group-telegram.com/parslibrary/89402
Last Update:
🔴 کتاب " راهبی که فراریاش را فروخت "
🔵 نوشته رابین شارما
🔹کتاب "راهبی که فراری اش را فروخت"، داستان زندگی "جولیان مانتل" است؛ مردی که در زندگیاش چیزی کم نداشت. او فارغالتحصیل دانشکده حقوق از دانشگاه هاروارد بود و به عنوان یکی از بهترین وکلا در ایالات متحده شناخته میشد. او در یک عمارت بزرگ زندگی میکرد و خودروی فراری قرمز رنگش، مثل گوهری در حیاط خانهاش میدرخشید. او واقعا رویایی زندگی میکرد. با این حال، حقیقت تلخی برای او وجود داشت که به شدت تلاش میکرد و با جدیت، مسئولیتهای مهمی که به دوش داشت را رسیدگی میکرد. او توانسته بود با پشتکارش به هر چیزی که میخواهد برسد، اما چه فایده! سرانجام، فشار کاری زیاد و تحمل استرسهای بیش از حد کاری، باعث شد در یکی از جلسات دادگاهاش، دچار حمله قلبی شود و در کف سالن، به زمین بیفتد. پس از آن واقعه، او هرگز به سمت قانون و وکالت نرفت. حتی پس از حمله قلبیاش، با هیچ یک از کارکنان شرکتاش تماسی نگرفت. برخی از کارمنداناش، شایعه کردند که وی برای تجربه یک زندگی ساده، به هند نقل مکان کرده است. اتفاقا این شایعه درست از آب درآمد. مانتل قبل از عزیمت به هند، عمارت و فراری خود را فروخت. او پس از آن اتفاق، مطمئن شده بود كه لذت بردن از زندگی، فراتر از مسائل مادی شکل میگیرد... سه سال گذشت، و مانتل به دیار خود بازگشت و بدون هماهنگی به دفتر یکی از همکاران سابقش رفت و با تبسمی روی لب، تمام ماجرا را برای همکار قدیمیاش تعریف کرد. مانتل گفت تمام این سه سال را، در یکی از روستاهای هندوستان ساکن شدم و زندگی بسیار سادهای را تجربه کردم. هیچ وسیله نقلیه برای عزیمت به روستاهای همجوار وجود نداشت و من مجبور بودم هر روز مسافت طولانی را از این روستا به روستاهای دیگر پیمایش کنم. او در مورد ماجراجوییاش ادامه میدهد که برای ملاقات با برخی راهبان هندی، به کوههای هیمالیا عزیمت میکند تا راهبانی که ساکن هیمالیا بودند را، از نزدیک ببیند. مانتل این پیادهروی به سمت هیمالیا را تجدید قوایی برای روحاش دانست؛ بطوری که انگار تمام وجودش، از مادیات، تصفیه شده باشد. مانتل در زمان اقامتاش در کوهستان، با راهب معروفی به نام "یوگی رامان" آشنا گشت که موفق شد از وی راههای دستیابی به نشاط (بدون داشتن ثروت) را بیاموزد. البته یوگی رامان این مهارت را با یک شرط به او یاد داد. به شرطی که وقتی به دیارش بازگشت، این سبک زندگی را ترویج دهد و بگوید در چه مکتبی، آنرا فرا گرفته است. این سبک زندگی، "سیوانا" نام داشت. مانتل به صورت خلاصه، برای همکار سابقش، سبک زندگیای که آموخته بود را شرح داد:
- هیچ خطایی در زندگی وجود ندارد، هیچ تجربه منفی در زندگی وجود ندارد؛ بلکه همه شکستها، کلاس درسی هستند برای رشد، یادگیری و پیشرفت.
- برای غلبه بر درد، ابتدا باید آن را تجربه کنید.
- موفقیت در جهان، با موفقیت از درون آغاز میشود.
- ذهن، بنده فوق العاده ای است، اما یک استاد وحشتناک.
- پیشرفتهای روزانه با نتایج ماندگار، منجر به تغییرات مثبت میشود.
- هر لحظه از زندگی، مانند یک معجزه، دارای رمز و راز است. نباید کارهای روزانه را با ساعت، تقویم و مناسبتها، تنظیم کرد.
- هرگز در اندازهگیری ارزشهای خود، نقاط ضعفتان را، با نقاط قوت افراد دیگر، مقایسه نکنید.
- شجاعت به شما اجازه میدهد تا وارد مسابقات جدید شوید و هر کاری که بلدید را، در جهت پیروزی انجام دهید؛ اعتمادبهنفس، به شما اجازه حرکت اشتباه نمیدهد.
- تنها محدودیتهای زندگی شما، محدودیتهایی است که خودتان تعیین کردهاید. وقتی شما جرات میکنید از لاک خود خارج شوید و به کشف، ناشناختهها بپردازید، تازه میشوید یک انسان واقعی.
- ترس، چیزی نیست جز یک هیولای ذهنی که شما ایجاد کردهاید.
- خوشبختی، از طریق تحقق یک هدف ارزشمند، حاصل میشود.
- خودآگاهی، همان کیفیتی است که انسان را از حیوانات جدا میکند. فقط یک انسان میتواند آنچه را که درست است، انجام دهد؛ یک اشتباه را تحلیل کند و دوباره آنرا اجرا نماید.
- شما هر آنچه را که کاشتهاید، درو خواهید کرد. یک عادت درست بکارید، یک شخصیت کامل درو کنید؛ در واقع شما طبق عاداتی که کاشتهاید، سرنوشت خود را درو میکنید.
و...
🌷🌸🌹 کانال کتابهای ممنوعه
BY کتابخانه پارس 📚
Warning: Undefined variable $i in /var/www/group-telegram/post.php on line 260
Share with your friend now:
group-telegram.com/parslibrary/89402