #نشست_فرهنگی #باشگاه_اندیشه
@bashgahandishe
@zananepazhoheshgartarikh1396
📌 رویدادهای هفته‌ی آتی باشگاه اندیشه

📅 یکشنبه ۲۵ خرداد ۱۴۰۴
🔹 رونمایی و بررسی کتاب «پول در سیاست»
👤 با حضور:
دکتر جواد اطاعت
دکتر علی‌اکبر کمالی اردکانی (مترجم کتاب)
دکتر حسین صولتی (دبیر نشست)

📅 دوشنبه ۲۶ خرداد ۱۴۰۴
🔹 زنان و موسیقی در گیلان
👤 با حضور: دکتر فریبا نظری (جامعه‌شناس و پژوهشگر اجتماعی)

📅 سه‌شنبه ۲۷ خرداد ۱۴۰۴
🔹 آغاز دوره‌ی جدید حلقهٔ حکمت نامتناهی

📅 چهارشنبه ۲۸ خرداد ۱۴۰۴
🔹 فهم مارکس از مدرنیته
👤 ارائه: میلاد عمرانی

📅 پنج‌شنبه ۲۹ خرداد ۱۴۰۴
🔹 گفت‌وگو دربارهٔ کتاب «کتابدار نهر ترابل‌سام»
👤 با حضور: پروانه عزیزی (مترجم کتاب)


@bashgahandish
خانواده محترم شمس‌بخش
خانواده محترم ادیب
و
مریم شمس‌بخش عزیز

نمی‌دانیم در این غم چه بگوییم که خود نیز غم‌زده و سوگواریم.

باشگاه اندیشه امروز سوگوارِ درگذشتِ مظلومانهٔ یکی از فرزندان و همراهان عزیز خود، خانم نجمه‌ شمس‌بخش است که در حملهٔ تروریستی شب گذشته به شهادت رسید.

او شهروندی جوان، پر‌امید و مومن به زندگی بود.
نیکو زیست و نام نیکویش در حافظهٔ دوستان و یارانش جاودانه می‌ماند.

@bashgahandishe
باشگاه اندیشه
📌 رویدادهای هفته‌ی آتی باشگاه اندیشه 📅 یکشنبه ۲۵ خرداد ۱۴۰۴ 🔹 رونمایی و بررسی کتاب «پول در سیاست» 👤 با حضور: دکتر جواد اطاعت دکتر علی‌اکبر کمالی اردکانی (مترجم کتاب) دکتر حسین صولتی (دبیر نشست) 📅 دوشنبه ۲۶ خرداد ۱۴۰۴ 🔹 زنان و موسیقی در گیلان 👤 با حضور: دکتر…
📣 اطلاعیه مهم

با توجه به شرایط پیش‌آمده، رویدادهای اعلام‌شده‌ی هفته‌ی جاری باشگاه اندیشه برگزار نخواهند شد و به زمان دیگری موکول می‌شوند. تاریخ‌های جدید متعاقباً اطلاع‌رسانی خواهد شد.

🔸 اطلاع‌رسانی درباره‌ی حلقهٔ مطالعاتی کلیدر و حلقهٔ حکمت نامتناهی از طریق گروه‌های مربوطه انجام خواهد شد.

با سپاس از همراهی شما
@bashgahandishe
Forwarded from رساله عملیه ۶ (موسی نیستم)
شهید نجمه شمس‌بخش

شهادت بامداد ۲۳ خرداد ۱۴۰۴
باشگاه اندیشه pinned «📣 اطلاعیه مهم با توجه به شرایط پیش‌آمده، رویدادهای اعلام‌شده‌ی هفته‌ی جاری باشگاه اندیشه برگزار نخواهند شد و به زمان دیگری موکول می‌شوند. تاریخ‌های جدید متعاقباً اطلاع‌رسانی خواهد شد. 🔸 اطلاع‌رسانی درباره‌ی حلقهٔ مطالعاتی کلیدر و حلقهٔ حکمت نامتناهی از طریق…»
📣 اطلاعیه مهم

با توجه به شرایط پیش‌آمده، رویدادهای اعلام‌شده‌ی هفته‌ی جاری باشگاه اندیشه برگزار نخواهند شد و به زمان دیگری موکول می‌شوند. تاریخ‌های جدید متعاقباً اطلاع‌رسانی خواهد شد.

🔸 اطلاع‌رسانی درباره‌ی حلقهٔ مطالعاتی کلیدر و حلقهٔ حکمت نامتناهی از طریق گروه‌های مربوطه انجام خواهد شد.

با سپاس از همراهی شما
@bashgahandishe
اسلام یا ایران؛ مسأله این است؟*

📝علی‌اشرف فتحی

در جنگ شش روزه اعراب و اسرائیل در سال 1967 اتکا بر ایده «ملی‌گرایی عربی» به عنوان راه رهایی بخش رهبران عرب حاضر در جنگ مطرح شد. عبدالناصر به عنوان رهبر و نماد مهم ناسیونالیسم عربی در این جنگ متحمل شکست سختی شد و تا مرز استعفا نیز پیش رفت. او پس از این جنگ، چندان عمرش کفاف نداد و از دنیا رفت، اما در سندی صوتی مربوط به اواخر حیات او که به ‌تازگی منتشر شد،  صراحتا از تمایل برای پایان تخاصم با اسرائیل سخن گفته است. پس از او جانشین و همراهش انور سادات نیز در سال 1973 یک ماه در جنگ با اسرائیل بود و به نتیجه خاصی نرسید و آغازگر فرایند صلح اعراب و اسرائیل شد. بنابر این، اندیشه ملی گرایی عربی در کمتر از دو دهه نشان داد که توانایی رویارویی با اسرائیل را ندارد.
شکست پان‌عربیسم در جنگ با اسرائیل، راه را برای جریان‌های اسلامی هموار کرد و آنان سردمدار ستیز با اسرائیل و دیگر نمادهای سلطه غرب در منطقه شدند. اکنون نیم قرن است که تقابل جریان‌های مذهبی منطقه با اسرائیل ادامه دارد و اکنون به نقطه اوج خود رسیده است.
حال پرسش این است که چرا در چنین نقطه حساسی، دوباره باید به ناسیونالیسم و اهمیت «ملت» و «ملیت» رجعت کرد. یکی از پرابلماتیک‌های جنگ 12 روزه ایران و اسرائیل، تاکید همین جریان‌های مذهبی بر اهمیت «ایران» است. در حالی که در دهه نخست جمهوری اسلامی، اندیشه «ملی‌گرایی» متهم به دین‌ستیزی و غرب‌زدگی می‌شد و نمادهای ملیت و جریان‌های ملی، به عنوان «دیگری» و «غیر خودی» در نظام سیاسی شمرده می‌شدند. نقطه نمادین این حساسیت، حذف مضامین ملی‌گرایانه از دومین سرود رسمی جمهوری اسلامی در ابتدای دهه هفتاد است. در اولین سرود رسمی جمهوری اسلامی که در دهه شصت مورد استفاده قرار می‌گرفت، مضامینی چون «پاینده بادا ایران» به چشم می‌خورد که رگه‌ای تلطیف‌شده از ایده مدرن ملیت و ناسیونالیسم بود. اما دومین سرود رسمی جمهوری اسلامی که پس از پایان جنگ با عراق تصویب شد، خالی از چنین رگه‌هایی بود. برخی مقامات نیز در تبیین ارزش‌های زمان جنگ که در دوران ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی به عنوان موضوع اختلاف بدل شده بود، از تقدم اسلام بر ایران در وصایای شهدای جنگ سخن می‌گفتند.
افزایش خطر حمله آمریکا پس از 11 سپتامبر و شروع دور جدید تحریم‌ها، تدریجا بر اهمیت انسجام بر اساس ملت و ملیت ایرانی افزود. هاشمی رفسنجانی در میانه دهه هشتاد صریحا اعلام کرد که برای مقابله با تهدیدهای آمریکا باید «ایران» را محور اتفاق همه نیروها قرار دهیم. اما در این دوره، هاشمی رفسنجانی مرجعیت خود را بین نیروهای اصولگرا و حزب‌اللهی از دست داده بود و همین سخن او نیز با واکنش‌ منفی این طیف مواجه شد. 
اکنون در فضای متاثر از جنگ 12 روزه ایران و اسرائیل، همین نیروها بر نمادهای ملی تاکید می‌کنند، مجسمه آرش کمانگیر ساخته می‌شود، قهرمانان ملی شاهنامه در رسانه ملی مطرح می‌شوند، سازمان سینمایی وابسته به سپاه در صدد ساخت فیلمی درباره رستم و سهراب است و مداح شاخص این طیف نیز یک ترانه ملی‌گرایانه را دست‌مایه نوحه‌خوانی محرم قرار می‌دهد.
واقعیت آن است که اندیشه وفاق میان دین و ملیت، دغدغه جدیدی در جامعه ما نیست. نخستین بار در عصر مشروطه ما با این موضوع مواجه شدیم که به جای دوگانه مسلمان و کافر، از دوگانه ایرانی و غیر ایرانی می‌توان سخن گفت. بعدها حتی در جنگ با عراق نیز اگرچه صدام به عنوان نماد کفر مطرح می‌شد و جنگ با او نیز جنگ اسلام و کفر دانسته می‌شد، اما همزمان گفته می‌شد که مرزهای ملی و خلیج فارس اهمیت دارد. اکنون که گروهی در این اندیشه افتاده‌اند که دوباره از «ملت» و «ملیت» برای ایجاد انسجام استفاده کنند، ضروری است که تجربه ملی‌گرایان عرب در دهه‌های شصت و هفتاد میلادی را باید در نظر بگیرند و به دلایل شکست کاربست ملی‌گرایی در جنگ آنان با اسرائیل توجه کنند. اتکا بر ملی‌گرایی به تنهایی نمی‌تواند عامل رهایی‌بخش در جنگ‌ها باشد، به‌ویژه آنکه این اتکا از سر اضطرار و بدون توجه به اقتضائات مفهوم مدرن ملت-دولت و نیز بدون اعتنا به واقعیت‌های منطقه‌ای و جهانی باشد.

*یادداشت اختصاصی
@bashgahandishe
2025/06/29 10:05:18
Back to Top
HTML Embed Code: