group-telegram.com/persian_organon/780
Last Update:
🌐 علم ، معرفت
۱- تعریف معرفت و معرفت شناسی
۲-مقام های معرفت ( مراحلی که یک حدس طی میکند تا به عنوان یک نظریهی معرفتی معتبر تثبیت شود.)
۳-حدود شناخت انسان
۴-منابع شناخت
« امروزه در زبان فارسی و عربی کلمه 'علم' به دو معنای متفاوت به کار برده می شود.
1⃣ - معنای نخستین علم ، دانستن در برابر ندانستن است ، به همه دانستنی ها صرف نظر از نوع آن علم می گویند. عالم کسی را می گویند که جاهل نیست. مطابق این معنا ،اخلاق ، ریاضیات ، فقه ، دستور زبان ، مذهب ، زیست شناسی ، نجوم و سحر وجادو ( آنچه علوم غریبه نامیده میشود ) همه علمند و هر کس یک یا چند رشته از آنها را بداند عالم دانسته میشود.
طبق این تعریف علم در برابر جهل و ناآگاهی قرار میگیرد .کلمه knowledge (ناو لیج) در انگلیسی و در فرانسه connassance معادل این معنای علمند.
2⃣-کلمه علم در معنای دوم منحصراً به دانستنی های عقلی اطلاق می شود.
طبق این تعریف ، علم در برابر جهل قرار نمیگیرد ، بلکه در برابر همه دانستنیهای قرار میگیرد که سنجش پذیر و آزمون پذیر نیستند.
اخلاق ( دانش خوبیها و بدیها) متافیزیک (دانش احکام و عوارض مطلق هستی) عرفان( تجارب درونی و شخصی) فقه ، اصول ، بلاغت و غیره همه بیرون از معنای علم به معنای دوم آن قرار میگیرد و همه به این معنا ، غیر علمیند.
کلمه science (ساینس) در انگلیسی معادله این معنای علمست.
رشد علم به معنای دوم عمدتاً از آغاز دوره رنسانس شروع شد ، در حالیکه تولد علم به معنای مطلق آگاهی ( معنای اول) با تولد بشریت هم آغازست.»
(علم چیست؟ فلسفه چیست؟ دکتر سروش)
در متون ادبی که سرشار از استعاره و اغراق و افراط و ابهام و ایهامست نیز ممکنست حقایق معرفتی یافت شود ، ادیبانی که با فلسفه و علم زمان خود آشنا بوده اند مانند حافظ یا سهراب ، یا در خارج کسانی مانند شوپنهاور ، زبان خشک استدلالی نداشته اند اما کم و بیش با علم همسو بوده اند و گاهی نکاتی را بیان میکردهاند که از زمان خویش جلوتر نشانشان میداده . ( مثلا نظریات شوپنهاور ناظر به انتخاب طبیعی که دهها سال بعد توسط داروین صورتبندی و شناسانده شد.)
اما
۱- دلیل نمیشود که با استعاره و ابهام بتوان سخنی را توجیه کرد.
۲- اگر بخواهیم سخنی ادبی را دارای ارزش معرفتی بدانیم لااقل نباید خلاف عقل و تجربهی علمی باشد.
۳- ابهام بیش از حد نه تنها نمیتواند منتقل کنندهی معرفت باشد لزوما ارزش هنری هم ندارد ، چه بسا ابزاری شارلاتانها برای موجه جلوه دادن سخنان فاشیستی و یا سالاد واژهها (۱) باشد.
علم و هنر مانند دو بال برای پرواز انسان لازم و ارزشمندند.
اولی وظیفه دارد انسان را با واقعیت آشنا کند و لذا با رهایی از ارزشها و آرزوها معتبرترین و دقیقترین شناخت را به انسان عرضه میکند و دومی چه بسا وظیفه دارد ما را حتی شده برای لحظاتی از واقعیت دور کند ، با یادآوری و مرور ارزشها و به تصویر کشیدن رویاها در ذهن و ...
علم و هنر میتوانند به هم کمک کنند
اما نمیتوانند و نباید روش و منش خود را به هم تحمیل کنند.
علم میتواند با شناخت عینی و اختراع دستگاه برای آموزش و انتقال هنر و ... به هنر کمک کند ( مثل کشف نسبت ریاضی نت های موسیقی توسط فیثاغورث)
هنر میتواند با بیان زیبا و ظریفش در ترویج حقایق خشکی که علم کشف و توجیه کرده کمک کند.
اما مخلوط کردن بی حساب و کتاب این دو حوزه جز تیره کردن حوزهی شناخت و از بین رفتن تقدس هنر چیزی بارمغان نمیآورد .
#ارغنون_پارسی 📚
#فرهاد_طحانی ✍
@mghlte | عصر روشنگری
@persian_organon | ایرانچراغانیدانش
▪️سالاد واژهها
BY ایوان چراغانی دانش ( معرفت شناسی ، منطق کاربردی ، تفکر نقادانه ، تکامل)
Warning: Undefined variable $i in /var/www/group-telegram/post.php on line 260
Share with your friend now:
group-telegram.com/persian_organon/780