Forwarded from کافه کتاب آفتاب ☕️📚☀️
🔰نشست رونمایی از
📚کتاب پایداری ایرانی
🔸با حضور مولف:
مهندس محمد درویش
کنش گر محیط زیست
🔹و مهمانان:
▪️ مهندس سیدمحمد بهشتی
رییس سابق سازمان میراث فرهنگی
▫️دکتر فرشاد مومنی
اقتصاد دان
▪️دکتر حمید طراوتی
نویسنده و کنش گر محیط زیست
🔻جمعه ۹ آبان
⏰ساعت ۱۰ تا ۱۲ صبح
🏡مشهد، نبش قائم ۴ - کافهکتابآفتاب
🌱🏡
www.abook.ir
📚کتاب پایداری ایرانی
🔸با حضور مولف:
مهندس محمد درویش
کنش گر محیط زیست
🔹و مهمانان:
▪️ مهندس سیدمحمد بهشتی
رییس سابق سازمان میراث فرهنگی
▫️دکتر فرشاد مومنی
اقتصاد دان
▪️دکتر حمید طراوتی
نویسنده و کنش گر محیط زیست
🔻جمعه ۹ آبان
⏰ساعت ۱۰ تا ۱۲ صبح
🏡مشهد، نبش قائم ۴ - کافهکتابآفتاب
🌱🏡
www.abook.ir
👍4
Forwarded from کافه کتاب آفتاب ☕️📚☀️
▫️گزارش تصویری
نشست رونمایی از کتاب پایداری ایرانی
🔸با حضور مولف:
مهندس محمد درویش
کنش گر محیط زیست
🔹و مهمانان:
▪️ مهندس سیدمحمد بهشتی
رییس سابق سازمان میراث فرهنگی
▫️دکتر فرشاد مومنی
اقتصاد دان
▪️دکتر حمید طراوتی
نویسنده و کنش گر محیط زیست
🔻جمعه ۹ آبان
🌱🏡
www.abook.ir
نشست رونمایی از کتاب پایداری ایرانی
🔸با حضور مولف:
مهندس محمد درویش
کنش گر محیط زیست
🔹و مهمانان:
▪️ مهندس سیدمحمد بهشتی
رییس سابق سازمان میراث فرهنگی
▫️دکتر فرشاد مومنی
اقتصاد دان
▪️دکتر حمید طراوتی
نویسنده و کنش گر محیط زیست
🔻جمعه ۹ آبان
🌱🏡
www.abook.ir
👍6
✍️ بلای معلمی
نعمت الله فاضلی، ۹ آبان ۱۴۰۴
هشتم آبان، به “پیش دبستانی چوبینه” دعوتم کردند تا برای والدین، مربیان و معلمان درباب “الفبای زندگی” صحبت کنم. از دکتر بانکیان و بانوی فرهیختهشان دکتر مبینی (مسؤلان پیشدبستانی) بسیار آموختم و نشست پربار و سرشاری داشتیم. در پایان هم کتاب “روشنگران تاریکی؛ خودنوشتهای جبار باغچهبان و همسرش” را هدیه دادند. از دیشب تا الان درگیر خواندنش هستم. کتابی خواندنی و کمنظیر که هر ایرانی لازم است آن را بخواند تا بداند مدرسه و معلمان شجاع، بزرگوار و اثرگذار ما در صد سال گذشته چه فداکاری ها برای ساختن ایران مدرن کشیدهاند.
حیفم میآید قطعهای از آن را با شما قسمت نکنم. در سال ۱۲۹۹ جبار باغچهبان معلم شهر مرند (در آذربایجان شرقی) میشود. یعنی صد و پنج سال پیش. ببینید چه مینویسد:
خاطره تلخ و دردناک نخستین روزی را که وارد مدرسه شدم تا به امروز از یاد نبردهام. هوای کلاس به اندازهای بد بو و تهوعآور بود که به محض ورود به کلاس، احساس سرگیجه کردم. منظره سرهای کچل و بدنهای چرک و کثیف شاگردان قابل توصیف نیست. البته همانطور که بعدها برایم روشن شد بیماری کچلی و تراخم تنها در آن مدرسه رایج نبود؛ حتی در شهرهای بزرگی مانند تبریز و شیراز وضع به همین شکل بود.
یکی از کارهای روزانه من مبارزه با کچلی شاگردانم بود. چون از خود پولی نداشتم، از آشنایان کمک مالی میگرفتم و به مصرف دوا و درمان و تمیز کردن سر و بدن شاگردانم میرساندم. حتی صابون میخریدم همراه دستورهای بهداشتی، برای مادران شاگردان فقیر خود میفرستادم که سر و لباس بچههایشان را بشویند.
… در مدرسه مرند موی سر کچل بچهها را با دست خودم میکندم و از ۹ تومن حقوقم لاقل ماهی ده تا پانزده ریال صرف خرید دوا و سلمانی و الکل و پنبه میکردم. …
بقیه قصه را خودتان در کتاب بخوانید. خواندن این کتاب تصویری زنده و تکاندهنده از ایران صد سال پیش برای شما ترسیم میکند و اینکه اگر مدرسه نبود امروز ما کجا و چگونه بودیم. هنوز هم معلمان عاشق در گوشه و کنار این سرزمین اهورایی هستند و با کمترین دستمزد و بیمنت برای پرورش کودکان ما مادری میکنند.
هادی بهاری در کتاب “چرا معلم خوبی نشدم؟” (بهاری ۱۴۰۴) یکی از همین معلمان در مشگینشهر است. کاش معلمان بیشتری بسان باغچهبان داشتیم که چون او قصه معلمیشان را به شیرینی روایت میکردند. وقتی “روشنگران تاریکی” را میخواندم معنای این سخن معلم و شاعر بزرگ معاصر مهدی حمیدی شیرازی که هنگام بازنشستگیاش بعد از سی سال معلمی سرود برایم روشن شد:
دو مرگ بود آنچه مرا پیر کرد و کشت / بیداد عشق بود و بلای معلمی
👉 https://hamrokh.com/teachers-misfortune/
نعمت الله فاضلی، ۹ آبان ۱۴۰۴
هشتم آبان، به “پیش دبستانی چوبینه” دعوتم کردند تا برای والدین، مربیان و معلمان درباب “الفبای زندگی” صحبت کنم. از دکتر بانکیان و بانوی فرهیختهشان دکتر مبینی (مسؤلان پیشدبستانی) بسیار آموختم و نشست پربار و سرشاری داشتیم. در پایان هم کتاب “روشنگران تاریکی؛ خودنوشتهای جبار باغچهبان و همسرش” را هدیه دادند. از دیشب تا الان درگیر خواندنش هستم. کتابی خواندنی و کمنظیر که هر ایرانی لازم است آن را بخواند تا بداند مدرسه و معلمان شجاع، بزرگوار و اثرگذار ما در صد سال گذشته چه فداکاری ها برای ساختن ایران مدرن کشیدهاند.
حیفم میآید قطعهای از آن را با شما قسمت نکنم. در سال ۱۲۹۹ جبار باغچهبان معلم شهر مرند (در آذربایجان شرقی) میشود. یعنی صد و پنج سال پیش. ببینید چه مینویسد:
خاطره تلخ و دردناک نخستین روزی را که وارد مدرسه شدم تا به امروز از یاد نبردهام. هوای کلاس به اندازهای بد بو و تهوعآور بود که به محض ورود به کلاس، احساس سرگیجه کردم. منظره سرهای کچل و بدنهای چرک و کثیف شاگردان قابل توصیف نیست. البته همانطور که بعدها برایم روشن شد بیماری کچلی و تراخم تنها در آن مدرسه رایج نبود؛ حتی در شهرهای بزرگی مانند تبریز و شیراز وضع به همین شکل بود.
یکی از کارهای روزانه من مبارزه با کچلی شاگردانم بود. چون از خود پولی نداشتم، از آشنایان کمک مالی میگرفتم و به مصرف دوا و درمان و تمیز کردن سر و بدن شاگردانم میرساندم. حتی صابون میخریدم همراه دستورهای بهداشتی، برای مادران شاگردان فقیر خود میفرستادم که سر و لباس بچههایشان را بشویند.
… در مدرسه مرند موی سر کچل بچهها را با دست خودم میکندم و از ۹ تومن حقوقم لاقل ماهی ده تا پانزده ریال صرف خرید دوا و سلمانی و الکل و پنبه میکردم. …
بقیه قصه را خودتان در کتاب بخوانید. خواندن این کتاب تصویری زنده و تکاندهنده از ایران صد سال پیش برای شما ترسیم میکند و اینکه اگر مدرسه نبود امروز ما کجا و چگونه بودیم. هنوز هم معلمان عاشق در گوشه و کنار این سرزمین اهورایی هستند و با کمترین دستمزد و بیمنت برای پرورش کودکان ما مادری میکنند.
هادی بهاری در کتاب “چرا معلم خوبی نشدم؟” (بهاری ۱۴۰۴) یکی از همین معلمان در مشگینشهر است. کاش معلمان بیشتری بسان باغچهبان داشتیم که چون او قصه معلمیشان را به شیرینی روایت میکردند. وقتی “روشنگران تاریکی” را میخواندم معنای این سخن معلم و شاعر بزرگ معاصر مهدی حمیدی شیرازی که هنگام بازنشستگیاش بعد از سی سال معلمی سرود برایم روشن شد:
دو مرگ بود آنچه مرا پیر کرد و کشت / بیداد عشق بود و بلای معلمی
👉 https://hamrokh.com/teachers-misfortune/
همرخ
بلای معلمی - همرخ
یادداشتی از دکتر نعمتلله فاضلی
❤5👏2
Forwarded from محمد درویش
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🟢 یکی از بهترین رونماییهای پایداری ایرانی امروز در کافه کتاب آفتاب مشهد رقم خورد!🟢
🔖 @darvishnameh
1️⃣ سپاس از سیدمحمد بهشتی شیرازی، فرشاد مومنی و حمید طراوتی که با سخنان سنجیده و دقیق خود، ابعادی دیگر از موضوع پایداری ایرانی را به مخاطب ارایه کردند.
2️⃣ از عابس قدسی عزیز و یاران سختکوشش در کافه کتاب آفتاب صمیمانه قدردانی میکنم که چنین فضای دلپذیری را در قلب پادشاه فصلها برای پایداری ایرانی آفریدند.
3️⃣ از همه هموطنان عزیزم در خراسان رضوی که با اشتیاق این نشست سه ساعته را تاب آورده و همه نسخههای موجود کتاب را خریدند، بسیار متشکرم.
4️⃣ در نهایت از خانم حسینی عزیز و کوثر احمدی بابت اهتمامشان به تولید این محتوای بصری قدردانی میکنم.
#پایداری_ایرانی
#کافه_کتاب_آفتاب
#محمد_درویش
#پایداری_ایرانی
#کافه_کتاب_آفتاب
#محمد_درویش
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍5
🔅 گزارش نشست صلح و پایداری ایرانی
هفتم آبانماه ۱۴۰۴ | خانه هنرمندان ایران
کتاب «پایداری ایرانی: محیط زیست به مثابهٔ زندگی» به کوشش محمد درویش عصر روز چهارشنبه ۷ آبان ۱۴۰۴ در سالن استاد ناصری خانه هنرمندان ایران رونمایی شد.
به گزارش اتاق خبر خانه هنرمندان ایران، محمد درویش، فعال محیط زیست و گردآورنده کتاب در ابتدای مراسم گفت: «خوشحالم که از این کتاب استقبال شد و قرار است به زودی چاپ دوم آن منتشر شود، موضوع مهم این است که همه این موارد نشان میدهد که ایران تنها نیست.»
🔸مصرف بیش از حد انرژی
در ادامه خانم دکتر نغمه مبرقعی عضو شورای عالی محیط زیست بیان کرد: « با افتخار فصل پایداری انرژی در ایران را از کتاب «صلح و پایداری ایرانی» است به تحریر درآوردم. ما نهتنها از حد بالایی از سوخت فسیلی بهرهمندیم بلکه ایران بالاترین پتانسیل بهرهبرداری از سهم انرژیهای تجدیدپذیر را دارد.»
او ادامه داد: «ما ۱۲ هزار مگاوات ناترازی برق داریم و این ناترازی در بنزین به روزانه ۱۰ میلیون لیتر میرسد و شدت مصرف انرژی ۹ برابر ژاپن و ۱۳ برابر نروژ است و در واقع ما انرژی را نابود میکنیم و باوجود اینکه مصرف انرژی در تمام دنیا کاهش داشته، میبینیم که ایران ۲۶ درصد افزایش مصرف انرژی داشته است. »این پژوهشگر در پایان گفت: «۸۵ درصد تولید برق ما از سوخت فسیلی است این یعنی ما همه تخم مرغهایمان را در یک سبد گذاشتیم. بهره وری پایین، قسمت نا به جا و پایین انرژی، عدم سرمایهگذاری بخش خصوصی، عدم سرمایهگذاری بخش خارجی و ما تحلیل هزینه منفعت درستی انجام نمیدهیم.»
🔸امنیت غذایی و کشاورزی نسل جدید
دکتر اسکندر زند، معاون وزیر جهاد کشاورزی و رئیس سازمان تحقیقات آموزش و ترویج کشاورزی در دولت یازدهم در ابتدای سخنان خود گفت: «اصلیترین نیاز انسان نان و آب و هوا است و غذا به قدری اهمیت داری که پیشوند امنیت را به آن اضافه کردند و عنوان امنیت غذایی را بر امنیت دفاعی ترجیح دادند.» او ادامه داد: «انسان ۱۲ میلیارد تومان غذا تولید میکند که مفید آن ۹ میلیارد تومان است و انسان به روزانه یک و نیم کیلو غذا نیاز دارد، یعنی ما یک و نیم برابر نیاز بشر غذا درست میکنیم اما نزدیک ۸۰۰ میلیون نفر نا امنی غذایی دارند و غذا ندارند حدود ۲ میلیارد نفر هم امنیت غذایی نسبی دارند یعنی فقط غذا میخورند که انرژی روزانه آنها تامین شود.» او ادامه داد: «بنابراین یکی از موارد بسیار مهم برای آینده بشر همین کشاورزی است.»
🔸زمین مادر همه ماست
دکتر موسی اکرمی نویسنده، مترجم و فیلسوف گفت: «ما زمانی که از پایداری سیستم صحبت میکنیم، یعنی آن سیستم بتواند پویایی خود را در شرایط متعدد حفظ کند. بحث صلح و پایداری مانند پشت و روی یک سکه است و به دست آوردن این دو بدون هم مقدور نیست.» او درباره مفهوم کلمه صلح توضیح داد: :«صلح فقط به معنای نبود جنگ نیست، بلکه زیست مسالمتآمیز انسانها در جایگاه انسانی است.» این فیلسوف ادامه داد: «بحث جدی سیاست به مثابه یک امر مهم تا اطلاع ثانوی گریبانگیر ما است و اگر این مشکل را حل نکنیم، هیچ یک از مشکلات ما حل نخواهد شد. آمارهای ما نشان میدهد که در حال پسرفت هستیم، موضوعی که وجود دارد این است که یکبار میخواندم بشر در حال حاضر به قدری انرژی هستهای تخریبگر دارد که میتواند حدود ۱۰۰ بار کل کره زمین را نابود کند، زمین مادر همه ما است و ملک مشاع همگان است. نکته اساسی این است که اگر غذا نباشد، بالا رفتن از هرم مازلو ممکنپذیر نیست.»
🔸ایران تداعی کننده تاریخ و میراث است
دکتر نعمتالله فاضلی، نویسنده با اشاره یه وجه اشتراک ایرانی بودن توضیح داد: «وجه مشترک این کتاب ایرانی بودن است، پایداری ایرانی، صلح ایرانی، صلح زیسته ایرانی و ایرانی بودن، هریک مفاهیمی دارد. اما در این میان ماجرا این است که گذشته، گذشته است و کلمه «ایرانی» تداعیکننده تاریخ و میراث است.» او ادامه داد: «مفهوم ایران از دوره هخامنشی وجود داشته ولی همینکه این مفهوم تا الان مانده یعنی پایداری ولی شما این موضوع را برای آلمان، فرانسه یا بسیاری از کشورهای جهان نمیشناسید، بنابراین دقت کنید که همین نام نشانه پایداری است.»
در پایان نیز از نویسندگان مجموعههای «صلح ایرانی» و «پایداری ایرانی» تقدیر شد و از طرف نشر همرخ هدایا و سپاسنامههایی تقدیم نویسندگان حاضر در جلسه شد.
نشر همرخ از همت سرکار خانم شیرین رستگارپور و مجموعه سنگ سروش برای میزبانی این جلسه نهایت تشکر را دارد و همچنین از خانم محیا ساعدی مجری این نشست که زحمت تهیه کلیپ و صداگذاری بر متن مقدمه کتاب پایداری را کشیده بودند، سپاسگزاری میکند.
👉 https://hamrokh.com/peace-and-sustainability-040807/
هفتم آبانماه ۱۴۰۴ | خانه هنرمندان ایران
کتاب «پایداری ایرانی: محیط زیست به مثابهٔ زندگی» به کوشش محمد درویش عصر روز چهارشنبه ۷ آبان ۱۴۰۴ در سالن استاد ناصری خانه هنرمندان ایران رونمایی شد.
به گزارش اتاق خبر خانه هنرمندان ایران، محمد درویش، فعال محیط زیست و گردآورنده کتاب در ابتدای مراسم گفت: «خوشحالم که از این کتاب استقبال شد و قرار است به زودی چاپ دوم آن منتشر شود، موضوع مهم این است که همه این موارد نشان میدهد که ایران تنها نیست.»
🔸مصرف بیش از حد انرژی
در ادامه خانم دکتر نغمه مبرقعی عضو شورای عالی محیط زیست بیان کرد: « با افتخار فصل پایداری انرژی در ایران را از کتاب «صلح و پایداری ایرانی» است به تحریر درآوردم. ما نهتنها از حد بالایی از سوخت فسیلی بهرهمندیم بلکه ایران بالاترین پتانسیل بهرهبرداری از سهم انرژیهای تجدیدپذیر را دارد.»
او ادامه داد: «ما ۱۲ هزار مگاوات ناترازی برق داریم و این ناترازی در بنزین به روزانه ۱۰ میلیون لیتر میرسد و شدت مصرف انرژی ۹ برابر ژاپن و ۱۳ برابر نروژ است و در واقع ما انرژی را نابود میکنیم و باوجود اینکه مصرف انرژی در تمام دنیا کاهش داشته، میبینیم که ایران ۲۶ درصد افزایش مصرف انرژی داشته است. »این پژوهشگر در پایان گفت: «۸۵ درصد تولید برق ما از سوخت فسیلی است این یعنی ما همه تخم مرغهایمان را در یک سبد گذاشتیم. بهره وری پایین، قسمت نا به جا و پایین انرژی، عدم سرمایهگذاری بخش خصوصی، عدم سرمایهگذاری بخش خارجی و ما تحلیل هزینه منفعت درستی انجام نمیدهیم.»
🔸امنیت غذایی و کشاورزی نسل جدید
دکتر اسکندر زند، معاون وزیر جهاد کشاورزی و رئیس سازمان تحقیقات آموزش و ترویج کشاورزی در دولت یازدهم در ابتدای سخنان خود گفت: «اصلیترین نیاز انسان نان و آب و هوا است و غذا به قدری اهمیت داری که پیشوند امنیت را به آن اضافه کردند و عنوان امنیت غذایی را بر امنیت دفاعی ترجیح دادند.» او ادامه داد: «انسان ۱۲ میلیارد تومان غذا تولید میکند که مفید آن ۹ میلیارد تومان است و انسان به روزانه یک و نیم کیلو غذا نیاز دارد، یعنی ما یک و نیم برابر نیاز بشر غذا درست میکنیم اما نزدیک ۸۰۰ میلیون نفر نا امنی غذایی دارند و غذا ندارند حدود ۲ میلیارد نفر هم امنیت غذایی نسبی دارند یعنی فقط غذا میخورند که انرژی روزانه آنها تامین شود.» او ادامه داد: «بنابراین یکی از موارد بسیار مهم برای آینده بشر همین کشاورزی است.»
🔸زمین مادر همه ماست
دکتر موسی اکرمی نویسنده، مترجم و فیلسوف گفت: «ما زمانی که از پایداری سیستم صحبت میکنیم، یعنی آن سیستم بتواند پویایی خود را در شرایط متعدد حفظ کند. بحث صلح و پایداری مانند پشت و روی یک سکه است و به دست آوردن این دو بدون هم مقدور نیست.» او درباره مفهوم کلمه صلح توضیح داد: :«صلح فقط به معنای نبود جنگ نیست، بلکه زیست مسالمتآمیز انسانها در جایگاه انسانی است.» این فیلسوف ادامه داد: «بحث جدی سیاست به مثابه یک امر مهم تا اطلاع ثانوی گریبانگیر ما است و اگر این مشکل را حل نکنیم، هیچ یک از مشکلات ما حل نخواهد شد. آمارهای ما نشان میدهد که در حال پسرفت هستیم، موضوعی که وجود دارد این است که یکبار میخواندم بشر در حال حاضر به قدری انرژی هستهای تخریبگر دارد که میتواند حدود ۱۰۰ بار کل کره زمین را نابود کند، زمین مادر همه ما است و ملک مشاع همگان است. نکته اساسی این است که اگر غذا نباشد، بالا رفتن از هرم مازلو ممکنپذیر نیست.»
🔸ایران تداعی کننده تاریخ و میراث است
دکتر نعمتالله فاضلی، نویسنده با اشاره یه وجه اشتراک ایرانی بودن توضیح داد: «وجه مشترک این کتاب ایرانی بودن است، پایداری ایرانی، صلح ایرانی، صلح زیسته ایرانی و ایرانی بودن، هریک مفاهیمی دارد. اما در این میان ماجرا این است که گذشته، گذشته است و کلمه «ایرانی» تداعیکننده تاریخ و میراث است.» او ادامه داد: «مفهوم ایران از دوره هخامنشی وجود داشته ولی همینکه این مفهوم تا الان مانده یعنی پایداری ولی شما این موضوع را برای آلمان، فرانسه یا بسیاری از کشورهای جهان نمیشناسید، بنابراین دقت کنید که همین نام نشانه پایداری است.»
در پایان نیز از نویسندگان مجموعههای «صلح ایرانی» و «پایداری ایرانی» تقدیر شد و از طرف نشر همرخ هدایا و سپاسنامههایی تقدیم نویسندگان حاضر در جلسه شد.
نشر همرخ از همت سرکار خانم شیرین رستگارپور و مجموعه سنگ سروش برای میزبانی این جلسه نهایت تشکر را دارد و همچنین از خانم محیا ساعدی مجری این نشست که زحمت تهیه کلیپ و صداگذاری بر متن مقدمه کتاب پایداری را کشیده بودند، سپاسگزاری میکند.
👉 https://hamrokh.com/peace-and-sustainability-040807/
همرخ
نشست صلح و پایداری ایرانی در خانه هنرمندان - همرخ
گزارش تصویری نشست صلح و پایداری ایرانی در خانه هنرمندان - ۱۴۰۴/۰۸/۰۷
👍4❤2
✍️ نوشتن و ننوشتن
دکتر طهماسب کاوسی
گاهی پیش میآید که نمینویسی. نه چون چیزی برای گفتن نداری، بلکه چون حس میکنی اگر حالا بنویسی، حرمتِ کلمه میسوزد. این سکوت، از خستگی یا ترس نیست؛ از احترام است. احترام به معنا، به دردی که هنوز خام است، به رازی که وقت گفتنش نرسیده.
اما خطر سکوت طولانی، تبدیل شدن آن به بیتفاوتی است. بیتفاوتی دشمن وجدان است و باعث میشود صدای تو خاموش شود و جا را به کسانی بدهد که فریاد میزنند، بیآنکه چیزی برای گفتن داشته باشند. اگر کلمه در برابر دروغ نایستد، دروغ جای آن را میگیرد و حقیقت خسته میشود.
نوشتن همیشه آرام نیست. گاهی هر جمله زخمی تازه است و هر واژه خطری. اما ننوشتن هم همیشه درست نیست؛ گاهی سکوت یعنی پشتکردن به چیزی که باید گفته میشد. گاهی نوشتن تنها کاریست که وجدان از تو میخواهد — نه برای نمایش، که برای دفاع از خودت و از آنچه درونت هنوز زنده است.
در این دنیای پر از تصویر، ما زیاد میبینیم اما کم میفهمیم. هیچ تصویری جای یک جملهی صادق را نمیگیرد. تصویر میگذرد، کلمه میماند، چون کلمه از جنس وجدان است و یادآور زندگی و معناست.
شاید گاهی تنها باشی، اما اگر راست بنویسی، تنها نیستی. صداقت همیشه راهی برای شنیدهشدن پیدا میکند — حتی در میان هیاهو. امروز که فریاد زدن آسان شده، آرام نوشتن خودش نوعی شجاعت است؛ شجاعتی از جنس وقار.
نوشتن یعنی بیدار ماندن وقتی جهان تو را به خواب میبرد. هر بار که قلم روی کاغذ میلغزد، انگار داری با فراموشی میجنگی. کلمه، بذر است. امروز در خاک خاموشی میکاری، شاید فردا در ذهن کسی بروید. پس نوشتن همیشه برای «الان» نیست؛ گاهی برای فرداییست که تو در آن نیستی.
و سکوت، اگر از آگاهی باشد، خودش نوعی نوشتن است — مکثی در موسیقی معنا. اما سکوتی که از بیحسی میآید، نشانه مرگ کلمه است. نویسندهی واقعی سکوت میکند تا آمادهی نوشتن شود، نه برای فرار. او میداند هر واژه امانتیست و باید با تقوا خرج شود. نوشتن برای او نوعی عبادت است — عبادتی از جنس بیداری.
دنیا عوض شده، اما جوهر کلمه هنوز همان است. وظیفه نویسنده این است که این قدرت را دوباره یادمان بیاورد و ایستادن در برابر بیحسی را یادآوری کند. نوشتن یعنی گفتن اینکه هنوز چیزی در جهان هست که ارزش گفتن دارد؛ و ننوشتن، اگر از آگاهی باشد، یعنی سپردن کلمه به زمان — تا در لحظهای دیگر، دوباره زاده شود.
کلمهها روی پوست زمان نوشته میشوند، نه با جوهر، بلکه با اندیشه. اگر حتی یک جمله راست بنویسی، نامت را روی این پوست حک کردهای.
پس گاهی ننویس، اگر قرار است نوشتنت دروغ باشد. اما همچنین بنویس، اگر سکوتت باعث میشود دروغها قد بکشند. میان این دو، راهی هست — راه وجدان. نوشتن شکلیست از زیستن، تلاشی برای انسان ماندن، حتی وقتی جهان از انسانبودن خسته شده است.
👉 https://hamrokh.com/writing-avoid-writing/
دکتر طهماسب کاوسی
گاهی پیش میآید که نمینویسی. نه چون چیزی برای گفتن نداری، بلکه چون حس میکنی اگر حالا بنویسی، حرمتِ کلمه میسوزد. این سکوت، از خستگی یا ترس نیست؛ از احترام است. احترام به معنا، به دردی که هنوز خام است، به رازی که وقت گفتنش نرسیده.
اما خطر سکوت طولانی، تبدیل شدن آن به بیتفاوتی است. بیتفاوتی دشمن وجدان است و باعث میشود صدای تو خاموش شود و جا را به کسانی بدهد که فریاد میزنند، بیآنکه چیزی برای گفتن داشته باشند. اگر کلمه در برابر دروغ نایستد، دروغ جای آن را میگیرد و حقیقت خسته میشود.
نوشتن همیشه آرام نیست. گاهی هر جمله زخمی تازه است و هر واژه خطری. اما ننوشتن هم همیشه درست نیست؛ گاهی سکوت یعنی پشتکردن به چیزی که باید گفته میشد. گاهی نوشتن تنها کاریست که وجدان از تو میخواهد — نه برای نمایش، که برای دفاع از خودت و از آنچه درونت هنوز زنده است.
در این دنیای پر از تصویر، ما زیاد میبینیم اما کم میفهمیم. هیچ تصویری جای یک جملهی صادق را نمیگیرد. تصویر میگذرد، کلمه میماند، چون کلمه از جنس وجدان است و یادآور زندگی و معناست.
شاید گاهی تنها باشی، اما اگر راست بنویسی، تنها نیستی. صداقت همیشه راهی برای شنیدهشدن پیدا میکند — حتی در میان هیاهو. امروز که فریاد زدن آسان شده، آرام نوشتن خودش نوعی شجاعت است؛ شجاعتی از جنس وقار.
نوشتن یعنی بیدار ماندن وقتی جهان تو را به خواب میبرد. هر بار که قلم روی کاغذ میلغزد، انگار داری با فراموشی میجنگی. کلمه، بذر است. امروز در خاک خاموشی میکاری، شاید فردا در ذهن کسی بروید. پس نوشتن همیشه برای «الان» نیست؛ گاهی برای فرداییست که تو در آن نیستی.
و سکوت، اگر از آگاهی باشد، خودش نوعی نوشتن است — مکثی در موسیقی معنا. اما سکوتی که از بیحسی میآید، نشانه مرگ کلمه است. نویسندهی واقعی سکوت میکند تا آمادهی نوشتن شود، نه برای فرار. او میداند هر واژه امانتیست و باید با تقوا خرج شود. نوشتن برای او نوعی عبادت است — عبادتی از جنس بیداری.
دنیا عوض شده، اما جوهر کلمه هنوز همان است. وظیفه نویسنده این است که این قدرت را دوباره یادمان بیاورد و ایستادن در برابر بیحسی را یادآوری کند. نوشتن یعنی گفتن اینکه هنوز چیزی در جهان هست که ارزش گفتن دارد؛ و ننوشتن، اگر از آگاهی باشد، یعنی سپردن کلمه به زمان — تا در لحظهای دیگر، دوباره زاده شود.
کلمهها روی پوست زمان نوشته میشوند، نه با جوهر، بلکه با اندیشه. اگر حتی یک جمله راست بنویسی، نامت را روی این پوست حک کردهای.
پس گاهی ننویس، اگر قرار است نوشتنت دروغ باشد. اما همچنین بنویس، اگر سکوتت باعث میشود دروغها قد بکشند. میان این دو، راهی هست — راه وجدان. نوشتن شکلیست از زیستن، تلاشی برای انسان ماندن، حتی وقتی جهان از انسانبودن خسته شده است.
👉 https://hamrokh.com/writing-avoid-writing/
همرخ
نوشتن و ننوشتن - همرخ
یادداشتی از دکتر طهماسب کاوسی
👍5👏2
Forwarded from محمد درویش
ایرانی زیستن در سایهی صلح و پایداری
در یکی از روزهای روشن آبان، در خانهای که هنر و اندیشه مأمن آن بود، سخن از زمینی شد که هنوز نفس میکشد، از خاکی که میخواهد بماند. واژههای «صلح» و «پایداری» در کنار هم نشسته بودند، همچون دو همدل دیرینه که یکی از ریشه میگوید و دیگری از شاخه، یکی از انسان و دیگری از جهان.
در این نشست، سخن از زیستن بود ــ از اینکه چگونه میتوان زندگی را در میانهی مصرف و فراموشی دوباره معنا کرد. گفته شد که ما فرزندان سرزمینی هستیم که از نعمتهایش بسیار بهره بردهایم، اما در بهرهبرداری، گاه فراموش کردهایم که زمین تنها برای ما نیست. آمار و عددها شاید خشک بودند، اما در پس آنها دردِ خاموش خاک، آب و هوا موج میزد؛ دردی که نشان میداد ریشههای بیتوجهی تا کجا رفتهاند.
از کشاورزی و نان گفته شد، از غذای فراوانی که بر زمین میریزیم و دهانهای گرسنهای که هنوز باز ماندهاند. در صدای آنان که سخن میگفتند، لرزش یک دغدغه مشترک شنیده میشد: آیندهای که اگر ندانیم چگونه بکاریم، نخواهد رویید.
در سخن دیگری، واژهی «زمین» همچون مادری بزرگ تصویر شد که همه را در آغوش دارد، بیهیچ تبعیض و قید. گفته شد که زمین خانهی ما نیست، بلکه ما مهمانان اوییم؛ و اگر در مهمانی ادب ندانیم، میزبان دیگر نخواهد بود. صلح در این نگاه نه آرامشِ بیصدا، بلکه توان زیستن در کنار دیگری بود ــ در کنار خاک، در کنار درخت، در کنار انسان.
و آنگاه که از «ایرانی بودن» گفته شد، بحث به تاریخ رسید. به واژهای که از هزاران سال پیش بر زبانها مانده و هنوز زنده است. گویی پایداری، خود در ذات این نام نهفته است؛ نامی که از دل هخامنشیان تا امروز دوام آورده، در برابر جنگ و گسست، و حالا در پیوند با صلح، معنای تازهای میگیرد.
آنچه آن روز میان دلنگرانان زمین شنیده شد، تنها سخن از کتابی تازه نبود. گفتوگویی بود میان گذشته و آینده، میان واژه و عمل. برای آنها، پایداری نه یک مفهوم فنی، بلکه رفتاری انسانی و روشی برای زندگی بود.
در پایان، چراغها آرام خاموش شدند، اما واژهها ماندند. شاید صلح و پایداری هنوز راهی دراز در پیش داشته باشند، اما آن روز، در میانهی خانهای پر از اندیشه، امید همچون بذر کوچکی در خاک دلها کاشته شد.
منبع: برداشت آزاد از گزارش نشست «صلح و پایداری ایرانی»، خانه هنرمندان ایران، ۷ آبان ۱۴۰۴، به نقل از وبسایت نشر همرخ (https://hamrokh.com/peace-and-sustainability-040807/).
در یکی از روزهای روشن آبان، در خانهای که هنر و اندیشه مأمن آن بود، سخن از زمینی شد که هنوز نفس میکشد، از خاکی که میخواهد بماند. واژههای «صلح» و «پایداری» در کنار هم نشسته بودند، همچون دو همدل دیرینه که یکی از ریشه میگوید و دیگری از شاخه، یکی از انسان و دیگری از جهان.
در این نشست، سخن از زیستن بود ــ از اینکه چگونه میتوان زندگی را در میانهی مصرف و فراموشی دوباره معنا کرد. گفته شد که ما فرزندان سرزمینی هستیم که از نعمتهایش بسیار بهره بردهایم، اما در بهرهبرداری، گاه فراموش کردهایم که زمین تنها برای ما نیست. آمار و عددها شاید خشک بودند، اما در پس آنها دردِ خاموش خاک، آب و هوا موج میزد؛ دردی که نشان میداد ریشههای بیتوجهی تا کجا رفتهاند.
از کشاورزی و نان گفته شد، از غذای فراوانی که بر زمین میریزیم و دهانهای گرسنهای که هنوز باز ماندهاند. در صدای آنان که سخن میگفتند، لرزش یک دغدغه مشترک شنیده میشد: آیندهای که اگر ندانیم چگونه بکاریم، نخواهد رویید.
در سخن دیگری، واژهی «زمین» همچون مادری بزرگ تصویر شد که همه را در آغوش دارد، بیهیچ تبعیض و قید. گفته شد که زمین خانهی ما نیست، بلکه ما مهمانان اوییم؛ و اگر در مهمانی ادب ندانیم، میزبان دیگر نخواهد بود. صلح در این نگاه نه آرامشِ بیصدا، بلکه توان زیستن در کنار دیگری بود ــ در کنار خاک، در کنار درخت، در کنار انسان.
و آنگاه که از «ایرانی بودن» گفته شد، بحث به تاریخ رسید. به واژهای که از هزاران سال پیش بر زبانها مانده و هنوز زنده است. گویی پایداری، خود در ذات این نام نهفته است؛ نامی که از دل هخامنشیان تا امروز دوام آورده، در برابر جنگ و گسست، و حالا در پیوند با صلح، معنای تازهای میگیرد.
آنچه آن روز میان دلنگرانان زمین شنیده شد، تنها سخن از کتابی تازه نبود. گفتوگویی بود میان گذشته و آینده، میان واژه و عمل. برای آنها، پایداری نه یک مفهوم فنی، بلکه رفتاری انسانی و روشی برای زندگی بود.
در پایان، چراغها آرام خاموش شدند، اما واژهها ماندند. شاید صلح و پایداری هنوز راهی دراز در پیش داشته باشند، اما آن روز، در میانهی خانهای پر از اندیشه، امید همچون بذر کوچکی در خاک دلها کاشته شد.
منبع: برداشت آزاد از گزارش نشست «صلح و پایداری ایرانی»، خانه هنرمندان ایران، ۷ آبان ۱۴۰۴، به نقل از وبسایت نشر همرخ (https://hamrokh.com/peace-and-sustainability-040807/).
همرخ
نشست صلح و پایداری ایرانی در خانه هنرمندان - همرخ
گزارش تصویری نشست صلح و پایداری ایرانی در خانه هنرمندان - ۱۴۰۴/۰۸/۰۷
👍2🔥2
👥📚نقد کتاب الفبای زندگی
🔻 انجمن علمی مطالعات برنامه درسی
با حضور:
▫️نعمتالله فاضلی
▫️زهرا نیکنام
▫️ابراهیم طلایی
▫️آریا رازفر
✅ سهشنبه ۱۳ آبان ۱۴۰۴، ساعت ۱۷:۳۰ تا ۱۹:۳۰
✅لینک گوگل میت:
https://meet.google.com/pvg-pdeo-fhd
🔻 انجمن علمی مطالعات برنامه درسی
با حضور:
▫️نعمتالله فاضلی
▫️زهرا نیکنام
▫️ابراهیم طلایی
▫️آریا رازفر
✅ سهشنبه ۱۳ آبان ۱۴۰۴، ساعت ۱۷:۳۰ تا ۱۹:۳۰
✅لینک گوگل میت:
https://meet.google.com/pvg-pdeo-fhd
👍2👏2
۷۰ سال خشونت علیه طبیعت ایران:
گفتارهایی از محمد درویش، سیدمحمد بهشتی، فرشاد مومنی و حمید طراوتی درباره محیط زیست و پایداری آن
🔸کتاب «پایداری ایرانی؛ محیطزیست بهمثابه زندگی» که بهتازگی منتشر شده، با استقبال زیادی روبهرو شده و نویسندگان آن، آن را نشانی از امید به دستیابی به پایداری ایرانی میدانند؛ همین هم دستمایه برگزاری نشستی با موضوع «محیطزیست و پایداری ایران» در کافه کتاب مشهد شد.
🔸آقایان محمد بهشتی، رئیس پیشین سازمان میراث فرهنگی، فرشاد مومنی، استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی، محمد درویش، فعال محیطزیست و حمید طراوتی، پزشک و فعال محیطزیست سخنرانان این نشست بودند.
🔹فرشاد مومنی: در سال ۱۳۹۲ توزیع قدرت، کمی اوضاع بهتری پیدا کرده. در سال ۲۰۲۰ رتبه ایران از نظر عملکرد محیطزیستی ۶۷ است و در سال ۱۴۰۱ به رتبه ۱۳۳ تنزل پیدا کرده است. عین این پدیده درباره فساد هم رخ داده است. هر زمانیکه در ایران باب مشارکت موثر مردم با عزتنفس در سرنوشتشان مسدود میشود، هم فساد گسترش پیدا میکند، هم محیطزیست با سرعت و شتاب غیرمتعارفی تخریب میشود.
🔹محمد درویش: ایران برای پایداری خود نیاز به گفتوگو و بهرسمیت شناختن همه تخصصها دارد و اگر به آن دست پیدا کنیم، دوباره میتوانیم به معنی واقعی کلمه پایداری ایرانی برسیم. تولید یک کیلووات برق از خورشید، حالا یکسوم نیروگاه حرارتی هزینه دارد. ما در مسیر درستی هستیم، اگر آن را ببینیم و مطالبه کنیم.
🔹محمد بهشتی: ما طبیعت بیجان را درک نمیکردیم. باغ ایرانی طبیعت از قوه به فعل درآمده است. اگر به نحوه ساخت باغ شازده کرمان توجه کنید، این مفهوم را میبینید و متوجه میشوید که این باغ فقط در این نقطه امکان وجود داشت. انگار که این باغ زیر حجابی از خاک بود و این پردهها کنار زده شد و باغ آشکار شده است و به آن تصرف جوهری میگویند؛ یعنی گوهر پنهان هرچیزی را پیدا میکنیم.
منبع: گروه جامعه هممیهن
👉 https://hamrokh.com/violence-against-nature-in-iran/
گفتارهایی از محمد درویش، سیدمحمد بهشتی، فرشاد مومنی و حمید طراوتی درباره محیط زیست و پایداری آن
🔸کتاب «پایداری ایرانی؛ محیطزیست بهمثابه زندگی» که بهتازگی منتشر شده، با استقبال زیادی روبهرو شده و نویسندگان آن، آن را نشانی از امید به دستیابی به پایداری ایرانی میدانند؛ همین هم دستمایه برگزاری نشستی با موضوع «محیطزیست و پایداری ایران» در کافه کتاب مشهد شد.
🔸آقایان محمد بهشتی، رئیس پیشین سازمان میراث فرهنگی، فرشاد مومنی، استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی، محمد درویش، فعال محیطزیست و حمید طراوتی، پزشک و فعال محیطزیست سخنرانان این نشست بودند.
🔹فرشاد مومنی: در سال ۱۳۹۲ توزیع قدرت، کمی اوضاع بهتری پیدا کرده. در سال ۲۰۲۰ رتبه ایران از نظر عملکرد محیطزیستی ۶۷ است و در سال ۱۴۰۱ به رتبه ۱۳۳ تنزل پیدا کرده است. عین این پدیده درباره فساد هم رخ داده است. هر زمانیکه در ایران باب مشارکت موثر مردم با عزتنفس در سرنوشتشان مسدود میشود، هم فساد گسترش پیدا میکند، هم محیطزیست با سرعت و شتاب غیرمتعارفی تخریب میشود.
🔹محمد درویش: ایران برای پایداری خود نیاز به گفتوگو و بهرسمیت شناختن همه تخصصها دارد و اگر به آن دست پیدا کنیم، دوباره میتوانیم به معنی واقعی کلمه پایداری ایرانی برسیم. تولید یک کیلووات برق از خورشید، حالا یکسوم نیروگاه حرارتی هزینه دارد. ما در مسیر درستی هستیم، اگر آن را ببینیم و مطالبه کنیم.
🔹محمد بهشتی: ما طبیعت بیجان را درک نمیکردیم. باغ ایرانی طبیعت از قوه به فعل درآمده است. اگر به نحوه ساخت باغ شازده کرمان توجه کنید، این مفهوم را میبینید و متوجه میشوید که این باغ فقط در این نقطه امکان وجود داشت. انگار که این باغ زیر حجابی از خاک بود و این پردهها کنار زده شد و باغ آشکار شده است و به آن تصرف جوهری میگویند؛ یعنی گوهر پنهان هرچیزی را پیدا میکنیم.
منبع: گروه جامعه هممیهن
👉 https://hamrokh.com/violence-against-nature-in-iran/
همرخ
۷۰ سال خشونت علیه طبیعت ایران - همرخ
گفتارهایی از محمد درویش، سیدمحمد بهشتی، فرشاد مومنی و حمید طراوتی
❤3
Forwarded from موسسه سبزگامان بسکی
موسسه سبزگامان بسکی با همکاری بنیاد علمی دکتر بسکی برگزار میکند:
آیین رونمایی و معرفی کتاب
پایداری ایرانی
محیط زیست به مثابه زندگی
سخنران:
مهندس محمد درویش
کنشگر محیط زیست، گردآورنده کتاب و رئیس کمیته محیط زیست در کرسی سلامت اجتماعی یونسکو
خلیل فرشباف
کنشگر محیط زیست و متولی موقوفات دکتر بسکی
▫️زمان: جمعه، ۱۶ آبان ۱۴۰۴ خورشیدی
▫️ساعت: ۱۶ الی ۱۸
▫️مکان: گنبد کاووس، خیابان سرابی ، کوچه چهارم، بنیاد علمی دکتر بسکی
✅ حضور در این نشست برای همگان آزاد و رایگان است و هدیهی موسسه سبزگامان بسکی به جویندگان خرد و علاقه مندان به محیط زیست است.
🌿🌿🌿
روابط عمومی موسسه سبزگامان بسکی
@sabzgamanebeski
آیین رونمایی و معرفی کتاب
پایداری ایرانی
محیط زیست به مثابه زندگی
سخنران:
مهندس محمد درویش
کنشگر محیط زیست، گردآورنده کتاب و رئیس کمیته محیط زیست در کرسی سلامت اجتماعی یونسکو
خلیل فرشباف
کنشگر محیط زیست و متولی موقوفات دکتر بسکی
▫️زمان: جمعه، ۱۶ آبان ۱۴۰۴ خورشیدی
▫️ساعت: ۱۶ الی ۱۸
▫️مکان: گنبد کاووس، خیابان سرابی ، کوچه چهارم، بنیاد علمی دکتر بسکی
✅ حضور در این نشست برای همگان آزاد و رایگان است و هدیهی موسسه سبزگامان بسکی به جویندگان خرد و علاقه مندان به محیط زیست است.
🌿🌿🌿
روابط عمومی موسسه سبزگامان بسکی
@sabzgamanebeski
❤4👍1
Forwarded from موسی اکرمی: فلسفه از تعبیر جهان تا تغییر جهان (Musa Akrami)
⏪صلح و پایداری ایرانی
◀️موسی اکرمی
*⃣بر پایهی سخنرانی در جشن رونمایی و امضای کتاب از سوی «نشر همرخ» در «خانهی هنرمندان ایران»، هفتم آبان ۱۴۰۴
بخش یکم. معنای صلح و پایداری برای ایران
۱) صلح
صلح فراتر از «نبودِ جنگ» است؛ صلح یک وضعِ ویژه در توازن و همیاری همهی نیروها در درون یک سامانه است. این سامانه میتواند یک اتم، یک یاختهی زیستی، یک موجود بیجان یا جاندار با هویت ویژه مانند یک انسان، یک زیستبوم، یک گروه همزی از موجودات، یک اجتماع، یک روستا، یک شهر، یک استان، یک کشور، کل کرهی زمین، کل سامانهی خورشیدی، کل کهکشان راه شیری، کل کیهان فیزیکی، و کل هستی باشد.
در بارهی یک کشور باید آن را یک وضع سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، و اخلاقی دانست که در آن کرامتِ هر انسان بهرسمیت شناخته میشود و روابطِ جمعی بر پایهٔ احترام متقابل، انصاف و فرصتِ ابراز وجودِ آزاد تنظیم میگردد تا همهی انسانهای خودآیین برخوردار از حق برابر در تعیین سرنوشت فردی در شرایط بهینه بزیند و رشد جسمی و فکری و روانی و معنوی یابند.
صلح میان گروهی کوچک یا بزرگ از انسانها را میتوان دارای سه سازمایه دانست:
الف) اخلاقِ میانفردی (احترام، همدلی، مسئولیت)،
ب) ساختارهای نهادی عادلانه (قوانین شفاف، حقوق برابر، برقراری عدالت)، و
ج) فرهنگی که گفتوگو و تحملِ تفاوتهای گوناگون طبیعی و منطقی را ارزش مینهد.
ازاینرو صلح یک جانمایهی فعال در درون انسانها و جوامع کوچک و بزرگ است؛ توانش و ظرفیتی است که همراه با آزادی و عدالت شرایطی را پدید میآورند که امکان نقدِ سازندهی عوامل بحرانهای فردی و گروهی، بازسازیِ آسیبها، و پدیدآوری شرایط بهینهی زیست فردی و جمعی برای رشد آدمی را فراهم میسازند.
۲) پایداری، پایداری ایران، ایران پایدار، پایداری ایرانی، پایداری جهان
پایداری به معنای تداومِ مطلوبِ هستیِ پویای یک هستومند - اعم از هستومندهای کوچک یا بزرگ طبیعی بیجان و جاندار و همچنین هستومندهای اجتماعی کوچک یا بزرگ - در برابر هر گونه تنش درونی یا بیرونی تهدید کنندهی آن هستومند است. یک اندامهی زیستشناختی یا یک زیستبومسامانه یا یک سامانهی اجتماعی پویا همواره میکوشد در برابر تنشها، بحرانها و تغییرات گوناگون درونی و بیرونی موجودیت خود را به گونهای بهینه حفظ کند.
برخورداری از صفت «مطلوب» برای تداوم هستی مشروط به تطابق آن هستومند، مثلاً یک اندامه یا سامانهی زیستی یا اجتماعی با سنجههای ذیربط است. در سامانههای اجتماعی سنجهها از گونههای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، و همچنین اخلاقیاند.
ازاینرو پایداری کشوری مانند ایران چونان یک وضعیت پویای چندبعدی شناخته میشود که شامل ابعادِ سیاسی (حکمرانی مشروع و پاسخگو)، اجتماعی (همبستگی و کاهش نابرابری)، فرهنگی (شکلگیری هویتِ باز و انعطافپذیر)، اقتصادی (پویایی و رونق اقتصادی در چارچوب شیوهها و روابط تولیدی عادلانه)، فناورانه، و زیستمحیطی است.پایداریِ راستین آنگاه حاصل میشود که شهروندان احساسِ تعلق به جامعه و مشارکت آگاهانه و علاقهمندانه در ادارهی آن کنند، نهادها تواناییِ پاسخگویی داشته باشند، آگاهیای از عدالت توزیعی وجود داشته باشد و حقوق بنیادی محترم شمرده شوند. به دیگر سخن، پایداری ایران بر پیوندِ همهسویهی درخور میان زیستمحیط طبیعی سالم و زیستمحیط اجتماعی سالم و سازوکارهای نهادی و سرمایهٔ اجتماعیِ کارآمد برای تداوم بخشی بهینهی زندگی جمعی استوار است.
✅متن کامل در وبلاگ
#صلح
#آزادی
#عدالت
#پایداری
#پایداری_ایرانی
#صلح_ایرانی
#موسی_اکرمی
◀️موسی اکرمی
*⃣بر پایهی سخنرانی در جشن رونمایی و امضای کتاب از سوی «نشر همرخ» در «خانهی هنرمندان ایران»، هفتم آبان ۱۴۰۴
درآمد
سخن گفتن از صلح و پایداری ایران، در این روزگار پراضطراب، نه یک موضوع دانشگاهی صرف، بلکه دعوتی به بازاندیشیِ معنا و چگونگی زندگی جمعی ما است. ایران امروز در روند تحولات گوناگون درونی و برونی در نقطهای است که تاریخ، جغرافیا، شرایط گوناگون درونی، و روابط بیرونی، و همچنین دشواریهای زندگی، وجدان اخلاقی، مسئولیت اجتماعی، و روح میهندوستی شهروندان آن بازتعریف این کشور مهند چونان یک انگاره یا مفهوم فرهنگی و تمدنی و پیکرهی سیاسی با هویت ویژه را میطلبند.
ما اینجا گرد آمدهام که هم در پیوند با رونمایی از کتاب «پایداری ایرانی» و همچنین معرفی دو کتاب «صلح ایرانی» و «صلح زیستهی ایرانی» از پایداری ایران و پایداری ایرانی بگوییم و بشنویم.
من از موضع یک فلسفهورز سخن میگویم، ولی نه فلسفهورزی جدا از خاک و مردم و نشسته در برج عاج تفرج در اندیشهها و نظرپردازی شخصی، بلکه از درون رنج و امید همین سرزمین، نگران نسبت به سرنوشت میهن و مردمانش، باورمند به پیوند عقلانی و اخلاقی میان ناسیونالیسم و انترناسیونالیسم، و خواستار آزادی و عدالت و صلح برای همهی ایرانیان و همهی انسانها در سراسر جهان، در جستوجوی راهی هستم که عقل، عشق، آزادی، عدالت، و صلح را با هم پیوند دهد.
بخش یکم. معنای صلح و پایداری برای ایران
۱) صلح
صلح فراتر از «نبودِ جنگ» است؛ صلح یک وضعِ ویژه در توازن و همیاری همهی نیروها در درون یک سامانه است. این سامانه میتواند یک اتم، یک یاختهی زیستی، یک موجود بیجان یا جاندار با هویت ویژه مانند یک انسان، یک زیستبوم، یک گروه همزی از موجودات، یک اجتماع، یک روستا، یک شهر، یک استان، یک کشور، کل کرهی زمین، کل سامانهی خورشیدی، کل کهکشان راه شیری، کل کیهان فیزیکی، و کل هستی باشد.
در بارهی یک کشور باید آن را یک وضع سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، و اخلاقی دانست که در آن کرامتِ هر انسان بهرسمیت شناخته میشود و روابطِ جمعی بر پایهٔ احترام متقابل، انصاف و فرصتِ ابراز وجودِ آزاد تنظیم میگردد تا همهی انسانهای خودآیین برخوردار از حق برابر در تعیین سرنوشت فردی در شرایط بهینه بزیند و رشد جسمی و فکری و روانی و معنوی یابند.
صلح میان گروهی کوچک یا بزرگ از انسانها را میتوان دارای سه سازمایه دانست:
الف) اخلاقِ میانفردی (احترام، همدلی، مسئولیت)،
ب) ساختارهای نهادی عادلانه (قوانین شفاف، حقوق برابر، برقراری عدالت)، و
ج) فرهنگی که گفتوگو و تحملِ تفاوتهای گوناگون طبیعی و منطقی را ارزش مینهد.
ازاینرو صلح یک جانمایهی فعال در درون انسانها و جوامع کوچک و بزرگ است؛ توانش و ظرفیتی است که همراه با آزادی و عدالت شرایطی را پدید میآورند که امکان نقدِ سازندهی عوامل بحرانهای فردی و گروهی، بازسازیِ آسیبها، و پدیدآوری شرایط بهینهی زیست فردی و جمعی برای رشد آدمی را فراهم میسازند.
۲) پایداری، پایداری ایران، ایران پایدار، پایداری ایرانی، پایداری جهان
پایداری به معنای تداومِ مطلوبِ هستیِ پویای یک هستومند - اعم از هستومندهای کوچک یا بزرگ طبیعی بیجان و جاندار و همچنین هستومندهای اجتماعی کوچک یا بزرگ - در برابر هر گونه تنش درونی یا بیرونی تهدید کنندهی آن هستومند است. یک اندامهی زیستشناختی یا یک زیستبومسامانه یا یک سامانهی اجتماعی پویا همواره میکوشد در برابر تنشها، بحرانها و تغییرات گوناگون درونی و بیرونی موجودیت خود را به گونهای بهینه حفظ کند.
برخورداری از صفت «مطلوب» برای تداوم هستی مشروط به تطابق آن هستومند، مثلاً یک اندامه یا سامانهی زیستی یا اجتماعی با سنجههای ذیربط است. در سامانههای اجتماعی سنجهها از گونههای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، و همچنین اخلاقیاند.
ازاینرو پایداری کشوری مانند ایران چونان یک وضعیت پویای چندبعدی شناخته میشود که شامل ابعادِ سیاسی (حکمرانی مشروع و پاسخگو)، اجتماعی (همبستگی و کاهش نابرابری)، فرهنگی (شکلگیری هویتِ باز و انعطافپذیر)، اقتصادی (پویایی و رونق اقتصادی در چارچوب شیوهها و روابط تولیدی عادلانه)، فناورانه، و زیستمحیطی است.پایداریِ راستین آنگاه حاصل میشود که شهروندان احساسِ تعلق به جامعه و مشارکت آگاهانه و علاقهمندانه در ادارهی آن کنند، نهادها تواناییِ پاسخگویی داشته باشند، آگاهیای از عدالت توزیعی وجود داشته باشد و حقوق بنیادی محترم شمرده شوند. به دیگر سخن، پایداری ایران بر پیوندِ همهسویهی درخور میان زیستمحیط طبیعی سالم و زیستمحیط اجتماعی سالم و سازوکارهای نهادی و سرمایهٔ اجتماعیِ کارآمد برای تداوم بخشی بهینهی زندگی جمعی استوار است.
✅متن کامل در وبلاگ
#صلح
#آزادی
#عدالت
#پایداری
#پایداری_ایرانی
#صلح_ایرانی
#موسی_اکرمی
M.Akrami/موسیاکرمی: ازتعبیرتاتغییرجهان
صلح و پایداری ایرانی / موسی اکرمی
صلح و پایداری ایرانی موسی اکرمی بر پایهی سخنرانی در جشن رونمایی و امضای کتاب از سوی «نشر همرخ» در «خانهی هنرمندان ایران» درآمد سخن گفتن از صلح و پایداری
👍3
