Telegram Group Search
🔹شهید روز شانزدهم🔹

🌹شهید رسول خلیلی🌹

برای اسامی زیر دعای ویژه فرمایید👇

154.مریم سابقی(حاجت دلی)
274.سارا کوثری(به نیت پدرو مادرو برادراسمانیم،عاقبت بخیری فرزندانم)
20.فرشته خانم(بارش باران،حل شدن مشکل پدرم،حاجت دلی)
293.حنامرادی(به نیت شهید سلیمانی،قبولی استخدامی)
151.فاطمه شیخ(قبولی در تکمیل ظرفیت)
229.زینب کریمیان(حاجت دلی)
281.نسترن دره چناری(حاجت دلی)
255.خانم مقدسی(عاقبت بخیری فرزندانم،خانه دار شدن، رزق وروزی فراوان)

[1404/8/9]
24❤‍🔥2👍1
🌹شهید رسول(محمدحسن) خلیلی🌹

محل تولد : تهران
تاریخ ولادت: ۱۳۶۵/۹/۲۰
سن: 27
تاریخ شهادت : ۱۳۹۲/۸/۲۷
محل شهادت: سوریه
محل مزار : گلزار شهدای بهشت زهرا/ق۵٣
کتاب مربوط به این شهید: رفیق مثل رسول

@eivanet | اِیـوا
21🕊1😍1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سـر قبـر مـنم بیایـد🥲💔🥀

برای زمینه سازیِ
ظهور امام‌زمان‌ عجل‌‌الله‌فرجه
تنها شعار دادن کافی نیست!!
باید حرکت کرد؛
و در عمل، ارادت خود را نشان داد!🌱

#شهید_رسول‌_خلیلی

+ ویدیو به جا مانده از شهید خلیلی قبل از شهادت

@eivanet | اِیـوا
20🕊1
🍂گلبرگی از خاطرات🍂

•| واسـطه ازدواج |•

دو دانشجو ، در دانشگاه امیرکبیر، به واسطه ی شهید خلیلی به یکدیگر رسیده اند. آن ها هر کدام ، قراری سر مزار شهید می گذارند و از رسول برای امر ازدواج، کمک می خواهند. دختر خانم می‌ گوید: سر مزار شهید گفتم: من به مدافعین حرم اعتقاد دارم و همسری، چون آن‌ ها می‌ خواهم. چند وقت بعد پسری که به عنوان خواستگار وارد اتاق دختر برای حرف زدن با او می‌ شود؛ عکس شهید خلیلی را روی دیوار اتاق می‌ بیند و تعجّب می‌ کند و به دختر می‌ گوید: شما هم شهید خلیلی را می‌ شناسید؟ من در امر ازدواج از او کمک خواسته ام.

@eivanet | اِیـوا
24
" اِیـوا "
•| واسـطه ازدواج |•
🍂گلبرگی از خاطرات🍂

• رســول کــارم رو درست کـرده •

روزی که می‌خواست برود خواستگاری به من گفت: باور کن دیگه خسته شدم از خواستگاری رفتن، به رسول سپردم گفتم خودت درستش کن.
فردا صبح که با هم رفتیم سرکار پرسیدم: خب چی شد؟ دیشب خوش گذشت؟ فکرش را نمی‌کردم قضیه به خیر و خوشی تمام شده باشد،ولی نوید گفت که وقتی وارد اتاق دخترخانم شده و اولین چیزی که دیده عکس رسول بوده، خشکش زده، گفت:رسول کارم رو درست کرده.
گفت:«جلسه اول فقط از رسول حرف زدیم.»
نوید راست می‌گفت. رسول مانده بود توی این دنیا و داشت کار بقیه را راه می‌انداخت. نوید می‌گفت:
«وقتی من شهید شدم به همه بگو، من می مونم مثل رسول کار راه میندازم
«راوی:همکار شهید نوید صفری»
@eivanet | اِیـوا
💔182
🍂گلبرگی از خاطرات🍂

•| دوری از گنـاه |•

از همان کودکی، به بچه ها یاد داده بودیم که به شدت از گناه دوری کنند مثلا اگر قرار بود به مجلس عروسی برویم و مجبور بودیم در آن عروسی برویم به خاطر صله رحم، موقع شام می رفتیم که تمام شده باشد. در رادیو و تلویزیون هم اگر احساس می کردیم که موسیقی ای پخش می شود که شرعا گوش دادنش صحیح نیست صدا را قطع می کردیم و اینها باعث می شد که رسول، مسائل دینی را بیاموزد. یادم می آید یک بار زمانی که بچه بود، سوار تاکسی شدم و راننده موسیقی حرام گذاشته بود. یکهو دیدم رسول گوش هایش را گرفته و سرش را بین دستانش پنهان کرده و انداخته پایین گفتم چیه مامان؟! گفت: گناه دارد نمی خواهم بشنوم.

@eivanet | اِیـوا
14😢5💔2
🍂گلبرگی از خاطرات🍂

روزی کـه جنـازه اش را آوردنـد و بـه داخـل اتـاقش بردند،
دوستاش دور جنـازه جمـع شده بـودند. گـریه می کردند و می گفتند:
دیگه رسـول نیست به ما بگـه غیبـت نکـن، تهـمت نـزن! 🥲💔

@eivanet | اِیـوا
16💔6
📜فرازی از وصیتنامه شهید خلیلی

ایـن دنـیا با تمـام زیـبایی هـا و انسـان های خوب و نیکـوی آن، محـل گـذر است نـه وقوف و مـاندن!
و تمـامی مـا بایـد بـرویم و راه این است.
دیـر یـا زود فـرقی نمـی کنـد؛ امـا چـه بهـتر کـه زیـبا بـرویم.

@eivanet | اِیـوا
22
یکی از قشنگ ترین دعاهایی که شنیدم
الهي، مولا داخل قنوتشون بگن:
خـدايـا واسـه مـن مهـدی نگهـش دار...🤍


#عزیز_دل_زهرا

@eivanet | اِیـوا
😭204💔4
ختم 10000صلوات به نیت تعجیل در ظهور، شفا بیماران(بخصوص بیماران سفارش شده)، عاقبت بخیری، آمرزش اموات و حاجت روایی شما عزیزان هدیه به مهدیِ فاطمه💚🤍

تا یکشنبه میتونید بفرستید🌹

⚠️هر تعدادی میخواید بگیرید یک بار روی گزینه مدنظر بزنید🙏
13
بعد از تحقیق های بسیار،
فهمیدم اولین جمله ای که،
حضرت زهرا سلام الله عليها
در میان درب و دیوار و آتش فرمودند:
" ولدی مهدی " بود...

علامه امینی


#فاطمیه
#عزیز_دل_زهرا
@eivanet | اِیـوا
😭275
🔹شهید روز هفدهم🔹

🌹شهید محمدعلی رهنمون🌹

برای اسامی زیر دعای ویژه فرمایید👇

9.فرزانه خانم(حاجت دلی)
179.فاطمه قاسمی(کارخوب برای شوهر و برادرم پیدا بشه، قبولی استخدامی، عاقبت بخیری)
140.زهرا رضایی(حاجت دلی)
60.سهیلا محمدی‌(حاجت دلی)
31.شهید یونس ماهرو(حاجت دلی)
12.فرح نایبی(حاجت دلی)
223.خانمey(حاجت دلی)
230.مهدخت خانم(قبولی استخدامی،مشکل شخصیم حل بشه)

[1404/8/10]
10👍1
🌹شهید محمد علی رهنمون🌹

تاریخ تولد:1334/5/7
محل تولد:یزد
سن: 28
شغل: پزشک
تاریخ شهادت:1362/12/6
محل شهادت:طلاییه
عملیات: خیبر
علت شهادت:حمله موشکی به بیمارستان
مزار:گلزار شهدای بهشت زهرا/ق26
13🕊1
🍂گلبرگی از خاطرات🍂

•| آدم بی‌سواد به درد انقلاب نمی‌خورد |•

درس نمی‌خواندیم. به خیال خودمان فکر می‌کردیم مبارزه کردن واجب‌تر است. محمد نصیحتمان می‌کرد؛ می‌گفت: «این چه حرفیه افتاده توی دهن شماها؟ یعنی چی درس خوندن وقتمان رو تلف می‌کنه؟ باید هم درس بخونید هم مبارزتون رو بکنید. آدم بی‌سـواد که بـه درد انقـلاب نمی‌خورد.

@eivanet | اِیـوا
11❤‍🔥1
🍂گلبرگی از خاطرات🍂

خیلی درس میخوند.
هلاک می کرد خودش را،
هربار که بهش می گفتم:
بسـه دیگه، چـرا این قدر خودت رو اذیت می کنی؟!
می گفت: اذیـتی نیست،
اولا کـه خیلی هم کیف می ده، ثانیا وظیفمونه.
باید این قـدر درس بخونیم که هیچ کس نتونه بگه بچـه مسـلمون ها بـی سـوادند

@eivanet | اِیـوا
11❤‍🔥1
🍂گلبرگی از خاطرات🍂

•| مـی‌خواهم از چـشم بعضـی‌ها بیـفتم |•

یزد آن موقع کوچک‌تر بود. مردم بیش‌تر همدیگر را می‌شناختند. هرچه می‌شد همه جا می‌پیچید. محمد هم به خاطر درسش و هم برای خطش خیلی معروف شده بود. اسمش سر زبان‌ها افتاده بود.

در یک روز دیدم دست‌هاش را حنا بسته. به مسخره گفتم «محمد! این دیگر چه کاری است؟»

گفت «این طوری کردم که از شرّ این دختر مدرسه‌ای‌ها راحت بشَم. بگند اُمُّله. کاری به کارم نداشته باشند.

@eivanet | اِیـوا
11
نحوه شهـادت...🥀

پـروازي در قنـوت عشـق🥀💔


هنگام اذان صبح بود،
صداي بانگ مؤذن از راديوي کوچک محل کار که جزء وسايل شخصي محمدعلي بود، در فضاي بيمارستان صحرايي خاتم‌الانبياء طنين‌انداز شد. محمدعلي آخـرين وضـويش را گرفت
و بقيه‌ي کادر پزشکي را از خواب بيدار کرد، آنها بايد زودتر آماده مي‌شدند، چرا که علاوه بر خواندن نماز اول وقت هر آن احتمال مي‌رفت که مجروحي را از عمليات خيبر به آن بيمارستان صحرايي بياورند بنابراين همه‌ي کارکنان آن بايد صبح زود در پست‌هاي خود انجام وظيفه کنند.
حس غريبي داشت،
سجاده‌اش را پهن کرد...
يک لحظه احساس کرد که نوزادش هم کنار سجاده‌اش است؛
عاشقانه‌تر از هميشه به نماز ايستاد. لحظات پر‌‌التهابي بود...
حمله‌ي دوباره‌ي ‌دشمن آغاز شد. محمدعلي در حال قنوت بود، شايد آن لحظه مي‌گفت: «اللّهم ارزُقني توفيق الشهاده في سبيلک...».
اصابت بمب‌هاي دشمن به سنگر بيمارستان سبب شد تا محمدعلي در لحظه‌ي نيايش با دوست، سبکبال به سمتي پر بکشد که سال‌ها منتظر رفتن به آن‌سو بود و با گفتن جمله‌ي «يا زهرا» به وصال معشوق ديرينه برسد.
آري، اين است سرنوشت مردان خدا

@eivanet | اِیـوا
💔9🕊4
🍂گلبرگی از خاطرات🍂

•| راز دفترچه کوچک...|•

محمد علی یه دفترچه کوچیک داشت که همیشه باهاش بود و به هیچکس هم نشونش نمیداد یه بار دفترچه رو برداشتم ببینم چه چیزی داخلش مینویسه فکرش رو میکردم کارهای روزانه خودش رو نوشته بود مثلا نوشته بود سر کی داد زده چه کسی رو ناراحت کرده به کی بدهکاره و... همه رو به صورت ریز و درشت نوشته بود تا یادش باشه و در اولین فرصت صافشون کنه

@eivanet | اِیـوا
10
🍂گلبرگی از خاطرات🍂

قرآن در کنار فرزند


محمدعلی صبح ها بعد از نماز قرآن میخواند...
اگه دخترمون بیدار بود،میگرفتش توی بغل؛ اگه هم خواب بود،کنار رختخوابش
می نشست و می گفت:
اینجا قرآن میخوانم، میخواهم چشم و گوشِ بچه ام از الان به این چیزا عادت کنه...

@eivanet | اِیـوا
12
قشنگترین احترام به زن را در #حدیث_كساء خواندم ودیدم
جایی که خداوند عزّوجل
حضرت فاطمه را یکی از اصلی ترین ارکان آفرینش معرفی میکند و بقیه ارکان را هم
با نسبت به ایشان معرفی میکند
هُمْ فَاطِمَةُ وَأَبُوهَا وَبَعلُها وَبَنوها
حالا فاطمه کیست؟ چه شخصیتی دارد؟
به عنوان بنده ی خدای عزّ و جلّ چقدر شبیه فاطمه ی خدا هستیم؟!

#فاطمیه
@eivanet | اِیـوا
15
2025/11/01 11:21:21
Back to Top
HTML Embed Code: